واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره ی آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام 24 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام(3)

 

از جمله سنن و آداب آن حضرت در امر نظافت و نزاهت

آداب آن جناب در سفر

روایاتى در باره آداب حضرتش در پوشاک و متعلقات آن

آداب آن حضرت در خوردنی ها و آشامیدنى‏ها

از جمله سنن و آداب آن حضرت در امر نظافت و نزاهت

1- و از جمله سنن و آداب آن حضرت در امر نظافت و نزاهت یکى این است که آن حضرت بنا به نقل صاحب کتاب مکارم الاخلاق وقتى مى‏خواست موى سر و محاسن شریف خود را بشوید با سدر مى‏شست. (58)

2- و در جعفریات به سند خود از جعفر بن محمد از آباى گرامش از على(ع) نقل کرده که فرمود: رسول خدا(ص) همیشه موى خود را شانه می زد و اغلب با آب شانه مى‏کرد و مى‏فرمود: آب براى خوشبو کردن مؤمن کافى است. (59)

3- و در کافى به سند خود از ابى عبدالله (ع) نقل کرده که فرمود: یکى از سنت‏ها گرفتن ناخن ها است.

4- و در فقیه مى‏گوید: روایت شده که یکى از سنت‏ها، دفن کردن مو و ناخن و خون است. (60)

5- و نیز به سند خود از محمد بن مسلم نقل مى‏کند که از حضرت ابى جعفر از خضاب پرسید، آن جناب فرمود: رسول خدا(ص) همواره خضاب می کرد. (61)

6- و در کتاب مکارم است که رسول خدا(ص) همواره روغن به بدن خود مى‏مالید. (62)

7- و در فقیه مى‏گوید: على(ع) فرموده: ازاله موى زیر بغل بوى بد را از انسان زایل مى‏سازد، علاوه بر این که هم پاکیزگى است و هم از سنت‏هایى است که رسول خدا (ص) به آن امر فرموده است. (63)

8- و در کتاب مکارم الاخلاق مى‏گوید: براى رسول خدا(ص) سرمه ‏دانى بود که هر شب با آن سرمه به چشم مى‏کشید، و سرمه‏اش سرمه سنگ بود. (64)

9- و در کافى به سند خود از ابى اسامه از ابى عبدالله (ع) نقل کرده که فرمود: از سنن مرسلین یکى مسواک کردن دندانها است. (65)

10- و در فقیه به سند خود از على (ع) نقل کرده که در حدیث "اربع مائة ـ چهار صد کلمه" خود فرمود:و مسواک کردن باعث رضاى خدا و از سنت پیغمبر(ص) و مایه خوشبوئى و پاکیزگى دهان است.(66)

 اخبار درباره عادت داشتن رسول خدا(ص) به مسواک و سنت قرار دادن آن از طریق شیعه و سنى بسیار زیاد است.

11- و در فقیه مى‏گوید امام صادق(ع) فرمود: چهار چیز از اخلاق انبیاء است: 1 ـ عطر زدن 2 ـ ازاله کردن موهای زائد 3 ـ نوره کشیدن ... . (67)

12- و کافى به سند خود از عبدالله بن سنان از ابى عبدالله (ع) نقل کرده که فرمود:براى رسول خدا(ص) مُشک دانى بود که بعد از هر وضویى آن را با دست تر مى‏گرفت و در نتیجه هر وقت که از خانه به بیرون تشریف مى‏آورد از بوى خوشش شناخته مى‏شد که رسول الله (ص) است.(68)



خرید و دانلود تحقیق درباره ی آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام 24 ص


تحقیق درباره ی اخلاق در اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

اخلاق در اسلام

مقدمه :پرورش فضائل اخلاقی یکی از مهمترین اهداف والای سعادت رسالت پیامبران خدا بوده است تا انسان در مسیر کمال که علت نهایی آفرینش است. فلاسفه واندیشمندان حتی پیروان مکتبهای مادی نیز هر یک با بینش واهداف خاص خود از تربیت واخلاق سخن گفته واصول وروشهایی را برای آن ارائه داده اند، که این خود بیانگر اهمیت وسرنوشت سازبودن این مساله برای انسان در هر شرایط وهمه جوامع است.اخلاق وتربیت اسلامی، با ویژگی خاص وبعد متعالی خود تضمین کننده سعادت انسانها در همه عصرها و ره توشه همه ره پویان راه کمال است وفراگیری علمی و تخلق عملی به آن شیوه منطقی ودر چهار چوب برنامه های آموزشی وتربیتی امری ضروری ولازم است

