لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاقعلى(ع) در خطبه عید غدیر خود که خوب است آن را خطبه غدیریه بنامیم به تفسیر و تحلیل این رویداد عظیم تاریخ پرداخت. معرفى این خطبه که در گوشه و کنار برخى از کتابهاى ادعیه و روایت در غربت به سر مى برد و بررسى سند و کتابشناسى آن و شرح پاره هایى از آن، موضوع این جستار است.
اشارت ممکن است افراد بسیارى در طول تاریخ از حادثه غدیر و اهمیت آن سخن گفته و از آن تعاریفى ارائه داده باشند، اما هیچ یک از این سخنان نمى توانند بیانگر عظمت و شکوه غدیر باشد، زیرا تنها کسانى مى توانندتعریف جامع از وقایع و حوادث عرضه نمایند که خود پدید آورنده آن باشند. تنها زیبنده خدا، پیامبر(ص) و على(ع) است که غدیر را به بهترین شکل معرفى نمایند. پیامبر به دستور خداوند سبحان حادثه غدیر را در میان دو نزول قرآنى قرارداد: ابتدا فرمود: یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک، و افزود: وان لم تفعل فما بلغت رسالته(مائده،67) و پس از معرفى على(ع) به وسیله پیامبر(ع) با جمله من کنت مولاه فهذا على مولاه، خدا نیز فرمود: الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتى ورضیت لکم الاسلام دیناً(مائده،3)؛ یعنى واقعه غدیر، اکمال دین، اتمام نعمت و موجب رضایت و خوشنودى خداست و روز غدیر ظرف زمانى این ارزشها معرفى کرد.على(ع) نیز در خطبه عید غدیر خود که خوب است آن را خطبه غدیریه بنامیم به تفسیر و تحلیل این رویداد عظیم تاریخ پرداخت. معرفى این خطبه که در گوشه و کنار برخى از کتابهاى ادعیه و روایت در غربت به سر مى برد و بررسى سند و کتابشناسى آن و شرح پاره هایى از آن، موضوع این جستار است. 1) متن خطبه غدیریه الحمدللّه الذى جعل الحمد من غیر حاجة منه الى حامدیه طریقاً من طرق الاعتراف بلاهوتیته وصمدانیته وربانیته وفردانیته، و سبباً الى المزید من رحمته ومحجةً للطالب من فضله و کمنّ فى ابطان اللفظ حقیقة الاعتراف له، بانه المنعم على کل حمد باللفظ وان عظم واشهد ان لااله الا اللّه وحده لاشریک له، شهادةً نُزِعت عن اخلاص الطوى و نطق اللسان بها عبارة عن صدق خفّى،انه الخالق البارئ المصور، له الاسماء الحسنى، لیس کمثله شیئ، اذ کان الشیئ من مشیته، فکان لایشبهه مکوّنه. واشهد ان محمّداً عبده ورسوله استخلصه فى القِدَم على سائر الامم على علم منه، انفرد عن التشاکل والتماثل من ابناء الجنس، وانتجبه آمراً وناهیاً عنه، اقامه فى سائر عالمه فى الاداء مقامه اذ کان لاتدرکه الابصار ولاتحویه خواطر الافکار ولاتمثله غوامض الظنن [الظنون] فى الاسرار لااله الا هو الملک الجبّار. قرن الاعتراف بنبوته بالاعتراف بلاهوتیته واختصه من تکرمته بما لم یلحقه فیه احد من بریّته، فهو اهل ذلک بخاصّته وخلّته، اذ لایختص من یشوبه التغییر ولایخالل من یلحقه التظنین وامر بالصلاة علیه مزیداً فى تکرمته وطریقاً للداعى الى اجابته، فصلى اللّه علیه و کرّم وشرّف و عظّم مزیداً لایلحقه التنفید ولاینقطع على التأبید. وان اللّه تعالى اختص لنفسه بعد نبیّه(ص) من بریته خاصةً علاهم بتعلیته وسمّاهم الى رتبته وجعلهمالدعاة