لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 109 صفحه
قسمتی از متن .doc :
امروزه صنعت خودروسازی در تمامی کشورهای صنعتی پیشرفته از جمله صنایع اساسی ومهم است. به عنوان مثال 10 درصد از ارزش افزوده صنعتی و همچنین 10 درصد اشتغالصنعتی کشورهایی مانند ژاپن و آمریکا از قبل این صنعت ایجاد میگردد.
با توجه به اهمیت این صنعت و وجود عوامل عدیده رشد و پویایی صنعت خودروسازی همچونتقاضای کافی در مقیاس اقتصادی، صنایع جانبی و حامی، تکنولوژی مرتبط و... در ایران امیدمیرود با همت و تلاش دستاندکاران و پشتیبانی مسؤولان محترم نظام مقدس جمهوریاسلامی ایران، صنعت خودروسازی در روند رشد شتابان خود علاوه بر پاسخگویی مناسب بهتقاضای بازار داخلی و بازارهای خارجی به خصوص جماهیر تازه استقلال یافته آسیای میانه وحوزه خلیج فارس به صنعتی شدن و ورود فعالانه کشور به بازارهای جهانی کمک موثر نماید وبا صدور قطعات و محصولات صنعتی میتوانیم کشور را از وابستگی با ارز نفت که دایم درنوسان است، نجات دهیم.
شرکت سایپا یکی از این شرکتها میباشد که برای بهبود جامعه و مواردی که در بالا ذکر شد درجامعه تلاش میکند.
تاریخچه سایپا:
بخش اول: ورود خودرو به ایران
کلیات: با اختراع موتورهای چهار زمانه درون سوز در نیمه دوم قرن 19 و تکمیل آن متناسب باپیشرفتهای دانش بشری و سرانجام تولید انبوه انواع خودروها در اوایل قرن بیستم، موارداستفاده اتومبیل به عنوان وسیلهای لوکس و تجملی جهت گشت و گذار آخر هفته و نشان دادنبرتری و منزلت اجتماعی مالک آن تغییر یافت و به صورت وسیلهای ضروری برای رتق و فتقمشکلات روزمره زندگی بخصوص در شهرهای رو به گسترش درآمد و گسترش زندگیشهرنشینی نیز بر ضرورت تولید بیشتر و متنوعتر انواع خودرو تأثیر نهاد.
در ایران نیز متناسب با افزایش ارتباط خارجی و توسعه زندگی شهرنشینی، مورد استفادهاتومبیل به عنوان یک کالای لوکس و سپس با تأخیر نسبتاً طولانی به عنوان یک کالای ضروریمشهود است. براساس اطلاعات موجود، مظفرالدین شاه اولین پادشاهی بود که اقدام به خریداتومبیل کرد. او در نخستین سفرش به فرنگ، دستور خرید اتومبیل مورد علاقهاش را صادرمینماید و سعدالدوله وزیر مختار ایران در بلژیک را مسؤول این امر میگرداند. به هر حالاتومبیلی با سلیقه شاه ایران خریداری و به همراه راننده بلژیکی که به همین منظور استخدام شدهبود، از راه دریا ارسال میگردد تا قبل از مراجعت شاه به پایتخت، او سوار بر این اتومبیل واردتهران شود. هرچند که این اتومبیل اولین خودرو وارد شده به خاک ایران نبود اما تمایل و رغبتشاه به اتومبیل، موجب ترغیب سایرین به خصوص متمولان و دربار ایران به خرید اتومبیلجهت ابراز برتری اجتماعی گردید. عدم وجود راههای مناسب برای تردد خودروها در ایران وحتی در تهران، قیمت نسبتاً بالای اتومبیل و آشفتگیهای مالی و اقتصادی ایران آن روز، از جملهموانع عمده ورود خودرو به میزان زیاد در عهد قاجاریه بود. واردات خودرو به ایران پس از سال1300 با توجه به افزایش ارتباط بینالمللی و بهبود راههای مواصلاتی تا حدودی رشد یافت امارشد بیشتر روند واردات خودرو مربوط به سالیان پس از جنگ جهانی دوم بود، به طوری کهبراساس آمار و ارقام موجود واردات خودرو به ایران طی سال 1334 بالغ بر ده هزار دستگاهخودرو با ارزش دو میلیارد و دویست و پنج میلیون ریال بوده است.
تولید اتومبیل به صورت مونتاژ
از سال 1337 به دنبال افزایش روز افزون تقاضای خرید خودرو، اندیشه ساخت اتومبیل البته بهصورت مونتاژ در کشور نضج گرفت، اما اقدامات عملی در این زمینه با صدور تصویبنامهایدر سال 1342 از سوی وزارت اقتصاد در خصوص چگونگی شرایط صدور پروانه ساختخودرو صورت پذیرفت. پس از صدور تصویبنامه مزبور افرادی با مشارکت برخی ازشرکتهای خودروساز خارجی تقاضای صدور پروانه تأسیس شرکت سهامی تولید خودرو. رانمودند. از تقاضای پذیرفته شده در آن زمان میتوان به صدور پروانه تأسیس برای شرکتهایایران ناسیونال (ایران خودروی فعلی) شرکت سهامی ایران تولید اتومبیلهای سیتروئن(سایپای فعلی) و جنرال موتورز ایران (پارس خودرو فعلی) اشاره نمود.