کلیات تعاریف ، توضیحات

در این بخش نخست به بیان مفاهیم وتعاریف واژه های (تعلیم ، تربیت واخلاق) می پردازیم.تعلیم ) تعلیم به معنی آموختن، یعنی انتقال معلومات از معلم به متعلم است ودر تعریف آن گفته اند (پرورش نیروی فکری وبعد عقلانی انسان) وبه تعبیر دقیقتر = (فراهم آوردن زمینه برای رشد وشکوفایی استعدادهای ذهنی انسان یا (ایجاد خلاقیت وابتکار در فکر ونیروی اندیشه انسان تربیت ) تربیت مورد باب تفصیل از ماده (ربی ، یربو) به معنی رشد است وتربیت یعنی رشد دادن معنای اصطلاحی تربیت عبارت است از (رشد دادن یا فراهم کردن زمینه رشد وشکوفایی استعداد ها وبه فعلیت رساندن قوای نهفته یک موجود) وبدن ترتیب تربیت به انسان اختصاص ندارد ودر مورد هر موجودی که قابلیت رشد داشته باشد، صادق است وهرگاه در مورد انسان به کار رود که کلید ابعاد وجودی وی را شامل می شود.

اخلاق) اخلاق جمع (خلق و خلق) است که به شرح یکی از آنها می پردازیم . خلق عبارت است از سیمای باطنی و هیات راسخ نفسانی که به موجب آن افعال نیک وبه اختیاری بدون تکلف وتامل از انسان صادر شود.

اما در خصوص تربیت معنوی واخلاقی قرآن کریم از واژه (تزکیه) ومشتقات آن استفاده کرده است.مفهوم تزکیه رشد دادن واصلاح و پاکسازی است. به کارگیری این واژه در تزکیه نفس، ناظر به پاکسازی آن از رذیل وآراستن آن به فضائل ورشد دادن در جهت صلاح وکمال شایسته انسان است که این معنی بر تربیت دینی مورد توجه قرار گرفته است.

بدین ترتیب واژه (تزکیه) فراگیرترین واژه ای است که قرآن در مورد تربیت اخلاقی به کار برده، هرچند واژه های قرآنی دیگر چون (رشد) و (هدایت) را نیز می توان به نوعی ناظر به تربیت معنوی اخلاقی دانست.علاوه بر این در روایات از واژه های (تهذیب)، (تادیب)، (تنزیه) و (تطهیر) نیز به منظور تربیت اخلاقی استفاده شده است. همه این تعبیرات به یک حقیقت، یعنی پاداش وتزکیه نفس اشاره دارد.

رابطه متقابل تعلیم وتربیت واخلاق :

تعلیم گام نخستین در پیمودن طریق کمال است وپس از آموختن نوبت به عمل و سازندگی می رسد وبا تکرار و ممارست، ملکه اخلاقی در نفس انسان شکل می گیرد واز همین جاست که برخی از فلاسفه، چون سقراط وارسطو اخلاق را دقیقا بر علم مبتنی دانسته اند.

در روایات نیز از رابطه علم وعمل مکرر سخن گفته شد، ونقش عمل در شکوفایی علم مورد تاکید قرار گرفته است.

حضرت امام خمینی (ره) در توصیه های خود چنین می فرماید:

هم در علم کوشا باشید وهم در عمل و هم در تهذیب واخلاق . همان طوری که علم تنها فایده ندارد. تهذیب تنهای کورکورانه نیز فایده ندارد. علم وتهذیب نفس است که انسان را به مقام انسانیت می رساند.امام صادق (ع) می فرماید: علم ، به فراگیری بسیار نیست، بلکه نوری است که خداوند در قلب هر کس که بخواهد هدایتش کند تجلی می دهد. سپس هرگاه خواهان چنین علمی بودی، نخست حقیقت بندگی را در قلب خویش تحقق بخش واز خداوند بخواه تا تو را فهم ودانایی بخشد.

موضوع تربیت واخلاق:

هر علمی وموضوعی دارد که در آن علم از مسائل مربوط به آن موضوع بحث می شود. موضوع تربیت واخلاق، انسان است. انسان از دیدگاه اسلام ومکاتب الهی، دارای دو بعد جسمانی وروحانی (مادی و معنوی) است که هر کدام قابلیت تربیت دارد: انسان از هنگامی که نطفه اش منعقد می شود تا بعد از تولد ودوران شیر خوارگی، طفولیت کودکی، نوجوانی، جوانی وحتی بزرگسالی در بعد جسمانی رشد می یابد ودر بعد معنوی نیز احساسات، عواطف، فکر، عقل، ایمان و اخلاق او همواره در حال تربیت است بنابراینف شناخت این ابعاد برای تربیت ضروری است وبدون آن نمی توان ادعا کرد تربیت به معنای جامع آن در مورد انسان تحقق پذیرفته است.

