لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
مرکز علمی کاربردی / واحد 41
موضوع تحقیق:
اقتصاد و جامعه
عنوان درس= کار افرینی
نام استاد:
جناب اقای رجبی
دانشجویان:
فرشته سبحانی- مریم زارع- شقایق سرخیل
رشته ی روابط عمومی/ گروه A
تابستان 1386
مفاهیم اساسی جامعه شناسی
جامعه شناسی و کنش اجتماعی
جامعه شناسی علمی است که برای یافتن تعبیری علی از ماهیت و اثار ان کنش اجتماعی را درک تفسیری می کند0 در اینجا مقصود از کنش ان رفتار انسانی است که دارای معانی ذهنی خاصی باشد0 چنین کنشی یا برونی است یا کاملا درونی0 کنش ممکن است شرکت فعال در موقعیتی بخصوص یا خودداری عمدی از چنین مشارکتی یا پذیرش منفعلانه ی ان باشد0 منتها یک کنش زمانی اجتماعی است که شخص عامل رفتار دیگران را نیز در معانی ذهنی خویش منظور کند و رفتار خویش را با توجه به ان جهت دهد0
الف- مبانی روشی در جامعه شناسی
معنا sinn= meaning بر دو نوع است=
الف= معنایی که به شخص یا مجموعه ای از اشخاص اطلاق می شود0
ب= ان نوعی که در مورد شخص یا اشخاصی فرضی و برای نوع خاصی از کنش به کار می رود0
نوع دوم که نظری است نوع خالص نام دارد0 در انواع خالص به هیچ وجه صحت عینی یا حقانیت متافیزیکی مطرح نیست0 مبنای تمایز بین علوم تجربی کنشها مثل جامعه شناسی و تاریخ و دانش های جزمی چون حقوق- منطق- اخلاق و زیبایی شناسی که به دنبال قطعیت بخشیدن به مفاهیم حقیقی و معتبر برای موضوع تحقیقشان هستند همین انواع خالص است0
البته به سادگی نمی توان از لحاظ تجربی یک کنش معنی دار را از یک رفتار واکنشی صرف که هیچ گونه معنایی انتزاعی در ان دخیل نباشد مجزا کرد0 بخش عمده ای از رفتار مورد نظر جامعه شناسی خصوصا رفتار صرف سنتی در مرز میان این دو قرار می گیرد0 در بسیاری از فرایند های فیزیکی- روانی اثری از کنش معنی دار یعنی کنشی که از نظر ذهنی قابل درک باشد یافت نمی شود0 در دیگر موارد نیز این گونه فرایند ها فقط برای روان شناسان متبحر قابل درک است0 همچنین بسیاری از تجربیات عرفانی نیز که از طریق کلمات قابل انتقال نیستند به سختی برای کسی که در معرض چنین تجربه ای قرار نمی گیرد قابل درک هستند0 در عین حال این بدان معنا نیست که هر کس برای درک هر کنشی خود مجبور به انجام کنشی شبیه به ان باشد0
هر تفسیری و به طور کلی هر علمی خواستار قطعیت و دقت است0 قطعیت درک می تواند مبتنی بر تعقل منطقی یا ریاضی یکدلی عاطفی یا پذیرش هنری باشد0 در تفسیر یک کنش وضوح عقلایی زمانی حاصل می شود که شناخت کامل و دقیقی از مبانی معنایی کنش انجام شده وجود داشته باشد اما دقت و قطعیت حاصل از درک همدلانه زمانی میسر است که زمینه ی احساسی- عاطفی کنش در دسترس باشد0 بالاترین درجه ی درک عقلایی زمانی حاصل می شود که مفاهیم مورد نظر مفاهیم منطقی یا ریاضی باشند یهنی مفاهیمی که فهم معنای انها بی واسطه و بی ابهام ممکن است0
لازم است که در کلیه علوم مربوط به کنش انسانی فرایند ها و پدیده ها یی که کاملا فاقد مفهوم ذهنی اند نیز در نظر گرفته شوند مثلا به شکل محرک نتیجه مشوق یا مانع 0 فقدان مفهوم ذهنی به معنی غیر بشری یا بدون حیات بودن نیست0 هر مصنوعی مثلا یک ماشین تنها از طریق ان مفهومی که در ایجاد و کاربرد ان نهفته یعنی مفهومی که از رابطه ی کنش با مقاصد بسیار مختلف ناشی می شود قابل شناخت است0 بدون مراجعه به چنین مفهومی این ماشین کاملا غیر قابل درک باقی می ماند0 پس انچه در مورد این ماشین قابل درک و شناخت است رابطه ی ان با کنش انسانی ایت خواه به عنوان وسیله و خواه به عنوان هدف0 این همان رابطه ای است که شخص یا اشخاص کنشگر از ان کاملا اگاهند و کنششان در ان راستا قرار دارد و تنها بر اساس همین مقولات است که چنین اشیائی قابل شناختند0
