واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد دیوان محمد جمال الدین اصفهانی 4ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 4 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

دیوان محمد جمال الدین اصفهانی

شرح حال جمال الدین اصفهانی:

لقب وی جمال الدین و نامش محمد و اسم پدر او عبدالرزاق است و در کتب تذکره نام و نسب او بهمین صورت آمده و گاهی نیز لقب او را بنام پدر اصافه کرده و جمال الدین عبدالرزاق گفته اند.بعضی از تذکره نویسان از این نکته غافل گردیده و لفظ جمال الدین را لقب و عبدالرزاق را نام وی پنداشته اند وآن غلط است.خاندان جمال الدین از طبقه فضلا و شعرا نبوده اند و جنانکه از اشعار وی و اشارات بعضی از تذکره نویسان مستفاد است او یا خاندانش به شغل زرگری می پرداخته اند.و او به گفته کمال الدین پسرش از دکان رخت زی مدرسه آورد.جمال الدین از بزرگان شعرای اراک و سخن سرایان نامور قرن ششم است.و اشعارش حاوی عمده فنون نظم از غزل و مدح وحکمت و وعظ می باشدو غالبا لطیف و دلکش است و گاهی نیز مضامین دلپسند دارد.وبا آنکه نتایج طبعش آب روانرا ماند وآثار تکلف در آنها کمتر محسوس است از تاثیر قواعد بلاغت و صناعت سازی فکر هم عاطل نیست.وبا آن همه دقائق به سهولت عبارت و سادگی ترکیب ممتاز است او در فن قصیده سبک خاص ندارد و بیشتر قصائد وی به تقلید سنایی و در طریقه ای شبیه برویه انوری یا مسعود سعد سروده شده و به پایه قصائد آنان نرسیده است.وبخصوص چند قصیده که در جواب و به تقلید پاره ای از قصیده های سنایی نظم کرده با همه رنج خاطر و تعب روان چه از نظر فکر و اساس مضامین و از چه حیث اسلوب از سنایی بدور افتاده اگر چه این هر دو استاد در انتقاد زندگانی و دنیا پرستان هم اندیشه و هم آوازند.و در آن قسمت که به پیروی انوری سروده است ملاحات و ظرافات بسیار بکار برده و در روانی لفظ و صراحت فکر از انوری برتر است. غزلهای وی در ردیف اول از غزلیات آن عصر است معانی لطیف و الفاظ نرم و دلاویز در بر دارد.ولی چون وی در اواسط تحول غزل اتفاق افتاده همه غزلهای او بیکدستی غزلهای سعدی نخواهد بود.جمال الدین بر حسب معمول آن عصر در آداب عربی و به احتمال اقوی در مبادی علوم و نیز در علوم شرعی رنج برده ودر اشعار خود به دانستن آنها می نازد و تاثیر اشعارعربی و فنون دینی در فکر او محسوس و روشن است.

اخلاق جمال الدین اصفهانی

اخلاق او:جمال الدین در زهد وترک دنیا بسیار می گوید و خلق را به نعیم اخروی می خواند و زندگانی مادی را بس حقیر و مختصر می شمارد و از تتبع دیوان و برابر داشتن افکارش این نتیجه بدست می آید.لیکن اشعار او می رساند که گوینده همه عمر را به زهد نگذرانیده و قسمت عمده زندگی را به مدح گویی و تقاضای صلت به سر برده است ودر اینجا به ضرورت یکی از این دو فرض را باید مسلم داشت یکی آنکه زندگانی جمال الدین تحول یافته و در آخر عمر پیر و ذهاد گردیده و پشت پا به نعیم دنیوی زده و در آرزوی خرمی ابدی عالم فانی بیمقدار شمرده و دست از مدح سرایی برداشته و با دسترنج خود اسباب معیشت فراهم می آورده است. دیگر آنکه جمال الدین این افکار را به تصنع در شعر خود آورده و اصلا بدان معتقد نبوده یا اگر اعتقادی داشته است فشار زندگانی و کثرت عیال ویرا به عمل تام و تمام باز نمی گذاشته و چون مدت عمر را در تحصیل ادب و تکمیل فنون شاعری که درآن عهد یکی از طرق معیشت بود صرف کرده است.بنا بر این باید گفت که او در زندگی به زهد و گوشه گیری و حفظ شرافت راغب بوده ولی برای گوشه نشینی مجال نیافته است.اوضاع عصر در نظر وی بسیار بد است و زمان خود را به چشم رضا و خرسندی نمی بیند.و مردم را نیز از وفا بر کنار می پندارد وبا آزادی تمام از وضع مدارس و علمای عهد انتقاد می کند وآنانرا به ترک ستم و دست درازی به اموال یتیمان و وجوه اوقاف می خواند و این شهامت و آزادگی از وی بسیار پسندیده است.