قلمرو تربیت واخلاق :

تربیت اسلامی گستره ای فراگیر دارد وتمام ابعاد وجود انسان را در زمینه های مادی، معنوی، عقلی، عاطفی، اخلاقی، عرفانی، فردی و اجتماعی در بر می گیرد و اخلاق همان (ملکه نفسانی) است که از دیدگاه اسلام بر ایمان وتعبد وتسلیم در برابر آفریدگار جهان متکی است وبدین ترتیب جوهره آن، یک حقیقت بیش نیست، اما در عینیت وعمل جلوههای مختلفی دارد ودر هر یک از روابط انسان قابل تصور است

انسان، همان گونه که فلاسفه گفته اند دارای 4 نوع رابطه است. رابطه باخدا، با خود، با مردم وبا جهان پیرامون خود در هریک این روابط می توان برای اخلاق وتربیت جایگاهی تصور کرد.الف) در رابطه با خدا، اخلاق بندگی، خضوع، خشوع، پرستش، اخلاص وشکر منعم عنوان می شود که اساس وپایه همه شرایع وفضایل است.



خرید و دانلود تحقیق درباره ی اخلاق در اسلام


تحقیق درباره ی اجراى احکام و اصول سیاسى اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

اجرای احکام و اصول سیاسی اسلام

پژوهش حاضر با هدف بیان مفهوم و سازوکارهاى تحقق عدالت اجتماعى تدوین شده است. در این پژوهش، نخست مفهوم عدالت ذیل چهار بُعد مورد بررسى قرار گرفته است تا تصویرى ملموس‏تر از عدالت حاصل آید و سپس سازوکارهاى تحقق عدالت اجتماعى با هدف تحقق ابعاد تعریف شده براى عدالت، علاوه بر سطح کارگزاران، در عرصه‏هاى سیاسى، اقتصادى و فرهنگى بحث شده است.

واژه‏هاى کلیدى: عدالت، برابرى، توازن، قانون‏مندى، عدالت سیاسى، اقتصادى و فرهنگى.

اجراى احکام و اصول سیاسى اسلام، هدف اصلى نظریه‏پردازى‏هاى سیاسى است. تأملات نظرى درباره مفاهیمى چون عدالت، آزادى، برابرى، جامعه مدنى و ... هنگامى مورد قبول و مؤثر واقع مى‏شود که با در نظر گرفتن شرایط اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و اقتصادى جامعه، زمینه‏هاى اجرا و عملى شدن بیشترى براى آنها فراهم شود. بى‏تردید، هدف از تولید علم و نظریه‏پردازى در جامعه کنونى ایران، رفع مشکلات نظرى براى شفاف شدن مسیر عمل است. پژوهش حاضر نیز به بیان شاخص‏ها و ابعاد عینى‏تر عدالت اجتماعى براى بالا بردن توان عملى و اجرایى آن در جامعه مى‏پردازد. وقتى تصویر ذهنى کارگزاران از عدالت اجتماعى شفاف‏تر گردد، مى‏توان به تحقق عدالت در جامعه امیدوار شد.در این پژوهش نخست به ابعاد، مؤلفه‏ها و شاخص‏هاى عدالت اجتماعى اشاره شده است و در ادامه، سازوکارهایى که به تحقق این ابعاد یارى مى‏رسانند، در سه بُعد سیاسى، اقتصادى و فرهنگى مورد بررسى قرار گرفته‏اند. عدالت فردى و شخصى نیز به عنوان بُعدى مجزا در کنار سه بُعد فوق مطرح شده است، گر چه مى‏توان آن را در ذیل عدالت فرهنگى، سیاسى و اقتصادى نیز بیان کرد.در مورد عدالت اجتماعى پژوهش‏هاى بسیارى صورت گرفته و هر اندیشمندى به اقتضاى بحث خود تعریفى از آن را ارایه داده است، با این حال هر تعریف تنها گوشه‏اى از مفهوم عدالت را روشن مى‏کند. نگارنده با توجه به این مسئله، سعى کرده به ابعادى از عدالت که به نظر مى‏رسد در نیل به مفهومى روشن‏تر و کامل‏تر از عدالت یارى مى‏رساند، اشاره نماید.

