واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درباره نگاهی به اقسام زیبایی و روابط آن با عشق 10ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

نگاهی به اقسام زیبایی و روابط آن با عشق

جمال و زیبایی از یک طرف و جاذبه از طرف دیگر، عشق و طلب از طرف دیگر، حرکت از طرف دیگر، ستایش از طرف دیگر، اینها حقایقی هستند که با یکدیگر توأمند، یعنی آنجا که زیبایی وجود پیدا می کند یک نیروی جاذبه ای هم هست. زیبا جاذبه دارد. آنجا که زیبایی وجود دارد، عشق و طلب در یک موجود دیگر وجود دارد، حرکت و جنبش وجود دارد، یعنی خود زیبایی موجب حرکت و جنبش است. حتی به عقیده فلاسفه الهی تمام حرکتهایی که در این عالم است حتی حرکت جوهریه و اساس که تمام قافله عالم طبیعت را به صورت یک واحد جنبش و حرکت درآورده است، مولود عشق است: «کتحریک المعشوق للعاشق و تحریک المعلل للمتعلل»؛ مانند به حرکت درآوردن معشوق عاشق را و به حرکت درآوردن علت معلول را. چنین چیزی می گویند. در این زمینه سخن بسیار است. به هر حال هر جا که زیبایی هست جاذبه وجود دارد، عشق و طلب وجود دارد، حرکت و جنبش وجود دارد، ستایش و تقدیس وجود دارد، زیبایی به دنبال خود ستایش و تقدیس می آورد. عده ای می گویند: بر خلاف آنچه انسانها خیال می کنند که زیبایی عشق می آفریند، برعکس است: عشق، زیبایی می آفریند یعنی اول زیبایی وجود ندارد که بعد در اثر زیبایی عشق ایجاد شود، اول عشق وجود پیدا می کند و بعد عشق زیبایی را خلق می کند. البته این یک نظر افراطی است و نمی شود وجود زیبایی را در خارج به کلی انکار نمود. حال ، آیا زیبایی منحصر است به زیبایی یک انسان ، آن هم زیباییهایی‏ که دو جنس مخالف انسان از یکدیگر درک می‏کنند خصوصا در جنس زن ؟ و وقتی می‏گویند زیبا " یعنی مثلا اندام و چهره یک زن زیبا ؟ و دیگر غیر از این در عالم ، زیبایی وجود ندارد ؟ افرادی که از زیبایی چیز درستی‏ درک نمی‏کنند این جور خیال می‏کنند نه ، در طبیعت هزاران نوع زیبایی وجود دارد ، در جمادات ، نباتات و حیوانات ، در آسمان ، زمین و دریاها . کیست که زیبایی را در گلها درک نکند ؟ خیلی افراد شاید از گل فقط بوی خوش را درک می‏کنند ، در صورتی که آنهایی که چشمشان زیبایی‏ را درک می‏کند ، در گل ، زیبایی را بیش از بوی خوش درک می‏کنند یعنی‏ برایش بیشتر اهمیت قائل هستند زیبایی گلها ، زیبایی درختها ، زیبایی‏ جنگلها ، زیبایی دریاها ، زیبایی کوهها ، زیبایی آسمانی که بالای سر انسان‏ است ، زیبایی افق ، زیبایی سپیده دم ، زیبایی طلوع آفتاب ، زیبایی‏ غروب آفتاب ، زیبایی شفق ، هزاران نوع زیبایی و جمال محسوس در عالم‏ طبیعت وجود دارد تمام زیباییها که منحصر به آن زیبائیی که با شهوت جنسی‏ انسان سرو کار دارد نیست آن کسی که زیبایی را منحصرا در شهوت جنسی درک‏ می‏کند ، در حقیقت اصلا زیبایی را درک نمی‏کند زیبایی تنها مربوط به غریزه‏ جنسی انسان نیست که تا می‏گویند " زیبایی " بعضی اشخاص فورا فکر می‏کنند یعنی مسائل مربوط به غریزه جنسی . این جور نیست .در خود طبیعت‏ هزاران نوع زیبایی وجود دارد تازه اینهایی که ما گفتیم ، زیباییهای مربوط به قوه باصره و چشم بود سامعه ، لامسه ، شامه و ذائقه نیز هر یک‏ زیباییهایی را درک می‏کنند ، و اساسا " خوب " در هر حسی یعنی زیبا . خوب " در چشم ، زیبای چشم است ، " خوب " در گوش ، زیبای گوش‏ است ، و همین طور " خوب " در لامسه ، ذائقه و شامه . پس این اشتباه‏ پیدا نشود که تا می‏گویند " زیبایی " افرادی که در کشان از زیبایی بسیار ضعیف است فورا توجهشان به مسائل جنسی معطوف می‏شود . از این بالاتر ، آیا زیبایی غیر محسوس هم داریم ؟ زیبائیهای مطلقا محسوس را اکثریت قریب به اتفاق مردم درک می‏کنند آیا زیبایی غیر محسوس و زیبایی معنوی هم داریم ؟ بله آن هم زیاد است حداقلش آن‏ زیباییهایی است که به قوه خیال انسان یعنی به صورتهای ذهنی انسان مربوط است زیبایی فصاحت و بلاغت در چیست ؟ یک عبارت فصیح و بلیغ چرا انسان‏ را به سوی خودش می‏کشد و جذب می‏کند ؟ نثر و شعر سعدی چرا انسان را جذب‏ می‏کند ؟ حدود هفتصد سال از زمان سعدی می‏گذرد چرا آن جمله های کوتاه سعدی‏ هنوز هم در زبانها تکرار می‏شود و انسان وقتی که می‏شنود مجذوب آن می‏شود ؟ زیبایی است که چنین می‏کند آن زیبایی چیست ؟ آیا زیبایی لفظ است ؟ نه ، تنها لفظ نیست ، معانی این الفاظ است البته خود لفظ هم در فصاحت‏ دخالتی دارد ولی تنها لفظ نیست معانی این الفاظ و معانی ذهنی آنچنان‏ زیبا کنار یکدیگر قرار گرفته است که روح انسان را می‏کشد به سوی خودش و جذب می‏کند و همچنین شعر حافظ و مولوی . آنهایی که زیباییهای خیال را درک می‏کنند گاهی آنچنان مجذوب و مسحور این شعرها می‏شوند که اصلا از خود بیخود می‏شوند . مرحوم ادیب پیشاوری یکی از ادبای بسیار مبرز و از بقایای حوزه های‏ علمیه قدیم بوده است وی می گوید : دوبار در عمرم خواندن‏ یک شعر مرا از هوش برد ، بیهوش شدم یک بار غزلی از حافظ را خواندم ، آنچنان تحت تأثیرش قرار گرفتم که بیهوش شدم غزل معروفی‏ است :زان یار دلنوازم شکری است یا شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این‏ حکایت ......زیبایی قرآنقرآن کریم نفوذ خارق العاده خودش را از چه دارد ؟ از زیبایی و فصاحتش قرآن می‏توانست آن معنایی را که با اعماق روح انسان سرو کار دارد و به تعبیر خود قرآن " مذکر " است یعنی آنها را از درون‏ انسان بیرون می‏کشد ، با یک عبارتهای خیلی معمولی و ساده بیان بکند ، ولی‏ خدای اسلام و پیغمبر چون این کتاب معجزه باقی پیغمبر است ، حقایقش را با زیبایی خارق العاده بیان کرده است به نظر شما فصاحت قرآن تاکنون‏ چقدر اشک از مردم گرفته ؟ ! به تعبیر خود قرآن : « یخرون للاذقان سجدا . یخرون للاذقان یبکون » (سوره اسراء ، آیات 107 و . 109) افرادی که وقتی آیات قرآن را می‏شنوند ، در حال گریه می‏افتند و سجده می‏کنند در دلهای شب ، آیات قرآن‏ چقدر اشک ازمردم گرفته است ! در اثر این است که آن معانی در این لباس‏ بسیار زیبا ، آن حس جمال دوستی معنوی انسان را در اختیار می‏گیرد و مسخر خودش می‏کند . « و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من‏ الدمع مما عرفوا من الحق »( سوره مائده ، آیه 83): ''و چون آیاتی را که به پیامبر فرستاده شده است بشنوند ، می‏بینی که اشک از دیدگانشان جاری می‏شود زیرا حقانیت آن را شناخته‏اند''.زیبایی سخنان علی (ع)و یا به تعبیر حضرت زینب (س) بنی امیه تمام اقطار زمین و آفاق السماء را آنچنان گرفته بودند که نامی از علی در دنیا وجود نداشته باشد و حرفی از او نباشد یک عامل اساسی برای اینکه امام علی علیه السلام) در دنیا نمرد ( عوامل‏ ظاهری طبیعی را داریم می‏گوییم ) این بود که علی سخنانی دارد در نهایت‏ زیبایی . " نهج البلاغه " واقعا نهج البلاغه است دشمن هم دلش می‏خواهد سخنان علی را ضبط و حفظ کند چه قدر ما داریم از فصحا و بلغای عرب ، آنها که با علی هم میانه خوبی ندارند ، که وقتی از آنان می‏پرسند تو از کجا به‏ این مقام از فصاحت رسیدی ؟ یکی می‏گوید صد خطبه از علی حفظ داشتم بعد ذهنم جوشید که جوشید ، دیگری می‏گوید هفتاد خطبه حفظ داشتم ، و سومی‏ می‏گوید : «حفظ کلام الاصلع » عبدالحمید کاتب خیلی معروف است یک نویسنده ایرانی است در دربار آخرین خلیفه اموی معروف به مروان حمار . نویسنده خیلی فوق العاده‏ای است‏ که گفته‏اند : «بدأت الکتابة بعبد الحمید و ختمت بابن العمید »: . نویسندگی شروع شد به عبدالحمید ، و خاتمه یافت به ابن‏ العمید و یا به خاطر تقیه و یا واقعا با علی علیه



