لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
نگاهی اجمال بر سوره فاطر (ملائکه) آیه 1
سوره فاطر کلی است و چهل و پنج آیه دارد
بسمه تعالی
الحمدالله فاطر السموات و الارض جاعل الملئکه رسلا اولی اجنحه مثنی و ثلث و ربع یزید فی الخق ما شا ان الله کل شی قدیر (1)
تفسیر لفظی: به نام خداوند بخشنده و مهربان
ستایش نیکو خدا را است که آفریننده آسمانها و زمین است، خدایی که فرشتگان را رسولان کرد که صاحبان پرهای دو تا دو تا و سه تا سه تا و چهار تا چهار تا هستند، در آفرینش آنچه را که میخواهد میافزاید که خداوند بر هر چیزی تواناست.
تفسیر ادبی وعرفانی
خداوند فرمود: حمدی که مرا شاید آن حمد است که از ما آید نه آنکه از تو آید، از آب و خاک چه آید؟ که جلال و عزت و جمال صمدیت ما را شاید؟ رسم فانی به حق باقی که رسد؟ ای آدمی حمد تو به تقاضای عفو و مغفرت معلول است، معلول کی شایسته جلال عزت است که از هر علتی منزه و پاک است؟ بنده من، من به سزاوای خود حمد آوردم، تو نیز به سزاوای خود بر حمد امکان حمد من بیار تا آن مجاز تو را به کرم خود تابع حقیقت گردانم و حکمش را حکم حقیقت نهم.
لطیفه: از دوست من، اگر تو آمین گویی و این گفت تو با آمین گفتن موافق افتد گناهانت بیامرزم، پس چون حمد من گویی و حمد و با حمد من موافق آید خلعتی به تو ارزانی کنم که در هیچ خاطری نگنجد!
هر چند که فرشتگان، مقربان درگاه عزتند و طاووسان حضرت الاهیت که در محبت هیبت بداشته و ؟ انقیاد بر میان بسته و سر بر خط فرمان نهادهاند، با این مرتبت و منزلت، خاکیان صالح و با ایمان فرزندان آدم بر آنان شرف دارند!
خداوند عالم در آغاز آفرینش آدم به فرشتگان فرمود: میخواهم در زمینه خلیفهای برقرار کنم، گفتند: میخواهی مفسد و خون ریز را خلیفه کنی! فرمود آنچه من میدانم شما نمیدانید! ایشان پشیمان شدند و به تضرع و التماس افتادند و رضای حق را خواستند، خطاب رسید که رضای من در این است که شما مقربان درگاه، جنایات فرزند آدم را که هنوز در کتم عدمند استعفا کنید و بر گناه اهلت غفلت از ذریت، آدم گویه کنید تا به سبب گریستن شما آن را بیامرزم و قلم عفو بر جرایم ایشان کشم!
عصمت ملائکه
فرشتگان بندگان ایمانند، و طوقبندی به گردن افکنده و هیچ گاه با شک و تردید و سستی، آن را بر زمین نمیگذارند. در تمام آسمان جان پوستینی خالی نمیتوان یافت مگر آنکه فرشتهای به سجده افتاده، یا در کار و تلاش است. اطاعات فراوان آنها بر یقین و معرفتشان نسبت به پروردگاری افزاید، و عزت خداوند عظمت او را در قلبشان بیشتر مینماید.
چند آیه در قرآن کریم آمده آاست که ملائکه معصیت نمیکنند یکی مربوط به مامورین جهنم است:
یا ایها الذین امون اقوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس و الحجاره علیها ملائکه غلاظ شدا و لایعصون الله ما امرهم و یفعلون مایومرون. دیگری در مقام تنزیه پروردگاری از داشتن فرزند است که ملائکه فرزندان خداوند نیستند: و قالو اتخذ الله و لذا سبحانه بل عباد مکرمون لایسبقونه بالقول و هم بامره یعملون (255)
یخافون ربهم من فوقهم و یفعلون و ما یومرون (256) علامه طباطبایی میفرماید: تکلیف ملائکه از سنخ تکالیف معهود اجتماعی نیست که به دنبال آن پواب و عقاب بیاید، بلکه ملائکه موجودات نورانی هستند که چیزی را انجام نمیدهند مگر آنکه پروردگار عالم اراده کرده باشد، لذا پاداش و کیفری هم بر اعمال آنان مترتب نیست و تکوینا مکلف هستند.
