لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
اسراف در اموال و مواد مفید زندگی
درباره ممنوعیت اسرافگری آیاتی متعدد در قرآن آمده است و از آن جمله:
اِنَّ الله لا یَهْدی مَنْ هُوَ مُسْرِف کَذَّابً.
(قطعاَ،خداوند کسی را که اسراف کننده و دروغ گو است هدایت نمی کند).
کُلُوا وَاسْرَبُوا وَلا تُسْرِفُوا
(بخورید وبیا شامید و اسراف نکنید.)
وَلا تُسْرِفوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ
(و اسراف نکنید ،زیرا قطعاً خداوند اسراف کنندگان را دوست نمی دارد)
وَلا تُطیعُوا اَمْرَ الْمُسْرِفینَ.
(و امر اسراف کنندگان را اطاعت نکنید)
وَ اِنَّ الْمُسرِفینَ هُمْ اَصْحابُ النَّارِ
(و قطعاً اسراف کنندگان در آتش اند)
اِنَّ الْمُبَذِرینَ کانُوا اِخْوانَ الْشَّیاطینِ
(قطعاً اسراف کنندگان برادر شیاطین هستند)
اسراف عامل اخلال گر همه شئون اقتصادی و اجتماعی در آن هنگام که اسراف گری در جامعه رواج پیدا می کند،خود کالمگان سود پرست به بهانه آزادی برای ایجاد کالا های تجملی که تنها برای اشباع هوسرانی ما به درد می خورد ،با ایجاد تقاضا های مصنوعی دست به انواع گوناگون از تبلیغات و عرضه آن نوع کالا ها می زنند و به دنبال آن بخش های گوناگون به وجود می آورند .چون به قول ارسطو: سوداگران هیچ حدو مرزی برای سود پرستی خود نمی شناسند ،دست به افزودن بخشهای تولید آن کالا ها می برند ،در نتیجه هم موادی را که باالقوه می توانند در خدمت ابعاد اصیل ضروری انسانها شکل به گیرند،تباه می سازند و هم خسارتها و اختلالات منحرف کننده را به حیات مردم وارد می سازند. هم تلا طمها و دگر گونیها موثر در وضع کار و بها و سود و مزد در تولید کالاهایی که مربوط به نیازمندیهای حیاتی انسانها است،به وجود می آورند. هیچ می دانید رواج اسراف گری در جامعه چه نتیجه ای را به بار می آورد؟ نتیجه اسراف گری به طور قطع و بدون استثناء اینست که گروهی از انسانها حیات خود را مستهلک می سازند و انرژیهای مغزی و عضلانی خود را در مقابل مزدی که زندگی ضروری آنها را تأمین نماید ،صرف می کنند،تا گروه اسراف گر محصول حیات آنها را در ازای هوا و هوس حیوانی شان مصرف نمایند.
اسراف پدیده ایست که در دو شکل می تواند جامعه را به تباهی به کشاند: یکی از این دو روش عبارت است از بطر (طغیانگری بوسیله ثروت)شکل دوم عبارت است از ترف (خود کامگی در مستهلک ساختن مال).
