لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
وظیفه مادر و تربیت فرزند در سالهای آغاز زندگی
نام استاد:
تهیه کننده:
دی ماه 1384
فهرست
موضوع صفحه
مقدمه
وظایف مادر در دوران جنینی (تغذیه)
غذای مادر و تاثیر آن در جنین
جدول مقایسه احتیاجات غذایی یک فرد بالغ با زن حامله
غذاهایی که مادر نباید مصرف کند
توصیههای عبادی در ایام بارداری
تاثیر شیر در تربیت کودک
اهمیت مادر در تکوین شخصیت کودک
کودکستان جای آغوش مادر را نمیگیرد
چند نکته اخلاقی- عبادی در رابطه با «رفتار با کودکان»
نتیجه
فهرست منابع
مقدمه
خوشحالی یا بد حالی، بهروزی یا سیه روزی هر یک از انسانها در گرو «تربیت» است و این مهم به عواملی همچون ساختار فرهنگی خانواده (پدر، مادر، برادر، خواهر، دایی، عمه، خاله، عمو و دیگر بستگان نزدیک سببی و نسبی)، محیط آموزشی، محیط زندگی، محیط کار، حاکمیت سیاسی کشور و کم و کیف تعلیمات بستگی دارد. این عوامل با یکدیگر ارتباط طولی و تکمیلی دارند و در عین حال میتوانند همدیگر را خنثی یا تخریب کنند به هر جهت همه این عوامل به نوعی در قبال انسان و تعلیم و تربیت او مسئولند و در این بین، مسئولیت پدر و مادر نسبت به فرزندش، پیشتر و مهمتر از دیگران است. و البته نقش مادران جایگاه مخصوص به خود را دارد چرا که اخلاق اعضای جامعه، به اخلاق مادران وابسته است. در اثر فعالیت اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی مادر، تمدنی انسانی و معنوی یا تصنعی و ماشینی پدید می آید. خشونتها، سبک سریها، لجاجتها حدود زیادی بستگی به طرز فکر مادر دارد. جامعه بیتفاوت یا حساس، تمدنی ویرانگر یا آباد کننده بستگی به افراد دارد که در دامان مادران رنگ و خوی گرفتهاند. صلحها و جنگها غالبا از درون خانواده به ویژه مادران پایهگذاری میشود.
وظایف مادر در دوران جنینی (تغذیه)
اگر چه پدر و مادر در ساختمان اصلی کودک، سهیم میباشند، زیرا تخمک زن و اسپرم مرد باید فرزند را بسازند ولی مادر، از نظر اینکه متجاوز از نه ماه باید جنین را در رحم خود نگاه دارد، به شرایط زندگی جنین مستقیما موثر است. پس سهم و مسئولیت او در ساختمان فرزند سالم بیش از پدر خواهد بود: پدر پس از انجام عمل زناشویی هیچ دخالتی در طرز رشد و نمو جنین ندارد. این مادر است که باید شرایط خاصی را در این مدت اجرا نماید و در طور زندگانی کند در جنین اثری خواهد داشت نظر به اینکه جنین غذای خود را از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
6 ) وظیفه دبیر شورا در تعیین وقت برای پرونده ها :
تعیین وقت (وقت رسیدگی – وقت احتیاطی ) :
چنانچه پس از جلسه رسیدگی حسب دستور رئیس حوزه نیاز به تعیین جلسه دیگری جهت انجام اقدامات موردنظر شورا باشد مانند قراراتیان سوگند، قرار استماع شهادت شهود یا قرار معاینه و تحقیق محلی، دبیر شورا در دفتر تعیین اوقات وقت رسیدگی تعیین می کند. اگر موضوع پرونده از مواردی باشد که طبق قانون باید خارج از نوبت مورد رسیدگی قرار گیرد دبیر شورا با لحاظ قراردادن کیفیت اقدام موردنظر شورا و درنظر گرفتن زمان لازم برای به نتیجه رسیدن، اولین زمان مناسب را به عنوان وقت رسیدگی تعیین خواهد کرد.
