واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی 12ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی

عشق پدیده ای است که از دیر باز ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. دانشمندان حوزه های گوناگون به نوعی به تحلیل این پدیده در انسان پرداخته اند.مطلبی که در زیر آمده است سعی دارد به طور اجمالی یک سری از فاکتور های روانی را که در ایجاد این حس نقش بازی می کنند را باز شمارد.

معشوق انعکاسی ازعاشق

جستجوی فردی که انعکاسی از ما باشد از شایع ترین تئوری هایی است که به عنوان دلیل انتخاب معشوق بیان می شود. به این مفهوم که در فرد مقابل چیزی که در خودمان نیز وجود دارد، ما را به طرف او جذب می کند. در حقیقت در این نوع عشق انسان در جستجوی "منی دیگر" است. منی که بتواند تصویر مرا چون آیینه در خود انعکاس دهد. منی که برایم آشناست و برایم امنیت به همراه می آورد.

گاهی نیز در جستجوی آیینه ای هستیم که "من ایده آل " را به ما باز گرداند. اگر به عنوان مثال "سخت کوش بودن" جزو ایده آل های ما باشد، اینکه بتوانیم عشق فردی سخت کوش را به خود معطوف کنیم، برایمان تائیدی است از تصویری که می خواهیم از خودمان داشته باشیم.

در حقیقت، ما در این نوع عشق، در جستجوی نگاهی هستیم که ما را در آن تصویری که دوست داریم از خودداشته باشیم تائید کند.هر چه تردید در صحت این تصویراز خود بیشتر باشد، حضور این دیگری به عنوان عاملی اطمینان بخش برای ما حیاتی تر می شود.

البته باید گفت در اغلب عشق ها، به میزانی این بعد به چشم می خورد. هر فردی در رابطه با معشوق تا حدی در جستجوی بازسازی نگاهی است که از خود دارد. نگاه تائید کننده ی دیگری برای ما نمودی است که چقدر با"ایده آل هامان"منطبق هستیم. ولی زمانی که عشق تنها به این جنبه خلاصه شود، می تواند نمودی از شخصیت شکننده فرد عاشق باشد که بدون نگاه مثبت معشوق تمام روانش متزلزل می شود.

یکی دیگر از مشخصاتی که این عشق دارد،ایده آلیزه کردن فرد معشوق است. زیرا که شخص برای اینکه بتواند دیگری را بعنوان آیینه ای که تصویرش را به او باز می گرداند مورد تائید قرار دهد،باید از او در ذهنش شخص "معتبری" بسازد.

معشوق به عنوان موجودی مکمل

در این عشق تفاوت های فرد است که ایجاد کننده ی این احساس کشش بین دو نفر می شود. در اینجا دیگر شخص در جستجوی همتای خود نیست، بلکه در جستجوی کسی است که جایگزین یک سری فقدان های وجودی اش شود. به عنوان مثال فرد منزوی عاشق فردی بسیار اجتماعی می شود.عامل اصلی این کشش یافتن ابعادی است که فرد در خود نمی تواند ایجاد کند. به گفته ی روانشناسان در بسیاری موارد این تفاوت نه تنها می تواند با زمان جذابیتش را از دست بدهد، بلکه بصورت عامل اختلاف طرفین بروز کند. یعنی جنبه هایی که در اول ارتباط عامل اصلی انتخاب فرد بوده اند، به مرور زمان برای فرد عاشق به صورت ضعف هایی غیر قابل تحمل در می آیند تا جایی که می توانند جدایی دو فرد را باعث شوند. به عنوان مثال در نمونه ی بالا اجتماعی بودن فرد به "سبک بودن" یا "فضا گیر بودن" تعبیر شود.

می توان گفت در نوع اول عشق( جستجوی فرد مشابه خود) نیز سیر رابطه می تواند به همین جا ختم شود. یعنی با مرور زمان شخص مقابل انعکاسی می شود از ضعف هایی که فرد درخود تحمل دیدنشان را ندارد و به این صورت عشق کمرنگ تر و کمرنگ تر می شود. زیرا فرد از حضور مداوم کسی که او را پی در پی به یاد ضعف های خودش می اندازد احساس راحتی نمی کند.

