واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق ساختمان فعل

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

ساختمان فعل :

فعل را در زبان فارسی از جهت ساختمان به دسته های زیر می توان تقسیم

کرد .

فعل های ساده : فعل ساده فعلی است که مصدر آن بیش از یک کلمه

نباشد ، یعنی تنها از بن ماضی و «ن» نشانه مصدر است ساخته شده باشد

مانند آفریدن ، آ لودن ، گرفتن .

فعل پیشوندی : از یک پیشوند و یک فعل ساده ساخته می شود مانند :

برداشتن ، فروختن ، بازداشتن

فعل مرکب : فعلی است که از یک صفت یا اسم با یک فعل ساده

ساخته می شود مجموعا یک معنی را می رساند مانند: زمین خوردن ،

پراکنده ساختن .

فعل پیشوندی مرکب : این فعل ها از ترکیب اسم ، یک پیشوند و یک

فعل ساده ساخته می شود مانند : دم در کشیدن – سرباز زدن – سر در

آوردن .

عبارت های فعلی : به دسته ای از کلمه ها گفته می شود که از

مجموع آنها یک معنی بدست می آید و اغلب با یک فعل ساده یا فعل

مرکب هم معنی می شود . بیش از دو کلمه اند و معمولا یکی از آن کلمه

ها حرف اظافه است مثل : از پای در آمدن . به کار گرفتن . از چشم افتادن .

فعل های لازم یک شخصه :

فعلی است که نمی تواند مفعول داشته باشد و فقط به صورت سوم شخص

بکار می رود و به جای شناسه ، ضمیر متصل مفعولی و اضافی ، م ، ت

، ش ، مان ، تان ، شان ، شخص فعل را نشان می دهد مانند؛ خوش آمدن

( خوشش آمدن )

زمان فعل ها :

زمان تقویم و زمان دستوری : زمان تقویمی همان زبان اصلی است .

یعنی گذر آنات و لحظه ها که درک می کنیم و به طور کلی به گذشته ،

حال ، و آینده تقسیم می شود . ماضی مطلق جز در سوم شخص مفرد از

بن ماضی با افزودن شناسه ها درست می شود و سوم شخص مفرد آن

همان بن ماضی است یعنی شناسه ندارد .

مهمترین موارد استعمال ماضی مطلق : 1 ) بیان وقوع فعل در زمان

گذشته به طور مطلق یعنی بی توجه به دوری و نزدیکی زمان یا تکرار

و استمرار و ملازمت آن به مفهوم هایی چون تردید و آرزو و جز آنها ؛

مثلا : ابن سینا در همدان در گذشت ( گذشته دور )

بیان وقوع فعل

در حال یا آینده : ساعت 4 در مدرسه منتظرت هستم اگر نیامدی من

رفتم . یعنی ( اگه نیای من می روم ) 3 ) به جای ماضی استمراری در

فعل های بودن و داشتن . مثال : هر روز این درس را داشتم ولی طبیعی

نبود که به او مراجعه کنم .

فعل کامل و ناقص :

همه ساخت ها و همه زمان ها برخی از فعل ها در زبان فارسی به کار

نمی روند مانند : استن که جزء مضارع آن یعنی ام ، ای ، است ، ایم ، اید ،

اند و ساخت های دیگری از آن در زبان وجود ندارد ؛ همچنین از باشیدن

نیز فقط مضارع ساده و اخباری آن یعنی باشم ، باشی ،...... و میباشم ، می

باشی و ..... در زمان به کار می رود. این نوع فعل ها را که همه ساختها و

زمان های آنها موجود یا متداول است فعل ناقص مینامند. در مقابل فعل

هایی را که همه ساختها و زمان های آنها به کار می رود مانند خوردن ،

زدن که به آن فعل کامل گویند بیشتر فعل ها از نوع کاملند . فعل ناقص

مثل : استن ، باشیدن ، بودن ، بایستن ، نهفتن ، خستن ،

فعل های معین :

برای آنکه بتوانیم فعلی را در زمانها و با وجه خاصی کنیم و با از ان ساخت

مجهول بسازیم از فعل های دیگر کمک می گیریم . مثلا اگر بخواهیم از

مصدر فعلی ماضی بعید بسازیم از بودن کمک می گیریم .