رویت ملائکه
آیا ملائکه دیده میشوند؟
قرآن کریم، در مورد از رویت را ذکر کرده است:
الف: در عذاب قوم لوط ملائکه ابتدا نزد حضرت ابراهیم (ع) آمدند ابراهیم (ع) برای آنان گوسهلای بریان کرد، ولی مشاهده کرد که آنان لب به طعام نمیزنند، لذا ترسید اما ملائکه گفتند: نترس ما ماموران عذاب قوم لوط هستیم. فلما رای ایدیهم لا تصل الیه نکر هم و او حبس منهم خیفه قالو لا نخف انا ارسلنا الی قوم لوط 251
ب: و در مورد حضرت مریم (س) آمده که ملکی به صورت انسان نزد او آمد، مریم ترسید، فرشته گفت: انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما زکیا 252
از وقایع جنگ بدر هم استفاده میشود که مومنین، ملائکه را در بدر مشاهده کردهاند، منتها آنان را
اوضاف چهارگانه ملائکه در قرآن و حدیث
در قرآن کریم مکرر کلمه ملائکه ذکر شده ولی نام هیچ یک از آنان را نبرده مگر جبرئیل و میکائیل را و بقیه ملائکه را با ذکر اوصافشان یاد کرده، مانند: ملکوت الموت و کرام الکاتبین و سفره الکرام البرره و رقیب و عتید و غیر اینها.
و از صفات و اعمال ملائکه که در کلام خدا و در احادیث سابق ذکر شدهاند یکی این است که ملائکه موجوداتی هستند شریف و مکرم که واسطههایی بین خدای تعالی و این عالم محسوس هستند، به طوری که هیچ حادثهای از حوادث و هیچ واقعه ای مهم و یا غیر مهم نیست. مگر آنکه ملائکه در آن دخالتی ندارند، و یک یا چند فرشته، موکل و مامور آنند، اگر آن حادثه فقط یک جنبه داشته باشد یک فرشته و اگر چند جنبه داشته باشد چند ملک موکل برآنند و دخالتی که دارند تنها و تنها این است که امر الهی را در مجرایش به جریان اندازند و آن را درمسیرش قرار دهند همچنان که قرآن در این باره فرموده: لایسبقونه بالقول و هم بامره یعملون. آنان بی دستور او سخن نگویند و همگی به فرمان او کار کنند. انبیا 27
صنعت دومی که از ملائکه در قرآن و حدیث آمده این است که: در بین ملائکه نافرمانی وعصیان نیست. معلوم میشود ملائکه نفسی مستقل ندارند و دارای ارادههای مستقل نیستند، که بتوانند غیر از آنچه خدا اراده کرده کنند، پس ملائکه در هیچ کاری استقلال ندارند. و هیچ دستوری را که خدا به ایشان تحمیل کند تحریف نمیکنند و کم و زیادش نمیسازند. همچنان که فرمود:
ملائکه غلاظ شداد لایعسون الله ما امرهم و یفعلون ما یومرون. که در آن فرشتگان ستبر جگر و سخت خشمان گماشتهاند که از فرمان خدا سرپیچی نمیکنند و آنچه ایشان را فرمایند میکنند: تحریم 6
صنعت سوم اینکه: ملائکه با همه کثرتی که دارند دارای مراتب مختلفی از نظر بلندی و پایینی هستند بعضی مافوق بعضی دیگر، و جمعی نسبت به مادون خود آمدند، و آن دیگران مامور و مطیع آنان، و آنکه آمر است به خدا امر میکند، و حامل امر خدا به سوی مامورین است، و مامورین هم به دستور خدا مطیع امرند، در نتیجه ملائکه به هیچ وجه از ناحیه خود اختیاری ندارند، همچنان که قرآن کریم فرموده: ما منا الاله مقام معلوم. نیست از ما (فرشتگان) هیچ کس مگر آنکه جای تفسیر ادبی و عرفانی آیه این آیت بر لسان طریقت اشارت است به مکاشفات و اهل حقیقت، یکی در شکر وجد، یکی در حیرت مشهود، یکی در نور قرب، یکی در ولایت وجود، یکی در بها جمع. یکی در حقیقت افراد؟