برخلاف چیزی که می توانیم تصور کنیم، این دو نوع گرایش( کشش به فرد مشابه و یا متفاوت ) می توانند به طور هم زمان در یک فرد وجود داشته باشد. در حقیقت روان انسان به دلیل پیچیدگی که دارد، قادر است در خود تناقضات بسیاری را جا بدهد. در روانشناسی احساسات متناقض، حضور یکدیگر را همیشه نفی نمی کنند.سیاه و سفید می توانند هم زمان با هم وجود داشته باشند و همین تناقضات هستند که دینامیک روانی ما را باعث می شوند.

روانشناسان معتقدند یک سری از دلایل انتخاب عشقی از ناخود آگاه و بخش دیگرش آگاهانه می باشد.

به عقیده "وینچ"[1]، ما در خیلی مواقع در بخش "خود آگاه ذهن مان" برای انتخاب در جستجوی شباهت های فرد مقابل هستیم."ارزش ها و علائق مشترک"در این انتخاب نقش بازی می کنند. در صورتی که بخش"مکمل" عشق را تا حدود زیادی "ساختار شخصیت" افراد و نیاز های عاطفی و عمیق و در خیلی موارد ناخود آگاه شان عامل می شوند. اساس این نظر وینچ عقاید فروید در این زمینه است. در حقیقت فروید در کتاب "مقدمه ای بر نارسیسیسم"[2]، عنوان می کند که در تجربیات بالینی اش مشاهده نموده است که افراد خود شیفته گرایش زیادی به انتخاب اشخاص وابسته و مطیع دارند.

در حقیقت وینچ در کاری تحقیقی، می خواست صحت و سقم این گفته ی فروید را به محک آزمایش بگذارد. او با استفاده از متدهای آماری(



خرید و دانلود  گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی 12ص


گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی 12ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی

عشق پدیده ای است که از دیر باز ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. دانشمندان حوزه های گوناگون به نوعی به تحلیل این پدیده در انسان پرداخته اند.مطلبی که در زیر آمده است سعی دارد به طور اجمالی یک سری از فاکتور های روانی را که در ایجاد این حس نقش بازی می کنند را باز شمارد.

معشوق انعکاسی ازعاشق

جستجوی فردی که انعکاسی از ما باشد از شایع ترین تئوری هایی است که به عنوان دلیل انتخاب معشوق بیان می شود. به این مفهوم که در فرد مقابل چیزی که در خودمان نیز وجود دارد، ما را به طرف او جذب می کند. در حقیقت در این نوع عشق انسان در جستجوی "منی دیگر" است. منی که بتواند تصویر مرا چون آیینه در خود انعکاس دهد. منی که برایم آشناست و برایم امنیت به همراه می آورد.

گاهی نیز در جستجوی آیینه ای هستیم که "من ایده آل " را به ما باز گرداند. اگر به عنوان مثال "سخت کوش بودن" جزو ایده آل های ما باشد، اینکه بتوانیم عشق فردی سخت کوش را به خود معطوف کنیم، برایمان تائیدی است از تصویری که می خواهیم از خودمان داشته باشیم.

در حقیقت، ما در این نوع عشق، در جستجوی نگاهی هستیم که ما را در آن تصویری که دوست داریم از خودداشته باشیم تائید کند.هر چه تردید در صحت این تصویراز خود بیشتر باشد، حضور این دیگری به عنوان عاملی اطمینان بخش برای ما حیاتی تر می شود.

البته باید گفت در اغلب عشق ها، به میزانی این بعد به چشم می خورد. هر فردی در رابطه با معشوق تا حدی در جستجوی بازسازی نگاهی است که از خود دارد. نگاه تائید کننده ی دیگری برای ما نمودی است که چقدر با"ایده آل هامان"منطبق هستیم. ولی زمانی که عشق تنها به این جنبه خلاصه شود، می تواند نمودی از شخصیت شکننده فرد عاشق باشد که بدون نگاه مثبت معشوق تمام روانش متزلزل می شود.

یکی دیگر از مشخصاتی که این عشق دارد،ایده آلیزه کردن فرد معشوق است. زیرا که شخص برای اینکه بتواند دیگری را بعنوان آیینه ای که تصویرش را به او باز می گرداند مورد تائید قرار دهد،باید از او در ذهنش شخص "معتبری" بسازد.

