لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
با توجه به این موقعیت های متفاوت با مشکلاتی که معلم ها روبه رو هستند بایستی برنامه آموزشی طرح ریزی کنند که به همه یا بیشتراین نیازها توجه داشته باشند.
در اینجا پیشنهاداتی وجود دارد که بکارگیری آنها باعث می شود که بچه ها به انجام فعالیت های کلاس درس مشتاق تر شوندو زمان بیشتری را صرف انجام کارهای مدرسه نمایند. اطلاعات درسی باید در ارتباط با زندگی دانش آموزان باشد و توجه کنید روش های یادگیری بتواند در موقعیت های واقعی زندگی هم بکار برده نشود (Lumsden 1994. skinner & Belmant) فعالیت های داخل مدرسه باید علاوه برداخل مدرسه درخارج ازمدرسه هم برای دانش آموزان مفید و مهم باشد . وقتی که دانش آموزان آگاهی و پیش زمینه ای در مورد فعالیت ها داشته باشند به انجام آنها مشتاق تر می شوندو همچنین وقتی که بین آنچه یاد می گیرند و جهانی که در آن زندگی می کنند ارتباطی بیابند باز هم اشتیاق آنها زیادتر می شود. همچنین لازم است که دانش آموزان احساس کنند که فعالیت ها و وظایف مدرسه مهم و ارزشمند است و مناسب و شایسته تلاش آنها می باشد. (انجمن های مطالعاتی سیاسی 1995). اجازه دهید که دانش آموزان بر فرآیند یادگیری و برنامه های مربوط به آن کمی کنترل داشته باشند (Brooks etal 1998) این می تواند به هر روشی انجام شود مثلاً در بین تکالیف و وظایف متفاوت مدرسه، خودشان کار مورد علاقه شان را انتخاب کنند، نظارت بزرگان بر انجام کارهای گروهی آنها به حداقل برسد تا دانش آموزان خودشان بکارها نظارت و کنترل داشته باشند و پیشرفت خود را ارزیابی کنند (Anderman & Midyley 1998, Der 1997) (انجمن های مطالعاتی سیاسی 1995).
Anderman و Midyley ذکر کرده اند که این به این معنی نیست که معلمان نباید برکلاس درس کنترل داشته باشند.
جو مدرسه آنقدر پیشرفته باشد که معلمان تفاوتهای فردی را تشخیص دهند و دانش آموزان را به ابعاد خلاقیت تشویق کنند و هم معلمان و هم دانش آموزان احساس استقلال کنند. مخصوصاً این مهم است که محیط مدرسه به دانش آموزان و معلمان اجازه دهد که بر آموزش و یادگیری کمی کنترل داشته باشند. (Mccombos, Whisler 1997).
از تلاش معلمان تشکر و حمایت شود تا انگیزه دانش آموزان افزایش یابد، دانش آموزان را تشویق کنید که به یادگیری توجه کنند و جزء اهداف اصلی آنها باشد و نتایج و کارها بر اساس آموزش باشد (Mccombos, Whisler 1997: Renchler 1992). به علاوه مدیران نیازهای آموزشی فردی معلمان را تشخیص دهند و حامی برنامه آموزشی و تحقیقاتی آنها باشند. (Mccombos, Whisler 1997).
ایجاد کنید وشرکت کنید درفعالیت های پیشرفته حرفه ای که درارتباط با انگیزه کاربردمؤثر تکالیف خانه واشتیاق دانش آموزان باشد(Renchler 1992).
سر انجام : معلمان شیوه هایی را بکار ببرند که والدین هم در آنها شرکت کنند، در مورد انگیزه با والدین بحث و گفتگو کنند، والدین را راهنمایی کنند که چه طور انگیزه آموختن را در بچه ها بکار برند(Renchler 1992).
ایجاد انگیزه دانش آموزان تا به انجام فعالیت های کلاس درس مشغول و مشتاق شوند.
این طور به نظر می رسد که علاقه زیاد دانش آموزان به یک کار یا وظیفه باعث می شود که تا اتمام کار در آن غرق شده و آن را رها نکنند. حتی برای با انگیزه ترین دانش آموزان هم فعالیت هایی نیاز است که باعث ایجاد علاقه در آنها شده و یک آگاهی اولیه برای آنها باشد تا فعالانه مشغول آن کارها شوند. اما چه چیزی باعث جذاب تر شدن یک کار می شود؟ چه چیزی باعث می شود که دانش آموزان به یک پروژه علاقه مندتر و مشتاق تر از پروژه دیگر شوند؟ معلمان چه طور می خواهند فعالیت هایی را طراحی کنند که در همان زمانی که آنها را مجذوب خود می کند آنها را در فرآیند یادگیری بیشتر درگیر کند؟
این تحقیق این طور می گوید که معلم هایی که فعالیت های کلاس را بر اساس نیازهای عقلانی و روحی و روانی دانش آموزان طرح ریزی می کنند در افزایش اشتیاق دانش آموزان به انجام فعالیت ها موفق تر هستند.
