واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره معراج پیامبر صلی الله علیه و آله در دیدگاه عقل و وحی و آثار تربیتی آن 23 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

معراج پیامبر صلی الله علیه و آله در دیدگاه عقل و وحی و آثار تربیتی آن

مقدمه

بحث از واقعة شگفت انگیز و محیرالعقول معراج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از جمله مباحث جنجال برانگیزی به شمار می‌اید که از دیرباز تاکنون، بر سر زبان و قلم دوست و دشمن جریان داشته است. برخی از اندیشمندان و مفسران به فراخور بضاعت و توان علمی خود، در این زمینه مطالبی را به رشتة تحریر درآورده و دیدگاه‌های خود را مطرح ساخته‌اند. نگارنده در این مجال در پی ارائه تحلیلی کوتاه، رسا و نسبتاً جامع از دو بُعد عقل و وحی، و گذری بر آثار تربیتی پدیدة معراج است که برای عموم مخاطبین در سطوح مختلف نیز قابل استفاده و درک باشد تا در سالی که به نام پربرکت پیامبراعظم صلی الله علیه و آله مزین گردیده است، خدمتی ناچیز به روح ملکوتی و بلند آن مقام عظما و عبد حقیقی باری تعالی، قلمداد گردد.

علت اعجاب برانگیز بودن پدیدة معراج، جسمانیت عروج پیامبر صلی الله علیه و آله به عوالم دیگر است. شکی نیست که اگر این واقعة تاریخی و سیر آسمانی، مربوط به روح پیامبر یا صرفاً مربوط به عالم رؤیا باشد، برای هیچ شخصی تعجب برانگیز نیست و هیچ کسی در مقام انکار آن بر نخواهد خاست و در حقیقت نقطة افتخار‌آمیزی برای مقام شامخ پیامبر خاتم قلمداد نخواهد شد. از این رو، تمام اهتمام ما در این نوشتار کوتاه، بر اثبات معراج آسمانی آن حضرت با هردو بعد جسم خاکی و روح ملکوتی اوست که در دیدگاه دانشمندان اسلامی، حقیقتی قابل قبول و اثبات برای دیگران است، و در طول تاریخ اسلام نیز پیوسته مورد تحلیل برخی از اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است.

توجیهات عقلانی معراج

در آغاز سخن، شایسته است به بررسی جایگاه عقلی این حادثة عظیم تاریخی- قبل از استناد به قرآن و احادیث- و تحلیل عقلانیت بپردازیم. در نگاه نخست، عقل آدمی غیر قابل باور می‌داند که روح انسان با بدن خاکی او در همة شرایط همگام باشد و او را در همه جا همراهی نماید. آنچه مسلّم و قابل درک است، همان مقدار از همراهی عادی‌ است که در عموم انسان‌ها قابل اتفاق می‌باشد؛ همانند همراهی روح و بدن و پیمودن مراتب مختلف هستی در عالم رؤیا یا همراهی این دو در مسائل روزمرّة زندگی و کارهای عادی که به وسیله جسم انسان و با نظارت و تدبیر روح[1] انجام می‌پذیرد. اما تبعیت جسم خاکی از روح در غیر از محدودة دنیا، امری نامعهود و نامأنوس است و نمی‌توان با قواعد ظاهری و فهم عمومی بشر به سادگی به ادراک آن دست یازید. با این همه، از آنجا که ما این مطلب را امری مسلّم و قابل تحقّق می‌دانیم، جا دارد چند توجیه عقلانی را برای آن بیان نماییم.

توجیه نخست

برخی از فلاسفة بزرگ اسلامی بر این باورند که جسمانیت معراج باشکوه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله بدین‌سان قابل توجیه می‌باشد که تبعیت بدن از احکام روح در همة انسان‌ها، برابر نیست؛ در برخی از افراد عادی، روح متوجه به امری است که ایجاد آن را مطالبه می‌نماید، اما بدن آنها به نافرمانی از روح می‌پردازد و به احکام آن تمکین نمی‌نمابد. این قانون در خصوص بدن مبارک پیامبراعظم صلی الله علیه و آله صادق نیست و دربارة ایشان، موضوع کاملاً برعکس است. دلیل آنان بر این مدعا، این است که جسم مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله در نهایت لطافت است و همانند آن را در اجسام دیگر نمی‌توان یافت و بنا بر قاعدة «اشتراک معنوی وجود» که از قواعد مهم عقلی به شمار می‌اید، افق هر بدنی از حیث مرتبة وجود، مرتبط و متصل به افق وجودی روح است و تناسب مستقیمی میان جسم و روح یک انسان حکمفرماست. این قاعده در باره پیامبر صلی الله علیه و آله در بالاترین و کامل‌ترین حد قابل تطبیق است؛ زیرا روح بلند ایشان به سبب بالا بودن و تسلّط کاملش بر بدن خود، باعث عروج جسم به ملکوت و آسمان‌ها شد.[2]