معشوق به عنوان موجودی مکمل

در این عشق تفاوت های فرد است که ایجاد کننده ی این احساس کشش بین دو نفر می شود. در اینجا دیگر شخص در جستجوی همتای خود نیست، بلکه در جستجوی کسی است که جایگزین یک سری فقدان های وجودی اش شود. به عنوان مثال فرد منزوی عاشق فردی بسیار اجتماعی می شود.عامل اصلی این کشش یافتن ابعادی است که فرد در خود نمی تواند ایجاد کند. به گفته ی روانشناسان در بسیاری موارد این تفاوت نه تنها می تواند با زمان جذابیتش را از دست بدهد، بلکه بصورت عامل اختلاف طرفین بروز کند. یعنی جنبه هایی که در اول ارتباط عامل اصلی انتخاب فرد بوده اند، به مرور زمان برای فرد عاشق به صورت ضعف هایی غیر قابل تحمل در می آیند تا جایی که می توانند جدایی دو فرد را باعث شوند. به عنوان مثال در نمونه ی بالا اجتماعی بودن فرد به "سبک بودن" یا "فضا گیر بودن" تعبیر شود.

می توان گفت در نوع اول عشق( جستجوی فرد مشابه خود) نیز سیر رابطه می تواند به همین جا ختم شود. یعنی با مرور زمان شخص مقابل انعکاسی می شود از ضعف هایی که فرد درخود تحمل دیدنشان را ندارد و به این صورت عشق کمرنگ تر و کمرنگ تر می شود. زیرا فرد از حضور مداوم کسی که او را پی در پی به یاد ضعف های خودش می اندازد احساس راحتی نمی کند.

برخلاف چیزی که می توانیم تصور کنیم، این دو نوع گرایش( کشش به فرد مشابه و یا متفاوت ) می توانند به طور هم زمان در یک فرد وجود داشته باشد. در حقیقت روان انسان به دلیل پیچیدگی که دارد، قادر است در خود تناقضات بسیاری را جا بدهد. در روانشناسی احساسات متناقض، حضور یکدیگر را همیشه نفی نمی کنند.سیاه و سفید می توانند هم زمان با هم وجود داشته باشند و همین تناقضات هستند که دینامیک روانی ما را باعث می شوند.

روانشناسان معتقدند یک سری از دلایل انتخاب عشقی از ناخود آگاه و بخش دیگرش آگاهانه می باشد.

به عقیده "وینچ"[1]، ما در خیلی مواقع در بخش "خود آگاه ذهن مان" برای انتخاب در جستجوی شباهت های فرد مقابل هستیم."ارزش ها و علائق مشترک"در این انتخاب نقش بازی می کنند. در صورتی که بخش"مکمل" عشق را تا حدود زیادی "ساختار شخصیت" افراد و نیاز های عاطفی و عمیق و در خیلی موارد ناخود آگاه شان عامل می شوند. اساس این نظر وینچ عقاید فروید در این زمینه است. در حقیقت فروید در کتاب "مقدمه ای بر نارسیسیسم"[2]، عنوان می کند که در تجربیات بالینی اش مشاهده نموده است که افراد خود شیفته گرایش زیادی به انتخاب اشخاص وابسته و مطیع دارند.

در حقیقت وینچ در کاری تحقیقی، می خواست صحت و سقم این گفته ی فروید را به محک آزمایش بگذارد. او با استفاده از متدهای آماری(



خرید و دانلود  گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی 12ص


گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی 12ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی

عشق پدیده ای است که از دیر باز ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. دانشمندان حوزه های گوناگون به نوعی به تحلیل این پدیده در انسان پرداخته اند.مطلبی که در زیر آمده است سعی دارد به طور اجمالی یک سری از فاکتور های روانی را که در ایجاد این حس نقش بازی می کنند را باز شمارد.

معشوق انعکاسی ازعاشق

جستجوی فردی که انعکاسی از ما باشد از شایع ترین تئوری هایی است که به عنوان دلیل انتخاب معشوق بیان می شود. به این مفهوم که در فرد مقابل چیزی که در خودمان نیز وجود دارد، ما را به طرف او جذب می کند. در حقیقت در این نوع عشق انسان در جستجوی "منی دیگر" است. منی که بتواند تصویر مرا چون آیینه در خود انعکاس دهد. منی که برایم آشناست و برایم امنیت به همراه می آورد.

گاهی نیز در جستجوی آیینه ای هستیم که "من ایده آل " را به ما باز گرداند. اگر به عنوان مثال "سخت کوش بودن" جزو ایده آل های ما باشد، اینکه بتوانیم عشق فردی سخت کوش را به خود معطوف کنیم، برایمان تائیدی است از تصویری که می خواهیم از خودمان داشته باشیم.

