واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره... فلسفه آفرینش انسان از دیدگاه قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

فلسفه آفرینش انسان از دیدگاه قرآن

از جمله آیاتی که فلسفه انسان و جن را بیان می‏کند آیه‏کریمه‏۵۶ از سوره‏ذاریات می‏باشد که می‏فرماید: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون؛ جن و آدمی را نیافریدیم مگر برای عبادت و پرستش کردن».

 

از جمله آیاتی که فلسفه انسان و جن را بیان می‏کند آیه‏کریمه‏۵۶ از سوره‏ذاریات می‏باشد که می‏فرماید: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون؛ جن و آدمی را نیافریدیم مگر برای عبادت و پرستش کردن».

قرآن مجید کتاب زندگی و نسخه‏تکامل و سعادت آدمی است؛(۱) بنابراین به جا و ضروری است سؤال‏های اساسی زندگی از دیدگاه قرآن بررسی و جواب داده شود. یکی از سؤال‏های مهمی که همواره برای انسان مطرح بوده و هست فلسفه آفرینش است که یک سؤال ریشه‏دار و اساسی است و بشر همواره می‏خواسته بداند برای چه آفریده شده است و هدف از زندگی چیست؟

وقتی به قرآن مجید مراجعه می‏کنیم چند دسته از آیات پاسخ سؤال ما هستند که به طور کلی به سه دسته می‏توانیم تقسیم نماییم.

الف) عبادت‏

از جمله آیاتی که فلسفه انسان و جن را بیان می‏کند آیه‏کریمه‏۵۶ از سوره‏ذاریات می‏باشد که می‏فرماید: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون؛ جن و آدمی را نیافریدیم مگر برای عبادت و پرستش کردن». این آیه‏مبارکه به صراحت غرض از آفرینش را عبادت و پرستش حضرت حق جل و علا بیان می‏کند، و عبادت را علت منحصر خلقت جن و انس ذکر می‏کند؛ زیرا جمله در قالب استثناء بعد از نفی می‏باشد که این ساختار در ادبیات عربی مفید حصر است و اختصاص را می‏رساند؛ یعنی علت آفر ینش جن و انس، فقط عبادت می‏باشد. عبادت چیست؟

«یعبدون» از ماده عبادت به معنی اطاعت است؛ در کتب لغت از جمله «قاموس» و «صحاح» عبادت به معنای طاعت معنا شده است؛ مصباح اللغه آن را به معنی خضوع و انقیاد گرفته است؛(۲) در کتاب شریف التحقیق فی کلمات القرآن المجید می‏خوانیم: اصل در ماده‏آن، نهایت تذلل در قبال مولا همراه با اطاعت می‏باشد؛(۳) بنابراین نتیجه می‏گیریم معنای عبادت، اظهار خضوع و ذلّت همراه با فرمانبرداری است.

عبادت به عنوان فلسفه خلقت انسان برای تکامل و نزدیکی به خدای متعال که کمال مطلق است می‏باشد؛ بنابراین عبادت راه و وسیله است. برای رسیدن به کمال نه اینکه هدف نهایی و غایهٔ الغایات باشد بلکه هدف مقدّمی است و چون راه نزدیک شدن به کمال مطلق فقط یکی است و آن ه مان خط مستقیم است لذا فرمود فقط برای عبادت خلق کردم(۴) و در سوره «یس» فرمود صراط مستقیم عبادت خداست؛(۵) راه فقط یکی است و آن هم طریق عبادت و بندگی خداست.

● غفلت اکثریت‏

در سوره‏اعراف می‏فرماید: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِ‏ّ وَالإِْنس» سؤال می‏شود چرا اکثر جن و انس به جهنّم می روند؟ چرا اکثریت دنبال غرض اصلی نیستند؟ مگر نه این است که خداجویی فطری بوده و دین مطابق فطرت آدمی است. کما این‏که می‏فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُون؛(۶) پس رو سوی دین حق کن در حالی که ثابت و استوار بر آن هستی این سرشتی است که خدا مردم را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی‏نیست این است آیین استوار ولی اکثر مردم نمی‏دانند