الف) مفهوم و ابعاد عدالت اجتماعى‏

1-برابرى و مساوات‏

برابرى از مهم‏ترین ابعاد و بلکه اصلى‏ترین معناى عدالت است. معناى برابرى این است که همه افراد صرف نظر از ملیت، جنس، نژاد و مذهب، در إزاى کار انجام شده از حق برابر به منظور استفاده از نعمت‏هاى مادى و معنوى موجود در جامعه برخوردار باشند.2 مبناى برابرى این است که: «انسان‏ها به حسب گوهر و ذات برابرند... و از این نظر، دو گونه یا چند گونه آفریده نشده‏اند».3 یا به فرمایش رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله: «الناس کأسنان المشط؛4 مردم مثل دانه‏هاى شانه هستند». اما آیا برابرى ذاتى انسان‏ها سبب برابرى آنها در همه زمینه‏ها مى‏باشد؟ و آیا تفاوت استعدادها و شایستگى‏هاى افراد باعث نابرابرى آنها با سایرین نمى‏شود؟ارسطو برابرى را در لحاظ نمودن افراد در برخوردارى از ثروت، قدرت و احترام مى‏داند و معتقد است باید با هر کس مطابق با ویژگى‏هایش برخورد کرد.5 از طرف دیگر، عده‏اى برپایى مساوات عادلانه را در دادن میزان آزادى، معقول مى‏دانند تا میدان براى فعالیت کلیه افراد فراهم گردد:به موجب این که مقدار فعالیت‏ها و کوشش‏ها یکسان نیست، اختلاف و تفاوت به میان مى‏آید: یکى جلو مى‏افتد و یکى عقب مى‏ماند؛ یکى جلوتر مى‏رود و یکى عقب‏تر... به عبارتى، معناى مساوات این است که هیچ ملاحظه شخصى در کار نباشد.6برابرى اجتماعى در سه عرصه سیاسى، فرهنگى و اقتصادى نمود مى‏یابد. بسط و توضیح هر یک از این موارد در قسمت‏هاى مربوط به عدالت سیاسى، اقتصادى و فرهنگى بیان خواهد شد.

2-قانون‏مندى‏

قانون مجموعه مقرراتى است که براى استقرار نظم در جامعه وضع مى‏گردد. کارویژه اصلى قانون، تعیین شیوه‏هاى صحیح رفتار اجتماعى است و به اجبار از افراد مى‏خواهد مطابق قانون رفتار کنند. طبق اصول جامعه شناختى، فردى بهنجار تلقى مى‏شود که طبق قوانین جامعه رفتار نماید. اما آیا متابعت از هر قانونى سبب متصف شدن افراد به صفت عدالت مى‏گردد؟در پاسخ باید گفت که هر قانونى توان چنین کارى را ندارد. قانون در صورتى تعادل‏بخش است که خود عادلانه باشد و عادلانه بودن قانون به این است که منبع قانون، قانون گذاران و مجریان آن عادل باشند. تنها در چنین صورتى است که قانون‏مندى افراد سبب عادل شدن آنها مى‏گردد. قانون علاوه بر عادلانه بودن باید با اقبال عمومى مردم نیز مواجه شود که البته وقتى مردم منبع قانون را قبول داشته باشند و به عدالت قانون‏گذاران و مجریان آن اعتماد یابند، قانون را مى‏پذیرند و به آن عمل مى‏کنند.در جامعه دینى که اکثریت آن را مسلمانان تشکیل مى‏دهند، قانون حاکمْ قانون اسلام است، زیرا منبع آن را مردم پذیرفته‏اند، لذا قانون مى‏تواند امر و نهى کند و عمل به آن عادلانه است. به طور کلى، هماهنگى مستمر انسان با هنجارهاى اجتماعى و سنن و آداب منطقى جامعه، از مظاهر عدالت انسانى است و فرد را جامعه‏پسند و استاندارد معرفى مى‏کند.7 علامه محمدتقى جعفرى در این مورد مى‏نویسد:زندگى اجتماعى انسان‏ها داراى قوانین و مقرراتى است که براى امکان‏پذیر بودن آن زندگى و بهبود آن وضع شده‏اند، رفتار مطابق آن قوانین، عدالت و تخلف از آنها یا بى‏تفاوتى در برابر آنها، ظلم است.8