ادراک بر دو نوع است=
الف= ادراک از طریق مشاهده ی مستقیم مفهوم ذهنی یک کنش به خصوص از جمله بیان شفاهی0 ما با مشاهده ی مستقیم به طوری که گفته شد معنی گزاره ی 28 ضربدر 2 برابر است با 4 را با خواندن یا شنیدن ان می فهمیم0 این یک نونه از درک عقلایی مستقیم ایده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
نگرشی بر وضع لباس جامعه
از زمانی که بشر زندگی جمعی را شروع کرده همواره در صدد بهرهوری بهتر از محیط پیرامونش ، و چگونگی به حداقل رساندن نیازها و ضعفهایش در ارتباطات محیط بوده تغییرات آب و هوایی، وی را متوجه کرد که برای مقابله ، پوششی مناسب مورد نیاز داردو از این رو شروع به ساختن لباسهایی کرد که میتوانست اورا دربرابر تغییرت جوی حفظ کند به مرور تزئین و زینتکاری نیز براین پوشش اضافه گردید و به نوعی ، حالت خودنمایی را به خود گرفت تا جایی که هدف اصلی که همان پوشش بودرو به فراموشی سیر کرد.
این امر بدیهی مینماید که نوع پوشش دردو نوع جوامع بدوی و پیشرفته کاملاً مغایر یکدیگرند . چرا که هر کدام بسته به فرهنگ خویش به مسئله پوشاک و لباس با دیدی خاص مینگرند و میتوان دریافت که پوشش و نوع آن در هر جامعهای ربط مستقیمی با فرهنگ آن جامعه دارد، به تدریج که جامعهها از لحاظ اجتماعی روبه پیشرفت نهادند. کماکان پوشاک نیز به نوعی متأثر از این پیشرفتها میگردید . اگر از دید جامعهشناسی به قضیه پوشاک نگاه کنیم آن را میتوانیم مبحثی از «فرهنگ عامه » تلقی کنیم.
هر قومی برای خود لباسی ویژه را بنابه شرایط طبیعی و اقلیمی انتخاب کرده است . اما از دید فرهنگ عمومی و خصوصاً بعد از باز شدن دریچههای فرهنگی اقوام برروی یگدیگر و صحبت از دهکده جهانی و هجوم فرهنگی ارزشهای بیگانه به مخفیترین و خصوصیترین زوایای خانواده از رهگذر ماهواره. دیگر بحث قومی بودن قضیه کنار می رود . چرا که صحبت از بی هویتی و ضعیفکاری یک فرهنگ در مقابل فرهنگ دیگر است . و اولین نمود این بیهویتی در پوشاک و لباس جامعههای آسیب دیده خودرانمایان میسازد ، چرا که هنگامی فرد در معرض تهاجم این فکر قرار گرفت که از لحاظ فرهنگی هیچ تکیه گاهی ندارد که برآن پشت گرم باشد، خودباختگی در برابر فرهنگ قدرتمند ، امری طبیعی جلوه مینمایند و بدنبال آن پذیرش الگوهای فرهنگ غالب که به طور اشکاری در لباس آن فرهنگ نمودار دارد. امروزه نیز در جامعه خودمان به عینه شاهدیم که چه راحت لباسهایی با طرحها و الگوهای غربی همراه مارکهای متنوع که هیچکدام به فرهنگ مذهبی جامعه ما ارتباطی نداشته در بین جوانان ما رواج دارد . برای نمونه عمده مواردی که در «مطالعات اولیه »در مورد لباس در کتب مربوطه به دست آمده را به انتصار ذکر میکنیم :
ـ نشانههای تجدد طلبی در پوشاک زنان و مردان میتوان کوتاه شدن، تنگشدن ، سبکشدن کم شدن قطعات لباس نزدیک شدن لباس مردان به لباس زنان در نازکی، جنس پارچه ، رنگ و ...وبا لعکس در دوخت ومدرامیتوان نام برد.