در حقیقت، ما در این نوع عشق، در جستجوی نگاهی هستیم که ما را در آن تصویری که دوست داریم از خودداشته باشیم تائید کند.هر چه تردید در صحت این تصویراز خود بیشتر باشد، حضور این دیگری به عنوان عاملی اطمینان بخش برای ما حیاتی تر می شود.

البته باید گفت در اغلب عشق ها، به میزانی این بعد به چشم می خورد. هر فردی در رابطه با معشوق تا حدی در جستجوی بازسازی نگاهی است که از خود دارد. نگاه تائید کننده ی دیگری برای ما نمودی است که چقدر با"ایده آل هامان"منطبق هستیم. ولی زمانی که عشق تنها به این جنبه خلاصه شود، می تواند نمودی از شخصیت شکننده فرد عاشق باشد که بدون نگاه مثبت معشوق تمام روانش متزلزل می شود.

یکی دیگر از مشخصاتی که این عشق دارد،ایده آلیزه کردن فرد معشوق است. زیرا که شخص برای اینکه بتواند دیگری را بعنوان آیینه ای که تصویرش را به او باز می گرداند مورد تائید قرار دهد،باید از او در ذهنش شخص "معتبری" بسازد.

معشوق به عنوان موجودی مکمل

در این عشق تفاوت های فرد است که ایجاد کننده ی این احساس کشش بین دو نفر می شود. در اینجا دیگر شخص در جستجوی همتای خود نیست، بلکه در جستجوی کسی است که جایگزین یک سری فقدان های وجودی اش شود. به عنوان مثال فرد منزوی عاشق فردی بسیار اجتماعی می شود.عامل اصلی این کشش یافتن ابعادی است که فرد در خود نمی تواند ایجاد کند. به گفته ی روانشناسان در بسیاری موارد این تفاوت نه تنها می تواند با زمان جذابیتش را از دست بدهد، بلکه بصورت عامل اختلاف طرفین بروز کند. یعنی جنبه هایی که در اول ارتباط عامل اصلی انتخاب فرد بوده اند، به مرور زمان برای فرد عاشق به صورت ضعف هایی غیر قابل تحمل در می آیند تا جایی که می توانند جدایی دو فرد را باعث شوند. به عنوان مثال در نمونه ی بالا اجتماعی بودن فرد به "سبک بودن" یا "فضا گیر بودن" تعبیر شود.

می توان گفت در نوع اول عشق( جستجوی فرد مشابه خود) نیز سیر رابطه می تواند به همین جا ختم شود. یعنی با مرور زمان شخص مقابل انعکاسی می شود از ضعف هایی که فرد درخود تحمل دیدنشان را ندارد و به این صورت عشق کمرنگ تر و کمرنگ تر می شود. زیرا فرد از حضور مداوم کسی که او را پی در پی به یاد ضعف های خودش می اندازد احساس راحتی نمی کند.

برخلاف چیزی که می توانیم تصور کنیم، این دو نوع گرایش( کشش به فرد مشابه و یا متفاوت ) می توانند به طور هم زمان در یک فرد وجود داشته باشد. در حقیقت روان انسان به دلیل پیچیدگی که دارد، قادر است در خود تناقضات بسیاری را جا بدهد. در روانشناسی احساسات متناقض، حضور یکدیگر را همیشه نفی نمی کنند.سیاه و سفید می توانند هم زمان با هم وجود داشته باشند و همین تناقضات هستند که دینامیک روانی ما را باعث می شوند.

روانشناسان معتقدند یک سری از دلایل انتخاب عشقی از ناخود آگاه و بخش دیگرش آگاهانه می باشد.

به عقیده "وینچ"[1]، ما در خیلی مواقع در بخش "خود آگاه ذهن مان" برای انتخاب در جستجوی شباهت های فرد مقابل هستیم."ارزش ها و علائق مشترک"در این انتخاب نقش بازی می کنند. در صورتی که بخش"مکمل" عشق را تا حدود زیادی "ساختار شخصیت" افراد و نیاز های عاطفی و عمیق و در خیلی موارد ناخود آگاه شان عامل می شوند. اساس این نظر وینچ عقاید فروید در این زمینه است. در حقیقت فروید در کتاب "مقدمه ای بر نارسیسیسم"[2]، عنوان می کند که در تجربیات بالینی اش مشاهده نموده است که افراد خود شیفته گرایش زیادی به انتخاب اشخاص وابسته و مطیع دارند.