(strong et Al 1995, Ames 1992, Anderman & Midg ley 1998).
معمولاً دانش آموزان نیاز به فعالیت هایی دارند که باعث شکوفایی استعدادها و پیشرفت صلاحیت ها و توانایی آنها شود و به آنها اجازه دهد که ارتباطاتشان با دیگران افزایش یابد. فعالیت هایی که باعث شود آنها مستقلانه بتوانند تصمیم بگیرند و فرصت هایی را برای بیان خود و اصلیت خود (نیروی ابتکار) برای آنها فراهم آورد.
(strong et Al 1995و Anderman & Midg ley 1998).
تلاش هم قابل قبول است. پس در نتیجه جایزه بی معنی و بی اهمیت می شود. (Brooks et Al 1998 ) این اطمینان را حاصل کنید که انتظارات شما در کلاس درس برای انجام کارها و رفتارها واضح و ثابت است. (mer & Belmont 1991) نمونه هایی از کارهای سطح پایین، متوسط و سطح بالا را به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
با توجه به این موقعیت های متفاوت با مشکلاتی که معلم ها روبه رو هستند بایستی برنامه آموزشی طرح ریزی کنند که به همه یا بیشتراین نیازها توجه داشته باشند.
در اینجا پیشنهاداتی وجود دارد که بکارگیری آنها باعث می شود که بچه ها به انجام فعالیت های کلاس درس مشتاق تر شوندو زمان بیشتری را صرف انجام کارهای مدرسه نمایند. اطلاعات درسی باید در ارتباط با زندگی دانش آموزان باشد و توجه کنید روش های یادگیری بتواند در موقعیت های واقعی زندگی هم بکار برده نشود (Lumsden 1994. skinner & Belmant) فعالیت های داخل مدرسه باید علاوه برداخل مدرسه درخارج ازمدرسه هم برای دانش آموزان مفید و مهم باشد . وقتی که دانش آموزان آگاهی و پیش زمینه ای در مورد فعالیت ها داشته باشند به انجام آنها مشتاق تر می شوندو همچنین وقتی که بین آنچه یاد می گیرند و جهانی که در آن زندگی می کنند ارتباطی بیابند باز هم اشتیاق آنها زیادتر می شود. همچنین لازم است که دانش آموزان احساس کنند که فعالیت ها و وظایف مدرسه مهم و ارزشمند است و مناسب و شایسته تلاش آنها می باشد. (انجمن های مطالعاتی سیاسی 1995). اجازه دهید که دانش آموزان بر فرآیند یادگیری و برنامه های مربوط به آن کمی کنترل داشته باشند (Brooks etal 1998) این می تواند به هر روشی انجام شود مثلاً در بین تکالیف و وظایف متفاوت مدرسه، خودشان کار مورد علاقه شان را انتخاب کنند، نظارت بزرگان بر انجام کارهای گروهی آنها به حداقل برسد تا دانش آموزان خودشان بکارها نظارت و کنترل داشته باشند و پیشرفت خود را ارزیابی کنند (Anderman & Midyley 1998, Der 1997) (انجمن های مطالعاتی سیاسی 1995).
Anderman و Midyley ذکر کرده اند که این به این معنی نیست که معلمان نباید برکلاس درس کنترل داشته باشند.
جو مدرسه آنقدر پیشرفته باشد که معلمان تفاوتهای فردی را تشخیص دهند و دانش آموزان را به ابعاد خلاقیت تشویق کنند و هم معلمان و هم دانش آموزان احساس استقلال کنند. مخصوصاً این مهم است که محیط مدرسه به دانش آموزان و معلمان اجازه دهد که بر آموزش و یادگیری کمی کنترل داشته باشند. (Mccombos, Whisler 1997).
از تلاش معلمان تشکر و حمایت شود تا انگیزه دانش آموزان افزایش یابد، دانش آموزان را تشویق کنید که به یادگیری توجه کنند و جزء اهداف اصلی آنها باشد و نتایج و کارها بر اساس آموزش باشد (Mccombos, Whisler 1997: Renchler 1992). به علاوه مدیران نیازهای آموزشی فردی معلمان را تشخیص دهند و حامی برنامه آموزشی و تحقیقاتی آنها باشند. (Mccombos, Whisler 1997).
