لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .docx :
نگاهی به تاریخچه دریای خزر
دریای مازندران، منافع ایران، چشمانداز آیندهدریای مازندران، بزرگترین دریاچه جهان، میان ایران و روسیه (اتحاد جماهیر شوروی سابق) صرفنظر از تحولات و تقسیمبندیهای سال 1990 و فروپاشی کمونیسم شوروی واقع شده است. وجود ذخایر غنی نفت و گاز و تنوع گیاهی و جانوری و نوع ویژهای از ماهی (خاویاری) در این منطقه و دریا و منابع دیگر به علاوه موقعیت ویژه جغرافیای و ژئوپلتیکی به عنوان حلقه ارتباط ایران با اروپا، از این دریا یک منطقه پراهمیت ساخته و همین معیارها کافی است که دریای مازندران مورد توجه کشورهای منطقه و جهان واقع شود. تحولات سیاسی و اجتماعی سالهای نخستین دهه 1990 میلادی به تجزیه شوروی سابق منجر شد و از مجموعه 15 جمهوری جدا شده از بدنه این کشور، سه مورد در ساحل دریا واقع شدهاند. این رویداد چالشهای جدیدی را فراروی ایران و روسیه به عنوان 2 قدرت عمده که شمال و جنوب دریای مازندران و تمام سواحل آن را در اختیار داشتند، قرار داد.
دریای مازندران در تاریخ با نامهای گوناگون قابل شناسایی بوده است از جمله دریای کاسپین (Caspienne) که نام اقوامی ساکن در سواحل این دریا بوده است. خزرها نیز اقوامی ترک و جزیی بودند که در این منطقه سکونت داشتند، اما گستردگی و نفوذ آنها تا این حد نبوده که بتوان نام آنها را بر این دریا نهاد. دریای طبرستان برگرفته از اقوام تپورهای بومیان ایران، دریای مازندران به علت سواحل طولانی با استان مازندران، دریاچه آبسکون، گرگان، خراسانی، جیلی، ساری، گیلان و انزلی، سایر نامهایی بودند که روی این دریاچه گذاشته شده، لیکن با تمام این تفاسیر این دریا بیش از هر موضوعی با نام بومیان فلات ایران، تپورها و کاسپیها و سپس اقوام آریایی قابل شناسایی است که در تمام برهههای تاریخی این نامهای ایرانی را برای خود حفظ کرده و اسناد کهن و معاصر بر آن گواهی میدهند. روسیه نیز قرنها پس از اسلام، به وجود دریای مازندران پی برد و همزمان با شکلگیری امپراتوریهای استعماری قرن پانزدهم میلادی، چنانکه در مورد سرگذشت خلیج همیشه پارس دیدیم، با دریای مازندران آشنا شد و به این منطقه آمد.
کهنترین اسناد تاریخی و منابع یونانی، هرودوت، استرابون، ارسطو، پلوتارک و ... از دریای مازندران نام بردهاند و آن را دریایی جدا و مستقل از آبهای آزاد دانستهاند. منابع ایران اسلامی نیز همانند طبری، مسعودی، حمدالله مستوفی، ابناثیر و دیگران درباره نامها و موقعیت و منابع دریای مازندران و پیوستگی آن به ایران مطالب فراوان و مستند به دست دادهاند. بنابراین ساکنان بومی فلات ایران در مازندران و گیلان و اقوام آریایی که بعدها به این منطقه آمدند، نخستین ساکنانی بودند که سواحل دریا را در تملک خود گرفتند و همزمان با شکلگیری دولت و حکومت توسط آریاییان، ایران بر این دریا مسلط شد. براساس منابع و متون کهن ایران همانند اوستا و منابع یونانی و اسلامی عمدهترین این اقوام ایرانی عبارت بودند از تپورها، کادوسها، کاسپیها، آریاییها، دیلمها، گیلها، آمورها، هیرکانیها و آلبانیها . البته برخی اقوام غیرایرانی هم در مقاطعی قسمتهایی از سواحل دریای خزر را به تصرف درآوردهاند همانند هیاتله، ترکها، ماساژها، سکاها، خزرها، مغولها، تیموریان و...
دوران پس از اسلام
با ضعف ساسانیان، ترکها که در غرب ایران کمکم قدرت یافته بودند، سلطه بر این مناطق امپراتوری را در شرق مناطق روم تشکیل دادند و پس از آن دریای مازندران را مورد تهدید قرار دادند. سپس به سواحل آن دست یافتند به طوری که همزمان با طلوع اسلام (حدود 600 میلادی) شمال دریای مازندران به تصرف کامل ترکها درآمد و جنوب همچنان در مالکیت ایران بود. پس از فتوحات و گسترش اسلام به این منطقه و با پیوستن ترکها و اهالی منطقه به اسلام، دریای مازندران تحت سلطه مسلمانان قرار گرفت و قفقاز به عنوان یکی از مراکز عمده اداری خلافت اسلامی درآمد. نخستین یورش روسها به سواحل دریای مازندران در سال 908 میلادی (295 ه ) همزمان با حکومت امیراسماعیل سامانی ثبت شده است. بررسی تقابل روسیه و ایران در دریای مازندران برای ما اهمیت دارد و محور گفتار ما بر همین اساس است، زیرا این دو قدرت طرفهای اصلی حاکمیت دریای مازندران را تشکیل میدهند در سال 943 میلادی (ا323 ه ) روسیه کمکم سواحل غربی را متصرف شد. ابناثیر، ابنمسکویه و سایر مورخان اسلامی به سلطه تدریجی روسها اشاره کردهاند. پس از رهایی از سلطه مغولان، روسها عملا حاکمیت شمال و شمال شرق و غرب دریای مازندران را در دست گرفتند.
پس از مغولان تیمورلنگ بر ایران، روسیه و دریای مازندران مسلط شد و تغییرات و اقداماتی را در جغرافیای منطقه ایجاد کرد در یک توصیف کلی از اوضاع این سالهای منطقه میتوان گفت: در عصر پس از یورش مغول، موقعیت دریای مازندران دگرگون شد. روسها و ترکها در سواحل مختلف دریا سکنی گزیدند. با فتح قسطنطنیه به دست سلطان محمد فاتح در سال 1453 میلادی، شرایط نوین بر روابط شرق با اروپا حاکم شد به طوریکه پس از این واقعه روسها از اروپا بریدند و به جرگه دولتهای آسیایی پیوستند در دوره حکومت ایوان مخوف (ایوان چهارم) که امیران مغول حاکم برروسیه (اردوی زرینها) از روسیه بیرون رانده شدند، روسها رفتهرفته بر دریای مازندران، قفقاز و آسیای مرکزی سلطه یافتند. به عبارتی حاکمیت سلسله تزارها در روسیه آشکار شد که با ترکهای عثمانی سنی وضعیت نوینی را بهوجود آوردند.
