واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق طرح یک پرسش پیرامون میزگرد تعامل دین و ادبیات داستانی 7 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

طرح یک پرسش پیرامون میزگرد تعامل دین و ادبیات داستانی

مقدمه میزگرد را می توان از دو منظر به داوری نشست:

الف) شیوه گفتگو و تعامل بین اعضا و چگونگی پیش رفت بحث

ب) محتوای مباحث مطرح شده

نگارنده قصد ورود به قضاوت پیرامون بند الف و چند و چون ورود و خروج اعضای جلسه در بحث را ندارد، هر چند برای او باور کردنی نیست بزرگان عرصه معرفت در تعاملات یک جلسه نقد و بررسی،از عبارت های «تو سرم نزن» اینجا «بحث ریاکارانه است»، «مغالطه نکن»،«اینها یک خطابه بیش نیست» بهره گیرند. نکته جالب این است که گاه لحن کلام در این میزگرد به گونه ای که حکایت از نوعی گفتگوی ماقبل میزگرد می کند و همین امر خواننده را دچار مشکل می سازد و شواهدی دال بر این موضوع در متن پیداست مثلاً: ابک: مستور تعریف خود را از ادبیات دینی... بگوید و این که آیا مؤلفه هایی را می تواند بر آن چه در جلسه قبل به آن اشاره شد، اضافه و طرح کند.

مستور: متن تنظیم شده جلسه قبل را با دقت مطالعه کردم.

ابک: آقای دینانی در اینجا می خواهیم نظرشما را بدانیم، در جلسه پیش یک پرسش استفهامی مطرح کردید...

با تأمل بر چنین نکاتی است که می توان فهمید بخشی از بر افروختگی حاکم بر جلسه ناشی از تعارضات جلسه قبلی است بهتر بود جلسه به گونه ای اداره نمی شد که تا آنجا پیش برود که کار به استفاده از [.....] بکشد،و خواننده از خود بپرسد که سوابق بحث چیست؟

دغدغه اصلی

به نظر می رسد که دغدغه اصلی این جلسه جستجوی نوعی تعریف برای دین است که از آن منظر بتوان ادبیات دینی را از میان دیگر اقسام ادبیات بازشناسی کرد:

در این میزگرد پیداست که تعامل اصلی میان جناب آقای دکتر دینانی و جناب آقای مستور اتفاق افتاده است، و دیگر عزیزان شرکت کننده به گونه ای نظاره گرانی در تعریف دین گاه فعال و گاه خاموشند و همین امر روند غنایی جلسه را دچاربحران فقدان دیدگاههای متنوع نموده است.

آقای دکتر دینانی می فرمایند:

«دین از نظر من نزول غیب است، ما باید به لحاظ تکیه بر برهان عقلی، به یک عالم غیبی برسیم... و آن غیب حاکم است بر شهادت»....

که این تعریف استاد به نظر ناظر است بر استنباطی از آیه 3 سورة بقره:

الذین یؤمنون بالغیب...

و اما آقای مستور با رویکرد تحلیلی و فروکاهنده، دین را به سه مقوله «ایمان، معنویت و اخلاق معطوف به خداوند» می کاهد که البته همانطور که خودشان می فرمایند گویی پیش از دغدغه دریافت صحیح از دین، نگرانی دیگری دارند و آن دستیابی به پاسخی برای به این سؤال است که آیا ادبیات دینی وجود خارجی دارد یا نه؟ و بر این باورند که اگر این تقسیم بندی را بپذیریم «آن وقت می توانیم به تعریفی از ادبیات دینی برسیم»

ابهام در مؤلفه های دین

به نظر می رسد که در این گفتگو مؤلفه های آقای مستور باید مورد تحلیل حاضران قرار می گرفت تا در فضای مفهومی این مؤلفه ها قلمروهایی برای تبیین داستان دینی فراهم آید. بطور گذرا از آن رد شده است:

1) باید دانست که معنویت معادل دین نیست، معنویت نوعی گرایش آدمی به مطلق است که می تواند بقول سپهری نوعی گوش دادن به «ترنم مرموزی» باشد که در عالم زمزمه می شود، گرایشی که انسان را جستجوی «هیچ ملایم» بکشاند یا روح ویژگیهای طبیعت که «تائو» باشد، این گرایش ضرورتاً در چارچوب تعالیم وحیانی انبیاء نیست. در جهان امروز،بسیار کوشیده می شود که نیاز به مطلق گرایی با صورتبندی تکنیکی از روشهای ذن و یوگا... بصورت آئین های مدرن جایگزین دین شود.

2) ایمان را دو نوع می توان معنی کرد:

اصولاً ایمان و کفر در فضای عقیده به وحی الهی معنا پیدا می کند و در ادیان غیر وحیانی این مفاهیم معنا ندارد البته متکلمان اسلام در همة مواردی که به کتاب و سنّت استناد کرده اند، آگاه یا ناآگاه بر یک سلسله مقبولهای پیشین تکیه داشته اند ولی این مطلب که یک امر گریز ناپذیر در تفسیرهر متنی است در اینجا مورد نظر ما نیست. و امّا عرفای اسلام، آنان از «ایمان» به گونه ای کاملاً متفاوت با متکلمان سخن گفته اند. در نظر آنان جوهر ایمان نه «شهادت دادن» است نه«عمل به تکلیف» و نه«معرفت فلسفی». آنان می گویند: جوهر ایمان عبارت است از «اقبال آوردن به خداوند و اعراض نمودن از همة اغیار».

این اقبال عبارت است از گونه ای جهت گیری وجودی که سراسر هستی آدمی را فرا می گیرد و زیستن جدیدی را برای وی به ارمغان می آورد.

1-2) نوعی اعتراف به ادعای یک نبی و اخباری که از تماس با غیب می گیرد. این چنین تعریفی،خواسته خداوند متشخص در حیطه ادیان است.

2-2) ایمان، پذیرش نوعی جهان ماورای ماده که ضرورتاً ممکن است تماس روشن و واضح و مشخصی را با انسان برقرار نکند و این مؤمنان باورمند به تعالیم هیچ پیامبری هم نباشد.

3) اخلاق

در بحث با اخلاق برخوردی عام صورت گرفته و معلوم نیست که منظور از اخلاق کدام یک حالت های زیر است:

1-3) هنجاری (Normative)

در این نوع اخلاق هدف فراهم آوردن اصول و احکام اخلاقی است و گزاره های آن توصیه و ترغیب یا نهی و منعی اخلاقی را در بر دارند، مانند: راست گویی خوب است، راست بگو

2-3) توصیفی (Descriptive)

اخلاق توصیفی عبارت است از تحقیق تجربی، توصیفی، علمی، تاریخی که هدف آن توصیف یا تبیین نظام ها و اصول اخلاقی موجود و متبع از سوی افراد و جوامع و از رهگذر آن دستیابی به نظریه ای در باب سرشت اخلاقی انسان است، مانند اینکه بنظر این یا آن مکتب یا شخص ، دزدی بد است.