3- اعطاى حقوق‏

منظور از حق، امتیاز و نصیب بالقوه‏اى است که براى شخص در نظر گرفته شده و بر اساس آن، او اجازه و اختیار ایجاد چیزى را دارد یا آثارى از عمل او رفع شده و یا اولویتى براى او در قبال دیگران در نظر گرفته شده است و به موجب اعتبار این حق براى او، دیگران موظف‏اند این شئون را محترم بشمارند و آثار تصرف او را بپذیرند.9طبق تعریف مذکور، عدالت زمانى تحقق مى‏یابد که به حقوق دیگران احترام گذاشته شود و اجازه و اختیار و یا تصرفى که حق فرد است، به او داده شود و از تجاوز به حقوق فرد پرهیز گردد. حق در معناى ذکر شده به معناى آن چیزى است که باید باشد - چه تا به حال رعایت شده باشد و چه نشده باشد10 - نه به معناى آن چه که هست.هر چیزى در جامعه داراى حق است و تعادل اجتماع هنگامى میسر مى‏گردد که این حقوق مراعات شود؛ براى مثال، یکى از بزرگ‏ترین حقوقى که افراد بشر دارند، حق تعیین سرنوشت است، حال اگر به دلایلى این حق از انسان سلب گردد به عدالت رفتار نشده است. براى اجراى خوب این بُعد از عدالت اجتماعى، کارهایى باید صورت گیرد: نخست، باید حقوق، اولویت‏ها و آزادى‏هاى افراد معین و مشخص شود؛ دوم، جایگاه صحیح این حقوق تعیین گردد و سوم، این حقوق به درستى و از سوى افراد و مراجع ذى‏صلاح مراعات شود. همه افراد به شناخت حقوق متقابل خود با دیگران ملزم‏اند. سعادت و کمال هر انسانى در گرو شناخت و مراعات حقوقى است که بر گردن اوست.

5-توازن‏



خرید و دانلود تحقیق درباره ی اجراى احکام و اصول سیاسى اسلام


تحقیق درباره ی اآزادی بیان از دیدگاه اسلام 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

آزادی بیان از دیدگاه اسلام:

آزادی همزاد انسان است. پس انسان فطرتاً آزاد است. خداوند او را آزاد آفریده است و هیچ کس نمی تواند این ویژگی را از او بزداید. آزادی یک ارزش انسانی است. به همین جهت اعتقاد داریم که در انسان، آزادی اصالت دارد. چه آزادی عقیده و ... محدود کردن آزادی یک استثناء است که نیازمند دلیل و توجیه عقلانی و وحیانی می‌باشد. بنابراین طبیعی است که بگوئیم تمام ادیان آسمانی، عهده دار حفظ آزادی انسان بوده‌اند و در برابر به بردگی کشاندن انسان قاطعانه ایستادگی کرده‌اند و فرقی ندارد که این به بردگی کشیدن جنبه مادی داشته باشد یا معنوی و امثال ذلک.

اسلام نه تنها به عنوان آخرین دین آسمانی نیز از این قاعده خارج نیست بلکه همیشه بر آزادی انسان تأکید کرده و آن را تضمین کرده است و در برابر همه انواع سوء استفاده و به بردگی کشاندن انسان ایستادگی نموده است. امام علی (ع) می‌فرماید: «لاتکن عبد غیرک وقد خلقک الله حراً». عمر بن خطاب خلیفه دوم نیز کسانی را که مردم دیگر را به بردگی می‌کشاندند مورد خطاب قرار داد و به ایشان گفت: «تا کی مردم را به بردگی می‌کشید در حالی که مادرانشان ایشان را آزاد به دنیا آورده‌اند».

یکی از انواع آزادی‌های مورد نظر اسلام، آزادی بیان است. یعنی انسان بتواند آزادانه اندیشه‌ها، اعتقادات، احساسات و عواطف خود را به صورت طبیعی و مرسوم بیان کند. زیرا انسان جامد نیست بلکه موجودی متحرک است و وجود او نیاز دارد که نسبت به پیرامون خود واکنش نشان دهد و مکنونات درونی خود را ابراز نماید. اسلام – به عنوان یک دین و با صرف نظر از عملکرد بعضی از وابستگان آن – هیچگاه برای ساکت کردن نَفَس‌ها و کشتن روح ابداع و ابتکار در مردم کاری صورت نداده است. از این رو تاریخ اسلامی ما سرشار از ابداع گران عرصه ادب و هنر و موسیقی است. می‌بینیم گروههای بسیاری بودند که با آزادی تمام اندیشه های مخالف خود را بیان می‌نمودند و اسلام هیچگاه آنان را تحت فشار قرار نداد. بلکه عکس آن دیده می‌شود.

قرآن مجید اشاره می‌کند بودند کسانی پیامبر گرامی اسلام(ص) را ساحر و دروغگو و شاعر و کاهن می‌گفتند یا در مسأله معاد تردید می‌کردند و در بسیاری دیگر از مفاهیم و احکامی اسلامی تشکیک می‌نمودند.