در این زمان و با روی کارآمدن پطر کبیر، آمال و آرزوهای روسها آنگونه که در وصیتنامه وی نیز آمده دستیابی بر آبهای گرم خلیج پارس و تسلط بر دریای مازندران و ایران بود. از این به بعد روسیه به یک امپراتوری توسعهطلب و متجاوز تبدیل شد، از سوی دیگر قدرت یافتن ترکهای سنی عثمانی با دولت صفویه شیعی، ایران را همزمان در 2 جبهه واگر تاختوتازهای ازبکها و دیگر اقوام شورشگر را هم به معادله فوق بیفزاییم، در چند محور درگیر میساخت. در حالیکه پطر کبیر دریاچه مازندران را «دریاچه داخلی تزار» نامیده بود، با مرگ او و به قدرت رسیدن نادرشاه در ایران اقتدار ملی و تسلط ایران بر سرزمینهای آبی و خشکی خودش تا مدتی زنده شد و توسعه طلبی روسها تا مدتی متوقف گردید و سواحل دریای مازندران مدتی را در آرامش سپری کرد.
با مرگ نادرشاه افشار، اقتدار ملی ایران متزلزل شد و اندیشه تشکیل نیروی دریایی برای ایران از سوی او که اقداماتی هم در این زمینه و با همکاری جان آلتن انگلیسی (John Alten) که برای نادر کشتیهای تجاری و جنگی ساخت عقیم ماند و روسها دوباره برای دستاندازی به دریای مازندران یورش آوردند این وضعیت تا زمان جنگهای ایران و روس ادامه داشت.
ضعف پادشان صفوی و هجوم افغانهای گرسنه به اصفهان موجب شد روسیه حتی بندر انزلی و بنادر جنوب دریای مازندران را در ایران اشغال کند و آنها را در کنترل خود بگیرد. 1724 م بهطوری که یکسال بعد 1725 م گیلان و مازندران را هم تصرف کرد، اما چنانکه گفتیم نادرشاه این وضعیت را بهطور موقت تغییر داد.
دوران معاصر
بررسی تحولات، روند حاکمیت و سهم و رژیم حقوقی ایران از دریای مازندران در قرن اخیر بسیار اهمیت دارد بهطوری که چشمانداز آینده منافع ایران بر مبنای این سیر تاریخی رقم خواهد خورد. البته این بستگی به میزان تلاش، پیگیری، جدیت و چانه زنی مسوولان کشور بر سر منافع ملی و تعیین رژیم حقوقی دریا با توجه به میزانی از سوابق و سواحل دریا که در اختیار ایران است، دارد. درست است که امروزه استدلال میشود نظم نوین جهان وضعیت و مسائل و حاکمیت گذشته دولتها ملتها را مدنظر قرار نمیدهد، اما تحولات دهه 90 و فروپاشی شوروی و سربرآوردن جمهوریهای زیادهخواه که آلت دست ایالات متحده آمریکا نیز هستند، ربطی به ایران ندارد و ایران از حقوق خود نباید و شایسته نیست کوتاه بیاید.
با روی کارآمدن پادشاهی قاجاریه در ایران فصل نوینی در تاریخ ایران برای مقابله با قدرتهای جهانی گشوده شد. روسیه و انگلستان به عنوان قدرتهای عمده این دوره همواره و در یک سیاست همسو، خواهان ضعیف نگهداشتن و عقبماندگی ایران بودند. به علاوه شمال که منطقه تجاوز و تحت نفوذ روسها بود، دستدرازی آنها به دریای مازندران را شدت بخشید. برتری نظامی روسها و با همکاری بریتانیا و عثمانی به علاوه ضعف و بیکفایتی دولت قاجار، موجب شد بسیاری از مناطق و سواحل دریای مازندران در جنوب و مرز ایران با روسیه، از ایران جدا و به متصرفات روسیه ملحق شود. وقوع جنگهای ایران و روس این پروسه تجاوزکارانه را تکمیل کرد و در این وضعیت به حقوق طبیعی، تاریخی، ملی، اجتماعی و جغرافیایی ایران صدمات جبرانناپذیر وارد شد. در پی سلطهطلبی روسها و در نتیجه قرار دادهای ننگین و تحمیلی گلستان و ترکمنچای، روسیه به طور کامل بر دریای مازندران، میانکاله (آشوراده)، بندرانزلی، بندرگز و استرآباد مسلط شد و حق کامل کشتیرانی را در این دریا به دست آورد؛ به طوری که هیچ دولتی بهجز روسها، حتی ایران حق تردد در آبهای مازندران را نداشت.
با بسته شدن قرارداد 1907 بین روسیه و انگلستان که ایران را عملا به دو منطقه تحت سلطه شمال روسها و جنوب انگلستان تقسیم میکرد و در مرکز نیز دولت قاجار هیچ کنترلی نداشت، آرزوی دیرینه پطر کبیر مبنی بر «روسی کردن دریای مازندران» برآورده میشد. اما وقوع انقلاب کمونیستی اکتبر 1917 میلادی در روسیه و سرنگونی تزارها، تمام معادلات منطقه را تغییر داد و وضعیت متفاوت با گذشته به وجود آمد؛ به این معنا که دولت کمونیستی جدید اعلام کرد کلیه قراردادها و معاهدات منعقد شده توسط دولت تزار را که به روش استعماری و سلطهجویانه بسته شده، به رسمیت نمیشناسد. از این رو سیاست دولت شوروی به طور بنیادین با ملل شرق دگرگون شد و قراردادهای جدید بین روسیه (شوروی کمونیستی) با دولتهای دیگر از جمله ایران به عنوان دارنده طولانیترین مرزها و همسایه جنوبی منعقد گردید. بنابراین ابتدا قرار دادهای استعماری گلستان و ترکمنچای و سپس قرارداد 1921 را مورد بررسی قرار میدهیم.