سلاطین معاصر او

۱-حسام الدوله اردشیر ابن الدوله حسن از طبقه دوم ملوک آل باوند ۵۶۷-۶۰۲ که ممدوح ظهیر فاریابی نیز هست و جمال الدین از او صلتهای وافر گرفته است و گویا برای دیدار او به مازندران هم سفر کرده وصیت سخای شاه او را از اصفهان بدر آورده وشاه نیز اورا بزرگ داشته است.

۲- ارسلان بن طغرل ۵۰۵-۵۷۱ که در مدح وی چند قصیده سروده است.

۳- نصرت الدین جهان پهلوان بن ایلدگز ۵۶۸-۵۸۱

۴- طغرل بن اسلان ۵۷۱-۵۹۰

وبیشتر مدائح او راجع است به دو خاندان بزرگ که در اصفهان ریاست داشته اند یعنی آل خجند که رئیس شافعیان بوده اند و آل صاعد که قضا و سروری حنفیان به عهده آنها بوده است.

شعرا معاصر او:جمال الدین به واسطه شهرت و اهمیتی که در عصر خود بدست آورده با بسیاری از سخنگویان مکاتبه و مشاعره داشته و در دیوان وی چندین قطعه وقصیده موجود است که به سخن پردازان معاصر فرستاده است از آنجمله قصیده معروفی است که پس از مهاجات شعرا اصفهان و مجیر الدین بیلقانی به خاقانی فرستاده و آن مشهور است و یک قطعه در مدح انوری و قطعه دیگر در مدح رشید الدین و طواط و ترکیب بند مفصل و شیوایی در مدح ظهیر الدین فاریابی که او نیز در ستایش جمال الدین ابیاتی گفته در دیوان او توان یافت.ولیکن در اشعار انوری و رشید الدین و نیز خاقانی نام وی نیست.

وفات او

بعضی وفات او را به سال ۵۸۸ می دانند و برخی در سنه۶۰۰فرض کرده اند و ظاهرا سخن اول به صواب نزدیکتر باشد.

منبع :

سایت اطلاع رسانی http://www.isfahan.us



خرید و دانلود تحقیق در مورد دیوان محمد جمال الدین اصفهانی 4ص


پاورپوینتی در مورد نهاد‌های مربوط به حقوق بشر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 55 اسلاید

 قسمتی از متن .ppt : 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

لقد کرّمنا بنی ءآدم

قرآن کریم

نهاد‌های مربوط به حقوق بشر

در سازمان ملل متحد

Les organes des droits de l'homme des Nations Unies

بخش اول

حقوق بشر و منشور ملل متحد

Droits de l'homme et Charte de l'ONU

حقوق بشر در منشور ملل متحد

مقدمه‌ی منشور:

... اعلام مجدد ایمان خود به حقوق اساسی بشر و حیثیت و ارزش شخصیت انسانی و تساوی حقوق بین زن و مرد و همچنین بین ملت‌ها اعم از کوچک و بزرگ...



خرید و دانلود پاورپوینتی در مورد نهاد‌های مربوط به حقوق بشر


تحقیق در مورد وصیت نامه اما م

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

وصیت نامه امام

بسم‌الله الرحمن الرحیم

اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب‌دیدگان عزیز این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است به قدری است که ارزیابی آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است.

اینجانب روح‌الله الموسوی الخمینی که از کرم عظیم خداوند متعال با همه خطایا مأیوس نیستم و زادراه پرخطرم همان دلبستگی به کرم کریم مطلق است، به عنوان یک نفر طلبه حقیر، که همچون دیگر بردران ایمانی، امید به این انقلاب و بقاء دستاوردهای آن و به ثمر رسیدن هر چه بیشتر آن را دارم، به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسلهای عزیز آینده مطالبی هر چند تکراری عرض می‌نمایم. و از خداوند بخشاینده می‌خواهم که خلوص نیت در این تذکرات عنایت فرماید.

