لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
مقدمه:
انسان به عنوان موجودی زنده و برتر، مانند دیگر موجودات برای چرخهی حیات خود نیاز به طبیعت و منابع طبیعی دارد. ارتباط و وابستگی بین انسان و طبیعت انکارناپذیر است.
پرداختن به این بحث به دلیل ناب بودن موضوع و پرداخته نشدن به آن است در بحثها و موضوعات دیگر فقط به طبیعت پرداخته شده و جای انسان در این بحثها خالی است.
در ماکت مربوط به موضوع انسان و طبیعت سعی شده در گوشه هایی از کار طرح فیگورهایی از انسان پیاده شود و حالات فیگورها سمبلی از حرکات و اشاره هایی از زبان ناشنوایان است. بکار بردن رنگهای سرد در این فضا مربوط به هماهنگی با فضای سبز است که برای درخشندگی و جلوه دادن به طرح از رنگهای گرم هم متناسب با بخش کاربردی استفاده شده است.
به ترتیب از راست:
ندا نوری
هدا یعقوب پور
سمیرا خاج
فاطمه بصیری آقباش
شهناز شعبانی
نام ندا نام خانوادگی نوری متولد 1360 تهران در 8 ماهگی به تب شدید و تشنج مبتلا شدم در 1 سالگی معالجه شدم اما به مرور زمان حرف زدن را فراموش کرده و با مشاهده ی این عکس العمل به پزشک مراجعه کردم در آن زمان متوجه شدند به علت این بیماری از شنوایی محروم شدم. این امر باعث ناامیدی شدید پدر و مادرم شد با کمک پزشک به مجتمع ناشنوایان معرفی شدم (تا سن 6 سالگی به مراکز آموزشی رجوع می کردم و پس از 12 سال در مرکز باغچه بان تحصیل کردم . در دوران ابتدایی به ریاضیات علاقه مند بودم و دوست داشتم در این رشته ادامه تحصیل بدهم ولی متأسفانه در باغچه بان تنها رشته فنی و حرفه ای وجود داشت و با گذشت زمان به گرافیک علاقه مند شدم در هنرستان تحصیلاتم را در رشته گرافیک را با موفقیت به پایان رساندم. سال 80 در رشته ی گرافیک وارد دانشگاه شدم. در دانشگاه با دانشجویان همراه شدم که شرایطی مثل من را داشتن به یاد دوران هنرستان افتادم و ما همگی سعی می کنیم در رشتة گرافیک به تحصیلات ادامه دهیم و موفق شویم.
نام هدا نام خانوادگی یعقوب پور متولد 1362 تهران در 9 ماهگی به دلیل عکس العملی غیر طبیعی متوجه مشکل شنوایی در من شدند و مرکزی به نام باغچه بان آموزش دیدم. در سن 7 سالگی در دبستان نیمروز تحصیل را آغاز کردم هر سال را با موفقیت به پایان می رساندم از آغاز راه تا کنون با پشتیبانی پدر و مادر مشکلات را پشت سر گذاشتم و با هر موفقیت امید در دل هر سهی ما رشد می کرد و شادی در چشمهای پدر و مادر موج می زد (امکانات آموزشی زیادی در منزل در اختیار من بود) در سال 1380 موفق به اخذ مدرک دیپلم شدم و در رشته گرافیک به آموزشگاه فنی دختران تهران راه یافتم و به تلاش یک از عمر پدر و مادر پاسخ دادم ولی تاسف ما در این است که افرادی درست با شرایط ما در خارج از کشور هستند که با امکانات رفاهی و آموزشی کامل به راحتی تمامی مراحل را طی می کنند و افرادی با شرایط ما هم در کشور خودمان هستند که به دلیل برخوردار نبودن امکانات و رسیدگی نشدن به آنها از پیشرفت در زندگی آنها جلوگیری شده (ما همچنان با توکل به پروردگار و پشتیبانی پدر و مادر برای موفقیت و ادامه تحصیل بیشتر تلاش می کنیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
اعتیاد عبارت است از وابستگی به عوامل یا موادی که تکرارمصرف آنها با کم و کیف مشخص و در زمان معین از دیدگاه معتاد ضروری مینماید. یعنیتداوم بخشیدن به مصرف مواد و عوامل مخدر درمانی عامیانه ، غیرمعمول ، دور از موازینعلمی و معتاد کسی است که نیازمند و وابسته روانی- جسمانی به مواد و عوامل مخدر وعادتزا میباشد که به منظور برآوردن آن بایستی از این مواد بطور مداوم و در فواصلمشخص استفاده کند.