در تعریف آقای مستور از مؤلفه های دین، معلوم نیست که آیا احکام جایی دارند یا نه؟ و آیا ایشان احکام دینی را صرفاً در حیطه های باید و نباید اخلاقی محصور می دارند؟ که در چنین حالتی باور ایشان به نسبی بودن اخلاق کار را دشوار می کند؟

دین، مقوله ای چند لایه ای

اگر دین را مجموعه تعالیم انبیاء بدانیم که رنگ مکان و زمان را به خود گرفته است می توان دین را در سه لایه (نه مؤلفه) سطح بندی کرد،لایه هایی که از هم مجزا نیستند و نوعی رابطه تابعی و متقابل دارند.

الف) لایه نمادی

این لایه شامل مناسک، شعائر و مراسمی است که پیروان یک دین و آئین را از دیگران مجزا می کند و بواسطه خاستگاه تشریعی که دارند انجام آنها وجوب پیدا می کند و در موردی انکار هر یک از آنها به معنای خروج از آن دین محسوب می شود، مانند فروع دین در اسلام (البته باید فراموش نکرد که این لایه در بستر تاریخ رنگ فرهنگها را به خود می گیرد و باید آن اشکال اولیه و اصیل را از حالت تاریخی آنها تفکیک نمود)

ب) لایه اعتقادی

این لایه مجموعه ای از باورها و اعتقادات عقلی است که یک فرد طی استنتاج عقلی خود به آن می رسد، این لایه می تواند به دو طریق حاصل شود:



خرید و دانلود تحقیق طرح یک پرسش پیرامون میزگرد تعامل دین و ادبیات داستانی 7 ص


تحقیق درباره جنگنده سوخو و میراژ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

مقاله ای خواندنی پیرامون مقایسه دو جنگنده سوخو و میراژ

همانطوری که می دانیم، دو جبهه شرق و غرب، و در اینجا روسیه و فرانسه، همیشه به دنبال ساخت محصولاتی بوده اند که به نوعی از همتای خارجی خود برتر بوده و قابل رقابت با آن باشد. در این مقاله، هواپیماهای سوخو Su-30 MK روسی و میراژ 2000 فرانسوی مورد مقایسه گرفته و توانایی تاکتیکی و عملیاتی آنان سنجیده خواهد شد. هواپیمای Su-30 MK، آشکارا سعی در حفظ شکل ظاهری و همچنین توانایی های خود نزدیک به نیاکان او یعنی هواپیمای معروف سوخو 27 فلانکر، با تمرکز بر روی افزایش توانایی های چند ماموریتی خود، دارد. این هواپیما، به کلاس هواپیماهای اصطلاحاً «سنگین وزن» تعلق دارد. بزرگترین ویژگی این هواپیما، استقلال و مستقل بودن آن از پایگاه های زمینی-البته نه به طور کامل- برای حمله به اهداف زمینی یا هوایی خویش یا عملیات رهگیری است، به طوری که ظاهراً نیازی به اطلاعات هدف گیری از پایگاه های زمینی ندارد. Mirage 2000-5 اما هواپیمای میراژ 2000، هواپیمایی سبک وزن است که اصولاً برای عملیات دفاع هوایی در صورت حمله دشمن با اتکاء کامل بر پشتیبانی اطلاعاتی زمینی تولید شده است. اما، آخرین گونه این هواپیما یعنی میراژ M-2000-5، به طور قابل توجهی در حال فروش جهانی است و بیشتر کشورها در صدد خرید آن هستند. این هواپیمای فرانسوی، در عملیات دور از خانه به دلیل ضغف سیستم های شناسایی خود، به راحتی مغلوب حریف خود یعنی Su-30 MK که دارای استقلال عملیاتی از پایگاه خانه است، می شود. البته مقایسه این دو هواپیما، از لحاظ پایه ای چندان صحیح نیست، به این دلیل که هر یک از این دو هواپیما به کلاسی مخصوص بستگی داشته و دارای امتیازات منحصر به فرد در زمینه های تخصصی خود می باشند. اما باز نیز مواردی وجود دارد که بتواند بین این دو هواپیما به مقایسه گذاشته شده و در توانایی هر یک سنجیده شود. عملکرد بهینه هواپیمای Su-30 MK را می توان به پیکربندی درست ساختاری و آیرودینامیکی آن نسبت داد. از لحاظ قدرت آیرودینامیکی، واقعاً Su-30 MK مانند تمام هواپیماهای خانواده فلانکر رقیبی ندارد. در مقابل، ویژگی های آیرودینامیکی هواپیمای میراژ، چندان معلوم نمی باشد، اگرچه شکل بال های دلتا و مثلثی و بدون دم بودن آن-که در اکثر هواپیماهای اروپایی پست های قبلی وجود داشت- در سرعت های مافوق صوت بسیار موثر و مفید است. مانورپذیری بی همتای سوخو در تمام دنیا شناخته شده و تصدیق شده است. موتورهای با قابلیت منحرف کردن قدرت موتور به جهت دلخواه، این جنگنده را قادر می سازند که برای مثال به خوبی از عهده مانور کبرا بر آمده و حتی گاه مانور هایی در زاویه حمله 180 درجه انجام دهد. این مانورهای بی نظیر را نمی توان عادی نامید، بلکه باید از آن ها به عنوان «فوق العاده» یاد کرد که یکی از مهم ترین عوامل موفقیت در جنگ های هوایی نزدیک یا تن به تن است. این قابلیت بیشتر به علت دارا بودن سیستم الکترونیکی کنترل موتور/هواپیما ممکن شده که در طی آن، سیستمی هوشمند به طور اتوماتیک زاویه مورد نیاز برای سطوح کنترلی مانند شهپر ها و همچنین زاویه انحراف خروجی موتورها محاسبه کرده و بر اساس آن هواپیما تغییر جهت می دهد. امنیت پرواز نیز با یک سیستم محدود کننده شتاب گرانشی زمین-که توسط آن یا شتاب گرانشی زیاد می شود که به علت آن وزن تا 9 برابر سنگین تر شده و خون به مغز خلبان نمی رسد یا حالت منفی به خود گرفته و وزن سبک تر می شود و خون زیادی به مغز می رسد و در هر دو حالت باعث مختل ساختن فعالیت می شود- که شتاب جی را در وضعیت های مختلف کنترل کرده و محدود می کند. بدین گونه خلبان در این هواپیما با راحتی تمام می تواند به عملیات بپردازد. هواپیمای میراژ 2000 به طرزی کاملاً معمولی پرواز کرده و به انجام ماموریت می پردازد. این هواپیما،دارای سیستم انحراف قدرت موتور نبوده و حداکثر زاویه حمله آن از 25 تا 28 درجه تجاوز نمی کند. البته این هواپیما از نظر تحمل شتاب گرانشی زمین، برتری به مقدار بسیار ناچیز 5/0 جی دارد که حتی در نظر نمی آید. البته میراژ با وجود ضعف هایی که داراست، قابلیت چرخیدن به جهات مختلف را با سرعت بالا داراست و پیکربندی بال دلتا شکل آن و فلپ های داخلی برای تنظیم وضعیت دماغه هواپیما، جنگنده فرانسوی را قادر می سازد که بدون تالل و معطلی از حالت پرواز عادی و افقی، به حالت اوجی گیری کاملاً عمودی در آید. همچنین برخورداری از تنها یک موتور و همچنین وزن سبک تر نسبت به سوخو، موجب برتری این هواپیما از نظر چالاکی در جست و خیز های هوایی و همچنین مصرف سوخت کمتر و هزینه های نگهداری کاهش یافته می شود.