بالحق الیه والادلاء بالارشاد علیه لقرن قرنٍ وزمن زمنٍ، انشأهم فى القِدم قبل کل مَذْرَوٍّ و مَبْرُوٍّ انواراً انطقها بتحمیده والهمها شکره و تمجیده وجعلها الحجج على کل معترف له بملکة الربوبیة وسلطان العبودیة واستنطق بها الخرسات بانواع اللغات بخوعاً له، فانه فاطر الارضین والسماوات، واشهدهم خلقه، وولاّهم ما شاء من امره، جعلهم تراجم مشیته والسن ارادته عبیداً لایسبقونه بالقول وهم بامره یعملون، یعلم ما بین ایدیهم وما خلفهم ولایشفعون الا لمن ارتضى وهم من خشیته مشفقون، یحکمون باحکامه ویستنّون بسنته ویعتمدون حدوده ویودّونفرضه ولم یدع الخلق فى بُهم صُمّاً ولافى عمیاء بکماء، بل جعل لهم عقولاً مازجّت شواهدهم وتفرقت فى هیاکلهم وحقّقها فى نفوسهم واستعبدلها حواسهم فقرر بها على اسماع ونواظر وافکار وخواطر، الزمهم بها حجته واراهم بها محجته وانطقهم عما شهد [تشهد] به بالسن ذَرِبة بما قام فیها من قدرته وحکمته وبین عندهم بها لیهلک من هلک عن بیّنة ویحیى من حىّ عن بیّنة وان اللّه لسمیع علیم[انقال، 42] بصیر شاهد خبیر. ثم ان اللّه تعالى جمع لکم معشر المؤمنین فى هذا الیوم عیدین عظیمین کبیرین، لایقوم احدهما الا بصاحبه، لیکمل عندکم جمیل ضعه [ضیعته] ویقفکم على طریق رشده ویقفو بکم آثار المستضیئین بنور هدایته ویشملکم منهاج قصده و یوفر علیکم هنیأ َ رفده، فجعل الجمعة مجمعاً ندب الیه لتطهیر ما کان قبله وغسل ما کان اوقعته مکاسب السوء من مثله الى مثله وذکرى للمؤمنین وتبیان خشیة المتقین ووهب من ثواب الاعمال فیه اضعاف ما وهب لاهل طاعته فى الایام قبله وجعله لایتم الا بالایتمار لما امر به، والانتهاء عما نهى عنه، والبخوع بطاعته فیما حثّ علیه وندب الیه فلا یقبل دیناً الا بولایة من امر بولایته ولاتنتظم اسباب طاعته الا بالتمسک بعصمه وعصم اهل ولایته. فانزل على نبیه(ص) فى یوم الدوح ما بیّن به عن ارادته فى خلصائه وذوى اجتبائه وامره بالبلاغ و ترک الحفل باهل الزیع والنفاق وضمن له عصمته منهم، وکشف من خبایا اهل الریب وضمائر اهل الارتداد ما رمز فیه، فعقله المؤمن والمنافق، فاعزّ معزّ وثبت على الحق ثابت، وازداد جهلة المنافق وحمیة المارق ووقع العَض على النواجد والغمز على السواعد. ونطق ناطق و نعق ناعق ونشق ناشق و استمر على مارقیته، ووقع الادغان من طائفه باللسان دون حقائق الایمان ومن طائفة باللسان وصدق الایمان، وکمّل اللّه دینه واقر عین نبیه(ص) والمؤمنین والمتابعین، وکان ما قد شهده بعضکم وبلغ بعضکم وتمت کلمة اللّه الحسنى على الصابرین ودمّر اللّه ما صنع فرعون وهامان وقارون وجنوده
[هم] وما کانوا یعرشون وبقیت حثالة من الضلال لایألون الناس خبالاً یقصدهم اللّه فى دیارهم ویمحو اللّه آثارهم ویبید معالمهم ویعقبهم عن قرب الحسرات ویلحقهم بمن بسط اکفهم ومد اعناقهم ومکنهم من دین اللّه حتى بدلوه ومن حکمه حتى غیّروه وسیأتى نصراللّه على عدوّه لحینه واللّه لطیف خبیر وفى دون ما سمعتم کفایة وبلاغ. فتاملوا ـ رحمکم اللّه ـ ما ندبکم اللّه الیه وحثّکم علیه واقصدوا شرعه واسلکوا نهجه ولاتتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله. ان هذا یوم عظیم الشأن، فیه وقع الفرج، ورفعت الدرج، ووضحت الحجج وهو یوم الایضاح والافصاح عن المقام الصراح ویوم کمال الدین و یوم العهد المعهود ویوم الشاهد والمشهود ویوم تبیان العقود عن النفاق والجحود، ویوم البیان عن حقائق الایمان، ویوم دحر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 78