چندین سال قبل در این کشور 95 در صد کالاهای تجارتی با چاشنی عکسهای برهنه زنان تبلیغ میشد و بیش از500 زن و مرد هنر پیشه در خدمت این تبلیغات بودهاند و در سطح جهان بیش از 70 هزار موسسه کوچک و بزرگ 65در صد کالاهای مورد نظر خود را بانشان دادن اندام برهنه زنان تبلیغ و معرفی میکردهاند .
دریک تعریف دینی جنس لباس پنبه و کتان ، نه بسیار درخشان و نه چندان حقیر است . رنگ سفید تاکید شده،و سبز مخصوص اولاد رسول (ص) است، سادگی در پوشیدن توصیه شده و گفته شده که لباس برای حفظ بدن از سرما و گر ما و باعث عفت و حیا و شرم و آراستگی ووقار آدمی است. و از لباس مشهور نهی شده است .
لباس بهترین وسیله تفاخر است و علی رغم وسایل دیگر مثل اتومبیل و... همیشه همراه انسان است و هیچ چیز آسانتر از تقلید لباس دیگران تقلید نیست. اما قرنها میگذارد و دیده میشود که یک جامعه از لباس دیگران تقلید نمیکند و سنت خود را در نوع لباس حفظ میکند . چرا که تغییر لباس پیام آور تغییر فرهنگ است .
مهمترین و کارآمدترین ترفندهای رژیم سابق را در ابتذال پوشاک باید در تحریف مفاهیم فرهنگی دانست . به نحوی که افراد جامعه ، قبیح را حسن، و ارزشهای نیک را بد بدانند، و در درجه بعد اگر نوآوری بیداری هم بودند، سیاست رژیم.به نح.ی اعمال شده بود که اینان در مقابل مردم قرار میگیرند فلذا دست غیر در آستین پنهان میماند یعنی راننده تاکسی ، مغازه دار و استاد دانشگاه و در کل جامعه بود که افراد ساده پوش ـ اعم از زن و مرد ـ سنت گرا و با حجاب را نمیپذیرفت و به سخره میگرفت ، نه مأمور دولت .
آنطور که کتب راهنمایی تولید پوشاک ، نشان میدهند ، به ترتیب ؛ موسسات تولید کننده ، مراکز پخش و فروشگاههای عرضه کننده لباس زنان ، کودکان و مردان به یک نسبت نیستند . از موسسات تولیدی ، 405
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
مقدمه:
نگاهی گذرا به وضعیت اسفناک فرهنگی جامعه،به روشنی مؤید آن است که برخی از سر سپردگان فرهنگ بی گانه پا را از بی بندوباری اخلاقی فراتر نهاده وتظاهر عمدی به فساد اخلاقی و خشونت را جای گزین آن ساخته اند.
با عنایت بی اینکه عمده گرایش های ضد فرهنگی از ضعف مبانی دینی و اعتقادی نشأت می گیرد و غالب دختران و پسرانی که قربانیان فرهنگ بی گانه می شوند ،با دین ، بیگانه هستند،باید راهکاری اندیشید که محتوای آن معطوف به صیغه دینی بوده است و در عین حال به زبان و قالب جدیدی عرضه شود تا نسل جوان را به خود جذب وجلب کند.
در شجره طیبه دین ، نماز جایگاه والا و بی نظیری دارد و تعابیری همچون ستون دین بیانگر اوج اهمیت و عظمت نماز است.
در قرآن کریم از نماز به مثابه عامل باز دارنده زشتی ها و فسادها،تعبیر شده است.
