لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اقتضاى عدالت بر خلاف ظلم خوددارى از ستم در حق دیگران است. اما بسیارى از معترضانْ شرور موجود در عالم را ستمى در حق انسان مى دانند. همین امر باعث شده که در بحثِ از عدل الهى, مسئله شرور, مهم ترین و بحث انگیزترین مسئله شود. ظاهراً در وجودِ شرور فراوان و متنوع در جهان تردیدى نیست, اما این شرور چگونه با عدالت خداوند قابل جمع اند؟ این مشکل از دوران باستان مطرح بوده است. در یونان باستان اپیکور به استنادِ شرور, عدل الهى را مورد سؤال قرار مى داد. کسانى چون دیوید هیوم و برتراند راسل این اشکالات را پى گرفته اند, در زمانه ما نیز کسانى چون آنتونى فلو و جى. ال. مکى تنسیق هاى جدیدترى از آن ارائه کرده اند. تقریر اشکال به روایت هیوم این است:(چرا باید در جهان مصیبتى باشد؟ حتماً تصادفى نیست, پس علتى دارد. آیا خدا چنین خواسته؟ ولى او کاملاً خیر خواه است. آیا خلاف خواست اوست؟ ولى مگر او قادر مطلق نیست. استحکام این دلیل, به این کوتاهى, به این وضوح و به این قاطعیت را هیچ چیز نمى تواند متزلزل کند.62 براى تتمیم اشکال باید علم مطلق را هم به خیرخواهى وقدرت اضافه کرد. آن چه ایجاد اشکال مى کند قید اطلاق در سه گزاره ناظر به صفات خداست. اگر قدرت, خیر خواهى و علمِ خداوند و یا دست کم یکى از این ها محدود مى بود, مشکل حل مى شد. اما اکثر مسیحیان و مسلمانان حاضر نیستند که نه از اصل این صفات و نه از قید اطلاقِ دست کم یکى از آن ها دست بردارند. شرور را معمولاً دو قسم مى کنند, شرّ طبیعى و شرّ اخلاقى. حوادثى مثل سیل, زلزله و توفان شرور طبیعى اند, شرور اخلاقى مثل گناه, جرم وظلم وستم, که حاصل سوء استفاده انسان ها از اختیارند و عامل آن انسان ها هستند نه طبیعت . البته لایب نیتس قسم سومى را هم اضافه مى کند که عبارت است از شرّ مابعد الطبیعى. وى امکان را که لازمه همه مخلوقات است, نوعى شرّ مى داند. لایب نیتس در تقریر اشکال مى گوید: (خداوند هم در شرور اخلاقى شریک است و هم در شرور طبیعى و شرکت وى در هر دو قسم, هم طبیعى است و هم اخلاقى, انواع شرّ منحصر در دو نوع نیست.)63 چون طبیعت و انسان ساخته خداست, پس شرور ناشیِ از این دو منسوب به اوست و چون او با آزادى کامل عمل مى کند و در مورد شىء و پیامدهایى که ممکن است داشته باشد, معرفت کامل دارد, علت اخلاقى شرور هم هست,64 اما چون همه شرور از آن رو شرّند که به درد و رنج آدمى منجر مى شوند مى توان تنها شر را درد و رنج دانست. براى حلّ مشکل یا باید نشان داد که دست کم یکى از چهار گزاره خدا عالم است, خدا قادر است , خدا خیّر است و شرور وجود دارد, کاذب است ویا نشان داد که این چهار گزاره على رغم ناهم خوانى ظاهرى با هم قابل جمع اند. در الهیات پویشى, قدرت مطلقه خداوند انکار مى شود, اختیار انسان ها نوعى قدرت دانسته مى شود و لذا مخلوقات متناهى نیز هسته هایى از قدرتند, بنابراین, الاهى دانان پیرو الا هیات پویشى قبول نمى کنند که قدرت خداوند نامحدود باشد.65 این مسیر شاید مخالفان را خرسند کند, اما اکثریت اهل دین حاضر به پذیرش آن نیستند. اگر کسى اصل وجود شرور را منافى عدالت بداند, تنها از طریق انکار وجود شرور مى تواند از عدالت الهى دفاع کند. بدین ترتیب, در معروف ترین راه حل ها که به افلاطون منسوب است, گزاره چهارم حذف مى شود. مطابق این رأى شرور یا عدمند یا عدمى. جهل و فقر در واقع, چیزى نیستند جز نبود علم و نبود مال. برخى از شرور هم, گرچه موجودند, مثل مار و عقرب و سیل, اما از آن حیث که موجودند, شرّ نیستند, بلکه از آن رو شرّند که منشأ عدم مى شوند; مثلاً باعث مى شوند که سلامتى یا جان کسى از دست برود و در غیر این صورت, شرّ نمى بودند. در فرهنگ اسلامى بسیارى از متفکران از این راه حل دفاع مى کنند.66 با این همه, جاى این سؤال هست که خداى قادرِ مطلق چرا موجودات را به گونه اى نیافرید که هم براى خود منشأ خیر باشند و هم براى دیگران. خانم مرى بیکر ادى نیز شرّ را زاییده توهّم مى داند و معتقد است که انسان ها به دلیل گناه دست خوش توهّم شده اند و چیز ناموجودى, مثل شرّ را گمانِ وجود مى برند. اما آیا توهّم شرّ خود یک شرّ نیست. از این چند مورد که بگذریم, اکثریت قاطع راه حل ها تلاشى است براى نشان دادن این که چهار گزاره فوق هم خوانند. از جمله معروف ترین دفاعیه ها, دفاع مبتنى بر اختیار است. حاصل آن این است که خداوند خواسته که انسان ها شبیه به او و مختار باشند. اختیار فضیلتى بزرگ است که در میان جانداران تنها انسان از آن برخوردار شده و لازمه اختیار امکان وقوع کردارهاى زشت است. اگر انسان نتواند گناه کند, حقیقتاً مختار نخواهد بود. در واقع, مختار بودن انسان براى خداوند چنان اهمیتى داشته که او حاضر شده است شرور ناشى از آن را نیز بپذیرد.67 به این راه حل, دو اشکال عمده وارد است: اولین اشکال این است که این پاسخ بر فرض توفیق, شرورِ طبیعى مثل سیل و زلزله را پوشش نمى دهد, چون این گونه شرور به سوء استفاده انسان ها از اختیارشان ربطى ندارند. دومین اشکال این است که حتى در حوزه اعمال اختیارى نیز داشتن اختیار مستلزم وقوع شرّ نیست. کسانى چون آنتونى فلو و جى. ال مکى مى گویند: (اگر منطقاً محال نیست موجود مختارى بى گناه باشد, پس خداوند مى توانست همه موجودات را این گونه بیافریند.) به تعبیر دیگر, آیا امکان آن هست که انسانى براى یک بار به اختیار عمل زشتى را ترک کند؟ پاسخ مثبت است, آیا امکان آن هست که وى این نحوه عمل را تکرار کند؟ و در طول عمر مرتکب گناه نشود؟ اگر براى یک کس منطقاً محال نباشد که در همه عمر از گناهان دورى کند,براى دیگران چنین امکانى وجود دارد. پس خداوند مى توانست جهانى بیافریند که همه انسان ها در آن مختار باشند, اما کسى مرتکب شرّ نشود. در قالب باورهاى دینى اشکال را مى توان این گونه مطرح کرد: مگر فرشتگان مختار نیستند, چرا اختیار آنان مستلزم وقوع گناه و شرارت نیست؟ در کوشش براى حلِّ اولین مشکل, برخى به تبع ایرِنائوس شرور طبیعى را نیز ناشى از گناه اولیه انسان و طغیان او در برابر خداوند دانسته و گفته اند: شرّ از زمانى به جهان پاى نهاد که انسان خداوند را نافرمانى کرد.68 در مورد مشکل دوم, آگوستین مى گوید: (در مورد آدم توان گناه نکردن ادغام شده بود با امکان گناه, اما در مورد قدّیسان گناه کردن امکان پذیر نیست. آنان نمى توانند از گناه لذّت ببرند). اما آیا عدم امکان واقعى گناه اختیار را از بین نمى برد. آگوستین مى گوید: نه, کما این که در مورد خداوند از بین نبرده است. برخى نیز شرور موجود را براى این که جهان موجود بهترین جهان ممکن بشود, لازم مى بینند. از جمله لایب نیتس مى نویسد: (از دل این شرور بسیارى از فضایل سر مى زند, معظم فضایل انسان چون نیک خواهى, شجاعت, هم دردى و احسان ,فضایلى هستند که در صورت فقدانِ شرور امکان بروز نمى یافتند.) تا جایى که مى گوید: (مى توان جهان هایى تصور کرد که در آن هیچ شرّى نباشد,اما چنان جهان هایى در قیاس با جهان فعلى بسیار فروترند.)69 کانت با اشاره به این جواب مى نویسد: برخى مى گویند که فضلیت کلنجار رفتن با رذایل است و رنج و الم به افزایش ارزش فضیلت مدد مى رسانند. وى در ردّ این استدلال مى نویسد: اگر دست کم در پایان زندگى شروران مجازات مى شدند و صاحبان فضیلت تاج افتخار بر سر مى گذاشتند, امکان داشت این حرف را قبول کنیم, اما تجربه خلاف آن را نشان مى دهد. (در این صورت, آلام نه براى این رخ داده اند که فضیلتِ شخص صاحب فضیلت خالص شود, بلکه براى آن رخ داده اند که فضیلت او خالص بوده و این درست در نقطه مقابل عدالتى است که ما از آن چیزى میدانیم).70 ولى اگر فضیلت یک ارزش باشد و پیدایش چنین ارزشى نه تنها از دل کشاکش با رنج و الم میسر باشد معلوم نیست, لزوماً چه رابطه اى مى تواند میان افزایش و پالایش فضیلت, با مجازات دنیوى وجود داشته باشد؟ آیا کسى که بدون امیدِ به مجازات دنیویِ بدکاران به نبرد با بدکارى مى پردازد, فضیلتش خالص تر از کسى نیست که تنها در صورت اطمینان به پیروزى نهایى و مغلوب شدن این جهانى بدکاران حاضر است به نبرد با آنان برود؟ جواب دیگر این است که شرورْ لازمه گریزناپذیر طبیعت است. اقتضاى طبیعت انسانى وقوع شرور اخلاقى است.71 غلبه احساسات دردانگیز بر احساسات لذّت بخش از ماهیت انسان جدایى ناپذیر است. و اقتضاى طبیعت غیر انسانى وقوع شرور طبیعى است. خداوند فقط به قیمت دست کشیدن از اصل خلقت مى توانسته مانع وقوع شرور شود. کانت در اعتراض به این راه حل مى گوید: (اگر قضیه این گونه است, سؤالى دیگر سر بر مى آورد. چرا خالق هستى ما را به زندگى فرا خوانده است, وقتى که چنین حیاتى مطلوب ما نیست؟ چنگیز خان در جواب به اعتراضِ آن زن هندى گفت: من نه مصیبت هایى را که تاکنون بر سر تو آمده, مى توانم جبران کنم و نه قادرم امنیت آتى تو را تأمین کنم. جواب آن زن این بود که اگر نمى توانى از ما حمایت کنى, چرا ما را تسخیر مى کنى).72 براى حلّ این اشکال لازم است که مدافعان عدل الاهى نشان دهند که مجموعه خیرات عالم از شرور آن افزون است. و این جا راه حلّ ارسطو مطرح مى شود: خداوند مى توانسته عوالمى مختلف بیافریند: الف) عالمى یکسره خیر,ب) عالمى یکسره شرّ و ج) عالمى ممزوج از این دو که خود به سه حالت قابل تصور است: ج1 ) واجد خیر و شرّ مساوى, ج2) واجد شرّ غالب بر خیر و ج3) واجد خیر غالب بر شرّ. با گزینه اول کسى سر مخالفت ندارد و خداوند نیز آن را آفریده است و آن عالم مجردات است. سه گزینه بعدى هم قابل دفاع نیستند وبا حکمت ناسازگارند. مى ماند آخرین گزینه ارسطو که مى گوید: ترک خیر کثیر به دلیل اجتناب از شرّ قلیل, خود شرّ کثیر است, پس اقتضاى حکمتْ خلق چنین جهانى است و خداوند نیز آن را خلق کرده است. ابن سینا نیز این راه حلّ را مورد تأیید قرار مى دهد.73 معترضانْ عزم خود را جزم کرده اند تا نشان دهند که بر عکس این ادعا, شرور بر خیرات غالب اند, به ویژه درد و رنج انسان بر لذّت هاى او غالب است. دیوید هیوم به تفصیل انواع رنج هاى انسان را مورد بحث قرار مى دهد.74 در جواب به این اعتراضات گفته شده است که: (خطاست که بگوییم در