مقدمه
افزایش سرسام آور مصرفموادمخدردر جهان و قاچاق روز افزون این مواد پیامدهای وحشتناکی خواهد داشت کهمستقیما نسل جوان و بشریت را تهدید میکند. گسترش شبکه قاچاق بینالمللی و داماعتیاد ، میلیونها نفر جوان را به فساد و کام مرگ میکشاند و سوداگران مرگ را بهثروت و قدرت میرساند. اعتیاد یک مسئله بزرگ بهداشتی و بلایی اجتماعی و دارایجنبههای متعدد اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی ، روانی ، اخلاقی و حقوقی است. از اینروآگاهی خانوادهها درباره سرانجام نکبتبار اعتیاد در پیشگیری و مهار آن کمکی موثربه شمار میآید.
شروع اعتیاد
اعتیاد با وابستگی جسمانی و روانی همراه است. بعضی از داروهانیز ممکن است با ایجاد وابستگی روانی در بیمار موجب افزایش مصرف شوند و اعتیادبدهند. فرد معتاد با دریافت مواد اعتیادآور سرخوش و راضی میشود و با توقف مصرفدارو دجار خماری و اختلال شدید جسمانی میگردد. مواد اعتیادآور سبب پیدایش پدیدهتحمل نیز میشوند. به موجب این پدیده فرد معتاد برای دسترسی به اثر اولیه این موادکه در ابتدا با مقدار کم حاصل میشود مصرف خود را افزایش میدهد. شدت و نوع وابستگینسبت بهمواداعتیادآوربرحسب نوع و اثر آن متفاوت است. برخی از این مواد مانندتریاکو مشتقات آن وابستگی شدید ایجادمیکنند و برخی دیگر با وجود تاثیری که بر روان و ذهن فرد میگذارند اعتیاد دهندهبه شمار نمیآیند.
انواع اعتیاد
اعتیادات مجاز
اعتیادات مجاز عبارتند از:وابستگی و تداوم در مصرفموادی که به عنوان دارو شناخته شده بطور طبیعی یا صناعی بدست میآید. و شامل بسیاریاز مواد دارویی بویژهآرامبخشهاوخواب آورهامیشوند که این مواد با تجویزپزشک و یا اغلب خود سرانه مصرف میشوند. اعتیادات مجاز خود به دو دسته تقسیممیشوند. اعتیاد به مواد مخدر طبیعی و صناعی به عنوان دارو شناخته میشوند. واعتیاد به موادی که تنها از دیدگاه روانی عادتزا هستند و تداوم مصرف را ایجابمیکنند همانندتنباکوو مشابهین آنها. اعتیادات به اینمواد از ساده ترین تا خطرناکترین عوارض را در معتاد و بطور غیر مستقیم در خانواده وجامعه موجب میگردد. مثلعوارض قلب و عروق، سرطان در دستگاه تنفس.
اعتیادات غیر مجاز
اعتیادات غیر مجاز عبارتند از:وابستگی افراد بهمصرف همیشگی مواد و بهره گیری از عواملی که بنابر قوانین کشوری یا بینالمللی غیرمجاز شناخته میشوند این امر در نتیجه ناپسند بودن مظاهر اعتیاد از دیدگاه پزشکی ،بهداشتی ، روانی و اجتماعی میباشد. علل مختلف اعتیاد عبارتند از: ارضاء هوسها ،زیاده طلبی ، گرفتن انگیزههای احساسی ، احساس یکنواختی ، بیکارگی و وقت گذرانی- فقر ، عدم عدالت اجتماعی و ناهنجاریهای مالی و اقتصادی و بسیار رفاه و عوامل درونیمثل نوسانات فیزیولوژیک و پاتوفیزیولوژیک یعنی بیماریهای جسمی و روانی بویژه دراشکال مزمن و رنجور کننده و نارسایی اصول پزشکی در مورد تامین بهداشت جامعه و عدمتوان درمان کلیه بیماریهای موجود ، یکی از دلایل اصلی اعتیاد میباشد.
ویژگیهای افراد معتاد
فرد معتاد کسی است که اساسا یا از خود و یا از محیطخود و یا هر دو احساس ناخشنودی ، نارضایتی و ناراحتی دارد و در چنین حالت نامطلوبیناگزیر از مصاحبت و موانست با افرادی که برخلاف او دنیا را محل مناسبی برای زیستنیافتهاند و علی رغم مسائل و مشکلات آن بگونهای خود را با شرایط زندگی وفقدادهاند آن را عقل میکنند. معتاددان در توهمات خود یک دنیای صنایی نسبتارضایتبخش برای خویش متصورند که نه تنها بر هیچگونه تغییری یا در خود و یا در محیطمبتنی نیست بلکه دنیای خیالی آنان تنها بر اساس حضور مواد در بدنشان و نیاز به آن ورفع آن نیاز استوار است و غالبا آنان از احساس ناامنی ، احساس بی کفایتی ،احساستنهایی، نفرت ، نوسانهای افسردگی ، اضطراب شدید و بویژه کششها و تعارضات درونفردی بگونهای رنج میبرند. به هر حال اعتیاد و یک پدیده مخرب اجتماعی است زیرااثرات نامطلوب و عواقب وخیم آنها تنها دامنگیر شخص معتاد نمیشود بلکه همه افراد راکه بگونهای با آنان وابستگی و ارتباط نزدیک دارند فرا میگیرد مخصوصا که فرد معتادمسئول اداره یک خانواده و در نقش هم پایه نیز باشد.
