واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد عدالت در نهج البلاغه 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

عدالت در نهج البلاغه

علی (ع) عدالت را درون انسان و در تلاش انسان برای دوری از هوای نفس جستجو می کند، چرا که بدون این الزام درونی، اصولا الزام به عدالت بیرونی بی معنا است. او محبوب ترین بنده خدا را کسی می داند که خود را بر عدل و دادگری ملزم نموده و نخستین عدل وی در حق خود، نفی هوی و امیال از نفس خویش است.

عدالت از پیچیده ترین موضوعاتی است که اندیشه بشری دربارة آن به تامل و تفکر پرداخته است. پیچیدگی نظری عدالت از یک سو، و دشواری بسیار آن در تحقق عملی از سوی دیگر، عدالت را هم به مفهومی بسیار بغرنج تبدیل کرده است و هم دغدغه ای دائمی و بزرگ برای تمامی بشریت بوده است. شاید در مورد هیچ موضوعی به اندازة عدالت بحث و بررسی نشده است، و شاید بتوان گفت که هیچ موضوعی به اندازه عدالت موضوع اختلاف نظر نیست و تحقق آن در مقام عمل از این هم بغرنج تر است. در اندیشه های مکتوب و غیر مکتوب موجود در ادبیات عربی و اسلامی هم اولین کسی که به موضوع عدالت نگاه ژرفی داشته حضرت علی (ع) است. حضرت علی (ع) هم به پیچیدگی عدالت واقف است و هم به اهمیت آن. درباره پیچیدگی عدالت عبارتی دارد که عصارة تمام نزاعها درباره عدالت است. ایشان می فرمایند: العدل، اوسع الاشیاء فی التواصف واضعیتها فی التاصف یعنی عدل در مقام توصیف بسیار فراخ است، در حالی که در مقام عمل، بسیار تنگ و دشواری این بیان موجز، تبیین از پیچیدگی عدالت است. شاید راز این پیچیدگی و دشواری تحقق عدالت در عمل هم این است که انسانها عدالت را بیشتر بر اساس تمایلات درونی خود و به طور عمده بر اساس منافع خود آن را توصیف می کنند. اما پیچیدگی درک عدالت و تحقق عملی آن مانع از تلاش برای رسیدن به آن نیست، چرا که حضرت علی (ع) معتقد است که به هر حال عرصه عدالت برای همگان عرصة فراختری از عرصه سمتگری است و در این نکتة بسیار مهمی است. حضرت علی (ع) می فرمایند که در عدل وسعت و گشایش است و کسی که اجرای عدالت او را در تنگنا قرار می دهد، ظلم و ستم بر او تنگ تر خواهد آمد! این حکم به چه دلیل است و چرا حضرت علی (ع) چنین اعتقادی را مطرح می کند این بیان معنای عمیقی دارد و آن اینکه هر کس در پناه عدل احساس امنیت نکند، هرگز در دامان ظلم احساس آرامش نخواهد کرد. و این تعببر با عنایت به ایده ها و اندیشه های آن حضرت بهتر قابل درک است که بدان اشاره خواهد شد. در واقع بر همین اساس است که حضرت نه تنها پیروزی نهایی را با عدالت می داند، بلکه معتقد است که سیرة عادلانه هم به حکمت دشمن منتهی می شود(1) حضرت علی عدالت را در حوزه های مختلفی به کار برده است. یکی از این حوزه عدالت در ارتباط انسان با خداست. از نظر امام خداوند متعال در جهان را به لطف خود به سامان آورد و به امر خود از درهم ریختنش نگه داشت و به قدرت خود استواریش بخشید (2). حضرت علی (ع) اساس هستی را عادلانه می دانست که خداوند آن را بر پایه حق