واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

چشم اندازی از جایگاه ایران در دنیای نو

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

چشم‌اندازی از جایگاه ایران در دنیای نو

سخنرانی هوشنگ امیراحمدی در دبی، استاد و مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه راتگرز، آمریکا

موضوع صحبت من جایگاه ایران در دنیای جدید است، و پرداختن به این موضوع در کنفرانسی که در دوبی برای بررسی پدیده جهانی شدن و ملازمات آن برگزار شده، این فرصت را به من می‌دهد که در مقدمه، به خود دوبی، به عنوان مصداق تاثیرات مثبت جهانی‌شدن اشاره‌ای داشته باشم.

دوبی، چنانکه می‌دانید، در مدت زمانی کوتاه به صورت بازاری جهانی برای مبادله ایده‌ها، کالاها و خدمات درآمده است و درواقع این شهر اکنون یک چهارراه داد وستد و توسعه است. دوبی همچنین نمایشگاهی از تجمل و وفور، زیبایی معماری و نوسازی شهری به مفهوم جهانی است. در حال حاضر، این امیرنشین شریک نخستین ایران در امر تجارت است. با فاصله‌ای زیاد کشور آلمان مرتبه دوم را در این زمینه به خود اختصاص داده است.

دوبی در راه توسعه و ترقی همچنین چالش‌هایی را در پیش‌رو دارد که از جمله مسئله ‌گذار به یک جامعه دمکراتیک پایدار است که امیدوارم بر این مهم نیز فایق آید. به لحاظ آنچه گفته شد، دوبی می‌تواند برای ما سرمشق خوبی باشد. به این معنا که نمونه دوبی به ما این امید را می‌دهد که می‌توان با ترکیبی از بینش سیاسی و رهبری درمدت زمانی نسبتاً کوتاه در یک جامعه مسلمان بر مشکل عظیم توسعه نایافتگی چیره شد.


 به موضوع اصلی صحبتم جایگاه ایران در دنیای نو برگردم. در این زمینه متاسفانه باید بگویم در ایران روند امور بر وفق مراد نمی‌گذرد و این کشور در جامعه جهانی امروز از نام و شهرت درخوری برخوردار نیست. در واقع، آدرس ایران در جهان نو نظیر یک صندوق پستی است.

ایران با معضلات و مسایل چندگانه‌ای درگیر است. به لحاظ روانشناختی دچار یاس و سرخوردگی است؛ به لحاظ اقتصادی دچار رکود است؛ به لحاظ تکنولوژی واپس مانده است؛ از دمکراسی و مردم‌سالاری بی‌بهره است؛ به لحاظ اجتماعی بیمار و دچار چند پاره گی‌است؛ از نظر فرهنگی سردرگم است؛ موقعیت منطقه ای ناموزونی دارد؛ و از نظر بین‌المللی نام و آوازه چندان خوبی ندارد. ایران امروز فاقد یک سمت وسوی مشخص سیاسی است و رهبری آن از بینش و درکی مناسب برای یک آینده مدرن بی‌بهره است. جای تعجب نیست اگر جوانان این کشور چشم‌انداز بهتری را در افق کشور خود نمی‌بینند.

می‌دانم که آنچه گفتم ممکن است به مذاق کسانی خوش نیاید. اما من نمی‌خواهم در اینجا با ارائه چشم‌اندازی بدبینانه شما را تحت تاثیر قرار دهم. واقعیت این است که ملت ایران سزاوار وضعیت اسفباری نیست که امروز گرفتار آن شده است. ایران به لحاظ مردمش، تاریخش، فرهنگ و هنرش، جغرافیایش و منابع طبیعی‌اش کشوری غنی و ثروتمند است. ایران به عنوان نخستین بنیان‌گذار امپراتوری، طی قرن‌ها تجسمی از شرق تاریخی در برابر غرب تاریخی و محورتوسعه، ثبات و پایداری بوده است.

امروز، میان دستاوردها و منابع این کشور فاصله‌ زیادی وجود دارد. به جرئت می‌توانم بگویم که ایران به درستی یکی از پایین‌ترین سطوح رشد را به نسبت منابعش در دنیای امروز داراست. چرا چنین است؟ یقیناً این بدین خاطر نیست که ملت در این راه سعی و تلاش کافی نکرده‌است. اکنون بیش از یک قرن است که ایرانیان در راه از میان برداشتن این فاصله و در راه پیشرفت می کوشند. آنها اصلاحات و انقلاب کرده‌اند و به انواع تئوری‌ها، استراتژی‌ها و سیاست‌ها برای رسیدن به مقصود دست یازیده‌اند. با این‌حال، سوای پاره‌ای موفقیت‌های اولیه، به طور فزاینده‌ای در این راه ناکام مانده‌اند.