تأسیس شرکت سهامی ایران
تولید اتومبیلهای ستروئن
شرکت سهامی ایرانی تولید اتومبیلهای سیتروئن در سال 1344 در زمینی با مساحت 240 هزارمتر مربع و زیربنای 20 هزار متر با سرمایه اولیه 160 میلیون ریال تأسیس گردید. این شرکت درتاریخ 15 اسفندماه 1345 تحت شماره 1331 در اداره ثبت شرکتها و مالکیت صنعتی تهران ثبتو در اواخر 1347 با شماره پروانه 32109 با مشارکت شرکت ستروئن فرانسوی به مرحله بهرهبرداری رسید.
به موجب پروانه تأسیس صادره از سوی وزارت اقتصاد در سال 1344 با تأسیس کارخانهساخت و بهره برداری اتومبیل سواری بیابانی به ظرفیت سالیانه چهار هزار و پانصد دستگاه وپس از اجرای کامل ضوابط ساخت تولید در حد نیازمندیهای بازار موافقت گردیده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
سخن نخست
سخن گفتن و یا نوشتن از انقلاب ایران کار چندان سادهای نیست زیرا نه تنها، همانطور که دیگران هم گفتهاند، هرگونه بررسی و تحلیلیاز یک واقعه تاریخی عظیم لاجرم از پشت عینک باورها و تفکراتتحلیل کننده انجام خواهد شد و چه بسا رنگ و صبغهای از چنینبرداشتهایی را بخود بگیرد و ناگزیر از جاده واقعبینیِ صرف و تحلیلمنصفانه و بیطرفانه خارج شود، بلکه همچنین بجرأت میتوان گفت کهجوامع جهان سوم نوعاً از یک عارضه همگانی رنج میبرند و آن ابتلابه یک فضای فرهنگی ـ اجتماعی قبول و یا ردّ کامل آراء موافق یامخالف هریک از رویدادهای اجتماعی ـ تاریخی بوجود آمده در فضایاجتماعی آنهاست، عادتِ مذمومی که نه تنها بر قضاوتهای تاریخی،اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، بلکه بر روابط فردی و قضاوتهای شخصیآحاد مردم آن جوامع نیز حکمفرماست و همگان بسهولت قضاوتهایمثبت و منفیِ ارزشی میکنند و بر امری یا صد درصد مهر تأیید وتصدیق میزنند و یا اینکه کاملاً آن را رّد و تکذیب میکنند، پدیدهایکه در کشورهای اسلامی همجوار خود در مورد قضاوت درباره حرکتاخوان المسلمین در مصر، و یا ناسیونالیسم عربی ناصر، یا بقدرترسیدن حزب بعث در عراق و سوریه، و بالاخره راجع به انقلاباسلامی ایران بوضوح مشاهده میکنیم.
و اما در مورد انقلاب عظیم اسلامی ایران و بررسی ریشههایاقتصادی، سیاسی و ... آن مطالب زیادی در ایران و کشورهای غربینوشته شده و حق هم همین بوده است، چرا که بنابر سخن آنتونیپارسونز، سفیرکبیر انگلیس در ایران در زمان انقلاب، انقلاب ایران ازلحاظ عمق و دامنة شمول بسهولت با انقلاب کبیر فرانسه و یا انقلابکبیر روسیه، قابل مقایسه است و انقلابی است که، بنابر گفته استادشهید مرتضی مطهری، بخلاف بسیاری از انقلابات تاریخی دیگر که ازلحاظ تنها یک بُعد اقتصادی، یا مذهبی، یا سیاسی و غیره اهمیت دارند،دارای ابعاد برجسته گوناگون میباشد.
و اما در یک تحلیل کلی از کتب و مقالاتی که راجع به انقلاباسلامی ایران نوشته شده میتوان تقسیمبندی زیر را بدست داد:
الف: کتب و مقالاتی که توسط صاحبنظران و علماء و سیاستمدارانایرانی ( در داخل و یا خارج کشور) نوشته شدهاند.
ب: کتب و مقالاتی که توسط پژوهشگران و اندیشمندان خارجی(عمدتاً غربی و بخصوص آمریکایی) به رشته تحریر درآمدهاند.