چشمانداز آینده
در سال 1990 میلادی جمهوریهای متعددی از بدنه شوروی جدا شدند و به بدنه دریای مازندران چسبیدند تا از منابع آن تغذیه کنند. به طور قطع آنچه فراروی ایران قرار دارد، این است که هرگز نباید از حقوق مسلم و قطعی خود و با توجه به گستردگی مرزهای ساحلی به این دریا و سابقه طولانی بهرهمندی از منابع آن، نسبت به سهم خود (50درصد) از رژیم حقوقی دریای مازندران چشم بپوشد و در شرایط جدید آن را با 5 کشور تقسیم کند. زیرا این تحولات در روسیه رخداده و هیچربطی به ایران ندارد، بلکه آن چهار دولت میبایست بقیه 50 درصد را بین خود تقسیم کنند. از نظر سیاسی ممکن است این مساله تحققپذیر نباشد، لیکن از جنبه حقوقی، طرح آن برای ایران مفید خواهد بود.
از سال 1990 میلادی تاکنون، کنفرانسها و گردهماییهای گوناگون در سطوح مختلف مقامات کشورهای ساحلی دریای مازندران با هدف تعیین رژیم حقوقی و معلوم کردن سهم هر یک از اعضا و همچنین در راستای تعامل و همکاریهای منطقهای برگزار شده است. این اهداف در آخرین نشست رهبران کشورها در سطح عالی رتبه (ریاست جمهوریها) که در سال 86 در تهران برگزار شد و حتی ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه را به تهران کشاند، مورد تاکید قرار گرفت و مقرر شد در اولین اجلاسیه کشورها رژیم حقوقی تعیین و موقعیتی فراهم شود که اعضا بتوانند سازمانی را متشکل از کشورهای ساحلی با محوریت همکاریهای نظامی، انتظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و منطقهای، پایهریزی کرده و به وجود آورند.
در این گردهمایی موضع ایران که توسط وزیر امور خارجه، منوچهر متکی خوانده شد این بود که: هر گونه توافق جدید درخصوص رژیم حقوقی دریای خزر باید با توجه و مدنظر قرار دادن معاهدات گذشته میان ایران و شوروی (قراردادهای 1921 و 1940 م) صورت گیرد.
این سیاست اصولی و واقعبینانه که دربرگیرنده منافع ملی و استقلال سیاسی ایران است، باید به طور جدی توسط ایران پیگیری شده و تداوم یابد تا ایران بتواند از موضع قدرت به حقوق مسلم خود دست یابد و هر گونه عقبنشینی و پاپس کشیدن، ایران را در موضع ضعف قرار میدهد و کشورهای آذربایجان، قرقیزستان و ترکمنستان را گستاختر میکند؛ بویژه این که این جمهوریها تحریکات آمریکا را هم پشتسر خود و در جهت مقابله با ایران دارند. در این اجلاس که به گفته سران 5 کشور و به اقرار تحلیلگران سیاسی جهان، کاملا پربار و موفق بود، اعلامیهای در 25 ماده صادر و ابراز امیدواری شد با توجه به این که گفتگوهای میان کشورهای ساحلی دریای مازندران به مرحلهای رسیده که نهایی شدن تدوین رژیم حقوقی جامع این دریا قابل دستیابی است، این امر هر چه زودتر تحقق یابد. در این اجلاس مهم، تمامی مسائل دریای مازندران که به نحوی بر سیاستهای داخلی و خارجی اعضا تاثیرگذار بود، مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت. به هر حال آنچه اهمیت دارد، این است که ایران صرفنظر از هر رویداد و سیاستی که از جانب سایر اعضا اتخاذ میشود، بتواند در نهایت پس از سالها به حقوق و حاکمیت خود در دریای مازندران دست پیدا کند و منافع ملی کشور تامین شود.
این اعلامیه به عنوان مهمترین سند سیاسی است که مورد توافق 5 کشور قرار گرفته و راه را برای گفتگوهای بعدی در همه سطوح هموار کرده است. در این اعلامیه، پیشینه توافقات و معاهدات و همکاریهای ایران و شوروی سابق از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نیم نگاهی به بودجه عملیاتی
--------------------------------------------------------------------------------
بودجه آئینه تمام نمای همه برنامه ها و فعالیتها است و نقش بسیار مهم و حیاتی در توسعه ایفا مینماید. بودجه بندی را فرآیند تخصیص منابع و محدود به نیازهای نامحدود مینامند. بودجه هدفها و راهبردها را بصورت عبارتهای مالی درآورده و راه اجرای برنامه و کنترل پیشرفت آنها را نشان میدهد و سازمانها به سه دلیل عمده به بودجه ریزی نیازمندند : اولاً نشان دادن مفهوم مالی برنامه ها، ثانیاً شناساندن منابع مورد نیاز اجرای برنامه ها و ثالثاً بدست آوردن معیارهای سنجش، نظارت و کنترل...
ادامه مطلب را بخوانید.
بودجه عملیاتی :
روشهای بودجه ریزی:
1- بودجه متداول (سنتی)
2- بودجه ریزی افزایشی
3- بودجه برنامهای
4- بودجه ریزی بر مبنای صفر
در بودجه ریزی عملیاتی علاوه بر تفکیک اعتبارات به وظایف، برنامهها، فعالیتها، طرحها و حجم عملیات، هزینههای اجرای عملیات دولتی و دستگاههای دولتی طبق روشهای علمی مانند حسابداری قیمت تمام شده و روش اندازه گیری کار، محاسبه و اندازه گیری میشود.
بودجه عملیاتی بر پایه چهار اصل استوار است:
1- حسابداری قیمت تمام شده
2- روش اندازه گیری کار
3- استفاده از فرم ها
4- استفاده از استانداردها
در بودجه ریزی عملیاتی منابع بر اساس اولویت امور و نتایج قابل اندازه گیری تخصیص داده میشوند. یک بودجه عملیاتی علاوه بر تخصیص هزینههای فعالیت، همه فعالیتهای مورد نیاز برای پشتیبانی یک برنامه را تعریف و تعیین میکند.