ذکر این نکته لازم است که هرگاه در وقت تعیین شده شورا تشکیل نشود یا مانعی برای رسیدگی داشته باشد حسب دستور شورا نزدیکترین وقت رسیدگی ممکن معین خواهد شد. و اگر عدم تشکیل جلسه شورا منتسب به طرفین نباشد، وقت رسیدگی حداکثر ظرف مدت دو ماه خواهد بود.
هرگاه اقدامات موردنظر شورا به جلسه رسیدگی نیاز نداشته باشد مانند استعلام از یک مرجع رسمی مطالبه پرونده از مراجع دیگر و یا اقداماتی که نیازمند فراهم آمدن مقدماتی می باشد مثل قرار کارشناسی که مقدمه اجرای آن، تودیع دستمزد کارشناسی است، در این موارد وقت احتیاطی تعیین می شود.
مقصود از وقت احتیاطی این است که تا انجام اقدامات موردنظر شورا و فراهم شدن مقدمات کار، نظارت دبیرخانه در پرونده باقی بماند و پرونده از جریان رسیدگی خارج نشود. به هیمن جهت وقت احتیاطی را «وقت نظارت» هم می گویند.
در اینگونه موارد از زمان صدور دستور شورا تا پایان زمان وقت احتیاطی، چنانچه اقدام موردنظر شورا انجام شد، دبیرشورا باید پرونده را با تهیه گزارشی که حاکی از انجام دستور می باشد (مثلاً دستمزد کارشناسی تودیع یا پرونده مورد مطالبه و اصل گردیده) به شورا تقدیم نماید. این عمل که معمولاً پرونده را علیرغم انجام اقدامات موردنظر تا فرارسیدن وقت احتیاطی نگه می دارند، برخلاف ضوابط منطقی و هدف تعیین وقت احتیاطی است.
7 ) اجرای قرارهای تأمین دلیل و معاینه محل و غیره حسب دستور رئیس حوزه یا قاضی شورا :
تأمین دلیل :
در مواردی که اشخاص ذی نفع احتمال دهند که در آینده، استفاده از دلایل و مدارک دعوای آنان، از قبیل تحقیق محلی و کسب اطلاع از مطلعین نظر کارشناسان یا دفاتر تجاری یا استفاده از قرائن و امارات موجود در محل، و یا دلایلی که نزد طرف دعوا یا دیگری است، متعذر و یا متعسر خواهد شد، می توانند از شورا درخواست تأمین آنها را نمایند. مقصود از تأمین در این موارد، فقط ملاحظه و صورت برداری از این گونه دلایل است.
روش جاری شوراها این است که در صورت صدور قرار تأمین دلیل، با استناد ماده 153 قانون آئین دادرسی مدنی مصوب 1379 اجرای قرار را به عهده دبیر شورا می گذارند. در این صورت دبیر شورا وظیفه دارد قرار را اجراء کند و برای اجرای قرار به نحو صحیح، لازم است هدف از این کار، حدود اختیارات اجراء کننده، و شیوه اجرای قرار بیان شود.
هدف : هر ادعایی در مراجع قضایی با دلیل اثبات می شود. در صورت فقدان دلیل یا از دست رفتن ادله در جریان دعوی، ادعا بجایی نمی رسد. چون غالباً بین زمان اقامه دعوی تا زمان تشکیل جلسه دادرسی و بررسی ادله از سوی دادگاه و شورا، فاصله زمانی وجود دارد و ممکن است در این فاصله ادله از بین بروند، برای مدعی مناسب است که فعلاً وضعیت موجود ادله را ثبت کند و بعداً در زمان بررسی ادله از این صورت ثبت استفاده نماید. همچنین وقتی که هنوز دعوایی اقامه نشده اما شخص ذی نفع احتمال بروز اختلاف و اقامه دعوی را در آینده بدهد برای اینکه در آن زمان اوضاع و احوال امروز را که حکایت از حقانیت او می کند در دسترس داشته باشد، وضعیت موردنظر را به طور رسمی ثبت می کند. بنابراین هدف از تأمین دلیل صورت برداری کردن از ادله و قرائن و اوضاع و احوال موردنظر درخواست کننده به منظور استفاده بعدی او از آنها در مراجع رسمی به ویژه دادگاه ها است.