این هفت دریابر سر کوی توحید نهاده شده، رونده در این راه تا بر این هفت دریا گذر نکند روا نباشد که بر سر کوی توحید رسد! و استقسای این هفت درگاه قرآن است که مصطفی فرمود: قرآن بر هفت حزلف نازل شد که همه آنها کافی و شافی است و بر هر آیتی ظهری است و بطنی! و برای هر حرفی حدی و مطلعی است! و چنانکه ساکمان و صدیقان فرمودند: بر این هفت بحر گذر کنید تا به توحید رسید! این است رمز که پیر طریقت گفت: هر حقیقتی از سینه عارف سر برزند، تا دو گو اه شریعت بر درستی وی گواهی ندهند آن حقیقت مقبول حق واقع نشود!
و قرآن در سوره تکویر آیه 21 فرموده: مطاع ثم امین. او را فرشتگان فرمان بردار، و استوار نزد خداوند است.
و نیز فرموده: قالوا ماذا قال برکم قالوا الحق. و گویند: خداوند در دنیا به شما چه گفت؟ گویند: سخن حق گفت بیان اینکه وجود ملائکه ماده و جسمانی نیست.
صنعت چهارم اینکه: ملائکه از آنجا که هر چه میکنند. به امر خدا میکنند،هرگز شکست نمیخورند به شهادت اینکه فرموده: ما کان الله لیعجره من شی فی السموات و الاعرض. خدا هرگز چنین نبوده که چیزی در آسمانها و زمین او را عاجر کند. فاطر 44
و از سوی دیگر فرموده: والله غالب علی امره. خدا بر امر خود مسلط است. یوسف 21
و نیز فرموده: ان الله بالغ امره. خدا کار خود را به انجام خواهد رسید. طلاق 3
از این جا روشن میشود ملائکه موجوداتی هستند که در وجودشان منزه و از ماده جسمانیاند، چون ماده جسمانی در معرض زوال وفساد تغییر است، و نیز کمال در ماده تدریجی است. از مبدا مسیر و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 132
فصل اول:
کلیات
مقدمه
بسمالله الرحمن الرحیم
«قرآن، نوری است که خاموشی ندارد؛ چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود، راهی است که روندة آن گمراه نگردد، شعلهای است که نور آن تاریک نشود، جدا کننده حق و باطلی است که درخشش برهانش خاموش نگردد، بنایی است که ستونهای آن خراب نشود، شفا دهندهای است که بیماریهای وحشت انگیز را بزداید، قدرتی است که یاورانش شکست ندارند، و حقی است که یاری کنندگانش مغلوب نشوند.
قرآن، معدن ایمان و اصل آن است، چشمههای دانش و دریاهای علوم است، سرچشمة عدالت و نهر جاری عدل است، پایههای اسلام و ستونهای محکم آن است ، نهرهای جاری زلال حقیقت و سرزمینهای آن است.»
بار دیگر خدای مهربان را شکر میگویم که توفیق داد تا مدتی از عمر خود را در کنار قرآن و با قرآن باشیم و خاصعانه در درگاه ربویاش مسئلت دارم که چه در دنیا و چه در آخرت این توفیق را هرگز از من سلب ننماید و قرآن را همواره مونس و یاورم قرار دهد. مجموعة حاضر با نام «نگاهی ادبی به سورة یوسف (ع)» به عنوان پروژه تحقیقاتی پایان دوره چهار ساله تحصیل در رشته تربیت معلم قرآن کریم در دانشکده علوم قرآنی تهران، به رشتة تحریر درآمده است.