جواب: حرکت در مسیر کمال و غرض اصلی منوط به شناخت و تصدیق مطلوبیت آن است؛ امّا چون اکثریت کمال حقیقی را نمی‏شناسند و لذت رسیدن به آن را درک نمی‏کنند؛ لذا در صدد آن بر نمی‏آیند. هر چند یک امر فطری است؛ امّا نیاز به بیداری و توجّه دارد و در اکثر مردم نیازم ند راهنمایی و بیدار کردن است کما این‏که یکی از وظایف انبیاء الهی(ع) بیدار کردن فطرت آدمی است: «تا این‏که بخواهند عهد فطری او را ادا کنند و نعمت فراموش شده او را بیادشان آورند.»(۷)

به قول حضرت امام(ره) گرچه نقشِ انسانی مفطور به توحید است امّا در اول و شروع زندگی با تمایلات نفسانیه و شهوات حیوانیه نشو و نمو می‏کند و اگر انسان خود را تربیت نکند غرق در حیوانیت شده و هیچ یک از معارف الهیه در او بروز نمی‏کند و انوار فطری خاموش می‏شود.( ۸)

بنابراین انس بیشتر با مادیات و اعتبارات انسان را از فطرت الهی خود غافل می‏نماید و اثر این غفلت راه جهنّم را می‏پیماید. حال ممکن است این سؤال مطرح شود که چرا خدای متعال این غرایز حیوانی و مادی را در نهاد آدمی قرار داده است، بطوری که اکثریت را از هدف اصلی باز داشته است؟

در جواب به این سؤال توجّه به دو نکته در مورد کمال انسان لازم می‏باشد؛

۱) یکی این‏که ارزش کمال انسان به اختیاری بودن آن است و سرِّ این که می‏تواند از ملائکه سبقت گیرد همین مختار بودن در طی مسیر کمال است و لازمه‏اختیار و انتخاب، وجود راهها، کششها و انگیزه‏ها ی مختلف است و اگر آدمی فقط یک گرایش می‏داشت و آن هم کشش به سوی خدای متعال، دیگر نمی‏توانست انتخابگر باشد و حال آن‏که خصیصه و امتیاز اصلی انسان اختیار اوست؛ بنابراین ضرورت دارد تا کششهایی در جهت مخالف عبادت و بندگی هم در او باشد تا خود یک طرف را انتخاب ن موده و حرکت نماید.