سرنوشت انسان رنج بر لذّات غلبه دارد, هر چه قدر هم وضعِ کسى بد باشد, او زندگى مى کند و به مرگ تن نمى دهد. این نشانه آن است که او خود به غلبه لذّات بر رنج ها معترف است. کسانى هم که طالب مرگند تا زمانى که زندگى مى کنند, مرگ را به تأخیر مى اندازند و بدین وسیله به غلبه لذّت بر الم معترفند, اما حتى اگر آن قدر احمق باشند که خودکشى کنند, خود را به حالت عدم احساس منتقل مى کنند که در آن دیگر رنج هم احساس نمى شود.)75 دیوید هیوم نیز به این استدلال اشاره مى کند,اما کانت این استدلال را نمى پذیرد و آن را مغلطه مى شمارد و مى گوید: کافى است از کسى که عقلى سلیم دارد و یک بار زندگى را تجربه کرده است, بپرسیم که آیا مایل است بار دیگر زندگى این جهانى را تجربه کند. (حتى نمى گوییم در همان شرایط قبلى, بلکه هر شرایطى که خود بخواهد, به شرط آن که آن شرایط مربوط به جهانى دیگر نباشد, بلکه مربوط به همین جهان باشد. (و حتما جواب وى منفى است))76 اما هیوم در جواب از این استدلال مى گوید: علت این که ما مر گ را برنمى گزینیم, نه ترجیح زندگى, بلکه ترس از مرگ است.77 در واقع, هیوم مى گوید: خوفِ از رنج و المى به مراتب بزرگ تر باعث شده که ما ادامه زندگى را با همه رنج هایش برگزینیم . ولى ظاهراً اگر آزمون پیشنهادى کانت صورت پذیرد و از افراد بپرسند که آیا حاضرند یک بار دیگر زندگى را در همین جهان که تابع قوانین فعلى است از سر گیرند, اکثریت قاطع پاسخشان مثبت است و طبعاً معلوم مى شود که ادامه زندگى نیز نه به دلیل خوف از مرگ, بلکه به دلیل لذّاتى است که افراد, هر چند به توهّم, احساس مى کنند. اما مالبرانش در توجیه نابسامانى ها و آشفتگى هاى این جهان که خلاف عقل و حکمت مى نمایند, مى نویسد: (هر چه اثر کامل تر باشد, بیش تر کمالات صاحب اثر را آشکار مى کند, بر این اساس, خداوندِ کامل بر آن است تا اثرش هرچه کامل تر باشد. خداوند مى خواهد عمل وى مایه مباهاتش باشد, اما این تنها نیمى از مطلب است. او نمى خواهد شیوه هایى که انتخاب مى کند مایه عدم مباهات باشد, بلکه مى خواهد عملش هم مثل اثرش ویژگى هاى او را آشکار کند. لذا صرفاً به این بسنده نمى کند که جهان از طریق زیبایى و عُلوّ خود باعث مباهاتش شود بلکه مى خواهد شیوه هایى هم که در کار مى کند از طریق بساطت, غنا و فراگیرى و ویژگى هایى که بیان گر شکوه و عظمت اوست, مایه مباهات او باشند. پس خداوند نمى خواسته صرفاً کامل ترین اثر ممکن را از خود به جاى گذارد, بلکه کامل ترین اثرى که از بهترین شیوه ها ناشى شده باشد… او مى خواهد تا آن جا که میسر است خداوار عمل کند. پس نحوه عمل وى هم مثل اثر وى باید تجلّى صفات او باشد. خداوند از ازل همه کارهایى را که مى توانسته اند پدید آیند با همه شیوه هاى مربوط در نظر گرفته است, اما اقتضاى ذات وى و مَجد و عظمت وى این است که هم اثر و هم شیوه پیدایش اثر, روى هم رفته بهترین باشد.).78 از دید مالبرانش صرف خوب بودنِ اثرى که فاعل از خود پدید مى آورد کافى نیست, بلکه باید شیوه پیدایش آن هم بهترین باشد. نه بهترین شیوه به تنهایى کافى است و نه بهترین اثر, مهم آن است که بهترین اثرى که با بهترین شیوه امکان تحقّق دارد, پدید آید و نتیجه پیدایش این جهان بوده است. ظاهراً از دید مالبرانش خالق جهان مثل خالق یک رُمان است. اگر نویسنده یک رمان از همان ابتدا خیلى ساده و سر راست نتیجه داستان را با خوانندگان در میان گذارد, کار وى نه یک اثر هنرى بزرگ و در خور ستایش, بلکه اثرى مبتذل خواهد بود. تمام عظمت یک رمان به هنرنمایى نویسنده و به ماجراهاى پیچیده, تو در تو و جذابى مربوط مى شود که خواننده را به همراه خود مى کشد. به همین سان ,خلق یک باره یک جهانِ کامل و بى کم و کاست, در قیاس با جهانى که از طریق مجموعه اى از آشفتگى هاى پیچ در پیچ به سمت کمال و تمام حرکت مى کند, کم تر مى توانسته مهارت و شأن و مقام و هنرنمایى خالق را نمایان گر سازد. 2.3.4. عدالت و مجازات هاى دنیوى و اخروى خداى عادل نه تنها در حق دیگران ستم روا نمى دارد, بلکه به ستم انسان ها بر یکدیگر نیز راضى نیست, پس در مقام داور و قاضى اقتضاى عدالت این است که الف )بدکاران مجازات شوند و ب) در مقام مجازات, میان جرم و مکافات تناسب برقرار باشد, اما الف) در این دنیا بسیارى از بدکاران از چنگ مجازات مى گریزند و این خلاف عدالت است.