حال سؤالاتی که مایلم پاسخ دهم یکی این است که «چرا نگاه ادبی؟» و دیگر اینکه «چرا به سوره یوسف؟»
و اما پاسخ سؤال اول از این قرار است که همانطور که میدانیم، قرآن کریم به عنوان آخرین پیام مستقیم خداوند برای بندگان، تنها ریسمان استواری است که میتوان به آن چنگ آویخت و به کمک آن، در چند روزة زندگانی دنیوی از شر شرارتهای دشمنان بشریت (شیطان و جنودش) جان سالم به در برد و در پناه رحمت الهی قرار گرفت.
کتاب مقدسی که از آن صحبت میکنیم، مجموعهای از معانی بلند و مضامین عالی انسان سازی و هدایت آدمی به سوی رسیدن به کمال است و گویندة چنین معانی نورانی، آنها را در قالب لفظهای قابل فهم برای بشر درآورده و به او ارزانی داشته است.
برای رسیدن به هر نقطه بلندی، باید از راه مناسب آن عبور نمود. برای فتح هر قله مرتفعی باید دامنه آن کوه را پیمود. برای دستیابی به قلة مفاهیم ارزشمند قرآن نیز راه منطقی و عقلائی آن این است که از دامنة الفاظ قران حرکت نموده و آرام آرام بالا رفت تا به نتیجه مورد نظر رسید. الفاظ و عبارات قرآن به منزله پلکانی است که بدون در نظر داشن آن، تصور رسیدن به بام رفیع مفاهیم قرآنی، ناممکن مینماید. لذا اولین گام در راه شناخت قرآن، آشنایی با الفاظ قرآن است. و این آشنایی خود مستلزم آشنایی نسبتاً کامل با زبان عربی است. چرا که قرآن کریم «بلسانٍ عربیٍ مبینِ» آموختن این زبان و درک مقتضیات آن، یکی از ضرورتهای اجتناب ناپذیر است.
اینجانب سعی کردهام با نگاه به قرآن کریم از زوایه ادبیات، تا حدودی اولین گام خود را در راه انس با قرآن بردارم. و چنان که ذکر شد، استدلالم این است که چگونه میتوان ادعای «فهم» قرآن را داشت در حالیکه ذهن با فضای ادبیات عرب بیگانه باشد؟!
و این پاسخ به کسانی است که آموختن قواعد ابتدایی زبان عربی را برای آشنایی با قرآن، امری بیهوده و راهی فرعی تصور میکنند و بدون جدی گرفتن صرف و نحو، اهتمام خویش را صرف آموختن اقوال تفسیری مفسران کردهاند. غافل از اینکه همان مفسرانی که اینان اکنون نظراتشان را مطالعه کرده و فرا میگیرند، روزگاری با همین قواعد به ظاهر سادة اعلال ، دست و پنجه نرم کردهاند و یا اینکه مدتها از عمر خود را صرف کردهاند تا مثلاً اعراب محلی جملات را بشناسند و خلاصه هر کس در رابطه با علوم مختلف قرآنی، به نوعی صاحب نظر شده است، مطمئناً زمانی در قواعد ادبیات و بلاغت عربی، استخوان خرد کرده است.