خرید و دانلود تحقیق درباره... فلسفه آفرینش انسان از دیدگاه قرآن


تحقیق درباره... فلسفه آفرینش

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

فلسفه آفرینش

با تأمل و تفکر در عالم هستی، در می یابیم که جهان آفرینش بر اساس حساب و نظم دقیق خلق شده است. و وجود همبستگی و نظم در میان موجودات عالم، خودگواهی است بر وجود پرودگار دانا و توانا و حکیم و علیم و عادل و بصیر، و نیز دلیلی است بر این مدّعا که در آفرینش عالم هدف حکیمانه ای در کار بوده است. قرآن کریم با قاطعیّت در این باره سخن می‌گوید : "ما آسمان و زمین را و هر آنچه میان ایندو است، بیهوده نیافریدیم. و این گمان کسانی است که کافرند."(1) "آیا گمان کردید که شما را بیهوده آفریدیم، و به سوی ما باز نخواهید گشت."(2) سؤال اینست که غرض و هدف از آفرینش چیست؟ آیا هدف سودی است که عاید خالق می شود، و یا سودی است که به مخلوق تعلق می گیرد؟ از آنجا که خداوند سرچشمة هستی و خیرات است، پس بی نیاز مطلق بوده، کمبودی ندارد، که بخواهد از طریق آفرینش آن را جبران کند؛ بلکه این موجوداتند که به او نیازمندند. قرآن می فرماید : "ای مردم شما به خدا محتاجید و خدا از شما بی نیاز است."(3) از اینرو از آفرینش عالم و آدم، قطعاً سودی عاید خداوند نخواهد شد، بلکه انتقال از عالم نیستی به عالم هستی و یا از عدم به وجود، و برخورداری از نِعَم و الطاف و رحمت الهی، خود سودی است که آفریده‌ها،‌از آفرینش نصیبشان شده است. در واقع خلقت عالم هستی، تجلی و ظهور رحمت پروردگار است؛ آنچه را که امکان وجود داشت خلق کرد، و به هر موجودی آنچه را که لازمه بقایش بود، عطا کرد. (وجود گوناگونی و اختلاف و فراوانی غیر قابل تصور موجود ات عالم، گواه مطلب فوق است.) و نیز آفرینش کل عالم را مقدمه ای برای خلقت آدم قرار داد. یعنی کل موجودات را به خاطر انسان آفرید. از اینرو ابتدا آسمان و زمین و آنچه را که در میان آنها قرار دارد، خلق کرد، و در آخر کار موجودی به نام انسان، مجهز به نیروی عقل و اراده و شعور و استعدادهای گوناگون،‌ آفرید. و زمین را پرورشگاهی برای رشد و تربیت و خودسازی، و در نهایت کسب کمال او قرار داد، و راه و رسم زندگی را از طریق پیامبران به او آموخته، و او را دعوت به عبادت و بندگی خود کرد،(4) تا از طریق بندگی و عبادت و اطاعت پروردگار، به کمال مطلوب برسد. و لایق مقام قُرب الهی گردد. که خود نیاز به توضیح دارد. مُراد از بندگی و عبادت خداوند،‌نهایت تسلیم در برابر ذات پاک او، و اطاعت بی قید وشرط از دستورات و فرامین او در همة احوال است. عبادت و بندگی واقعی آنست که انسان جز به خدا نیندیشد، جز در راه او گام برندارد، و هر چه را غیر اوست، فراموش کند، حتی خویشتن خویش‌را. و این هدف نهایی آفرینش است، نزدیکتر شدن هر چه بیشتر به خدا، و دور شدن هر چه بیشتر، از هرآنچه غیر اوست. و اینها همه طی مراحل مختلف، پرهیز از گناه، پیروی نکردن از وسوسه های شیطانی و هوای نفس، و در عوض تعلیم و تربیت و تهذیب نفس، حاصل می گردد. آنگاه چنین انسانی است که لیاقت جانشینی خداوند را در زمین می تواند از آن خود کند. چنان که قرآن می فرماید : "وَ هُوَالَّذی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ الْاَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فیِ ما آتاکُمْ"(5) "او کسی است که شما را جانشینان (نمایندگان خود) خود در زمین قرار داد، و بعضی را بر بعضی برتری داد، تا شما را به آنچه در اختیارتان قرار داده، بیازماید." طبق این آیه شریفه، خداوند باید موجودی را خلق کند، که نشان دهندة صفات و کمالات او باشد، زیرا این موجود باید نمایندة خدا روی زمین باشد. و در میان آفریده ها، تنها انسان است که می تواند این ویژگی را دارا باشد، تنها انسان است که شایستگی مقام خلافت و جانشینی پروردگار عالم را دارد. همانگونه که قبلاً ذکر گردید انسان را مجهز به نیروی عقل و شعور و اختیار و استعداد های گوناگون آفرید، و زمین را محل رشد و تربیت و کسب کمالات او قرار داد. آنگاه به تناسب درجه ایمان و کسب کمالات، او را مورد آزمایش و امتحان قرار می دهد، تا از این طریق استعدادهای درونیش شکوفا گردد. عمل به دستورات دین، تحمّل سختیها و صبر در مصیبتها، خود داری از انجام گناهان، و نیز شکر نعمتهای الهی، همه و همه علاوه بر اینک به نزدیکتر شدن هر چه بیشتر انسان به خدا کمک می کند، خود طریقی است برای امتحان و آزمایش انسان. با این همه، آفرینش او را به زندگی زمینی ختم نکرد، بلکه حیات دنیا را مقدمه ای برای ورود به جهان آخرت، که جایگاه اصلی اوست، قرارداد، جایگاهی که مرگ و نیستی در آن راه ندارد، و انسان تا ابد زنده و جاوید خواهد بود، در بهشت و یا در دوزخ، بستگی به نوع عملکرد و نتیجة آزمایش او در دنیا دارد. منابع و مآخذ: 1. سوره مبارکة ص/آیه 27 2. سوره مبارکة مؤمنون/آیه 115 3. سوره مبارکة فاطر/آیه 15 4. سوره مبارکة ذاریات/آیه 51 5. سوره مبارکة انعام/آیه 165 6. فسلفه آفرینش انسان و سعادت واقعی او، ترجمه زین العابدین قربانی