 ناگفته نماند که جنگنده میراژ از توانایی پرواز در ارتفاع پایین با سرعت بالا نیز برخوردار بوده و همچنین نسل جدید این هواپیما یعنی میراژ M-2000-9، از رادارهای جدیدی برای بهبود عملیات هوا به زمین خود سود می برد. دو هواپیمای سوخو و میراژ، از نظر سقف پرواز، سرعت و قابلیت شتابگیری تقریباً در سطح یکسانی قرار دارند و سنگینی هواپیمای سوخو در مقابل میراژ، با داشتن یک موتور بیشتر نسبت به میراژ 2000 جبران شده است که با این اوصاف، این دو هواپیما در زمان یکسانی به منطقه درگیری می رسند. اما با این حال، توانایی رهگیری سوخو با شعاع عملیاتی 3.000 کیلومتری، 45% نسبت به میراژ بیشتر بوده و می تواند یک کشور نسبتاً متوسط از نظر مساحت را به خوبی پوشش دهد. هواپیمای سوخو، همچنین امتیاز دو خلبان بودن را داراست که به آن امکانات وسیع و دقت عمل بیشتر از نظر بمباران های هوایی و غیره را می دهد و از این لحاظ، این مسئله برای میراژ تک نفره یک ضعف تلقی می شود. از لحاظ قابلیت حمل سلاح، سوخو قادر است تا 40% سلاح بیشتری نسبت به میراژ حمل نماید و این ویژگی این توانایی را به سوخو می دهد که در یک حمله هوا به زمین، تعداد بیشتری از اهداف زمینی را نابود سازد. از سوی دیگر، پیشرانه ها یا موتورهای هواپیمای سوخو، نقش غیر قابل انکاری در افزایش کارائی و عملکرد این هواپیما دارند. موتور AL-31 FP سوخو در مقابل موتور M53-P2 ساخت سنکما موتوری بهینه تر از نظر مصرف ویژه سوخت است. این موتورها، حتی در شرایط بحرانی مانند مانورهای بسیار سخت که در آن ها هوای مورد نیاز موتور به دلیل وضعیت ویژه ورودی ها به خوبی تامین نمی شود، عملکرد ثابت و نسبتاً یکسانی را حفظ می کنند. در این مقایسه، نقش اویونیک یا سیستم های الکترونیکی هواپیما به راستی غیر قابل چشم پوشی است. اجازه بدهید نگاهی نیز به سیستم های اویونیکی هواپیماهای مورد مقایسه بیندازیم. برتری رادار Su-30 MK از نظر برد تشخیص رادار، تجسس، ضد اغتشاش بودن و توانایی برای شلیک موشک های فعال و نیمه فعال کارائی و تاثیر فوق العاده ای را در نبرد های دور از خانه به ارمغان می آورد. در نبرد علیه اهداف زمینی، توانایی های راداری دو جنگنده تقریبا ً یکسان می باشد. تمام هواپیماهای مدرن روسی، شامل Su-30 MK، به مقر مکان یابی نوری مجهزند که این سیستم، قادر است به طور خودکار اهداف هوایی را شناسایی کرده و بر روی آنان قفل نماید، و سپس با دقت بالایی فاصله و مختصات و سایر مشخصات آنان را نمایان سازد. این سیستم، دقت هدف یابی را افزایش و زمان جستجو را به طور موثری کاهش می دهد. مصونیت رادار این هواپیما در مقابل سیستم های ECM مغشوش کننده رادار، آن را قادر می سازد که بدون هیچ گونه مشکلی آسمان را تجسس نمایند. برای ماموریت های زمینی، چه میراژ چه سوخو مجهز به سیستم جستجو کننده هدف نوری می باشند که تقریباً دارای خصوصیات مشترکی هستند. هواپیماهای جنگنده مدرن روسی، کلاً دارای خصوصیت بقاپذیری فراوانی هستند. برای مثال، در هواپیمای Su-30 MK از سیستم های جلوگیری کننده نشت سوخت و همچنین دستگاه های اطفاء حریق بسیار عالی بهره برده می شود که بقاپذیری این هواپیما را به مقدار 20% نسبت به هواپیماهای کلاس میراژ 2000 افزایش می دهند. از لحاظ برد موشک های مورد استفاده، تسلیحات هوا به هوای Su-30 MK دارای حدود 30% برد بیشتر نسبت به موشک های به کار رفته در میراژ-مانند سوپرماترا- هستند و امکاناتی چون قابلیت شلیک از فواصل دورتر را نسبت به حریف خود فراهم می آورند. لازم به ذکر است که هواپیمای سوخو Su-30 MK از 12 مقر تسلیحاتی و میراژ 2000 از 9 مقر برای حمل سلاح ها سود می جوید. قابلیت حمل دو برابر بمب در سوخو در مقابل میراژ، باعث کاهش تعداد سورتی پروازهایی می شود که برای نابودی مجموعه ای از اهداف زمینی مورد نیاز است، و در نتیجه این عمل، تعداد تلفات ممکن هوایی کاهش می یابد. در کل، می توان به این نتیجه رسید که به کارگیری جنگنده ای دوربرد با قابلیت استقلال از پایگاه های زمینی برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز به واسطه سیستم های پیشرفته به کارفته، بسیار مقرون به صرفه تر از انجام نبرد با تعداد زیادی جنگنده کوتاه برد، غیر موثر و در عین حال با توانایی های کمتر و وابسته است و نهایتاً، با اوصاف و شرایط موجود در این مقایسه کلی، هواپیمای Su-30 MK در سطح برتری بالاتری نسبت به هواپیمای میراژ قرار می گیرد.