فعل های غبر شخصی : فعل های شبه معین توانستن و بایستن و شایستن

گاهی فعلی می سازند که بر شخص معینی دلالت نمی کند مانند نتوان رفت

، نباید گفت .

فعل وصفی آن است که فعل را به صورت صفت مفعولی بیاورند . در این

صورت فعل دیگری در آخر جمله می آورند ارزش فعل وصفی را مشخص

می کند . احمد به خانه رفته

فعل دعا :

برای دعا ساخت خاصی در زبان قدیم وجود داشته است و آن چنان بود که

در ساخت سوم شخص مفرد مضارع ساده یا التزامی پیش از شناسه می

افزودند : آمرزدا ، بیا مرز دا

فعل امر : امر فعلی است که با آن فرمان می دهیم یا از کسی می خواهیم

کاری را انجام دهد یا حالتی را بپذیرد برای فعل امر بیشتر دو ساخت به کار

می رود . دوم شخص مفرد و دوم شخص جمع ، برو ، بروید که دوم

شخص مفرد ماضی است اختصاصی امر و دوم شخص جمع مشترک میان

امر و مضارع التزامی و ساده . دوم شخص مفر همان بن مضارع است که

با جز پیشین ب به کار میرود و گاهی بدون «ب» در دوم شخص جمع

شناسه بدان افزوده می شود .

معیار های شناخت فعل مرکب :

الف ) وقتی فعلی مرکب است که جزء صرفی آن با کلمه همراه رابطه نحوی

نداشته باشد یعنی کلمه همراه فعل متمم ، مسند ،مقعول یا قید نباشد . در فعل

زمین خوردن و جمله پرویز زمین خورد . بین جزء صرفی خود و زمین



خرید و دانلود تحقیق ساختمان فعل


تحقیق درباره اخلاقی بودن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

معنای « اخلاقی بودن » یک فعل چیست و چگونه است که یک کار انسان « اخلاقی » می شود ؟

مابجای آنکه اول ملاک های « اخلاقی بودن » را در « مکتبهای اخبلاقی » بیان کنیم . مواد بسیار ساده و روشنی را ذکر می کنیم و سپس به تفسیر می پردازیم چون قبل از آنکه موارد « فعل اخلاقی » روشن بشود ، تفسیر کردن آن صواب نیست .

فرق فعل اخلاقی با دیگر کارها این است که کارهای اخلاقی قابل ستایش و تحسین است و بشر یرای آن کارهال ارزش قائل است . کارهای اخلاقی دارای ارزش و قیمت گرانبهائی است ، ارزشی که در ذهن بشر نمی گنجد و چون نوع ارزش متفاوت است ما هرچه مقیاس بالا هم بگیریم نمی توانیم ارزش های اخلاقی را با مقیاس های مادی سنجش کنیم .

عفو و گذشت

خطاء و جنحه ای که یک شخص مرتکب می شود دو نوع است :

الف – آنکه به شخص مربوط می شود .

ب – خطایی که قسمتی از آن مربوط به شخص می شود و قمسمتی از آن مربوط به جامعه که هم جنبه حیاتی دارد و هم جنبه‌اجتماعی

متل قاتای که انسانی را می کشد و این دو جمله را دارد :

قسمتی از آن مربوط به اجتماع است و قسمتی از آن مربوط به شخص . در این صورت نسبت به حق شخصی آن شخصی که دربارة او جنایت شده است می تواند اغماز و گذشت کرد یعنی اگر قاتل تقاضای عفو کردو صاحب حق ( پدر و مادر یا فرزند مقتول ) هم او را بخشید این یک عمل اخلاقی و یک نوع عمل قهرمانانه تلقی می شود که مافوق عمل عادی است .

حق شناسی و وفا

عکس العمل انسان در برابر شخصی که به او احساس و نیکی کرده است دو گونه می تواند باشد ، بعضی اشخاص اینطورند که پس از آن که فهمیدند کارشان انجام شده و دیگر احتیاجی به لآن شخص احسان کننده ندارد اصلا اعتناء نمی کند و فراموش می کند ، بعضی دیگر در مقابل احسان ها و نیکی هاءی که به آنها شده است تا آخر عمر حق شناسی می کنند و هرگز آن نیکی ها را فراموش نمی کنند و پس از گذشت سالها هم اگر یک وقتی پیش بیاید که آن انسان احسان کننده احتیاجی داشته باشد فورادر مقام پاداش او بر می آیند که این یک اصل اخلاقی فکری است .