بگذارید بار دیگر این سوال را مطرح کنم که چرا چنین شده است؟ ایرانیان به عنوان یک ملت بر سر علل این ناکامی با یکدیگر توافق نظر ندارند. اغلب ایرانیان قدرت‌های خارجی را در این امر دخیل می‌دانند، پاره‌ای طبقه حاکم و نخبگان را مقصر می‌دانند و مابقی ترکیبی از این دو را مسبب و مسئول در این ناکامی می‌دانند. اما به نظر من این پدیده تنها ناشی از فقدان بینش و رهبری است و به این موضوع خواهم پرداخت.


جامعه جهانی و ایران

برای اینکه موقعیت ایران را در دنیای امروز بهتر بتوانم تشریح کنم، لازم است که بدانیم دنیای ما در شرایط حاضر چگونه دنیایی شده است. در زمانی‌که ایرانی می‌کوشیده است که دوران توسعه نایافتگی خود را پشت سرگذارد، دنیای پیرامونش راهی جامعه‌ای پسا مدرن و عرصه هموابستگی‌ها یا دوران جهانی شدن شده است. در چنین د نیایی شماری از فراجریان‌های جهان شمول - mega-trends - حاکم بر مقدرات اقتصادی، تکنولوژیک، ایدئولوژیک، سیاسی، فضایی، نهادی، زیست‌محیطی و فرهنگی- اجتماعی حیات انسانی



خرید و دانلود  چشم اندازی از جایگاه ایران در دنیای نو


دانلود پروژه نو کلئیک اسیدها

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 50

 

C2 : خواص فیزیکی و شیمیایی نو کلئیک اسیدها

نکات کلیدی

پایداری نوکلئیک اسیدها : اگر به نظر میرسد که ساختار رشته های دوبل DNA و RNA بوسیله پیوند هیدروژنی محکم میگردند ، اما این چنین نیست با ندهای هیدروژنی بای جفت شدن بزها مخصوص هستند ، اما پایداری مار پیچ نوکلئیک اسید نتیجه اثر متقابل آب گریزی و دو قطبی ـ دو قطبی بین جفت بازهای آلی میباشد .

اثر اسید : وضعیت بسیار اسیدی ممکن است باعث تجزیه نوکلئیک اسیها به اجزایشان شود : بازها قند و فسفات اسیدهای ضعیف سبب هیدرولیز پیوند بازهای پودینی گلیکوزیلی تا اسید بدون پودین بدست آید شرایط شیمیایی پیچیده برای انتقال بازهای ویژه توسعه داده شده است و اساس توالی شیمیایی DNA است .

اثر قلیا : PH بالا DNA و RNA را تخریب میکند بوسیله تغییر در وضعیت تاتو مری بارها و قطع بازهای هیدروژنی ویژه RNA همچننی مشکوک به هیدرولیز در PH بالا بوسیله شرکت در OM-Z در فرایند شکستگی درون مولکولی ستون فقودی استر میباشد .

بعضی از ترکیبات شیمیایی مانند دوره و فرمامید میتوانند DNA و RNA را در RM طبیعی بوسیل قطع نیروی آب گریزی بین بازهای آلی تخریب کنند .

چسبندگی : DNA خیلی دراز و نازک است و محلولهای DNA یک چسبندگی بالایی دارند مولکوهای DNA دراز مستعد شکستگی در یک محلول از طریق لرزش میباشند این پروسه ها میتوانند برای تولید DNA با یک طول متوسط و مشخص استفادع شود .

چگالی شناوری :

DNA دارای چگالی حدود میباشد و میتواند آنالیز شود خالص شود بوسیله قابلیتش در متعادل کردن در چکالی شناوری اش در یک شیب چگالی کلراید سندیم تشکیل شده در یک سانتریفوژ چگالی دقیق DNA بعلت وجود G+C میباشد و این تکنیک ممکن برای تجزیه DNA های ترکیبات مختلف استفاده شود

موضوعات مرتبط :

ساختار نوکلئیک اسیدها

ویژگیهای دمایی و اسپکتروسکوبی نوکلئیک اسدیها

پایداری نوکلئیک اسیدها : در اولین نگاه ممکن است بنظر میردس که مارپیچ دو گانه DNA و ساختار ثانویه RNA بوسیله باندهای هیدروژنی بین جفت بازها محکم میگردند .

در حقیقت اینطور نیست مانند پروتئینها ( موضوع A4 را ببینید ) حضور باندهای هیدروژنی بین یک ساختار بطور نرمال ایجاد پایداری نمیکند این بخاطر اینست که یکی باید بررسی شود اختلاف در انرژی بین انها ، در مورد DNA وضعیت تک رشته ای پیچ خورده و ساختار دو رشته ای توجه داشت باندهای هیدروژنی بین جفت بازها در DNA دو رشته ای صرفاً جایگزین میشد از نظر قدرت و انرژی که اگر مولکول DNAتک رشته می بود در محلول آبی ، فقط با مولکولهای آب برقرار میگردد پیوند هیدروژنی یقیناً در شرایط مورد نیاز برای جفت شدن بازها در یک زنجیریه دوتایی دخالت دارد