یک عده از مجهولات است که انسان از نخستین روزهای پیدایش و زندگی خود با شعور خدادادی خواه ناخواه به وجود آنها پی برده و با غریزه کنجکاوی که دارد حل آنها را از خود خواسته و از خود می پرسد آیا جهان هستی خدای آفریننده ای دارد؟ در صورتی که آفریننده ای در کار باشد غرض وی از آفرینش چیست؟ چگونه می توان آن هدف را شناخت؟ آیا هدف آفرینش انسان در راستای هدف آفرینش جهان هستی بررسی می شود و یا اینکه باید به طور جداگانه ارزیابی گردد؟ آنگاه که مشخص شود که هدفی در پشت و در ورای آفرینش نهفته است آیا در این صورت نسبت به ما وظیفه و تکلیفی هست؟ و ... از این رو سئوال هایی از این دست که تحت عنوان فلسفه آفرینش مورد بحث قرار می گیرد از سئوال های اساسی انسان است که قدمت آنها به آغاز تفکر او باز می گردد. بدیهی است که به هر یک از سئوالات فوق جواب مثبت داده شود یک سلسله پرسش های فرعی مربوط به مشخصات مورد سئوال و چگونگی وجود او و آثار و لوازم تحقق وی پیش خواهد آمد که چنان که گفته شد نهاد خدادادی انسان نگران و خواهان حل منطقی و قطعی آنهاست. و نیز بدیهی است که مسئله مورد سئوال یکی از ابتدایی ترین و عمده ترین مسایلی است که مورد توجه فطرت انسانی بوده نهاد انسان نیازمندی خود را به حل منطقی و قطعی آن در اولین وهله زندگی درک می نماید. بدین جهت پاسخی که به این سئوال داده می شود بسیار حائز اهمیت است؟ زیرا از سویی ارضا کننده میل حقیقت طلبی انسان از سویی دیگر و مهمترتعیین کننده روش زندگی اوست. انسان که چند صباحی در این عالم زندگی می کند به طور طبیعی خواستار آنست که بیشترین بهره را از آن ببرد. سئوال اساسی دقیقا در همین جا رخ می نمایاند که چگونه می توان بیشترین بهره را از حیات برد. از این رو اگر ما نگاهی اجمالی به سخنان اندیشمندان در این زمینه بیندازیم پی به اهمیت این سئوال خواهیم برد و البته این گفتنی است که این سئوال تنها مربوط به انسان های متفکر نمی شود بلکه طرح آن برای هر انسانی که دغدغه پاسخگویی به سئوالات درونی خود را دارد و در پی دستیابی به حقیقت است میسر است. به طور مثال اگر ما به ادبیات نگاهی داشته باشیم با انواع متفاوت از ابیات برخورد می نماییم که هدف آن بیان فلسفه آفرینش است: روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چراغ غافل از احوال دل خویشتنم    مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا    یا چه بوده ست مراد وی از این ساختنم    از کجا آمده ام ، آمدنم بهر چه بود    به کجا می روم آخر ننمایی وطنم    یا زرتشت در اوستا این گونه از فلسفه آفرینش سخن به میان آورده است:    شود که با این نیایش ها همیشه از نعمت راستی و اندیشه پاک برخوردار گردم ای آفریننده بزرگ و دانا از راه فرد و بینش والهام، راز پدید آمدن آفرینش را از روز ازل به من بیاموز تا حقیقت را به مردم جهان آشکار سازم    سانتهیلر در مقدمه علم الاخلاق از ارسطو چنین نقل می کند:”آن کس با خود به مبارزه برخاسته است که نمی خواهد بداند از کجا آمده و چیست آن ایده ال مقدس که بایستی نفس خود را برای رسیدن به آن ایده ال تربیت نماید.”    خیام هم این گونه از معمای آفرینش سخن می گوید:



خرید و دانلود تحقیق درباره... فلسفه آفرینش


تحقیق در مورد هدف و فلسفه آفرینش چیست

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 1 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