ترحم بر حیوانات

ترحم به حیوانات حتی حیواناتی که از یک نظر پلیدند یک کار اخلاقی است زیرا پلید بودن آن حیوان از یک جهت منافت با ترحم کردن به او ندارد .

در میان مردم ، اصلاح برقرار کردن و خوبی ها را افشاء کردنو بدی ها و عیب های مردم را پوشاندن همة اینها در مسائل اخلاقی است ، شامل مسائل اجتماعی که حق عموم در آنجا پیدا می شود نیست زیرا در آنجا دستورهای دیگری است .

کسانی که دوست دارند زشتی ها دربارة مؤمنین اشاعه پیدا کند برای آنها عذابی دردناک ایت این برای ان زشتی ها و گناهانی است که از انسان های مؤمن صادر شده است .

غیبت کردن یعنی افشاء بدی ها واقعی ، غیر از موارد استثناء که همه اش جنبه‌های اجتماعی است مثل آنجائی که مصالح مستشیر مطرح است .

انسان باید از افراط و تفریط دور باشد .

مکتب های غیر از اسلام خصوصا مکتب های فلسفی هرکدام اخلاق را به نحوی توجیه کرده اند که ما به بعضی از آنها اشاره می کنیم :



خرید و دانلود تحقیق درباره اخلاقی بودن


تحقیق درباره... اخلاقی بودن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

معنای « اخلاقی بودن » یک فعل چیست و چگونه است که یک کار انسان « اخلاقی » می شود ؟

مابجای آنکه اول ملاک های « اخلاقی بودن » را در « مکتبهای اخبلاقی » بیان کنیم . مواد بسیار ساده و روشنی را ذکر می کنیم و سپس به تفسیر می پردازیم چون قبل از آنکه موارد « فعل اخلاقی » روشن بشود ، تفسیر کردن آن صواب نیست .

فرق فعل اخلاقی با دیگر کارها این است که کارهای اخلاقی قابل ستایش و تحسین است و بشر یرای آن کارهال ارزش قائل است . کارهای اخلاقی دارای ارزش و قیمت گرانبهائی است ، ارزشی که در ذهن بشر نمی گنجد و چون نوع ارزش متفاوت است ما هرچه مقیاس بالا هم بگیریم نمی توانیم ارزش های اخلاقی را با مقیاس های مادی سنجش کنیم .

عفو و گذشت

خطاء و جنحه ای که یک شخص مرتکب می شود دو نوع است :

الف – آنکه به شخص مربوط می شود .

ب – خطایی که قسمتی از آن مربوط به شخص می شود و قمسمتی از آن مربوط به جامعه که هم جنبه حیاتی دارد و هم جنبه‌اجتماعی

متل قاتای که انسانی را می کشد و این دو جمله را دارد :

قسمتی از آن مربوط به اجتماع است و قسمتی از آن مربوط به شخص . در این صورت نسبت به حق شخصی آن شخصی که دربارة او جنایت شده است می تواند اغماز و گذشت کرد یعنی اگر قاتل تقاضای عفو کردو صاحب حق ( پدر و مادر یا فرزند مقتول ) هم او را بخشید این یک عمل اخلاقی و یک نوع عمل قهرمانانه تلقی می شود که مافوق عمل عادی است .

حق شناسی و وفا

عکس العمل انسان در برابر شخصی که به او احساس و نیکی کرده است دو گونه می تواند باشد ، بعضی اشخاص اینطورند که پس از آن که فهمیدند کارشان انجام شده و دیگر احتیاجی به لآن شخص احسان کننده ندارد اصلا اعتناء نمی کند و فراموش می کند ، بعضی دیگر در مقابل احسان ها و نیکی هاءی که به آنها شده است تا آخر عمر حق شناسی می کنند و هرگز آن نیکی ها را فراموش نمی کنند و پس از گذشت سالها هم اگر یک وقتی پیش بیاید که آن انسان احسان کننده احتیاجی داشته باشد فورادر مقام پاداش او بر می آیند که این یک اصل اخلاقی فکری است .

ترحم بر حیوانات

ترحم به حیوانات حتی حیواناتی که از یک نظر پلیدند یک کار اخلاقی است زیرا پلید بودن آن حیوان از یک جهت منافت با ترحم کردن به او ندارد .