امروز قشر عظیمی از جوانان و نوجوانان که در بدنه آموزش و پرورش،تحت تعلیم و تربیت قرار دارند ،مایلند ازآثار و برکات نماز وجایگاه آن در زندگیشان آگاه شوند و مربیان و مشاوران و فرهنگیان گرانمایه نیز در تدارک شیوه هایی برای ترغیب بیشتر این نسل به نماز و معنویت می باشند.
نماز و نیازهای جوان:
اکنون پس از این مقدمه به این موضوع که نماز متقابلا نیازهای جوان می پزدازیم تا انشاءالله در آخر برخی راه کرد های جذب جوان به نماز دست یابیم.
چنانچه از دریچه نیازهای نسل جوان به نماز بنگریم،می توانیم ابتدا مهمترین نیاز های این نسل را تعریف نموده وسپس به این مطلب به پردازیم که نماز چگونه به آنها پاسخ می دهد.
اگر جوانان بدانند که نماز ،چگونه به نیازهای آنان پاسخ می دهد،با دلبستگی بیشتری ،این فرضیه را انجام می دهند.
بخشی از مهمترین احتیاجات اساسی جوانان ابارتند از:
1-((نیاز به خلوت))-انسان در خلال فعالیت ها وتلاشهایش،نیاز به فرصتی برای خلوت با خویش دارد تا “خود“ را بیابد وتمدد جسم وجانش را تأمین کندوتوان جدیدی کسب کندوبه تداوم زندگیاش با نشاط و شور بیشتری بپردازد
جوان بیش از سایرین به این امر،نیاز احساس می کند.
نماز،خلوتگه رازی است که نه تنها به جوان چنین فرصتی می بخشد تابه معنای هستی خویش بیاندیشد،بلکه علاوه برآن ،نمازؤزمان نییایش وراز گفتن با معبود است که به“نیاز به خلوت“وی،جهت می بخشد.چنین خلوت پر بار روح بخشی است که به سایر بخشهای زندگی ،نیرو و انگیزه می دهد.
2-((نیاز به ارتباط با جهان هستی))-انسان به ویژه جوان،علاقه مند است،نسبت خویش و جهان هستی را بداند و آن را تعریف و تبیین کند وبه تبع آن،انس و الفت با مجموعه هستی برایش حاصل شود.
احساس همدلی و همدردی وهم صحبتی با جهان بیرون از وجود آدمی،جوان را ارضا می کند.در غیر این صورت ، احساس غربت و گم گشتگی وتنهایی درونش را می فشارد و او را آزاز می دهد.
نماز،چنین احساسی به وی می بخشد که او،بخش کوچکی از قلمرو هستی است و تمام هستی و آنچه در زمین و آسمانهاست،به تسبیح خداوند مشغولند،لذا از یک سوی،احساس ارتباط و همنوایی با کل جهان در او ایجاد و تقویت
می شود و از سوی دیگر جهان هستی،جهانی خاموش،وامانده،رها شده نیست بلکه جهانی زنده،گویا و حساس که مخلوق پروردگار می باشد.
3-((نیاز به تبیین غایب زندگی))-جوانان،بارها وبارها به“چرایی زندگی“می اندیشند ودر تلاشند تا پاسخی مناسب و اقناع کننده برای خویش بیابند.و این واقعیت را نیز راباور دارند که“چگونگی زندگی“از“چرایی زندگی“بر می خیزد
یعنی آنان که می دانند“چرا“ باید زندگی کنند،قادرند با هر “چگونه“ای زندگی کنند.
سرمایه های مورد نیاز برای تجارت با خدا،یکی“ایمان“و دیگری“تلاش در راه او است“.از این روی می توان رابطه نماز و ایمان را تعیین نمود.
4 –((نیاز به بینش نوین))-جوان،در پی دست یافتن به بینشی پویا، متحول وجدید نسبت به زندگی بوده و برای دستیابی به آن هر تلاشی را پذیرا می شود، لذا اگر در مسیر زندگیش با رویکردی اینچنین مواجه شود،به طور منطقی
آن را می پذیرد و درونی می سازد از جمله عوامل مهمی که در بینش نسل جوان،چنین تحولی به وجود می آورد ،راز نیاز با خدا،نیایش با او واحساس رضایت از همدلی و همدمی با قادر متعال می باشد.