هدف و فلسفه آفرینش چیست ؟

در رابطه‌ با هدف‌ آفرینش‌ ابتدا باید دید مقصود از هدف‌ چیست‌؟ اشتباهی‌ که‌ معمولا در این‌ رابطه‌ رخ‌ می‌دهد قیاس‌کردن‌ افعال‌ الهی‌ با کنش‌های‌ انسانی‌ است‌. هدف‌ در افعال‌ بشری‌ معمولا غایت‌ فاعل‌ است‌؛ یعنی‌، کنشگر بر اساس‌ نقص‌ ونیازی‌ که‌ در خود می‌یابد فعالیتی‌ را آغاز می‌کند و هدفش‌ رفع‌ آن‌ نقص‌ و تأمین‌ نیاز خویش‌ است‌. اما در مورد افعال‌ الهی‌، هدف‌به‌ این‌ معنا معقول‌ نیست‌؛ زیرا او کمال‌ مطلق‌ است‌ و او را نقصی‌ نیست‌ تا با انجام‌ چیزی‌، آن‌ نقص‌ را برطرف‌ سازد.  در این‌رابطه‌ گفتنی‌ است‌ که‌ :

          1 ـ افعال‌ الهی‌ هدفمند است‌، به‌ این‌ معنا که‌ کنش‌های‌ او حکیمانه‌ است‌ و غایت‌ افعال‌ او غایات‌ فعل‌ است‌ نه‌ فاعل‌.مقصود از هدف‌ در این‌ جا سرانجامی‌ است‌ که‌ آفریده‌های‌ او بدان‌ می‌رسند و آن‌ اتصال‌ به‌ منبع‌ لایزال‌ هستی‌ و فنای‌ در کمال‌مطلق‌ است‌ و به‌ قول‌ مولوی‌: چون‌ قطره‌ای‌ که‌ در دریا افتد و دریا شود. در این‌ جا باز این‌ پرسش‌ رخ‌ می‌نماید که‌ چه‌ لزومی‌داشت‌ خداوند جهانی‌ را بیافریند و به‌ چنان‌ سرانجام‌ مبارکی‌ برساند؟ پاسخ‌ آن‌ است‌ که‌ نیازی‌ وجود نداشت‌، لیکن‌ حکمت‌اعم‌ از نیاز است‌. یعنی‌؛ چنان‌ نیست‌ که‌ سابق‌ بر هر کاری‌ حتما باید نیازی‌ باشد. چنین‌ برداشتی‌ از مقایسه‌ افعال‌ الهی‌ باکنش‌های‌ بشری‌ که‌ موجودی‌ سراپا نیاز است‌ و همواره‌ در جست‌ و جوی‌ تأمین‌ احتیاجات‌ خویش‌ می‌باشد، ناشی‌ شده‌ است‌.

          یک‌ عمل‌ می‌تواند حکیمانه‌ باشد در صورتی‌ که‌ نتایجی‌ خوب‌ و ارزشمند به‌ بار آورد. هرچند این‌ نتایج‌ به‌ فاعل‌ برنگردد،بلکه‌ به‌ فعل‌ و آفریده‌ بازگشت‌ نماید.

          2 ـ منظور از خلقت‌، شناخته‌ شدن‌ خداو عبادت‌ او است‌. در این‌ صورت‌ چیزی‌ به‌ خدا افزوده‌ نمی‌شود و نقصی‌ از اوبرطرف‌ نمی‌گردد. بلکه‌ کمال‌ نهایی‌ بندگان‌ در شناخت‌ و عبودیت‌ پروردگار است‌. در واقع‌ این‌ جا همان‌ غایت‌ خلقت‌ - که‌کمال‌ است‌ - آمده‌ ولی‌ از طریق‌ ذکر سبب‌ که‌ همان‌ خداشناسی‌ و خداپرستی‌ است‌. بنابراین‌ با شناخت‌ خدا و بندگی‌ او، چیزی‌به‌ خدا اضافه‌ نمی‌شود. بلکه‌ بندگان‌ به‌ کمال‌ نهایی‌ می‌رسند، همان‌ کمالاتی‌ که‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ آن‌ خلق‌ شده‌ و آرمانی‌ برتر از آن‌مقصود نیست‌.