ایجاد کنید وشرکت کنید درفعالیت های پیشرفته حرفه ای که درارتباط با انگیزه کاربردمؤثر تکالیف خانه واشتیاق دانش آموزان باشد(Renchler 1992).
سر انجام : معلمان شیوه هایی را بکار ببرند که والدین هم در آنها شرکت کنند، در مورد انگیزه با والدین بحث و گفتگو کنند، والدین را راهنمایی کنند که چه طور انگیزه آموختن را در بچه ها بکار برند(Renchler 1992).
ایجاد انگیزه دانش آموزان تا به انجام فعالیت های کلاس درس مشغول و مشتاق شوند.
این طور به نظر می رسد که علاقه زیاد دانش آموزان به یک کار یا وظیفه باعث می شود که تا اتمام کار در آن غرق شده و آن را رها نکنند. حتی برای با انگیزه ترین دانش آموزان هم فعالیت هایی نیاز است که باعث ایجاد علاقه در آنها شده و یک آگاهی اولیه برای آنها باشد تا فعالانه مشغول آن کارها شوند. اما چه چیزی باعث جذاب تر شدن یک کار می شود؟ چه چیزی باعث می شود که دانش آموزان به یک پروژه علاقه مندتر و مشتاق تر از پروژه دیگر شوند؟ معلمان چه طور می خواهند فعالیت هایی را طراحی کنند که در همان زمانی که آنها را مجذوب خود می کند آنها را در فرآیند یادگیری بیشتر درگیر کند؟
این تحقیق این طور می گوید که معلم هایی که فعالیت های کلاس را بر اساس نیازهای عقلانی و روحی و روانی دانش آموزان طرح ریزی می کنند در افزایش اشتیاق دانش آموزان به انجام فعالیت ها موفق تر هستند.
(strong et Al 1995, Ames 1992, Anderman & Midg ley 1998).
معمولاً دانش آموزان نیاز به فعالیت هایی دارند که باعث شکوفایی استعدادها و پیشرفت صلاحیت ها و توانایی آنها شود و به آنها اجازه دهد که ارتباطاتشان با دیگران افزایش یابد. فعالیت هایی که باعث شود آنها مستقلانه بتوانند تصمیم بگیرند و فرصت هایی را برای بیان خود و اصلیت خود (نیروی ابتکار) برای آنها فراهم آورد.
(strong et Al 1995و Anderman & Midg ley 1998).
تلاش هم قابل قبول است. پس در نتیجه جایزه بی معنی و بی اهمیت می شود. (Brooks et Al 1998 ) این اطمینان را حاصل کنید که انتظارات شما در کلاس درس برای انجام کارها و رفتارها واضح و ثابت است. (mer & Belmont 1991) نمونه هایی از کارهای سطح پایین، متوسط و سطح بالا را به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
بر این اساس ، تسهیلات اعطائی یا ابزار های مالی که در چارچوب قراردادها و معملات اسلامی مورد استفاده قرار می گیرند ، از نظر تقسیم بندی کلی به چهار گروه تقسیم می شوند :
تامین منابع مالی از طریق وام دهی ( منحصرا در مورد قرض تالحسنه )
تامین منابع مالی از طریق مشارکات
تامین منابع مالی از طریق مبادلات
تامین منابع مالی از طریق تعهدات
چنانکه اشاره شد ، قرض الحسنه تنها مورد اعطای وام در نظام بانکداری اسلامی را تشکیل می دهد که بدون دریافت بهره در زمینه های مشخص و به گروه های خاصیاز افراد جامعه پرداخته می شود .
تسهیلات اعطایی ذیل عنوان مشارکت ، در چارچوب مشارکت در سود و زیان (PLS ) انجام می پذیرد و در بازده حاصل از این نوع فعالیت ، طبق توافق طرفین و بر اساس نسبتهای مورد توافق پرداخته می گردد.
تسهیلات اعطائی ذیل عنوان مبادلات ، ماهیتا جنبه تجاری داشته و بازده حاصل از این نوع فعالیت ، اصطلاحا سود متعارف یا mark up بر قیمت تمام شده کالا افزوده شده و عملا قسمتی از قیمت فروش را تشکیل می دهد که طبق تراضی طرفین توسط مشتری تهیه کننده ی کالای مورد نیاز – بانک – پرداخت می گردد.
تشهیلات اعطائی ذیل عنوان تعهدات ، تسهیلاتی را در بر می گیرد که پرداخت آن منوط به انجام کار یا ایفاء تعهدی مشخص می باشد . جعاله ، که مختص نظام بانکداری اسلامی در جمهوری اسلامی ایران است ، گشایش اعتبارات اسنادی و صدور ضمانتنامه ، به یک تعبیر ، از جکله اینگونه تشهیلات می باشد .