شکل اول در قرآن چنین آمده است:«وَ کُمْ اَهْلَکْنا مِنْ قَریَّهِ بِطَرتْ مَعیشَتِها»
(و چه بسیار جوامعی را که بوسیله ثروت ،طغیانگری می کردند ،هلاک ساختیم)
منشأ طغیان به وسیله ثروت ،ناشی از اینست که دارنده ثروت نمی داند که رکن حیات مادی انسانها کار و کالائی است ئکه به وجود می آورند و می خواهند حیات خود را به وسیله آنها تأمین نمایند. یا میدانند ولی قدرت طلبی او نمی گذارد ،مطابق درک خود درباره مسائل حیات مردم ،عمل نماید، در نتیجه مال و ثروت را در اخلال به عدالت اجتماعی به کار می اندازد.پس در حقیقت چنین شخصی نخست اسراف گر می شود ،سپس به طغیانگری آغاز می کند. شکل دوم ترف (خود کامگی در مستهلک ساختن مال ،در آیات متعددی از قرآن ،نابودی جوامع را به ترف مستند می دارد از آن جمله: (چه بسیار جوامعی که مردمانشان ستمکار بودند،در هم شکستیم و سپس از آنان گروهی دیگر به وجود آوردیم و هنگامی که مردم ستمکار بلای شکننده را که ما برای آنان فرستاده بودیم،احساس کردند،پای به فرا گذاشتند .(به آنان گفتیم )فرار مکنید و برگردید به همانجا که در تباه کردن مال،خود کامگی ها کرده اید،به مسکن های خویش،باشد که به مسئول قرار به گیرید. آنان گفتند:وای بر ما ،برما،ما به طور قطع از ستمکاران بوده ایم.آنان به پشیمانی و وای وای گفتن مشغول بودند،که ما آنان را درو کرده و در مرگ خاموش نمودیم. (و ما آسمان و زمین و آنچه را که در میان آنهاست در حال بازی نیافریده ایم).
«وَ اِذا اَرَدْنا اَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةًاَمَرْنا مترفیها ففسقوا فیها فحق علیها القول فدمرنا ها تدمیراً».
(و هنگامی که به خواهیم جامعه ای را هلاک کنیم او امر و دستورات نجات بخش را به وسیله پیامبران و عقل و وجدانبه اغنیای خود کامه آن آبادی ابلاغ می کنیم،آنان در آن جامعه از امر او منحرف می شوند(یا در آن او امر منحرف می ورزند). قول نابود کردن آنان به علت انحراف خود کامگان برای آن جامعه تحقق پیدا می کند و نابود شان می سازیم). توضیح- آیه شماره 7 که پیش از آیه فوق مطرح کردیم،مسیر علیت خود کامگی در تباه کردن مال را بر مجرای قانون دائمی مشیت الهی توضیح می دهد: ستمکاری و تباهی کردن مال،جامعه را به نابودی می کشاند،زیرا ضد قوانین جهان هستی و حیات انسانها است. پس معنای ستمکاری و خودکامگی در تباه ساختن مال در حقیقت به بازی گرفتن قوانین جهان هستی و حیات انسانهاست که جلوه گاه مشیت خداوندی می باشند،در صورتی که آسمان و زمین آنچه در آنهاست
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
روش جلوگیری از اسراف و کاهش ضایعات
محمد زارعی امین
مشهد مقدس، بنیاد پژوهشهای اسلامی، گروه کلام و فلسفه
چکیده
اسراف عبارتست از خرج کردن مال بسیار در غرض کوچک، یا تجاوز از حدّ که در آیات و روایاتی فروان از این کار نهی شده است.
راههای پیشگیری از اتلاف و اسراف
تعیین حدود مالکیت و مشترکات که در اسلام اطلاق می شود به آبها، زمین و متعلقاتش از قبیل معادن، جنگلها و مراتع، انفال و غیره …
تعیین شیوه های بهره برداری
سهم صاحبان تولید
اولویت منافع جامعه بر فرد
حرمت اتلاف و ضمانت جبران
عدم اکل مال به باطل
نظارت دقیق حاکم اسلامی
اطلاعات و آمار دقیق از نیازهای اجتماعی و مقدار تولید.
مقدمه
موضوع اتلاف و اسراف موضوع مهمی است که با پیدایش انسان همواره در زندگی فردی و اجتماعی مطرح بوده است و این خود نشانگر اهمیت موضوع و ارتباط با حیات انسانیت و عدالت اجتماعی است و بسیاری از اختلالات در زندگی انسان از قبیل فقر تبعیض و جنگ ها با این موضوع مرتبط است و در تمام امور مادی و معنوی انسان مصداق دارد و در نظر همه عقلاء اتلاف و اسراف منابع، چیزی زشت شمرده شده و مبارزه همگانی با این بیماری صورت گرفته است ولی میزان موفقیت این مبارزه بستگی دارد به نوع بینش و شناخت انسان از جهان و نوع جهان بینی انسان، به هر میزانی که جهان بینی دقیقتر باشد و ارتباط انسان و جهان را بهتر توضیح دهد انسان در مبارزه با این موضوع موفقیت بهتری بدست خواهد آورد.