آفریده است و حق در تفکر حضرت علی مظهر مفاهیم راستی، پایداری و عدالت است. یعنی هیچ واژة دیگری همانند حق نمی تواند عصاره عدالت وارستی را نشان دهد. حضرت علی جهان هستی را جهانی عادلانه تصور می کند که در آن حق از میان رفتنی نیست و این عدالت در هستی و خلقت، باید در رفتار انسانها هم نمود داشته باشد. در قاموس امام فصل خداوند بر مبنای عدالت است چه در مقام خلقت و چه در مقام رفتار با بندگان خود اینجاست که امام می فرماید: خداوندی که در هر وعده می دهد، صادق است و فراتر از آن است که بر بندگان خود ستم روا دارد. با آفریدگان خود به عدالت رفتار می کند و هر حکم که می دهد از روی عدالت است (3). در این هستی که خداوند انسانها را هم دعوت به عدالت و پیروی از حق کرده است و آنان را از پیروزی از ابلیس که به دلیل معصیت خداوند از درگاه الهی رانده شد، پرهیز می دهد. چرا که عین دوری از حق و عدالت است. اینجاست که امام علی بندگان خدا را از پذیرش امر شیطان بر حذر می دارد. این بندگان خدا بترسید از این که دشمن خدا، شیطان شما را به بیماری خود [تکبر و خود پسندی] دچار گرداند و به ندای خود شما را از جای بر انگیزد.(4) چرا که عدل خداوندی ایجاب می کندکه اطاعت کنندگان شیطان را کیفر دهد و از همین روی حضرت علی (ع) می فرماید: هرگز خداوند انسانی را به بهشت نمی برد که مرتکب عملی شده باشد که فرشته ای را به سبب آن از بهشت رانده است. حکم او بر اهل آسمانها و مردم روی زمین یکسان است. و میان خدا و هیچیک از بندگانش مصالحه ای نیست(5) اینجاست که امام علی هستی و دنیا را محل آزمون می داند. آزمونی که در آن عدالت پیشگان و پیروان حق سر بلند هستند و ستمگران و پیروان باطل در گمراهی هستند و اگر عدالت خداوندی در این دنیا دربارة آنها اجرا نشود، در آخرت قطعاً اجرا خواهد شد. خداوند به انسانها و چه داده است، بر اساس آن آنان را باز خواست خواهد کرد و عدالت را در مورد آنان جاری خواهد ساخت و در این آزمون کسانی سر افرازند که خود عدالت ورزیده اند و تقوی پیشه کرده اند و کسانی پشیمان خواهند شد که از روی تکبر و خود پسندی امر خدا را فرمان نبرده اند. امام علی (ع) عقوبت اخروی را جاری شدن عدالت الهی می داند و معتقد است که: بهشت، پاداش عمل نیکوکاران را کافی است و عذاب آتش، کیفر بدکاران را بسنده است. زیرا خداوند هم انتقام کشنده است و هم یاری دهنده و کتاب خدا هم حجت آورد و هم به داوری کشد.(6) در آخرت کسانی پشیمان هستند که در دنیا از عدالت دروی جسته اند و رفتارشان ستمگرانه بوده است. امام می فرماید: در فردای قیامت آغازگر ستم و ظلم، از پشیمانی دستش را به زندان خواهد گرد.(7) و یا می فرماید ستم بعضی از بندگان بر بندگان دیگر بدون مجازات نمی ماند.(8) چرا که این ارادة خداوند است. بنابراین حضرت علی (ع) خلقت و جریان امور در هستی را کاملاً عادلانه می داند و این عدالت خداوند در رابطه با انسانها هم مصداق پیدا می کند، پس انسانها هم باید در رفتار خود عدالت پیشه کنند، در غیر اینصورت عدالت خداوندی ایجاب می کند که