حدود اختیارات اجراء کننده :
عضو مجری قرار فقط از ادله و اوضاع و احوالی که موردنظر درخواست کننده است صورت برداری کرده و حق ندارد از آن فراتر رود. بنابراین اگر فی المثل متقاضی خواستار صورت برداری از صفحات سوم و چهارم دفتر روزنامه شرکت است، عضو مجری قرار نمی تواند به غیر از صفحات موردنظر، سایر صفحات و دفاتر تجارتی دیگر را هم بررسی و صورت برداری کند. از سوی دیگر اگر ادله و اوضاع و احوالی که تأمین آنها درخواست شده نزد طرف مقابل یا نزد اشخاص ثالث باشد، اجرای قرار در صورتی به عمل می آید که آنها مانع نشوند و مخالفت نکنند، بنابراین اگر ثبت وضعیت دیوار شکسته یک دکان از داخل مدنظر باشد و متصرف دکان مانع شود، نمی توان به اجرای قرار مبادرت کرد. در این گونه موارد عضو مجری قرار امتناع متصرف رادر صورت جلسه منعکس و عدم امکان قانونی اجرای قرار را اعلام می نماید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
نکتهدیگر اینکه در این سازمان به انجام دو وظیفه برنامهریزی و رهبری بیش از وظایف دیگر اهمیت میدهند. اگرچه این موضوع بسیاری از مشکلات آنها را حل میکند ولی چون با دیگر وظایف هماهنگی لازم وجود ندارد نتیجه مطلوبی بهدست نمیآید.
دراین سازمان، سیستم مدیریت امور کارکنان دارای معایب زیادی است بهطوری که برنامهریزی منابع انسانی بهطور جدی ایجاد نمیگردد و برنامههایی که طرحریزی میشوند بیشتر جنبة صوری داشته و هرگز آنچنان که باید اجرا نمیگردند. نتیجه ارزشیابی عملکرد بسیار ضعیفی است. شیوههای گردآوری اطلاعات دربارة ارزشیابی بسیار ناقص هستند و میتوان گفت ازنظر میدیران بیشترین نقش را در ارزشیابی کارکنان دارد. تحلیل شغل معمولاً انجام نمیگیرد، باوجود اینکه تحلیل شغل اساس ارزشیابی عملکرد است توجه چندانی به آن نمیشود، بههمین دلیل اعتبار برگههای ارزشیابی زیرسؤال میرود.
یکی از نتایج دیگر این تحقیق این است که باوجود اینکه این سازمان برای انجاموظیفه برنامهریزی اهمیت زیادی قائل است اما در درون این سازمان تشکیلات خاصی برای برنامهریزی وجود ندارد. همچنینی بسیاری از مدیران این سازمان دارای مدارک غیرمرتبط با پست خود هستند. بهطور کلی 67 درصد از مدیران سازمان باتوجه به اطلاعات بهدست آمده از نمونه آماری، فاقد تخصص مدیریتی هستند. جای تعجب است که 27 درصد از این مدیران دارای مدرک دیپلم هستند و جای سؤال دارد که بپرسیم مدیری که هرگز تعریفی از سازماندهی نشنیده است چگونه میتواند سازماندهی کند؟ همچنین از مشکلات این سازمان میتوان مطالب زیر را نام برد. نارساییهای تشکیلاتی که ناشی از عدم تجدیدنظر اساسی در تشکیلات و متناسب ساختن آن با حجم کاری و نوع فعالیتهای تقریباً یک دهه گذشته است.
تراحل وظایف ستادی و اجرایی، تورم ستاد مرکزی و عدم کفایت آن در سیاستگذاریها و برنامهریزیها، عدم تناسب بین اختیارات و مسئولیتها زا یکسو و ظرفیت مسئولیتپذیری مدیران از سوی دیگر ضعف نیروی کارشناس و درجای درست قرار نگرفتن کارشناسان موجود، عدم وجود بانک اطلاعاتی کارآمد و بهروز نظام جامع اطلاعات مدیریت بهطوری که هماکنون نمیتوان تحلیلی دقیق از وضعیت نیروی انسانی و عملکرد واحدهای مختلف سازمان که لازمة اجرای صحیح نظام ارزیابی عملکرد واحدها و نظام ارزشیابی شایستگی مدیران و کارکنان است بهعمل آورد، در نتیجه سازمان فاقد یک برنامهریزی مؤثر نیروی انسانی است.