باید اعتراف کرد جهان بینی که اسلام برای انسان عرضه داشته است بهترین شناخت است که موافق فطرت انسان نه اینکه از برون بر او تحمیل شده باشد بلکه کتاب تشریع را بر کتاب تکوین تطبیق داده است و در این مقاله سعی شده است که موضوع اسراف و اتلاف منابع به عنوان کلی و راههای پیشگیری آن به نحو اختصار بیان شود.
اسراف و معانی لغوی آن
اسراف در کلام لغویین شامل معانی فراوانی است که ملا احمد نراقی در کتاب ارزنده خویش عوائد الایام ص 634 آورده است که از آن جمله است: اغفال، جهل، نادانی، خطا، تبذیر، ضدالقصد و ….
ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشری متوفای 538 در اساس البلاغه ص 209 اسراف را از حد تجاوز کردن، افراط و زیاده روی دانسته است.
علی اکبر دهخدا نیز در کتاب با ارزش لغتنامه خویش معانی مختلفی را آورده است. اسراف عبارت از خرج کردن مال بسیار زیاد است در غرض کوچک. یا به معنای تجاوز کردن از حدّ معمول و یا خرج کردن چیزی در محل خود زیاده از حدّ لازم و تبذیر خرج کردن چیزی است در غیرمحل.
لغتنامه دهخدا 4: 2283
و مضمون این معانی در صحاح جوهری، در قاموس فیروزآبادی و در مجمع البحرین طریحی آمده است.
الصحاح 4: 1373، القاموس المحیط 3/156، مجمع البحرین 69:5
اسراف در قرآن
در اسلام حرمت اسراف از ضروریات بشمار می آید و کتاب و سنت بر حرمت آن تأکید دارد و اجماع قطعی در بین علماء و فقها بر آن وجود دارد. قرآن کریم در آیات فراوانی از اسراف نهی کرده است:
سورة اعراف 7: 31 «کلو واشربوا و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین»
استفاده از نعمتهای الهی در حد لازم نیکو، ولی زیاده روی حرام و انسانهایی که از حدّ تجاوز می کنند خداوند آنها را دوست ندارد.
سورة بنی اسرائیل 27 – 26 می فرماید: «ولا تبذر تبذیراً انّ المبذّرین کانوا إخوان الشاطین»
آنان که ثروت و منابع اقتصادی را در غیرمحل صرف می کنند برادران شیطانند.
سورة شعراء می فرماید: «و لا تطیعوا امرالمسرفین»
پیروی از مسرفین را نهی کرده است و به فرمایش علامه طباطبائی در المیزان ج 8: 82 افراط و تفریط اجتماع انسان را تهدید می کند و موجب فساد در زمین می گردد.
اسراف و اتلاف در روایات
امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه می فرماید: «أن اعطاء المال فی غیر حقّه تبذیر و اسراف» (الدّلیل علی نهج البلاغه 886)
خرج کردن مال در غیر جائیکه باید خرج شود تبذیر و اسراف است.
امام صادق (ع) می فرماید: «إن السرف یورث الفقر و إن القصد یورث الغنی»
کافی 4: 53. وسایل 15. 258
اسراف را علت فقر و میانه روی را سبب غنی و آباد شدن کشور دانسته است.
در روایات دیگر از امام صادق (ع): «إن مع الاسراف قلّه البرکه»: اسراف برکت را از بین می برد.
و در روایت دیگر اسراف کننده از کسانی شمرده شده که دعای او مستجاب نمی شود و خداوند به او خطاب می کند: «اَلم اَمرک بالاقتصاد» کافی 4: 56، الوسائل: 261: 15
اسلام و منابع ملی
مالکیت منابع طبیعی: حق مالکیت بر زمین در صدر اسلام بر مبنای عقیده و تلاش در راه تحقق آن بدست آمده و حقوق و مالکیت مسلمانها و غیر مسلمانهایی که سر جنگ با مسلمین نداشتند محترم شمرده می شود و توزیع اولیه، ثروت به نفع عموم می باشد. اسلام تمام آبهای سطحی و زیرزمینی را جزء مشترکات قرار داده و معادن و جنگلها و مراتع و دریاها از انفال و مشترکات محسوب می شوند.