 

 نویسنده: آرمان Air.blogfa.com

+ نوشته شده توسط امیر حسین در دوشنبه یازدهم تیر 1386 و ساعت 19:55 | 11 نظر

آشنایی با موشک REDEYE

General Dynamics FIM-43 Redeye موشک ضدهوایی FIM-43 موسوم به Redeye، اولین سیستم دفاع هوایی قابل حمل شخصی (MANPADS) محسوب می‏شود که وارد خدمت در نیروی زمینی ایالات متحده و سپاه تفنگداران نیروی دریایی شده است و دقیقن پدر موشک سیستم دفاع هوایی شخصی امروزی، یعنی استینگر می‏باشد. MANPADS : Man-Portable Air Defense System به سال 1948، ارتش ایالات متحده به دنبال یک سیستم دفاع هوایی موثر و قابل حمل به وسیلهء سربازان می‏گشت، زیرا مسلسلهای ضدهوایی کالیبر 50 میلی‏متری، دیگر در برابر هواپیماهای جت سریع‏السیر و پرقدرت، موثر نبودند. در آن زمان، چندین سیستم ضدهوایی مبتنی بر موشک یا مسلسلهای ضدهوایی، مورد آزمایش قرار گرفتند اما هیچکدام نتوانستند نظر مساعد مقامات را جهت تولید انبوه بدست آوردند. بین سالهای 1955 تا 1956، کمپانی Convair مطالعاتی را بر روی سیستم ضدهوایی سبک وزن، قابل حمل و آشیانه‏یاب حرارتی، آغاز نمود. به تاریخ نوامبر 1956، حاصل مطالعات این شرکت منجر به تولید موشک ردآی یا چشم قرمز گشت. (چشم قرمز، بدین جهت که یک هدف‏یاب حساس به حرارت به رنگ قرمز در نوک این موشک، تعبیه شده بود.) بلافاصله این موشک، توسط نیروی زمینی و سپاه تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده به خدمت گرفته شد. به سال 1957، یادداشتی رسمی در مورد توانمندی‏های بالقوهء موشک ردآی منتشر شد، و در نتیجه، به تاریخ آوریل 1958، کمپانی Convair، برندهء اولین قرارداد، جهت تولید سیستم موشکی ردآی گشت. مرحلهء بعدی توسعهء توانایی‏های ردآی، افزودن قابلیت پرتاب از روی شانه بود که قرار بود موشک، با قطری حداکثر 70 میلی‏متر و وزنی حداکثر 9 کیلوگرم، همراه با پرتابگر خویش داشته باشد، تا حمل و پرتاب آن به وسیلهء‌ یک سرباز، امکان‏پذیر باشد. خدمه در حال پرتاب مدل A

تولید انبوه این موشک، به تاریخ جولای 1959 آغاز گشت و به تاریخ مارس 1960، اولین آزمایش شلیک موشک ردآی انجام شد. (البته هنوز



خرید و دانلود تحقیق درباره جنگنده سوخو و میراژ


تحقیق در مورد جزئیاتی پیرامون شهرهای ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

آداب ورسوم

جشنها و سرورها سنندج

 در استان کردستان به تبعیت از تفاوت های مذهبی مراسم جشن و سرور متفاوتی نیز بر گزار می شود . معمولا شیعه ها و سنی ها علیرغم وجود اشتراک در بسیاری از مراسم و اعیاد مذهبی و دینی مراسم متفاوتی را نیز برگزار می کنند. مراسم عید قربان عید غدیر تولد حضرت پیغمبر (ص)و سایر اعیاد دینی به طرز بسیار با شکوهی برگزار می شود . خصوصا عید مبعث که از سوی مردم سنتی مذهبی به شکل عالی و همراه با موسیقی مذهبی خاص در تمام نقاط استان بر گزار می شود . مردم سنی مذهب به عید نوروز بهای زیادی نمی دهند ولی در بین شیعیان تقریبا مراسم عید مثل سایر جاهای ایران و به تبعیت از اعتقادات و باورهای دینی ومذهبی برگزار می شود . قبل از فرارسیدن عید با افروختن آتش رسیدن سال نو را گرامی می دارند و اعتقاد دارند که حضرت علی (ع) در عید نوروز به تخت خلافت نشسته است . از دیگر مراسم مربوط به فرارسیدن عید نوروز علاوه بر افروختن آتش می توان به مراسم رنگ کردن تخم مرغ مراسم قاشق زنی و گوش ایستادن در شب چهار شنبه سوری اشاره کرد که تقریبا در تمام مناطق کردنشین غرب ایران مرسوم است .

مراسم عروسی سنندج

یکی دیگر از مراسم جشن و سرور که به نحو باشکوهی و توام با سرود و رقص و پایکوبی برگزار می شود مراسم مربوط به عروسی و ازدواج است که در مناطق شهری و روستایی استان تقریبا یکسان است و فقط در مناطقی که جمعیت غیر بومی قابل توجهی دارند تحت تاثیر فرهنگ غیر کردی با اندک تفاوتی برگزار می شود . این مراسم شامل نامزدی روباز کردن خریدن لباس عروس عقد کنان تعیین زمان عروسی حنا بندان حمام بردن عروس و شب عروسی است که هر قسمت آن با هلهله شادی و خواندن ترانه و سرود و رقص همراه است . مراسم عروسی بویژه در میان عشایر جلوه ای از رنگارنگی لباس زنان را که مملو از طلب شادی مردم بویژه زنان عشایر است نشان می دهد . عروسی عشایر کردستان نمایشگر فستیوال رنگ لباس و شادی است . یکی از ویژگی های عروسی در بین کردهای عشایر شب نشینی سنتی است که پیش از برگزاری جشن اصلی عروسی ترتیب داده می شود . این شب نشینی ها تا سال های اخیر بسته به بضاعت مالی خانواده های عروس و داماد بین سه تا هفت شب ادامه داشت . اما امروز به دلایلی به یک الی دو شب وگاهی به سه شب یا بیشتر محدود شده است . مقدمات ازدواج پسران ودختران جوان با مجلس خواستگاری و گفتگو بر سر تعیین مهریه و خرید طلا و لباس توسط داماد برای عروس و تعیین تاریخ عقد و عروسی آغاز می شود . بعد از طی این مقدمات مراسمی با عنوان شیرینی خوران بر گزار می شود که طی آن با اعلام نامزدی رسمی دختر و پسر خطبه عقد نیز بین آنان جاری می شود و مراسم عروسی به زمان دیگری موکول میگردد . با نزدیک شدن روز عروسی مجالس شب نشینی از سوی خانواده های دو طرف به طور جداگانه ترتیب می یابد که در آن از کلیه نزدیکان دو خانواده دعوت به عمل می آید. با پایان یافتن شب نشینی روز عروسی فرا می رسد که در این روز نیز ضمن ادامه رقص و پایکوبی و دادن نهار به مهمانان نزدیک عصر داماد در حالی که تعدادی از مهمانان خصوصا دختران و پسران جوان وی را همراهی می کنند به طرف خانه عروس حرکت می کنند و پس از صرف چای وشیرینی و کسب اجازه از والدین عروس وی را به خانه داماد می آورند و در اینجا شادی ونشاط حاضران به اوج خود می رسد . عروس و داماد پس از ورود به محل برگزاری مراسم وارد حلقه رقص شده و طبق یک سنت دیرینه هر یک به نوبت سر چوبی را در دست می گیرند و در حالی که جمع زیادی از دختران و پسران آنان را همراهی می کنند دقایقی به آرامی به پایکوبی می پردازند . با رقص عروس و داماد مبالغ هنگفتی از محل شباش ها نصیب نوازندگان می شود . با پایان یافتن جشن عروسی وپس از گذشت یک هفته . کلیه دعوت شدگان دو طرف به استثنای مردان و پسران در منزل داماد جمع می شوند و با برگزاری مراسم دیگری که گستردگی مراسم شب نشینی و عروسی را ندارد هدایای خود را که عمدتا شامل پول نقد است به عروس و داماد اهدا می کنند . این هدایا که در اصطلاح محلی (هفته) گفته می شود با هدف کمک به تشکیل زندگی جدید زوجهای جوان و جبران هزینه های عروسی آنان ارائه می شود و هرکسی تلاش می کند که هدیه اش ارزشمند تر از هدیه دیگری باشد .