انتخاب مدیران براساس روابط است تا ضوابط. پرداختها در انگیزش کارکنان تأثیر زیادی ندارد، همچنین نظام آموزش مدیران بسیار ناقص عمل میکند و طرحهای کارآمدی برای آموزش مدیران وجود ندارد. باوجود اینکه تأثیر مسلم مدیران در سرنوشت سازمان خویش برای هیچکس پنهان نیست اما هنوز گزینش و ارتقای مدیران در این سازمان بسیار ناقص عمل میکند.
پیشنهادات
ضروریترین کار برای سازمان تأمین اجتماعی اصلاح و بهینهسازی نظامهای مدیریتی است. یکی از مشکلات عمده بسیاری از سازمانها ما ضعف مدیریت میباشد که در این تحقیق باتوجه به اطلاعات بهدست آمده پیشنهاداتی برای بهبود عملکرد از طرف محقق ارائه میگردد.
1- ایجاد تشکیلات مناسبی برای برنامهریزی. مشکل عمده سازمان عدم وجود یک سیستم مناسب برنامهریزی است. برنامههایی که فعلاً در این سازمان اجرا میگردند، فاقد دید استراتژیکاند و برنامههایی عموماً کوتاهمدت و غیر کارآمد هستند، باوجود اینکه این سازمان درآمد بسیار بالایی دارد، اما متأسفانه بخش کوچکی از این درآمد صرف تحقیق و توسعه میگردد و بهای چندانی به تحقیق در این سازمان داده نمیشود اگرچه این سازمان دارای واحد پژوهش مستقلی است. اما متأسفانه این واحد تقریباً جنبة صوری داشته و تحقیقاتش در ارتباط با مشکلات اصلی سازمان نیست، اگرچه تحقیقات زیادی هم در این واحد صورت نمیگیرد.
2- باتوجه به اینکه انجاموظیفه رهبری تأثیر بهسزایی در استفاده بهینه مدیران از کارکنان دارد میتوان گفت که یکی از الویتهای مهم سازمان توجه به چگونگی انجاموظیفه رهبری است. اگر این وظیفه بهنحو شایستهای انجام گردد بسیاری از مشکلات این سازمان در این زمینه حل میگردد. باتوجه به گفتههای مدیران این سازمان در بسیاری از موراد آنان اذعان داشتند که قادرند تأثیر زیادی بر کارکنان خود داشته باشد. این تأثیر در قالبروشهای علمی صورت گیرد نتیاج مطلوبتری دربر خواهد داشت، متأسفانه در این سازمان به روشهای علمی توجه زیادی نمیشود باوجود این روشهای غیرعلمی زیادی در این سازمان بهکار گرفته میشود که اکثر آنها فاقد نتیجه مطلوب بوده و تنها فایدة آنها سرگرم نگه داشتن بعضی از مسئولان میباشد.
3- باوجود اینکه وظیفه رهبری میتواند تأثیر بهسزایی در استفاده بهینه مدیران از کارتان داشته باشد، اما پیش زمینه یک رهبری مناسب داشتن برنامهای جامع داست. لذا یکی دیگر از پیشنهادات محقق در این زمینه این است که ارتباط بین برنامهریزی و رهبری باید بهخوبی مشخص باشد. در این زمینه نقش برنامهریزی منابع انسانی از سایر برنامهها مهمتر است، بنابراین ارتباط بین رهبری و برنامهریزی منابع انسانی نقش مؤثرتری در استفاده بهینه مدیران از کارکنان دارد.
4- بالا بردن بینش مدیران یکی دیگر از ضروریات سازمان است. متأسفانه در این سازمان درصد کمی از مدیران از بینش مدیریت برخوردار هستند. از میان حرفهای کارکنان میتوان فهمید حتی اکثر افرادی هم که مدرک فوقلیسانس دارند در سایه قراردادهای سازمان با دانشگاهها بوده که البته از این دورهها فقط مدرک بهوجود آمده است تا بینش مدیریتی.