از آنجائیکه مجموعه آثار دسته اول عمدتاً از خصیصة تأیید و یاتکذیب کامل که پیش از این گفتیم برخوردارند، لذا در ادامه ایننوشتار عمده تاکید و ارجاعات خویش را بر روی آثار و نوشتههایعلمای مغرب زمین و تحلیل ایشان از علل و عوامل و زمینههای وقوعانقلاب اسلامی در ایران قرار میدهیم تا خدای ناکرده به صفت"خودگویی و خودخندی" و قضاوت جانبدارانه متهم نشویم.
و اما در مورد تحلیل علل و عوامل و ریشههای وقوع انقلاباسلامی در ایران مایلیم این عوامل را به سه دسته و یا گروه زیر تقسیمکنیم، هر چند که این نحوه تقسیمبندی به هیچ وجه جامع و مانع نبوده وصرفاً بمنظور تسهیل در پیشبرد بحث میباشد.
1. عوامل صنعتی ـ اقتصادی.
2. عوامل اجتماعی ـ فرهنگی.
3. عوامل سیاسی ـ مذهبی.
عوامل صنعتی ـ اقتصادی
در بُعد علل و عوامل صنعتی ـ اقتصادی انقلاب اسلامی ایران بطورکلی دو نظر عمده در مغرب زمین ابراز شده است: یکی اینکه وقوعانقلاب در ایران به خاطر سرعت بیش از حد و غیر قابل تحمل صنعتیکردن جامعه توسط شخص شاه و رژیم پهلوی بوده است، و دیگریاینکه، سوای سایر مسائل و مشکلات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ومذهبی، حتی خود این صنعتی کردن و یا به اصطلاح امروزی نوسازیصنعت ایران و به تبع آن رشد و شکوفایی اقتصادی کشور در دورانحکومت پهلوی دستخوش مشکلات و چالشهای جدی بوده است.
طبیعی است که ما با نظر اول، هر چند معدود طرفدارانی هم در بینعلماء و متفکرین مغرب زمین دارد، بهیچوجه نمیتوانیم موافقت داشتهباشیم. چرا که وقتی نویسندهای مثل امین سِیْکَل (Amin Saikal)مینویسد:
«در نتیجه، به خوبی روشن شد که سیاستهای کلی شاه در زمینه توسعهاقتصادی ـ صنعتی و نظامی در حدی است که بالاتر از قدرت جذبایرانیان، در آن سطح که شاه پیشبینی کرده بود قرار دارد.»
پذیرش سخن وی بدین معناست که تصور کنیم در آن زمان عموم ویا اکثریت مردم ایران افرادی عقبمانده و غیر آشنا به مفاهیم نوینصنعتیسازی و توسعه اقتصادی بودهاند و لذا از درک ماهیت سیاستهایمثبت رژیم عاجز مانده و در مقابل آن به مقاومت و مخالفتبرخاستهاند. در حالی که حقیقتاً چنین نبوده و بلکه بطوریکه ذیلاًخواهیم دید برنامههای مزبور بشدت توام با مفاسد و نابهنجاریهای متعددبودهاند و همین نیز زمینه مخالفت و بالمآل انقلاب مردم را فراهم آوردهاست. و اما اشکالات عمدهای که در نگاه اول در برنامههای توسعهصنعتی ـ اقتصادی شاه بچشم میخورند عبارتند از:
1. سوءاستفادههای کلان مادی
بنظر میرسد دامنه سوءاستفادههای مالی درباره اطرافیان شاه، وصاحبان قدرت و نفوذ در دستگاه پهلوی از کل پروژههای صنعتی،کشاورزی، ساختمانی، راهسازی و نظامی زمان رژیم گذشته تا آن حدگسترده و وسیع بوده است که نه تنها از دید هیچ یک از پژوهشگرانخارجی که علل و عوامل انقلاب اسلامی ایران را بررسی کردهاند پنهاننمانده است، بلکه حتی خواص اطرافیان و نزدیکان شاه سابق نیز اجباراًبه آن اعتراف کردهاند، چنانچه اشرف پهلوی درکتاب "چهرهها درآیینه"(ص 103) و پرویز راجی در کتاب "خاطرات آخرین سفیرشاه در لندن" (صص 186، 230، 269، و غیره) بدان اشاره کردهاند.علاوه بر این، خود شاه نیز در کتاب "پاسخ به تاریخ"چنین مطلبی رااذعان میکند. آنتونی پارسونز سفیر کبیر انگلیس نیز در خاطرات دورانسفارت خود در ایران که مصادف با سالهای انقلاب بوده است در ذکرعوامل سقوط رژیم پهلوی از استبداد، فساد مالی، سرکوب، و خشونترژیم نام میبرد و در جای دیگری (ص 28 کتاب فوقالذکر)میگوید که بیشترین موارد فساد مالی مربوط به خانواده پهلوی ودربارشاه بود.
2. اسراف و تبذیر
از جمله نارسائیهای اقتصادی که ناظران و پژوهشگران خارجی درمورد نحوه اجرای پروژههای صنعتی دوران رژیم