در حقیقت،با نماز است که چهره دنیا ،هستی،مشکلات و زندگی در نظر ما تغییر می یابد،زیرا که رویکرد ما تغییر پیدا می کند.آنچه که بدهی است،صورت مسایل و مشکلات موجود می باشدکه ماهیت آن ها تغییری نمی کنند ولی اساس تغییر در نگرش ما ایجاد می شود.
5-((نیاز به خویشتنداری))-برد باری وتحمل مشکلات از ویژگی های مهم اخلاقی است که در پرتو ممارست و تکرار برای آدمی فراهم می شود و معمولا در کلام معصوم(ع) از سه نوع صبر و بردباری سخن به میان می آید،صبر در برابر طاعت (نعمت های الهی)،صبر در برابر مصیبت و صبر در برابر معصیت که سومی را بر دو مورد اولی از لحاظ ارزش ترجیح داده اند.جوان برای نیل به کمالات روحی که آرمان و آرزوی مهم اوست ، نیاز وافری به صبر و خویشتنداری احساس می کند که عمدتا” چنین نیرویی در پرتو نماز و رابطه با خدا حاصل می شود . زمانی که در نماز به ذکر آیه شریفه((ایاک نعبد و ایاک نستعین))مشغولیم به مصداق این آیه ،((فقط او را می پرستیم و فقط از او یاری می جوییم)) این امر هم جنبه تلقینی دارد و نیروی ایمان را در پرتو تلقین،تقویت می کند و هم جنبه شناختی و معرفتی دارد ، یعنی در عمل نیز به هیچ نیرویی جز خدا اتکا نداشته و نداریم و از کسی جز او در عمل کمک نمی خواهیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بررسی درس دوم ,از فصل دوم کتاب جامعه شناسی سال سوم علوم انسانی
سئوال 1-اهداف این درس را درسه قلمرو شناختی ’مهارتی’و نگرشی مشخص کنید:
الف)در قلمرو شناختی:
1-انتظار می رود دانش آموز اساس داوری در مورد نابرابری ها را بداند .
2-انتظار می رود دانش آموز مفهوم شایسته سالاری را بفهمد.
3-دانش آموز بتواند تاثیر شایسته سالاری در برخورداری افراد از مزایای اجتماعی را
توضیح دهد.
4-انتظار می رود دانش آموز عادلانه بودن یا نبودن توزیع مزایا بر اساس ویژگی های
انتسابی را توضیح دهد. .
5-انتظار می رود دانش آموز تعریفی از تبعیض و فمینیسم یاد گیرد.
ب )در قلمرو مهارتی :
1-دانش آموز بتواند در مورد ارزشهای جامعه خود یا جوامع دیگر داوری کند.
2-دانش آموز بتواند عادلانه بودن یا نبودن توزیع مزایا را در گروه و جامعه تشخیص
دهد.
3-دانش آموز بتواند علت نابرابری در توزیع مزایا (بر مبنای ویژگی های اکتسابی و
انتسابی )را پیدا کند .
4-دانش آموز بتواند عقاید فمینیستی را تجزیه و تحلیل کند .
5-دانش آموز بتواند در مورد طبیعی بودن یا نبودن توزیع مزایا براساس اکتسابی
یا انتسابی استدلال کند .
6-دانش آموز مصادیقی از تبعیض را در جامعه شایسته سالاری یا پادشاهی بیابد .
ج –در قلمرو نگرشی :
1-دانش آموز نگرش مثبت در مورد تاثیر ارزشهای جامعه بر توزیع مزایا پیدا
می کند و آنرا بعنوان عامل مهم و تاثیر گذار می پذیرد .
2-نگرش مثبت در مورد برابری زن و مرد در ذهن دانش آموز ایجاد می شود .
3-نگرش مثبت در مورد مستمر بودن ویژگی های اکتسابی در کسب مزایا ایجاد
می شود .
4-نگرش منفی در مورد تبعیض در فرد ایجاد می شود .
سئوال 2- مفاهیم اساسی درس را مشخص کنید :
-ارزشها و باورها مبنایی برای داوری در مورد (عادلانه بودن یا نبودن )توزیع مزایامی باشد -ویژگی های اکتسابی (در جوامع شایسته سالار )مهم ترین عامل برخورداری از مزایا است -فمینیستها اعتقاد به برابری زن و مرد (در بهره مندی ازاکثر مزایا ) دارند .