(بیش تر افراد عدالت سریع را ترجیح مى دهند و حکومت ها به ویژه در مواردى که جنایت فجیع است, سعى مى کنند مجرم را سریع تر مجازات کنند.)79 اولین جواب از این اشکال این است که هیچ کس نمى تواند از چنگ مجازات بگریزد, چون هر جرمى پیشاپیش مجازات و تنبیه لازم را با خود دارد و آن عذابِ وجدانى است که مجرم را از آن رهایى نیست. کانت در ردّ این جواب مى گوید: (گویا افرادِ بافضیلت گمان کرده اند که بدکاران نیز از همان ساختار روحیِ فضلیت مندان برخوردارند که طبق آن هر چه شخص فضیلت مندتر باشد, عذاب روحى بیش ترى احساس مى کند… در حالى که شروران اگر بتوانند از مجازات خارجى جانِ سالم به در برند, به حال کسانى که خود را از درون عذاب مى دهند مى خندند و ملامت هایى که گاه به گاه سراغ آن ها مى آید نیز یا معلول وجدان نیست و یا اگر هنوز مایه اى از وجدان در شخص باقى باشد, به زودى مغلوب لذّت هایى خاص مى شود که مجرمان از آن برخوردارند.)80 جواب دیگر این است که در جهان آتى وضعى حاکم خواهد شد متفاوت با وضع فعلى و به مجرمان آن خواهد رسید که قوانین اخلاقى اقتضاى آن را دارد. در اعتراضِ به این جواب ممکن است کسانى مثل کانت بگویند که بخردانه آن است که فکر کنیم جهان آتى نیز بر حسب قوانین همین جهان عمل مى کند. اما کسانى که وجود جهان آتى را مى پذیرند معمولاً چارچوب هاى دیگرى براى آن مدنظر مى گیرند, به ویژه غایت اصلى از برقرارى آن جهان را برقرارى عدالتى مى دانند که به هر دلیل تأمین آن در این جهان میسر نشده است. ب) میان جرم و مکافات باید نسبتى برقرار باشد. هیچ جرمى آن قدر بزرگ و عظیم نیست که مجازات آن جاویدان ماندن در آتش باشد.اما معمولاً اصحابِ هر دین دیگران را خارج از دین و مستحق دوزخ مى شمارند: (شمار نجات یافتگان محدود است به کسانى که متدین به آن دین و ملتزم به آن باشند)81 و معتقدند که بى دینان در جهنم جاودانند.در قرآن آمده است: (وعدالله المنافقین و المنافقات و الکفار نار جهنم خالدین فیها)82 در این آیه از خلود کفار ومنافقان در جهنم سخن به میان آمده است. برخى از دیگر آیات نیز معصیت کاران را جاودان در آتش مى داند: (و من یعصِ الله و رسوله و یتعدَّ حدوده یُدخله ناراً خالداً فیها )83 اما شیخ صدوق مى نویسد: اعتقاد ما این است که تنها کفار و مشرکان در جهنم خالدند, ولى اهل توحید مشمول رحمت قرار مى گیرند.84 شیخ مفید هم مى گوید: اتفاق و اجماع امامیه بر این است که وعده هاى مربوط به خلود صرفاً متوجه کفار است. خواجه نصیر الدین طوسى و علامه حلى نیز بر خلود کفار در جهنم ادعاى اجماع مى کنند85 و براى این رأى معمولاً به این آیه استناد مى کنند که: اِنّ الله لا یِغفر ان یُشرک به و یِغفر ما دون ذلک لمن یشاء.86 در کتاب مقدّس نیز از خلود گناهکاران در آتش دوزخ سخن به میان آمده است (وآنان به سوى مجازات ابدى مى روند)87 و حتى بعضى از مسیحیان تا آن جا پیش مى روند که مى گویند: (این که مجازات گناهکار تمام شود با عدالت مطلقه خداوند ناسازگار است.)88 اشکال دیگر خلود در نار این است که لازمه خلودِ تعداد فراوانى از انسان ها در آتش این است که مجموعه خیرهاى عالم در قیاس با شرور آن بسیار محدودتر باشد و صدور چنین عالمى از خدا که خیر على الاطلاق است بى وجه است. از جمله جواب هاى اولین اشکال این است که: (خداوند نامحدود است, گناهکار در برابر خداى نامحدود طغیان کرده و چنین طغیانى, طغیانى است نامحدود, و بایستى مکافات گناهکار با جرمش متناسب باشد.)89 اما در این جواب نشان داده نمى شود که چگونه طغیان در برابر نامحدود باعث مى شود که آن گناه نیز نامحدود شود . پاسخ رایج تر به این اشکال هم در جهان اسلام و هم در جهان مسیحیت این است که رابطه مکافات هاى اخروى با جرایم و گناهان دنیوى رابطه قراردادى نیست. (رعایت مناسبت بین جرم و مجازات به قوانین وضعى مربوط مى شود, اما رابطه جرم با مجازات هاى اخروى رابطه علت و معلولى است.)90 کسى ممکن است در یک لحظه مرتکب خطا شده و دستش را به سیم عریان برق نزدیک کند, اما چون رابطه, علت و معلولى است نمى تواند انتظار داشته باشد که آثار برق گرفتگى نیز به اندازه و مناسب با خطاى او باشد. گاهى هم گفته مى شود که چهره دیگر خود این اعمال است که در آخرت ظاهر مى شود,91 در آیه اى هست که: فمن یعمل مثقال ذره شراً یره;92 آیه نمى گوید آثار عمل, بلکه مى گوید خود عمل را مى بیند. برخى هم خلودِ گناهکاران حتى خلود کفار را در آتش نمى پذیرند و مى گویند: (آن چه در متون مقدّس آمده است این است که آتش جاودان است, جاودان بودن جهنم و آتش لزوماً به معناى جاودان بودن افراد در آن نیست و حتى کفار نهایتاً مشمول رحمت قرار مى گیرند.) اما در جواب به دومین اشکال که غلبه شرور بر خیرات است, لایب نیتس با گسترش کُرات مسکون خیر را غالب مى کند: (قدما گمان مى کردند یک زمین مسکون هست… امروزه براى جهان هر حدّى قائل شویم باید اعتراف کرد که تعداد نامحدودى کُره هست که کُره خاکیِ ما نسبت به آن ها چیزى نیست و این کرات به اندازه کره ارض شایسته اند تا ساکنان عاقل داشته باشند ولو انسان نباشند…زمین ما فقط یکى از شش سیاره اى است که به گرد خورشید مى چرخد و اگر توجه کنیم که دیگر ثوابت هم مثل خورشیدِ ما هستند, حقارت کره ارض را در مى یابیم. این احتمال هست که همه این ثوابت مسکون باشند و همه مشمول لطف خدا. هیچ چیز ما را ملزم نمى کند تا بگوییم تعداد مطرودان بیش تر است).93 3. معرفت شناسى عدل الهى 3.1. آثار و نتایج مترتّب بر باور و یا عدم باور به عدل الهى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
اصول طراحی از دیدگاه لبوو
از تاخیر بسیار طولانی که در نوشتن پیش اومد معذرت می خوام . زندگی است و هزار دردسر! ولی خب قول می دم از این به بعد مرتب بنویسم.