استاد سید ابوالحسن رفیعی قزوینی در جای دیگر می‌گوید: چون رسول اعظم صلی الله علیه و آله به مقام محبوبیت کامل و مرتبة «قرب الفرایض» در درگاه خداوند دست یازیده است و در حقیقت از مرتبة محبّ بودن به محبوبیت رسیده است، بسیار به جا بود که از یک سو خداوند متعال، محبوب خود را به منزلگاه خود، یعنی به عوالم هستی که ملک واقعی اوست، دعوت کند و از سوی دیگر چنین دعوتی نیز اقتضا دارد که مدعوّ این میهمانی باشکوه، قادر و محیط بر پیمودن تمام آن عوالم باشد.[3]

توجیه دوم

با توجه به آنکه قریب به اتّفاق مکاتب و مذاهب مختلف دنیا، اصل وجود شیطان در عالم هستی و القائات و وسوسه‌های او را در دل‌های آدمیان به خوبی قبول دارند، عقل حکم می‌کند که اگر سرعت ما فوق تصور شیطان، به عنوان موجودی مطرود از درگاه قرب الهی، برای بشر امری پذیرفته شده است، پس در معراج بزرگ‌ترین پیامبر الهی و محبوب ترین انسان های عالم نمی‌توان تردید روا داشت.[4]

توجیه سوم

هنگامی که از دیدگاه قرآن، حرکت حضرت سلیمان7 به وسیلة باد، به مکان‌های دور دست در فاصله‌های زمانی کوتاه، امری مسلّم انگاشته شده است، عقل ما می‌تواند به‌ خوبی این مطلب را درک کند که حرکت سریع و نامرئی، همانند حرکت باد، امری ممکن می‌باشد.[5] از همین رو، سیر معراجی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز می‌تواند امری معقول و قابل ادراک به شمار بیاید.

توجیه چهارم

عقل انسان در پدیده‌ای نظیر معراج، به تنهایی می‌تواند به این نتیجه دست یابد که چنین پدیدة خارق العاده‌ای نمی‌تواند عادی و طبیعی باشد و مسلّماً باید نیرویی مافوق نیروی تمام بشر، پشت این پدیده دست داشته باشد و آن نیرو، جز نیروی خدایی و ماورای طبیعت نیست که رسول اعظم خود را بدان مقام بلند دست یافته است.

توجیه پنجم

از دید اندیشمندان عصر تکنولوژی، این فرضیه علمی پذیرفته شده است که امواج جاذبة زمین در لحظه‌ای



خرید و دانلود تحقیق درباره معراج پیامبر صلی الله علیه و آله در دیدگاه عقل و وحی و آثار تربیتی آن 23 ص


تحقیق درباره معجزات پیامبر 24 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

معجزات پیامبر (صلّی الله علیه و آله)

 

 

هر پیامبری با معجزه نبوت و پیامبری خود را اثبات نموده است، خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وسلم نیز از این قاعده مستثنی نبوده است، و در جاهای مختلف برای اثبات نبوت خود و اتمام حجت با مردمان معجزه ای آورده است؛ که بزرگترین و ماندگارترین آنها قرآن کریم است که در طول زمان حجتی بر پیامبری او بوده است! اما علاوه برآن پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) معجزات دیگری داشته اند که برخی از آنها همانند شق القمر و معراج در خود قرآن آمده است و برخی دیگر در تاریخ ثبت شده است.

به طور کلی معجزاتی که از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) ظاهر شد در چند مرحله ظاهر شده است:

نخست معجزاتی است که در بدو تولد ایشان رخ داد مانند فرو ریختن ایوان مدائن و تخت کسری و...

بخش دوم معجزاتی است که در هنگام کودکی تا زمان نبوت از آن حضرت ثبت شده است:

بخش سوم : معجزاتی است که از ابتدای بعثت تا پایان عمر شریف آن حضرت (صلّی الله علیه و آله) رخ داد

بخش چهارم : معجزاتی که بعد از وفات آن حضرت تجلی نمود.