-شایسته سالاری یعنی: بر عهده گرفتن نقش بر اساس کسب صلاحیت و مهارتها ی لازم برای آن نقش که مفابل تبعیض قرار دارد .
سئوال 3-طرح چه مفاهیم دیگری را در این درس ضروری می دانید؟ چرا؟
- توضیح بیشتر در مورد عقاید فمینیستی .
مطالب بیشتری و (با وضوح بیشتر ) در مورد اثبات برتری ویژگی های اکتسابی بر ویژگی های انتسابی گفته می شد .
بهتر بود در مورد (ویژگی های انتسابی مقدمه کسب صلاحیت برای ایفائ نقش )در متن بشتر توضیح می دادند و آنرا از پاورقی خارج می نمودند .
سئوال 4- موارد پیوند این درس با زندگی روز مره در محیط اجتماعی دانش آموزان را مشخص کنید : - نابرابری در مورد جنسیت در زندگی روز مره و در خانواده
با تحلیلهای وی از مسائل و نقشهای سیاسی جامعه خود پیوند می یابد .
دانش آموز مطالب درس را با مبنای استخدام در بخشهای دولتی و قبول در کنکور
پیوند می هد .
سئوال 5- در آموزش این درس چه مهارتهایی پرورش می یابد :
قضاوت و داوری
انتقاد
آینده نگری
همکاری
انطباق و مقایسه
سئوال 6- در پرورش آن مهارتها از چه عناصری در این درس استفاده می کنید.
تصاویر -قسمتهای برای مطالعه
حل فعالیتها -تحقیق کتابخانه ای
تیترها -بهره گیری از رسانه ها : فیلم ….. . . . .
پاورقی - . . . . . . . . . .
سئوال 7- –در آموزش این درس چه نگرش هایی پرورش می یابد ؟
نگرش منفی در مورد تاثیر ویژگی های انتسابی در کسب مزایایی اجتماعی
نگرش مثبت در مورد تاثیر ویژگی های اکتسابی در کسب مزایایی اجتماعی
نگرش مثبت در مورد عقاید فمینیستی
نگرش مثبت در مورد شایسته سالاری
نگرش منفی نسبت به عملکرد امویان و آمریکائیها
سئوال 8-در پرورش آن نگرش ها از چه عناصری در این درس استفاده می کنید ؟
- تصاویر و مثالها و تیتر ها
- قسمت برای مطالعه
ارجاع دانش آموز به : - تالیفات دیگر موالفان کتاب
- روزنامه ها و مجلات
- استفاده از برخی پاراگرافها
سئوال9- –با توجه به پاسخ سئوالات 1 تا8 ’روش یا روش های آموزش مناسب را پیشنهاد کنید :
روش کلی (دانش آموز محور )) است که معلم مرجع می باشد .
روش بارش مغزی و آغاز کلاس با طرح یک سئوال
کنفرانس دانش آموزان
تشویق دانش آموزانی که بامطالعه روزنامه ’مجلات’…..تفکری خلاقانه ارائه می هند.
بحثهای عمومی در مورد حل فعالیتها
سئوال 10- –با توجه به روشهای پیشنهادی در بند 9 ’ارزش یابی مستمر را چگونه اجرا می کنید ؟
الف –امتحان کتبی -تحقیق
-ارائه کنفرانس
مبنای ارزشیابی مستمر : -پاسخ صحیح به پرسش
آغازین
ب-میانگینی از فعالیتهای مستمر: -میزان سئوال از معلم
-میزان فعالیتهای خارح
از کلاس
-شرکت در بحثهای گروهی
سئوال 11- –چگونه می توان از فعالیت ها در ارزش یابی پایانی استفاده نمود’
نمونه های ذکر کنید :
آیا توزیع مزایا بر اساس رنگ پوست یا مهارت شغلی عادلانه است؟ چرا( صفحه 65)
آیا تاکید بر جنس در استخدام نیروهای متخصص و تحصیل کرده عادلانه است ؟چرا ؟
سئوال 12 –نمونه سئوالات مناسبی را در سطوح مختلف یادگیری’پیشنهاد کنید:
سطح دانش :
-تبعیض و شایسته سالاری را تعریف کنید؟
سطح فراگیری :
-تاثیر کسب مزایا بر اساس ویژگی های انتسابی را با ذکر مثالی توضیح دهید ؟
-براساس ویژگی های زیر توزیع مزایا عادلانه است یا ناعادلانه ؟ پاسخ را درجدولی ترسیم
کنید.