در حقیقت وینچ در کاری تحقیقی، می خواست صحت و سقم این گفته ی فروید را به محک آزمایش بگذارد. او با استفاده از متدهای آماری(



خرید و دانلود  گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی 12ص


تحقیق در مورد مؤلفه های گزینش نیروی انسانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 16 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مؤلفه های گزینش نیروی انسانی

چکیده

در این مقاله مؤلفه های اصلی گزینش کارکنان برای شغلهای از پیش تعیین شده ذکر شده است که پس از مصاحبه های مختلف و اطمینان از دارا بودن حداقل شرایط تصدی شغل از پیش تعیین شده، مورد گزینش و انتخاب قرار می‌گیرند.

توضیح : ارائه شده در سومین کنفرانس مدیران منابع انسانی ایران

کلیدواژه : انضباط؛ جمع پذیری؛ مدیریت بحران؛ تسلط؛ نظارت پذیری؛ تطبیق

 

1- مقدمه

از مهمترین وظایف مدیریت منابع انسانی جذب و بکار گیری افرادی است که بهترین بازدهی را در مجموعه کاری داشته باشند. در این راستا اقداماتی صورت می‌گیرد که برای افراد تازه‌وارد با مصاحبه و آزمونهای مختلف از قبیل آزمون مهارت1 و آزمون طبی2 انجام می‌شود تا افرادی که دارای شرایط مطلوب برای شغلهای از پیش تعیین شده هستند مشخص گردند. پس از طی این مراحل مرحله گزینش بسیار سرنوشت‌ساز خواهد بود تا از بین افرادی که تمامی آنها دست کم از حداقل شرایط3 برخوردار هستند مناسبترین گزینه انتخاب شود. در این مقاله مؤلفه‌های گزینش افراد را فارغ از نوع سازمان و تخصص فنی با شرایط کلی و فرا گیر بررسی می‌کنیم.

2- انضباط4

هماهنگی موجود بین افکار؛ گفتار و کردار یک فرد می‌تواند مشخصه‌ای از انضباط وی باشد. هر چه تناسب بیشتری بین این  مؤلفه‌ها برقرار باشد فرد مورد نظر دارای سازماندهی شخصیتی مطلوبتری خواهد بود و بازده بیشتری خواهد داشت.

2-1- تصمیم گیری

مقدار شناخت یک فرد از قابلیتهای خود زمینه‌ای خواهد بود تا در صورت نیاز به تصمیم‌گیری بتواند با ایجاد یک مجموعه اطلاعات – قضاوت درستی را انجام دهد که در صورت بروز این قضاوت از مرحله فکر به عمل منجر به اتخاذ تصمیم خواهد شد لذا لازمه یک تصمیم درست منبع اطلاعات و داشته‌های درست می‌باشد. حال در این شرایط فرآیند تطبیق مسائل ذکر شده با شرایط پیرامونی و اقدام  فرد اهمیت تصمیم گیری را مشخص می‌نماید که در صورت عدم هماهنگی بین افکار و گفتار و افعال شخص پیامد‌های نامطلوبی را برای یک سیستم در بر خواهد داشت.

2-2- هدفمندی

هدفمندی یک فرد در مجموعه نشان‌دهنده وجود برنامه است که حداقل شرط لازم برای یک برنامه وجود طرح و نظم در اجرا می‌باشد. فرد هدفمند شناخت نسبی درستی از مجموعه پیرامونی خود دارد و مقصدی را برای خود مشخص نموده است که با توجه به مسیر انتخابی او می‌تواند از هدف او اطلاع پیدا کرد.  مجموعه اهداف یک فرد  در مسائل گوناگون مهمترین مؤلفه آرمانهای شخص می‌باشد که معمولا منشاء نیاز یا آرزو دارند.