5- هماهنگی بین وظایف مدیریت یکی دیگر از ضروریات سازمان است. باوجود اینکه هر واحد مرعی انجام وظایف مدیریت بهنحو مطلوب است، اما هماهنگی چندانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
وظیفه انسان نسبت به خدا و والدین
مقدمه
احترام به پدر و مادر در منطق اسلام
برترین توصیه نسبت به پدر و مادر
نتیجه
مقدمه
در مکتب اسلام در مجموع باید و نبایدها، مجموعهاى از حقوق بیان شده، که از آن جمله است: حقوق خدا بر انسان، و حقوق والدین (پدرو مادر) بر انسان، یکى از دقیقترین مسائلى که اسلام به آن پرداخته، تقابل این دو حق است. نحوه تعامل این دو حق، باعث بحثهاى فراوانى مىشود که البته این بحث در بررسى و تامل در مسئله حقوق پدر و مادر بر فرزند و وظیفهاى که فرزند نسبت به والدین دارد، اجتناب ناپذیر خواهد بود.
اسلام در متن کتاب خود قرآن، به صورت ویژهاى به وظیفه فرد نسبت به والدین پرداخته است. همچنین به این مسئله در احادیث فراوان معصومان (ع) توجه شده است. همچنین، قرآن در برخى آیات که درباره اطاعت از پدر و مادر و احسان به آنها سخن مىگوید، به تعامل و رابطه این اطاعت با پیروى از دستورهاى خداوند به صراحت تاکید مىکند، و خطوط و مرزهاى آن را مشخص مىنماید. در این نوشتار سعى بر آن است که وظیفه فرد نسبت به خداوند و والدین از دیدگاه قرآن و نحوه ارتباط وتعامل آنها بررسى شود.
احترام به پدر و مادر در منطق اسلام
اگر چه عواطف انسانى و حق شناسى به تنهایى براى رعایت احترام در برابر والدین کافى است. ولى از آنجا که اسلام حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن رابوضوح در مىیابد سکوت روا نمىدارد و به عنوان تاکید در این گونه موارد هم دستورهاى لازم را صادر مىکند، درباره احترام به والدین آنقدر تاکید کرده است که در کمتر مسئلهاى دیده مىشود به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مىکنیم:
الف: در چهار سوره قرآن مجید، به نیکى به والدین بلافاصله بعد از مسئله توحید قرار گرفته است. این همردیف بودن، بیانگر این است که اسلام تا چه حد براى پدر و مادر احترام مىگذارد.
1- ( .....لا تعبدون الا الله و بالوالدین احساناً» بقره /83 (.... بجز خدا را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید).
2. (واعبدوا الله و لا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (نساء 36) و خدا را بپرستید و چیزى را با او شریک نکنید و به پدر و مادر نیکى کنید.
ب: اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم قرآن و هم روایات، صریحاً توصیه مىکنند که حتى اگر پدر و مادر کافر باشند، رعایت احترامشان لازم است.
1- ( وقضى ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احساناً» (اسراء 23) و پروردگارت حکم کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید.
2. (الا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (انعام 151) چیزى را با او شریک نکنید و به پدر و مادر نیکى کنید.
3. (و آن جاهداک على ا ن تشرک بى مالیس لک به علم فلا تطعمها و صاحبهما فى الدنیا معروفاً» (لقمان 15) و اگر آنان به تو اصرار کنند که با من آنچه را که علم به آن ندارى، شریک کنند اطلاعتشان مکن ولى در دنیا به نیکى با آنان رفتار کن.
ج: شکرگزارى در برابر پدر و مادر در قرآن مجید در ردیف شکرگزارى در برابر نعمتهاى خدا قرار داده شده است؛ چنانکه مىخوانیم: «ا ن اشکرلى ولوالدیک الى المصیر» (لقمان 14) مرا و پدر و مادرت را شکرکن که بازگشت به سوى من است؛ با این که نعمت خدا بیش از آن اندازه است که قابل احصا و شماره باشد، پس، این دلیل بر عمق و وسعت حقوق پدران و مادران است.
