لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
یادداشتی درباره 15 خرداد 42
نویسنده:رسول جعفریان
امام خشمگین از این وضعیت، بیانیه «شاهدوستی؛ یعنی غارتگری» را صادر کرد. ماجرا به محرم، که مصادف با خرداد بود، کشیده شد. سخنرانی شگفت امام در عصر عاشورا در فیضیه با حضور صدها هزار نفر، آغازی بر مخالفتهای عمومی بود. دستگیری امام در شب 5 خرداد، دامنه مخالفتها را بیشتر کرد و تظاهرات بر ضد رژیم و این بار شخص شاه در بیشتر شهرها بر پا شد که طی آن، صدها نفر به شهادت رسیدند. در تهران، بازار مرکز این تظاهرات و شعارهای اصلی ضدسلطنت و در دفاع از امام بود...
وقتی امام توبه روحانیت را شکست- شرح کوتاه 15 خرداد و نکاتی درباره آن
داستان 15 خرداد از آنجا آغاز شد که شاه، پس از بیرون کردن علی امینی از میدان، به آمریکاییها تعهد داد که خود اصلاحات مورد نظر آنان را انجام دهد. درگذشت آیتالله العظمی بروجردی در فروردین ماه 40 راه را برای این حرکت آغاز کرد.
نخستین اقدام آن بود که در مهر 41 در تعطیلی طولانی مجلس شورای ملی و سنا، هیأت دولت، مصوبه انجمنهای ایالتی و ولایتی را تصویب کرد که ضمن آن، اولا شرط اسلام از انتخاب کنندگان برداشته شده و ثانیا قسم خوردن به کتاب مقدس، جای قسم خوردن به قرآن را گرفته بود.
مرجعیت قم، که این زمان، میان چند نفر تقسیم شده و بخشی هم به نجف منتقل شده بود، وضعیت روشنی نداشت. در این زمان، امام خمینی با جمع کردن مراجع و توضیح مشکل، زمینه را برای تلگرافهای مخالفت آغاز و جو عمومی هم زمینه را فراهم کرد تا آن که اسدالله علم در پاسخ مراجع – بدون یاد از امام – خواستههای آنان را پذیرفت.
اما برای این که این عقب نشینی به معنای شکست نباشد، بحث لوایح ششگانه در دی ماه همان سال 41 مطرح شد و به دنبال آن، طرح رفراندم. این بار امام، علمای بیشتری را جمع کرد و مخالفتها عمومی تر شد. رژیم که یک بار عقب نشینی کرده بود، مقاومت کرد. رفراندم برگزار شد و شاه برای اهانت به علما در 4 بهمن 41 به قم آمد و در حرم اعلام کرد که تنفر او از ارتجاع سیاه، بیش از ارتجاع سرخ است.
این توهین مقاومتهای قم را بیشتر کرد. نوروز عزای عمومی اعلام شد و رژیم که مصمم به سرکوبی بود در 2 فروردین، به مجلس عزای امام صادق (علیه السلام) با حضور آیتالله گلپایگانی در مدرسه فیضیه حمله کرد.
امام خشمگین از این وضعیت، بیانیه «شاهدوستی؛ یعنی غارتگری» را صادر کرد. ماجرا به محرم، که مصادف با خرداد بود، کشیده شد. سخنرانی شگفت امام در عصر عاشورا در فیضیه با حضور صدها هزار نفر، آغازی بر مخالفتهای عمومی بود. دستگیری امام در شب 15 خرداد، دامنه مخالفتها را بیشتر کرد و تظاهرات بر ضد رژیم و این بار شخص شاه در بیشتر شهرها بر پا شد که طی آن، صدها نفر به شهادت رسیدند. در تهران، بازار مرکز این تظاهرات و شعارهای اصلی ضدسلطنت و در دفاع از امام بود.
امام تا مرداد ماه در زندان بود و سپس در منزلی تحت نظر، تا آن که در فروردین 43 آزاد شد. به مناسبت ورود امام به قم، جشن بزرگی برگزار شد.
در مهر ماه 43 بار دیگر لایحه کاپیتولاسیون مطرح شد که امام به مخالفت با آن برخاست و به دنبال آن، در آبان 43 به ترکیه تبعید و یازده ماه بعد به نجف منتقل شد.