مراسم پیر شهریار سنندج

روستای اورامانات تحت یکی از فضاهای ویژه روستایی کردستان است که علاوه بر زیبایی چشم اندارها به دلیل اجرای همه ساله مراسم بسیار باستانی و حیرت انگیز پیر شهریار قابلیت های ارزشمند جهانگردی دارد . آرامگاه پیر شهریار که به پیر شالیار نیز معروف است از قدسین زرتشتی و زیارتگاه ها و معابد بسیار مورد احترام مردم این ناحیه می باشد. به روایتی پیر شالیار و مراسم آن از یادگارهای دوره پیش از اسلام است . مراسم فوق در اواخر تابستان و به مدت یک هفته انجام می شود . مردم منطقه ابتدا در فصل تابستان گردو های درخت ها را می چینند و خشک می کنند و به منظور استفاده در این مراسم نگهداری می کنند . سپس در زمان انجام مراسم بچه ها به نمایندگی از جانب چند تن از بزرگان منطقه به درب منازل رفته و جهت تهیه آش مخصوص از مردم آرد و گوشت قربانی (گوسفند یا گاو )و مواد لازم دیگر را جمع آوری نموده و در ظروف خالی شده اجناس جمع آوری شده آن ها تعدادی گردو می ریزند . سپس با آرد جمع آوری شده نان می پزند و مقداری از گردو های سائیده شده را با خمیر نان مخلوط می کنند . معمولا خانم ها هر روز به میزان قابل توجهی نان می پزند و در اختیار مردان جهت صرف نهار و شام قرار می دهند . صبح خیلی زود تعدادی از مردان آشپز دیگ ها را روی اجاق ها گذاشته و مقدار زیادی گوشت و سایر موارد داخل آن ها می ریزند و آش مخصوص می پزند و هنگام نهار و شام بین اهالی احسان می کنند. هر روز پس از صرف نهار مردها روی پشت بام وسیع یکی از منازل به رقص های گروهی عرفانی می پردازند . شیوه اجرای این رقص بدین شکل است که کلیه مردها دست ها را به کمر یکدیگر حلقه می کنند و آرام آرام می چرخند و تعدادی ما بین 3 تا 8 نفر نیز در وسط گروه رقص دایره وار می چرخند و مرتبا سرها یشان را تکان می دهند و مو های بلند خودشان را آشفته می کنند و آن قدر این حرکت را تکرار می شود که معمولا چند تایی از آن ها از خود بیخود شده و چاقو قیچی سیخ کباب و … را در بدن خود فرو می کنند . برای این که اشخاص آسیبی به خود نرسانند دیگران جلوی این افراد را به سرعت میگیرند . پس از پایان رقص شب هنگام وارد خانه ای که گویا خانه پیر بوده می شوند و به خواندن اشعاری در وصف پیر می پردازند و آنگاه لنگه کفشی را که در صندوق یکی از اتاق ها است و معتقدند به پیر شالیار تعلق دارد از صندوق در می آورند ودست به دست می دهند و با احترام خاص می بوسند و سپس در صندوق نگهداری می کنند . روز آخر انجام مراسم ماست و نان تهیه می کنند و به صورت گروهی به سمت آرامگاه پیر می روند و به محض ورود به محوطه باز آرامگاه کفش ها را از پا در می آورند وپای برهنه زمین را می بوسند و آنگاه به زیارت پیر مشغول می شوند و دستمال هایی نیز جهت گرفتن حاجت به دیوار ها و درخت های محوطه آرامگاه می آویزند و سپس به خوردن نان و ماست می پردازند و برای خوردن آن تلاش زیاد می نمایند تا از خوردن آن بی بهره نمانند زیرا معتقدند خوردن نان و ماست روز آخر در جوار آرامگاه پیر تبرک است و در درمان بیماری ها نیز موئثر است . غروب همان روز (روز هفتم )مراسم پایان می پذیرد .

رقصهای محلی سنندج

رقص های محلی و بومی این استان هم از نظر مضمون و هم از نظر شکل در خور توجه ویژه است . رقص کردی عمدتا به شکل گروهی است وحرکات فیزیکی موزون و همانگی دلپذیر دارد . معمولا رقص ها کمتر به شکل انفرادی و بیشتر با شرکت زنان و مردان اجرا می شود این رقص همراه با حرکات موزون از محتوا و مضمون خاصی بر خوردار است و نشان دهنده باورها و خصوصیات قومی و فرهنگی مردم کرد است . رقص معروف به جار ماق از عمده ترین رقص های محلی است که امروزه نیز در مواقع خاصی در تمام شهرها و به ویژه در روستا ها و قبایل کوچ نشین به اجرا در می آید . علاوه بر رقص هایی که در مراسم شادی و جشنها اجرا می شود در این استان رقص های ویژه ای نیز وجود دارد که می توان آن ها را رقص های مذهبی و اعتقادی دانست . استان کردستان یکی از مراکز عمده تصوف و عرفان کشور است . در این منطقه فرقه های صوفیه همچون خاکساریه نقشبندیه نعمت اللهی و قادریه هر ساله در روز های معینی مراسم ویژه خود را برگزار می کنند که رقص جز لاینفک آن است .برای نمونه آئین ها رسوم و حال وهوای یک مجلس مربوط به دراویش قادری که از مهم ترین سلسله های تصوف کردستان به حساب می آید در زیر مورد اشاره قرار می گیرد : خانقاه که گاهی تکیه زاویه و رباط نیز گفته می شود محل اجتماع درویشان است. در خانقاه اوراد و اذکار و ریاضات و چله نشینی ها رایج است . در مجالس درویشان معمولا یک نفر قوال یا حتی خود خلیفه ترانه هایی عاشقانه یا عارفانه همراه با دف و نی یا حتی تار می خواند و دراویش حلقه وار برزمین می نشینند و معمولا خاموش و آرام هستند . سر ها به زیر و نفس ها در سینه حبس است و ناگاه درویشی به وجد می آید نعره می زند و خود را پیچ و تاب می دهد . پاره ای دچار رعشه و لرزش می شوند . این شور معمولا به جمع هم سرایت می کند و کم کم تمام حاضران در مجلس به پایکوبی و دست افشانی بر می خیزند .در این مرحله صدای دف و آواز و فریاد به