DNA دو رشته ای فقط موقعی تشکیل خواهند شد که مکمل یکدیگر باشند اما این پیوند در پایدار بودن مارپیچ شرکت نمی کنند ریشه این پایداری در جای دیگری نهفته است مهمترین مسئله بین جفت بازهای آلی تداخل میباشد از آنجائیکه آن بهتر است که از نظر انرژی آب را به روش متراکم مردن آن از محیط زوجهای آب گریز دور کرد مقدار زیادی از آب در شبکه پیوندهای هیدروژنی وارد میشودد تد اخل عمل بین دوقطبی های باردار موجود روی بازها را بیشتر میکنئ حتی در DNA تک رشته ای بازها تمایل دارند تا رروی همدیگر متراکم شوند این تراکم شدن ، در زنجیره دوتایی DNA بیشتر میگردد . پدیده آب گریزی باعث میشود که این حالت بهترین حالت از نظر انرژی زایی باشد .

اثر اسید :

در اسیدهای قوی و دمای بالا بعنوان مثال در اسید کلریک در دمای بیش از 100 درجه سانتی گراد ، اسید نوکلئیک بطور کامل به ا جزایش تفکیک میشود بازها ، ریبوز ، دی اکسید ریبوز و فسفات درحضور اسیدهای معدنی رقیق تر به عنوان مثال به PH=3-4 ، باندهای راحت تجزیه میشوند به طور انتخاب می شکنند این پیوندها آن پیوندهای گلیکوزیلی هستند که بازهای پورین را به حلقه قندریبوز متصل میکنند و با شکستن آنها اسید نوکلئیک به صورت بدون پودین میشود روشهای شیمیایی پیچیده تری به دست آمده ا ند که بطور ویژه بازها را در بر دارند این شکل اساس توالی شیمیایی در DNA است که توسط ماکسیم و گیلبرت ارائه شد .

اثر قلیا بر DNA :

افزایش PH بالای دامنه فیزیو لوژیکی (PH=7-8) اثرات دقیق بیشتر روی ساختار DNA دارد . اثر قلیا تغییر دادن وضعیت توتومریک بازها است این اثر میتواند با مراجعه به مدل ترکیب سیکلو هگزان مشاهده شود مولکول در تعادل است بین وضعیت توتومریک کتو و انول میباشد در PH طبیعی ، ترکیب عمدتاً در حالت keto میباشد افزایش PH سبب میشود تغییر به تشکیل اینولات میگردد که مولکول پروتون از دست میدهد زیرا بار منفی با پایداری بیشتی بر



خرید و دانلود دانلود پروژه نو کلئیک اسیدها


چشم اندازی از جایگاه ایران در دنیای نو

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

چشم‌اندازی از جایگاه ایران در دنیای نو

سخنرانی هوشنگ امیراحمدی در دبی، استاد و مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه راتگرز، آمریکا

موضوع صحبت من جایگاه ایران در دنیای جدید است، و پرداختن به این موضوع در کنفرانسی که در دوبی برای بررسی پدیده جهانی شدن و ملازمات آن برگزار شده، این فرصت را به من می‌دهد که در مقدمه، به خود دوبی، به عنوان مصداق تاثیرات مثبت جهانی‌شدن اشاره‌ای داشته باشم.

دوبی، چنانکه می‌دانید، در مدت زمانی کوتاه به صورت بازاری جهانی برای مبادله ایده‌ها، کالاها و خدمات درآمده است و درواقع این شهر اکنون یک چهارراه داد وستد و توسعه است. دوبی همچنین نمایشگاهی از تجمل و وفور، زیبایی معماری و نوسازی شهری به مفهوم جهانی است. در حال حاضر، این امیرنشین شریک نخستین ایران در امر تجارت است. با فاصله‌ای زیاد کشور آلمان مرتبه دوم را در این زمینه به خود اختصاص داده است.

دوبی در راه توسعه و ترقی همچنین چالش‌هایی را در پیش‌رو دارد که از جمله مسئله ‌گذار به یک جامعه دمکراتیک پایدار است که امیدوارم بر این مهم نیز فایق آید. به لحاظ آنچه گفته شد، دوبی می‌تواند برای ما سرمشق خوبی باشد. به این معنا که نمونه دوبی به ما این امید را می‌دهد که می‌توان با ترکیبی از بینش سیاسی و رهبری درمدت زمانی نسبتاً کوتاه در یک جامعه مسلمان بر مشکل عظیم توسعه نایافتگی چیره شد.


 به موضوع اصلی صحبتم جایگاه ایران در دنیای نو برگردم. در این زمینه متاسفانه باید بگویم در ایران روند امور بر وفق مراد نمی‌گذرد و این کشور در جامعه جهانی امروز از نام و شهرت درخوری برخوردار نیست. در واقع، آدرس ایران در جهان نو نظیر یک صندوق پستی است.