          3 ـ آفرینش‌ مقتضای‌ فیاضیت‌ مطلقه‌ الهی‌ است‌. در این‌ رابطه‌ باید ابتدا درک‌ فلسفی‌ درستی‌ از وجود و هستی‌ داشته‌ باشیم ‌و سپس‌ به‌ تبیین‌ رابطه‌ آن‌ با فیاضیت‌ مطلقه‌ الهی‌ بپردازیم‌:

          1) در چشم‌انداز و تحلیل‌ فلسفی‌ وجود ، عین‌ خیر و کمال‌ است‌ و عدم ،‌ شر. بنابر این‌ وجود بنفسه‌ خیر و کمال‌، و بهتر از نیستی‌ است‌.

          2) خداوند واجب‌ الوجود بالذات‌ و واجب‌ من‌ جمیع‌ الجهات‌ است‌. یعنی‌، همه‌ کمالات‌ وجودی‌ را به‌ طور مطلق‌ داراست‌، بلکه‌ عین‌ همه‌آنهاست‌. و از هرگونه‌ نقص‌، کاستی‌ و عیبی‌ پیراسته‌ است‌.

          3) از جمله‌ کمالات‌ مطلقه‌ الهی‌، فیاضیت‌ علی‌ الاطلاق‌ است‌. درک‌ این‌ ویژگی‌ و پیامدهای‌ آن‌ در فهم‌ مسأله‌ نقش‌ جدی‌ و اساسی دارد. در این‌ جا باید مفهوم‌ فیاضیت‌ را به‌ درستی‌ فهم‌ کرد. برای‌ فیاضیت‌ لااقل‌ دو معنا می‌توان‌ به‌ دست‌ آورد:

          الف‌) اعطای‌ وجود به‌ هر چیزی‌ که‌ امکان‌ وجود دارد. با توجه‌ به‌ این‌ که‌ وجود خیر است‌، اگر چیزی‌ امکان‌ هست‌ شدن‌داشته‌ باشد و به‌ او افاضه‌ وجود نشود، خارج‌ از دو صورت‌ نیست‌: یا فاعلی‌ توانا وجود ندارد که‌ به‌ آن‌ هستی‌ دهد، و یا فاعل‌توانمندی‌ هست‌ که‌ از افاضه‌ وجود خودداری‌ کرده‌ است‌. هر دو در مورد خداوند محال‌ است‌. زیرا: اولا، خداوند قدرت‌ و توان‌افاضه‌ وجود به‌ هر ممکن‌ الوجودی‌ را دارد. ثانیا، خودداری‌ از افاضه‌ وجود، با توجه‌ به‌ خیر بودن‌ وجود، بخل‌ است‌ و بخل‌خلاف‌ فیاضیت‌ مطلقه‌ الهی‌ است‌.

          ب‌ ) شرایط‌ کمالات‌ برتر را برای‌ امور موجود فراهم‌ ساختن‌. این‌ نیز چیزی‌ است‌ که‌ خداوند در نظام‌ هستی‌ قرار داده‌ وجریان‌ هستی‌ را به‌ سمت‌ کمال‌ نهایی‌ به‌ جریان‌ انداخته‌ و تمام‌ شرایط‌ کمال‌ را برای‌ موجودات‌ فراهم‌ ساخته‌ است‌. البته‌ کمال‌در غیر انسان‌، به‌ نحو غیر اختیاری‌ و در مورد انسان‌ اختیاری‌ است‌ و خداوند همه‌ لوازم‌ آن‌ را فراهم‌ کرده‌ است‌. اما دنباله‌ سؤال‌این‌ است‌ که‌ آیا خدا مجبور است‌ جهان‌ را بیافریند تا فیاض‌ باشد؟ پاسخ‌ آن‌ است‌ که‌ او مجبور نیست‌. بدین‌ معنا که‌ هیچ‌ عاملی‌او را وادار به‌ آن‌ نمی‌کند. در عین‌ حال‌ لازمه‌ فیاضیت‌ این‌ است‌. یعنی‌، اگر نکند فیاض‌ نیست‌. به‌ عبارت‌ دیگر رابطه‌ فیاضیت‌ وخودداری‌ از خلقت‌ و کمال‌ بخشیدن‌ به‌ هستی‌ رابطه‌ تناقض‌ است‌. از این‌ رو میرداماد می‌فرماید: «از خدا واجب‌ است‌، نه‌ بر اوکه‌ بیافریند و کمال‌ ببخشد».