درباره 15 خرداد چند نکته مهم و قابل اشاره است:
1. در هشت سال که از نهضت ملی شدن صنعت نفت گذشته بود، مبارزه با شاه، به طور کامل، برای کمونیستها، ملیها، و ملی ـ مذهبیها با بن بست رو به رو شد. در هشت سال ، از کودتای 28 مرداد سال 32 تا سال 41، استبداد، چنان استوار شده بود که گویی، شکست دادن آن، امری محال می نمود. جبش خرداد این جو را شکست و نه تنها با دولت، که با شخص شاه آن هم بدون واهمه در افتاد.
2. مبارزه در قالب ادبیات مشروطه و مجلس آزاد بی نتیجه مانده بود. سه سال مبارزات ملی شدن صنعت نفت که اوج قدرت ملی گرایان بود، در حالی که آنان، و همه چیز، حتی ارتش و نیروی انتظامی را در اختیار داشتند، شکست خورده و مردم را هم سرخورده کرده بود. این سرخوردگی، معلول آن هم بود که آن جناح؛ یعنی رهبران ملی، طی مدتها، متدینان را به بازی گرفته بودند و پس از استفاده از آنان، ایشان را به بیرون از دایره قدرت پرتاب و حتی بدنام هم کردند.
3. در این دوره، مبارزه سیاسی بدون اعتقاد مذهبی، امری بی محتوا شده بود. البته برای کمونیستها، همان باورهای خودشان کارساز بود، اما دیگر اقشار جامعه، نمی توانستند مبارزه سیاسی طولانی مدت با چنین استبدادی را بدون پشتوانه فکری ـ دینی انجام دهند؛ بنابراین، خلأ فکری بزرگی وجود داشت که تنها پر کردن آن، می توانست راه را برای تودهای کردن مبارزه با شاه هموار کند. جنبش اسلامی خرداد، این خلأ را پر کرد و اسلام، دوباره مبنای سیاست شد. از آن پس هم سازمانهای اسلامی متعددی پدید آمد.
4. در جنبش خرداد، فقط مذهبیها آمدند و ملیها از حرکت بازماندند. جبهه ملی که اصلا قابل ذکر نبود. این جبهه آن قدر گرفتار اختلافات داخلی و در طمع ریاست و خواب دیدنهای پنبه دانهای بود که ذرهای امید به آن نبود، اما ملی ـ مذهبیها که همان نهضت آزادیها بودند، قدری با تأمل به میدان آمدند و البته مورد استقبال روحانیت قرار گرفتند. اما مهم این بود که جنبش خرداد، این بار، روی پای خود ایستاد و حرکت کرد و آنان را هم به دنبال خود کشاند. برای نخستین بار، دانشجویان دانشگاه تهران به قم آمده و به دیدن آیتالله خمینی رفتند. زان پس، جنبش دانشجویی، راهی برای پیوستن به روحانیت پیدا کرد و امام با هدایت این جریان، آنان را در کنار نهضت نگاه داشت (حیف که در سالهای اخیر، بخشی از جنبش دانشجویی، که مدعی هم هست، نه تنها از مرجعیت، که راه خود را از تدین هم جدا کرده است).
5 . راستش آن که روحانیت و جناح متدین جامعه، تا این زمان، دو بار کلاه سرش رفته بود؛ بار نخست در مشروطه که روحانیت، آن هم در حد مرجعیت، با تمام قوا به میدان آمد و دست خالی که سهل است، لت و پار میدان را ترک کرد یا به زور ترکش داد. روحانیت در مشروطه به میدان مبارزه آمد تا شریعت را زنده کند. استبداد را محدود سازد و استعمار را از میان ببرد، اما با کمال شگفتی دید، هم استبداد ماند، هم استعمار بازگشت و هم شریعت و روحانیت به نام تجدد، مورد حمله قرار گرفت.