خرید و دانلود تحقیق در مورد عدالت در نهج البلاغه 15 ص


تحقیق در مورد زن از دیدگاه نهج البلاغه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 12 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

زن از دیدگاه نهج البلاغه

سپاس و ستایش خداوندی را که انسان را آفرید و او را اشرف مخلوقات و رحمت بی پایان بر انبیاء عظام الهی، بزرگ اسوه ها و مربیان بشریت بویژه حضرت ختمی مرتبت حضرت محمد مصطفی (ص) و درود بیکران بر ائمه معصومین علیم صلوات الله و سلام و صلوات الهی بر بزرگ فرزند نبی اسلام، فاطمه غایت آفرینش است.

- فاطمه یعنی مظهر انوار الهیه و مظهر خیر کثیر (کوثر)، پیند دهندده نبوت و ولایت، مظهر کمال تعلیم و تربیت، آینه تمام نمای وجود محمدی، جامع جلوه های ملکوتی و ناسوتی. فاطمه یعنی تمام حقیقت زن و تمام حقیقت انسانیت که انتظار عالم وجود است.

سیمای زن در نهج البلاغه، طرح یک بعدی از چهره زن

زن در نهج البلاغه ترسیم طرحی یم بعدی از چهره کامل زن در قرآن است- زنان در نهج البلاغه با عبارتی چوت عقرب، شر، ناقص العقل، ناقص الایمان و ناقص البهره وصف شده اند و مع السف اکثر مشارحان نهج البلاغه نیز در جهت اثبات این مطلب بر آمده اند که زنان در مقام عبودیت، عروج و تکامل، دریافتهای ذهنی و انتزاعات عقلی و ... از مردان ناقص ترند.

زن مجری فرمان خلقت و نور زنده ی آهنگ هستی

زن کیست؟ موجودی مختار، دارای هوش و آگاهی، موجودی که خداوند متعال او را آفرید تا نیمی از بار رسالت انسانیت را به دوش گیرد و سیر الی الله را بپیماید. زنان در جهان هستی، موجوداتی هستند که همه جان و حیات خود را طبق اخلاص برای امر به فرمان خلقت و شرکت در آهنگ کل هستی، تقدیم می کنند.

آیا زن وابسته به مرد است؟

این سوال که آیا زن وابسته به مرد است، همان جواب را دارد که مرد وابسته به زن است. این دو صنف با اینکه دو موجود جسمانی جدا از یکدیگرند، در عین حال یک انسان کلی را تشکیل می دهند که در روحیات انسانی حقیقت وجودی می باشند. هر دو صنف در مسیر تکاپو قرار گرفته به شرط احساس تعهد و عمل مطابق آن، می توانند راه را برای تکامل آیندگان باز کنند.

بنابراین سوال آیا زند وابسته مرد است، یابد 2 سوال تحلیل گردد: 1- آیا شخصیت و موجودیت و اصالتها و ارزش زن وابسته به مرد است؟ پاسخ این سوال منفی است زیرا زن و مرد، در انسانیت هیچ تفاوتی ندارند، اگر مرد شایسته نام انسانیت است زن هم این شایستگی را دارد و اگر مرد به جهت شناختن زن، شایسته نام انسانیت نیست، زن هم به جهت شناختن مرد این شایستگی را ندارد.

2- آیا با نظر به بند امامه نسل و جریان خلقت، زن وابسته به مرد است؟ ولی همان وابستگی از طرف مرد نیز وجود دارد. این 2 سوال در نظر انسان معتدل، پاسخی جز آنکه مطرح کردیم ندارد. پس نوبت به مسائل دیگر درباره این دو صنف می رسد. مانند اینکه آیا زن مانند مرد می تواند در برابر حوادث مقاومت و تحمل داشته باشد. آیا زن از نیروی مندج و اکتشافات برخوردار است؟ آیا زن در تعقل محض می تواند مساوی مرد باشد؟ آیا در ادامه حیات موقتی که آدمی به بن بست می رسد، درد ناقوصن تراز زن نیست؟ زیرا گفته می شود که تقریباً 90% تصمیم مردان درباره خودکشی به نتیجه در صورتی که تصمیم به خودکشی کی گیرد کمتر از 10 درصد دست به خودکشی می زنند. آیا غرور کاذب در مردها پیش از زنان نیست؟ آیا مردها از آن طعم واقعی حیات که زنان می چشد محروم نیستند؟ درباره این سوالات، اختلافات نظرهای خیلی زیاد بوجود آمده است. اولاً برای اینکه در پاسخ دادن به سوالات فوق و ده ها مثال آنها تحت الشعاع شخصیت های پاسخ دهندگان احساسات خام و عوامل محیطی و اجتماعی قرار نگیریم. در این مسئله بنشینیم که اختلافات روانی و فعالیتهای فردی در افراد صنف خود مردان بقدری زیاد است که اگر مشابه صوری و شکلی و فیزیولوژیک میان مردان نبود، می گفتیم مردان انواع و اصناف مختلفی از انسانها هستند.