خرید و دانلود تحقیق در مورد هدف و فلسفه آفرینش چیست


زیبایی های آفرینش

زیبایی های آفرینش

زیبایی های آفرینش

 

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحات: 2

 

 

 

 

زیبایی های آفرینش

ابرها و ریزش باران

باران، یکی از نعمت‏های بزرگ پروردگار است که به وسیله ابرها در بسیاری از نقاط زمین فرو می‏ریزد. در اثر همین برکات آسمانی است که رودها، چشمه‏ها، سدها ودریاها پر آب می‏شود و زندگی موجودات در زمین ادامه می‏یابد. در خطبه‏ای از امیرمؤمنان درباره چگونگی شکل‏گیری ابرها و ریزش باران می‏خوانیم: «خداوند، ابرهایی را آفرید تا قسمت‏های مرده زمین احیا شود و گیاهان رنگارنگ بروید. پس قطعات بزرگ و پراکنده ابرها را به هم پیوست تا سخت به حرکت درآمدند و با به هم خوردن ابرها، برق‏ها درخشیدن گرفت و از درخشندگی ابرهای سفیدِ کوه پیکر و متراکم چیزی کاسته نشد. بعد، ابرها را پی در پی فرستاد تا زمین را احاطه کردند و بادها، شیر باران را از ابرها دوشیدند و به شدت به زمین فرو ریختند. ابرها هم پایین آمده سینه بر زمین ساییدند و آن‏چه بر پشت داشتند، فرو ریختند و در این حال، در بخش‏های بی‏گیاه زمین، انواع گیاهان رویید و در دامن کوه‏ها سبزه‏ها پدید آمد .



خرید و دانلود زیبایی های آفرینش


تحقیق در مورد آفرینش

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .DOC : 

 

« انسان و آفرینش او »

موضوع تربیت انسان است و اگر هدف ساختن و بعمل آوردن او باشد ضروری است به کشف و شناخت او اقدام گردد . باید بدانیم او کیست و برچه اساس آفریده شده دارای چه جوانب و ابعادی است ؟ چه استعدادهائی دارد ؟ تمایلات فطری او کدامند ؟ ……

شناخت انسان گام اول تربیت اوست ، بدون آن هیچ هدف و برنامه ای را نمیتوان دنبال کرد این امر مخصوصاً باید به موقع صورت گیرد از آن بابت که اگر سن انسان بالا رود امکان اصلاح و سازندگی او بسیار دشوار خواهد شد .

دراین معرفی ما به این مساله توجه داریم که او کیست ؟ آفرینش او برچه اساس است ؟ طبیعت انسانی او دارای چه نقطه های مثبت یا منفی است ؟ سیر او به کدام سو و جهت است ؟ آیا تعهد ووظیفه ای برای او مطرح است .یا نه ؟

انسان چیست ؟

همه مکاتب چه مادی چه عرفانی تصوری از انسان دارند که برآن اساس او را معرفی کرده اند . با این تفاوت که مادیون او را چون دیگر موجودات زنده ای دانسته اند که دارای غریزه ، مراحل رشد و نمو، تمایلات و رغبتها ، تحرک و پویائی ، و بالاخره حدی و محدودیتی است . ولی عرفا علاوه براین جهات او را دارای روح الهی و مقام خلیفه الهی ذکر کرده اند . او موجودی اندیشمند ، ناطق ، عاقل ، ابزار ساز ، جویای کمال ، اجتماعی و سیاسی است ، که رفتارش درگروه تغییر میکند . به لحاظ اصل خلقت جاهل است ولی میتواند چیزی بیاموزد و با این تفاوت که برخلاف حیوان قادر است آموخته های خود را به دیگران منتقل نماید .

درجنبه ، آموزندگی نه از طریق القاء بلکه از طریق تلقین ، مطالعه ، تدبیر ، تفکر و تعقل ، عبرت آموزی نیز میتواند به پیش رود ضمن آنکه قادر به تزکیه خویش و آراستن خود از آلودگیها و حرکت براساس اهداف و است . جنبه های غریزی در او کمتر از حیوانات است ولی قدرت یادگیری او از حیوانات بیشتر است .