که تعداد این معجزات را ۴۴۴۰ مورد عنوان کرده اند که به طور کلی در سه نوع معجزه می توان به آن اشاره کرد!

 

معجزات نوع اول

مـعـجـزاتـى اسـت کـه مـتـعلّق است به اجرام سماویّه مانند شقّ قمر و ردّ شمس ‍ و تظلیل غمام و نزول باران و نازل شدن مائده و طعامها و میوه ها براى آن حضرت از آسمان و غیر ذلک

 

معجزات نوع دوم

معجزاتى است که از آن حضرت در جمادات و نباتات ظاهر شده مانند سلام کردن سـنـگ و درخـت بـر آن حـضـرت و حـرکـت کـردن درخـت بـه امـر آن حـضـرت و تـسـبـیـح سـنـگـریـزه در دسـت آن حـضـرت و حـنـیـن جذع و شـمـشـیـر شـدن چـوب بـراى عـُکـّاشـه در بـَدْر و براى عـبـداللّه بـن جـَحـْش در اُحـُد و شـمـشـیـر شـدن بـرگ نـخـل بـراى ابـودُجـانـه بـه مـعـجزه آن حضرت و فرو رفتن دستهاى اسب سـُراقـه بـر زمـیـن در وقـتـى کـه بـه دنـبـال آن حـضـرت رفـت در اوّل هجرت و غیر ذلک

مـعـجـزاتـى اسـت کـه مـتـعلّق است به اجرام سماویّه مانند شقّ قمر و ردّ شمس ‍ و تظلیل غمام و نزول باران و نازل شدن مائده و طعامها و میوه ها براى آن حضرت از آسمان.

معجرات نوع سوم

مـعجزات آن حضرت است در زنده کردن مردگان و شفاى بیماران و معجزاتى که از اعضاى شریفه آن حضرت به ظهور آمده مانند خوب شدن درد چشم امیرالمؤ منین علیه السـّلام بـه بـرکـت آب دهـان مـبـارک آن حـضرت که بر آن مالیده و زنده کردن آهوئى که گوشت آن را میل فرموده و زنده کردن بزغاله مرد انصارى را که آن حضرت را میهمان کرده بـود بـه آن و

تـکـلّم فـاطـمـه بـنت اَسَد ـ رضى اللّه عنهما ـ با آن حضرت در قبر و زنده کـردن آن حـضرت آن جوان انصارى را که مادر کور پیرى داشت و شفا یافتن زخم سلمة بن الا کوع که در خیبر یافته بود به برکت آن حضرت و ملتئم و خوب شدن دست بریده معاذ بن عفرا و پاى محمّد بن مسلمة و پاى عبداللّه عتیک و چشم قتاده که از حدقه بیرون آمده بود به برکت آن حضرت و سیر کردن آن حضرت چندین هزار کس را از چند دانه خرما و سیراب کردن جماعتى را با اسبان و شترانشان از آبى که از بین انگشتان مبارکش جوشید الى غیر ذلک.(1)

شق القمر

در روایات مختلفى که در تواریخ شیعه و اهل سنت ازابن عباس و انس بن مالک و دیگران نقل شده عموما گفته‏اند:

این معجزه بنا بدرخواست جمعى از سران قریش و مشرکان مانندابو جهل و ولید بن مغیره و عاص بن وائل و دیگران انجام شد،بدین‏ترتیب که آنها در یکى از شبها که تمامى ماه در آسمان بود بنزدرسول خدا (صلّی الله علیه و آله) آمده و گفتند:اگر در ادعاى نبوت خود راستگو وصادق هستى دستور ده این ماه دو نیم شود!رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) 

بدانها گفت:اگر من اینکار را بکنم ایمان خواهید آورد؟

گفتند: آرى، و آنحضرت از خداى خود درخواست این معجزه راکرد و ناگهان همگى دیدند که ماه دو نیم شد بطورى که کوه‏حرا را در میان آن دیدند و سپس ماه به هم آمد و دو نیمه آن به هم‏چسبید و



خرید و دانلود تحقیق درباره معجزات پیامبر 24 ص


تحقیق درباره معجزات پیامبر 24 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

معجزات پیامبر (صلّی الله علیه و آله)

 

 

هر پیامبری با معجزه نبوت و پیامبری خود را اثبات نموده است، خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وسلم نیز از این قاعده مستثنی نبوده است، و در جاهای مختلف برای اثبات نبوت خود و اتمام حجت با مردمان معجزه ای آورده است؛ که بزرگترین و ماندگارترین آنها قرآن کریم است که در طول زمان حجتی بر پیامبری او بوده است! اما علاوه برآن پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) معجزات دیگری داشته اند که برخی از آنها همانند شق القمر و معراج در خود قرآن آمده است و برخی دیگر در تاریخ ثبت شده است.