تفاوتهای زن و مرد

آنچه دنیای قدیم از ارزیابی زن و مرد بدست می آورد تنها از این جهت بود که یکی درشت اندام تر است و دیگری کوچکتر، یکی خشن تر است و دیگری ظریف یکی بلندتر است و دیگری کوتاهتر یکی کلفت آواز تر و دیگری نازک آواز تر، یکی پر پشم و موتر و دیگری صاف تر، حداکثر که از این حد تجاوز می کردند این بود که تفاوت آنها را از لحاظ عقل و احساسات به حساب می آورند. مرد را مظهر حقل و زن ررا مظهر مهر و عاطفه می خوانند. اما امروزه با پیشرفت علوم جدید کشف شده و معلوم گردیده است که دنیای زن و مرد در بسیاری از قسمتها با هم متفاوت است. ما مجموع تفاوتهای زن و مرد را تا آنجا که از نوشته ی اهل تحقیق بدست آورده ایک ذکر می کنیم و سپس به فلسفه این تفاوتها می پردازیم- استاد مطهری در رابطه با مسئله تفاوتها می نوسید:

دو گونگی ها



خرید و دانلود تحقیق در مورد زن از دیدگاه نهج البلاغه


تحقیق درباره دنیا در نهج البلاغه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

دنیا در نهج البلاغه

دنیای مذموم:

معمولاً اینگونه برداشت می شود که اسلام علاقه به دنیا را مذموم داشته است. امّا اگرهدف از علاقه ، مربوط به ارتباط عاطفی است نمی تواند سخن صحیحی باشدزیراکه خداوند متعال انسان رابا یک سری ازعلائق وعواطف وتمایلات آفریده است واین ها جزء سرشت اوست وانسان خودش اینها راکسب نکرده است. پس این علایق زاید وعبث نیستند زیرا که خداوندهیچ چیز را بیهوده نیافریده است. می توان گفت که انسان ازطریق همین عواطف وعلایقش می تواند ارتباط با جهان داشته باشد وسپس به تکامل برسد .

 

پس منظورازعلاقه به دنیا چه چیز است؟ منظور ازعلاقه وتعلق به دنیا این است که انسان وابسته به امورمادی شود و دراصطلاح دراسارت دنیاقرارگیرد. اسلام چنین نظر دارد که رابطه انسان ودنیا مثل رابطه کشاورزی است بامزرعه ودنیا جایگاه تکامل بشراست .

 

خصوصیت انسان این است که به دنبال کمال مطلوب بوده ودرجستجوی چیزی است که اورابه منتهای آرزویش برساندواو همه چیزش بشود . اینجا است که اگرراهنمایی نباشدانسان دچاراشتباه می شود یعنی این علاقه تبدیل به وابستگی به دنیا می شود. پس چنین دنیایی  مورد مذمّت قرار گرفته است زیرا ابدی وجاودانی دردنباله ی این جهان، آخرت است که آنچه رادراین دنیاانجام داده ایم ثمره اش را درآنجا خواهیم دید ودیگراین که ارزش انسان بالا تراست ازاین که اسیر دنیا شود.1

 

حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند : خوب خانه ای است دنیا، امّا دنیا برای کسی است که آن راخانه ی خود نداند.2 منظور حضرت این است که انسان وابسته ی به دنیا نشود و به دنیا به این دید بنگرد که توشه ای رابرای آخرت بردارد.

 

 

خوبیها وزیبائیهای دنیا ازنظر امام علی (علیه السلام) :

امام می فرمایند: همانا دنیا سرای راستی برای راست گویان وخانه تندرستی برای دنیا شناسان وخانه ی بی نیازی برای توشه گیران وخانه ی پند برای پند آموزان است، دنیا سجده گاه دوستان خدا، نمازگاه فرشتگان الهی، فرود گاه وحی خدا، جایگاه تجارت دوستان خدا است که در آن رحمت خدا را به دست آوردند وبهشت را سود بردند چه کسی دنیا را نکوهش می کند ؟ وجدا شدنش را اعلام داشته وفریاد زد که ماندگار نیست وازنابودی خود واهلش خبر داده است؟ وحال آن که دنیا بابلای خودبلاهارانمونه آورد، وبا شادمانی خود به آنان شادمانی رساند . درآغاز شب بسلامت گذشت امّا درصبح گاهان بامصیبتی جانکاه باز گشت تا مشتاق کند وتهدید نماید وبترساند وهشدار دهد . پس



خرید و دانلود تحقیق درباره دنیا در نهج البلاغه


پاورپوینتی با عنوان اعتبار نهج البلاغه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 31 اسلاید

 قسمتی از متن .ppt : 

 

اعتبار نهج البلاغه

روشهای اعتبار سنجی

الف) سبک شناسی

ب) مصدر شناسی

ج) مؤلف شناسی

الف) سبک شناسی

سعدی: خدا کشتی آنجا که خواهد برد

وگر ناخدا جامه بر تن درد

فردوسی: برد کشتی آنجا که خواهد خدای

وگر جامه بر تن درد ناخدای

1ـ ابن خشاب (567 ق)

«... قال [مصدق بن شبیب] فقلت له إن کثیرا من الناس یقولون إنها من کلام الرضی فقال: أنّى للرضی و لغیر الرضی هذا النفس و هذا الأسلوب قد وقفنا على رسائل الرضی و عرفنا طریقته و فنه فی الکلام المنثور و ما یقع مع هذا الکلام فی خل و لا خمر.