نمودار شماره ( 3 ) گروه بندی تشهیلات اعطایی ( ابزار های ) مورد استفاده در نظام بانکداری اسلامی را در جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد و نمودار شماره ( 4 ) نمایانگر تشهیلات ( ابزارهایی ) است که در تجربه بانکداری، نظام جمهوری اسلامی ایران بر حسب نوع فعالیت اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد .
همانگونه که ملاحظه گردید ، مشخصه اصلی نظام بانکداری اسلامی ، تحریم ربا و تاکیدی است که در زمینه منع معاملات ربوی وجود دارد . به عبارت دیگر ، آنچه از نظر ظریعت مقدس اسلام منع شده است . بازده ثابت از قبیل تعیین شده در معاملات مالی است و نه بازده غیر ثابت و نا مشخصی که در قالب سود تبلور می یابد .
نمودار شماره ( 3 )
گروه بندی تسهیلات اعطایی ( ابزارهای ) مورد استفاده در نظام بانکداری اسلامی در جمهوری اسلامی ایران
گروه قرض الحسنه
گروه مشارکت
گروه مبادلات
گروه تعهدات
قرض الحسنه
مضاربه
مشارکت مدنی
مشارکت حقوقی
سرمایه گذاری مستقیم
مزارعه
مساقات
فروش اقساطی
اجازه به شرط تملیک
سلف
خرید دین
جعاله
( گشایش اعتبار اسنادی و صدور ضمانتنامه و نظایر )
نمودار شماره 4
تشهیلات اعطائی ( ابزارهای ) مورد استفاده در نظام بانکداری اسلامی در جمهوری اسلامی ایران برحسب نوع فعالیت اقتصادی
نوع فعالیت اقتصادی
انواع روشهای اعطایی تشهیلات
صنعت
1- تولیدی : کشاورزی
معدنی
واردات
2- بازرگانی : صادرات
داخلی
3- خدمات :
1- فروش اقساطی 2- مشارکت مدنی
3- مشارکت حقوقی 4 – اجازه به شرط تملیک
5- سلف 8- سرمایه گذاریمستقیم
7- قرض الحسنه 8- مزارعه
9- مساقات 10- جعاله
1- مضاربه 3- مشارکت مدنی
3- مشارکت حقوقی 4- جعاله
1- مشارکت مدنی 2- مشارکت حقوقی
3- اجاره به شرت تملیک 4- قرض الحسنه
5- جعاله 6- سرمایه گذاری مستقیم قرض الحسنه
مشارکت مدنی
مقدمه
مشارکت مدنی در واقع یک تأسیس حقوقی است که برای نخستین بار در نظام بانکداری بدون ربا در ایران به کار رفته است . مجوز انجام معاملات مشارکت مدنی در بانکها ماده 7 قانون عملیات بانکی بدون ربا می باشد .طبق این ماده بانکها می توانند به منظور ایجاد تسهیلات لازم برای گسترش فعالیت بخشهای مختلف تولیدی ، بازرگانی و خدماتی قسمتی از سرمایه و یا منابع مورد نیاز این بخش ها را به صورت مشارکت تأمین نمایند.
برای تبیین نقش مشارکت مدنی لازم است قبلاً مفهوم شرکت مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد .
در اصطلاح قانون مدنی ، شرکت به مفهوم عام کلمه « شرکت غیر عقدی » و به مفهوم اخص کلمه « شرکت عقدی » نامیده می شود . (1) شرکت به مفهوم وسیع کلمه در قانون مدنی چنین تعریف شده است .
تعریف شرکت طبق ماده 571 قانون مدنی :
" شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شیئ واحد به نحوه اشاعه "
ارکان تشکیل دهنده این تعریف عبارتند از :
اجتماع حقوق مالکین متعدد :
بدین مفهوم که شرکت به طور کلی به اعتبار حقوق مالکیت شرکا تشکیل می شود و نه خود شرکا ؛ به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
در این گزارش به تعریف و اهمیت آمیزه بازاریابی به عنوان ابزار مؤثر بنگاه اقتصادی در تحت تاثیر قرار دادن مشتریان، و توفیق در کسب و کار پرداخته شده است ، جایگاه آمیزه بازاریابی در نظام بازاریابی شرکت مورد بررسی قرار گرفته است ، به بعضی از نظرات استادان و متخصصان بازاریابی در مورد آن و همچنین به انتقادات مهم به آمیزه بازاریابی سنتی (4P) مطرح می گردد.
و با تاکید قرار دادن نگرش استراتژیک در فضای کسب وکار رقابتی و ارائه مثالهایی از لزوم تفاوت در آمیزه بازاریابی بنگاه های اقتصادی ، الگویی برای چگونگی طراحی آمیزه بازاریابی ارائه می شود.