مأموریت ، فلسفه ، اهداف و طرح های مدیریت
استاد راهنما :
سرکار خانم دکتر منیژه قابلجو
تهیه کننده : : Pages
سمیه بابا 91 - 89
زهرا نامجو 82-80
سمیه کریمی 85 - 83
هلن درودگر 94-92
(L) وحیده سلطانی بهروز 88-86
مأموریت، فلسفه، اهداف و حرکهای مدیریت: فراگیری اهداف و فعالیتها
تعریف کردن بیانیه هدف و مأمریت مربوط به خدمات پرستاری
استفاده از یک دسته از استانداردها برای ارزیابی کردن اظهار هدف یا مأموریت برای علل پرستاری
نوشتن بیانیه هدف یا مأمریت برای عمل پرستاری، شناختن دیدگاه و ارزشها برای بیان کردن به مشتری ها
تعریف کردم فلسفه برای عمل پرستاری
شرح اهداف مربوط به خدمات پرستاری
تعریف طرحها مؤثر (طرح مدیریت) مربوط به عمل پرستاری
توصیف استراتژی مربوط به برنامه ریزی شده و خدمات پرستاری
مفهومها: مأموریت، هدف، دیدگاه، ارزشها، فلسفه، اهداف، طرحهای قابل اجرا، خط مشی (استراتژی)
رفتار مدیر:مدیرهای ارشد صریحاً بیانیه مأمریت (هدف)، دیدگاه، ارزشها، فلسفه، اهداف و طرحهای مؤثر را توسعه می دهند و به مردم شعبه های منابع به کار گماشته شده برای پخش اطلاعات این بیانیه ها را می دهد.
رفتار سرپرست:نمایندگی همه بخشهای سازمان را در توسعه دادن و اجرا کردن
بیانیه ها مأمریت (هدف)، دیدگاه، ارزشها فلسفه، اهداف و طرحهای مؤثر را در بر می گیرد. یک سیستم برای ارزیابی، بازخورد و مطابق روز پیش بردن این بیانیه ها را شامل می شود.
مقدمه:بیانیه های مأموریت یا هدف، دیدگاه و ارزشها، فلسفه یا عقیده ها و اهداف و طرحهای مؤثر در فصل قبل عنوان شده این فصل در مورد روشهای پایه مدیریت به تفضیل بحث می کند. دانسته های آنها در بخشی از اصول نظری مدیریت پرستاری استفاده می شود. روشها بخشی از برنامه ریزی عملکرد مدیریت پرستاری هستند و مهارت در استفاده موفقیت آمیز از آنها بخشی از استراتژی برنامه ریزی مدیریت پرستاری است. بیانیه های مکتوب هدفها، دیدگاه، ارزشها، فلسفه و طرحهای مؤثر، طرح اولیه برای مدیریت مؤثر هر مؤسسه ای شامل سازمان مراقبت از سلامتی است. این مؤلفه های برنامه ریزی در هر سطحی ار مدیریت وجود دارند. بیانیه ها در سطح خدمات بالای مدیریت سازمانها یکی شده است. بیانیه ها در طبقه بندی سطح خدمت مدیر و پرسنل عمده تقسیمات به عنوان مثال پرستاری، جراحی، سرمایه گذار است. این بیانیه ها در نتیجه استنتاج می شود و از آن مؤسسه ها حمایت می کند. سرویسها اداره ها و واحدها هر کدام بیانیه هایی از اهداف، دیدگاه ها و ارزشها، فلسفه، اهداف و طرح های مؤثر نوشته شده دارند که در حال توسعه هستند و مدارک در تقسیمات و سطحهای یکی شده حفظ می شوند.(در 1-6 نمایش داده شده)
نمایش 6-1
ارزیابی مأموریت، دیدگاه و ارزشها، فلسفه و اهداف بیانیه ها و طرحهای مؤثر.