1- ما می‌دانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید. اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت یک جمعیت سی و شش میلیونی با آن تبلیغات ضد اسلامی و ضد روحانی خصوص در این صد سال اخیر، و با آن تفرقه‌افکنی‌های بی‌حساب قلم‌داران و زبان‌مردان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس و محافل ضد اسلامی و ضد ملی به صورت ملیت و آن همه شعرها و بذله‌گوییها و آن همه مراکز عیاشی و فحشاء و قمار و مسکرات و مواد مخدره که همه و همه برای کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالیم و ترقی میهن عزیز خود فعالیت نمایند به فساد و بی‌تفاوتی در پیشامدهای خائنانه‌ای که بدست شاه فاسد و پدر بی‌فرهنگش و دولتها و مجالس فرمایشی که از طرف سفارتخانه‌های قدرتمندان بر ملت تحمیل می‌شد و از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آموزشی که مقدرات کشور بدست آنها سپرده می‌شد با بکار گرفتن معلمان و استادان غرب‌زده یا شرق‌زده صددرصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامی بلکه ملی صحیح با نام ملیت و ملی‌گرایی گرچه در بین آنان مردانی متعهد و دلسوز بودند لکن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان کار مثبتی نمی‌توانستند انجام دهند.

و با این همه و دهها مسائل دیگر از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قدرت تبلیغات، به انحراف فکری کشیدن بسیاری از آنان، ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند. و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد الله‌اکبر و فداکاریهای حیرت‌آور و معجزه‌آسا تمام قدترهای داخل و خارج را کنار زده و خود مقدرات کشور را بدست گیرد.

بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است. هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارت‌زده عنایت شده است.

2- اسلام و حکومت اسلامی پدیدۀ الهی است که با بکار بستن آن، سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین می‌کند و قدرت آن را دارد که قلم سرخ بر ستمگریها و چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها را به کمال مطلوب خود برساند.

و مکتبی است که بر خلاف مکتبهای غیرتوحیدی در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد.

و از هیچ نکتۀ ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است اینک که به توفیق و تأیید خداوند، جمهوری اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است بر ملت عظیم‌الشأن ایران است که در تحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند، که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است که انبیاء عظیم از آدم علیه‌السلام تا خاتم‌النبیین صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در راه آن کوشش و فداکاری جانفرسا نموده‌اند و هیچ مانعی آنان را از این فرضیه بزرگ باز نداشته و و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام علیهم‌صلوات‌الله با کوششهای توانفرسا، تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیده‌اند و امروز بر ملت ایران خصوصاً و بر جمیع مسلمانان عموماً واجب است این امانت الهی را که در ایران بطور رسمی اعلام شده و در مدتی کوتاه نتایج عظیمی به‌بار آورده با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقاء آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند و امید است که پرتو نور آن بر تمام کشورهای اسلامی تابیدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتی نمایند. و دست ابرقدرتهای عالم‌خوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند.

اینجانب که نفسهای آخر عمر را می‌کشم به حسب وظیفه، شطری از آنچه در حفظ و بقاء این ودیعه الهی دخالت دارد و شطری از موانع و خطرهایی که آن را تهدید می‌کنند برای نسل حاضر و نسلهای آینده عرض می‌کنم و توفیق و تأیید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم.

الف - بی‌تردید رمز بقاء انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت می‌داند و نسلهای اینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن انگیزۀ الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد. اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت می‌کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورمان قطع شود این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید. و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقاء آن است فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است. بی‌جهت نیست که بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیده‌های بومی آنان تمام توان خود را صرف شایعه‌ها و دروغهای تفرقه‌افکن نموده‌اند و میلیاردها دلار برای آن صرف می‌کنند. بی‌انگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه و مع‌الاسف در بین آنان از سردمداران و حکومتهای بعضی کشورهای اسلامی که جز به منافع شخصی خود فکر نمی‌کنند و چشم و گوش بسته تسلیم امریکا هستند دیده می‌شود و بعضی از روحانی‌نماها نیز به آنان ملحقند امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمیت آن را در نظر گیرند خنثی کردن تبلیغات تفرقه‌افکن خانه‌برانداز است. توصیه انیجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه در عصر حاضر آن است که در مقابل این توطئه‌ها عکس‌العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند.