اولویت منافع جامعه بر فرد
علاوه بر حقوق یاد شده پیامبر بزرگوار اسلام، ضوابطی را اعلام داشت که مصلحت جامعه را هنگام تعارض با منافع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
اسراف نکردن آب سخت نیست:
اسراف به عنوان یکی از بزرگترین گناه ها در دین ها الهی شناخته می شود به طوری که قرآن نیز به آن اشاره های بسیار زیادی کرده است و همچنین برای ان عواقب بسیار خطرناکی نیز بیان شده است که می توان به مواردی چون دوری از محبت خدا (اعراف آیه 31 و انعام آیه 141) و نیز سستی و ضعف در رسیدن به موفقیت در حوزه های مختلف زندگی اشاره کرد. (آل عمران آیه 147) چنان که اسراف در حوزه اقتصادی موجب اتلاف منابع ثروت می شود و رفاه فردی و عمومی جامعه را با خطر مواجه می سازد.
در میان اسراف ها یبشتر به اسراف نکردن آب و میوه و غذا اشاره شده است و ما نیز باید آن ها را بیشتر مورد توجه قرار دهیم. از همین رو در ادامه به راه هایی برای جلوگیری کردن از این اسراف ها اشاره می کنیم.
آب:
آب یکی از مهمترین مواردی است که باید به آن توجه داشته باشیم چرا که این مایه حیات برای ما بسیار مهم است و البته با هدر دادن آن خودمان را شرایط خطرناکی قرار می دهیم. راه های بسیار زیادی برای جلوگیری از اسراف آب وجود دارد که به سادترین آن ها اشاره می کنیم.
*برای شست وشوی ظروف و لباس ها اگر می خواهید از ماشین های لباس شویی و ظرف شویی استفاده کنید حتما در خاطر داشته باشید که بهتر است تا آن ها را به طور کامل پر کنید چرا که این وسیله ها برای شستشوی یک لباس یا تعداد بسیاری لباس و ظرف به یک میزان آب مصرف می کنند، پس بهتر است از آبی که در حال مصرف است بیشترین استفاده را داشته باشیم.
*استحمام کردن یکی از آن مواردی است که بسیار باعث هدر رفتن آب می شود. سعی کنید برای استحمام یک لگن بزرک را پر از آب کنید و با استفاده از آن خودتان را بشورید. این کار باعث می شود تا موظف شوید تا از آب کمتری استفاده کنید و آب کمتری نیز هدر می رود.
*از شیرهای هوشمند استفاده کنید. این شیرها شاید قیمت های زیادی داشته باشند اما مقدار بسیار زیادی از هدر رفتن آب جلوگیری می کنند. از قیمت های زیاد آن ها نترسید چرا که پس ازچند ماه که قبض آبتان کمتر آمد بیشتر به این خریدتان افتخار می کنید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
اسراف و تاثیر آن بر جامعه
اسراف
تعریف لغوی: اسراف از ریشه سرف یعنی تجاوز کردن و از حدّ گذشتن در هر کاری که انسان انجام میدهد.[1]
تعریف اصطلاحی: کلمه اسراف به معنای خارج شدن از حدّ اعتدال و تجاوز از حدّ در هر عملی است که انسان انجام میدهد. هر چند که به گفته راغب غالباٌ در مورد پول خرج کر دن استعمال میشود.[2]
کلمه اسراف کلمه بسیار جامعی است که هر گونه زیاده روی در کمیّت و کیفیّت و بیهوده گرایی و اتلاف و مانند آن را شامل میشود.[3]
مقدمه
دین مقدس اسلام بهرهبردارى مشروع از نعمتهاى الهى و زیباییهاى زندگى را مباح و روا و اسراف و زیادهروى را حرام و ناروا مىداند و این بدان جهت است که مسلمان به تناسب امکانات و توانایى و کارآیى خود، در برابر جامعه مسؤولیت دارد. در این صورت فرد اسرافکار قهرا از اجراى مسؤولیت و تعهدات اجتماعى خود بازمىماند و از این رهگذر بر پیکر جامعه ضربه مىزند.