مقدمه
با توجه به اینکه میزان مصرف افراد تابع فرایند تصمیمی گیری خرید آنها می باشد ، در این بخش عوامل مور بر این فرایند مورد بررسی قرار می گیرد. فرایند تصمیم گیری ، خرید تحت تاثیر عوامل گوناگونی است که مهمترین آنها عبارتند از :
عوامل فرهنگی- اجتماعی و گروهی : افکار , اعمال و باور های ما عمدتاٌ تحت تاثیر عوامل و نیرو های فرهنگی _اجتماعی و گروهی تعیین می شود. فرایند تصمیم گیری خرید نیز از این عوامل تا ثیر می پذیرد.
عوامل روانی و فردی: روانشناسی به بازار یابان کمک میکند تا چرایی و چگونگی رفتار مصرف کننده را درک کند ، انگیزه ، ادراک ، یادگیری ، شخصیت و تلقی ،موضوعات مهم ی برای تفسیر فرایند خرید و هدایت تلاش های بازاریابی به شمار می آیند .
عوامل موقعیتی : بسیاری از اوقات موقعیت خرید در فرایند تصمیم به خرید تاثیر می گذارد.آثار موقعیت خرید بر روی فرایند تصمیم خرید عبارتند از : نقش خرید ، عوامل احاطه کننده ی اجتماعی ، عوامل احاطه کننده ی فیزیکی ، آثار مربوط به زمان و حالت و شرایط خریدار
عوامل مربوط به آمیخته های بازار یابی : علاوه بر عوامل ذکر شده، همه ی خریداران تحت تاثیر عناصر گونگون آمیخته های بازار یابی اند و تصمیم گیری آنها وابسته به نوع محصول و ویژگی های آن شیوه های قیمت گذاری و روش های پرداخت ، امکانات و تسهیلات توزیع و روش ها ی ترغیبی و ترفیعی شرکت هاست .در زمینه ی عوامل آمیخته های بازار یابی دو مدل 4p ( بر مبنای دیئگاه عرضه کنندگان ) و 4c ( بر مبنای دیدگاه مصرف کنندگان ارایه شده است که در ادامه به شرح آن می پردازیم .
پس از تدوین دیدگاه و استراتژی بازاریابی می بایست تاکتیک های بازاریابی بنگاه اقتصادی مشخص شود.
علاوه بر عوامل فرهنگی ، اجتماعی ، گروهی ، عوامل روانی فردی و موقعیتی همه خریداران تحت تاثیر عناصر گوناگون آمیخته بازاریابی اند و تصمیم گیری آنها وابسته به نوع محصول و ویژگی های آن ، شیوه های قیمت گذاری و روشهای پرداخت ، امکانات و تسهیلات توزیع و روشهای ترغیبی و ترفیعی شرکتهاست .
آمیزه بازاریابی مجموعه ای از ابزارهای قابل کنترل بازاریابی است که شرکت آنها را در هم می آمیزد تا پاسخگوی بازار هدف باشد. آمیزه بازاریابی در بر گیرنده همه کارهایی است که شرکت می تواند انجام دهد تا بر میزان تقاضا ( برای محصولاتش) اثر بگذارد [1] آیا آمیزه بازاریابی بنگاه های اقتصادی شبیه هم هستند و امروزه می توان ادعا کرد که منظور از آمیزه بازاریابی 5P . 4Pیا13P و... است ؟
آمیزه بازاریابی
منظور از آمیزه بازاریابی یا ترکیب بازار، این است که باید مشخص کرد چگونه باید این عوامل را در هم آمیخت . معمولاً این عوامل را به چهار گونه اصلی طبقه بندی می کنند که عبارتند از محصول ، توزیع ، قیمت و ترویج.
استراتژی بازاریابی یعنی تنظیم و اجرای آمیزه بازاریابی .ابزار کار و تاکتیک ها در بازاریابی ، آمیزه بازاریابی است.
آمیزه بازاریابی ، آمیخته بازاریابی ، ترکیب بازاریابی ، ابزارهای بازاریابی و تاکتیک های بازاریابی، همگی واژه هایی هستند که برای ترجمهMarketing Mix به کار رفته اند .
منظور از آمیزه، آمیخته یا ترکیب این است که بین این اجزاء می بایست یک نگرش سیستمی و هماهنگ برقرار باشد تا بتوانند در تاثیر گذاری و متقاعدسازی مشتریان مؤثر باشند. به عبارتی، محصول مناسب با قیمت مناسب از نظر مشتریان با توزیع مناسب و به کارگیری شیوه های ارتباطی مناسب همگی با هم عمل می کنند و اگر هر یک از این اجزا ناهماهنگ با سایرین باشد نتیجه آن کاهش اثر بخشی و کارایی مجموعه بوده و شرکت را از دستیابی به اهداف باز میدارند.