خرید و دانلود مقاله درباره نگاهی به اقسام زیبایی و روابط آن با عشق 10ص


مقاله درمورد کودکان و دانش آموزان ناشنوا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

نگاهی به :

( کودکان و دانش آموزان ناشنوا )

افراد ناشنوا قادرند بیاموزند که صحبت کنند

و با همه افراد ارتباط بر قرار نمایند

آشنایی با کودکان و دانش آموزان ناشنوا و نیمه شنوا

کودکان و دانش اموزان نا شنوا اگر چه در حقیقت به خاطر نقص شنوایی از نظر رشد کلی ( رشدهوشی ) عموما از دانش آموزان نا بینا ضعیف تر هستند ، اما مانند آنان بسهولت قابل تشخیص و شناسایی نیستند . از جمله مشکلات اساسی آنان در زمینه گویایی است .

اختلالات گویایی نتیجه ای است از نقص شنوایی ، البته بجز در مواردی که اختلالی در دستگاه صوتی فرد بوجود می آید . دانش آموزان نا شنوا نه تنها ازنظر رشد عمومی ضعیف هستند بلکه در طول زندگی از نظر مهارت های برقراری ارتباط زبانی ، مانند درک مفاهیم و معانی کلمات ، صحبت کردن ، خواندن و نوشتن همواره دچار اشکال عمده و کندی قابل ملاحظه ای هستند . از آنجایی که زبان عامل مهمی است در بر قراری روابط اجتماعی و آموزش و یاد گیری علوم مختلف ، بدیهی است که مشکل دانش آموزان نا شنوا به مراتب بیشتر از صرف نقص حس شنوایی است . البته کودکانی که بطور موقت شنوایی خود را از دست می دهند و یا آنانی که با استفاده از وسایل کمک شنوایی از قبیل سمعک نقص شنوایی خود را جبران می نمایند ، چندان نیاز به معلم و آموزش وپرورش استثنایی ندارند . لازم است اولیای چنین کودکانی به شیوه ای مطلوب راهنمایی شوند تا از مراقبت های لازم پزشکی و خدمات سنجش شنوایی و غیره بهرمند گردند . در هر حال در کلاس درسنیز باید تسهیلات ضروری جهت سازگاری هر چه بیشتر دانش آموز فراهم گردد . معمولا درحدود 5 در صد از کل کودکان سنین مدرسه رو در مقایسه با دیگر کودکان به نحوی دارای درجاتی از نارسایی های شنوایی هستند ، از این گروه 5 در صد ، در هر ده نفر یک یا دو نفر می بایست تحت پوشش آموزش وپرورش استثنایی قرار گیرند . در برنامه های آموزشی وپرورشی و درمانی دانش آموزان نا شنوا، همکاری های همه جانبه مسئولان ومتخصصان مختلف از جمله اولیاء ،پزشکان ، روانپزشکان و معلمان ویژه گفتار درمانی و . . . ضروری است .

تعریف نا شنوایی

تا کنون تعریف دقیق و جامع و مانع و قابل قبول برای کلیه مراجع ذیصلاحاز ناشنوایی ارائه نگردیده است . علت فقدان چنین تعریفی از این بابت است که ناشنوایی تا حدود زیادی یک امر فردی است . به عبارت ، دیگر سن وقوع ناشنوایی علت ناشنوایی ، نوع ناشنوایی و میزان و درجه اختلال شنوایی از جمله عوامل بسیار مهمی در تعریف ناشنوایی و افراد ناشنوا محسوب گشته و نقش فوق العاده در برنامه ریزی های آموزشی دارند . در واقع برای آنکه از عهده یک برنامه ریزی صحیح و مناسب برای گروهی از دانش آموزان بخوبی فائق آئیم ، لاجرم می بایست فرد فرد آنان را به طور جداگانه و کامل مورد ارزیابی قرار دهیم . به عنوان مثال دانش آموزی که از زمان تولد و یا قبل از سنین سخن گفتن ناشنواست و کمترین تجربه زبانی ندارد با دیگر دانش آموزی که پس از آنکه مدتها می گوید و می شنود و مهارتهای زبانی را به طور طبیعی کسب می نماید و آنگاه دچار نقص شنوایی می گردد کاملا با هم متفاوت بوده و این تفاوت در برنامه ریزی های آموزشی آنان فوق العاده دخیل است . اما به طور کلی می توان گفت که افراد ناشنوا کسانی هستند که از حس شنوایی خود در زندگی بهره ای نمی گیرند و افراد نیمه شنوا کسانی هستند که با آنکه حس شنوایی آنان دارای اختلالاتی می باشند ولی در هر حال با سمعک و یا بدون سمعک تا حدودی می تواند از این حس استفاده کنند .

کودکان و دانش آموزان نیمه شنوا به دلیل آنکه نارسایی شنوایی آنان با درجات مختلفی ( از تخفیف تا شدید )می باشد معمولا قادرند با استفاده ویا بدون استفاده از وسایل کمک شنوایی از زبان بهرمند گردند واز طریق شنوایی قادر به صحبت کردن هم باشند اما در مقابل دانش آموزی که کاملا ناشنواست با بهترین وسایل



خرید و دانلود مقاله درمورد کودکان و دانش آموزان ناشنوا


تحقیق؛ نگاهی اجمالی به اهمیت اجتماعی ورزش

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

نگاهی اجمالی به اهمیت اجتماعی ورزش

حرکت و جنبش از ویژگیهای حیات انسان و دارای انگیزه و ریشه ای در سرشت او وعاملی برای رشد و سلامت و نشاط اوست. انسان نیازمند به حرکت و ناگزیر از حرکت است ، منع انسان از حرکت نه تنهای موجب توقف رشد بلکه سبب افسردگی ، بروز رفتار ناهنجار و از دست رفتن شور و نشاط زندگی وی می گردد . نیاز انسان به حرکت و فعالیت در طول حیات تاریخی او همواره با کسب تجارب و کشف روشهای جدید برای رفع آن همراه بوده است . تربیت بدنی و ورزش در طول تاریخ زندگی انسان به شیوه های گوناگونی متجلی شده است . ورزشهای امروزی صور مختلفی از فعالیتهای جسمی و تربیت بدنی است که چهارچوب نظام تعلیم و تربیت هر جامعه و همراه با ارزشهای فردی و اجتماعی آن موجبات پرورش فکری و جسمی کودکان و جوانان را فراهم می کند .