قرآن مجید این حقیقت را در ضمن مباحث اجتماعى در قالبهایى زیبا بیان مىکند و با هشدار به پیروان خود مىفرماید: (و انفقوا فى سبیل الله ولاتلقوا بایدیکم الى التهلکة) (۱) یعنى در راه خدا انفاق کنید و با دستهاى خود، خود را به هلاکت و نابودى نیفکنید. از این آیه شریفه چنین استفاده مىشود که اگر مال در راه خدا و به سود جامعه و رفع نیازمندیهاى مردم مصرف نشود سرنوشت آن جامعه و ملتبه هلاکت و سقوط مىانجامد.
صرفنظر از اهمیتخوددارى از اسراف و تبذیر در دین از نظر موقعیتخاص کشور اسلامى که در محاصره حکومتهاى سلطهگر قرار گرفته اگر ما بتوانیم تجملات زندگى را حذف کنیم و رعایت اقتصاد و میانهروى را در همه حال مدنظر و برنامه عمل قرار دهیم، به استقلال کشور کمک کردهایم و به پیروزى نهایى نزدیکتر شدهایم. در نتیجه این شعار را در اقصى نقاط عالم و دنیاى اسلام و بالاخص ایران اسلامى اعلام کردهایم که ما از تنگناهاى اقتصادى نمىهراسیم و قدرت آن را داریم که روى پاى خود بایستیم و به هیچ قدرتى جز خداوند متعال متکى نیستیم.
مفهوم اسراف
راغب اصفهانى مىگوید: «السرف تجاوز الحد فى کل فعل یفعله الانسان» (۲) اسراف به معنى تجاوز از حد و معیار در هر کارى است که از انسان سر بزند، گرچه استعمال آن در موارد زیادهروى در انفاق مال بیشتر است و گاهى به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زمانى هم به چگونگى بذل مال و مورد آن اطلاق مىشود. اما بنا به مفهوم سخن راغب و روح معنى «کل فعل» و بر پایه شواهد فراوان در قرآن و حدیث، اسراف به هر گونه تجاوزکارى و زیادهروى گفته مىشود و در هر حال اسراف عملى است ممنوع و محکوم، و مورد خشم و انزجار خداوند متعال است و از آن به شدت منع شده است.
خداوند در سوره اعراف مىفرماید: «کلوا واشربوا ولاتسرفوا انه لایحب المسرفین» (۳) بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.
آثار سوء اسراف
الف) زیانهاى فردى
اسرافکار، علاوه بر زیانهاى اقتصادى که بر جامعه و ملت تحمیل مىکند، براى خود نیز زیانهاى جبرانناپذیرى به بار مىآورد:
۱ - خشم الهى; اسرافکار چون تعادل و توازن اقتصادى جامعه را برهم مىزند، از رحمتخدا بدور و گرفتار خشم خدا مىشود، همانگونه که در قرآن مجید آمده است: «انه لایحب المسرفین» (۴۶) خداوند اسرافکاران را دوست نمىدارد، و امام صادق(ع) فرمود: «ان السرف امر یبغضه الله» (۴۷) اسراف مورد غضب خداست.
۲ - محرومیت از هدایت; خداى متعال که همواره درهاى رحمتش بر بندگان گشوده استخود را «غافر الذنب و قابل التوب» (۴۸) معرفى کرده است لکن نسبتبه اسرافکاران مىفرماید: «ان الله لا یهدى من هو مسرف کذاب» (۴۹) همانا خداوند کسى را که اسرافکار و دروغگوست هدایت نمىکند.