اثرات دارویی مواد مخدر
مصرف مواد مخدر و دیگر ترکیبات اعتیادآور بعلتاثرات دارویی ویژه خود تغییراتی در سطح فیزیولوژی و بیولوژی شخص بوجود میآورد کهقسمت مهم این تغییرات بر روی سلسله اعصاب مرکزی و محیطی انجام میگیرد و نتیجتا برروی حالات جسمانی- روانی فرد اثر میگذارد و شخص مواجه با تجاربی در تداوم ازاهمیتی خاص برخوردار خواهد بود. و مهمترین این تغییرات عبارتند از: تسکینموقت آلام روحی ماننداضطراب،افسردگیو بیقراری و تسکین موقت دردهای جسمانی و احساس رضایت و آرامش درونی موقت و تشدیدموقت و میزان هوشیاری بگونههای غیر قطبی و چون اغلب معتادین قبل از اینکه بهاعتیاد روی آورند با مشکلاتی متعدد مانند اضطراب ، افسردگی ، بی قراری و تضادهایگوناگون مواجه بودهاند لذا مصارف اولیهموادمخدرممکن است در کوتاه مدت سبب تسکین ناراحتیهای فوق گردد و ترک ناگهانی و یاکاهش مصرف مواد مخدر پس از ایجاد وابستگی بدنی نسبت به دارو سبب اختلالاتی میگرددمانند بیقراری ، اضطراب ، خستگی مفرط ، گیجی ، حالات تهوع ، استفراغ و اسهال عدمتمرکز شدید و پاشیدگی افکار. در چنین مرحلهای فرد معتاد با چنین حالاتی روبرومیگردد و بنابراین تنها راه فرار از آن را استفاده مجدد دارو بداند. وابستگی فردمعتاد نسبت به ماده مخدر صرفا بدنی نیست و جنبههای وابستگی روانی آن به دارو دررابطه با مشکلات شخصیتی فرد در جریان تداوم اعتیاد از اهمیت اولیه برخوردار است.
ریشههای روانی اعتیاد
از نقطه نظرروانشناسیعقیده بر این است که اعتیاد به مواد مخدر بگونهای غیر مستقیم واکنش و پاسخی استمخرب در مقابل کنشهای غیر قابل تحمل بیرونی و درونی که بدان وسیله فرد سعی میکندآلام و مشکلات درونی خود ، مانند اضطراب، افسردگی و محرومیتها را کاهش داده و یاتسکین بخشد که در واقع انتخاب شیوهایست ناسالم به منظور فرار از واقعیتهای موجود. در واقع معتاد همانند دیگر افراد ، انسانی است که نیاز دارد عشق بورزد ومورد عشق قرار گیرد (عشق سازنده و حقیقی) او میخواهد به دیگران محبت کند و موردمهر و محبت قرار گیرد وجودش برای دیگران موثر و با ارزش باشد و متقابلا وجود دیگرانبرای وی مفید و با اهمیت باشد، سرانجام ندای درونش از او میخواهد که او بایستیتغییر کند تغییری که او را از تمامی این مصائب و مشکلات برهاند و در تبادل خود وجامعهاش قبول مسولیت نماید متاسفانه بر اثر نارساییها و انحرافات خانوادگی واجتماعی و همچنین عدم یک نظام تربیتی صحیح فرد به تدریج از مسیر حقیق دور میشود وبا انتخاب شیوه و معیارهای مخرب از خود و جامعهاش بیگانه میگردد و این گریز ازخویشتن خویش و بیگانگی وی را به انزوا و فرار هرچه بیشتر از واقعیتها میکشاند.
آسیب پذیری جوانان در دوران بلوغ
دوران بلوغدورهایست که فرد با تضادها وکشمکشهای متعدد درونی مواجه میگردد. در این زمان او بخوبی احساس میکند که بهمرحلهای جدید از زندگی میبایستی وارد شود و مسولیتی در قبال خود و جامعهاش اتخاذنماید. مرحلهای که او را با نگرانی ، اضطراب و مشکل تصمیم گیری روبرو میسازد و اوسعی میکند بگونهای بر مشکلات خویش فائق آید. عدم توجه به اعضای خانوداه توقعاتبیجا و بیمورد اطرافیان ، بدون در نظر گرفتن حساسیت این دوره و توقعات و ارزشهایمتضاد اجتماعی اختلالات تطابقی در خانواده و زمینههای نامطلوب شخصیتی فرد بسهولتوی را در این دوره در مقابل انحرافات مختلف آسیب پذیر میسازد.