داشتم می گفتم که اصلا این ساخت گرایی و یا ساختار گرایی و یا سازندگی و یا هرچی که شما دلتون بخواد اصلا چی هست و از کجا اومده و حرف حسابش چیه!
در مورد طراحی در رویکرد ساخت گرایی مطالب کوتاهی رو براتون نوشتم و اما بعد...
لبوو پنج اصل رو که مبتنی بر ارزشهای ساخت گراست و در طرحهای آموزشی موثر واقع می شه ارایه کرده
اصل 1- حفظ حائلی میان فراگیران و تاثیرات مخرب فعالیتهای آموزشی از طریق:
- تاکید بیشتر بر حیطه عاطفی یادگیری
- ارایه تدریس مبتنی بر ویژگیهای فردی فراگیر
- کمک به فراگیران برای توسعه مهارتها، نگرشها و باورهایی که8 از خودتنظیمی پشتیبانی می کند.
- ایجاد تعادل بین تمایل به کنترل موقعیت یادگیری و تمایل به کسب استقلال فردی
اصل2- فراهم آوردن زمینه ای برای یادگیری که استقلال و وابستگی را توامان پشتیبانی می کند.
اصل3- جای دادن دلایل در فعالیتهای خود یادگیری
اصل 4- حمایت از یادگیری خودسالمان بخش از طریق رشد مهارتها و نگرشهایی که موجب افزایش احساس مسولیت فراگیر نسبت به فرایند تجدید ساختار تحولی می شود.
اصل 5- تقویت تمایل فراگیر برای درگیر شدن در فرایندهای یادگیری ارادی به ویژه تشویق راهبردهای کوشش و خطا
این اصول از بسیاری دیدگاههای ساخت گرایی حمایت می کنه که برای وقایع و رخدادها هیچ معنی منطقی رو قایل نیستند، بلکه معتقدند فرد هریک از این رخدادها رو تفسیر می کنه و معنی اونها رو بر اساس تجربه شخصی و باورهاش می سازه.
طراحی آموزشی از منظر رویکرد ساخت گرایی
من خیلی خوشحالم آخه یه مقاله بکر از دکتر هاشم فردانش پیدا کردم که تصمیم دارم تو چند مرحله براتون بنویسم:
۱- اصول وپیش فرضهای ساخت گرایی برای طراحی آموزشی چیست؟
روشها و راهبردهای آموزشی ساخت گرایان معطوف به کمک به شاگرد برای بررسی موضوعها و شرایط پیچیده و تفکر در زمینه ای مانند فردی متخصص است . بنابراین از شاگرد خواسته می شود تا به ساختن درک فردی خود از موضوع از طریق تعاملهای اجتماعی اقدام کند. در این رویکرد محتوا از پیش تعیین نمی شود و دستیابی به منابع مختلف مورد تاکید است.
برخی از اصول طراحی در این رویکرد عبارتند از :
- تاکید بر مشخص کردن زمینه ای که مهارتهای یادگیری شده در آن کاربرد خواهد داشت(یادگیری در زمینه های معنا دار)
- تاکید بر کنترل اعمال شده از سوی شاگرد و کار شاگرد روی اطلاعات(بکارگیری فعال آموخته ها).
- رائه اطلاعات از راههای متنوع ومختلف(برخورد با اطلاعاتدر زمانها و زمینه ها و با هدفهای مختلف و از دیدگاههای مختلف)
- مبتنی بودن ارزشیلبی بر انتقال دانشها و مهارتها(در شرایطی که با شرایط مورد استفاده در زمان آموزش متفاوت باشد).
وجوه چند گانه ساختارگرایی
برای بتی فیبل دانش آموز یک دبیرستان ساختارگرا اولین روز مدرسه جالب اما گیج کننده بود. در درس تاریخ اروپا معلم از هر دانش آموز خواست نامه ای از طرف یک اشراف زاده فرانسوی به یک اشراف زاده ایتالیایی بنویسد و در آن یک حادثه کلیدی از انقلاب فرانسه را تشریح کند. در درس فیزیک معلم از دانش آموزان خواست پیش بینی کنند اجسام سنگین سریع تر سقوط می کنند یا اجسام سبک؟ چقدر سریع و چرا؟ سپس گروههای حوچک دانش آموزان آزمایشهای خود را طراحی کردند تا نظریه های خویش را بیازمایند. در جبر هنگامی که دانش آموزان در حال یادگیری مهارتهای اصلی ساده کردن عبارت جبری بودند معلم اصرار داشت بحثی راجع به مفهوم ساده کردن راه بیندازد: آیا عبارتهای ساده شده همان معادله های ساده شده هستند؟ در زنگ زبان انگلیسی بعد از آن که دانش آموزان آشنا با شب را خواندند معلم از آنان خواست آن را با یکی از مراحل زندگی خود مرتبط سازند.بتی فیبل انتظار داشت در دبیرستان ساختار گرا همه معلمان به روش ساختارگرا تدریس کنند و همین اتفاق هم افتاد . اما به راستی روش ساختارگرایانه به چه معناست؟ایفای نقش و اجرای نمایش؟ انجام دادن آزمایش؟ تجزیه و تحلیل؟ یامرتبط دادن با زندگی خویش؟ از نظر او هر معلمی کاری متفاوت با دیگری انجام می داد.بسیاری از معلمان مستعد و باتجربه نیز مبانی نظری و عملی ساختارگرایی را به دلایلی نه چندان متفاوت با بتی گیج کننده می دانند. به نظر این گروه از معلمان ساختارگرایی فقط یک معنای واحد وانعطاف پذیر ندارد و معنای آن هر چه باشد مدافعانش گاهی در حمایت و دفاع از آن زیاده روی و مبالغه کرده اند و در همه جا پای آن را به به میان کشیده اند!
با این همه که تا کنون گفتیم نظر شما چیست؟
کدام نوع ساختارگرایی چه زمانی به کار می آید؟
مشکلات و دشواریهای ساختارگرایی اهمیت به کار گرفتن روشهای ساختارگرایانه به صورت عاقلانه در جای صحیح و با هدفی صحیح آشکار می سازد.چگونه یک معلم می تواندبه مسایل و مشکلات یادگیرنده پاسخهای ساختارگرایانه مناسب و هدفمند بدهد؟یک رویکرد برای حل این چالش این است که برای دانستنی هایانواع متفاوتی قایل شویم :دانستنی های ساکن و لخت.دانستنی های کلیشه ای . مفاهیم مشکل و دانستنی های بیگانه.