۳ - فقر; روشنترین اثر اقتصادى اسراف، فقر است، زیرا که اسرافکار در اثر مصرف نارواى خود هم جامعه را به ورطه فقر مىکشاند و هم خود دچار فقر مىشود. لذا یکى از راههاى مبارزه اسلام با فقر و محرومیت ایجاد هماهنگى اقتصادى و ریشهکن ساختن اسراف است. حضرت على(ع) مىفرمایند: «القصد مثراة و السرف متواة» (۵۰) اقتصاد و میانهروى باعث توانگرى و اسراف و ولخرجى مایه فقر و تنگدستى است. و نیز فرمود: «سبب الفقر اسراف» (۵۱) ولخرجى عامل فقر است.
۴ - هلاکت; اسراف از هر نوعى که باشد انسان را به نابودى مىکشد. قرآن مجید این حقیقت را چنین بیان مىفرماید: «ما به وعدههایى که به انبیاء و اولیا دادیم وفا کردیم و سپس آنها را با هر که اراده کردیم نجات دادیم، اما مسرفان و ستمگران را هلاک کردیم» (۵۲) و نیز حضرت على(ع) مىفرماید: «کثرة السرف تدمر» (۵۳) اسرافکارى زیاد انسان را به هلاکت مىکشاند.
۵ - کیفر اخروى; کیفر کسانى که از حدود الهى تجاوز کرده و اوامر و نواهى خدا را نادیده گرفته باشند، تنها فقر و تنگدستى در دنیا نیستبلکه عذاب اخروى نیز در انتظار آنان است. قرآن مجید در اینباره مىفرماید: «و کذلک نجزى من اسرف و لم یؤمن بآیات ربه ولعذاب الآخرة اشد و ابقى» این چنین جزا مىدهیم کسى را که اسراف کند و ایمان به آیات پروردگارش نیاورد، عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است، و در جاى دیگر مىفرماید: «و ان المسرفین هم اصحاب النار» براستى که مسرفان اهل دوزخند. به این ترتیب معلوم است که وضع افرادى که در مسیر باطل و هرزگیها دچار اسراف مىشوند چه خواهد بود!
ب) زیانهاى اجتماعى اسراف
البته از نظر اسلام، هر کس مالک حاصل کار و دسترنجخود - با رعایتحدود شرعى - مىباشد ولى انسان نمىتواند به بهانه این که مالک مالى است هر طور که بخواهد آن را صرف و خرج کند بلکه دو شرط اساسى دارد: یکى بهرهگیرى براى خود و دیگرى بهرهدادن به دیگران و تعطیل اینها دو صورت مىتواند داشته باشد:
۱ - ثروتاندوزى و تکاثر که نه خود از آن بهرهمند شود و نه دیگران.
۲ - صرف مال در راه هوا و هوس و اسرافکارى، که هر دو ممنوع و داراى پیامدهایى به شرح زیر مىباشند:
۱) حقناشناسى، وجدان هر انسانى این مطلب را پذیراست که در برابر هر احسانى باید تشکر کرد و اخلاق اجتماعى نیز حکم مىکند که در مقابل هر نیکى باید حقشناس و سپاسگزار باشیم، از احسان و نیکى پدر و مادر، استاد و معلم تا خالق مهربان.
«لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابى لشدید» (۵۴) اگر شکر نعمت را بجا آورید، فزونى دهیم و اگر کفران نعمت کنید مجازاتم شدید است.
۲ - تزلزل و سستى، انسانهاى معتدل در فراز و نشیبهاى زندگى هرگز نمىلغزند ولى افراد اسرافکار که ولخرجى و مصرفزدگى تمام ابعاد زندگیشان را فراگرفته چون روحیه مقاومت ندارند، شکستخورده و متزلزل خواهند بود.
۳ - کاهش تولید، جامعه مصرفى رفتهرفته قدرت تولید را از دست مىدهد و براى تامین مایحتاج خود به بیگانه روى مىآورد. این مطلبى است که در دوران حکومت طاغوت براى همه ثابتشده و نیاز به توضیح ندارد.