ایران با معضلات و مسایل چندگانه‌ای درگیر است. به لحاظ روانشناختی دچار یاس و سرخوردگی است؛ به لحاظ اقتصادی دچار رکود است؛ به لحاظ تکنولوژی واپس مانده است؛ از دمکراسی و مردم‌سالاری بی‌بهره است؛ به لحاظ اجتماعی بیمار و دچار چند پاره گی‌است؛ از نظر فرهنگی سردرگم است؛ موقعیت منطقه ای ناموزونی دارد؛ و از نظر بین‌المللی نام و آوازه چندان خوبی ندارد. ایران امروز فاقد یک سمت وسوی مشخص سیاسی است و رهبری آن از بینش و درکی مناسب برای یک آینده مدرن بی‌بهره است. جای تعجب نیست اگر جوانان این کشور چشم‌انداز بهتری را در افق کشور خود نمی‌بینند.

می‌دانم که آنچه گفتم ممکن است به مذاق کسانی خوش نیاید. اما من نمی‌خواهم در اینجا با ارائه چشم‌اندازی بدبینانه شما را تحت تاثیر قرار دهم. واقعیت این است که ملت ایران سزاوار وضعیت اسفباری نیست که امروز گرفتار آن شده است. ایران به لحاظ مردمش، تاریخش، فرهنگ و هنرش، جغرافیایش و منابع طبیعی‌اش کشوری غنی و ثروتمند است. ایران به عنوان نخستین بنیان‌گذار امپراتوری، طی قرن‌ها تجسمی از شرق تاریخی در برابر غرب تاریخی و محورتوسعه، ثبات و پایداری بوده است.

امروز، میان دستاوردها و منابع این کشور فاصله‌ زیادی وجود دارد. به جرئت می‌توانم بگویم که ایران به درستی یکی از پایین‌ترین سطوح رشد را به نسبت منابعش در دنیای امروز داراست. چرا چنین است؟ یقیناً این بدین خاطر نیست که ملت در این راه سعی و تلاش کافی نکرده‌است. اکنون بیش از یک قرن است که ایرانیان در راه از میان برداشتن این فاصله و در راه پیشرفت می کوشند. آنها اصلاحات و انقلاب کرده‌اند و به انواع تئوری‌ها، استراتژی‌ها و سیاست‌ها برای رسیدن به مقصود دست یازیده‌اند. با این‌حال، سوای پاره‌ای موفقیت‌های اولیه، به طور فزاینده‌ای در این راه ناکام مانده‌اند.

بگذارید بار دیگر این سوال را مطرح کنم که چرا چنین شده است؟ ایرانیان به عنوان یک ملت بر سر علل این ناکامی با یکدیگر توافق نظر ندارند. اغلب ایرانیان قدرت‌های خارجی را در این امر دخیل می‌دانند، پاره‌ای طبقه حاکم و نخبگان را مقصر می‌دانند و مابقی ترکیبی از این دو را مسبب و مسئول در این ناکامی می‌دانند. اما به نظر من این پدیده تنها ناشی از فقدان بینش و رهبری است و به این موضوع خواهم پرداخت.


جامعه جهانی و ایران

برای اینکه موقعیت ایران را در دنیای امروز بهتر بتوانم تشریح کنم، لازم است که بدانیم دنیای ما در شرایط حاضر چگونه دنیایی شده است. در زمانی‌که ایرانی می‌کوشیده است که دوران توسعه نایافتگی خود را پشت سرگذارد، دنیای پیرامونش راهی جامعه‌ای پسا مدرن و عرصه هموابستگی‌ها یا دوران جهانی شدن شده است. در چنین د نیایی شماری از فراجریان‌های جهان شمول - mega-trends - حاکم بر مقدرات اقتصادی، تکنولوژیک، ایدئولوژیک، سیاسی، فضایی، نهادی، زیست‌محیطی و فرهنگی- اجتماعی حیات انسانی



خرید و دانلود  چشم اندازی از جایگاه ایران در دنیای نو


تحقیق در مورد ورود اندیشه های نو

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 3 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

ورود اندیشه های نو

مهدی نوریروشنفکران ایراندر عصر مشروطیتنویسنده؛ لطف الله آجدانیناشر؛ اخترانقیمت؛ 2400تومانوسط هیاهوی تحریریه و اره بده، تیشه بگیرهای مطبوعاتی، لطف الله آجدانی تلفن کرد. می خواست بگوید کتاب «روشنفکران ایران در عصر مشروطیت» اش را اختران منتشر کرده است و البته خبرش چندان تازه نبود. کتابش را دیده بودیم و قرار بود معرفی اش کنیم. اما آجدانی در اقدامی غیرقابل انتظار، اصرار و ابرام کرد که هرچه می توانید کتاب مرا نقد کنید. ما هم نه برای اینکه از خجالت او درآییم، که به خاطر اینکه بگوییم صفحه کتاب اگر نقد نکند به کاری نمی آید، اندکی جدی تر از معمول با کتابش برخورد کرده ایم. فقط امیدواریم جوابیه اش آنقدر بلند نباشد که مجبور باشیم ویژه نامه کتاب منتشر کنیم. به امید روزی که هر نویسنده یک تلفن به تحریریه یک روزنامه بزند و...