خرید و دانلود تحقیق در مورد  جزئیاتی پیرامون شهرهای ایران


تحقیق در مورد پیرامون نهضت مانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

به نام خدا

موضوع : تحقیقی پیرامون نهضت مانی

دبیر محترم : سرکارخانم شراره شرفی

اعضای گروه : رعنا صباغ

آزاده غلامی

الهام وارسته

آئین مانی

در قرن سوم میلادی آئین دیگر همگانی یعنی (آئین مانوی) در اطراف مرزهای مشترک ایران و بابل نمایان گردید. مؤسس آن مانی یا مانس نام داشت و نسبش از طرف مادر به اشکانیان (پارتیان) میرسید. نام پدرش تیک (پاتک) یا فوتتق بابک پسر ابوبزرام بود که از همدان به بابل در بین النهرین رفته بود. وی به سال 215 یا 216 میلادی (سال چهارم سلطنت اردوان، آخرین پادشاه اشکانی) در قریه ماردینر در ولایت «مسن» ناحیه نهر کوتاه در بابل باستانی متولد شد. پس از فرا گرفتن علوم متداول زمان خود به آئین مغتسله که یکی از فرقه های گنوسی است و در آن زمان در نواحی بین فرات و دجله ساکن بودند درآمد؛ ولی بعد هنگامی که از ادیان زمان خود مانند زرتشتی و مسیحی و آیین های گنوسی به ویژه مسلک ابن دیصان و مرقیون آگاهی یافت، منکر مذهب مغتسله گردید. مانی آئین زرتشت را مطالعه کرد و خود را مصلح آن شناخت و بقول خودش در سیزده سالگی (سال 228 میلادی) چند بار مکاشفاتی یافت و فرشته ای اسرار جهان را بدو عرضه داشت و سرانجام پس از آغاز دعوت آئین خود در سال 242 میلادی خویش را فارقلیط که مسیح ظهور او را خبر داده بود معرفی کرد. چنانکه در سرودی که به زبان پهلوی سروده گوید:

«من از بابل زمین آمده ام تا ندای دعوت را در همه جهان پراکنده کنم.»

مانی در باب آفرینش می گفت: در آغاز خلقت دو اصل وجود داشته است. یکی نیک و دیگری بد. نور را خالق خیر و تاریکی را خالق شر میدانست و میگفت:

انسان در این میان مختار است به جلوه های دو اصل مذکور، یعنی به بدی: که تیره اندیشی، نادرستی، خودخواهی احمقانه، کشتار، حق کشی و غیره است. یا به نیکی که روشن اندیشی، مهربانی، دوستی، گذشت، اتحاد، صمیمیت، غمخواری دیگران و غیره است توجه و کمک کند. اگر به نیکی توجه کند، رستگار و اگر به بدی عمل کند سرافکنده و معذب خواهد شد. و حاصل آنکه تمایل به نیکی باعث سرافرازی و عروج و بقا و تمایل به بدی سبب اضمحلال و فنای آدمی می گردد. او می گفت: در حقیقت روشنائی و تاریکی، یا نیکی و بدی (یا روح و ماده) هستند که بعلت اصل غیر قابل تغییر سرنوشت سرشت خود مجبورند به مسیر تعیین شده ازلی خویش ادامه دهند. زیرا در اصل:

از نیک و بدی ناید و از بد ثمر نیک                          این گفته مانی است که او گفته به تفکیک   (رفیع)

در این میان فقط انسان است که با تعیین و انتخاب مسیر تمایلی یا مصلحتی خود میتواند به یکی از آن دو راهی که در پیش دارد عمل کند و یا بهتر بگوئیم:

نیکی و بدی دو راه تعیین شده قطعی است و هر انسانی عامل انتخاب و ادامه حرکت آن دو در وجود خود است.

مانی ابتدا پیرو یکی از فرقه های مسیحی ماندائی یا زارئیان بود. این دسته حضرت یحیی را پیغمبر حقیقی میدانست و عیسی را دروغگو می شمرد، با بی همسری و ریاضت در زندگی مخالفت داشت.

مانی پس از مطالعه آئین زرتشت خود را مصلح آن شناخت. هند را سیاحت کرد و با عقاید بودائی آشنا شد، سپس به ایران بازگشت و به تبلیغ دین جدید پرداخت و آن را با ادیان زرتشتی و بودائی و مهری و مسیحی مطابقت داد، ولی تحت تعقیب روحانیان زرتشتی قرار گرفت و محکوم گردید و در سال 276 میلادی در شصت سالگی مصلوب شد.

اصل و مبدأ آئین مانی و علل ظهور آن

پس از سقوط و انقراض دولت اشکانیان و گسترش آئین مسیح که تغییر شکل یافته آئین مهر بود (مشابهت های دینی مسیح با آئین مهر آنقدر زیاد بود و به قدری در ساختن دین مسیح از آئین مهر کمک گرفته شده بود که برای پیروان آئین مهر آسان بود که دین مسیح را بپذیرند؛ بدون اینکه احساس کنند از دین اصلی خود زیاد فاصله گرفته اند:

1. علامت صلیب که خاص آئین مهر بود و بر پیشانی سربازان مهر داغ یا خال کوبی می شد، علامت دین مسیح قرار داده شد. 2. روز یکشنبه که روز خورشید بود بیشتر در اثر تلقین پیروان مهر روز اول هفته مسیحیان شد و آن را روز خدای ما خواندند. (Day of our Lord) 3. روز تولد مهر که در اول زمستان یعنی هنگام بلند شدن روزها پس از رسیدن به کوتاهترین زمان خود بود و روز تولد مهر شناخته می شد، مسیحیان به عنوان روز تولد مسیح شناختند و آن را عید کریسمس یا نوئل خود قرار دادند. 4. مسیح مانند مهر در غار یا (دالان دراز) پا به عرصه وجود می نهد و مانند او از سنگ برخاسته به آسمان میرود. 5. میهمانی مقدس آخرین شام به طوری که در انجیل آمده با شام آخرین شب مهر شباهت دارد. 6. هر دو از مادرانی باکره به وجود می آیند. 7. هیچیک زن نمیگیرند. 8. مهر با کشتن گاو موجب زنده شدن موجودات و تجدید حیات یافتن آنان میگردد و حضرت مسیح نیز مردگان را از گور بر می خیزاند. 9. غسل تعمید در آئین مهر از ضروریات بود و همین امر جزو آداب اصلی مسیحیت گردید. 10. در جزو مراسم و آداب مهر این بود که همه حاضران در خوردن از یک قطعه نان و آب ممزوج با شراب به عنوان هئومه شرکت میکردند و پیروان مسیح نیز در کلیساها نان و شراب میخورند. 11. میترا در پایان جهان به این عالم باز میگردد، تا جهان را پر از عدل و داد کند و اشخاص صالح و درستکار را از اشخاص گناهکار جدا کند و به درستکاران شیر مقدس یعنی هئومه ممزوج با روغن بدهد تا عمر جاوید یابند و حضرت عیسی نیز در پایان جهان به این دنیا باز خواهد گشت. 12. جزو مراسم آئین مهر - ناقوس و روشن کردن شمع هست که هر دو در دین مسیح نیز به چشم میخورد. 13. مهر ایزد عهد و پیمان است، و جالب است که کتاب انجیل را نیز کتاب عهد جدید می نامند.) مغرب زمین دین مسیح را به ایران فرستاد و در مقابل این آئین به مرور در ایالت مرزی ارمنستان و نواحی دیگر بطور کامل بسط و انتشار یافت.