تربیت بدنی و ورزش جزء لاینفک تعلیم و تربیت و وسیله ای برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی نسل جوان است . نباید چنین تصور شود که تربیت بدنی امری بی ارزش و تفننی است ، و صرفاً وسیله ای است که موجبات سرگرمی و مشغولیت کودکان و جوانان را فراهم می سازد ، برعکس باید آن را جزء مهمی از فعالیتهای زندگی به شمار آورد مفاهیمی مانند تندرستی بهداشت رشد فردی و اجتماعی وسلامت روحی ارتباط نزدیکی با تربیت بدنی و ورزش دارد .

نگاهی به تاریخ نشان می دهد که ملل متمدن جهان همواره به نقش و اهمیت ورزش توجه داشته اند و از آن در پرورش جوانان خود و آماده کردن آنها برای مشکلات فردی و اجتماعی استفاده می کردند ارزشهای قبول و مورد تایئد در جامعه می تواند تعیین نوع فعالیت ها و روشهای اجرایی تربیت بدنی باشد .

هرگاه فعالیت ها و ورزشهای بومی و سنتی ملل و اقوام مختلف جهان را مورد مطالعه قرار دهیم ، تنوع و صور مختلفی از بیان حرکتی را مشاهده خواهیم کرد .شرایط اضطراری و جنگهای عقیدتی سیاسی ملت ما با استکبار جهانی ضرورت توجه بر توسعه تربیت بدنی را در بین اقشار مختلف جامعه دو چندان می سازد تا آنان را در مقابله با ترفند های استکبار جهانی هرجه بیشتر مهیا و آماده سازند .

اهداف تربیت بدنی و در جوامع گذشته و امروز

مطالعه و تحلیل تاریخی احوال اقوام گذشته و حال نشان می دهد که سعی و تلاش انسان در این رابطه قدمت تاریخی دارد ، تا انجا که می توان گفت ادامه حیات اقوام ابتدایی بدون حرکت و فعالیت میسر نبوده است اجرای مهاریتهای از قبیل زوبین اندازی ، تیراندازی با تیرکمان ، کوه و غار پیمایی ، کشتی گیری و حتی اجرای مسابقه های دو که در قران کریم داستان برادران یوسف نیز از آن ذکری به میان آمده است ، جملگی حاکی از رواج فعالیت های جسمانی و تربیت بدنی در نزد ملل و اقوام روزگاران گذشته بوده است.

در زندگی فردی و اجتماعی بسیاری از جوامع و ملتهای امروز جهان تربیت بدنی و ورزش بخش مهم و جدایی ناپذیر از برنامه های کلی و تربیت کودکان و جوانان به حساب می آید. امروز ملل مختلف براساس جهان بینی و شناختکلی ازانسان به طرح و تنظیم برنامه های ورزشی و تربیت بدن می پردازند. و اینگونه برنامههایی را در زندگی خانودگی و آموزشگاهی نسلهای حال و آینده خود قرار می دهند .

اهداف عمده تربیت بدنی در تاریخ زندگی انسان عبارت است از حفظ سلامت تعمیم بهداشت ، رشد و تقویت قوای جسم ، آمادگی برای فعالیت های دفاعی ، کسب شادابی و نشاط ، و نیل به موفقیت در وظایف حرفه ای و شغلی بوده است اهداف فوق تا به امروز با مختصر تغییری در نزد اکثریت جوامع بشری ترغیب می شود و بر حسب ضرورت تاریخی بر یک یا چند هدف تاکیدی بیشتری به عمل می آید.

در عصر حاضر ، در سایه تحولات اجتماعی و سیاسی در جهان به جهان به ویژه در دنیای غرب ، مقاصد دیگری به اهداف فوق افزوده شده و مفهوم ورزش به جای تربیت بدنی رنگ و صورتی دیگر پیدا کرده است و در بیشتر موارد خدمت استعمال در آمده است و عاملی برای تخدیر و سرم گرم نگه داشتن ملل مستضعف جهان گردیده است . تربیت بدنی که در آغاز پیدایش آن صورتی فردی و در نهایت کلی داشت اینک به صورت جمعی و بین الملی در آمده است تا وسیله ای برای بهره برداری مقاصد سیاسی کشورهای استعمار طلب باشد .

اهداف تربیت بدنی در جامع اسلامی

پیش از اینکه دیدگاه اسلام در زمینه ورزش و تربیت بدنی مطرح گردد ضروری است مظر این آیین الهی درباره بدن شناخته شود . در آیین مقدس اسلام ، بر خلاف بسیاری از آیینهای دیگر ، بدن آدمی مورد تحقیر نیست . اسلام بدن انسان را چیزی بی ارزش نمی شمارد ،زیرا بدن انسان ابزار تکامل روح اوست . تحقیر بدن در حکم تحقیر شخصیت آدمی است و کسی که مرتکب این عمل شود مستوجب کیفر و قصاص است .