ولی ویژگی نظام آزادی‌ها در اسلام این است که دیدگاه خاصّی نسبت به هستی و زندگی دارد، به غیب ایمان دارد و به روز قیامت باورمند است. پس آزادی‌ها نیز باید در همین راستا حرکت کنند. اسلام ایده «آزادی برای آزادیت» را ترویج و تشویق نمی‌کند، بلکه اعتقاد دارد که آزادی باید در خدمت پیشرفت و تحول و ابداع و حرکت تاریخ باشد. پس آزادی بیان نیز باید در راستای همین نظام بشری باشد با توجه به این دیدگاه انسانی، آزادی بیان یک ارزش اساسی در مجموعه ارزشهای انسانی است ولی شمامل همه ارزشهای بشری نمی‌شود. کرامت انسانی و حرمت بشری نیز وجود دارد. خطایی غیرقابل توجیه است اگر تحت عنوان آزادی بیان، کرامت و حرمت انسانهای دیگر را زیر پا بگذاریم. پس اگر نظام آزادی‌ها در اسلام مبتنی بر ایمان به خداوند است، طبیعی است که نهایت آزادی نیز هیچگاه از این نظام نباید فراتر برود و به توهین به خداوند و کتابهای آسمانی او و پیامبران گرامی‌اش بینجامد.

با توجه به آن چه بیان گردید، دور از انتظار نیست که آزادی بیان بعضی ضوابط و شرایط و محدوده‌هایی داشته باشد که مصالح نوعی و عمومی آن را ایجاب می‌نماید. مهمترین این ضوابط این است که آزادی بیان هیچگاه نباید به حریم خصوصی افراد وارد شود. تحت عنوان آزادی رسانه‌ای ورود به این منطقه برای هیچ ‌کس جایز نیست. نباید اسرار مردم را بیرون ریخت و آنان را رسوا کرد. ضابطه دیگر به عامل اخلاق مربوط است. یعنی جایز نیست که آزادی بیان مرزهای اخلاقی جامعه را زیر پا بگذارد و جوانان و کودکان و زنان جامعه را دچار فساد و تباهی نماید. ضابطه دیگر این است که آزادی باید در چارچوب مصالح ملّی و میهنی حرکت کند. هیچ نویسنده یا روزنامه‌نگاری حق ندارد اسرار نظامی کشور خود را فاش کند. این کار خیانت بزرگی است. همه کشورها در مجازات کردن کسی که این کار را انجام دهد، متفق القولند.

از این رو همیشه برای کسانی که آزادی بیان را یک مسأله غیرقابل مناقشه می‌دانند تأکید می‌کنیم که ویژگی‌ها و خصوصیت‌های ملّت‌های دیگر را بشناسند و وارد عرصه‌هایی که توهین به دیگران محسوب می‌شوند نگردند. اگر تعدی به تمامیت ارضی یا موجودیت یک دولت خیانت بزرگی به شمار می‌آید، از نظر ما مسلمانان، تعدی و توهین نسبت به همه پیامبران الهی و پیامبر گرامی اسلام(ص) بسیار خطرناک‌تر و بزرگ‌تر از آن است. زیرا پیامبران الهی نقش بس ارزنده‌ای برای همه انسانها داشته‌اند. پیامبران بودند که بشر را از ظلمت‌ها و تاریکی‌ها به سوی نور و روشنایی بیرون بردند. اهداف اصلی غرب که پشت نقاب آزادی بیان خود را پنهان کرده‌اند به تدریج رو می شود. لذا ما از این بابت بسیار احساس خطر می‌کنیم. در جایی که به اسلام و پیامبر گرامی آن توهین می‌شود، آزادی رنگ تقدس به خود می‌گیرد. چندی پیش مورخ انگلیسی به خاطر تحقیق در مسأله یهودی‌سوزی محاکمه شد. پیش از این نیز روژه‌ گارودی اندیشمند مسلمان فرانسوی به محاکمه کشیده شد.

ما عمیقاً اعتقاد داریم که دارند نقشه می‌کشند که آزادی بیان، هرچیزی را که نام اسلام بر خود دارد به لجن بکشند. نزدیک است آزادی بیان به نفاق سیاسی و فکری نیز بینجامد. دولت‌های غربی در رابطه با اعراب و مسلمانان و اعتقادات و نمادهای دینی و تاریخی آنها گرفتار نفاق سیاسی و فکری



خرید و دانلود تحقیق درباره ی اآزادی بیان از دیدگاه اسلام  11 ص


تحقیق درباره؛ شیمی دانهای نامی اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