آفرینش انسان

انسان از بزرگترین معجزات آفرینش است بخصوص از آن بابت که نه فرشته است ، نه شیطان و نه حیوان ولی در سیر حرکت خود فرشته میتواند شود و حتی بالاتر از او ، شیطانی بعمل آید و در مواردی حتی از حیوان نیز پست تر گردد .

آفرینش انسان براساس :

حق است واین تنها ویژگی انسان نیست ، بلکه همه پدیده ها این چنین آفریده شده اند .

هدف و طرح و نقشه است و سرسری و تصادفی آفریده نشده .

قدر و اندازه و حساب است نه بی حساب و دور از تعادل .

کرامت است بحدی که میتوان گفت حتی واجد کرامت و شرافت ذاتی است .

فضیلت است نسبت به بسیاری از آفریده های خداوندی .

حسن است و زیبائی است در خلقت .

او پدیده از دو موجود و دارای منشاء خاکی است که ریشه علوی دارد . روح خدا در او دمیده شده است – خلقتش توام با رنج و گذشته از مراحل گوناگون است که سرانجام بصورت انسانی کامل درمیآید .

ابعاد وجودی انسان

انسان به ظاهر یک موجود است ولی دارای ابعاد وجودی متعدد و جلوه ای از جهان عظیم و پردامنه با همه وسعت آن است .

ابعاد وجودیش آنچنان متنوع و گوناگون و با دیگران در فرق و تغییر است که او را با هیچیک از انسان ها درعین شباهت ظاهر شبیه نمیتوان دانست . و وجود این تنوع در وجود ، و تفاوت بادیگران خود نعمتی برای تکامل و سببی برای تعارف و الفت است .

همه ابعاد وجودی او نیاز به پرورش دارند . آنچنان که نمیتوان رشد یک بعدی را بدون رشد بعدی دیگر مورد نظر و قرار داد . و تربیت نمیتواند از هیچ بعدی غافل باشد . عظمت وجودی و آفرینش او خود سبب و انگیزه این توجه باید باشد و رکن اساسی کار هر مربی توجه به این جنبه است .

طبیعت انسانی او .

طبیعت انسانی انسان از نظر جهان بینی های گوناگون متفاوت معرفی شده و ما را توان آن نیست که دراین بحث به همه آن جوانب اشاره کنیم . ما دراین قسمت تنها به جهان بینی اسلامی آنهم براساس آیات قرآن توجه کرده و گمان ما این است که با ذکر این جنبه ها از دیگر مسائل و مکاتب بی نیاز باشیم .

الف : درجنبه های ضعف و نفی :

آیات متعدد قرآن نشان میدهند که انسان :

ضعیف و ناتوان آفریده شده (28 – نساء )

بسیار ستمگر و نادان است (72 – احزاب )

شتابکار و عجول است ( 11- اسراء )

بسیار ستمکار و کفران کننده است (34 – ابراهیم )

بسیار مال دوست است (20 – فجر )

فردی است بسیار بیتاب (20 – معارج )

اگر مستغنی شود طغیان میکند (6- علق )

تنگ چشم است وممسک (12 –یونس )

اگر بدبختی به او رسد زود نومید میشود (83 – اسراء )

حریص و آزمند است (19 – معارج )

کافر نعمت و ناسپاس است (67 – اسراء )

بدنبال جارو جنجال است (54- کهف )

بخل و امساک همراه اوست (128 – نساء )

بسیار نومیده شونده است (49 – فضلت )

دربرابر خیر بسیار منع کننده است (21 – معارج )

تنها در سختیها یاد خدا میکند (33- روم )

ازترس کمبود انفاق نمیکند (100 – اسراء )

دردوستی مال و ثروت عجیب علاقمند است (8- عادیات )

و بالاخره دائماً درحال خسران و زیان است (1- عصر ) و …….

ب- درجنبه قدرت و طلب :

او موجودی است که از یگانه باریتعالی هست شده و موجودیت گرفته و به خدای تعالی بازگشت میکند . دارای روح الهی است ، در احسن تقویم آفریده شده ، مورد کرامت و بزرگداشت خداست . خلیفه خداوند درروی زمین است .



خرید و دانلود تحقیق در مورد آفرینش