در اسلام حفظ بدن از خطرها و آسیبها و تامین موجبات سلامت و بهداشت آن وظیفه ای الهی است و تضعیف و یا تخدیر بدن امری ناروا و مذموم است. امام سجاد (ع) در رساله حقوق می فرماید : ان لبدنک علیک حقاً . بدن و تو بر تو حقی دارد و حق ان این است که آن این است که ان را سالم ، نیرومد ، مقاوم در برابر شداید و سختیها و در کمال نشاط نگاه داری . طول عمر و صحت بدن و ایمن بودن از بلاها و رنجها از اموری است که پیشوایان دین همواره در ادعیه خود از خداوند مسئلت می نموده اند. در اسلام متون زیادی هست که در آنها بر حفظ بدن از خطر و تامین سلامت و بهداشت آن تاکید شده و طرق مختلفی برای این منظور ارائه گردیده است . ارزش بدن و سلامت آن در اسلام به حدی است که بعضی از دانشمندان اسلامی گفته اند : پیامبران الهی در آغاز نبوت و رسالت خود باید سالم و از نقص بدنی دور و بر کنار باشند .



خرید و دانلود تحقیق؛ نگاهی اجمالی به اهمیت اجتماعی ورزش


تحقیق در مورد نگاهی به کف اقیانوس 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

نگاهی از نزدیک به کف اقیانوس

با وجود اینکه بیشتردنیای ما زیراقیانوس قرار دارد، تا چند سال پیش اطلاعات انسان درمورد کف اقیانوسها کمترازآگاهی او از کرۀ ماه بود. تصویری که انسان درمورد ناحیه وسیع زیردریا درذهن داشت، بیشتر تصورات غلطی براساس اسطوره ها، اطلاعات نادرست و به طورکلی عقاید بی اساس بود.

تا این اواخر، مردم معتقد بودند که کف اقیانوس کم و بیش مسطّح است، امّا به زودی پس ازجنگ جهانی اوّل، اختراعی به نام عمق یاب صوتی مناطق کشف نشده ی اعماق اقیانوس را درمعرض اکتشافات و نقشه برداریهای منظم و سازمان بندی شده قرار داد. عمق یاب صوتی وسیله ای است که صدایی مانند صدای« بیپ» ایجاد می کند و آن را به داخل آب می- فرستد و زمانی را که طول می کشد تا انعکاس آن به سطح آب بازگردد، اندازه می گیرد. بنابراین، تکنیسینها می توانند با اندازه گرفتن مدّت زمان دریافت انعکاس ازکف اقیانوس، به عمق آن پی ببرند.

کارمهم و قابل توجه عمق یاب صوتی، ارائه تصویرروشنی ازکف دریا به انسانها بود. تصویری که با آنچه ما تا به حال می اندیشیده ایم بسیارتفاوت دارد. این وسیله کشف کرده است که درمناطق تاریک بسیارعمیق، رشته کوههای عظیم و گودالهای ژرف، اتشفشانهای بلند و صخره های به هم پیچیده وجود دارد.

ما اکنون می دا نیم که کف اقیانوس به سه منطقه ی اصلی تقسیم شده است. منطقه ی اوّل پوسته‌ی قاره‌ای است: ناحیه ی مرزی کم عمقی در میان قاره ها و دریا که پراززندگی است. منطقه‌ی دوّم سرازیری قارّه ای است: جایی که خشکی به انتها می‌رسد و کف دریا ناگهان شیبی حدود سه کیلومتریا بیشتر پیدا می کند.

که سوی عمق واقعی اقیانوس فرو می رود سرانجام، کف اعماق اقیانوس قراردارد پوسته -های قارّه ای، بیشترسواحل کره ی زمین را دربرمی گیرند؛ به آرامی ازساحل دور می شوند و شیب پیدا می کنند و تا عمق حدود 150 متری پیش می روند. آنها زمانی خشکی بوده، امّا با بالا آمدن آب دریاها درهنگام ذوب شدن آخرین قطعات یخ، دردریا فرو رفته اند. کشف دندانهای فیل درکیلومترها دورازساحل، نشان می دهد که این موجودات 20000 سال پیش درجایی که اکنون دردریا قراردارد می زیسته اند. درخارجی ترین لبه ی پوسته های قارّه ای، کف اقیانوس ناگهان مانند ریل قطار شهربازی کودکان شیب تندی پیدا می کند و حدود سه تا پنج کیلومتری پیش می رود. این شیبها برجسته ترین طرح کلّ کره ی زمین است. جایی که کوهها به ساحل فشارمی‌آورند و هیچ پوسته ای وجود ندارد- مانند ساحل شیلی- شیب عمودی حدود 8 کیلومتراز سطح تا عمق آب ارتفاع پیدا می کند.

دردامنه ی شیبهای قارّ ای، کف اعماق اقیانوس آغازمی شود. این ناحیه بزرگترین ناحیه اقیانوس را تشکیل می دهد، زیرا پنج هفتم کلّ سطح دریاها را تشکیل می دهد که نیمی ازکلّ سطح کره ی زمین است. دراین ناحیه ی عظیم است که دانشمندان، با استفاده ازوسایل پیشرفته ای که برای تحقیقات اعماق اقیانوسها طرّاحی شده است، درچند ساله ی اخیرکشفیات شگفت آور بسیاری در مورد سطح کره ی زمین انجام داده اند.