پیشگیری به عنوان بهترین شیوه مقابله با اعتیاد
اساس پیشگیری تعلیم وتربیت ، راهنمایی ، مشورت و ارشاد خانوادههاست این آموزش باید در یک طیف گستردهاعم از رسمی و غیر رسمی صورت پذیرد و بویژه از رسانههای گروهی در جهت آموزشی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
اعتیاد عبارت است از وابستگی به عوامل یا موادی که تکرارمصرف آنها با کم و کیف مشخص و در زمان معین از دیدگاه معتاد ضروری مینماید. یعنیتداوم بخشیدن به مصرف مواد و عوامل مخدر درمانی عامیانه ، غیرمعمول ، دور از موازینعلمی و معتاد کسی است که نیازمند و وابسته روانی- جسمانی به مواد و عوامل مخدر وعادتزا میباشد که به منظور برآوردن آن بایستی از این مواد بطور مداوم و در فواصلمشخص استفاده کند.
مقدمه
افزایش سرسام آور مصرفموادمخدردر جهان و قاچاق روز افزون این مواد پیامدهای وحشتناکی خواهد داشت کهمستقیما نسل جوان و بشریت را تهدید میکند. گسترش شبکه قاچاق بینالمللی و داماعتیاد ، میلیونها نفر جوان را به فساد و کام مرگ میکشاند و سوداگران مرگ را بهثروت و قدرت میرساند. اعتیاد یک مسئله بزرگ بهداشتی و بلایی اجتماعی و دارایجنبههای متعدد اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی ، روانی ، اخلاقی و حقوقی است. از اینروآگاهی خانوادهها درباره سرانجام نکبتبار اعتیاد در پیشگیری و مهار آن کمکی موثربه شمار میآید.
شروع اعتیاد
اعتیاد با وابستگی جسمانی و روانی همراه است. بعضی از داروهانیز ممکن است با ایجاد وابستگی روانی در بیمار موجب افزایش مصرف شوند و اعتیادبدهند. فرد معتاد با دریافت مواد اعتیادآور سرخوش و راضی میشود و با توقف مصرفدارو دجار خماری و اختلال شدید جسمانی میگردد. مواد اعتیادآور سبب پیدایش پدیدهتحمل نیز میشوند. به موجب این پدیده فرد معتاد برای دسترسی به اثر اولیه این موادکه در ابتدا با مقدار کم حاصل میشود مصرف خود را افزایش میدهد. شدت و نوع وابستگینسبت بهمواداعتیادآوربرحسب نوع و اثر آن متفاوت است. برخی از این مواد مانندتریاکو مشتقات آن وابستگی شدید ایجادمیکنند و برخی دیگر با وجود تاثیری که بر روان و ذهن فرد میگذارند اعتیاد دهندهبه شمار نمیآیند.
انواع اعتیاد
اعتیادات مجاز
اعتیادات مجاز عبارتند از:وابستگی و تداوم در مصرفموادی که به عنوان دارو شناخته شده بطور طبیعی یا صناعی بدست میآید. و شامل بسیاریاز مواد دارویی بویژهآرامبخشهاوخواب آورهامیشوند که این مواد با تجویزپزشک و یا اغلب خود سرانه مصرف میشوند. اعتیادات مجاز خود به دو دسته تقسیممیشوند. اعتیاد به مواد مخدر طبیعی و صناعی به عنوان دارو شناخته میشوند. واعتیاد به موادی که تنها از دیدگاه روانی عادتزا هستند و تداوم مصرف را ایجابمیکنند همانندتنباکوو مشابهین آنها. اعتیادات به اینمواد از ساده ترین تا خطرناکترین عوارض را در معتاد و بطور غیر مستقیم در خانواده وجامعه موجب میگردد. مثلعوارض قلب و عروق، سرطان در دستگاه تنفس.
اعتیادات غیر مجاز
اعتیادات غیر مجاز عبارتند از:وابستگی افراد بهمصرف همیشگی مواد و بهره گیری از عواملی که بنابر قوانین کشوری یا بینالمللی غیرمجاز شناخته میشوند این امر در نتیجه ناپسند بودن مظاهر اعتیاد از دیدگاه پزشکی ،بهداشتی ، روانی و اجتماعی میباشد. علل مختلف اعتیاد عبارتند از: ارضاء هوسها ،زیاده طلبی ، گرفتن انگیزههای احساسی ، احساس یکنواختی ، بیکارگی و وقت گذرانی- فقر ، عدم عدالت اجتماعی و ناهنجاریهای مالی و اقتصادی و بسیار رفاه و عوامل درونیمثل نوسانات فیزیولوژیک و پاتوفیزیولوژیک یعنی بیماریهای جسمی و روانی بویژه دراشکال مزمن و رنجور کننده و نارسایی اصول پزشکی در مورد تامین بهداشت جامعه و عدمتوان درمان کلیه بیماریهای موجود ، یکی از دلایل اصلی اعتیاد میباشد.