1-انتساب بر خاندان معروف (مثلا خاندان قاجار )
2-میزان اطلاعات و دانش سیاسی
3-مهارت در یک زمینه ورزشی
4-هوش
5-باهوش بودن
سطح تجزیه و تحلیل :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
نقش خانواده در ایجاد جامعه مدنی
ابتدا از جامعه مدنی تعریفی ارایه می دهیم : جامعه مدنی یک جامعه آزاد است که در آن افراد ، گروهها، سازمانها با دیدگاههای گوناگون مشارکت دارند و هر یک بیان کننده نظرها و اعتقادات خویش است .
ما ، در جامعه خود با استبداد نداشتن آزادی و قانون ، سیاست گریزی ، خشونت ، عدم تحمل عقاید دیگران و….. در خانواده ، سازمانها و حکومت داری مواجه هستیم . استبداد یک مسئله فرهنگی است که در بیشتر جوامع کم وبیش وجود داشته و دارد . در ایران بالاخص به علت تاریخ طولانی و حکومتهای شاهان گذشته استبداد رشد بسیار قدیمی و قوی دارد که آثار خود را در بسیاری از زمینه ها نشان می دهد .
در نظام فرهنگی ما دوعنصر فرهنگی اساسی وجود دارد :
1ـ زور : استفاده از زور و اجبار ، بدون متقاعد کردن زیردست برای دستیابی به هدف.
2ـ پذیرش زور : پذیرش بدون چون و چرای زور و مشروعیت اجتماعی آن ( عباراتی نظیر این کشور یک آدم می خواهد مثل رضا خان، تا
زور بالا سر این مردم نباشد آدم نمی شوند ، باید زد توی دهنشان.
روابط اجتماعی بر اساس این دو عنصر ( زور و پذیرش زور ) در طول تاریخ آنچنان تدائم داشته و تثبیت شده که به یک پدیده عمیق فرهنگی تبدیل گشته است . بچه از بدو هشیاریش در این نظام فرهنگی پرورش می یابد از پدر و مادر و سپس از مربی زور می شنود و کتک می خورد در مدرسه هرکس زورش بیشتر باشد بیشتر مورد احترام قرار می گیرد . وقتی متهمی دستگیر می شود اولین برخورد با او چیست ؟ وقتی شخصی در آلمان یک سیلی به صورت رئیس جمهور ( آقای هاینه مان ) زد عکس العمل او به عنوان ریس جمهور چه بود ؟هیچ ! اگر این مسئله در کشورهای جهان سوم اتفاق بیفتد چه می شود ؟ ممکن است ما بگوییم عجب خری بوده است . عجب آدم بی عرضه ای بوده است اگر من بودم…. باید حساب یک همچین آدم نفهمی را با همان روش خودش رسید … اما اینها همه عکس العملهایی مبتنی بر نظام ارزشی ما ( پذیرش زور ) است .
عواقب استبداد در سطح خانواده ، سازمانها و حکومت اداری
در سطح خانواده
زیر دستان به علت شنیدن حرف زور در طول روز ، احساس نارضایتی و ناکامی می کنند ناکامی تولید پرخاشگری و عصبانیت می کند .
مردی که در طول روز در محیط کارش و در بیرون از مافوق و نیروهای زورمند جامعه ( که با آنها سروکار پیدا می کند ) ، حرف زور شنیده ، عزت نفس و نیاز به احترامش خدشه دار شده است . او وقتی شب به خانه برمی گردد با اولین مسئله بهانه می گیرد و بچه ها و یا زنش را کتک می زند . زن هم اگر عاقل باشد ، زود بچه های کتک خورده را دور می کند . بچه می پرسد آخه چرا بابا منو زد ؟ مادران عاقل معمولاً می گویند عیبی نداره بابا خسته است .