در میان مردم ، اصلاح برقرار کردن و خوبی ها را افشاء کردنو بدی ها و عیب های مردم را پوشاندن همة اینها در مسائل اخلاقی است ، شامل مسائل اجتماعی که حق عموم در آنجا پیدا می شود نیست زیرا در آنجا دستورهای دیگری است .

کسانی که دوست دارند زشتی ها دربارة مؤمنین اشاعه پیدا کند برای آنها عذابی دردناک ایت این برای ان زشتی ها و گناهانی است که از انسان های مؤمن صادر شده است .

غیبت کردن یعنی افشاء بدی ها واقعی ، غیر از موارد استثناء که همه اش جنبه‌های اجتماعی است مثل آنجائی که مصالح مستشیر مطرح است .

انسان باید از افراط و تفریط دور باشد .

مکتب های غیر از اسلام خصوصا مکتب های فلسفی هرکدام اخلاق را به نحوی توجیه کرده اند که ما به بعضی از آنها اشاره می کنیم :

یکی از قدیمی ترین نظریات دربارة ملاک اخلاقی بودن کارها نظریة عاطفی است ، گروهی رمز عاطفی بودن کارها را در عواطف بشر می دانند و می گویند کار عادی و کار معمولی کاری است که از انگیزه های خود خواهانه و میلهای طبیعی



خرید و دانلود تحقیق درباره... اخلاقی بودن


تحقیق در مورد فعل معتل و قواعد عربی 68 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 94 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فعل معتل

به فعلی که در ریشة آن حرف علّه (و، ی، ا) وجود داشته باشد «فعل معتل» می‌گویند.

مانند:«وعد، یسر، قول، بیع، دعو، رمی و …»

انواع فعل معتل

از این جهت که حرف عله چندمین حرف ریشه باشد فعل معتل، به سه دسته تقسیم می شود: مثال، اجوف، ناقص

1-معتل مثال: فعلی است که اولین حرف ریشة آن، حرف عله می باشد.

الف)مثال واوی مانند:وعد(وعده داد)، وصل(رسید)، ودع(رها کرد، ترک کرد)، وهب(بخشید)…

ب)مثال یائی مانند یقظ (بیدار شد)، یسر(آسان شد)، یئس(ناامید و مأیوس شد)…

2معتل اجوف: فعلی است که دومین حرف ریشة آن، حرف عله می باشد.

الف)اجوف واوی مانند: قول (گفت)، عود(بازگشت)…

ب)اجوف یائی مانند: بیع(فروخت)، سیر(حرکت کرد)…

3-معتل ناقص: فعلی است که سومین حرف ریشة آن، حرف عله می باشد.

الف)ناقص واوی مانند: دعو(دعوت کرد، خواند)، تلو (تلاوت کرد)…

ب)ناقص یائی مانند: رمی (پرتاب کرد)، هدی (هدایت کرد)…

وجود حروف عله در ریشة فعل های معتل باعث می شود که تلفظ بعضی از صیغه ها دشوار یا غیر ممکن باشد به همین دلیل برای حل این مشکل تغییراتی در فعل های معتل به وجود می آوریم که به این تغییرات «اعلال» می گویند.

مثلاُ «قول» برای تلفظ راحت تر به «قال» تبدیل می شود و «یرمی» به «یرمیُ»، «لم تقول» به «لم تقل».

بنابراین به تغییراتی که در فعل معتل ایجاد می شود«اعلال» می گویند.

انواع اعلال

در فعل معتل سه نوع اعلال (تغییر) بوجود می آید:(اعلال به قلب، اعلال به حذف، اعلال به اسکان)

الف)اعلال به قلب:

هرگاه یک حرف عله به حرف علة دیگری تبدیل شود به این نوع تغییر «اعلال به قلب» می گویند.

مانند: قول قال بیعباع یخشیُیخشی

ب)اعلال به حذف:

هرگاه حرف عله حذف شود به این نوع تغییر، «اعلال به حذف» می گویند.