ویژگیهای افراد معتاد
فرد معتاد کسی است که اساسا یا از خود و یا از محیطخود و یا هر دو احساس ناخشنودی ، نارضایتی و ناراحتی دارد و در چنین حالت نامطلوبیناگزیر از مصاحبت و موانست با افرادی که برخلاف او دنیا را محل مناسبی برای زیستنیافتهاند و علی رغم مسائل و مشکلات آن بگونهای خود را با شرایط زندگی وفقدادهاند آن را عقل میکنند. معتاددان در توهمات خود یک دنیای صنایی نسبتارضایتبخش برای خویش متصورند که نه تنها بر هیچگونه تغییری یا در خود و یا در محیطمبتنی نیست بلکه دنیای خیالی آنان تنها بر اساس حضور مواد در بدنشان و نیاز به آن ورفع آن نیاز استوار است و غالبا آنان از احساس ناامنی ، احساس بی کفایتی ،احساستنهایی، نفرت ، نوسانهای افسردگی ، اضطراب شدید و بویژه کششها و تعارضات درونفردی بگونهای رنج میبرند. به هر حال اعتیاد و یک پدیده مخرب اجتماعی است زیرااثرات نامطلوب و عواقب وخیم آنها تنها دامنگیر شخص معتاد نمیشود بلکه همه افراد راکه بگونهای با آنان وابستگی و ارتباط نزدیک دارند فرا میگیرد مخصوصا که فرد معتادمسئول اداره یک خانواده و در نقش هم پایه نیز باشد.
اثرات دارویی مواد مخدر
مصرف مواد مخدر و دیگر ترکیبات اعتیادآور بعلتاثرات دارویی ویژه خود تغییراتی در سطح فیزیولوژی و بیولوژی شخص بوجود میآورد کهقسمت مهم این تغییرات بر روی سلسله اعصاب مرکزی و محیطی انجام میگیرد و نتیجتا برروی حالات جسمانی- روانی فرد اثر میگذارد و شخص مواجه با تجاربی در تداوم ازاهمیتی خاص برخوردار خواهد بود. و مهمترین این تغییرات عبارتند از: تسکینموقت آلام روحی ماننداضطراب،افسردگیو بیقراری و تسکین موقت دردهای جسمانی و احساس رضایت و آرامش درونی موقت و تشدیدموقت و میزان هوشیاری بگونههای غیر قطبی و چون اغلب معتادین قبل از اینکه بهاعتیاد روی آورند با مشکلاتی متعدد مانند اضطراب ، افسردگی ، بی قراری و تضادهایگوناگون مواجه بودهاند لذا مصارف اولیهموادمخدرممکن است در کوتاه مدت سبب تسکین ناراحتیهای فوق گردد و ترک ناگهانی و یاکاهش مصرف مواد مخدر پس از ایجاد وابستگی بدنی نسبت به دارو سبب اختلالاتی میگرددمانند بیقراری ، اضطراب ، خستگی مفرط ، گیجی ، حالات تهوع ، استفراغ و اسهال عدمتمرکز شدید و پاشیدگی افکار. در چنین مرحلهای فرد معتاد با چنین حالاتی روبرومیگردد و بنابراین تنها راه فرار از آن را استفاده مجدد دارو بداند. وابستگی فردمعتاد نسبت به ماده مخدر صرفا بدنی نیست و جنبههای وابستگی روانی آن به دارو دررابطه با مشکلات شخصیتی فرد در جریان تداوم اعتیاد از اهمیت اولیه برخوردار است.
ریشههای روانی اعتیاد
از نقطه نظرروانشناسیعقیده بر این است که اعتیاد به مواد مخدر بگونهای غیر مستقیم واکنش و پاسخی استمخرب در مقابل کنشهای غیر قابل تحمل بیرونی و درونی که بدان وسیله فرد سعی میکندآلام و مشکلات درونی خود ، مانند اضطراب، افسردگی و محرومیتها را کاهش داده و یاتسکین بخشد که در واقع انتخاب شیوهایست ناسالم به منظور فرار از واقعیتهای موجود. در واقع معتاد همانند دیگر افراد ، انسانی است که نیاز دارد عشق بورزد ومورد عشق قرار گیرد (عشق سازنده و حقیقی) او میخواهد به دیگران محبت کند و موردمهر و محبت قرار گیرد وجودش برای دیگران موثر و با ارزش باشد و متقابلا وجود دیگرانبرای وی مفید و با اهمیت باشد، سرانجام ندای درونش از او میخواهد که او بایستیتغییر کند تغییری که او را از تمامی این مصائب و مشکلات برهاند و در تبادل خود وجامعهاش قبول مسولیت نماید متاسفانه بر اثر نارساییها و انحرافات خانوادگی واجتماعی و همچنین عدم یک نظام تربیتی صحیح فرد به تدریج از مسیر حقیق دور میشود وبا انتخاب شیوه و معیارهای مخرب از خود و جامعهاش بیگانه میگردد و این گریز ازخویشتن خویش و بیگانگی وی را به انزوا و فرار هرچه بیشتر از واقعیتها میکشاند.