ب – از توطئه‌های مهمی که در قرن اخیر خصوصاً در دهه‌های معاصر و بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می‌خورد، تبلیغات دامنه‌دار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است نمی‌تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند یا آن که اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضر نمی‌شود کشورها از تمدن جهانی و مظاهره آن کناره گیرند و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنت‌آمیز به گونه طرفداری از قداست اسلام، که اسلام و دیگر ادیان الهی سروکار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از دنیا دور می‌کند و حکومت و سیاست و سررشته‌داری بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوی است چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیاء عظام است و مع‌الاسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان و متدینان بی‌خبر از اسلام تأثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت و سیاست را به مثابه یک گناه و فسق می‌دانستند و شاید بعضی بدانند و این فاجعه بزرگی است که اسلام مبتلای به آن بود. گروه اول که باید گفت از حکومت و قانون و سیاست یا اطلاع ندارند و یا غرضمندانه خود را به بی‌اطلاعی می‌زنند زیرا اجراء قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشاء و انواع کجرویها و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد و حدود و قصاص و تعیزیرات بر میزان عدل برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها از این قبیل چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه



خرید و دانلود تحقیق در مورد وصیت نامه اما م


تحقیق درباره فیثاغورث 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

فیثاغورث حوالی سال 570 ق.م در ساموس زندگی خویش را آغازید.محضر اساتیدی چون طالس و آناکسیمندروس را درک نمود.او مردی دنیا دیده بود و چندین سال در سفر،بخصوص در مصر و بابل بود.در نهایت به کروتون رفت و در آنجا به تدریس پرداخت و انجمن عظیم تاریخی خود را به راه انداخت.بسیاری وی را پیشوا و پدر فلسفه الهی خوانده اند.چرا مکتب فیثاغورث را بررسی می کنیم؟    فیثاغورثیان قائل به حصول معرفت علمی از طریق درون نگری (Introspection) بودند و به این امر بیش از مشاهده باور داشتند به همین جهت نیز به ریاضیات و غور در ذهن خویش علاقه مند بودند.این اندیشه و دیگر اندیشه های فیثاغورثیان که راجع به آنها سخن خواهیم گفت نزدیک به 2000 سال مستقیم و غیر مستقیم بر علم و حتی بیش از این مدت بر فلسفه تاثیر گذاشت . و اگر بگوییم تا این تفکرات را در نیابیم سیر تفکر اروپا را درک نخواهیم کرد ، سخنی به گزاف نگفته ایم.مکتب فیثاغورث چیست؟انجمن فیثاغورثی، انجمنی زاهدانه و رازورانه بود و مقرراتی سخت داشت.زنان ومردان تحت شرایطی یکسان به عضویت انجمن پذیرفته می شدند.تجّرد امری اجباری نبود.سخت ترین بند مقررات این بود که هیچ یک از اعضا نسبت به آنچه کشف می کرد حقی نداشت.دانش ملک مشترک همه اعضا بود و افتخار پیشرفت دانش تنها به انجمن تعلق می گرفت و کسی از آنچه در انجمن می گذشت با جمع و اجماع سخن نمی گفت. آنها دست یافتن عوام الناس به رازهای پنهان علم و فلسفه را شایسته نمی دانستند و به همین خاطر هر چقدر اعتبار و نفوذ این انجمن فزونی می یافت محبوبیت خود را نزد مردم وعوام از دست می داد. مکتب فیثاغورث دنیای علم را تحت تاثیر خود قرار داد.و تاثیر فلسفه و اندیشه های فیثاغورسیان در اندیشه های بزرگان فلسفه کاملاً مشهود است.آرمان شهر افلاطون و بحث مُثل وی که تا به امروز تاریخ اندیشه ذهن نظام مند افلاطون را می ستاید،همه از مکتب فیثاغورث بر پا خواسته است.فیثاغورسیان بسیار علاقه مند به در دست گرفتن قدرت سیاسی بودند امّا نه دولت های وقت و نه عوام این امر را بر نمی تافتند.باری به هر جهت این گروه پیش از آنکه توفیق های سیاسی یابند از هم پاشیدند و به عنوان انجمن علمی محض و مطلق دوباره در تارنتوم به فعالیت های علمی خود ادامه دادند و به انجمن علمی گسترده تری که مرکز آن آتن بود تبدیل شدند.مختصری از اصول مذهبی و اعتقادی فیثاغورسیان:ما دقیقاً نمی دانیم کدام اعمال مختص شخص خود فیثاغورث بوده است و کدام نبوده فلذا آنچه در اینجا بیان می کنیم تحت عنون کلّی مذهب یا مکتب فیثاغورسی است.1) بارزترین اندیشه این گروه که در عمل خود نیز بدان پایبند بودند،اندیشه ی جامعه ای است که بر بنیاد مالکیت اشتراکی،برابری جنسی و انظباط سخت،که عامل نگهدارنده جمهوری است استوار است.(این عقیده از طریق افلاطون به آیندگان منتقل شد.)2) زندگی فکری سعادتمندتر از زندگی عملی است و پیشه های عملی برازنده ی نخبگان نیست.                              جز به خردمند مفرما عمل       گرچه عمل کار خردمد نیست                                                                                               «سعدی»3) مهمترین اندیشه ی آنان واقعی تر انگاشتن عالم معقول از دنیای محسوس است.(این اندیشه با افلاطون به اوج کمال رسید.)در نظر و نگاه فیثاغورسیان دنیای محسوس ناقص است و آفرینش دنیای ناقص در شان خداوند نیست.سپس نتیجه گرفتند که کژی و کاستی متضمن بی حقیقتی است و عالم حس ، تصویری معکوس از حقیقت است . آنها در تحصیل و کسب حقیقت به جهان های مثالی (Ideal Worlds) یا در درون ذهن خود روی آوردند.          