شیمیدان های نامی اسلام

آغاز کیمیاگری اسلامی با اسامی مردانی همراه است که احتمالا خود کیمیاگر نبوده‌اند، اما با گذشت زمان و فرارسیدن قرن دهم میلادی ، کیمیاگران شهیری از میان آنان برخاستند که علاوه بر تفکراتشان ، نوشتارهای کاملا جدید و نوینی خلق کردند. امام جعفر صادق علیه السلام (148 ـ 82 هـ . ق. / 770 ـ 705 م( محضر پر فیض حضرت امام صادق (ع) ، مجمع جویندگان علوم بود. با دانش پژوهی که به محفل آن حضرت راه مییافت از خرمن لایزال دانش او بهره مند میشد. در علم کیمیا ایشان نخستین کسی بودند که عقیده به عناصر چهارگانه (عناصر اربعه) آب ، آتش ، خاک و باد را متزلزل کردند. از فرموده‌های ایشان است که : «من تعجب میکنم مردی چون ارسطو چگونه متوجه نشده بود که خاک یک عنصر نیست. بلکه عنصرهای متعددی در آن وجود دارد.» ایشان هزار سال پیش از پرسینلی ، لاووازیه و ... دریافته بود که در آب چیزی هست که میسوزد (که امروزه آن را هیدروژن مینامند. از امام صادق (ع) ، رساله‌ای در علم کیمیا تحت عنوان «رسالة فی علم الصناعة و الحجر المکرم» باقیمانده که دکتر «روسکا» آن را به زبان آلمانی ترجمه و در سال 1924 آن را تحت عنوان «جعفر صادق امام شیعیان ، کیمیاگر عربی» در «هایدبرگ» به چاپ رسانده است. به عنوان مثال و برای آشنایی با نظرات حضرت صادق (ع) در شیمی ، خلاصه‌ای از بررسی دکتر «محمد یحیی هاشمی» را در ذیل درج میکنیم: از شرحی که امام صادق (ع) برای اکسید میدهد، چنین معلوم میشود که اکسید جسمی بوده که از آن برای رفع ناخالصی در فلزات استفاده شده است. ایشان تهیه اکسید اصغر (اکسید زرد) را از خود و آهن و خاکستر به کمک حرارت و با وسایل آزمایشگاهی آن دوره ، مفصلا شرح داده و نتیجه عمل را که جسمی زرد رنگ است، اکسید زرد نام نهاده‌اند. این شرح کاملا با فروسیانید پتاسیم که جسمی است زرد رنگ به فرمول Fe(CN)6] K4] منطبق است و ... . نتیجه عمل بعد از طی مراحلی ایجاد و تهیه طلای خالص است. امروزه نیز از همین خاصیت سیانور مضاعف طلا و پتاس برای آبکاری با طلا استفاده میشود. جابر بن حیان (200 ـ 107 هـ . ق / 815 ـ 725 میلادی( جابربین حیان معروف به صوفی یا کوفی ، کیمیاگر ایرانی بوده و در قرن نهم میلادی میزیسته و بنا به نظریه اکثریت قریب به اتفاق کیمیاگران اسلامی ، وی سرآمد کیمیاگران اسلامی قلمداد میشود. شهرت جابر نه تنها به جهان اسلام محدود نمیشود و غربیها او را تحت عنوان «گبر» میشناسند.ابن خلدون درباره جابر گفته است: جابربن حیان پیشوای تدوین کنندگان فن کیمیاگری است. جابربن حیان ، کتابی مشتمل بر هزار برگ و متضمن 500 رساله ، تالیف کرده است. «برتلو» شیمیدان فرانسوی که به «پدر شیمی سنتز» مشهور است، سخت تحت تاثیر جابر واقع شده و میگوید: «جابر در علم شیمی همان مقام و پایه را داشت که ارسطو در منطق .» جورج سارتون میگوید: «جابر را باید بزرگترین دانشمند در صحنه علوم در قرون وسطی دانست.» اریک جان هولیمارد ، خاورشناس انگلیسی که تخصص وافری در پژوهشهای تاریخی درباره جابر دارد، چنین مینویسد: جابر شاگرد و دوست امام صادق (ع) بود و امام را شخصی والا و مهربان یافت؛ بطوری که نمیتوانست از او جدا ولی بی نیاز بماند. جابر میکوشید تا با راهنمایی استادش ، علم شیمی را از بند افسانه‌های کهن مکاتب اسکندریه برهاند و در این کار تا اندازه‌ای به هدف خود رسید. برخی از کتابهایی که جابر در زمینه شیمی نوشته عبارتند از : الزیبق ، کتاب نارالحجر ، خواص اکسیرالذهب ، الخواص ، الریاض و ... . وی به