مأموریت یا هدف، دیدگاه و ارزشها
مأمریت یا هدف
مأموریت یک سازمان هدفی را که هر سازمانی به خاطر آن وجود دارد را شرح می دهد. بیانیه های مأموریت اطلاعات را فراهم می کند و طرحی را به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 78
مأموریت ، فلسفه ، اهداف و طرح های مدیریت
استاد راهنما :
سرکار خانم دکتر منیژه قابلجو
تهیه کننده : : Pages
سمیه بابا 91 - 89
زهرا نامجو 82-80
سمیه کریمی 85 - 83
هلن درودگر 94-92
(L) وحیده سلطانی بهروز 88-86
مأموریت، فلسفه، اهداف و حرکهای مدیریت: فراگیری اهداف و فعالیتها
تعریف کردن بیانیه هدف و مأمریت مربوط به خدمات پرستاری
استفاده از یک دسته از استانداردها برای ارزیابی کردن اظهار هدف یا مأموریت برای علل پرستاری
نوشتن بیانیه هدف یا مأمریت برای عمل پرستاری، شناختن دیدگاه و ارزشها برای بیان کردن به مشتری ها
تعریف کردم فلسفه برای عمل پرستاری
شرح اهداف مربوط به خدمات پرستاری
تعریف طرحها مؤثر (طرح مدیریت) مربوط به عمل پرستاری
توصیف استراتژی مربوط به برنامه ریزی شده و خدمات پرستاری
مفهومها: مأموریت، هدف، دیدگاه، ارزشها، فلسفه، اهداف، طرحهای قابل اجرا، خط مشی (استراتژی)
رفتار مدیر:مدیرهای ارشد صریحاً بیانیه مأمریت (هدف)، دیدگاه، ارزشها، فلسفه، اهداف و طرحهای مؤثر را توسعه می دهند و به مردم شعبه های منابع به کار گماشته شده برای پخش اطلاعات این بیانیه ها را می دهد.
رفتار سرپرست:نمایندگی همه بخشهای سازمان را در توسعه دادن و اجرا کردن
بیانیه ها مأمریت (هدف)، دیدگاه، ارزشها فلسفه، اهداف و طرحهای مؤثر را در بر می گیرد. یک سیستم برای ارزیابی، بازخورد و مطابق روز پیش بردن این بیانیه ها را شامل می شود.
مقدمه:بیانیه های مأموریت یا هدف، دیدگاه و ارزشها، فلسفه یا عقیده ها و اهداف و طرحهای مؤثر در فصل قبل عنوان شده این فصل در مورد روشهای پایه مدیریت به تفضیل بحث می کند. دانسته های آنها در بخشی از اصول نظری مدیریت پرستاری استفاده می شود. روشها بخشی از برنامه ریزی عملکرد مدیریت پرستاری هستند و مهارت در استفاده موفقیت آمیز از آنها بخشی از استراتژی برنامه ریزی مدیریت پرستاری است. بیانیه های مکتوب هدفها، دیدگاه، ارزشها، فلسفه و طرحهای مؤثر، طرح اولیه برای مدیریت مؤثر هر مؤسسه ای شامل سازمان مراقبت از سلامتی است. این مؤلفه های برنامه ریزی در هر سطحی ار مدیریت وجود دارند. بیانیه ها در سطح خدمات بالای مدیریت سازمانها یکی شده است. بیانیه ها در طبقه بندی سطح خدمت مدیر و پرسنل عمده تقسیمات به عنوان مثال پرستاری، جراحی، سرمایه گذار است. این بیانیه ها در نتیجه استنتاج می شود و از آن مؤسسه ها حمایت می کند. سرویسها اداره ها و واحدها هر کدام بیانیه هایی از اهداف، دیدگاه ها و ارزشها، فلسفه، اهداف و طرح های مؤثر نوشته شده دارند که در حال توسعه هستند و مدارک در تقسیمات و سطحهای یکی شده حفظ می شوند.(در 1-6 نمایش داده شده)
نمایش 6-1
ارزیابی مأموریت، دیدگاه و ارزشها، فلسفه و اهداف بیانیه ها و طرحهای مؤثر.