به طور کلی معجزاتی که از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) ظاهر شد در چند مرحله ظاهر شده است:

نخست معجزاتی است که در بدو تولد ایشان رخ داد مانند فرو ریختن ایوان مدائن و تخت کسری و...

بخش دوم معجزاتی است که در هنگام کودکی تا زمان نبوت از آن حضرت ثبت شده است:

بخش سوم : معجزاتی است که از ابتدای بعثت تا پایان عمر شریف آن حضرت (صلّی الله علیه و آله) رخ داد

بخش چهارم : معجزاتی که بعد از وفات آن حضرت تجلی نمود.

که تعداد این معجزات را ۴۴۴۰ مورد عنوان کرده اند که به طور کلی در سه نوع معجزه می توان به آن اشاره کرد!

 

معجزات نوع اول

مـعـجـزاتـى اسـت کـه مـتـعلّق است به اجرام سماویّه مانند شقّ قمر و ردّ شمس ‍ و تظلیل غمام و نزول باران و نازل شدن مائده و طعامها و میوه ها براى آن حضرت از آسمان و غیر ذلک

 

معجزات نوع دوم

معجزاتى است که از آن حضرت در جمادات و نباتات ظاهر شده مانند سلام کردن سـنـگ و درخـت بـر آن حـضـرت و حـرکـت کـردن درخـت بـه امـر آن حـضـرت و تـسـبـیـح سـنـگـریـزه در دسـت آن حـضـرت و حـنـیـن جذع و شـمـشـیـر شـدن چـوب بـراى عـُکـّاشـه در بـَدْر و براى عـبـداللّه بـن جـَحـْش در اُحـُد و شـمـشـیـر شـدن بـرگ نـخـل بـراى ابـودُجـانـه بـه مـعـجزه آن حضرت و فرو رفتن دستهاى اسب سـُراقـه بـر زمـیـن در وقـتـى کـه بـه دنـبـال آن حـضـرت رفـت در اوّل هجرت و غیر ذلک

مـعـجـزاتـى اسـت کـه مـتـعلّق است به اجرام سماویّه مانند شقّ قمر و ردّ شمس ‍ و تظلیل غمام و نزول باران و نازل شدن مائده و طعامها و میوه ها براى آن حضرت از آسمان.

معجرات نوع سوم

مـعجزات آن حضرت است در زنده کردن مردگان و شفاى بیماران و معجزاتى که از اعضاى شریفه آن حضرت به ظهور آمده مانند خوب شدن درد چشم امیرالمؤ منین علیه السـّلام بـه بـرکـت آب دهـان مـبـارک آن حـضرت که بر آن مالیده و زنده کردن آهوئى که گوشت آن را میل فرموده و زنده کردن بزغاله مرد انصارى را که آن حضرت را میهمان کرده بـود بـه آن و

تـکـلّم فـاطـمـه بـنت اَسَد ـ رضى اللّه عنهما ـ با آن حضرت در قبر و زنده کـردن آن حـضرت آن جوان انصارى را که مادر کور پیرى داشت و شفا یافتن زخم سلمة بن الا کوع که در خیبر یافته بود به برکت آن حضرت و ملتئم و خوب شدن دست بریده معاذ بن عفرا و پاى محمّد بن مسلمة و پاى عبداللّه عتیک و چشم قتاده که از حدقه بیرون آمده بود به برکت آن حضرت و سیر کردن آن حضرت چندین هزار کس را از چند دانه خرما و سیراب کردن جماعتى را با اسبان و شترانشان از آبى که از بین انگشتان مبارکش جوشید الى غیر ذلک.(1)

شق القمر

در روایات مختلفى که در تواریخ شیعه و اهل سنت ازابن عباس و انس بن مالک و دیگران نقل شده عموما گفته‏اند:

این معجزه بنا بدرخواست جمعى از سران قریش و مشرکان مانندابو جهل و ولید بن مغیره و عاص بن وائل و دیگران انجام شد،بدین‏ترتیب که آنها در یکى از شبها که تمامى ماه در آسمان بود بنزدرسول خدا (صلّی الله علیه و آله) آمده و گفتند:اگر در ادعاى نبوت خود راستگو وصادق هستى دستور ده این ماه دو نیم شود!رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) 

بدانها گفت:اگر من اینکار را بکنم ایمان خواهید آورد؟

گفتند: آرى، و آنحضرت از خداى خود درخواست این معجزه راکرد و ناگهان همگى دیدند که ماه دو نیم شد بطورى که کوه‏حرا را در میان آن دیدند و سپس ماه به هم آمد و دو نیمه آن به هم‏چسبید و



خرید و دانلود تحقیق درباره معجزات پیامبر 24 ص


تحقیق درباره معجزات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

معجزات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم

دانشمندان اسلام برای رسول گرامی، حدود هزار معجزه در کتب تاریخی _ حدیثی نقل کرده اند.

اینها معجزاتی است که همزمان با ولادت آن بزرگوار شروع و تا پایان عمر آن وجود مقدس و منور ادامه می یابد. این دانشمندان معجزات رسول گرامی اسلام را بر دو دسته تقسیم بندی نموده اند. طبق این تقسیم بندی ، بعضی از معجزات در زمان حیات رسول گرامی اسلام بوقوع پیوسته است و بعضی نیز بعد از حیات آن بزرگوار محقق شده است. ما ابتدا به تقسیم بندی این دانشمندان اشاره خواهیم نمود و در انتها به یک تقسیم بندی جدید خواهیم پرداخت.

1_ دانشمندان اسلام، ابتدا به معجزاتی پرداخته اند که در زمان خود آن بزرگوار به وقوع پیوسته است. منظور از زمان خود آن حضرت، آن معجزاتی است که در طول 63 سال عمر پربرکت آن وجود نورانی به وقوع پیوسته است و مردمان با چشم دیده اند و برای آیندگان نقل نموده اند. از مهمترین این معجزات، حوادثی است که در هنگام ولادت آن حضرت اتفاق افتاده است. طبق نقل مورخان اسلام، هنگامی که رسول خدا متولد شد، طاهر و پاک از هر گونه خون و نجاسات بود. با پاهای مبارکشان زمین را لمس نمودند. بلافاصله به سوی کعبه به سجده افتادند. سپس سر مبارکشان را به سوی آسمان بلند کرد و به توحید خدای یکتا و نبوت خودش شهادت داد. آنگاه حضرت آمنه، مادر گرامیشان را مورد خطاب قرار داده و این گونه به او فرمودند: « ولدت خیر الناس، فسمیه محمداً» یعنی بهترین انسانها را به دنیا آوردی، پس نام او را محمد بگذار. از دیگر عجایبی که در این لحظه اتفاق افتاد، این بود که: « تمامی بتها به صورت بر زمین افتادند. ایوان کسری، قصر بزرگ و با شکوه پادشاهان ساسانی، که حاکمان ایران آن روز بودند، شکست و آتشکده فارس که حدود هزار سال روشن بود، به ناگاه خاموش شد».