بار دومی که در نهضت ملی کلاه به سرش رفت؛ این بار خوشبختانه با تمام قوا نیامد و آیتالله بروجردی به مصدق اعتماد نکرد و روحانیت همه چیز خود را فدای نهضت ملی نساخت، اما همان چند نفری هم که در تهران و اصفهان به ملیها اعتماد کردند، ناظر بودند که چگونه کنار گذاشته شدند. این جماعت هم توبه کار شدند. اکنون روحانیت جنبش جدیدی را آغاز کرده و این بار، تا انقلاب 57 حتی یک زمینه ساده هم برای حضور ملیها در صحنه جنبش اسلامی نوین فراهم نشد. البته یک اشتباه کوچک رخ داد که میدانی برای ملی ـ مذهبیها فراهم شد که آن هم خیلی زود جبران شد.
6. رهبری این جنبش در اختیار یک مرجع تقلید قرار گرفت و این یک استثنا در حرکتهایی بود که پس از مشروطه ایجاد شده بود. مرجعیت در قم که در زمان مرحوم آیتالله حائری یزدی با چراغ کاملا خاموش حرکت کرد و در زمان مرحوم بروجردی، با چراغ فتیلهای ـ و این از روی اجبار و سیاستمداری بود ـ این بار در جنبش خرداد، با نورافکن به میدان آمد. آیتالله خمینی درک می کرد که دوران سیاست مرحوم حائری و بروجردی گذشته است و این بار، باید روحانیت با تمام قوا به میدان بیاید، برای همین، اعلام کرد «تقیه حرام است، ولو بلغ ما بلغ». و بدین ترتیب همه روحانیت را خواسته و ناخواسته به میدان کشاند. سالها بود که حوزه علمیه، جایش در صحنه رهبری جامعه خالی مانده بود و این بار با چنان قوت و قدرتی آمد که کسی تصورش را نمی کرد. زمانی که آیتالله خمینی در مدرسه فیضیه «آقای شاه را نصیحت می کرد»، شاه گمان نمی کرد که به دست همین مرد و در اثر نشنیدن نصایح او، این چنین مفتضحانه از کشور خارج شود. به طور مسلم، هیچ کس جز امام نمی توانست این حرکت را ایجاد و رهبری کند. چنان که هیچ کسی هم جز او سهم اساسی ندارد. اگر کسانی سهم دارند، شاگردان او هستند که با تمام قوا در آن سالها در کنارش بودند.
7. اگر انقلاب اسلامی در سال 57 رخ نداده بود، گمان می شد که نهضت خرداد به هدر رفته است، اما نهضت اسلامی در همان سه سال، چندان استوار شده بود که نابود کردن آن کار سادهای نبود که هیچ، روشن بود به زودی، دوباره شعله ور شده و آتش به خرمن سلطنت پهلوی، که همه میراث مشروطه و نهضت ملی را نابود کرده بود، خواهد افتاد. پهلویها چندان به نابود کردن دستاوردهای نهضتهای ملی و اسلامی پرداختند که کمترین مدافعی در میان ملت نداشتند و همان اندازه که مردم از رفتن رضا شاه خوشحال شدند، این بار از رفتن فرزندش خشنود شدند. مرجعیت دینی و در رأس آن امام خمینی، سرافراز از این مبارزه بیرون آمد و با شجاعت تمام، دولت نوین اسلامی را تأسیس کرد.
اما یک سند شگفت هم در باره 15 خرداد بخوانید:
موضوع: ابراهیم فخاری ، پدیده ای شگفت در قیام پانزده خرداد قم
عنوان:
تظاهرات مردمی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در قم
تاریخ:25 خرداد 1342
توضیحات:
[متن سند:]
وزارت کشور
شهربانی کل کشور
پرونده ۹۵۷/۵
به پیوست سه برگ پرونده ابراهیم فخاری نیز همراه است
به تاریخ ۲۵/۳/۱۳۴۲
گزارش
محترمآ به عرض می رساند گزارش مامورین حاکی است که در روز ۱۵/۳/۴۲ شخصی به نام شیخ ابراهیم بزاز ( به این نام معروف است )در حالی که گل به صورت خود مالیده و کفن به گردن انداخته در خیابان آذر همچنین دروازه کاشان اظهار نموده که[:]
من امام زمان را به خواب دیده و [ایشان] گفته است من خودم کار را تمام کرده ام و آقای خمینی را جانشین خودم قرار داده ام [،]
و [شیخ ابراهیم ] جمعیت را تحریک به اغتشاش و تظاهر نموده و چندین هزار نفر را با خود به صحن مطهر برده و در راه نیز در جلو[ی] جمعیت با شعار یا مرگ یا خمینی حرکت می نموده سپس در صحن مطهر خود را به بلندگو رسانده و جریان خواب خود را با اظهارات تحریک کننده بیان [کرده] و گفته است[:]
مادری دارم نابینا [،] صبح رفتم به مادرم وصیت کرده ام و این کفن را مادرم به من پوشانده و من با او و پدر پیرم وداع کرده ام و اکنون آماده فداکاری هستم [.]