اما منظور از تاکتیک یا ابزار آن است که وسیله و ابزار شرکتها برای جنگیدن در بازار و توفیق بیشتر نسبت به رقبا همین عوامل هستند.
جروم مک کارتی در اوایل دهه1960 آمیزه بازاریابی را با چهار متغیر شناخته شده به عنوان چهار p طبقهبندی کرد که عبارت بودند از محصول (Product) ، قیمت (Price) ، توزیع (مکان)Place و ترویج Promotion که هر یک از این ابزارهای بازاریابی دارای زیر مجموعه هایی هستند .
وقتی از محصول صحبت می کنیم یعنی ترکیبی از کالاها و خدمات که شرکت به بازار مورد نظر ارائه میکند این زیر مجموعه ها عبارتند از : گوناگونی محصول ، کیفیت طراحی، ویژگیها، نام و نشان تجاری ، بستهبندی ، اندازه ، خدمات، تضمین ها ، پشتیبانی ، برگشت و ..
وقتی از قیمت صحبت می کنیم یعنی مقدار پولی که مشتری باید برای یک محصول بپردازد ، زیر مجموعههای آن عبارتند از ، فهرست قیمتها، تخفیف ، مساعدتهای ویژه ، دورة پرداخت ، شرایط اعتباری و...
وقتی از توزیع صحبت می کنیم یعنی فعالیتهایی که شرکت انجام می دهد تا محصول را در دسترس مصرفکنندگان مورد نظر قرار دهد ، زیر مجموعه های آن عبارتند از کانال های توزیع ( عمده فروش ، بنکدار ، خردهفروشی، نمایندگی، شعبه ها) ، میزان پوشش ، ترکیب و جور بودن محصول ، میزان موجودی ، ترابری ، تدارکات و ...
وقتی از ترویج صحبت می کنیم یعنی فعالیتهایی که شرکت انجام می دهد تا بتواند در مورد ارزش و مطلوبیت محصول اطلاعات خوبی به خریداران بدهد ، به طوری که آنان از بین محصولات موجود در صنعت ، محصول ارائه شده بنگاه ما را بخرند ، زیر مجموعه های آن عبارتند از تبلیغات ، روابط عمومی ، پیشبرد فروش ، فروش شخصی و بازاریابی مستقیم .
البته طی سالیان مختلف پس از ارائه نظر مک کارتی ، استادان و صاحب نظران بازاریابی نظرات مختلفی در مورد آمیزه بازاریابی ارائه کردند
که عده ای 8P 6P 5P و حتی 13P و ... را به عنوان آمیزه بازاریابی بنگاه های اقتصادی معرفی کرده اند . این افراد عقیده دارند که آمیخته چهار عامل بازار ، پاره ای از فعالیتهای را از نظر دور داشته است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
این مطلب طولانیه اما اگه کمبود اعتماد به نفس دارین به نظر من ارزش خوندن داره.
اعتماد به نفس دیدگاهی است که به فرد اجازه میدهد تا از خود تصویری مثبت و واقعی داشته باشند. افراد بااعتمادبه نفس به تواناییهایشان اعتماد میکنند٬ به طور کلی حس میکنند که برزندگیشان کنترل دارند٫ و باور دارند که در یک طیف منطقی قادر به انجام کارهایی که میخواهند و برنامه ریزی میکنند هستند. داشتن اعتماد به نفس به این معنی نیست که فرد قادر به انجام همه کاری هست. افراد با اعتماد به نفس انتظارات واقع گرایانه دارند. حتی وقتی که بعضی از انتظاراتشان برآورده نمیشود دیدگاه مثبتشان را حفظ میکنند و خودشان را قبول دارند.
آنهایی که اعتماد به نفس کمتری دارند برای اینکه در مورد خودشان احساس خوبی داشته باشند به مقدار زیادی به تایید دیگران وابسته هستند. آنها معمولا از ریسک کردن اجتناب میکنند به خاطر اینکه از شکست میترسند. معمولا انتظار موفق شدن ندارند. معمولا خودشان را دست کم میگیرند و اگر تشویق یا تحسین بشوند آنرا کوچک جلوه میدهند یا رد میکنند. برخلاف این افراد آدمهای با اعتماد به نفس ریسک رد شدن از طرف دیگران را قبول میکنند به خاطر اینکه به تواناییهای خودشان اعتماد دارند. آنها خودشان را میپذیرند و این حس را ندارند که باید خودشان را وفق بدهند تا پذیرفته شوند.