و اما پاسخ سؤال دوم:
انگیزههای انتخاب سورة یوسف را در چند مورد میتوانم بیان کنم:
اولاً: راهنمایی استاد گرامیام به این سوره برای کارکردن، یکی از عوامل انتخاب آن ثالنیاً این سوره شامل یکی از زیباترین قصههای قرآن و یکی از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
نگاهى به چرخه سوخت هسته اى و اجزاى تشکیل دهنده آن
زندگى بخش یا مرگ آفرین
ترجمه: پدرام الوندى
انرژى هسته اى با توجه به ویژگى هاى حیرت انگیزش در آزادسازى حجم بالایى از انرژى در قبال از میان رفتن مقادیر ناچیزى از جرم، به عنوان جایگزین سوخت هاى پیرفسیلى که ناجوانمردانه در حال بلعیده شدن هستند، مطرح شده است. ایران نیز با وجود منابع گسترده نفت و گاز به دلیل کاربردهاى بهترى که سوخت هاى فسیلى نسبت به سوزانده شدن در کوره ها و براى تولید حرارت دارند، براى دستیابى به این نوع از انرژى تلاش هایى را از سال هاى دور داشته است و در سال هاى پس از انقلاب همواره مورد اتهام واقع شده که هدف اصلى اش نه فناورى صلح آمیز که رسیدن به فناورى تسلیحات هسته اى است.در این گفتار پیش از آن که وارد مباحث متداول دیپلماتیک شویم نگاهى خواهیم انداخت به چرخه سوخت هسته اى و اجزاى تشکیل دهنده آن، همچنین مرز میان کاربرد صلح آمیز و تسلیحاتى را نشان خواهیم داد.چرخه سوخت هسته اى شامل مراحل استخراج، آسیاب، تبدیل، غنى سازى، ساخت سوخت باز تولید و راکتور هسته اى است و به یک معنا کشورى که در چرخه بالا به حد کاملى از خودکفایى و توسعه رسیده باشد با فناورى تولید سلاح هاى هسته اى فاصله چندانى ندارد.• استخراجدر فناورى هسته اى، خواه صلح آمیز باشد یا نظامى، ماده بنیادى موردنیاز، اورانیوم است. اورانیوم از معادن زیرزمینى و همچنین حفارى هاى روباز قابل استحصال است. این ماده به رغم آن که در تمام جهان قابل دستیابى است اما سنگ معدن تغلیظ شده آن به مقدار بسیار کمى قابل دستیابى است.زمانى که اتم هاى مشخصى از اورانیوم در یک واکنش زنجیره اى دنباله دار که به دفعات متعدد تکرار شده، شکافته مى شود، مقادیر متنابهى انرژى آزاد مى شود، به این فرآیند شکافت هسته اى مى گویند. فرآیند شکاف در یک نیروگاه هسته اى به آهستگى و در یک سلاح هسته اى با سرعت بسیار روى مى دهد اما در هر دو حالت باید به دقت کنترل شوند. مناسب ترین حالت اورانیوم براى شکافت هسته اى ایزوتوپ هاى خاصى از اورانیوم ۲۳۵ (یا پلوتونیوم ۲۳۹) است. ایزوتوپ ها، اتم هاى یکسان با تعداد نوترون هاى متفاوت هستند. به هرحال اورانیوم ۲۳۵ به دلیل تمایل باطنى به شکافت در واکنش هاى زنجیرى و تولید انرژى حرارتى به عنوان «ایزوتوپ شکافت» شناخته شده است. هنگامى که اتم اورانیوم ۲۳۵ شکافته مى شود دو یا سه نوترون آزاد مى کند این نوترون ها با سایر اتم هاى اورانیوم ۲۳۵ برخورد کرده و باعث شکاف آنها و تولید نوترون هاى جدید مى شود.براى روى دادن یک واکنش هسته اى به تعداد کافى از اتم هاى اورانیوم ۲۳۵ براى امکان ادامه یافتن این واکنش ها به صورت زنجیرى و البته خودکار نیازمندیم. این جرم مورد نیاز به عنوان «جرم بحرانى» شناخته مى شود.باید توجه داشت که هر ۱۰۰۰ اتم طبیعى اورانیوم شامل تنها حدود هفت اتم اورانیوم ۲۳۵ بوده و ۹۹۳ اتم دیگر از نوع اورانیوم ۲۳۸ هستند که اصولاً کاربردى در فرآیندهاى هسته اى ندارند.• تبدیل اورانیومسنگ معدن اورانیوم استخراج شده در آسیاب خرد و ریز شده و به پودر بسیار ریزى تبدیل مى شود. پس از آن طى فرآیند شیمیایى خاصى خالص سازى شده و به صورت یک حالت جامد به هم پیوسته که از آن به عنوان «کیک زرد» (yellow cake) یاد مى شود، درمى آید. کیک زرد شامل ۷۰ درصد اورانیوم بوده و داراى خواص پرتوزایى (radioactive) است.هدف پایه اى دانشمندان هسته اى از فرآیند غنى سازى افزایش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
«دانشگاه علمی و کاربردی شهر قدس»
موضوع تحقیق :
نگاهی به نحوة ارتباط شهرداری قدس با مردم
نام استاد :
جناب آقای مجاوری
دانشجویان :
علی رزاقی - علی اصغر امیریان
رشته :
روابط عمومی
درس :
مبانی ارتباط جمعی
پاییز سال : 1383
بنام خدا
هدف : معرفی شهرداری بعنوان یک سازمان مردمی به مخاطبان جهت برقراری ارتباط بهتر و شفاف تر و صمیمی تر با مردم شریف شهر قدس و همچنین بازنگری و مروری بر محیط کاری جهت شناخت ببشتر مشکلات مردم و ارائه راهکارهای مناسب بر اساس آموخته هایی از استاد گرامی و تجربیات خودمان و درس ارتباط جمعی و ارائه اطلاعات در زمینه ارتباط با دانشجویان محترم و سایر مخاطبان که امیدواریم مورد توجه و استفاده همة عزیزان قرار گیرد .