قرآن حتى کمترین بىاحترامى را در برابر پدر و مادر، اجازه نداده است. در حدیثى، امام صادق (ع) مىفرمایند: «لو علم الله شیئاً هو ادنى من اف لنهى عنده و هو من ادنى العقوق، و من العقوق ا ن ینظر الرجل الى و الدیه فیجد النظر الیها» اگر چیزى کمتر از «اف» وجود داشت، خدا از آن نهى مىکرد. «اف» کمترین اظهار ناراحتى است. و از این جمله، نظر کردن تند و غضب آلود به پدر و مادر است.
ه: با اینکه جهاد یکى از مهمترین برنامههاى اسلامى است، تا هنگامى که جنبه وجوب عینى نداشته باشد، بودن در خدمت پدر و مادر از آن مهمتر است. پس اگر حضور در این جهاد موجب ناراحتى آنان شود، جایز نیست. در حدیثى از امام صادق (ع) آمده است که مردى نزد پیامبر اسلام (ص) آمد و عرض کرد، جوان با نشاط وورزیدهاى است و جهاد را دوست دارد، ولى مادرش از این موضوع ناراحت مىشود. پیامبر (ص) فرمودند: «ارجع فکن مع والدتک فوالذى بعثنى بالحق لانسها بک لیله خیر من جهاد فى سبیل الله سنه» برگرد و با مادر خویش باش. قسم به آن خدایى که مرا به حق مبعوث کرد، یک شب مادر با تو مأنوس شود، از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است.
البته، هنگامى که جهاد جنبه وجوب عینى پیدا کند، کشور اسلامى در خطر قرار گیرد و حضور همگان لازم شود، هیچ عذرى حتى نارضایتى پدر و مادر پذیرفته نیست.
پبامبر (ص) فرمودند: «ایاکم وعقوق الوالدین فان ریح الجنه توجد ممن سیرع الف عام ولایجدها عاق» از عاق پدر ومادر بترسید زیرا بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مىرسد؛ اما هیچگاه به کسانى که مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهد رسید.
این تعبیر، اشاره لطیفى به این موضوع دارد که چنین اشخاصى نه تنها در بهشت گام نمىگذارند، بلکه در فاصله بسیار زیادى از آن قرار دارند و حتى نمىتوانند به آن نزدیک شوند. سید قطب در تفسیر فىظلال القرآن،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
وظیفه انسان نسبت به خدا و والدین
مقدمه
احترام به پدر و مادر در منطق اسلام
برترین توصیه نسبت به پدر و مادر
نتیجه
مقدمه
در مکتب اسلام در مجموع باید و نبایدها، مجموعهاى از حقوق بیان شده، که از آن جمله است: حقوق خدا بر انسان، و حقوق والدین (پدرو مادر) بر انسان، یکى از دقیقترین مسائلى که اسلام به آن پرداخته، تقابل این دو حق است. نحوه تعامل این دو حق، باعث بحثهاى فراوانى مىشود که البته این بحث در بررسى و تامل در مسئله حقوق پدر و مادر بر فرزند و وظیفهاى که فرزند نسبت به والدین دارد، اجتناب ناپذیر خواهد بود.
اسلام در متن کتاب خود قرآن، به صورت ویژهاى به وظیفه فرد نسبت به والدین پرداخته است. همچنین به این مسئله در احادیث فراوان معصومان (ع) توجه شده است. همچنین، قرآن در برخى آیات که درباره اطاعت از پدر و مادر و احسان به آنها سخن مىگوید، به تعامل و رابطه این اطاعت با پیروى از دستورهاى خداوند به صراحت تاکید مىکند، و خطوط و مرزهاى آن را مشخص مىنماید. در این نوشتار سعى بر آن است که وظیفه فرد نسبت به خداوند و والدین از دیدگاه قرآن و نحوه ارتباط وتعامل آنها بررسى شود.
احترام به پدر و مادر در منطق اسلام
اگر چه عواطف انسانى و حق شناسى به تنهایى براى رعایت احترام در برابر والدین کافى است. ولى از آنجا که اسلام حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن رابوضوح در مىیابد سکوت روا نمىدارد و به عنوان تاکید در این گونه موارد هم دستورهاى لازم را صادر مىکند، درباره احترام به والدین آنقدر تاکید کرده است که در کمتر مسئلهاى دیده مىشود به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مىکنیم:
الف: در چهار سوره قرآن مجید، به نیکى به والدین بلافاصله بعد از مسئله توحید قرار گرفته است. این همردیف بودن، بیانگر این است که اسلام تا چه حد براى پدر و مادر احترام مىگذارد.