آسیب پذیری جوانان در دوران بلوغ
دوران بلوغدورهایست که فرد با تضادها وکشمکشهای متعدد درونی مواجه میگردد. در این زمان او بخوبی احساس میکند که بهمرحلهای جدید از زندگی میبایستی وارد شود و مسولیتی در قبال خود و جامعهاش اتخاذنماید. مرحلهای که او را با نگرانی ، اضطراب و مشکل تصمیم گیری روبرو میسازد و اوسعی میکند بگونهای بر مشکلات خویش فائق آید. عدم توجه به اعضای خانوداه توقعاتبیجا و بیمورد اطرافیان ، بدون در نظر گرفتن حساسیت این دوره و توقعات و ارزشهایمتضاد اجتماعی اختلالات تطابقی در خانواده و زمینههای نامطلوب شخصیتی فرد بسهولتوی را در این دوره در مقابل انحرافات مختلف آسیب پذیر میسازد.
پیشگیری به عنوان بهترین شیوه مقابله با اعتیاد
اساس پیشگیری تعلیم وتربیت ، راهنمایی ، مشورت و ارشاد خانوادههاست این آموزش باید در یک طیف گستردهاعم از رسمی و غیر رسمی صورت پذیرد و بویژه از رسانههای گروهی در جهت آموزشی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
اعتیاد عبارت است از وابستگی به عوامل یا موادی که تکرارمصرف آنها با کم و کیف مشخص و در زمان معین از دیدگاه معتاد ضروری مینماید. یعنیتداوم بخشیدن به مصرف مواد و عوامل مخدر درمانی عامیانه ، غیرمعمول ، دور از موازینعلمی و معتاد کسی است که نیازمند و وابسته روانی- جسمانی به مواد و عوامل مخدر وعادتزا میباشد که به منظور برآوردن آن بایستی از این مواد بطور مداوم و در فواصلمشخص استفاده کند.
مقدمه
افزایش سرسام آور مصرفموادمخدردر جهان و قاچاق روز افزون این مواد پیامدهای وحشتناکی خواهد داشت کهمستقیما نسل جوان و بشریت را تهدید میکند. گسترش شبکه قاچاق بینالمللی و داماعتیاد ، میلیونها نفر جوان را به فساد و کام مرگ میکشاند و سوداگران مرگ را بهثروت و قدرت میرساند. اعتیاد یک مسئله بزرگ بهداشتی و بلایی اجتماعی و دارایجنبههای متعدد اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی ، روانی ، اخلاقی و حقوقی است. از اینروآگاهی خانوادهها درباره سرانجام نکبتبار اعتیاد در پیشگیری و مهار آن کمکی موثربه شمار میآید.
شروع اعتیاد
اعتیاد با وابستگی جسمانی و روانی همراه است. بعضی از داروهانیز ممکن است با ایجاد وابستگی روانی در بیمار موجب افزایش مصرف شوند و اعتیادبدهند. فرد معتاد با دریافت مواد اعتیادآور سرخوش و راضی میشود و با توقف مصرفدارو دجار خماری و اختلال شدید جسمانی میگردد. مواد اعتیادآور سبب پیدایش پدیدهتحمل نیز میشوند. به موجب این پدیده فرد معتاد برای دسترسی به اثر اولیه این موادکه در ابتدا با مقدار کم حاصل میشود مصرف خود را افزایش میدهد. شدت و نوع وابستگینسبت بهمواداعتیادآوربرحسب نوع و اثر آن متفاوت است. برخی از این مواد مانندتریاکو مشتقات آن وابستگی شدید ایجادمیکنند و برخی دیگر با وجود تاثیری که بر روان و ذهن فرد میگذارند اعتیاد دهندهبه شمار نمیآیند.
انواع اعتیاد
اعتیادات مجاز
اعتیادات مجاز عبارتند از:وابستگی و تداوم در مصرفموادی که به عنوان دارو شناخته شده بطور طبیعی یا صناعی بدست میآید. و شامل بسیاریاز مواد دارویی بویژهآرامبخشهاوخواب آورهامیشوند که این مواد با تجویزپزشک و یا اغلب خود سرانه مصرف میشوند. اعتیادات مجاز خود به دو دسته تقسیممیشوند. اعتیاد به مواد مخدر طبیعی و صناعی به عنوان دارو شناخته میشوند. واعتیاد به موادی که تنها از دیدگاه روانی عادتزا هستند و تداوم مصرف را ایجابمیکنند همانندتنباکوو مشابهین آنها. اعتیادات به اینمواد از ساده ترین تا خطرناکترین عوارض را در معتاد و بطور غیر مستقیم در خانواده وجامعه موجب میگردد. مثلعوارض قلب و عروق، سرطان در دستگاه تنفس.