تفاوت بودجه عملیاتی با بودجه سنتی و برنامه ای:
در بودجه ریزی سنتی نوع و ماهیت هزینهها نشان داده میشوند ولی مشخص نمیگردد که هر هزینه برای کدام هدف و منظور و یا اجرای کدام برنامه یا فعالیت خاص، تخصیص داده شده به عبارت دیگر توجه عمده روی Inputها میباشد. ولی به دلیل سادگی، عدم انجام و توانایی کنترل هزینهها در مقایسه با سالهای قبل مورد استفاده قرار میگیرد. بودجه برنامهای بیشتر به طبقات بالاتر سلسله مراتب سازمانها مربوط میباشد در حالیکه بودجه عملیاتی حدود فعالیت و عملیات طبقات پایین سلسله مراتب را نیز موردبررسی و پیش بینی بودجهای قرار میدهد. در تنظیم بودجه برنامهای ممکن است بدون محاسبه دقیق مخارج هر واحد از فعالیت دولتی، هزینهها را فقط بر اساس سیاست کلی مالی دولت پیشبینی کرد. در صورتی که شرط اساسی برای تهیه بودجه عملیاتی این است که حجم و مقدار فعالیت سازمانهای دولتی، تعیین و هزینه هر واحد از فعالیتها محاسبه میشود.
اهداف بودجه عملیاتی:
1 - ارائه بهترین ابزار ممکن بر اساس نتایج
2- ایجاد ارتباط بین بودجه و نتایج عملکرد برنامه
3- تمرکز فرایند تصمیم گیری روی مهم ترین مسائل
4- ارائه اطلاعات قابل سنجش برای قوای مجریه، مقننه و قضائیه
5- ارائه مشوقهایی برای مدیریت عملکرد بر مبنای بهبود مستمر
6- ایجاد یک فرایند منطقی برای تصمیم گیری در خصوص بودجه
7- ارائه مبنایی برای پاسخ گویی بیشتر در قبال استفاده از منابع کشور
8- ارائه مبنای صحیح برای اتخاذ تصمیم در خصوص تخصیص منابع
9- تعیین نتایج قابل سنجش و مورد انتظار که از یک تخصیص بودجه خاص قابل وصول است
مزایای بودجه عملیاتی:
1- شفاف سازی فرایند بودجه ریزی
2- افزایش کارایی و اثر بخشی عملکرد دولت و سازمانها از طریق تمرکز منابع در جهت ضروریترین و مهمترین نتایج
3- اصلاح و بهبود تصمیم گیری در مورد مؤثرترین راه برای استفاده از منابع محدود کشور
4- بهبود عملکرد از طریق پیوند دادن بودجه و عملکرد برنامه
5- مسئولیتپذیر ساختن مدیران در قبال تصمیماتی که روی نتایج بودجه تاثیر میگذارد.
6- حمایت بهتر مدیریت توسط پیوند نتایج بودجه و سنجش عملکرد بودجه با سنجش عملکرد برنامه در فرآیند کنترل و گزارش نتایج.
7- ارائه سیستم و فرایندی که در آن تصمیم گیریهای مربوط به بودجه اساساً بر پایه نتایج قابل سنجش و اهداف دارای اولویت صورت میگیرد.
روش های اجرای بودجه عملیاتی:
1- تنظیم بودجه ریزی عملیاتی طبق حسابداری قیمت تمام شده
o طبقه بندی عملیات
o انتخاب واحد اندازه گیری
o بر آورد هزینه یک واحد کار
o پیش بینی حجم عملیات
o محاسبه هزینه عملیات
2- تنظیم بودجه ریزی عملیاتی طبق حسابداری قیمت تمام شده (روش کامل) اجرای آن محتاج یک نظام استوار حسابداری مالی و قیمت تمام شده پیشرفته است.
o انتخاب حوزه کار
o انتخاب واحد کار (برای اندازه گیری مقدار محصول هر یک از حوزههای کار، تهیه گزارشهای آماری صحیح درباره مقدار محصولی که در هر یک از حوزه های کار در فواصل معین بدست آمده و مدت زمان مصروفه)
o انتخاب هنجارها برای عملیات در هر حوزه کار
o پیش بینی تعداد کارکنان مورد لزوم و برآورد هزینههای پرسنلی
روش های هزینه یابی بر مبنای فعالیت ABC:
ویژگیها: توجه به پدیدههای نوین و اثرات تکنولوژی حاکم بر فعالیتهای خدماتی امروزی: بدلیل استفاده از مبناهای تسهیم، هزینه متناسب با هر فعالیت براحتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
نگاهی اجمالی به اهمیت اجتماعی ورزش
حرکت و جنبش از ویژگیهای حیات انسان و دارای انگیزه و ریشه ای در سرشت او وعاملی برای رشد و سلامت و نشاط اوست. انسان نیازمند به حرکت و ناگزیر از حرکت است ، منع انسان از حرکت نه تنهای موجب توقف رشد بلکه سبب افسردگی ، بروز رفتار ناهنجار و از دست رفتن شور و نشاط زندگی وی می گردد . نیاز انسان به حرکت و فعالیت در طول حیات تاریخی او همواره با کسب تجارب و کشف روشهای جدید برای رفع آن همراه بوده است . تربیت بدنی و ورزش در طول تاریخ زندگی انسان به شیوه های گوناگونی متجلی شده است . ورزشهای امروزی صور مختلفی از فعالیتهای جسمی و تربیت بدنی است که چهارچوب نظام تعلیم و تربیت هر جامعه و همراه با ارزشهای فردی و اجتماعی آن موجبات پرورش فکری و جسمی کودکان و جوانان را فراهم می کند .
تربیت بدنی و ورزش جزء لاینفک تعلیم و تربیت و وسیله ای برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی نسل جوان است . نباید چنین تصور شود که تربیت بدنی امری بی ارزش و تفننی است ، و صرفاً وسیله ای است که موجبات سرگرمی و مشغولیت کودکان و جوانان را فراهم می سازد ، برعکس باید آن را جزء مهمی از فعالیتهای زندگی به شمار آورد مفاهیمی مانند تندرستی بهداشت رشد فردی و اجتماعی وسلامت روحی ارتباط نزدیکی با تربیت بدنی و ورزش دارد .
نگاهی به تاریخ نشان می دهد که ملل متمدن جهان همواره به نقش و اهمیت ورزش توجه داشته اند و از آن در پرورش جوانان خود و آماده کردن آنها برای مشکلات فردی و اجتماعی استفاده می کردند ارزشهای قبول و مورد تایئد در جامعه می تواند تعیین نوع فعالیت ها و روشهای اجرایی تربیت بدنی باشد .