1- ( .....لا تعبدون الا الله و بالوالدین احساناً» بقره /83 (.... بجز خدا را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید).
2. (واعبدوا الله و لا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (نساء 36) و خدا را بپرستید و چیزى را با او شریک نکنید و به پدر و مادر نیکى کنید.
ب: اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم قرآن و هم روایات، صریحاً توصیه مىکنند که حتى اگر پدر و مادر کافر باشند، رعایت احترامشان لازم است.
1- ( وقضى ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احساناً» (اسراء 23) و پروردگارت حکم کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید.
2. (الا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (انعام 151) چیزى را با او شریک نکنید و به پدر و مادر نیکى کنید.
3. (و آن جاهداک على ا ن تشرک بى مالیس لک به علم فلا تطعمها و صاحبهما فى الدنیا معروفاً» (لقمان 15) و اگر آنان به تو اصرار کنند که با من آنچه را که علم به آن ندارى، شریک کنند اطلاعتشان مکن ولى در دنیا به نیکى با آنان رفتار کن.
ج: شکرگزارى در برابر پدر و مادر در قرآن مجید در ردیف شکرگزارى در برابر نعمتهاى خدا قرار داده شده است؛ چنانکه مىخوانیم: «ا ن اشکرلى ولوالدیک الى المصیر» (لقمان 14) مرا و پدر و مادرت را شکرکن که بازگشت به سوى من است؛ با این که نعمت خدا بیش از آن اندازه است که قابل احصا و شماره باشد، پس، این دلیل بر عمق و وسعت حقوق پدران و مادران است.
قرآن حتى کمترین بىاحترامى را در برابر پدر و مادر، اجازه نداده است. در حدیثى، امام صادق (ع) مىفرمایند: «لو علم الله شیئاً هو ادنى من اف لنهى عنده و هو من ادنى العقوق، و من العقوق ا ن ینظر الرجل الى و الدیه فیجد النظر الیها» اگر چیزى کمتر از «اف» وجود داشت، خدا از آن نهى مىکرد. «اف» کمترین اظهار ناراحتى است. و از این جمله، نظر کردن تند و غضب آلود به پدر و مادر است.
ه: با اینکه جهاد یکى از مهمترین برنامههاى اسلامى است، تا هنگامى که جنبه وجوب عینى نداشته باشد، بودن در خدمت پدر و مادر از آن مهمتر است. پس اگر حضور در این جهاد موجب ناراحتى آنان شود، جایز نیست. در حدیثى از امام صادق (ع) آمده است که مردى نزد پیامبر اسلام (ص) آمد و عرض کرد، جوان با نشاط وورزیدهاى است و جهاد را دوست دارد، ولى مادرش از این موضوع ناراحت مىشود. پیامبر (ص) فرمودند: «ارجع فکن مع والدتک فوالذى بعثنى بالحق لانسها بک لیله خیر من جهاد فى سبیل الله سنه» برگرد و با مادر خویش باش. قسم به آن خدایى که مرا به حق مبعوث کرد، یک شب مادر با تو مأنوس شود، از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است.
البته، هنگامى که جهاد جنبه وجوب عینى پیدا کند، کشور اسلامى در خطر قرار گیرد و حضور همگان لازم شود، هیچ عذرى حتى نارضایتى پدر و مادر پذیرفته نیست.
پبامبر (ص) فرمودند: «ایاکم وعقوق الوالدین فان ریح الجنه توجد ممن سیرع الف عام ولایجدها عاق» از عاق پدر ومادر بترسید زیرا بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مىرسد؛ اما هیچگاه به کسانى که مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهد رسید.
این تعبیر، اشاره لطیفى به این موضوع دارد که چنین اشخاصى نه تنها در بهشت گام نمىگذارند، بلکه در فاصله بسیار زیادى از آن قرار دارند و حتى نمىتوانند به آن نزدیک شوند. سید قطب در تفسیر فىظلال القرآن،