اعتیادات غیر مجاز
اعتیادات غیر مجاز عبارتند از:وابستگی افراد بهمصرف همیشگی مواد و بهره گیری از عواملی که بنابر قوانین کشوری یا بینالمللی غیرمجاز شناخته میشوند این امر در نتیجه ناپسند بودن مظاهر اعتیاد از دیدگاه پزشکی ،بهداشتی ، روانی و اجتماعی میباشد. علل مختلف اعتیاد عبارتند از: ارضاء هوسها ،زیاده طلبی ، گرفتن انگیزههای احساسی ، احساس یکنواختی ، بیکارگی و وقت گذرانی- فقر ، عدم عدالت اجتماعی و ناهنجاریهای مالی و اقتصادی و بسیار رفاه و عوامل درونیمثل نوسانات فیزیولوژیک و پاتوفیزیولوژیک یعنی بیماریهای جسمی و روانی بویژه دراشکال مزمن و رنجور کننده و نارسایی اصول پزشکی در مورد تامین بهداشت جامعه و عدمتوان درمان کلیه بیماریهای موجود ، یکی از دلایل اصلی اعتیاد میباشد.
ویژگیهای افراد معتاد
فرد معتاد کسی است که اساسا یا از خود و یا از محیطخود و یا هر دو احساس ناخشنودی ، نارضایتی و ناراحتی دارد و در چنین حالت نامطلوبیناگزیر از مصاحبت و موانست با افرادی که برخلاف او دنیا را محل مناسبی برای زیستنیافتهاند و علی رغم مسائل و مشکلات آن بگونهای خود را با شرایط زندگی وفقدادهاند آن را عقل میکنند. معتاددان در توهمات خود یک دنیای صنایی نسبتارضایتبخش برای خویش متصورند که نه تنها بر هیچگونه تغییری یا در خود و یا در محیطمبتنی نیست بلکه دنیای خیالی آنان تنها بر اساس حضور مواد در بدنشان و نیاز به آن ورفع آن نیاز استوار است و غالبا آنان از احساس ناامنی ، احساس بی کفایتی ،احساستنهایی، نفرت ، نوسانهای افسردگی ، اضطراب شدید و بویژه کششها و تعارضات درونفردی بگونهای رنج میبرند. به هر حال اعتیاد و یک پدیده مخرب اجتماعی است زیرااثرات نامطلوب و عواقب وخیم آنها تنها دامنگیر شخص معتاد نمیشود بلکه همه افراد راکه بگونهای با آنان وابستگی و ارتباط نزدیک دارند فرا میگیرد مخصوصا که فرد معتادمسئول اداره یک خانواده و در نقش هم پایه نیز باشد.
اثرات دارویی مواد مخدر
مصرف مواد مخدر و دیگر ترکیبات اعتیادآور بعلتاثرات دارویی ویژه خود تغییراتی در سطح فیزیولوژی و بیولوژی شخص بوجود میآورد کهقسمت مهم این تغییرات بر روی سلسله اعصاب مرکزی و محیطی انجام میگیرد و نتیجتا برروی حالات جسمانی- روانی فرد اثر میگذارد و شخص مواجه با تجاربی در تداوم ازاهمیتی خاص برخوردار خواهد بود. و مهمترین این تغییرات عبارتند از: تسکینموقت آلام روحی ماننداضطراب،افسردگیو بیقراری و تسکین موقت دردهای جسمانی و احساس رضایت و آرامش درونی موقت و تشدیدموقت و میزان هوشیاری بگونههای غیر قطبی و چون اغلب معتادین قبل از اینکه بهاعتیاد روی آورند با مشکلاتی متعدد مانند اضطراب ، افسردگی ، بی قراری و تضادهایگوناگون مواجه بودهاند لذا مصارف اولیهموادمخدرممکن است در کوتاه مدت سبب تسکین ناراحتیهای فوق گردد و ترک ناگهانی و یاکاهش مصرف مواد مخدر پس از ایجاد وابستگی بدنی نسبت به دارو سبب اختلالاتی میگرددمانند بیقراری ، اضطراب ، خستگی مفرط ، گیجی ، حالات تهوع ، استفراغ و اسهال عدمتمرکز شدید و پاشیدگی افکار. در چنین مرحلهای فرد معتاد با چنین حالاتی روبرومیگردد و بنابراین تنها راه فرار از آن را استفاده مجدد دارو بداند. وابستگی فردمعتاد نسبت به ماده مخدر صرفا بدنی نیست و جنبههای وابستگی روانی آن به دارو دررابطه با مشکلات شخصیتی فرد در جریان تداوم اعتیاد از اهمیت اولیه برخوردار است.