هرگاه فعالیت ها و ورزشهای بومی و سنتی ملل و اقوام مختلف جهان را مورد مطالعه قرار دهیم ، تنوع و صور مختلفی از بیان حرکتی را مشاهده خواهیم کرد .شرایط اضطراری و جنگهای عقیدتی سیاسی ملت ما با استکبار جهانی ضرورت توجه بر توسعه تربیت بدنی را در بین اقشار مختلف جامعه دو چندان می سازد تا آنان را در مقابله با ترفند های استکبار جهانی هرجه بیشتر مهیا و آماده سازند .
اهداف تربیت بدنی و در جوامع گذشته و امروز
مطالعه و تحلیل تاریخی احوال اقوام گذشته و حال نشان می دهد که سعی و تلاش انسان در این رابطه قدمت تاریخی دارد ، تا انجا که می توان گفت ادامه حیات اقوام ابتدایی بدون حرکت و فعالیت میسر نبوده است اجرای مهاریتهای از قبیل زوبین اندازی ، تیراندازی با تیرکمان ، کوه و غار پیمایی ، کشتی گیری و حتی اجرای مسابقه های دو که در قران کریم داستان برادران یوسف نیز از آن ذکری به میان آمده است ، جملگی حاکی از رواج فعالیت های جسمانی و تربیت بدنی در نزد ملل و اقوام روزگاران گذشته بوده است.
در زندگی فردی و اجتماعی بسیاری از جوامع و ملتهای امروز جهان تربیت بدنی و ورزش بخش مهم و جدایی ناپذیر از برنامه های کلی و تربیت کودکان و جوانان به حساب می آید. امروز ملل مختلف براساس جهان بینی و شناختکلی ازانسان به طرح و تنظیم برنامه های ورزشی و تربیت بدن می پردازند. و اینگونه برنامههایی را در زندگی خانودگی و آموزشگاهی نسلهای حال و آینده خود قرار می دهند .
اهداف عمده تربیت بدنی در تاریخ زندگی انسان عبارت است از حفظ سلامت تعمیم بهداشت ، رشد و تقویت قوای جسم ، آمادگی برای فعالیت های دفاعی ، کسب شادابی و نشاط ، و نیل به موفقیت در وظایف حرفه ای و شغلی بوده است اهداف فوق تا به امروز با مختصر تغییری در نزد اکثریت جوامع بشری ترغیب می شود و بر حسب ضرورت تاریخی بر یک یا چند هدف تاکیدی بیشتری به عمل می آید.
در عصر حاضر ، در سایه تحولات اجتماعی و سیاسی در جهان به جهان به ویژه در دنیای غرب ، مقاصد دیگری به اهداف فوق افزوده شده و مفهوم ورزش به جای تربیت بدنی رنگ و صورتی دیگر پیدا کرده است و در بیشتر موارد خدمت استعمال در آمده است و عاملی برای تخدیر و سرم گرم نگه داشتن ملل مستضعف جهان گردیده است . تربیت بدنی که در آغاز پیدایش آن صورتی فردی و در نهایت کلی داشت اینک به صورت جمعی و بین الملی در آمده است تا وسیله ای برای بهره برداری مقاصد سیاسی کشورهای استعمار طلب باشد .
اهداف تربیت بدنی در جامع اسلامی
پیش از اینکه دیدگاه اسلام در زمینه ورزش و تربیت بدنی مطرح گردد ضروری است مظر این آیین الهی درباره بدن شناخته شود . در آیین مقدس اسلام ، بر خلاف بسیاری از آیینهای دیگر ، بدن آدمی مورد تحقیر نیست . اسلام بدن انسان را چیزی بی ارزش نمی شمارد ،زیرا بدن انسان ابزار تکامل روح اوست . تحقیر بدن در حکم تحقیر شخصیت آدمی است و کسی که مرتکب این عمل شود مستوجب کیفر و قصاص است .
در اسلام حفظ بدن از خطرها و آسیبها و تامین موجبات سلامت و بهداشت آن وظیفه ای الهی است و تضعیف و یا تخدیر بدن امری ناروا و مذموم است. امام سجاد (ع) در رساله حقوق می فرماید : ان لبدنک علیک حقاً . بدن و تو بر تو حقی دارد و حق ان این است که آن این است که ان را سالم ، نیرومد ، مقاوم در برابر شداید و سختیها و در کمال نشاط نگاه داری . طول عمر و صحت بدن و ایمن بودن از بلاها و رنجها از اموری است که پیشوایان دین همواره در ادعیه خود از خداوند مسئلت می نموده اند. در اسلام متون زیادی هست که در آنها بر حفظ بدن از خطر و تامین سلامت و بهداشت آن تاکید شده و طرق مختلفی برای این منظور ارائه گردیده است . ارزش بدن و سلامت آن در اسلام به حدی است که بعضی از دانشمندان اسلامی گفته اند : پیامبران الهی در آغاز نبوت و رسالت خود باید سالم و از نقص بدنی دور و بر کنار باشند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
نگاهی اجمالی به اهمیت اجتماعی ورزش
حرکت و جنبش از ویژگیهای حیات انسان و دارای انگیزه و ریشه ای در سرشت او وعاملی برای رشد و سلامت و نشاط اوست. انسان نیازمند به حرکت و ناگزیر از حرکت است ، منع انسان از حرکت نه تنهای موجب توقف رشد بلکه سبب افسردگی ، بروز رفتار ناهنجار و از دست رفتن شور و نشاط زندگی وی می گردد . نیاز انسان به حرکت و فعالیت در طول حیات تاریخی او همواره با کسب تجارب و کشف روشهای جدید برای رفع آن همراه بوده است . تربیت بدنی و ورزش در طول تاریخ زندگی انسان به شیوه های گوناگونی متجلی شده است . ورزشهای امروزی صور مختلفی از فعالیتهای جسمی و تربیت بدنی است که چهارچوب نظام تعلیم و تربیت هر جامعه و همراه با ارزشهای فردی و اجتماعی آن موجبات پرورش فکری و جسمی کودکان و جوانان را فراهم می کند .