و ضمنآ در خیابان به مردم گفته است [:] امروز روز جهاد است و روز غیرت است[.]
و در ضمن نیز مردم را به قیام و مقاومت و حمله به مامورین تحریک می نموده است[،] لزومآ برای دستگیری شخص مزبور اقدام [گردید] در ساعت ۱۸ روز ۲۴/۳/۴۲ [ به ] وسیله مامورین دستگیر [شد] از ابراهیم فرزند اصغر شهرت فخاری اهل و ساکن قم [،] گذر یعقوب بیگ [،] منزل شخصی [،] شغل کارگر کوره پزخانه [،] معروف به شیخ ابراهیم بزاز [،] دارنده شناسنامه شماره ۲۹۷۱۷ [،] سن درحدود ۳۵ سال [،] دارای عیال و اولاد [،] دارای سواد جزئی [،] بازجوئی [شد] اظهار می دارد [:]
عصر روز ۱۴/۳/۴۲ به مسجد جمکران رفته شب را آنجا بوده خواب دیدم که سیدی به من گفت ما کار آقا (منظورش خمینی است) [را] اصلاح می کنیم [.] صبح برای نماز می خواستم چائی بخورم از طرف آبادی سروصدا بلند بود و فریاد می زدند که آقا را بردند [،] من با دوچرخه فوری آمدم [،] جمعیت هم زیاد بود از زن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
نقش مسجد سید عزیزالله در قیام 15 خرداد 42
نویسنده: نیلوفر کسری
مسجد سید عزیزالله واقع در بازار چهارسوق جنب بازار بزرگ تهران از بناهای تاریخی عصر قاجاری است که توسط سید عزیزالله در زمان فتحعلی شاه قاجار بنا شد. معماری این مسجد از اعصار گذشته نشات گرفته و دارای کاشیکاریهای زیبا، چهار ایوان و گنبد دو پوششی است که با سردر مسجد، جلوخانه، هشتی، صحن و شبستان کامل میگردد. مکان سوقالجیشی این مسجد و نزدیکی آن به بازار بزرگ از همان ابتدا موجب اهمیت آن شد، چرا که در تهران قدیم رسم بر این بود که داروغه شهر که حافظ و نگهبان شهر بود در محلی به نام چهارسوق اقامت میکرد و به نظارت امور شهری میپرداخت. داروغگان از ساعت 8 بعدازظهر در میدان ارگ که نزدیک بازار چهارسوق قرار داشت به نواختن طبل میپرداختند و کسبه بازار با شنیدن صدای طبل میدانستند که یک ساعت بعد میبایست بازار را تخلیه کنند و سر ساعت 9 محل را تحویل داروغگان دهند. بازار چهارسوق علاوه بر موقعیت استراتژیک محافظت از بازار، از کاخ شاه و نواحی اطراف آن نیز محافظت مینمود. بدین ترتیب مسجد سید عزیزالله در قطب سیاسی و اقتصادی شهر تهران قرار داشت و همواره در فعالیتهای سیاسی مربوط به بازار فعال بود. این فعالیتها از زمان کودتای 28 مرداد 1332 و استقرار حکومت دیکتاتوری در ایران افزایش یافت، چرا که کودتای 28 مرداد 1332 علاوه بر آنکه به مثابه سرکوب نیروهای ملی به رهبری دکتر مصدق بود، سرکوب نیروهای مذهبی به رهبری آیتالله کاشانی هم بود. فضای بازی که پس از شهریور 1320 پدید آمده بود مردم مسلمان و مبارز را به دور یکدیگر جمع کرده بود و بار دیگر رهبران مذهبی هستههای مبارزاتی تشکیل داده بودند که مکان این هسته ها در مساجد قرار داشت. کودتای 28 مرداد 1332 و ایجاد دستگاه مخوف ساواک به دستور امریکاییان بار دیگر فضای کشور را سنگین نمود وبه تدریج هستهها و گروههای مبارزاتی را پراکنده ساخت، اما محرم و یاد حسین (ع) این گروهها را جمع مینمود و مساجد را به محل تجمع مبارزان و تبادل افکار و آراء هیئتهای مذهبی مبدل میساخت. این هستههای مذهبی در ابتدا تنها جهت آشنایی جوانان با مسائل مذهبی تشکیل شده بود اما به تدریج با حضور علما به هستههای مبارزاتی بر ضد رژیم پهلوی مبدل شد.