مانند:یدعوون یدعون لم یقول لم یقل

ج)اعلال به اسکان:



خرید و دانلود تحقیق در مورد فعل معتل و قواعد عربی 68 ص


تحقیق.. اخلاقی بودن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

معنای « اخلاقی بودن » یک فعل چیست و چگونه است که یک کار انسان « اخلاقی » می شود ؟

مابجای آنکه اول ملاک های « اخلاقی بودن » را در « مکتبهای اخبلاقی » بیان کنیم . مواد بسیار ساده و روشنی را ذکر می کنیم و سپس به تفسیر می پردازیم چون قبل از آنکه موارد « فعل اخلاقی » روشن بشود ، تفسیر کردن آن صواب نیست .

فرق فعل اخلاقی با دیگر کارها این است که کارهای اخلاقی قابل ستایش و تحسین است و بشر یرای آن کارهال ارزش قائل است . کارهای اخلاقی دارای ارزش و قیمت گرانبهائی است ، ارزشی که در ذهن بشر نمی گنجد و چون نوع ارزش متفاوت است ما هرچه مقیاس بالا هم بگیریم نمی توانیم ارزش های اخلاقی را با مقیاس های مادی سنجش کنیم .

عفو و گذشت

خطاء و جنحه ای که یک شخص مرتکب می شود دو نوع است :

الف – آنکه به شخص مربوط می شود .

ب – خطایی که قسمتی از آن مربوط به شخص می شود و قمسمتی از آن مربوط به جامعه که هم جنبه حیاتی دارد و هم جنبه‌اجتماعی

متل قاتای که انسانی را می کشد و این دو جمله را دارد :

قسمتی از آن مربوط به اجتماع است و قسمتی از آن مربوط به شخص . در این صورت نسبت به حق شخصی آن شخصی که دربارة او جنایت شده است می تواند اغماز و گذشت کرد یعنی اگر قاتل تقاضای عفو کردو صاحب حق ( پدر و مادر یا فرزند مقتول ) هم او را بخشید این یک عمل اخلاقی و یک نوع عمل قهرمانانه تلقی می شود که مافوق عمل عادی است .

حق شناسی و وفا

عکس العمل انسان در برابر شخصی که به او احساس و نیکی کرده است دو گونه می تواند باشد ، بعضی اشخاص اینطورند که پس از آن که فهمیدند کارشان انجام شده و دیگر احتیاجی به لآن شخص احسان کننده ندارد اصلا اعتناء نمی کند و فراموش می کند ، بعضی دیگر در مقابل احسان ها و نیکی هاءی که به آنها شده است تا آخر عمر حق شناسی می کنند و هرگز آن نیکی ها را فراموش نمی کنند و پس از گذشت سالها هم اگر یک وقتی پیش بیاید که آن انسان احسان کننده احتیاجی داشته باشد فورادر مقام پاداش او بر می آیند که این یک اصل اخلاقی فکری است .

ترحم بر حیوانات

ترحم به حیوانات حتی حیواناتی که از یک نظر پلیدند یک کار اخلاقی است زیرا پلید بودن آن حیوان از یک جهت منافت با ترحم کردن به او ندارد .

در میان مردم ، اصلاح برقرار کردن و خوبی ها را افشاء کردنو بدی ها و عیب های مردم را پوشاندن همة اینها در مسائل اخلاقی است ، شامل مسائل اجتماعی که حق عموم در آنجا پیدا می شود نیست زیرا در آنجا دستورهای دیگری است .

کسانی که دوست دارند زشتی ها دربارة مؤمنین اشاعه پیدا کند برای آنها عذابی دردناک ایت این برای ان زشتی ها و گناهانی است که از انسان های مؤمن صادر شده است .

غیبت کردن یعنی افشاء بدی ها واقعی ، غیر از موارد استثناء که همه اش جنبه‌های اجتماعی است مثل آنجائی که مصالح مستشیر مطرح است .

انسان باید از افراط و تفریط دور باشد .

مکتب های غیر از اسلام خصوصا مکتب های فلسفی هرکدام اخلاق را به نحوی توجیه کرده اند که ما به بعضی از آنها اشاره می کنیم :

یکی از قدیمی ترین نظریات دربارة ملاک اخلاقی بودن کارها نظریة عاطفی است ، گروهی رمز عاطفی بودن کارها را در عواطف بشر می دانند و می گویند کار عادی و کار معمولی کاری است که از انگیزه های خود خواهانه و میلهای طبیعی



خرید و دانلود تحقیق.. اخلاقی بودن