دانش لخت(ساکن):
دانش لخت در مغز انسان جا خوش می کند و تا زمانی که آن را به نحو ویژه فرا نخوانیم در جای خود باقی می ماند.متاسفانه بیشتر دانشی که تمایل داریم فعالانه به کار گرفته شود دانش لخت است.وقتی دانشی که تدریس می شود به سمت ساکن و لخت شدن پیش می رودساختارگرایی چه راه حلی را پیشنهاد می دهد؟یک راهبرد درگیر کردن یادگیرنده در فرایند حل مساله به طور فعال و به گونه ای است که دانش او را با توجه به جهان اطراف به کار گیرد.یک رویکرد دیگر درگیر کردن دانش آموزان در یادگیری مساله محور است . در این نوع یادگیری آنان دانش مورد نظر را از طریق مواجهه با مسایل و سوالات واسطه یا پروژه ها کسب می کنند.
دانش کلیشه ای :
دانش بی اثر و کلیشه ای بیشتر حالت تکراری و بی معنا دارد. این نوع دانش همان چیزی است که در آداب ورسوم فردی واجتماعی خود همه روزه از ان استفاده می کنیم.واکنش ساختار گرایی نسبت به دانش کلیشه ای تلاش در جهت معنادار کردن آن است. برای مثالیک معلم می تواند چنین دانشی را با یک رویکرد حل مساله به چالش بیندازد. دانش آموزان می توانند درباره ریشه های عقلانی و فایده های دانش کلیشه ای از طریق بحث گروهی به نتایجی دست یابند.
ساختارگرایی وتنوع آن به چه معناست؟
هر کسی که در عرصه آموزش دستی داردبه خوبی می داند که ساختارگرایی بیش از یک معنای واحد دارد. اما چه چیزی این تنوع را توجیه می کند ؟
فیلسوفی به نام فیلیپس سه مشخصه روشن برای ساختارگرایی ذکر می کند . ما این سه مشخصه را با عنوان یادگیری فعال و یادگیری اجتماعی و یادگیری خلاقانه می شناسیم.یادگیری فعال:به دست آوردن فعالانه دانش و اطلاعات ومفاهیم.ساختارگرایی معمولا نقش فعالی برای یادگیرنده در نظر می گیرد. او به جای اینکه فقط بشنود بخواند و به حل تمرینات کاملا تکراری و عادی بپردازد باید بحث کند فرضیه بسازد تحقیق و طراحی کندو دیدگاههای دیگران را دریافت دارد.یادگیری اجتماعی:بنا کردن دانش و مفاهیم به صورت اجتماعی و همراه با دیگران.ساختارگراها اغلب تاکید می کنند که دانش و مفاهیم تا حد زیادی اجتماعی هستند و نمی توانیم آنها را به طور انفرادی بنا کنیم. ما از طریق گفتگو با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
یک دیدگاه کارشناسانه در ارتباط با موضع رژیم ایران در مسئله غنی سازی اورانیوم
در اجلاس شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی بسیاری از نمایندگان ملی از ادعاهای خلاف واقع نماینده ایران دایر بر این که فعالیتهای ایران قانونی و اقدامات شورای امنیت سازمان ملل متحد غیر قانونی است، ناراحت شدند.
رد این ادعا ها را به طرزی عالی به زبان انگلیسی می توان در تارنمای www.carnegieendowment.org یافت. این مطلب به وسیله یکی از مقامات پیشین آژانس بین المللی انرژی اتمی و یکی از کارشناسان با سابقه موقوفه کارنگی برای صلح بین المللی، یکی از کانون های معروف اندیشه در سطح جهانی، به رشته تحریر در آمده است. در این مقاله تشریح شده که چگونه ایران تعهدات بین المللی خود را در مورد تدابیر ایمنی نقض کرده و اکنون نیز در حال زیر پاگذاشتن قطعنامه های شورای امنیت است. این دو قطعنامه که به اتفاق آراء به تصویب رسیده دارای قوت کامل قانونی از دیگاه حقوق بین الملل است. نویسندگان مقاله چنین نتیجه گیری می کنند:"رفتار آشتی ناپذیر ایران، بعد از نادیده گفتن بیانیه رئیس جمهوری و یک قطعنامه بدون مجازات، راه دیگری برای شورای امنیت جز توسل فزاینده به مجازات های اقتصادی باقی نمی گذارد. با این همه آخرین قطعنامه دارای بندی است که در آن گفته شده که اعمال مجازات ها در صورت تعلیق فعالیت های غنی سازی ایران و تداوم این تعلیق (به گونه ای که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی قابل تحقیق باشد) به حالت تعلیق در خواهد امد " تا گفتگوهای مبتنی بر حسن نیت را به منظور سیدن به یک نتیجه قابل قبول از جانب دوطرف امکان پذیر سازد."بنا براین دولت ایران دقیقا می داند که چه کاری باید انجام دهد تا بحران کنونی را به فرصتی بزرگ برای بهبود شرایط زندگی مردم ایران تبدیل کند و در همان حال نقش بزرگ ایران را در منطقه مورد تاکید قرار دهد. مشکل اساسی این است که دستگاه رهبری ایران مسئله غنی سازی اورانیوم را به یک موضوع مربوط به غرور ملی تبدیل کرده و مدعی است که حتی تعلیق فعالیت های غنی سازی به معنای شکست انقلاب اسلامی خواهد بود. این شعارها نتایج سودمندی به بار نخواهند آورد و تغییر مسیر را برای دستگاه رهبری ایران دشوار تر خواهند ساخت. اما با اندکی قدرت تخیل و انعطاف از دو طرف، میتوان به راه حل هایی دست یافت که امتیازات عمده ای را از نظر امنیتی و اقتصادی برای مردم ایران در بر خواهند داشت."
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
زیبایی شناسی از دیدگاه قرآن
ضرورت توجه به هنر و تبیین حدود و مرزهای ان با عنایت به سه نکته بیشتر روشن می شود .