اوّلین کشف وقتی صورت گرفت که اقیانوس شناسان دریافتند که بسیاری ازقله ها، کوههای مخروطی، سلسله جبالها، و صخره هایی که ازعمق اقیانوسها پدیدارشدند. طی قرنها بدون تغییرباقی مانده اند درکف اقیانوس آرام صخرههای وجود دارد که ارتفاع آن 800 الی 1600 متر طول آن نزدیک به 500 کیلومتراست.

این صخره آنچنان تیزودندانه داراست که گویی همین دیروزازبستردریا بیرون آمده، درصورتی که قدمتی یک میلیون ساله دارد علّت اینکه این صخره چنین جوان به نظرمی رسد (ازلحاظ اصطلاح ژئولوژیکی) این است که نیروهایی که درروی خشکی موجب فرسایش کوهها می شوند، در عمق اقیانوس وجود ندارند. زیر آب نه بادی است، نه یخ بندانی و نه بارانی که عمل فرسایش را انجام دهد.

جنبه های بسیاردیگرعمق اقیانوس نیزاخیراً کشف شده است. که سواحل غوطه ورقابل ملاحظه ای وجود دارند و به نظرمی رسد زمانی بخشی ازتوده های خشکی قارّه ای بوده اند امّا به گونه‌ای جدا شده اند.

مشهورترین نمونه ی آن، ساحل« گالیسی» ( یک برآمدگی نوک پهن در750 متری آبهای ساحل اسپانیا ) است. وجود این برآمدگی درآن محل این اندیشه را تقویت کرد که دانشمندان سرانجام خشکی افسانه ای گمشده ی « آتلانتیس » را یافته اند طبق افسانه ها، آتلانتیس که زمانی محل سکونت تمدّنی ثروتمند بود، پس ازیک زمین لرزه ی مصیبت بار، دراقیانوس فرو رفت. به هرحال نمونه هایی ازخاک ساحل گالیسی، مورد مطالعه قرارگرفته و هیچ نشانه ای ازوجود جانوران هوازی درزمانهای قبل درآن یافت نشده است.

چون امکان کشف قارهّ های گمشده هرگز وجود ندارد دانشمندان توجّه خود را روی قارّه های واقعی متمرکز ساخته اند تا بفهمند که چه تغییراتی کرده اند. درسال 1359 درنمونه هایی که ازکف اقیانوس دورازساحل امریکای جنوبی گرفته شد، لایه ای ازخاکسترسفید آتشفشانی مشاهده گردید که حاوی موادّ گرانیتی( سنگ خارا ) بود.



خرید و دانلود تحقیق در مورد نگاهی به کف اقیانوس 15 ص


تحقیق در مورد نگاهی به تاریخ هخامنشی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 14 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

نگاهی اجمالی به تاریخ هخامنشی

پارسیها و سلسله هخامنشی ( 500-330 قبل از میلاد) به قدرت رسیدن پارسی‌ها یکی از وقایع مهم تاریخ قدیم است. اینان دولتی تأسیس کردند که دنیای قدیم را به استثنای دو ثلث یونان در تحت تسلط خود در آوردند. وقتی هم منقرض شدند از صحنه تاریخ خارج نشدند بلکه در طول مدت 25 قرن متوالی، بلندی‌ها و پستی‌ها را پیمودند. پارسی‌ها مردمانی آریایی نژاد بودند که مشخص نیست از چه زمانی به فلات ایران آمده بودند. برای نخستین بار درسالنامه‌های آشوری سلمانسر سوم در سال 834 ق. م، نام کشور « پارسوآ» در جنوب و جنوب غربی دریاچه ارومیه برده شده‌است. بعضی از محققین مانند راولین سن عقیده دارند که مردم پارسوا همان پارسی‌ها بوده‌اند. البته کاملاً محقق نیست که این نظریه درست باشد. تصور می‌شود اقوام پارسی پیش از این که از میان دوره‌های جبال زاگرس به طرف جنوب و جنوب شرقی ایران بروند، در این ناحیه توقف کوتاهی نمودند و در حدود 700 سال پیش از میلاد در ناحیه پارسوماش، روی دامنه‌های کوه‌های بختیاری در جنوب شرقی شوش در ناحیه‌ای که جزو کشور ایلام بود، مستقر گردیدند. از کتیبه‌های آشوری چنین استنباط می‌شود که در زمان شلم نصر ( 721-713 ق. م) تا زمان سلطنت آسارهادون (663 ق. م)، پادشاهان یا امراء پارسوا، تابع آشور بوده‌اند. پس از آن درزمان فرورتیش (655-632 ق. م) پادشاه ماد به پارس استیلا یافت و این دولت را تابع دولت ماد نمود. هرودوت می‌گوید: پارسی‌ها به شش طایفه شهری و ده نشین و چهار طایفه چادرنشین تقسیم شده‌اند. شش طایفه اول عبارتند از: پاسارگادیان، رفیان، ماسپیان، پانتالیان،دژوسیان و گرمانیان. چهار طایفه دومی عبارتند از: داییها، مردها، دروپیک‌ها و ساگاریتها. از طوایف مذکور سه طایفه اول بر طوایف دیگر، برتری داشته‌اند و دیگران تابع آنها بوده‌اند. طبق نوشته‌های هرودوت، هخامنشیان از طایفه پاسارگادیان بوده‌اند که در پارس اقامت داشته‌اند و سر سلسله آنها هخامنش بوده‌است. پس از انقراض دولت ایلام به دست آشور بانی پال، چون مملکت ایلام ناتوان شده بود پارسی‌ها از اختلافات آشوری‌ها و مادی‌ها استفاده کرده و انزان یا انشان را تصرف کردند. در اینجا این سؤال پیش می‌آید که در زمان کدام یک از نیاکان کوروش بزرگ این واقعه روی داده‌است. با توجه به بیانیه‌های کوروش در بابل، می‌بینیم او نسب خود را به چیش پش دوم، می‌رساند و او را شاه انزان می‌خواند. به احتمال زیاد این واقعه تاریخی در زمان چیش پش دوم روی داده‌است. تصور می‌شود که انزان همان مسجد سلیمان کنونی است. پس از مرگ چیش پش، کشورش میان دو پسرش « آریارومنه» پادشاه کشور پارس و کوروش که بعداً عنوان پادشاه بزگ پارسوماش، به او داده شد، تقسیم گردید. چون در آن زمان کشور ماد در اوج ترقی بود و کیاکسار در آن حکومت می‌کرد، دو کشور کوچک جدید التأسیس، ناچار زیر اطاعت فاتح نینوا بودند. کمبوجیه فرزند کوروش اول، دو کشور نامبرده را تحت حکومت واحدی در آورد و پایتخت خود را از انزان ( مسجد سلیمان) به پاسارگاد منتقل کرد. موافق نوشته‌های هرودوت، لوحه نبونید پادشاه بابل، بیانیه کوروش بزرگ ( استوانه کوروش) کتیبه بیستون داریوش اول، و کتیبه‌های اردشیر دوم و اردشیر سوم هخامنشی، ترتیب شاهان این سلسله تا داریوش اول چنین بوده‌است. لازم به ذکر است درستی این جدول از هخامنش تاکوروش بزرگ مورد تردید است. هخامنش 1 چیش پش اول 2 کمبوجیه اول 3 کوروش اول 4 چیش پش دوم