مأموریت یا هدف، دیدگاه و ارزشها
مأمریت یا هدف
مأموریت یک سازمان هدفی را که هر سازمانی به خاطر آن وجود دارد را شرح می دهد. بیانیه های مأموریت اطلاعات را فراهم می کند و طرحی را به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 78
مأموریت ، فلسفه ، اهداف و طرح های مدیریت
استاد راهنما :
سرکار خانم دکتر منیژه قابلجو
تهیه کننده : : Pages
سمیه بابا 91 - 89
زهرا نامجو 82-80
سمیه کریمی 85 - 83
هلن درودگر 94-92
(L) وحیده سلطانی بهروز 88-86
مأموریت، فلسفه، اهداف و حرکهای مدیریت: فراگیری اهداف و فعالیتها
تعریف کردن بیانیه هدف و مأمریت مربوط به خدمات پرستاری
استفاده از یک دسته از استانداردها برای ارزیابی کردن اظهار هدف یا مأموریت برای علل پرستاری
نوشتن بیانیه هدف یا مأمریت برای عمل پرستاری، شناختن دیدگاه و ارزشها برای بیان کردن به مشتری ها
تعریف کردم فلسفه برای عمل پرستاری
شرح اهداف مربوط به خدمات پرستاری
تعریف طرحها مؤثر (طرح مدیریت) مربوط به عمل پرستاری
توصیف استراتژی مربوط به برنامه ریزی شده و خدمات پرستاری
مفهومها: مأموریت، هدف، دیدگاه، ارزشها، فلسفه، اهداف، طرحهای قابل اجرا، خط مشی (استراتژی)
رفتار مدیر:مدیرهای ارشد صریحاً بیانیه مأمریت (هدف)، دیدگاه، ارزشها، فلسفه، اهداف و طرحهای مؤثر را توسعه می دهند و به مردم شعبه های منابع به کار گماشته شده برای پخش اطلاعات این بیانیه ها را می دهد.
رفتار سرپرست:نمایندگی همه بخشهای سازمان را در توسعه دادن و اجرا کردن
بیانیه ها مأمریت (هدف)، دیدگاه، ارزشها فلسفه، اهداف و طرحهای مؤثر را در بر می گیرد. یک سیستم برای ارزیابی، بازخورد و مطابق روز پیش بردن این بیانیه ها را شامل می شود.
مقدمه:بیانیه های مأموریت یا هدف، دیدگاه و ارزشها، فلسفه یا عقیده ها و اهداف و طرحهای مؤثر در فصل قبل عنوان شده این فصل در مورد روشهای پایه مدیریت به تفضیل بحث می کند. دانسته های آنها در بخشی از اصول نظری مدیریت پرستاری استفاده می شود. روشها بخشی از برنامه ریزی عملکرد مدیریت پرستاری هستند و مهارت در استفاده موفقیت آمیز از آنها بخشی از استراتژی برنامه ریزی مدیریت پرستاری است. بیانیه های مکتوب هدفها، دیدگاه، ارزشها، فلسفه و طرحهای مؤثر، طرح اولیه برای مدیریت مؤثر هر مؤسسه ای شامل سازمان مراقبت از سلامتی است. این مؤلفه های برنامه ریزی در هر سطحی ار مدیریت وجود دارند. بیانیه ها در سطح خدمات بالای مدیریت سازمانها یکی شده است. بیانیه ها در طبقه بندی سطح خدمت مدیر و پرسنل عمده تقسیمات به عنوان مثال پرستاری، جراحی، سرمایه گذار است. این بیانیه ها در نتیجه استنتاج می شود و از آن مؤسسه ها حمایت می کند. سرویسها اداره ها و واحدها هر کدام بیانیه هایی از اهداف، دیدگاه ها و ارزشها، فلسفه، اهداف و طرح های مؤثر نوشته شده دارند که در حال توسعه هستند و مدارک در تقسیمات و سطحهای یکی شده حفظ می شوند.(در 1-6 نمایش داده شده)
نمایش 6-1
ارزیابی مأموریت، دیدگاه و ارزشها، فلسفه و اهداف بیانیه ها و طرحهای مؤثر.