قدرت هنر:
چنان که در ادامه - در ضمن یاد کرد عناصر اثر هنری بیان خواهیم کرد- هنراز رسایی ، پذیرش بیشتر وسرعت در انتقال پیام برخوردار بوده و به خاطر جهانی بودن زبان ان در میان راههای مختلف پیام رسانی پذیرفته ترین راه می باشد
توجه قدرتهای باطل کیش به قدرت جایگاه هنر:
دریافت نقش هنر درهدایت یا ضلالت مردم امری نیست که بتازگی روشن شده ، باشد لیکن در عین حال به نظر می رسد در عصرهای اخیر قدرتهای جهانی به نقش هنر در تحقق منابع پلید خود ، بیش از پیش پی برده اند . بی تردید یکی از نمودهای ان جایگزین تهاجم فرهنگی به جای تهاجم سیاسی و نظامی و ... برای توسعه قلمرو سیطره و نفوذ استعماری می باشد . تهاجم به گونه فرهنگی نیز ، بیش از هر چیز دیگر برعنصر هنر و مولفه های ان تکیه دارد .
سرمایه گذاری میلیاردها دلاری در توسعه و رونق هالیوودها ، ساختن فیلمهای خشن و ضداخلاقی ، توسعه برنامه های ویدئویی و ماهواره ای ، رمانهای منحرف کننده و .. همگی حکایت از این توجه خطر افرین به نقش منفی هنر دارد .
ظهور نهضت اسلامی و عدم بازیافت مرزهای بایسته هنر:
انقلاب اسلامی به دو دلیل به هنر نیازمند است :
◄ ابلاغ پیام
◄ مقابله با شبیخون فرهنگی
زیرا تنها راه مقابله با فرهنگ ، خود فرهنگ است .
از سوی دیگر ، هنر دارای مولفه های مختلف بوده ، مرزهای بایسته و نبایسته ای دارد که عدم بازیافت این مرزها سبب فروغلتیدن دران چیزی می گردد که به دنبال اجتناب از ان بودیم . با این حال ، از سوی دانشوران اسلامی ، تحقیق بسیار کمرنگ و ضعیفی درباره ان انجام شده است ، به گونه ای که به زحمت می توان به برخی از آراء ان هم در چند مقوله محدود هنری دست یافت .
از این رو ، روشن نبودن مرزبندیهای هنر مقبول و مردود ، مسولان فرهنگی جامعه را با مشکلات بنیادینی در جهت سیاستگذاری مناسب روبرو ساخته است .
سینما ، برنامه های رادیو و تلویزیون ، موسیقی ، مجسمه سازی ، نقاشی و ... از جمله مقوله های هنری است که داوری در مورد انها پس از انقلاب با فراز و نشیب روبرو بوده است . گاه با پذیرش انها بر مبنای احتیاط و به شکل کم رنگ کردن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
بررسی نقش عمل در رستگاری انسان از دیدگاه امام خمینی «ره»
پیشگفتار
موضوع این تحقیق (( بررسی نقش عمل در رستگاری انسان از دیدگاه امام خمینی «ره» می باشد. این موضوع از طرف کانون قرآن و عترت داشنگاه آزاد اسلامی ارائه شده است . اما از یک طرف بسیار کلی و دریایی از مطلب پیرامون آن در کلام و پیام مکتوب امام «ره» یافت می شود . از سوی دیگر وقت انجام کار محدود بوده است . و همچنین امکانات رایانه ای مخصوص کلام امام «ره» نیز در شهرستانها یافت نمی شود .
از این رو آنچان که شایسته و بایسته و در برنامه کاربردی و مورد علاقه ام بوده کار صورت نگرفت و با این وجود ، این کار با شیوه ای علمی و پژوهشی و با رعایت مبانی و مراحل آن انجام پذیرفت . و در پنج فصل تنظیم و فصل بندی گردید.
در فصل اول موضوع تحقیق و خلاصه ای از مرور مطالعاتی ، اهداف ، سئوالات تحقیقاتی و تعریف مفاهیم کلیدی آمده است . ناگفته نماند ، بدلیل اینکه در نظر بود سیر پژوهشی علمی طی گردد ،در فصل دوم مرور مطالعاتی و مبانی نظری تحقیق بصورت مفصل هم از دیدگاه مکاتب الهی مطرح گردید .
اگر در این طرح حدود و اهداف طرح نیز از سوی ارائه دهندگان آن مشخص می شد شاید کار ما از مزیت های بیشتری برخوردار می شد . ولی با آن آزادی که در انتخاب اهداف و روش تحقیق داده شده بود ما را برآن داشت تا آنچه را که خود احساس کرده و علاقه مند آن هستیم بررسی نماییم که این نیز البته مزیت ویژه ای است . . .
و از میان سؤالات زیادی که پیرامون مسأله مورد نظر گردآوری شد بخاطر تمدید موضوع فقط شش سؤال انتخاب شد . و اهدا ف تحقیق نیز با توجه به مبانی فکری و نظری تحقیق مشخص گردید.
در فصل سوم ، روش تحقیق ، شیوه و تکنیک اجرایی و تحلیل داده آورده شده است. روش تحقیق تاریخی و موردی و فن گردآوری یافتهها کتابخانه ای و استادی است ،جامعه آماری تحقیق کتب مربوط به حضرت امام خمینی«ره» می باشند ، اگرچه عدم وجود آن کتب در دانشگاه مانند صحیفة نور یکی از مشکلات کاری بوده است . در این فصل همچنین مراحل کار تا پایان آورده شده است.
در فصل چهارم یافته های تحقیق بصورت خوشه بندی و طی مراحلی منطقی ارائه گردیده اند شاید در همین فصل بتوان به راحتی جواب همه سؤالات تحقیق را یافت چرا که به وضوح استنادهای مربوط جوابی برای پرسشهای مطرح شده می باشند . ولی جهت افاده بیشتر در فصل پنجم نتیجه تحقیق نیز بصورت خلاصه آمده است .
آنچه را که خود در این رهیافت ، درک عمیق نمودم آن است که یگانه راه تقویت و پیش بردن ایمان و رسیدن به کمال انسانی و سعادت اخروی از دیدگاه امام «ره» عمل است. و حقایقی که امام «ره» در این خصوص مطرح می نماید ومنبعث از حقیقت دین و رسالت انبیاء و ائمه اطهار (ع) می باشد. واقعیت دیگری که در خلال این کار هویدا شد این است که امام خمینی «ره» خود دارای یک سیره ای عملی که در واقع اصولی پایدار و تعیین کننده سبک رفتار در یک حوزه دینی و آن هم در این دوران و قرون می باشد . که آن اصول در رفتار افراد کمی پیدا می شوند.