ریشههای روانی اعتیاد
از نقطه نظرروانشناسیعقیده بر این است که اعتیاد به مواد مخدر بگونهای غیر مستقیم واکنش و پاسخی استمخرب در مقابل کنشهای غیر قابل تحمل بیرونی و درونی که بدان وسیله فرد سعی میکندآلام و مشکلات درونی خود ، مانند اضطراب، افسردگی و محرومیتها را کاهش داده و یاتسکین بخشد که در واقع انتخاب شیوهایست ناسالم به منظور فرار از واقعیتهای موجود. در واقع معتاد همانند دیگر افراد ، انسانی است که نیاز دارد عشق بورزد ومورد عشق قرار گیرد (عشق سازنده و حقیقی) او میخواهد به دیگران محبت کند و موردمهر و محبت قرار گیرد وجودش برای دیگران موثر و با ارزش باشد و متقابلا وجود دیگرانبرای وی مفید و با اهمیت باشد، سرانجام ندای درونش از او میخواهد که او بایستیتغییر کند تغییری که او را از تمامی این مصائب و مشکلات برهاند و در تبادل خود وجامعهاش قبول مسولیت نماید متاسفانه بر اثر نارساییها و انحرافات خانوادگی واجتماعی و همچنین عدم یک نظام تربیتی صحیح فرد به تدریج از مسیر حقیق دور میشود وبا انتخاب شیوه و معیارهای مخرب از خود و جامعهاش بیگانه میگردد و این گریز ازخویشتن خویش و بیگانگی وی را به انزوا و فرار هرچه بیشتر از واقعیتها میکشاند.
آسیب پذیری جوانان در دوران بلوغ
دوران بلوغدورهایست که فرد با تضادها وکشمکشهای متعدد درونی مواجه میگردد. در این زمان او بخوبی احساس میکند که بهمرحلهای جدید از زندگی میبایستی وارد شود و مسولیتی در قبال خود و جامعهاش اتخاذنماید. مرحلهای که او را با نگرانی ، اضطراب و مشکل تصمیم گیری روبرو میسازد و اوسعی میکند بگونهای بر مشکلات خویش فائق آید. عدم توجه به اعضای خانوداه توقعاتبیجا و بیمورد اطرافیان ، بدون در نظر گرفتن حساسیت این دوره و توقعات و ارزشهایمتضاد اجتماعی اختلالات تطابقی در خانواده و زمینههای نامطلوب شخصیتی فرد بسهولتوی را در این دوره در مقابل انحرافات مختلف آسیب پذیر میسازد.
پیشگیری به عنوان بهترین شیوه مقابله با اعتیاد
اساس پیشگیری تعلیم وتربیت ، راهنمایی ، مشورت و ارشاد خانوادههاست این آموزش باید در یک طیف گستردهاعم از رسمی و غیر رسمی صورت پذیرد و بویژه از رسانههای گروهی در جهت آموزشی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 32 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
فصل پنجم وابستگی تابعی:
همانطور که جبر رابطه ای مبنای ریاضی زبان SQL بود، مفهوم ریاضی وابستگی ها نیز مبنای ریاضی بحث نرمال سازی (که در فصل بعدی شرح می دهیم) می باشد. وابستگی ها سه نوع می باشند. 1-وابستگی تابع (FD) که آنها را به طور کامل در این فصل شرح می دهیم.
2- وابستگی چند مقداری (MVD) 3- وابستگی پیوندی (JD) .
وابستگی های MVD و JD را در فصل بعدی به صورت خلاصه بیان می کنیم چرا که به صورت کمتر مورد استفاده قرار می گیرند. MVD ها حالت کلی FD ها و JD ها حالت کلی MVD ها می باشند.
وابستگی تابعی (FD=Functional Dependency):
صفت خاصه Yاز رابطه ی R با صفت خاصه X در رابطه ی R ، دقیقا یک مقدار Y از رابطه ی R متناظر باشند. X و Y می توانند صفات مرکب باشند . اصطلاحا می گوییم صفت خاصه X صفت Y را تعیین می کند.
مثال 1 :در جدول زیر نام ، تابعی از شماره است ، ولی فامیلی تابعی از نام نیست .
مثال 2 :در جدول S ، هر یک از صفات خاصه Sname ، status ، city با صفت خاصه S# از همین جدول وابستگی تابعی دارند زیرا به هر مقدار از S# در این رابطه فقط یک مقدار از Sname ، یک مقدار از Status و یک مقدار از city متناظر است . یعنی:
S.S# → S.city , S.S#→S.Status , S.S# → S. sname
یا به طور خلاصه S.S# → S.(sname , status , city)
مثال 3 :در جدولSP داریم: SP.(S# , P#) → SP.Qty یعنی Qty با (S# , P#) وابستگی تابعی دارد.
نکته : اگر X کلید کاندید و به ویژه کلید اصلی رابطه R باشد، آنگاه هر صفت خاصه دیگر این رابطه الزاما با باشد، آنگاه هر صفت خاصه دیگر این رابطه الزاما با X وابستگی تابعی دارد چرا که طبق تعریف کلید کاندید یکتایی مقداری دارد . البته در تعریف وابستگی تابعی الزامی ندارد که صفت خاصه X کلید رابطه R باشد ، به بیان دیگر لزومی ندارد که مقدار X فقط در یک تاپل از رابطه R وجود داشته باشد.