(شرح نهج البلاغه، ج1، ص205)



خرید و دانلود پاورپوینتی با عنوان اعتبار نهج البلاغه


تحقیق در مورد نهج البلاغع

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 64 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فرمان مالک اشتر

ترجمه عهدنامه امام امیرالمؤمنین على (علیه السلام) به مالک اشتر

ترجمه: حسین بن محمد بن ابى الرضا حسینى علوى آوى (قرن هشتم هجرى)

مقدمه، تصحیح و تعلیقات: دکتر محمود عابدى

بنیاد بین المللى نهج البلاغه

مقدمه بنیاد

بنیاد بین المللى نهج البلاغه، از همان آغاز کار خود، بر آن بود که علاوه بر معرفى و عرضه فرهنگ غنى نهج البلاغه و ارزشهاى ماندگار آن، کتب و رسائلى که از دیر زمان درباره این کتاب عزیز با سخنان امیرمؤمنان على(علیه السلام)پدید آمده اند، با صورتى شایسته تقدیم دوستداران فرهنگ علوى کند، و آنچه را که تاکنون با همکارى نویسندگان و محققان دانشمند، عرضه کرده، به اقتضاى همین خواسته بوده است.

از این مجموعه، «مطلوب کل طالب» که شرحى است از رشید وطواط، ادیب و شاعر قرن ششم هجرى، بر صد کلمه معروف حضرت امیرالمؤمنین على(علیه السلام)، به طبع رسیده و مورد توجه و عنایت خوانندگان قرار گرفته است. اینک با تقدیم «فرمان مالک اشتر»، کهن ترین ترجمه عهدنامه به زبان فارسى، از خداوند متعال مسألت دارد که بر توفیق مصحّح محترم کتاب بیفزاید و همه کسانى را که در معرفى و اشاعه فرهنگ اسلامى صادقانه مى کوشند بیش از پیش موفق دارد.

بنیاد بین المللى نهج البلاغه

اشاره

از سالها پیش که رساله هایى را در شرح سخنان امیرمؤمنان على بن ابى طالب(ع) شناسایى کردم، بر آن بودم که هرگونه تأثیر و حضورى که کلمات آن امام همام در آثار فارسى داشته است معرفى کنیم. جست و جو براى دستنوشته هاى مطلوب کل طالب رشید وطواط (م: 573)، خردنماى جان افروز ابوالفضل مستوفى (زنده در اوائل قرن هفتم) و کلمات علیه غرّاء مکتبى شیرازى (زنده در نیمه اول قرن نهم)، و تصحیح و عرضه آنها با همین اندیشه بود. از جمله کارهایى که در همان سالها براى تقدیم به حضور علاقه مندان آماده بود، رساله حاضر، نخستین ترجمه شناخته شده فرمان مالک اشتر بود، با تاریخ کتابت 729. آن روزها، یعنى نزدیک به ده سال پیش از این، متن رساله از مقدمه تا کتابنامه از فراز و فرود حروف چینى هم گذشت، اما به عللى ناگفتنى به آفت تأخیر گرفتار آمد و تا امروز در همان دام فرو ماند. اگر قرار بود که امروز کار را آغاز کنم، چه بسا که به بخشهاى دیگر کتاب گرانقدر نهج البلاغه روى مى آوردم، یا دست کم مقدمه را در اینجا با راز و نیاز دیگرى همراه مى کردم و در باب بعضى از فقرات این فرمان، به تناسب حوصله سخن، با خواننده محترم سخنانى مى داشتم، ولى دریغا که چنین مجالى در اختیار نبود. پس به ناگزیر بهتر آن دیدم که به اختصار و به همان صورت پیشین، و به یاد آن سالها، بسنده کنم، و خواننده محقّق را پس از آشنایى با این ترجمه که بیشتر متنى کهن ادبى است و خالى از هر نوع تحلیل در خور، به تأملى دیگر در ارزشهاى جاودانه متن دعوت کنم. با این امید که دریافت آن معانى بلند و التذاذ روحانى حاصل از آن، و سرانجام حرکت به جانبى که گوینده سخن مخاطب خود را فرا مى خواند، گوشه اى از آرزوى همیشگى نگارنده را برآورده کند.