 

دوره قاجار گذشته از فراز و نشیب های بسیاری که داشت، فصول جدیدی را در تاریخ ایران گشود. یکی از این فصول پیدایش روشنفکرانی بود که ضمن انتقاد از جامعه استبدادزده ایران تلاش می کردند تا آن را از بن بستی که گرفتارش شده بود رها سازند. داستان این روشنفکران و تلاش هایشان و مخالفت هایی که از هر طرف با آنها می شد، از بخش های خواندنی و در عین حال دردناک تاریخ ایران در عصر قاجار است. در سال های اخیر پژوهش های بسیاری در مورد این طبقه نوظهور صورت گرفته و کتاب «روشنفکران ایران در عصر مشروطیت» نیز تلاشی در این راستاست. لطف الله آجدانی در فصول هفت گانه کتاب خود کوشیده تا ضمن بررسی دیدگاه های این روشنفکران و تلقی آنها از مفاهیمی همچون حکومت و آزادی، تقابل آنها با دیگر طبقات اجتماع، علی الخصوص روحانیون را مورد کند و کاو قرار دهد. آن طور که خود آجدانی در مقدمه کتاب ذکر کرده، تلا ش اش این است که با بررسی انتقادی اسناد، مدارک و منابع، ضمن یافتن پاسخ برخی از پرسش ها و طرح پرسش های جدید، دریچه ای بر شناخت مبانی فکری و نقش سیاسی روشنفکران ایران در عصر مشروطه بگشاید. اما این کتاب کاستی هایی دارد که به دو نمونه از آن اشاره می شود. البته پیش از پرداختن به این دو مورد این نکته نیز باید گفته شود که کتاب به رغم حجم نسبتاً کمی که دارد، پر از تکرار مکررات است. آنچه در فصل اول کتاب «درآمدی بر جنبش تجدد و اصلاحات در عصر قاجاریه» گفته شده با اندکی تغییر در فصل چهارم «غرب از دیدگاه روشنفکران ایران» نیز آمده است. این تکرارها به حدی است که مثلاً پاراگراف دوم صفحه 17 که پاراگرافی نسبتاً طولانی است، عیناً در صفحه 93 نیز آمده و البته باید توجه داشت که گفته های خود مولف است و نه نقل قول. اما برخی از نقل قول ها هم به کرات در کتاب تکرار شده است.1- آنچه در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم ویژگی جامعه ایران به شمار می آمد، عقب ماندگی در همه زمینه ها بود. نهادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی همه ناکارآمد بودند و گویی ایران به سیاهچال تاریخ افتاده بود. در همین زمان بورژوازی غربی راه پیشرفت را به سرعت طی می کرد و علم و تکنولوژی در حال شکوفایی بود. در چنین شرایطی جنگ های ایران و روس تلنگری بود برای دولت قاجار تا دست به اصلاحاتی در ساختار خود بزند.از سوی دیگر در همین زمان است که نخستین گروه از «اندیشه گران» ایرانی با سفر به برخی از کشورهای اروپایی و کشورهایی همچون هند و عثمانی که تحت تاثیر فرهنگ غربی قرار داشتند، زمینه ای برای آگاهی از غرب و پیشرفت های آن فراهم کردند. عبداللطیف موسوی شوشتری، میرزاابوالحسن ایلچی، سلطان الواعظین و میرزاصالح شیرازی از جمله مهم ترین این پیشگامان بودند. سوالی که اینجا مطرح می شود این است که ما از نخستین کسانی که راهی غرب شده و مشاهدات خود از فرنگ را برای ما به یادگار گذاشته اند، چه انتظاری داریم؟ آجدانی در کتابش آورده که مثلاً عبداللطیف شوشتری به پیشرفت های علمی غرب در زمینه های مختلفی چون پزشکی، صنایع، امور نظامی و اصلاحات مذهبی اشاره کرده یا مثلاً ابوالحسن ایلچی از شیوه های نوین اداری انگلیس و حکومت دموکراسی پارلمانی در غرب و نقش مردم و نمایندگان آن در تصمیم گیری های حکومت سخن به میان آورده است. آجدانی با ارجاعات فراوان به عبدالهادی حائری از این گروه پیشگام خرده گرفته که چرا به رویه استعماری غرب توجه نکرده اند، چرا به مبانی پیشرفت غرب توجه نکرده اند و چراهای دیگر. بهتر است قسمتی از گفته های مولف را عیناً نقل کنیم؛ «در واقع آنان، هم از شناخت و آگاهی لازم و بسنده درباره علل و عوامل عقب ماندگی ایران و هم از علل و ریشه های پیشرفت غرب و مقدمات و بستری که آن پیشرفت ها در آن زایش و پویش گرفت و هم از شناخت نقادانه از ماهیت و مبانی فرهنگ و تمدن غرب بازماندند و نتوانستند سرمایه درخشانی در این زمینه برای ایران و ایرانیان روزگار خود و پس از آن برجای نهند.»این قضاوت مولف است نسبت به کسانی که از جامعه بسته و استبدادزده ایران، بدون هیچ گونه شناخت نسبت به غرب راهی آن سرزمین ها شدند و آنقدر جسارت داشتند که نام کتاب خود را «حیرت نامه» بگذارند. پرسش این است که آیا این اشخاص با مسوولیت روشنفکری راهی غرب شدند که امروز از آنها خرده می گیریم که چرا غرب را درست و اساسی نشناخته اند. این اشخاص در روزگار سیاهی که در آن زندگی می کردند، بالاتر از آنچه از آنها انتظار می رفت انجام دادند و این از عدم درک ما نسبت به موقعیت آنان است که ما امروز به این شکل غیرعلمی به نقد آنها بپردازیم. آجدانی بارها به انتقاد از میرزاابوالحسن ایلچی پرداخته که دچار غرب زدگی شده و دائم به توصیف زیبارویان انگلیسی