 

گزاره هایی که در سطر نخست آمده محصول شهود است نه مشاهده ی علمی و گزاره های بعدی قضایای منتج از استنباط است.از عواقب زیانبار این نگرش،بی توجهی به مشاهده بود.در سرتاسر این دیاگرام نشانی از دانش تجربی دیده نمی شود . بدین ترتیب هر چه بدست می آید علوم محض و جزمی (Dogmatism) است. 

+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و هشتم فروردین 1385ساعت 21:33  توسط علی جعفری  |  آرشیو نظرات

 

معرفی اندیشمندان یونان(طالس)

1)طالس:  طالس یکی از حکمای سبعه یا هفتگانه ی یونان است.حکمای سبعه هفت حکیمی می باشند که پیش از سقراط می زیستند و عبارتند از:بیاس(Bias)،پیتاکوس(Pittacus)،کلیبول(Cleobule)،خیلون(Chilon)،میزون(Myson)،سولون(Solon)،طالس.  طالس مابین  640-540  قبل از میلاد می زیست . اخترشناس،فیلسوف،ریاضیدان و مرد تجارت و بازرگانی بود.او در هندسه نوآور بود.برهان و اثبات هندسی از کارهای مهم اوست.طالس واجد ذهنی برجسته تر نسبت به بابلی ها و مصری ها بود و سوالاتی را مطرح می نمود که فقط از طریق خرد محض می توان به آنها پاسخ داد.برهان(Proof) چیست؟برهان عبارت است از بیان اینکه یک قضیه (Proposition) یا نتیجه ی(Conclusion) قضیه،تابع یک یا چند فرضیه یا مقدمات (Premises) است.توجه داشته باشید که اعتبار نتیجه از اعتبار مقدمه ها بیشتر نیست زیرا احتمال خطا در استنتاج وجود دارد و البته درستی قضیه به درستی مقدمات وابسته است.ارزش مقدمات به دو صورت قابل احتساب است:1) آنها را مسلم یا بدیهی فرض کنیم.2) خود آن مقدمات از راه مقدمات دیگر به اثبات رسیده باشد.اگر این امر آنقدر ادامه یابد تا ما به قضایای اثبات نشده ای برسیم که مبنای استنتاج قرار گیرند.قضایای اولیه (Primitive Propositions) نامیده می شوند.ماهیت قضایای اولیه چیست؟  قضایای اولیه قضایایی هستند آنچنان بدیهی که هیچ کس در بداهتشان تردید نمی کند.البته در اینجا دو سوال مطرح می شود:1) بدیهی است؟2) آیا بداهت تضمیتی برای راستی هم هست؟که البته پاسخ قطعی برای این سوالات وجود ندارد.فعلاً همین که مقدمات قضایا را ساده تر یا بدیهیتر از نتیجه هایش فرض کنیم،کافی است.تالس موفق شد از مقدماتی که پذیرفتن آنها ساده تر از نتایجشان بود،چند قضیه ی کلی استنتاج کند.او با این عمل خود گام بلندی به پیش برداشت.اقدامات تالس به طور خلاصه:1) ابداع روش استنتاجی که در تاریخ ریاضیات به طور اخصّ و در تاریخ تفکر به طور اعّم جایگاه بلندی دارد.2) تعیین ارتفاع هرم از طریق مقایسه ی اندازه ی سایه هرم با سایه یک تکه چوب.3) متناسب دانستن اضلاع مثلثهای متساوی الزاویه.4)طرح این سوال عظیم تقریباً بی پاسخ که "آیا قضایای غیر بدیهی را از قضایای بدیهی می توان استنتاج نمود؟"