در این بین مساجد سید عزیزالله، شیخ علی، امینالدوله، شاه، ارک و آذربایجانیها اهمیت ویژه ای داشتند و مرکز ارتباط روحانیان و بازاریان بودند. نقطة عطف مبارزات این هیئتهای مذهبی با روی کار آمدن اسدالله علم و اجرای طرح انجمنهای ایالتی و ولایتی آغاز شد و به مبارزه علنی علما، بازاریان، مردم با رژیم پهلوی مبدل گشت. به دنبال سخنرانی امام خمینی در خرداد 1342، در مسجد سید عزیزالله مراسم دعا و نیایش برگزار شد و در پی آن علمای وقت آیتالله خوانساری، بهبهانی و تنکابنی در این مسجد متحصن شدند.
در پی این اقدام، مساجد دیگر نیز وارد عمل شدند و مبارزات مردمی در کشور افزایش یافت و سخنرانیهایی در مساجد فوق به تاسی از آیتالله خمینی توسط آیتالله خوانساری، حجتالاسلام فلسفی و حجتالاسلام تنکابنی برگزار شد. به طوری که عمال رژیم پهلوی در خرداد 1342 مسجد سید عزیزالله را تعطیل کردند، اما شدت مبارزات مردمی به حدی بود که اسدالله علم، نخستوزیر وقت ناچار به لغو تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی گشت.
مسجد سید عزیزالله همچنان جایگاه خود را در مبارزه بر ضد رژیم پهلوی حفظ نمود و در سالهای 1346 الی 1350 همچنان محل موعظه حجتالاسلام فلسفی و از مراکز تجمع مبارزان و مجاهدان اسلامی بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
شماره 516 ، شنبه،25 خرداد ، 1387
خانه
بورس و بازار
زنان
ادب ایران
کتاب
سینما
حوادث
صفحه آخر
ورزش
دانش
اندیشه
اقتصاد
جهان
سیاست
جامعه
ارتباط با ما آرشیو خانه نسخه PDF
صفحه اول - الگوی ترکیه برای کاهش نرخ تورم
گروه اقتصاد: هیات اعزامی صندوق بینالمللی پول (IMF) به ایران تورم را چالش اصلی اقتصاد ایران دانست و تقویت جایگاه مالی، افزایش نرخ بهره و شناور کردن بیشتر نرخ مبادله ارز را به عنوان راهکار مهم برای مقابله با آن پیشنهاد کرد. هیاتی از این صندوق به سرپرستی ویتالی کرامارنکو در روزهای 28 آوریل تا 11 می 2008 در ایران به سر برده و در مورد ماده چهار با مقامات اقتصادی ایران به بحث و گفتوگو پرداخت. این هیات اعزامی از صندوق بینالمللی پول در پایان سفر خود بیانیه منتشر و پیشنهادهای خود را برای ایران مطرح کرد. به گزارش ایسنا این هیات در بیانیه خود با اشاره رشد اقتصادی ایران طی سالهای اخیر به واسطه افزایش قیمت نفت الگوی اقتصادی کشور ترکیه را برای کاهش نرخ تورم برای اقتصاد ایران تجویز کرده است موفقیت اقتصادی ترکیه که اتفاقا بسیار منطبق بر توصیههای سازمانهای اقتصادی بینالمللی نظیر صندوق بینالمللی پول است پیش از این از سوی مرکز پژوهشهای مجلس نیز توصیه شده بود. این موفقیتها مرهون اصلاحات اقتصادی کمال درویش وزیر دارایی ترکیه بود که به عنوان دبیرکل یکی از مهمترین اجزای سازمان ملل یعنی برنامه توسعه ملل متحد UNDP انتخاب شد که تا به حال دبیرکل جهان سومی به خود ندیده بود و مدیریتش معمولا در انحصار آمریکاییها قرار داشت. برهمین اساس صندوق بینالمللی پول نیز در پیشنهادهای خود برای