۴ - سقوط اخلاقى، ولخرجى و ریختوپاشهاى نابجا و بىمورد، انسان را از مسیر صحیح بیرون آورده و به ورطه هولناک فساد و تباهى مىکشاند، انسان اسرافکار گاهى به مرحلهاى مىرسد که به هر پستى تن مىدهد; رشوه مىگیرد، دروغ مىگوید، ربا مىخورد، به عناوین مختلف، عفت و شخصیتخود را از دست داده و سرانجام کارش به رسوایى مىکشد.
کیفر کسانى که از حدود الهى تجاوز کرده و اوامر و نواهى خدا را نادیده گرفته باشند، تنها فقر و تنگدستى در دنیا یستبلکه عذاب اخروى نیز در انتظار آنان است.
۵ - ضعف ایمان، اسرافکارى آدمى را از راه اعتدال خارج مىکند و به سستى ایمان و ضعف عقیده مىکشاند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 1 صفحه
قسمتی از متن .docx :
اسراف
معنای حد وسط در اسراف
مفهوم «حدّ وسط» که دو طرف آن، افراط و تفریط است، مفهومی نسبی است که به اختلاف اشخاص، زمان و مکان فرق میکند. از کلمات فقها برمیآید هر کاری که غرض عقلایی به آن تعلّق گرفته باشد اسراف نیست؛ به این معنا که خروج از حدّ اعتدال در آن جا مصداق پیدا نمیکند؛ آن چنان که از نظر عقلا، با صرف مال در موارد ناشایست، اسراف مصداق پیدا میکند. [۲] تعداد واژه اسراف در قرآن
واژه اسراف و مشتقات آنکه جمعاً ۲۳ بار در قرآن بهکار رفته، مفهومی گسترده داردتوضیح واژه اسراف
اسراف هرگونه تجاوز از حدّ اعتدال و گرایش به افراط یا تفریط را در برمیگیردازاینرو برخی با تقسیم این معنای عام، «اسراف» را درخصوص زیادهروی و «سرف» را تنها در مفهوم «کوتاهی» بهکار بردهاند.البته این واژه در همه موارد، شامل کوتاهی از حدّ اعتدال نمیشود و بیشتر در زیاده روی ظهور دارد، بدین جهت بسیاری آن را مرادفِ افراط، و متضادّ تقصیر و «تقتیر» که به معنای تضییق و بخل است دانستهاند. ← قوام مقابل اسراف افزون بر موارد پیشین، از واژه «قوام» (حد وسط و اعتدال) نیز در قرآن یاد شده است، [۱۳]که مرز تعیین اسراف به شمار میرود و تشخیص آن برعهده عقل، شرع یا عرف است. چون اسراف همواره با نوعی زیادهروی و گاه کوتاهی ملازم و در همه مصادیق آن به نحوی سرپیچی از فرمانهای الهی نمایان است ، با فساد ارتباط مستقیم دارد [۱۸] [۱۹]، زیرا بر هم زدن حالت تعادل در هر امری، موجب فساد در آن میشود. بر همین اساس، اسراف را که نابود کننده امکانات و داراییهای گوناگون انسان است، با سُرفه (کرمی که درختان را میخورد و از درون میپوساند) همریشه دانستهاند. ارتباط بین اسراف و رذائل دیگر
افزون بر این، بررسی موارد کاربرد اسراف در قرآن نشان میدهد که بین آن و دیگر مفاهیم فراگیر و کلیدی، در محدوده ضد ارزشها چون کفر، ظلم، فسق و... ارتباط عمیق مفهومی و پیوند گسترده مصداقی برقرار است. [۲۶] [۲۷] اسراف و تبذیر
بین اسراف و تبذیر ارتباط و تفاوتی هست. ← ارتباط بین اسراف و تبذیر مفهوم تبذیر و مشتقاتش در ارتباط نزدیک معنایی با اسراف است. این واژه و مشتقاتش که سه بار و در دو آیه متوالی آمده در لغت به معنای تباه ساختن اموال است. که از دور ریختن یا پاشیدن بذر در مکانی نامساعد و به روشی نادرست به استعاره گرفته شده و همیشه با نوعی پاشیدگی، بینظمی و بیبرنامگی همراه است.