و توفیق از خداست. محمود عابدى

على...

در خدمت پیامبر خدا(ص) بزرگى یافت. وزیر و وصى او بود، و برادر او شد. به راى او، و براى خدا، از جان گذشت. شب و روز، همه، در جهاد بود و هرگز، روى از دشمن برنگرداند. بر کفر و شرک و جهل هزار ضربت زد و هر ضربتش، از عبادت آدمیان و پریان، برتر بود. خدا را مى دید و به عشق و اخلاص مى پرستید. در رکوع نماز، مى بخشید و در روزه و نیاز، اطعام مى کرد. حق پیوسته با او بود و او هرگز، یک دم و یک قدم، بى حق نبود. ولىِ حق و شاهد صدق بود، و شهید عدل. همسر فاطمه بود و پدر حسن و حسین، سید جوانان بهشت. ابوالحسن بود، و نیز ابوتراب.

او در زندگى، تا بود مقتداى مردان عمل، پیشواى اهل اخلاص، پیر جوانمردان، باب علم نبوّت بود; و در جهاد و جنگ، تا رفت، همه از خود آزاد، و از خدا لبریز، و پروردگار مروّت و معرفت بود. و چه نیکو فرمود آن پیر معرفت آموز بلخ و روم:

در شجاعت شیر ربّا نیستى *** در مروّت خود که داند کیستى

در مروّت ابر موسایى به تیه *** کامد از وى خوان و نان بى شبیه

او پاک از مادر زاد و پاک در عبودیت زیست. خار در چشم و خس در گلو، عمرى را، به صبر، نشست. پایدار و حق گزار، روزگارى را، به عدل، ایستاد. با یاد پروردگار، رستگار، به پیشگاه او رفت. و چه بحق گفت حکیم غزنوى:

تنگ آمد بر او جهان سترگ *** که جهان تنگ بود و مرد بزرگ

على بود و على رفت و على ماند.

و از على چه ها که گفته اند، و چه ها که نگفته اند! و ما امروز از او چه مى دانیم؟ ذهنهاى ما تهى دست، تجارب ما عقیم، و جهان ما برهوت کذا و کذا، و وصف او بیش از حدِّ نطق و قلم. «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل»، و «از دور بوسه بر رخ مهتاب مى زنیم.»

و مالک...

بنده اى از بندگان خدا بود. در تنگناى خوف و خطر هوشیار بود. در میدانِ مردى و پیکار، پایدار بود. در خرمن وجود بدکاران، از شعله آتش تیزتر بود.

و مالک براستى شمشیر خدا بود، نه کند شد، و نه خطا کرد. و عجب هوادار على بود: هرگز روى به کارى نیاورد، و از کارى باز نایستاد، و دیر و زود نکرد، مگر آن که، همه و همه، به فرمان على بود.

و که مى داند مالک که بود؟ اگر کوه بود، به خدا قله اى آسمان سا بود و اگر سنگ بود، به خدا سنگى سخت و آتش زا بود. کوهى و سنگى که نه رونده اى آن را به پاى سود و نه پرنده اى آن را به پرواز پیمود. نه تنش اسیر کسى شد، نه دلش تسخیر کسى شد.

و مالک براى على و یاران على، یارى نیکخواه بود و در برابر دشمنانشان، استوار و بى گذشت بود. على از او راضى بود و خدا از او راضى باد.

... و این نامه را على براى مالک نوشت.

مقدمه مصحح

عهدنامه مالک اشتر

عهدنامه مالک اشتر، چنانکه سید بزرگ، شریف رضى، آورده است نامه اى است که امیرمؤمنان على، علیه السّلام، به مالک اشتر نوشت، پس از آن که او را به حکومت مصر روان کرد. مالک اشتر، مخاطبِ نخستینِ امام، در راه مصر به شهادت رسید و، چنانکه گفته اند، این پیمان نامه را درنیافت، اما این یادگار



خرید و دانلود تحقیق در مورد نهج البلاغع