اما آنچه مهم است یافتن آن اصول و پایبندی به آنها ، فرد و جامعه را صاحب یک منطق عملی میسازد و امیدواریم این اصول سرنوشت ساز فردی و اجتماعی با کارهای پژوهشی و علمی از سیره و کلام و پیام امام «ره» استنتاج و در اختیار جامعه قرار گیرد که یقیناً آن اصول و پایبندی به آنها ، حافظ سلامت و صلابت فرد و جامعه و در نهایت رستگاری انسان هم در این دنیا و هم در آن عالم خواهد شد .
والاسلام
فصل اول
کلیات
1.موضوع تحقیق
بررسی نقش عمل در رستگاری انسان از دیدگاه امام خمینی «ره»
2.تاریخچه مطالعاتی
در بررسی که پیرامون موضوع مورد نظر در آثار مکتوب مربوط به دیدگاهها و اندیشه های حضرت امام «ره» صورت گرفت . هیچ پژوهشی که مستقیماً به بحث مورد نظر این تحقیق بپردازد یافت نشد. اما در آثاری ، باستناد به کلام امام از نقش اعمال انسان صحبت به میان آمده است ، و ما در فصل دوم در مبانی نظری و مرور مطالعاتی به آنها اشاره ای کوتاه خواهیم نمود.
در خصوص نقش عمل و آثار دنیوی و اخروی و ارتباط آن با سعادت و شقاوت بشر ، از منظرها و دیدگاههای متنوع و متفاوتی بحث شده است ، شاید بتوان گفت بهترین پیامها و گفتارهای منطقی و علمی و کلامی را در این خصوص می توان در قرآن کریم و احادیث و روایات یافت . مسائلی همچون اصالت عمل ، ناقص بودن ایمان منهای عمل ، رابطه نیت و عمل ، آثار دنیوی و اخروی آن و تبین کاملی از عمل ، بهشت و جهنم در این آثار ممتاز می باشند که ما در بحث مبانی نظری و فکری تحقیق مفصل بحث خواهیم نمود.
3.بیان مسأله
آیا عمل بعنوان یک فعل اختیاری که با عقل و اندیشه انجام گرفته است در سرنوشت دنیوی و اخروی یا سعادت و شقاوت او تأثیر دارد ؟ در این تحقیق سعی شده است تأثیر عمل بعنوان یک فعل اختیاری در سعادت دنیوی و اخروی که همان رسیدن به کمال انسانی در دنیا و بهشت موعود و رضایت حق است از منظر امام «ره» بررسی گردد. از آنجایی که عنوان پژوهش بسیار کلی است و دقت و امکانات ویژه ای را طلب میکند ، تا همه جانبه و از ابعاد مختلف و عمیق مورد بحث و تحقیق قرار گیرد . لذا در این پژوهش تلاش شده است اعمال و افعال جوانحی و جوارحی که امام «ره» بیشترین تأکید را روی آنها داشته است و مستقیماً پاداش و جزای اخروی و دنیوی را بعد از آنها بیان نموده است .
وقتی یک مسلمان به سخنی همچون ‘‘ الایمان عقد بالقلب ولفظ باللسان عمل بالجوارح ‘‘ می اندیشد در ذهنش سؤالی برانگیخته می شود که این عمل که لازمه ایمان و بلکه اگر نباشد ایمانی نیست چگونه وچه کمیت و کیفیتی دارد ، شرایط آن کدامند ؟ از سوی دیگرکسی در این دنیا و در این برهه از زمان قدعلم کرد که همه اش عمل بود ، و خود عامل به گفتار و اندیشه و نیات خود در چارچوب قوانین دینی و عامل به احکام اسلام و دستورات و اوامر الهی و انبیاء و ائمه است . پس براین انسان ضعیف النفس قرن بیستم و بیست و یکم و مابعد آن لازم است تا نگاه امام عامل را ( هرچند به قدر قطره ای از آن باشد ) پیرامون این اصل سرنوشت ساز بشر دریابد.
4. پرسشهای تحقیق
از آنجایی که تحقیق درصدد تأیید و پاسخ مثبت یا منفی با سؤلات مطروحه می باشد ، لذا دارای پایگاه اثباتی است . و سؤلاتی که در این پژوهش در جهت پاسخ به آنها هستیم عبارتند از :
الف . آیا ایمان و عمل لازم و ملزوم یکدیگرند ؟
ب . آیا از دید گاه امام «ره» سعادت دنیوی و اخروی حاصل اعمال انسان است ؟
ج . ویژگیها و خصوصیات اعمال صالحه از دیدگاه امام خمینی «ره» کدامند ؟
د . از نظر امام «ره» آثار دنیوی و اخروی اعمال چگونه ظاهر می شوند؟
ه . از دیدگاه امام «ره» چه اعمالی موجب تکفیر اعمال سیئه می گردند ؟
5. اهداف مطالعاتی
الف . برسی دیدگاههای امام «ره» در خصوص عمل و نتایج آن .
ب . بررسی نقش اعمال و آثار آنها در حیات دنیوی و اخروی انسانها از دیدگاه امام «ره» .
ج . بررسی دیدگاههای امام «ره» در خصوص تجسم اعمال در بهشت و جهنم.
د . بررسی آراء امام «ره» در خصوص اعمالی که باعث احباط یا تکفیر اعمال دیگر می شوند.
6. حدود مطالعاتی
این تحقیق فقط در آثار مکتوب امام «ره» صورت می گیرد . وچون موضوع تحقیق “ رابطه عمل و سعادت “ است . و عمل به معنی فعل اختیاری و سعادت به معنای رسیدن فوز و خوشبختی در دنیا و آخرت است لذا مسائلی همچون معاد جسمانی یا روحانی و کیفیت سؤال و جواب و چگونگی کیفر و جزای اعمال و عالم برزخ و . . . . که در ارتباط با موضوع تحقیق بصورت مستقیم نیستند ، از حوزه تحقیق خارج می باشند . بنابراین حدود مطالعاتی این پژوهش منحصراً خصوصیات و ویژگیهای اعمال و نتایج حسنه یا سیئه آنهاست ، که از دیدگاه حضرت امام «ره» مورد بررسی قرار می گیرند .
7. اهمیت و ضرورت تحقیق
یکی از اصول جهان بینی اسلامی که از ارکان ایمانی و اعتقادی دین اسلام و بلکه سایر ادیان آسمانی است اصل ایمان به پاداش و کیفر اعمال انسان است ، و بدون شک