مهار تورم الگوی اقتصادی کشور ترکیه را قابل توجه دانست. در پیشنهادهای صندوق بینالمللی پول به ایران آمده است: متوسط رشد تولید ناخالص داخلی ایران طی سالهای 2005 تا 2007 به 6.2 درصد و ذخایر ناخالص رسمی این کشور در این مدت به 82 میلیارد دلار رسیده است. در عین حال تورم نیز به دلیل افزایش شدید تقاضا در سطح داخلی تا حد زیادی افزایش پیدا کرده است. پیشرفت ایران در زمینه انجام اصلاحات ساختاری متفاوت بوده است، یارانههای انرژی کاهش پیدا کرده است و نهادهای مسوول جمعآوری مالیات به تکنولوژی مجهز شدهاند در عین حال ضعف در محیط تجاری مانعی در راه توسعه بخش خصوصی است. مذاکرات ما با مقامات ایرانی بر اتخاذ سیاستهایی برای کاهش تورم متمرکز بود، تورم چالش اصلی مقامات ایران در کوتاهمدت محسوب میشود. با توجه به این امر هیات صندوق بینالمللی پول، تقویت جایگاه مالی، افزایش نرخ بهره (در حال حاضر در واقع منفی است) و شناور کردن بیشتر نرخ مبادله ارز را به عنوان سه راهکار برای مقابله با تورم پیشنهاد کرده است. هیات صندوق معتقد است در میان مدت باید برای افزایش بهرهوری در اقتصاد تلاش کرد و به ویژه یارانههای گسترده در بخش انرژی را به تدریج از میان برداشت و به جای آن کمکهای اجتماعی هدفمند ارائه کرد، اتخاذ سیاستهایی در زمینه مداخله مالی و اصلاح فضای تجاری و سبک و کار، همچنین رشد اقتصادی سریعتر و ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر را به دنبال میآورد. در این سفر هیات اعزامی صندوق بینالمللی پول برای پایین آوردن نرخ تورم در ایران الگوی کشور ترکیه پیشنهاد شد.
معمار اصلی برنامه تثبیت اقتصادیچندی پیش وزیر سابق امور اقتصادی و دارایی با حضور در برنامه مثلث شیشهای تورم لجامگسیخته فعلی را معلول راهکارهای غلط اقتصادی و البته قابل اصلاح و کنترل خواند. دانشجعفری اشارهای هم داشت به برنامه اصلاحات اقتصادی کمال درویش و نتایج تعمیم آن به اقتصاد ایران. هنوز زمان زیادی از اشاره وزیر سابق اقتصاد ایران نمیگذرد که صندوق بینالمللی پول الگوی اقتصادی ترکیه را برای اقتصاد متورم ایران تجویز میکند. کمال درویش که وزیر اقتصاد دوران بحران اقتصادی سال ۲۰۰۰ میلادی ترکیه بوده و به عنوان معمار اصلی برنامه تثبیت اقتصادی تحت کنترل صندوق بینالمللی پول این کشور شناخته میشود، در خصوص اصلاحات اقتصادی اش برای مهار تورم میگوید: تورم به عنوان یکی از مهمترین معضلات اقتصادی در ترکیه مهار شد و به ارقام یکرقمی رسید. اقتصاد از چنبره «رانتخواری» بیرون رفت و به ساختار اقتصادی سالم هدایت شد، نظام بانکی به مقیاس بزرگی اصلاح شد. ولی با وضعیت ناخواسته هجوم سرمایه کوتاهمدت خارجی روبهرو شد. رئیس برنامه توسعه سازمان ملل با اشاره به تراکم جدی نقدینگی در بازارهای مالی جهان میافزاید: «البته که ترکیه به تنهایی نمیتواند با این مسئله مقابله کند. ولی حداقل با اتخاذ تدابیری میتواند از سرعت ورود این پول به بازار داخلی خود جلوگیری کند.» کمال درویش تاکید