بعضی دیگر از معجزات آن بزرگوار مربوط به زمان رسالت آن حضرت در مکه است _ گر چه از زمان ولادت تا رسالت آن بزرگوار، معجزات فراوان دیگری نیز اتفاق افتاد. اما چون بنای ما بر نقل اجمال و اختصار است لذا از ذکر آن چشم پوشی می نمائیم _ از مهمترین معجزاتی که در این دوره اتفاق افتاد، می توان به واقعه « انذار » اشاره کرد که رسول مکرم اسلام از جانب خدای بزرگ و به وسیله آیه شریفه  « و انذر عشیرتک الاقربین» (سوره شعراء ، آیۀ 214) مأمور ابلاغ آشکار رسالت گردید. رسول خدا برای اجابت این امر، ابتدا از نزدیکان خود شروع کردند و آنها را دعوت نمودند. ابن اثیر که از مورخان مشهور اسلام است در کتاب تاریخ خود _ الکامل _ این واقعه را از زبان آقا و مولایمان امیرالمؤمنین علی علیه السلام، چنین نقل می کند: هنگامی که آیه انذار نازل شد، رسول خدا مرا خواست و فرمود: یا علی، همانا خداوند مرا امر نموده که عشیرة خویش را انذار نمایم. پس برایمان یک صاع گندم، یک پای گوسفند و ظرفی شیر تهیه نما و فرزندان را جمع کن تا آنها را طعام دهم، آنگاه آنها را از آنچه بدان امر شده ام، آگاه نمایم. علی علیه السلام می فرمایند: آنگونه که رسول خدا فرموده بود، انجام دادم. دعوت شده ها چهل نفر شدند. هنگامی که جملگی جمع شدند، رسول خدا مرا دستور دادند طعامی را که ساخته بودم برایش بیاورم. رسول خدا پاره ای گوشت برگرفت. پاره پاره ساخت و در اطراف سفره ریخت و گفتند: بخورید به نام خدا. همه از آن طعام خوردند و نوشیدند و سیر شدند و خوراکیها هم چنان باقی ماند. سپس رسول خدا به سخن آمده و گفتند: ای فرزندان عبدالمطلب به خدا قسم هیچ جوان عربی نمی شناسم بهتر از آنچه من برای شما آورده ام، برای قوم خود آورده باشد. به راستی خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام و خدای مرا فرموده است: شما را به جانب او دعوت کنم. ای بنی عبدالمطلب! خدا مرا بر همه مردم عموماً و بر شما خصوصاً مبعوث کرده و گفته است : « و انذر عشیرتک الاقربین » و من شما را به دو کلمه ای که بر زبان سبک و در میزان سنگین است ، دعوت می کنم. به وسیله این دو کلمه عرب و عجم را مالک می شوید و امتها رام شما می شوند. با این دو کلمه وارد بهشت می شوید و با همین دو کلمه از دوزخ نجات می یابید: گفتن لا اله الا الله و گواهی بر پیامبری من. پس کدام یک از شما مرا در این راه کمک می دهد تا برادر و وصی و خلیفه من در میان شما باشد؟ پس احدی از آنان وی را پاسخ نداد. اما من که از همه خردسالتر و کوچکتر بودم، گفتم: یا رسول الله! من شما را در این راه یاری می نمایم. پس گفت: بنشین! و سپس گفتار خویش را تکرار کردند و همچنان خاموش ماندند تا من گفتار نخستین خود را باز گفتم. پس گفت: بنشین! و بار سوم سخن خود را بر آنان تکرار فرمودند و احدی از ایشان حتی به یک حرف وی پاسخ نگفت و باز من برخاستم و گفتم: یا رسول الله! برای یاری شما در این امر آماده ام. پس گردنم را گرفتند و گفتند: هان این است برادر وصی و خلیفة من در میان شما. پس از وی بشنوید و فرمانش را ببرید... واقعۀ « شق القمر » یکی دیگر از معجزاتی است که به دست رسول خدا قبل از هجرت در مکه و به پیشنهاد مشرکین انجام پذیرفت. در صحت این واقعه، هیچ مسلمانی شک و شبهه ای ندارد.

شرح این واقعه از این قرار است که: در یکی از شب هایی که قرص ماه کامل بود، مشرکین جمع شدند و به رسول خدا گفتند: اگر در آنچه می گویی، صادق هستی ماه را دو نیم کن. رسول اکرم به آنها فرمودند: اگر این کار را انجام دادم، ایمان می آورید؟ گفتند: آری. پس رسول خدا با انگشت مبارکشان به سوی ماه اشاره نمودند که ناگاه ماه منشق و دو نیم شد به صورتی که کوه حرا از بین دو نیمه آن آشکار بود. قریش گفتند: این سحر « ابی کبشه » بود. آنگاه به یکدیگر گفتند: منتظر باشیم تا ساحران از خارج بیایند. ببینیم آیا آنها هم این جریان را دیده اند یا نه؟ چون محمد صلی الله علیه و آله و سلم نمی تواند تمام مردم عالم را سحر کند. ساحران یکی پس از دیگری از راه رسیدند و قریش جریان را از ایشان پرسیدند. گفتند: آری ما هم دیدیم که ماه دو نیم شد. راجع به همین واقعه است که خداوند متعال آیات اول سورة مبارکه « قمر » را نازل فرمودند. بعد از این جریان نیز معجزات دیگری به وسیله رسول گرامی اسلام و به اذن خدای متعال صادر شد.