+ نوشته شده در  شنبه بیست و ششم فروردین 1385ساعت 21:34  توسط علی جعفری  |  آرشیو نظرات

 

سخنی از ابن سینا

زنهار،زنهار که زیرکی تو و بیزاری جستن تو از عامیان،آن دانی،که هر چیزی را منکر شوی،زیرا آن سبکساری است و عجز است و حماقت در دروغ داشتن چیزی که حال آن تو را پیدا نشده است.کمتر از حماقت نیست،به راست داشتن چیزی که پیش تو نیست و درستی آن ظاهر نیست.بلکه بر تو واجب است که:دست در ریسمان توقف زنی!!«بَل عَلیکَ الاعتِصام بحَبل التَوَقف»                                                     اشارات و تنبیهات «حسین بن سینا»                                                            ترجمه عبدالسلام فارسی

+ نوشته شده در  شنبه بیست و ششم فروردین 1385ساعت 21:26  توسط علی جعفری  |  آرشیو نظرات

 

یونانیان ( علم در یونان)

تاریخچه مختصری از وضع یونان:یونانیان در ساحل غربی آسیای کوچک و در بیشتر جزیره های دریای اژه سکونت گزیده بودند.با مراجعه به اشعار هومر می توان به روحیه مردم یونان پی برد.آنها مردمی ماجراجو با ذهنی خیال پرداز و روحیه ای سرشار از کنجکاوی و شور زندگی بودند.دنیای آنها سرشار از اسطوره ها بود و انتهای هر پاسخ آنها به خدایی یا خدایانی ختم می شد.بنابراین علم به مفهوم امروزی وجود نداشت.هر پدیده ی طبیعی به نظر آنان سایه ی زمینی یا بازتابی از هستی ماورایی بود،خاک،آب،باد و آتش (عناصر اربعه)،جنگل ها و زمین آکنده از جنیان و پریان بود و تمام اجرام آسمانی قابل روئیت جاندار بودند.خدایان موجوداتی همانند بشر امّا بزرگتر و با طول عمری غیر قابل شمارش که تقریباً هستی ابدی نامیده می شدند داشتند امّا آن خدایان نیز می مردند و عیب هایی نظیر بَشر داشتند و بَشر در برابر آنان یا باید می ستیزید و یا باید نظر لطف و محبت آنها را جلب می نمود.عالم منظر زیبایی داشت و در این عالم می بایست به سیاحت پرداخت،پریان دریایی (Sirens)و یا عفریت جادو که می توانست مردم را به خوک تبدیل کند و عفریت های یک چشم(Cyclopes)موجوداتی بودند که در دام آنها افتادن نهایت خطر به حساب می آمد.در قرن ششم قبل از میلاد یونانیان بهه لحاظ سیاسی متحد نبودند.فقط چند دولت شهر مستقل وجود داشت.آتن،کورینتوس(Corinthus)،اِسپارت،میلتوس(Miletus) و ساموس (Samos) این دولت شهرها بودند.عدم اتحاد این دولت شهرها یونان را محل تاخت و تاز پادشاهان ایرانی از 546  تا 499 قبل از میلاد و ده سال پس از آن نمود.حاصل این مبارزات قدرت روز افزون آتن و اتحاد چند دولت شهر با هم گشت.بدین ترتیب آتن تا سده ی چهارم  ق.م  و حمله مقدونیان(اسکندر) مستقل و نیرومند بود.پیدایش علم یونان:ایونیا(Ionia)محلی است که علم یونان در آنجا آغاز می شود.مردم یونیایی این منطقه بازرگان بودند و در تجارت با مردم مصر،فنیقیه و بابلی ها از فکر و اندیشه و علم آنها تحت تاثیر قرار گرفتند.