کرد ورود پول داغ به بازار ترکیه موجب رشد سرسامآور ارزش لیرترک شده و قدرت رقابت تولیدکنندگان داخلی را بسیار تضعیف کرده است. وی گفت: «دولت آنکارا در انضباط مالی و بودجه، عملکرد بسیار مثبتی دارد. ولی باید به وجود مشکلی در سیاست پولی و ارزی خود نیز واقف باشد.» همزمان با اظهارات کمال درویش بانک مرکزی ترکیه نیز اعلام کرد رشد ارزش لیرترک جدید رکورد جدیدی را شکسته و به بالاترین حد خود رسید. اما این وضعیت ضمن زمینهسازی برای افزایش واردات به ترکیه، بخش تولید و صادرات این کشور را نیز بهشدت تحت تاثیر و فشار قرار داد.الگوی ترکیه: برگشتن از شرق، نشستن با غربترکیه ۲۷سال پیش با مصوبات مشهور ۲۴ژانویه ۱۹۸۰میلادی در راه اقتصاد آزاد و ادغام با اقتصاد جهانی گام گذاشت که به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی نقطه عطفی در تاریخ این کشور بود و زمینه را برای رشد و تحول جدی در ساختار اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی این کشور فراهم آورد. اقتصاد نیمه بسته ترکیه به دنبال حمله ارتش این کشور به جزیره قبرس با عنوان حمایت از ترکهای قبرسی در سال ۱۹۷۴میلادی، با تحریمهای جدی روبهرو شد. در دهه ۷۰همزمان با انقلاب اسلامی ایران که قیمت نفت در بازارهای جهانی به شدت رو به افزایش گذاشت، ترکیه با تنگنای جدی ارزی روبهرو شد و به تعبیر «سلیمان دمیرل» نخستوزیر وقت خزانه ترکیه محتاج چند سنت بود.در آن دوران صحنه سیاست در ترکیه نیز بسیار متشنج بود و درگیری شدیدی بین جریانهای راست و چپ وجود داشت و ناتوانی دولت در تامین مواد خام و انرژی از خارج، چرخهای اقتصاد ترکیه را از حرکت باز داشته و بازار سیاه را بر اقتصاد حاکم کرده بود و مردم در صفهای بسیار طولانی برای تامین مایحتاج خود تلاش و تقلا میکردند. در آن دوران در محافل اداری شمار محدودی از بروکراتها بر این عقیده بودند که شرط رهایی کشور از وضع فعلی، گذر به اقتصاد آزاد (لیبرالیزه شدن) و باز کردن درهای اقتصاد ترکیه به روی دنیا و ادغام با اقتصاد جهانی است. در چنین بحبوبهای، دولت وقت «بلند اجویت» نخستوزیر متوفی برای رهایی از بنبستی که کشور دچار آن بود، انتخابات زود هنگام در ترکیه برگزار کرد و در نتیجه این انتخابات، مقام نخستوزیری را در اواخر دهه ۷۰ به سلیمان دمیرل واگذار کرد. بروکراتهای وقت ترکیه به اقتصاد بسته یا نیمه بسته اعتقاد داشتند و در دست زدن به هر گونه ابتکار عمل و رویکردهای جدید در اقتصاد بسیار محتاط بودند. اوزال که افق دید وسیعی داشت، توانست برنامه اقتصادی جدیدی را که هدف اصلی آن باز کردن درهای اقتصاد ترکیه به روی خارج و گذر به اقتصاد آزاد بود، با همکاری کادر محدودی از بروکراتها تهیه کرده و برای تصویب تقدیم دولت دمیرل کند. این تصمیمات در ۲۴ژانویه ۱۹۸۰میلادی بعد از تصویب هیات دولت، اعلام شد که در تاریخ اقتصاد سیاسی ترکیه به «مصوبات ۲۴ژانویه» مشهور است. با این مصوبات، الگوی اقتصادی بسته متکی به تولیدات داخلی جایگزین واردات، کنار