درست در همین زمان بود که دین مانی در ایران به وجود آمد. دین مانی در حقیقت واقع: آئینی است که از ترکیب دین زرتشت و دین مهر و مسیحیت به وجود آمده است، میخواست دینی یگانه و مشترک بین آنها بسازد و اگر این فرض به موفقیت منجر می شد و مورد قبول همه واقع می گردید، خطر بزرگ دو دستگی دین و اختلافات آنها برای همیشه رخت بر می بست.

مانی وقتی به سن 27 رسید (242 میلادی) روزی که شاپور اول تاجگذاری می کرد برای نخستین بار به انتشار دین خود پرداخت. شاپور اول گفتار مانی را پذیرفت و به اتباع خود دستور داد چنان کنند. اینکار بر زرتشتیان سخت ناگوار آمد و موبدان اجتماع کردند تا وی را از این عقیده منصرف سازند. ولی شاپور درخواست آنها را نپذیرفت.

مانی در اثبات عقیده خود کتابهایی چند پرداخت، از جمله کتاب "کنزالاحیاء" است در شرح آنچه در نفس از جهت روشنائی مایه خلاص و از جهت تاریکی مایه فساد است. و در این کتاب افعال نکوهیده را به ظلمت نسبت میدهد. کتاب دیگری دارد بنام "شاپورگان" که نفس رهائی یافته و نفس درآمیخته با اهریمنان و آلوده به کژی را شرح میدهد، و نیز کتابی دارد بنام "الهدی التدبیر" و دوازده انجیل که هر انجیل را به حرفی از حروف تهجی نامیده و نماز را بیان نموده و آنچه باید در خلاص روح بعمل آید توضیح داده است. کتاب دیگر وی "سفرالاسرار" است که آیات و معجزات انبیاء را مورد طعن قرار داده است و بسیاری کتابها و رساله های دیگر.

شاپور مدت ده سال به کیش مانی وفادار ماند، تا اینکه موبد موبدان نزد او رفت و گفت: این مرد دین ترا فاسد کرده است، مرا با او روبرو کن تا با او مناظره و مباحثه کنم. شاپور آنها را روبرو کرد. موبد موبدان در صحبت برتری یافت و شاپور اول از ثنویت دین مانی برگشت و به مذهب زرتشت درآمد. موبدان در صدد قتل مانی برآمدند. مانی ایران را ترک گفت، زیرا شاپور اول او را به کشمیر تبعید کرده بود. وی پس از هند به ترکستان



خرید و دانلود تحقیق در مورد پیرامون نهضت مانی


تحقیق در مورد پیرامون نهضت مانی 18 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

به نام خدا

موضوع : تحقیقی پیرامون نهضت مانی

دبیر محترم : سرکارخانم شراره شرفی

اعضای گروه : رعنا صباغ

آزاده غلامی

الهام وارسته

آئین مانی

در قرن سوم میلادی آئین دیگر همگانی یعنی (آئین مانوی) در اطراف مرزهای مشترک ایران و بابل نمایان گردید. مؤسس آن مانی یا مانس نام داشت و نسبش از طرف مادر به اشکانیان (پارتیان) میرسید. نام پدرش تیک (پاتک) یا فوتتق بابک پسر ابوبزرام بود که از همدان به بابل در بین النهرین رفته بود. وی به سال 215 یا 216 میلادی (سال چهارم سلطنت اردوان، آخرین پادشاه اشکانی) در قریه ماردینر در ولایت «مسن» ناحیه نهر کوتاه در بابل باستانی متولد شد. پس از فرا گرفتن علوم متداول زمان خود به آئین مغتسله که یکی از فرقه های گنوسی است و در آن زمان در نواحی بین فرات و دجله ساکن بودند درآمد؛ ولی بعد هنگامی که از ادیان زمان خود مانند زرتشتی و مسیحی و آیین های گنوسی به ویژه مسلک ابن دیصان و مرقیون آگاهی یافت، منکر مذهب مغتسله گردید. مانی آئین زرتشت را مطالعه کرد و خود را مصلح آن شناخت و بقول خودش در سیزده سالگی (سال 228 میلادی) چند بار مکاشفاتی یافت و فرشته ای اسرار جهان را بدو عرضه داشت و سرانجام پس از آغاز دعوت آئین خود در سال 242 میلادی خویش را فارقلیط که مسیح ظهور او را خبر داده بود معرفی کرد. چنانکه در سرودی که به زبان پهلوی سروده گوید:

«من از بابل زمین آمده ام تا ندای دعوت را در همه جهان پراکنده کنم.»

مانی در باب آفرینش می گفت: در آغاز خلقت دو اصل وجود داشته است. یکی نیک و دیگری بد. نور را خالق خیر و تاریکی را خالق شر میدانست و میگفت:

انسان در این میان مختار است به جلوه های دو اصل مذکور، یعنی به بدی: که تیره اندیشی، نادرستی، خودخواهی احمقانه، کشتار، حق کشی و غیره است. یا به نیکی که روشن اندیشی، مهربانی، دوستی، گذشت، اتحاد، صمیمیت، غمخواری دیگران و غیره است توجه و کمک کند. اگر به نیکی توجه کند، رستگار و اگر به بدی عمل کند سرافکنده و معذب خواهد شد. و حاصل آنکه تمایل به نیکی باعث سرافرازی و عروج و بقا و تمایل به بدی سبب اضمحلال و فنای آدمی می گردد. او می گفت: در حقیقت روشنائی و تاریکی، یا نیکی و بدی (یا روح و ماده) هستند که بعلت اصل غیر قابل تغییر سرنوشت سرشت خود مجبورند به مسیر تعیین شده ازلی خویش ادامه دهند. زیرا در اصل:

از نیک و بدی ناید و از بد ثمر نیک                          این گفته مانی است که او گفته به تفکیک   (رفیع)

در این میان فقط انسان است که با تعیین و انتخاب مسیر تمایلی یا مصلحتی خود میتواند به یکی از آن دو راهی که در پیش دارد عمل کند و یا بهتر بگوئیم:

نیکی و بدی دو راه تعیین شده قطعی است و هر انسانی عامل انتخاب و ادامه حرکت آن دو در وجود خود است.