نحوة برقراری ارتباط با مردم در محیط کاری
مقدمه :
شهرداری همانند دولت کوچکی است که با تمام توان خود باید مطابق قانون درآمد کسب و در چارچوب مقررات هزینه و به مردم خدمات ارائه نماید . محلی که ما در آن کار می کنیم شهرداری قدس است . شهر قدس با جمعیتی بالغ بر سیصد هزار نفر سومین شهر استان تهران به شمار می رود و حدود 2400 هکتار (240 کیلومتر) مساحت دارد و جزء شهرستان شهریار محسوب می شود . موقعیت جغرافیایی آن عبارت است از : از شمال جادة مخصوص کرج - حوزه استحفاضی منطقه 9 شهرداری تهران - از غرب به کرج و اندیشه از شرق به منطقه 21 شهرداری و از جنوب شرقی به محدودة شهرداری منطقه 18 و از جنوب به شهرستان شهریار محدود است .
مردم شهر قدس اکثراً از قشر کم درآمد جامعه کارگر یا کارمند هستند و تعدادی دیگر کاسب مغازه دارند . بخش دیگری از شهر منطقه صنعتی است که محل درآمدی برای شهرداری و فرصت شغلی را برای مردم منطقه بوجود آورده است . از لحاظ قوم و نژادی اکثریت مردم شهر قدس مهاجرند و از قوم های مختلف از جمله ترک ها ، شمالی ها ، لرها ، کردها و ... را تشکیل می دهند . در واقع از تمام نقاط ایران افرادی را می توان در این شهر پیدا کرد و همگی با هم تشکیل کلکسیونی را داده اند .
عواملی که باعث جذب مردم به این منطقه شده را می توان بطور خلاصه بشرح ذیل اشاره نمود :
1-نزدیکی و دسترسی آن به موقعیت های شغلی
2-نزدیکی به شهر بزرگ تهران و کرج
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
نگاهی به :
( کودکان و دانش آموزان ناشنوا )
افراد ناشنوا قادرند بیاموزند که صحبت کنند
و با همه افراد ارتباط بر قرار نمایند
آشنایی با کودکان و دانش آموزان ناشنوا و نیمه شنوا
کودکان و دانش اموزان نا شنوا اگر چه در حقیقت به خاطر نقص شنوایی از نظر رشد کلی ( رشدهوشی ) عموما از دانش آموزان نا بینا ضعیف تر هستند ، اما مانند آنان بسهولت قابل تشخیص و شناسایی نیستند . از جمله مشکلات اساسی آنان در زمینه گویایی است .