پرداخته، اما نکته جالب اینجاست که گفته شده میرزاابوالحسن ایلچی هم در فرنگستان کلی طرفدار داشته و ظاهراً زنان انگلیسی هم در برخورد با جناب ایلچی شرق زده شده بودند، پس این به آن در.2- لطف الله آجدانی در کتاب خود ضمن بیان اینکه روشنفکران قاجار مشروطیت پارلمانی را نظامی مناسب برای جایگزینی استبداد مطلقه می دانستند، آخوندزاده، طالبوف، ملکم خان و مستشارالدوله را اصلی ترین نظریه پردازان و حامیان مشروطیت پارلمانی می داند و در بخش های مختلف کتاب به بررسی و نقد آرای آنها می پردازد. تکلیف میرزافتحعلی آخوندزاده که روشن است. او همان طور که آجدانی گفته «یک سکولار مصمم و از مدافعان سرسخت قانون اساسی دنیوی و هوادار جدی تفکیک مطلق سیاست و دیانت از یکدیگر و مخالف نفوذ و دخالت شرعی و روحانی در حکومت و سیاست بود.» آخوندزاده حاضر نبود از مواضع خود عقب نشینی کند و حتی با آن دسته از روشنفکران که تلاش می کردند با تقلیل مفاهیم و نهادهای جدید سیاسی آن را با اسلام هماهنگ سازند، به شدت مخالفت می کرد.اما انتقادهای مولف به ملکم خان و یوسف خان مستشارالدوله کمی تامل برانگیز است. او انتقاد می کند که دفاع آنها از نظام سیاسی مشروطیت پارلمانی غربی بر شالوده محافظه کاری مصلحت اندیشانه و البته توام با برخی گرایش های غیرواقع بینانه برای تطبیق اسلام و دموکراسی غربی است. آجدانی در پایان کتاب خود به نتیجه ای پرسش برانگیز رسیده است؛ «اگر پاره ای افراطی گری در شیوه فکری روشنفکرانی چون میرزافتحعلی آخوندزاده با برانگیختن واکنش متقابل عالمان دینی سنت گرای و نیز ایجاد بیم و نگرانی و گاه برانگیختن احساسات ضدروشنفکری در میان گروه هایی از نیروهای مذهبی معتدل، هرگونه امکان معرفی صحیح مفاهیم و نهادهای جدید در جامعه ایران را سلب کرد و با دشواری روبه رو ساخت، همانندسازی ها و تطبیق دادن های غیرواقعی و بی بنیاد آن مفاهیم و نهادها با قوانین و احکام شرعی که از سوی روشنفکرانی چون مستشارالدوله و ملکم خان مطرح شد و مورد استقبال گروه هایی از علمای دینی و نیروهای مذهبی مشروطه طلب ایران نیز قرار گرفت، صورت دیگری از بدفهمی تجدد بود که بسیاری از روشنفکران ایران را، تا حدود زیاد، و با درجاتی متفاوت، از امکان شناخت و نقد هرچه صحیح تر سنت و تجدد در ایران، دور ساخت.» امروز ما می توانیم پرسش های روشنفکران آن روز ایران را به شکل زیرا صورت بندی کنیم؛پرسش اول؛ آیا جامعه ایران نیاز به خونی تازه در رگ های فرسوده اش داشت یا خیر؟ قطعاً بله، با توصیفی که آجدانی هم از وضعیت ایران کرده، تجدد و ورود اندیشه های نو بسیار ضروری بوده است.پرسش دوم؛ آیا حکومت قاجار خود می توانست بانی این اصلاح شود؟بله، اما از آنجا که برای حاکمان قاجار، حفظ قدرت بالاتر از هرچیز بود، نتایج این اصلاحات چندان چشمگیر نبود.پرسش سوم؛ آیا علما به عنوان یکی از جریان های تاثیرگذار در روند تحولات اجتماعی، تجدد و ورود اندیشه های تازه را مثبت قلمداد می کردند؟قطعاً خیر.پرسش چهارم؛ این اندیشه های نو و تجددطلبانه از کجا باید گرفته می شد؟ ظاهراً از غرب، زیرا در آن زمان کشورهای «راقیه» همه غربی بودند.حالا شما تصور کنید که کسانی همچون ملکم خان و یوسف خان مستشارالدوله آگاهند که باید تغییرات اساسی در ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران به وجود بیاید، آنها غرب را دیده اند و می دانند که در شرایط حاضر الگوی مناسب برای ایران نظام دموکراتیک مغرب زمین است. از سوی دیگر آگاهند که حکومت استبدادی قاجار موانع اساسی در مقابل این پروژه نوسازی هستند. پس چاره چیست؟ آیا باید همه چیز را کنار گذاشت؟ چاره را مستشارالدوله در نامه ای که به میرزافتحعلی آخوندزاده نوشته این طور دیده است؛ «کتاب روح الاسلام غیک کلمهف ان شاءالله تا دو ماه تمام می شود... خوب نسخه است. یعنی به جمیع اسباب ترقی و سیویلیزاسیون، از قرآن مجید و احادیث صحیح، آیات و براهین پیدا کرده ام که دیگر نگویند فلان چیز مخالف آیین اسلام یا آیین اسلام مانع ترقی و سیویلیزاسیون است.» آقای آجدانی نوشته که این تقلیل مفاهیم باعث شد که در دوران مشروطه برخی از علما و روحانیون مشروطه خواه نیز در تعریف مفاهیم جدید گرفتار اشتباه شوند اما ایشان مشخص نکرده اند که این اندیشه های نو باید چگونه وارد می شدند که نه با مقاومت همه جانبه روبه رو شوند و نه دچار کج فهمی شوند. آیا وضعیت دردناک ایران در دوره قاجار اجازه می داد که این روشنفکران ابتدا به شناخت درست غرب و رویه های چندگانه آن - اعم از رویه دموکراتیک و تکنولوژیک و رویه استعماری - بپردازند و سپس جامعه ایران و سنت های حاکم بر آن را به خوبی بشناسند و آنگاه این پروسه تجدد و اصلاح را با توجه به فضای اسلامی جامه عمل بپوشانند؟