گذاشته میشد و اقتصادی باز با الگوی رشد متکی به صادرات جای آن را میگرفت. آزادی در حرکت سرمایه خارجی، کاهش تصدیگری دولت در اقتصاد و تسریع در خصوصیسازی از جمله اصلاحات ساختاری بود که در برنامه تدوینی اوزال گنجانیده شده بود. با اجرای«مصوبات ۲۴ژانویه»، عملیات تضعیف پولی بزرگی در ترکیه صورت گرفت و ارزش پول ملی این کشور در یک مرحله ۳۲/۷درصد کاهش یافت. برخی از کارشناسان اقتصادی بر این عقیدهاند که گذر به اقتصاد آزاد بدون تامین زیرساخت لازم در کشور، نوعی «کاپیتالیسم وحشی» را در ترکیه حاکم کرد که صدمات بسیار سنگینی به طبقه متوسط و کمدرآمد جامعه زد، برخی دیگر نیز میگویند اگر آن عزم رادیکال در اوزال وجود نداشت، ترکیه هنوز در ردیف کشورهای کمتوسعه یافته و به عنوان یک کشور آسیایی عقبمانده باقی میماند. در حالی که اکنون ترکیه به حد و اندازهای رسیده که مذاکرات عضویت با اتحادیه اروپا را شروع کرده و با حجم بازرگانی خارجی بیش از ۲۰۰میلیارد دلاری و تولید ناخالص ملی حدود ۴۰۰میلیارد دلاری خود، هدف قرار گرفتن در بین ۱۰اقتصاد بزرگ جهانی را به خوبی به پیش میبرد. شاید مهمترین بعد انتقاد برانگیز «مصوبات ۲۴ژانویه» ترکیه، پیگیری الگوی اقتصادی بود که رشد اقتصادی تورمزایی داشت و تبعات جدی بسیاری برای این کشور داشت. مبارزه ترکیه با رشد تورم مزمن در این کشور به گفته یک تحلیلگر روزنامه اقتصادی دنیا چاپ استانبول، همواره ویژگی «یک گام به جلو و دو گام به عقب» را داشته است. البته در دوره اقتدار حزب «عدالت و توسعه» رهبری «رجب طیب اردوغان» که امسال وارد پنجمین سال خود شده، نرخ تورم هرچند دور از هدف اعلام شده است، ولی روندی رو به کاهش دارد و اکنون در زیر ۱۰درصد است. این در حالی است که تا سال ۲۰۰۰میلادی نرخ تورم ترکیه در مقاطعی به ارقام سه رقمی نیز رسید، ولی همواره در محدوده ۶۰ - ۷۰در صد قرار داشت. «محمد کچه جیلر» که از وزرای کابیته اوزال بود، در تحلیلی که در روزنامه دنیا چاپ شده، مدعی است دستاوردهای «مصوبات ۲۴ژانویه» بیشتر از تبعات آن بود و در سایه این اصلاحات، ترکیه از ماهیت یک کشور فقیر و مواجه با قحطیها و کمبودهای زیاد، به یک کشور نسبتا مرفه تبدیل شد.
لطفا فرم زیر را پر کنید. فیلد های الزامی با ستاره مشخص شده اند.
نام و نظر
نام
ایمیل
وب
نظر
توضیحات
• نظر شما پس از تایید دبیر وبسایت منتشر میشود. • ایمیل شما نزد ما باقی می ماند و منتشر نمی شود.
مطالب پربیننده امروز
••••••••••••••••••••••••••••••••••••
کدام پالیزدار بازداشت شد؟
در پی آغاز زمزمهها در مجلس ابراز شد
مخالفت باهنر با انشعاب حامیان دولت
دیپلماسی عراقی
گفتوگو با «منصور اوجی» به مناسبت انتشار کتاب «شیراز، نام دیگر من»
کوتاه مثل آه
صندوق بینالمللی پول به ایران پیشنهاد داد
الگوی ترکیه برای کاهش نرخ تورم
تجمع کوتاهمدت در پارک ملت
گزارشی از تنها پارک اختصاصی بانوان در تهران
یک پارک و همه زنان
سهمیهبندی متناسب با ساختار معیوب
powered by khabartools