2-3- تحلیلگری

با جمع نمودن شرایط تصمیم گیری و مسائل موجود در هدفمندی نیاز به بررسی موضوع زمان – مکان و موقعیت می‌رسد که در هر شرایط چگونه باید پیش رفت؟ این چگونگی با سازماندهی عوامل مختلف مشخص خواهد شد. انبساط این موضوع در تمام طول برنامه نیاز به تحلیل همیشگی سیستم دارد تا



خرید و دانلود تحقیق در مورد مؤلفه های گزینش نیروی انسانی


تحقیق در مورد معیارهای گزینش همسر در آموزه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 17 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

معیارهای گزینش همسر در آموزه‏های اسلامی

خبرگزاری فارس: پیشوایان معصوم (ع)دستور داده‏اند که هنگام انتخاب همسر، ابتدا وضو بگیرید و دو رکعت نماز بجای آورید و آن‏گاه از خداوند مهربان درخواست نمایید که همسری شایسته که از لحاظ اخلاق و پاکدامنی و نگه‏داری مال و آبروی شوهر و زیبایی و فرزندآوری سرآمد زنان است، نصیب شما گرداند.

مقدمه یکی از مسائل بسیار مهم و اساسی قبل از ازدواج، در نظر گرفتن معیارهایی برای انتخاب همسر است. به جرأت می‏توان گفت بیشترین مشکلاتی که در زندگی مشترک به وجود می‏آید، این است که زن و مرد، همسر مناسب خود را انتخاب نکرده‏اند و پس از چند سال زندگی متوجه می‏شوند این دو مناسب یکدیگر نبوده‏اند. تحقیقات نشان می‏دهد عوامل اصلی طلاق عبارتند از: اعتیاد، دخالت اطرافیان، ناسازگاری، مسائل مالی، فقر فرهنگی و شیوه‏های سنتی انتخاب همسر، که بیشتر متکی بر شانس و تصادف است و به جدائی‏ها دامن می‏زند. انتخاب همسر، سنگ زیربنای یک زندگی موفق است و باید گفت که اکثر شکستها در زندگی مشترک، از بناگذاری نامناسب این سنگ زیرین ناشی می‏شود. این که یک زندگی شیرین پس از مدتی به تلخی و سردی می‏گراید، این دریافت ویرانگر هر یک از زوجین را در متن خود دارد که «ما اصلاً برای هم مناسب نبودیم»، یعنی به این نتیجه می‏رسند که در مرحله «گزینش» اشتباه کرده‏اند.

روانشناسان و متخصصان خانواده معتقدند که هر اندازه زن و مرد قبل از ازدواج، اطلاعات صحیح‏تر و دقیق‏تری نسبت به یکدیگر داشته باشند، بهتر می‏توانند موفقیت و یا شکست زناشویی خود را پیش‏بینی نمایند. بنابراین، این موضوع را نباید ساده انگاشت، بلکه برای آن امر خطیر «انتخاب همسر» لازم است وقت بگذاریم و با دقت و مطالعه کافی، اقدام کنیم. در این راستا روانشناسان و متخصصان خانواده، ناصحان خیراندیش که راهنمایی نسل جوان را وظیفه خود می‏دانند و برای رهایی دختران و پسران جوان از یک زندگی سرد و بی‏روح و یا یک جدایی اجتناب‏ناپذیر، دل می‏سوزانند، آنان را به ریشه‏های مشکلات احتمالی توجه داده‏اند و از این طریق سعی کرده‏اند که اشتباهات را به حداقل ممکن کاهش دهند.

یکی از مهمترین این موارد «انتخاب مناسب همسر» است. قبل از هر چیزی لازم است همسری را که برای زندگی آینده انتخاب می‏کنیم به خوبی بشناسیم. اگر این انتخاب درست و هشیارانه صورت بگیرد، مشکلات بعدی که خواه‏ناخواه در هر زندگی به وجود خواهد آمد، با درایت و گذشت برطرف می‏شود؛ زیرا در صورت انتخاب صحیح، زندگی مشترک بر این باور عمیق تکیه خواهد داشت که «اصل تصمیم در مورد شروع زندگی مشترک و انتخاب همسر، درست بوده است» یعنی پشتوانه زندگی، یک تصمیم درست و منطقی و یک انتخاب آگاهانه بوده است و ستون محکم این زندگی هرگز فرو نخواهد ریخت.