بعضی از معجزات دیگری که از رسول خدا صادر شده است به شرح ذیل می باشد:

الف _ خبر دادن رسول گرامی اسلام از خورده شدن عهدنامه قریش مبنی بر محاصره شدید اقتصادی مسلمین.

ب _ « لیله المبیت » که رسول اکرم از بین دشمنانی که برای به قتل رساندن آن بزرگوار خانه اش را محاصره کرده بودند، گذشت. در این شب مولا امیرالمومنین در بستر مبارک رسول مکرم خوابید و جانش را برای تقدیم به حضرت حق، به رسول اکرم هدیه نمود. که این آیه نازل شد:

« و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رئوف بالعباد»

(سوره بقره _ آیۀ 207).

ج _ ایجاد رعب و وحشت بر قلب مشرکین در جنگ خندق و ... معجزات دیگر.

2_ معجزاتی که بعد از رحلت رسول گرامی اسلام اتفاق افتاد نیز بسیار زیاد است. در اینجا به ذکر دو نمونه اشاره می کنیم:

الف _ خبر دادن از آن چیزی که بر اهل بیت مبارک و مطهرش بعد از او می گذرد. آن بزرگوار از نحوه برخورد مسلمین با اهل بیت و نحوه شهادت آنها خبر می دهد.

ب _ او شهادت عمار یاسر به دست « فرقه باغیه » را خبر می دهد و هشدار می دهد که مبادا مسلمانی در جمع قاتلان عمار باشد.



خرید و دانلود تحقیق درباره معجزات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم


تحقیق درباره اخلاق و سیره پیامبر اکرم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

اخلاق و سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)

رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) کاملترین انسان و بزرگ و سالار تمام پیامبران است.

در عظمت آن حضرت همین بس که خداوند متعال در قرآن مجید او را با تعبیر «یا ایّها الرّسول» و «یا ایّها النّبی» مورد خطاب قرار میدهد و او را به عنوان انسانی الگو برای تمام جهانیان معرّفی مینماید: «لَقَدْ کانَ لَکُم فی رَسُول اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»; «در] سیره و سخن[ پیامبر خدا برای شما الگوی نیکویی است.»او به حقّ دارای اخلاقی کامل و جامعِ تمام فضایل و کمالات انسانی بود.

خدایش او را چنین میستاید: «إِنّک لَعَلی خُلُق عَظیم»; «ای پیامبر تو دارای بهترین اخلاق هستی.» «وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»; «اگر تندخو و سخت دل میبودی مردم از اطرافت پراکنده میشدند.» از این رو، یکی از مهمترین عوامل پیشرفت اسلام، اخلاق نیکو و برخورد متین و ملایم آن حضرت با مردم بود.

در طول زندگانی او هرگز دیده نشد وقتش را به بطالت بگذراند.

در مقام نیایش همیشه میگفت: «خدایا از بیکارگی و تنبلی و زبونی به تو پناه میبرم.»، و مسلمانان را به کار کردن تحریض مینمود.

او همیشه جانب عدل و انصاف را رعایت میکرد و در تجارت به دروغ و تدلیس، متوسّل نمیشد و هیچ گاه در معامله سختگیری نمیکرد و با کسی مجادله و لجاجت نمینمود و کار خود را به گردن دیگری نمیانداخت.

او صدق گفتار و ادای امانت را قوام زندگی میدانست و میفرمود: این دو در همه تعالیم پیغمبران تأکید و تأیید شده است.

در نظر او همه افراد جامعه، موظّف به مقاومت در برابر ستمکاران هستند و نباید نقش تماشاگر داشته باشند.