مانی ابتدا پیرو یکی از فرقه های مسیحی ماندائی یا زارئیان بود. این دسته حضرت یحیی را پیغمبر حقیقی میدانست و عیسی را دروغگو می شمرد، با بی همسری و ریاضت در زندگی مخالفت داشت.

مانی پس از مطالعه آئین زرتشت خود را مصلح آن شناخت. هند را سیاحت کرد و با عقاید بودائی آشنا شد، سپس به ایران بازگشت و به تبلیغ دین جدید پرداخت و آن را با ادیان زرتشتی و بودائی و مهری و مسیحی مطابقت داد، ولی تحت تعقیب روحانیان زرتشتی قرار گرفت و محکوم گردید و در سال 276 میلادی در شصت سالگی مصلوب شد.

اصل و مبدأ آئین مانی و علل ظهور آن

پس از سقوط و انقراض دولت اشکانیان و گسترش آئین مسیح که تغییر شکل یافته آئین مهر بود (مشابهت های دینی مسیح با آئین مهر آنقدر زیاد بود و به قدری در ساختن دین مسیح از آئین مهر کمک گرفته شده بود که برای پیروان آئین مهر آسان بود که دین مسیح را بپذیرند؛ بدون اینکه احساس کنند از دین اصلی خود زیاد فاصله گرفته اند:

1. علامت صلیب که خاص آئین مهر بود و بر پیشانی سربازان مهر داغ یا خال کوبی می شد، علامت دین مسیح قرار داده شد. 2. روز یکشنبه که روز خورشید بود بیشتر در اثر تلقین پیروان مهر روز اول هفته مسیحیان شد و آن را روز خدای ما خواندند. (Day of our Lord) 3. روز تولد مهر که در اول زمستان یعنی هنگام بلند شدن روزها پس از رسیدن به کوتاهترین زمان خود بود و روز تولد مهر شناخته می شد، مسیحیان به عنوان روز تولد مسیح شناختند و آن را عید کریسمس یا نوئل خود قرار دادند. 4. مسیح مانند مهر در غار یا (دالان دراز) پا به عرصه وجود می نهد و مانند او از سنگ برخاسته به آسمان میرود. 5. میهمانی مقدس آخرین شام به طوری که در انجیل آمده با شام آخرین شب مهر شباهت دارد. 6. هر دو از مادرانی باکره به وجود می آیند. 7. هیچیک زن نمیگیرند. 8. مهر با کشتن گاو موجب زنده شدن موجودات و تجدید حیات یافتن آنان میگردد و حضرت مسیح نیز مردگان را از گور بر می خیزاند. 9. غسل تعمید در آئین مهر از ضروریات بود و همین امر جزو آداب اصلی مسیحیت گردید. 10. در جزو مراسم و آداب مهر این بود که همه حاضران در خوردن از یک قطعه نان و آب ممزوج با شراب به عنوان هئومه شرکت میکردند و پیروان مسیح نیز در کلیساها نان و شراب میخورند. 11. میترا در پایان جهان به این عالم باز میگردد، تا جهان را پر از عدل و داد کند و اشخاص صالح و درستکار را از اشخاص گناهکار جدا کند و به درستکاران شیر مقدس یعنی هئومه ممزوج با روغن بدهد تا عمر جاوید یابند و حضرت عیسی نیز در پایان جهان به این دنیا باز خواهد گشت. 12. جزو مراسم آئین مهر - ناقوس و روشن کردن شمع هست که هر دو در دین مسیح نیز به چشم میخورد. 13. مهر ایزد عهد و پیمان است، و جالب است که کتاب انجیل را نیز کتاب عهد جدید می نامند.) مغرب زمین دین مسیح را به ایران فرستاد و در مقابل این آئین به مرور در ایالت مرزی ارمنستان و نواحی دیگر بطور کامل بسط و انتشار یافت.

درست در همین زمان بود که دین مانی در ایران به وجود آمد. دین مانی در حقیقت واقع: آئینی است که از ترکیب دین زرتشت و دین مهر و مسیحیت به وجود آمده است، میخواست دینی یگانه و مشترک بین آنها بسازد و اگر این فرض به موفقیت منجر می شد و مورد قبول همه واقع می گردید، خطر بزرگ دو دستگی دین و اختلافات آنها برای همیشه رخت بر می بست.

مانی وقتی به سن 27 رسید (242 میلادی) روزی که شاپور اول تاجگذاری می کرد برای نخستین بار به انتشار دین خود پرداخت. شاپور اول گفتار مانی را پذیرفت و به اتباع خود دستور داد چنان کنند. اینکار بر زرتشتیان سخت ناگوار آمد و موبدان اجتماع کردند تا وی را از این عقیده منصرف سازند. ولی شاپور درخواست آنها را نپذیرفت.

مانی در اثبات عقیده خود کتابهایی چند پرداخت، از جمله کتاب "کنزالاحیاء" است در شرح آنچه در نفس از جهت روشنائی مایه خلاص و از جهت تاریکی مایه فساد است. و در این کتاب افعال نکوهیده را به ظلمت نسبت میدهد. کتاب دیگری دارد بنام "شاپورگان" که نفس رهائی یافته و نفس درآمیخته با اهریمنان و آلوده به کژی را شرح میدهد، و نیز کتابی دارد بنام "الهدی التدبیر" و دوازده انجیل که هر انجیل را به حرفی از حروف تهجی نامیده و نماز را بیان نموده و آنچه باید در خلاص روح بعمل آید توضیح داده است. کتاب دیگر وی "سفرالاسرار" است که آیات و معجزات انبیاء را مورد طعن قرار داده است و بسیاری کتابها و رساله های دیگر.

شاپور مدت ده سال به کیش مانی وفادار ماند، تا اینکه موبد موبدان نزد او رفت و گفت: این مرد دین ترا فاسد کرده است، مرا با او روبرو کن تا با او مناظره و مباحثه کنم. شاپور آنها را روبرو کرد. موبد موبدان در صحبت برتری یافت و شاپور اول از ثنویت دین مانی برگشت و به مذهب زرتشت درآمد. موبدان در صدد قتل مانی برآمدند. مانی ایران را ترک گفت، زیرا شاپور اول او را به کشمیر تبعید کرده بود. وی پس از هند به ترکستان



خرید و دانلود تحقیق در مورد پیرامون نهضت مانی 18 ص