به هر حال، باید توجه داشت که انتخاب همسر، غیر از انتخاب لباس و یا گزینش نوکر و کلفت است؛ زیرا، شخص با انتخاب همسر می‏خواهد شریکی در زندگی خانوادگی برای خود برگزیند؛ شریکی که تا پایان عمر همراه و همراز او باشد و از مصاحبت با او لذت ببرد. می‏خواهد او را شریک مال و زندگی خود و مهم‏تر از همه، محرم اسرار خویش نماید. از این‏رو، عقل سلیم حکم می‏کند که انسان باید درباره همسر آینده‏اش تحقیق کند و از هرگونه عجله‏کاری و اغماض در جوانب قضیه بپرهیزد، ویژگی‏های اخلاقی و روحی همسر مورد انتخاب را بشناسد و بنگرد که چه کسی را برای همسری برمی‏گزیند. ازاین‏رو، مرحله بررسی و شناخت جهت گزینش همسر، اهمیت بسزایی در زندگی انسان دارد؛ زیرا، تجربه نشان داده که بیشتر اختلافات خانواده‏ها و طلاقها و از هم‏پاشیدگی‏ها، منشأ آن شتابزدگی در انتخاب همسر بوده است. بنابراین، پیشوایان معصوم (ع) درباره این امر خطیر و سرنوشت‏ساز دستور داده‏اند که هنگام انتخاب همسر، ابتدا وضو بگیرید و دو رکعت نماز بجای آورید و آن‏گاه از خداوند مهربان درخواست نمایید که همسری شایسته که از لحاظ اخلاق و پاکدامنی و نگه‏داری مال و آبروی شوهر و زیبایی و فرزندآوری سرآمد زنان است، نصیب شما گرداند و سپس به سراغ انتخاب همسر بروید.(1)

این دستور معصوم (ع) بیانگر این است که فکر و اندیشه انسان به تنهایی کافی نیست، بلکه باید در این امر مهم به حق تعالی پناه برد و از او استمداد نمود.

شریعت اسلام برای گزینش همسر معیارها و ضوابطی را معین کرده است که زن و مرد (جوانان) در انتخاب همسر باید آن معیارها را مراعات نمایند. در این نوشتار مختصر سعی شده، اصولی‏ترین معیارها و ملاکهای انتخاب همسر شایسته، به جوانان عزیز معرفی شود تا به گونه‏ای همسر برگزینند که با یکدیگر «همتا» و «متناسب» باشند، تا در زندگی مشترک، روابط فی ما بین همسران بهتر، سالم‏تر، پرجاذبه‏تر، شیرین‏تر و با صفاتر گردد. بزرگان و رهبران دینی ما، صاحبنظران، روانشناسان، متخصصان خانواده، شرایط و ملاکها و ویژگی‏هایی را برای ازدواج موفق توصیه می‏کنند. این توصیه‏ها را می‏توان به دو دسته تقسیم کرد.

شرایط و ویژگی‏های فردی

مهم‏ترین مسائلی که در ازدواج مطرح می‏شود، زمان و سن مناسب و میزان رشد فرد برای ازدواج است. در این‏باره، سه شرط اساسی را به اختصار می‏توان نام برد: شرط اول: بلوغ جسمانی، روانی، عاطفی، اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی، ذهنی، فرهنگی و آرمانی. شرط دوم: داشتن هدف و انگیزه برای ازدواج. شرط سوم: داشتن اطلاعات لازم در مورد انتظارات، تکالیف و وظایف در زندگی زناشویی. معیارها و ملاکهای ازدواج 1ـ ایمان و تقوی (کفو بودن) بدون شک پایبندی به ارزشهای اسلامی، یکی از عوامل مهم خوشبختی در زندگی زناشویی است. ایمان به عنوان یک عامل درونی، افراد را از ارتکاب به اعمال خلافِ انسانی باز می‏دارد. افزون بر این زن و مرد با ایمان و تقوی، از هر جهت برای تربیت فرزندان صالح، شایسته‏ترند. بی‏گمان از مهم‏ترین عوامل پیوند پایدار و ازدواج موفق و زندگی آرام، هم‏شأن بودن زن و مرد است. اسلام به هم‏شأن بودن زوجین در امر خطیر ازدواج تأکید فراوان کرده و با واژه «کفو» از آن یاد کرده است؛ «کفو» در لغت به معنای شبیه و مانند است، در مسئله ازدواج تا حدّی باید از نظر ظاهر و باطن بین زن و مرد شباهت وجود داشته باشد. مهمترین مرحله شباهت، باید در چهره دینداری جلوه کند به این معنا که به فرهنگ پاک حق، مؤمن هم کفو



خرید و دانلود تحقیق در مورد معیارهای گزینش همسر در آموزه