تربیت بدنی و ورزش جزء لاینفک تعلیم و تربیت و وسیله ای برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی نسل جوان است . نباید چنین تصور شود که تربیت بدنی امری بی ارزش و تفننی است ، و صرفاً وسیله ای است که موجبات سرگرمی و مشغولیت کودکان و جوانان را فراهم می سازد ، برعکس باید آن را جزء مهمی از فعالیتهای زندگی به شمار آورد مفاهیمی مانند تندرستی بهداشت رشد فردی و اجتماعی وسلامت روحی ارتباط نزدیکی با تربیت بدنی و ورزش دارد .
نگاهی به تاریخ نشان می دهد که ملل متمدن جهان همواره به نقش و اهمیت ورزش توجه داشته اند و از آن در پرورش جوانان خود و آماده کردن آنها برای مشکلات فردی و اجتماعی استفاده می کردند ارزشهای قبول و مورد تایئد در جامعه می تواند تعیین نوع فعالیت ها و روشهای اجرایی تربیت بدنی باشد .
هرگاه فعالیت ها و ورزشهای بومی و سنتی ملل و اقوام مختلف جهان را مورد مطالعه قرار دهیم ، تنوع و صور مختلفی از بیان حرکتی را مشاهده خواهیم کرد .شرایط اضطراری و جنگهای عقیدتی سیاسی ملت ما با استکبار جهانی ضرورت توجه بر توسعه تربیت بدنی را در بین اقشار مختلف جامعه دو چندان می سازد تا آنان را در مقابله با ترفند های استکبار جهانی هرجه بیشتر مهیا و آماده سازند .
اهداف تربیت بدنی و در جوامع گذشته و امروز
مطالعه و تحلیل تاریخی احوال اقوام گذشته و حال نشان می دهد که سعی و تلاش انسان در این رابطه قدمت تاریخی دارد ، تا انجا که می توان گفت ادامه حیات اقوام ابتدایی بدون حرکت و فعالیت میسر نبوده است اجرای مهاریتهای از قبیل زوبین اندازی ، تیراندازی با تیرکمان ، کوه و غار پیمایی ، کشتی گیری و حتی اجرای مسابقه های دو که در قران کریم داستان برادران یوسف نیز از آن ذکری به میان آمده است ، جملگی حاکی از رواج فعالیت های جسمانی و تربیت بدنی در نزد ملل و اقوام روزگاران گذشته بوده است.
در زندگی فردی و اجتماعی بسیاری از جوامع و ملتهای امروز جهان تربیت بدنی و ورزش بخش مهم و جدایی ناپذیر از برنامه های کلی و تربیت کودکان و جوانان به حساب می آید. امروز ملل مختلف براساس جهان بینی و شناختکلی ازانسان به طرح و تنظیم برنامه های ورزشی و تربیت بدن می پردازند. و اینگونه برنامههایی را در زندگی خانودگی و آموزشگاهی نسلهای حال و آینده خود قرار می دهند .
اهداف عمده تربیت بدنی در تاریخ زندگی انسان عبارت است از حفظ سلامت تعمیم بهداشت ، رشد و تقویت قوای جسم ، آمادگی برای فعالیت های دفاعی ، کسب شادابی و نشاط ، و نیل به موفقیت در وظایف حرفه ای و شغلی بوده است اهداف فوق تا به امروز با مختصر تغییری در نزد اکثریت جوامع بشری ترغیب می شود و بر حسب ضرورت تاریخی بر یک یا چند هدف تاکیدی بیشتری به عمل می آید.
در عصر حاضر ، در سایه تحولات اجتماعی و سیاسی در جهان به جهان به ویژه در دنیای غرب ، مقاصد دیگری به اهداف فوق افزوده شده و مفهوم ورزش به جای تربیت بدنی رنگ و صورتی دیگر پیدا کرده است و در بیشتر موارد خدمت استعمال در آمده است و عاملی برای تخدیر و سرم گرم نگه داشتن ملل مستضعف جهان گردیده است . تربیت بدنی که در آغاز پیدایش آن صورتی فردی و در نهایت کلی داشت اینک به صورت جمعی و بین الملی در آمده است تا وسیله ای برای بهره برداری مقاصد سیاسی کشورهای استعمار طلب باشد .
اهداف تربیت بدنی در جامع اسلامی
پیش از اینکه دیدگاه اسلام در زمینه ورزش و تربیت بدنی مطرح گردد ضروری است مظر این آیین الهی درباره بدن شناخته شود . در آیین مقدس اسلام ، بر خلاف بسیاری از آیینهای دیگر ، بدن آدمی مورد تحقیر نیست . اسلام بدن انسان را چیزی بی ارزش نمی شمارد ،زیرا بدن انسان ابزار تکامل روح اوست . تحقیر بدن در حکم تحقیر شخصیت آدمی است و کسی که مرتکب این عمل شود مستوجب کیفر و قصاص است .