آریارمنا شاخه فرعی شاخه اصلی 5 کوروش دوم ارشام 6 کمبوجیه دوم ویشتاسب 7 کوروش سوم ( بزرگ) داریوش اول 8 کمبوجیه سوم ( فاتح مصر )

سلطنت کوروش بزرگ ( 599-539 ق. م) هرودوت و کتزیاس، افسانه‌های عجیبی درباره تولد و تربیت کوروش روایت کرده‌اند. اما آنچه از لحاظ تاریخی قابل قبول است این است که کوروش پسر حکمران انشان، کمبوجیه اول و مادر او ماندانا دختر آستیاگ پادشاه ماد می‌باشد. هنگامی که کمبوجیه با ماندانا ازدواج کرد، شبی آستیاگ در خواب می‌بیند که در شکم دخترش درخت تاکی روییده‌است. خوابگزاران، این خواب را این طور تعبیر می‌کنند که ماندانا پسری به دنیا می‌آورد که سلطنت آستیاگ را از بین می‌برد، آستیاگ، دختر خود را از همدان احضار کرد و او را مانند محبوسی نگهداشت. بعد از مدتی ماندانا پسری به دنیا آورد شاه ماد او را به یکی از خویشاوندان خود به نام « هارپاگ» سپرد تا وی بچه را از بین ببرد، اما هارپاگ طفل را به چوپان خود « مهرداد» می‌سپارد و او کوروش را به جای فرزند مرده خود نگه می‌دارد. کوروش بعد از مدتی مجدداً به دربار آستیاگ راه یافت و به نزد پدر و مادرش کمبوجیه و ماندانا در همدان بازگشت. هارپاگ که از طرف آستیاگ به دلیل نافرمانی شدیداً توبیخ شده و پسر دوازده ساله اش نیز به دستور آستیاگ کشته شده بود، کینه پادشاه ماد را به دل گرفت. او که همواره، در صدد بود انتقام پسر خود را از شاه بگیرد، هنگامی که خبر شکوه و قدرت کوروش دردربار کمبوجیه را شنید در نهان با او مکاتبه می‌کرد، هدایایی برای او می‌فرستاد و دائماً او را بر ضد شاه ماد تحریک می‌کرد. در اثر این تحریکات و زمینه سازی‌هایی که هاپاگ دربین سران و بزرگان مادی انجام داده بود، کوروش مصمم شد پارس را بر ضد ماد بشوراند. در سال 553 ق. م کوروش همه پارسها را بر علیه ماد برانگیخت. در جنگ بین لشکریان کوروش و ماد، عده‌ای از سپاهیان مادی به کوروش پیوستند و در نتیجه سپاه ماد شکست خود. پس از شکست مادها، کوروش در پاسارگاد شاهنشاهی پارسیها را پایه گذاری کرد، سلطنت او از 559-539 ق از میلاد است. کوروش که سلطنت ماد را به دست آورد و بعضی از ایالات را به وسیله نیروی نظامی مطیع خود ساخت، همان سیاست کشور گشایی را که هوخشتره آغاز نموده بود ادامه داد. کوروش دارای دو هدف مهم بود: در غرب تصرف آسیای صغیر و ساحل بحر الروم که همهٔ جاده‌های بزرگی که از ایران می‌گذشت به بنادر آن منتهی می‌شد و از سوی شرق، تأمین امنیت. در جنگی که بین کوروش و کرزوس پادشاه لیدی درگرفت،کوروش در «کاپادوکیه» به کرزوس پیشنهاد کرد که مطیع پارس شود، کرزوس این پیشنهاد را قبول نکرد و جنگ بین طرفین آغاز گردید. در اولین برخورد، فتح با کرزوس بود، بالاخره در جنگ شدیدی که در محل «پتریوم» پایتخت هیتها اتفاق افتاد، کرزوس شبانه فرار کرد و سپاهیان خود را متفرق کرد. او در سر راه خود،آبادیها را خرب کرد تا مانع حرکت کوروش شود به طرف سارد و پایتخت لیدی رفت. کرزوس تصور می‌کرد کوروش به واسطه رسیدن فصل زمستان ترک مخاصمه می‌کند، اما برعکس، کوروش به پیشروی خود ادامه داد و در مقابل سواره نظام لیدی از شتر استفاده کرد. اسبهای لیدی از مقابله با شتران، متوحش گردیده و گریختند کرزوس به سمت سارد فرا کرد و در آنجا متحصن شد، کوروش شهر را محاصره کرد و کرزوس را دستگیر کرد، لیدی تسخیر شد و به عنوان یکی از ایالات ایران به شمار آمد، پس از تسخیر لیدی کوروش متوجه شهرهای یونانی شد و از آنها نیز، تسلیم به قید و شرط خواست که یونیان رد کردند.در نتیجه شهرهای یونانی یکی پس از دیگری تسخیر شدند. کوروش فتح آسیای صغیر را به پایان رساند و سپس متوجه سرحدات شرقی شد، زرنگ و رخج مرو و بلخ یکی پس از دیگری در زمره ایالات جدید درآمدند. کوروش از جیحون عبور کرد و به سیحون که سرحد شمال شرقی کشور تشکیل می‌داد، رسید و در آنجا شهرهایی مستحکم، به منظور دفاع از حملات قبایل آسیای مرکزی بنا کرد. کوروش در بازگشت از سرحدات شرقی، عملیاتی در طول سرحدهای غربی انجام داد. ضعف بابل، به واسطه بی کفایتی نبونید، سلطات بابل و فشارهای مالیاتی، کوروش را متوجه بابل کرد، بابل بدون دفاع سقوط کرد و پادشاه آن دستگیر شد. کوروش در همان نخستین سال سلطنت خود در بابل، فرمانی مبنی بر آزادی یهودیان از اسارت و بازگشت به وطن و تجدید بنای معبد خود در بیت المقدس انتشار داد. در اثر شورش ماساژتهای نیمه صحرا گرد، که یک تیره سکایی در آن طرف رودخانه آراکس بودند، مرزهای شمال شرقی مورد تهدید قرار گرفت. کوروش، کمبوجیه را به عنوان شاه بابل انتخاب کرد و به جنگ رفت. در ابتدا موفقیت‌هایی بدست آورد اما ملکه تومیریی او را به داخل سرزمین خود کشاند و کوروش درنبرد سختی، شکست خورد و زخم برداشت و بعد از سه روز درگذشت. جسد وی را به پاسارگاد آوردند و درمقبره‌ای دفن کردند.