علومی که در یونان قابلیت طرح دارد عبارتند از:  1- ریاضیاتی کم نظیر  2- اخترشناسی که به نسبت اخترشناسی بابلی ها (که در واقع شامل کوششهایی در تبیین حرکتهای ظاهری پیچیده ی اختران است) بسیار اندک بود.مسائل اخترشناسی که در این دوره مطرح شد آنقدر معضل آفرین بود که برای آنها تا زمان کپلر راه حل رضایت بخشی پیدا نشد.بعضی از آنها می گفتند که زمین باید بدون اتکا به جایی در فضای خالی معلق باشد . طالس گفت: زمین بر اقیانوسی شناور است و آناکسیمنس (Anaximenes) گفت:زمین به سان برگ پهنی در فضا شناور است.  3- فیزیک(یعنی طبیعت شناسی آنها) به خواصی چون جرم،شکل،وزن و حرکت که میان همه مواد مشترک است می پرداخت.فیزیک بیشتر نظری بود و به عبارت بهتر فیزیک کاربردی قابلیت طرح نداشت.فیزیک آنان ترکیبی از حدس و گمانهای تفننی فیلسوفانه بود و البته متاثر از نگرش سیاسی و یا اخلاقی آنها به جهان بود.بحث های مطرح شده در این بخش تماماً تخیلی و فاقد ارزش علمی بود.و البته تخیلی منظم هم نه.  4- فلسفه- در فلسفه، متافیزیک (Methaphysic) آنها جدایِ از فیزیک آنها نبود و فیزیک آنها را نیز متاثر می نمود.آنها در برابر تظاهرات گوناگون  و تغییراتی که بروز می نمود،در برابر حرکت وسکون و در برابر مرگ وحیات به دنبال یک اصل می گشنتند که بتواند تغییر و هویت را تبیین کند.این اصل اولیه که مادة المواد یا اساس مواد یا آرخه (Arche)نامیده می شد.کُنه اصول فلسفی و فیزیکی دانشمندان را تشکیل می داد . مثلاً هِراکلیت (Heraclitus) مادة المواد را آتش و طالس آن را آب می پنداشت .  5- زیست شناسی و پزشکی در بردارنده اقدامات دقیق و اصولی بود . بقراط (Hippocrates) و ارسطو (Aristotle) از ممتازترین پزشکان و برجسته ترین طبیعی دانان بودند.بحث امکان تطور را نیز نخستین بار آناکسیمنس مطرح نمود.

روش علمی یونانان: 1- اهمیت مشاهده و آزمایش در این مردم کم بود.2- از راه قیاس به جهان خارج معرفت حاصل می کردند و قیاس بر پایه ی اصولی کلی بود و آن اصول کلی از احساس آنان  از وجود نظم در جهان ناشی مسشد.



خرید و دانلود  تحقیق درباره فیثاغورث 15 ص


پاورپوینتی در مورد نهاد‌های مربوط به حقوق بشر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 55 اسلاید

 قسمتی از متن .ppt : 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

لقد کرّمنا بنی ءآدم

قرآن کریم

نهاد‌های مربوط به حقوق بشر

در سازمان ملل متحد

Les organes des droits de l'homme des Nations Unies

بخش اول

حقوق بشر و منشور ملل متحد

Droits de l'homme et Charte de l'ONU

حقوق بشر در منشور ملل متحد

مقدمه‌ی منشور:

... اعلام مجدد ایمان خود به حقوق اساسی بشر و حیثیت و ارزش شخصیت انسانی و تساوی حقوق بین زن و مرد و همچنین بین ملت‌ها اعم از کوچک و بزرگ...



خرید و دانلود پاورپوینتی در مورد نهاد‌های مربوط به حقوق بشر