در اسلام حفظ بدن از خطرها و آسیبها و تامین موجبات سلامت و بهداشت آن وظیفه ای الهی است و تضعیف و یا تخدیر بدن امری ناروا و مذموم است. امام سجاد (ع) در رساله حقوق می فرماید : ان لبدنک علیک حقاً . بدن و تو بر تو حقی دارد و حق ان این است که آن این است که ان را سالم ، نیرومد ، مقاوم در برابر شداید و سختیها و در کمال نشاط نگاه داری . طول عمر و صحت بدن و ایمن بودن از بلاها و رنجها از اموری است که پیشوایان دین همواره در ادعیه خود از خداوند مسئلت می نموده اند. در اسلام متون زیادی هست که در آنها بر حفظ بدن از خطر و تامین سلامت و بهداشت آن تاکید شده و طرق مختلفی برای این منظور ارائه گردیده است . ارزش بدن و سلامت آن در اسلام به حدی است که بعضی از دانشمندان اسلامی گفته اند : پیامبران الهی در آغاز نبوت و رسالت خود باید سالم و از نقص بدنی دور و بر کنار باشند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نگاهی اجمالی به تاریخ هخامنشی
پارسیها و سلسله هخامنشی ( 500-330 قبل از میلاد) به قدرت رسیدن پارسیها یکی از وقایع مهم تاریخ قدیم است. اینان دولتی تأسیس کردند که دنیای قدیم را به استثنای دو ثلث یونان در تحت تسلط خود در آوردند. وقتی هم منقرض شدند از صحنه تاریخ خارج نشدند بلکه در طول مدت 25 قرن متوالی، بلندیها و پستیها را پیمودند. پارسیها مردمانی آریایی نژاد بودند که مشخص نیست از چه زمانی به فلات ایران آمده بودند. برای نخستین بار درسالنامههای آشوری سلمانسر سوم در سال 834 ق. م، نام کشور « پارسوآ» در جنوب و جنوب غربی دریاچه ارومیه برده شدهاست. بعضی از محققین مانند راولین سن عقیده دارند که مردم پارسوا همان پارسیها بودهاند. البته کاملاً محقق نیست که این نظریه درست باشد. تصور میشود اقوام پارسی پیش از این که از میان دورههای جبال زاگرس به طرف جنوب و جنوب شرقی ایران بروند، در این ناحیه توقف کوتاهی نمودند و در حدود 700 سال پیش از میلاد در ناحیه پارسوماش، روی دامنههای کوههای بختیاری در جنوب شرقی شوش در ناحیهای که جزو کشور ایلام بود، مستقر گردیدند. از کتیبههای آشوری چنین استنباط میشود که در زمان شلم نصر ( 721-713 ق. م) تا زمان سلطنت آسارهادون (663 ق. م)، پادشاهان یا امراء پارسوا، تابع آشور بودهاند. پس از آن درزمان فرورتیش (655-632 ق. م) پادشاه ماد به پارس استیلا یافت و این دولت را تابع دولت ماد نمود. هرودوت میگوید: پارسیها به شش طایفه شهری و ده نشین و چهار طایفه چادرنشین تقسیم شدهاند. شش طایفه اول عبارتند از: پاسارگادیان، رفیان، ماسپیان، پانتالیان،دژوسیان و گرمانیان. چهار طایفه دومی عبارتند از: داییها، مردها، دروپیکها و ساگاریتها. از طوایف مذکور سه طایفه اول بر طوایف دیگر، برتری داشتهاند و دیگران تابع آنها بودهاند. طبق نوشتههای هرودوت، هخامنشیان از طایفه پاسارگادیان بودهاند که در پارس اقامت داشتهاند و سر سلسله آنها هخامنش بودهاست. پس از انقراض دولت ایلام به دست آشور بانی پال، چون مملکت ایلام ناتوان شده بود پارسیها از اختلافات آشوریها و مادیها استفاده کرده و انزان یا انشان را تصرف کردند. در اینجا این سؤال پیش میآید که در زمان کدام یک از نیاکان کوروش بزرگ این واقعه روی دادهاست. با توجه به بیانیههای کوروش در بابل، میبینیم او نسب خود را به چیش پش دوم، میرساند و او را شاه انزان میخواند. به احتمال زیاد این واقعه تاریخی در زمان چیش پش دوم روی دادهاست. تصور میشود که انزان همان مسجد سلیمان کنونی است. پس از مرگ چیش پش، کشورش میان دو پسرش « آریارومنه» پادشاه کشور پارس و کوروش که بعداً عنوان پادشاه بزگ پارسوماش، به او داده شد، تقسیم گردید. چون در آن زمان کشور ماد در اوج ترقی بود و کیاکسار در آن حکومت میکرد، دو کشور کوچک جدید التأسیس، ناچار زیر اطاعت فاتح نینوا بودند. کمبوجیه فرزند کوروش اول، دو کشور نامبرده را تحت حکومت واحدی در آورد و پایتخت خود را از انزان ( مسجد سلیمان) به پاسارگاد منتقل کرد. موافق نوشتههای هرودوت، لوحه نبونید پادشاه بابل، بیانیه کوروش بزرگ ( استوانه کوروش) کتیبه بیستون داریوش اول، و کتیبههای اردشیر دوم و اردشیر سوم هخامنشی، ترتیب شاهان این سلسله تا داریوش اول چنین بودهاست. لازم به ذکر است درستی این جدول از هخامنش تاکوروش بزرگ مورد تردید است. هخامنش 1 چیش پش اول 2 کمبوجیه اول 3 کوروش اول 4 چیش پش دوم
آریارمنا شاخه فرعی شاخه اصلی 5 کوروش دوم ارشام 6 کمبوجیه دوم ویشتاسب 7 کوروش سوم ( بزرگ) داریوش اول 8 کمبوجیه سوم ( فاتح مصر )
سلطنت کوروش بزرگ ( 599-539 ق. م) هرودوت و کتزیاس، افسانههای عجیبی درباره تولد و تربیت کوروش روایت کردهاند. اما آنچه از لحاظ تاریخی قابل قبول است این است که کوروش پسر حکمران انشان، کمبوجیه اول و مادر او ماندانا دختر آستیاگ پادشاه ماد میباشد. هنگامی که کمبوجیه با ماندانا ازدواج کرد، شبی آستیاگ در خواب میبیند که در شکم دخترش درخت تاکی روییدهاست. خوابگزاران، این خواب را این طور تعبیر میکنند که ماندانا پسری به دنیا میآورد که سلطنت آستیاگ را از بین میبرد، آستیاگ، دختر خود را از همدان احضار کرد و او را مانند محبوسی نگهداشت. بعد از مدتی ماندانا پسری به دنیا آورد شاه ماد او را به یکی از خویشاوندان خود به نام « هارپاگ» سپرد تا وی بچه را از بین ببرد، اما هارپاگ طفل را به چوپان خود « مهرداد» میسپارد و او کوروش را به جای فرزند مرده خود نگه