اعتماد به نفس الزاما خصوصیتی نیست که در همه ابعاد زندگی فرد تبلور داشته باشد. معمولا افراد در بعضی از جنبه ها اعتماد به نفس دارند (مانند درس یا ورزش) اما در بعضی از جنبه ها اصلا اعتماد به نفس ندارند(مثل تیپ و قیافه یا روابط اجتماعی).
اعتماد به نفس در ابتدا چگونه شکل میگیرد؟
عوامل زیادی در شکل گیری اعتماد به نفس موثرند. روش و دیدگاه والدین در شکل گیری احساس فرزندان به خودشان نقش قاطع و اساسی دارد مخصوصا در سنین پایین. وقتی که والدین پذیرش بی قید و شرط به فرزنداشان دارند کودکان یک پی ریزی محکم برای احساسات مثبت نسبت به خودشان دریافت میکنند. اگر یکی یا هردوی والدین انتقاد بیش از حد بکنند یا اگر بیش از حد از فرزندانشان حمایت کنند و حرکتهای آنها را به سوی استقلال تشویق نکنند (یا در مقابلش مقاومت کنند)٬ بچه ها ممکن است به این نتیجه برسند که بیعرضه هستند یا به قدر کافی خوب نیستند یا فرودست و درجه دو(inferior) هستند. اما اگر والدین تلاشهای کودکان برای اتکای به خود را تشویق کنند و زمانی که بچه ها اشتباه میکنند آنها را دوست داشته باشند و قبولشان کنند کودکان هم یاد میگیرند که خودشان را قبول داشته باشند و اعتماد به نفس نتیجه طبیعی این رفتار خواهد بود.
شاید تعجب کنید که عدم اعتماد به نفس الزاما ربطی به بیعرضه بودن ندارد. در واقع اکثر مواقع عدم اعتماد به نفس نتیجه تمرکز بیش از حد بر روی خواسته های غیر واقع گرایانه یا استانداردهای اطرافیان٬ به خصوص والدین و جامعه٬ است. تاثیر دوستان بر احساسات شخص نسبت به خودش حتی میتواند از اثر والدین و جامعه بیشتر باشد. دانشجویان در سنین دانشگاه ارزشهای خانواده را دوباره ارزیابی میکنند و به همین خاطر علی الخصوص نسبت به تاثیر دوستان و اطرافیان آسیب پذیر هستند.
فرضیاتی که بر اعتماد به نفس اثر میگذارند
در پاسخ به تاثیرات بیرونی افراد فرضیاتی میکنند که بعضی از آنها سازنده و بعضی مضر هستند. بعضی از فرضیاتی که بر اعتماد به نفس اثر سو دارند و روشهای جایگزین فکر کردن درباره آنها عبارتند از:
۱. فرض: " من حتما باید همیشه علاقه یا تایید همه افراد مهم زندگیم را داشته باشم"
روش جایگزین: این یک هدف کمالگرا و غیر قابل دسترسی است. واقع گرایانه این است که استانداردها و ارزشهای فردی داشته باشیم که کاملا وابسته به تایید دیگران نباشند.
۲. فرض:" من باید کاملا قابل(competent) و کافی باشم و باید در همه امور مهم زندگیم موفق شوم".
روش جایگزین: این هم کمالگرایی(perfectionism) و غیرقابل دسترس است که به این معنی است که ارزش شخصی با دستاوردهای فرد تعریف میشود. دستاورد(achievement) میتواند به رضایت شخص کمک کند اما شما را ارزشمندتر نمیکند. ارزشمند بودن یک صفت ذاتی است که همه افراد بشر دارای آن هستند.
۳. فرض:" همه گذشته من همیشه مهم است و احساسات و رفتار من را در زمان حاضر کنترل میکند".
روش جایگزین: با وجود اینکه واقعیت دارد که اعتماد به نفس شما علی الخصوص در مقابل اثرات ناشی از زمان کودکی شما آسیب پذیر است اما وقتی شما بزرگ میشوید شما بر این آثار آگاهی و دید پیدا میکنید. در روال این آگاهی و دید شما میتوانید انتخاب کنید که کدامیک از این اثرات را میخواهید که کماکان بر زندگیتان تاثیر داشته باشد. شما مجبور نیستید که در مقابل اتفاقات گذشته درمانده باشید.
الگوهای فکری مخرب
فرضیات مخرب مانند آنهایی که در بالا تشریح شد شما را در مقابل افکار مخرب آسیب پذیر میکند.
همه یا هیچ چیز: " من نمونه مطلق بیعرضگی هستم وقتی کاری عالی انجام نمیشود".