میفرمود: برادرت را چه ظالم باشد و چه مظلوم، یاری نما! اصحاب گفتند: معنی یاری کردن مظلوم را دانستیم، ولی ظالم را چگونه یاری کنیم؟ فرمود: دستش را بگیرید تا نتواند به کسی ستم کند!خواننده گرامی! از آنجا که ما در روزگار تباهی اخلاق و غلبه شهوات و آفات به سر میبریم، مناسب است که در اینجا سیمای صمیمی پیامبرانِ الهی را عموماً و چهره تابناک و حقیقتِ انسانی محمّد پیامبر اسلام را خصوصاً در تابلوی تاریخی مستند و شکوهمندی بیابیم که به حقّ در عصر ما برترین تصویر انسانی نزدیک به حقیقت از آن حضرات است. منشور سه بُعدی تاریخ، سه چهره را نشان میدهد: قیصران، فیلسوفان و پیامبران. پیامبران «سیمایی دوست داشتنی دارند، در رفتارشان صداقت و صمیمیّت بیشتر از اُبّهت و قدرت پیداست، از پیشانیشان پرتو مرموزی که چشمها را خیره میدارد ساطع است ، پرتویی که همچون «لبخندِ سپیده دم» محسوس است امّا همچون راز غیب مجهول. ساده ترین نگاهها آن را به سادگی میبینند امّا پیچیده ترین نبوغها به دشواری میتوانند یافت. روحهایی که در برابر زیبایی و معنا و راز حسّاسند، گرما و روشنایی و رمز شگفت آن را همچون گرمای یک «عشق»، برق یک «امّید» و لطیفه پیدا و پنهان زیبایی حس میکنند و آن را در پرتو مرموز سیمایشان، راز پرجذبه نگاهشان و طنین دامن گستر آوایشان، عطر مستیبخش اندیشه شان ، راه رفتنشان، نشستنشان، سخنشان، سکوتشان و زندگی کردنشان میبینند، مییابند و لمس میکنند. و به روانی و شگفتی، «الهام» در درونشان جریان مییابد و از آن پُر، سرشار و لبریز میشوند.

و این است که هر گاه بر بلندی قلّه تاریخ برآییم انسانها را همیشه و همه جا در پی این چهره های ساده امّا شگفت میبینیم که «عاشقانه چشم به آنان دوخته اند.» ابراهیم، نوح، موسی و عیسی، پیامبران بزرگِ تاریخ این چنین بوده اند ، امّا محمّد(صلی الله علیه وآله وسلم)که خاتم الانبیا است چگونه است؟«در برابر کسانی که با وی به مشاجره برمیخاستند وی تنها به خواندن آیاتی از قرآن اکتفا میکرد و یا عقیده خویش را با سبکی ساده و طبیعی بیان میکرد و به جدل نمیپرداخت.

زندگیاش، پارسایان و زاهدان را به یاد میآورد.

گرسنگی را بسیار دوست میداشت و شکیباییش را بر آن میآزمود.

گاه خود را چندان گرسنه میداشت که بر شکمش سنگ میبست تا آزارِ آن را اندکی تخفیف دهد.

در برابر کسانی که او را می آزردند چنان گذشت میکرد و بدی را به مِهر پاسخ میداد که آنان را شرمنده میساخت.

هر روز، از کنار کوچه ای که میگذشت، یهودیای طشت خاکستری گرم از بام خانه بر سرش میریخت و او بیآنکه خشمگین شود، به آرامی رد میشد و گوشه ای میایستاد و پس از پاک کردن سر و رو و لباسش به راه میافتاد.

روز دیگر با آنکه میدانست باز این کار تکرار خواهد شد مسیر خود را عوض نمیکرد.

یک روز که از آنجا میگذشت با کمال تعجّب از طشت خاکستر خبری نشد! محمّد با لبخند بزرگوارانه ای گفت: رفیق ما امروز به سراغ ما نیامد! گفتند: بیمار است.

گفت: باید به عیادتش رفت.

بیمار در چهره محمّد که به عیادتش آمده بود چنان صمیمیّت و محبّت صادقانه ای احساس کرد که گویی سالها است با وی سابقه دیرین دوستی و آشنایی دارد.

مرد یهودی در برابر چنین چشمه زلال و جوشانی از صفا و مهربانی و خیر، یکباره احساس کرد که روحش شسته شد و لکّه های شومِ بدپسندی و آزارپرستی و میل به کجی و خیانت از ضمیرش پاک گردید.

چنان متواضع بود که عرب خودخواه و مغرور و متکبّر را به اعجاب وامیداشت.

زندگیاش، رفتارش و خصوصیّات اخلاقیاش محبّت، قدرت، خلوص، استقامت و بلندی اندیشه و زیبایی روح را الهام میداد.

سادگی رفتارش و نرمخویی و فروتنیاش از صلابت شخصیّت و جذبه معنویتش نمیکاست.

هر دلی در برابرش به خضوع مینشست و هر غروری از شکستن در پای عظمتِ زیبا و خوبِ او سیراب میشد.

در هر جمعی برتری او بر همه نمایان بود.»



خرید و دانلود تحقیق درباره اخلاق و سیره پیامبر اکرم