میدارد. کوروش بعد از مدتی مجدداً به دربار آستیاگ راه یافت و به نزد پدر و مادرش کمبوجیه و ماندانا در همدان بازگشت. هارپاگ که از طرف آستیاگ به دلیل نافرمانی شدیداً توبیخ شده و پسر دوازده ساله اش نیز به دستور آستیاگ کشته شده بود، کینه پادشاه ماد را به دل گرفت. او که همواره، در صدد بود انتقام پسر خود را از شاه بگیرد، هنگامی که خبر شکوه و قدرت کوروش دردربار کمبوجیه را شنید در نهان با او مکاتبه میکرد، هدایایی برای او میفرستاد و دائماً او را بر ضد شاه ماد تحریک میکرد. در اثر این تحریکات و زمینه سازیهایی که هاپاگ دربین سران و بزرگان مادی انجام داده بود، کوروش مصمم شد پارس را بر ضد ماد بشوراند. در سال 553 ق. م کوروش همه پارسها را بر علیه ماد برانگیخت. در جنگ بین لشکریان کوروش و ماد، عدهای از سپاهیان مادی به کوروش پیوستند و در نتیجه سپاه ماد شکست خود. پس از شکست مادها، کوروش در پاسارگاد شاهنشاهی پارسیها را پایه گذاری کرد، سلطنت او از 559-539 ق از میلاد است. کوروش که سلطنت ماد را به دست آورد و بعضی از ایالات را به وسیله نیروی نظامی مطیع خود ساخت، همان سیاست کشور گشایی را که هوخشتره آغاز نموده بود ادامه داد. کوروش دارای دو هدف مهم بود: در غرب تصرف آسیای صغیر و ساحل بحر الروم که همهٔ جادههای بزرگی که از ایران میگذشت به بنادر آن منتهی میشد و از سوی شرق، تأمین امنیت. در جنگی که بین کوروش و کرزوس پادشاه لیدی درگرفت،کوروش در «کاپادوکیه» به کرزوس پیشنهاد کرد که مطیع پارس شود، کرزوس این پیشنهاد را قبول نکرد و جنگ بین طرفین آغاز گردید. در اولین برخورد، فتح با کرزوس بود، بالاخره در جنگ شدیدی که در محل «پتریوم» پایتخت هیتها اتفاق افتاد، کرزوس شبانه فرار کرد و سپاهیان خود را متفرق کرد. او در سر راه خود،آبادیها را خرب کرد تا مانع حرکت کوروش شود به طرف سارد و پایتخت لیدی رفت. کرزوس تصور میکرد کوروش به واسطه رسیدن فصل زمستان ترک مخاصمه میکند، اما برعکس، کوروش به پیشروی خود ادامه داد و در مقابل سواره نظام لیدی از شتر استفاده کرد. اسبهای لیدی از مقابله با شتران، متوحش گردیده و گریختند کرزوس به سمت سارد فرا کرد و در آنجا متحصن شد، کوروش شهر را محاصره کرد و کرزوس را دستگیر کرد، لیدی تسخیر شد و به عنوان یکی از ایالات ایران به شمار آمد، پس از تسخیر لیدی کوروش متوجه شهرهای یونانی شد و از آنها نیز، تسلیم به قید و شرط خواست که یونیان رد کردند.در نتیجه شهرهای یونانی یکی پس از دیگری تسخیر شدند. کوروش فتح آسیای صغیر را به پایان رساند و سپس متوجه سرحدات شرقی شد، زرنگ و رخج مرو و بلخ یکی پس از دیگری در زمره ایالات جدید درآمدند. کوروش از جیحون عبور کرد و به سیحون که سرحد شمال شرقی کشور تشکیل میداد، رسید و در آنجا شهرهایی مستحکم، به منظور دفاع از حملات قبایل آسیای مرکزی بنا کرد. کوروش در بازگشت از سرحدات شرقی، عملیاتی در طول سرحدهای غربی انجام داد. ضعف بابل، به واسطه بی کفایتی نبونید، سلطات بابل و فشارهای مالیاتی، کوروش را متوجه بابل کرد، بابل بدون دفاع سقوط کرد و پادشاه آن دستگیر شد. کوروش در همان نخستین سال سلطنت خود در بابل، فرمانی مبنی بر آزادی یهودیان از اسارت و بازگشت به وطن و تجدید بنای معبد خود در بیت المقدس انتشار داد. در اثر شورش ماساژتهای نیمه صحرا گرد، که یک تیره سکایی در آن طرف رودخانه آراکس بودند، مرزهای شمال شرقی مورد تهدید قرار گرفت. کوروش، کمبوجیه را به عنوان شاه بابل انتخاب کرد و به جنگ رفت. در ابتدا موفقیتهایی بدست آورد اما ملکه تومیریی او را به داخل سرزمین خود کشاند و کوروش درنبرد سختی، شکست خورد و زخم برداشت و بعد از سه روز درگذشت. جسد وی را به پاسارگاد آوردند و درمقبرهای دفن کردند.
سلطنت کمبوجیه (539-522ق. م) کمبوجیه پسر کوروش بود، هرودوت مادر او را، کاسان دان دختر فرنس پس دانستهاست. کمبوجیه همان سیاست پدرش را مبنی بر استحکام مبانی،حکومت و توسعه سرزمین ایران ادامه داد. مقدمات لشکرکشی به مصر که درزمان کوروش آغازشده بود در دوران سلطنت کمبوجیه جامه عمل پوشید. در این زمان آمازیس پادشاه مصر بود، وی تصور میکرد کمبوجیه از طرف دریا به مصر حمله میکند، بدین جهت از یونانیها کمک خواست. اما خبر ورود سپاهیان ایران به شامات، به وی رسید. در این زمان آمازیس که پادشاهای فعال و با عزم بود، فوت کرد به جای او فرزندش پسامتیک سوم،پادشاه شد. نخستین جنگی که مابین مصریها و پارسیها روی داد، در محل پلوزبود، قشون مصر شکست خورد و پادشاه آن کشور قرار کرد، بنابراین کمبوجیه بدون زحمت به ممفیس پایتخت مصر رسید. ممفیس نیز مقاومتی نکرده و تسلیم شد. لازم به ذکر است که کمبوجیه برادری به نام بردیا( به یونانی اسمردیس) داشت که بنا به انتخاب کوروش، والی پارت ( خراسان)، گرگان،باختر و خوارزم بود. کمبوجیه از بیم اینکه مبادا وی از غیبت طولانی شاه سوء استفاده کند و تاج و تخت سلطنت را تصاحب نماید قبل از عزیمت به مصر، مخفیانه وی را به قتل رساند. قتل بردیا، محرمانه صورت گرفت به طوری که کسی از این راز آگاه نشد. چنانچه ذکر شد کمبوجیه در سال 525 ق. م. مصر را تسخیر کرد و آماده لشکرکشی به نوبیا بود که از ایران خبر رسید بردیا زندهاست و بر علیه کمبوجیه شورش و عصیان کردهاست. کمبوجیه کارهای خود را در مصر رها کرد وسراسیمه به جنوب ایران رهسپار شداما در نیمه راه درسوریه به وضع اسرارآمیزی کشته شد. هرودوت مینویسد