خرید و دانلود تحقیق در مورد ورود اندیشه های نو


مقاله درباره کیهانشناسی در هزاره نو

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

کیهانشناسی در هزاره نو

ما اکنون در میان انقلابى از دانسته هایمان پیرامون سر منشاء تکامل جهان هستیم. انقلابى که هم از نظریه هاى جدید و هم از تکنولوژى پیشرفته تغذیه مى کند. تلسکوپ هاى فضایى اى که از آن سوى طیف الکترومغناطیسى جهان را زیرنظر دارند، تلسکوپ هاى عظیم زمینى، ابررایانه ها و شتاب دهنده هاى ذرات اتمى و حتى تلسکوپ هاى زیرزمینى، همگى نقش مهمى را در این زمینه ایفا مى کنند. به مدد نظریه نسبیت عام اینشتین و فیزیک نوین ذرات مى توان با اطمینان بیشترى تاریخ کیهان را از زمان ترکیب ذرات بنیادى، که در یک میکرو ثانیه بعد از پیدایش جهان به وجود آمدند، بررسى کرد. بعد از چند دهه تلاش و کوشش ما نتوانسته ایم ویژگى اساسى جهان خودمان را شناسایى کنیم. در توافق نظر جدید، که در یک دهه قبل به سختى قابل تصور بود، بیشتر کیهان شناسان عمر جهان را 7/13 میلیارد سال مى دانند و عقیده دارند که جهان تخت است (یعنى از هندسه اقلیدسى تبعیت مى کند، با خطوط موازى که دربى نهایت هم موازى مى مانند و زوایاى داخلى مثلث که مجموعاً 180 درجه هستند). نظریه هاى جدید کیهان شناسى، تعدادى از مشکلاتى را که به مدت چند دهه مطرح بوده اند حل مى کنند. معروف ترین این معضلات این بود که جهان، جوان تر از ستاره هایى که در آن قراردارند به نظر مى آمد . برابرى اندازه گیرى هاى مستقل با مقادیر کلیدى مانند ثابت هابل نیز از موضوعات مهم کیهان شناسى هستند. بیشتر ماده کهکشان هیچ نورى از خود منتشر نمى کند و برخلاف ماده که براى ما آشناتر و ملموس تر است، از نوترون و پروتون تشکیل نشده. به نظر مى آید این ماده سیاه عجیب که 30 درصد از کل جرم _ انرژى جهان را تشکیل مى دهد، از نوعى ذره بنیادى تشکیل شده که کمى بعد از انفجار بزرگ به وجود آمده است. حتى شگفت آورتر از این، دوسوم از جرم - انرژى کیهان است که از انرژى تاریک اسرارآمیز تشکیل شده، که باعث سرعت یافتن گسترش جهان مى شود. ساختار انفجار بزرگ اساس دریافت ذهنى ما از تکامل جهان، مدل انفجار بزرگ است که بر پایه نظریه نسبیت عام اینشتین و رصدهاى ادوین هابل در مورد گسترش جهان مطرح شد. اثر متقابل تئورى و رصد در اینجا اهمیت خاصى دارد. در ساختار نسبیت عام فضا و زمان مى توانند بپیچند، خم شوند و کشیده شوند. به وسیله رصد نیز گسترش جهان به خوبى رؤیت شده البته این گسترش به صورت به جلو برده شدن ماده است و نه پرتاب شدن آن در خلأ. علاوه براین، میل به قرمز (redshif) نور ساطع شده از کهکشان هاى دوردست، با اثر دوپلر، که در اثر حرکت در میان فضا به وجود مى آید توجیه نشده، بلکه