اختلالات گویایی نتیجه ای است از نقص شنوایی ، البته بجز در مواردی که اختلالی در دستگاه صوتی فرد بوجود می آید . دانش آموزان نا شنوا نه تنها ازنظر رشد عمومی ضعیف هستند بلکه در طول زندگی از نظر مهارت های برقراری ارتباط زبانی ، مانند درک مفاهیم و معانی کلمات ، صحبت کردن ، خواندن و نوشتن همواره دچار اشکال عمده و کندی قابل ملاحظه ای هستند . از آنجایی که زبان عامل مهمی است در بر قراری روابط اجتماعی و آموزش و یاد گیری علوم مختلف ، بدیهی است که مشکل دانش آموزان نا شنوا به مراتب بیشتر از صرف نقص حس شنوایی است . البته کودکانی که بطور موقت شنوایی خود را از دست می دهند و یا آنانی که با استفاده از وسایل کمک شنوایی از قبیل سمعک نقص شنوایی خود را جبران می نمایند ، چندان نیاز به معلم و آموزش وپرورش استثنایی ندارند . لازم است اولیای چنین کودکانی به شیوه ای مطلوب راهنمایی شوند تا از مراقبت های لازم پزشکی و خدمات سنجش شنوایی و غیره بهرمند گردند . در هر حال در کلاس درسنیز باید تسهیلات ضروری جهت سازگاری هر چه بیشتر دانش آموز فراهم گردد . معمولا درحدود 5 در صد از کل کودکان سنین مدرسه رو در مقایسه با دیگر کودکان به نحوی دارای درجاتی از نارسایی های شنوایی هستند ، از این گروه 5 در صد ، در هر ده نفر یک یا دو نفر می بایست تحت پوشش آموزش وپرورش استثنایی قرار گیرند . در برنامه های آموزشی وپرورشی و درمانی دانش آموزان نا شنوا، همکاری های همه جانبه مسئولان ومتخصصان مختلف از جمله اولیاء ،پزشکان ، روانپزشکان و معلمان ویژه گفتار درمانی و . . . ضروری است .
تعریف نا شنوایی
تا کنون تعریف دقیق و جامع و مانع و قابل قبول برای کلیه مراجع ذیصلاحاز ناشنوایی ارائه نگردیده است . علت فقدان چنین تعریفی از این بابت است که ناشنوایی تا حدود زیادی یک امر فردی است . به عبارت ، دیگر سن وقوع ناشنوایی علت ناشنوایی ، نوع ناشنوایی و میزان و درجه اختلال شنوایی از جمله عوامل بسیار مهمی در تعریف ناشنوایی و افراد ناشنوا محسوب گشته و نقش فوق العاده در برنامه ریزی های آموزشی دارند . در واقع برای آنکه از عهده یک برنامه ریزی صحیح و مناسب برای گروهی از دانش آموزان بخوبی فائق آئیم ، لاجرم می بایست فرد فرد آنان را به طور جداگانه و کامل مورد ارزیابی قرار دهیم . به عنوان مثال دانش آموزی که از زمان تولد و یا قبل از سنین سخن گفتن ناشنواست و کمترین تجربه زبانی ندارد با دیگر دانش آموزی که پس از آنکه مدتها می گوید و می شنود و مهارتهای زبانی را به طور طبیعی کسب می نماید و آنگاه دچار نقص شنوایی می گردد کاملا با هم متفاوت بوده و این تفاوت در برنامه ریزی های آموزشی آنان فوق العاده دخیل است . اما به طور کلی می توان گفت که افراد ناشنوا کسانی هستند که از حس شنوایی خود در زندگی بهره ای نمی گیرند و افراد نیمه شنوا کسانی هستند که با آنکه حس شنوایی آنان دارای اختلالاتی می باشند ولی در هر حال با سمعک و یا بدون سمعک تا حدودی می تواند از این حس استفاده کنند .
کودکان و دانش آموزان نیمه شنوا به دلیل آنکه نارسایی شنوایی آنان با درجات مختلفی ( از تخفیف تا شدید )می باشد معمولا قادرند با استفاده ویا بدون استفاده از وسایل کمک شنوایی از زبان بهرمند گردند واز طریق شنوایی قادر به صحبت کردن هم باشند اما در مقابل دانش آموزی که کاملا ناشنواست با بهترین وسایل