آزمایش بسیار علاقمند بود. از این رو ، می توان گفت نخستین دانشمند اسلامی است که علم شیمی را بر پایه آزمایش بنا نهاد. جابر نخستین کسی است که اسید سولفوریک یا گوگرد را از تکلیس زاج سبز و حل گازهای حاصل در آب بدست آورد و آن را زینت الزاح نامید. جابر اسید نیتریک یا جوهر شوره را نیز نخستین بار از تقطیر آمیزه‌ای از زاج سبز ، نیترات پتاسیم و زاج سفید بدست آورد. رازی ، ابوبکر محمد بن زکریا (313 ـ 251 هـ . ق / 923 ـ 865 م( زکریای رازی به عنوان یکی از بزرگترین حکیمان مسلمان شناخته شده و غربیها او را به نام «رازس» میشناسند. رازی در علم کیمیا ، روش علمی محض را انتخاب کرده و بر خلاف روشهای تمثیلی و متافیزیک ، به روشهای علمی ارزش زیادی قائل شده. رازی موسس علم شیمی جدید و نخستین کسی است که «زیست شیمی» را پایه‌گذاری نموده است. دکتر «روسکا» شیمیدان آلمانی گفته است: «رازی برای اولین بار مکتب جدیدی در علم کیمیا بوجود آورده است که آن را مکتب علم شیمی تجربی و علمی می توان نامید. مطلبی که قابل انکار نیست اینست که زکریای رازی پدر علم شیمی بوده است.» کتابهای او در زمینه کیمیا در واقع اولین کتابهای شیمی است. مهمترین اثر رازی در زمینه کیمیا کتاب «سرالاسرار» است. ظاهرا رازی 24 کتاب یا رساله در علم کیمیا نوشته که متاسفانه فقط معدودی از آنها بدست آمده و در کتابخانه‌های مشهور دنیا نگهداری میشود. وی نخستین بار از تقطیر شراب در قرع و انبیق ماده‌ای بدست آورد که آن را الکحل نامید که بعدها به هر نوع ماده پودری شکل حتی به جوهر هم داده شد، از این رو آن جوهر را جوهر شراب نیز نامیدند. گفته میشود که رازی کربنات آمونیوم را از نشادر و همچنین کربنات سدیم را تهیه کرده است. ابن سینا ، حسین (428 ـ 370 هـ . ق / 1036 ـ 980 م( ابن سینا ملقب به شیخ الرئیس ، بزرگترین فیلسوف و دانشمند اسلامی و چهره‌ای بسیار موثر در میدان علوم و فنون است. غربیها وی را به نام «اوسینیا» میشناسند. ابن سینا ، رنجی برای کیمیاگری و ساختن طلا نکشید؛ زیرا او به استحاله باور نداشت و صریحا تبدیل فلزات به یکدیگر را ناممکن و غیر عملی میدانست. ابو علی سینا از ادویه منفرد ، 785 قلم دارو را به ترتیب حروف ابجد نام برده و به ذکر ماهیت آنها پرداخته و خواص تاثیر آن داروها را شرح داد. وی ضمن توصیف این مواد ، آگاهیهای جالبی در زمینه «شیمی کانی» به خوانندگان میدهد و میگوید از ترکیب گوگرد و جیوه می توان شنگرف تهیه کرد. وی نخستین کسی است که خواص شیمیایی الکل و اسید سولفوریک را از نظر دارویی شرح داد. بیرونی ، ابوریحان محمد (442 ـ 362 هـ . ق / 1050 ـ 972 م( کانی شناس و دارو شناس جهان اسلام و یکی از بزرگترین دانشمندان اسلام است که با ریاضیات ، نجوم ، فیزیک ، کانی شناسی ، دارو سازی و اغلب زبانهای زنده زمان خود آشنایی داشته است. یکی از آثار مهم بیرونی در شیمی کتاب الجواهر وی است که در بخشی از آن ، نتایج تجربی مربوطه به تعیین جرم حجمی امروزی آنها تفاوت خیلی کم دارد و یکی از کاربردهای مهم وی به شمار میرود که در علوم تجربی ، انقلابی بزرگ به وجود آورد. برای تعیین جرم اجسام ، ترازویی ابداع کرد. بیرونی همچنین در کتاب الجماهیر (در شناسایی جوهرها) به معرفی مواد کانی به ویژه جواهرات گوناگون پرداخت. بیرونی ، چگالی سنج را برای تعیین جرم حجمی کانیها به ویژه جوهرها و فلزها نوآوری کرد که در آزمایشگاه امروزی کاربرد دارد.



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ شیمی دانهای نامی اسلام