سلطنت کمبوجیه (539-522ق. م) کمبوجیه پسر کوروش بود، هرودوت مادر او را، کاسان دان دختر فرنس پس دانسته‌است. کمبوجیه همان سیاست پدرش را مبنی بر استحکام مبانی،حکومت و توسعه سرزمین ایران ادامه داد. مقدمات لشکرکشی به مصر که درزمان کوروش آغازشده بود در دوران سلطنت کمبوجیه جامه عمل پوشید. در این زمان آمازیس پادشاه مصر بود، وی تصور می‌کرد کمبوجیه از طرف دریا به مصر حمله می‌کند، بدین جهت از یونانیها کمک خواست. اما خبر ورود سپاهیان ایران به شامات، به وی رسید. در این زمان آمازیس که پادشاهای فعال و با عزم بود، فوت کرد به جای او فرزندش پسامتیک سوم،پادشاه شد. نخستین جنگی که مابین مصریها و پارسیها روی داد، در محل پلوزبود، قشون مصر شکست خورد و پادشاه آن کشور قرار کرد، بنابراین کمبوجیه بدون زحمت به ممفیس پایتخت مصر رسید. ممفیس نیز مقاومتی نکرده و تسلیم شد. لازم به ذکر است که کمبوجیه برادری به نام بردیا( به یونانی اسمردیس) داشت که بنا به انتخاب کوروش، والی پارت ( خراسان)، گرگان،باختر و خوارزم بود. کمبوجیه از بیم اینکه مبادا وی از غیبت طولانی شاه سوء استفاده کند و تاج و تخت سلطنت را تصاحب نماید قبل از عزیمت به مصر، مخفیانه وی را به قتل رساند. قتل بردیا، محرمانه صورت گرفت به طوری که کسی از این راز آگاه نشد. چنانچه ذکر شد کمبوجیه در سال 525 ق. م. مصر را تسخیر کرد و آماده لشکرکشی به نوبیا بود که از ایران خبر رسید بردیا زنده‌است و بر علیه کمبوجیه شورش و عصیان کرده‌است. کمبوجیه کارهای خود را در مصر رها کرد وسراسیمه به جنوب ایران رهسپار شداما در نیمه راه درسوریه به وضع اسرارآمیزی کشته شد. هرودوت می‌نویسد



خرید و دانلود تحقیق در مورد نگاهی  به تاریخ هخامنشی