به عنوان نتیجه گسترش فضا که باعث کشیدگى طول موج فوتون ها راهى زمین مى شود، توضیح داده شده است. (پدیده میل به قرمز در اثر کشیده شدن فوتون هاى رسیده به زمین از یک کهکشان دوردست ظاهر مى شود که باعث شکافته شدن خطوط جذبى در طیف کهکشان و تمایل آن به طیف هاى قرمزتر نورمریى _ در مقایسه با ستارگان کهکشان راه شیرى - مى شود.) میل به قرمز یک کهکشان دوردست مستقیماً نشان مى دهد جهان از زمانى که نور آن کهکشان را ترک کرده است چقدر بزرگ تر شده. تفاوت اندازه برابر میل به قرمز(Z)+1 است. به طور مثال دورترین کوازار شناخته شده میل به قرمز zبرابر4/6 دارد. یعنى حجمى از فضا که درزمان ترک نور از کوازار یک میلیون سال نورى پهنا داشته، اکنون 4/7 میلیون سال نورى است! نظام انفجار بزرگ بسیارى از ویژگى هاى اصلى جهان امروز را در خودجاى مى د هد - البته همه آنها را توضیح نمى دهد- از جمله: تخت بودن فضا، امواج پس زمینه کیهانى و برآمدگى هاى موجود در ماده آغازین که ساختارهاى بزرگ آشکار امروزى را پدید آورده اند. در سال 1980 فیزیکدانى به نام آلن اچ - گروت نظریه اى ارائه کرد به نام تورم. بعدها دیگران نیز توضیحاتى به این نظریه افزودند. این تئورى که نشات گرفته از فیزیک کاربردى ذرات است، مهمترین ویژگى هاى جهان امروز را توضیح مى دهد. در تئورى تورم قسمت هاى کوچک کیهان اولیه به طور تصاعدى گسترش پیدا کردند و قسمتى از فضا را که ما امروزه مى بینیم، صاف تر کردند. مانند وقتى که بیشتر بادکردن یک بادکنک باعث مى شود قسمت کوچکى روى سطح آن صاف تر به نظر برسد. گفته مى شود دلیل اصلى جریان یافتن این گسترش انرژى پتانسیلى وابسته به انرژى فرضى به نام inflaton است، این انرژى پتانسیل inflatin است که حرارت چشمگیر انفجار بزرگ را فراهم کرده در حین پدیده inflaton نوسانات کوانتومى در مقیاس هاى زیراتمى به وسیله گسترشى مهیب به اندازه هاى نجومى مى رسند. این بزرگ تر شدن ها در سالیان دراز بعدى به همراه گرانش رشد کردند و در نهایت به پیدایش کهکشان ها و خوشه هاى کهکشانى کنونى انجامیدند. از نظریه تورم مى توان سه نتیجه گیرى کرد: 1- فضا باید در لبه مریى آن صاف به نظر برسد. 2- توزیع ماده در مقیاس هاى نجومى باید منشاء کوانتومى داشته باشد. 3- فضا را باید پس زمینه اى از امواج گرانشى فرا گرفته باشد، که به وسیله نوسانات کوانتومى بعد از 10به توان 32 - ثانیه از شروع جهان به وجود آمده اند. دو پیش بینى نخست اکنون با اندازه گیرى هایى که روى CMBR انجام مى شود دیده شده اند (و سومى نیز احتمالاً در آینده اى نه چندان دور با اندازه گیرى ها به اثبات خواهد رسید). اکنون به بحث درباره گسترش جهان مى پردازیم. گسترش جهان



خرید و دانلود مقاله درباره کیهانشناسی در هزاره نو