فقط نیمه خالی لیوان را دیدن: انگار که فاجعه در هر گوشه ای منتظر است. یک نکته منفی٬ یک انتقاد٬ یا یک نظر تمام واقعیت ها را تحت الشعاع قرار میدهد. " من نمره شیمی ام خیلی بد شد٬ امکان نداره کنکور پزشکی قبول بشم".
بزرگ کردن نکات منفی/کوچک کردن نکات مثبت: نکات مثبت به اندازه نکات منفی مهم نیستند. " میدونم که شیش تا مسابقه رو برده ام اما اگه این یکی رو ببازم حالم از خودم بهم میخوره".
بدون هیچ قید و شرطی احساسات رو به عنوان واقعیت قبول کردن: " من حس میکنم زشتم پس حتما زشتم."
تاکید بیش از حد بر "باید" ها: " باید" ها اغلب کمالگرایانه و انعکاس انتظارات بقیه هستند تا اینکه بیان انتظارات و خواسته های خود شما. " هرکسی باید وقتی وارد دانشگاه میشود برای آینده شغلی اش برنامه داشته باشد. اگه من نمیدونم پس حتما یه جای کارم ایراد داره".
برچسب زدن: برچسب زدن کار ساده ایست و عموما حالت سرزنش دارد." من یه بازنده ام(loser-این کلمه در انگلیسی مفهوم بیشتر از مسابقه رو داره و به شخصیت آدمها بر میگرده. یعنی کلا آدم بازنده ای/انار) و این تقصیر خودمه".
قادر نبودن به قبول کردم تمجید ها: " واقعا از این لباس خوشت میاد؟ به نظر من که چاقم میکنه".
استراتژی برای بالابردن اعتماد به نفس
روشهای زیر ممکن است برای غلبه بر تفکرات مخرب مفید باشند.
بر نقاط قوت تاکید کنید: برای سعی کردن به خودتان نمره مثبت بدهید. با تمرکز بر کارهایی که قادر به انجامشان هستید به خودتان برای تلاشهایتان جایزه بدهید به جای اینکه فقط بر نتیجه نهایی تمرکز کنید. اگر به جایی اینکه از کارهایی که باید انجام بدهید شروع کنید از کارهایی که میتوانید انجام دهید شروع کنید این به شما کمک میکند تا بتوانید در حیطه اجتناب ناپذیر محدودیتهایتان زندگی کنید.
ریسک کنید: به تجربه های جدید به عنوان فرصتهایی برای یادگیری نگاه کنید به جای اینکه به اتفاقی که در آن یا میبرید یا میبازید. این کار به شما کمک میکند تا با آغوش باز با اتفاقات جدید برخورد کنید و میتواند پذیرش شما را نسبت به خودتان بالا ببرد. اگر این کار را نکنید هر فرصتی میتواند به موقعیتی برای شکست خوردن تبدیل شود و از رشد شخصیتی جلوگیری میکند.
از گفتگوی درونی(Self-talk) استفاده کنید: از گفتگوی درونی به عنوان وسیله ای برای مقابله با فرضیات مخرب استفاده کنید. تمرین کنید تا مچ خودتان را در حین این فرضیات بگیرید. بعد به خودتان بگویید " بس کن!" و آن را با یک فرضیه منطقی تر جایگزین کنید. مثلا اگر مچ خودتان را میگیرید که انتظار بی عیب بودن دارید به خودتان یاد آوری کنید که شما نمیتوانید همه کارها را بی عیب و نقص انجام بدهید٬ فقط میتوانید برای انجام دادن کارها تلاش کنید و میتوانید سعی کنید که آنها را خوب انجام بدهید. این به شما کمک میکند تا خودتان را قبول داشته باشد در حالیکه هنوز برای پیشرفت تلاش میکنید.
ارزشیابی خود: یاد بگیرید که خودتان را به صورت مستقل ارزیابی کنید. این به شما کمک میکند تا از احساس پریشانی و آشفتگی (sense of turmoil) که به خاطر تکیه کردن دربست به توقعات و نظرات دیگران پیش می آید دوری کنید. اگر بر احساسات درونی خودتان نسبت به رفتار٬ کار و ...خودتان تمرکز کنید هوش و شعورتان نسبت به خود(sense of self) بیشتر میشود و این شعور به شما کمک خواهد کرد تا به راحتی قدرت شخصیتان را به دیگران تسلیم نکنید.
طبع شوخی(sense of humor): سعی کنید یاد بگیرید که وقتی کار "احمقانه " ای میکنیدیا اشتباهی میکنید بتوانید به خودتان بخندید. این موقعیت ها را به عنوان بخشی از انسان بودنتان قبول کنید. این به شما کمک میکند تا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و بتوانید ارتباطتان را با بقیه بهبود ببخشید.