مأموریت یا هدف، دیدگاه و ارزشها
مأمریت یا هدف
مأموریت یک سازمان هدفی را که هر سازمانی به خاطر آن وجود دارد را شرح می دهد. بیانیه های مأموریت اطلاعات را فراهم می کند و طرحی را به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
فلسفه هنر از دیدگاه اسلام
از دیدگاه اسلام هنر باید پیشرو باشد. به وجود آورندگان آثار هنری پیرو، آگاهانه یا ناآگاهانه وظیفه خود را در آن میبینید که بر اساس خواستههای مردم حرکت کنند و مردم را وادار مینمایند که از اثر هنری آنان لذت ببرند و کاری با این ندارند که بر آگاهی و شایستگی و بایستگی مردم افزوده شود ولی هنر پیشرو با یک اثر هنری کلاس درس برگزار میکند و با تصفیه واقعیات جاری و استخراج حقایق ناب از میان آنها، آثار هنری را در مسیر حیات معقول قرار میدهد.
دوشادوش جریان نگرشهای علمی محض در واقعیات طبیعی و انسان سه نوع بینش و آگاهی لازم نیز وجود دارد که نگرشهای علمی ما را از محدودیت و رکود جلوگیری مینماید. این سه نوع بینش عبارتند از: 1 ـ بینش نظری 2 ـ بینش فلسفی 3 ـ بینش مذهبی بنابراین، ما با چهار نوع نگرش و بینش وارد میدان معرفت گشته و ارتباطات خود را با جهان واقعیتها تنظیم مینماییم. 1 ـ نگرشهای علمی محض عبارتست از: تماس مستقیم با واقعیات به وسیله حواس و دستگاههایی که با کوشش و انتخاب خودمان برای توسعه و عمق بخشیدن به ارتباطات خود با واقعیات، ساخته و مورد بهرهبرداری قرار میدهیم. هر یکی از رشتههای علوم به وسیله قوانین و اصول مخصوص به خود، چهرههایی از واقعیات را برای استفاده در حیات انسانها نشان میدهند و راه ارتباط و تصرف در واقعیات را پیش پای ما میگسترانند. البته پیرامون تعریف مسئله علمی و شرایط آن، مباحث متعددی وجود دارد که در اینجا مورد بررسی ما نیستند. 2 ـ بینشهای نظری: هر یک از رشتههای علوم روشناییها دارد و تاریکیها و نیمه روشناییها. آن قسمت از مسائل علمی که در حال نیمه روشنایی است، مسائل نظری علوم را تشکیل میدهند، مانند اینکه آیا الکترونها موجند یا جرم؟ این مسئله در فیزیک امروز به حالت نظری وجود دارد، یعنی نه موج محض بودن الکترونها صد در صد روشن شده است و نه جرم محض بودن آنها، زیرا الکترونها هر دو خاصیت را از خود بروز میدهند. 3 ـ بینشهای فلسفی: بر سه نوع مهم تقسیم میشوند: قسم یکم: عبارتست از مقداری آگاهیهای کلی درباره محصولات و نتایج و مبادی اوّلیه علم. در حقیقت بینشهای نظری در میان نگرشهای علمی و این قسم مسائل فلسفی قرار گرفتهاند. برای پیشبرد و توسعه بینشهای فطری از این آگاهی فلسفی میتوان استمداد کرد و بهرهبرداری نمود. چنانکه بینشهای نظری، میتوانند برای روشن ساختن قسمت تاریک مسائل علمی کمک نموده، تکلیف آن را روشن بسازند. قسم دوم: آن مسائل است که از ارتباط ذهن آدمی با هستی بوجود میآیند، خواه به عنوان مبانی کلی علوم و یا نتایج مسائل علمی منظور بوده باشند و خواه رابطهای با آنها نداشته باشند. قسم سوم: عبارتست از مسائل ارزشی والا که اصول اساسی "باید"ها و "شاید"های انسان و واقعیت کل هستی را تشکیل میدهند. 4 ـ بینش مذهبی: عبارتست از شناخت و پذیرش واقعیات و عمل مطابق آن شناخت و پذیرش با در نظر داشتن اینکه آن شناخت و پذیرش و عمل جنبه تکلیفی در مسیر هدف اعلای حیات دارد. هدف اعلای حیات عبارتست از "آرمانهای زندگی گذران را با اصول "حیات معقول" اشباع نمودن و شخصیت انسانی را در تکاپو به سوی ابدیت که به فعلیت رساننده همه ابعاد روحی در جاذبه پیشگاه الهی است به ثمر رسانیدن" هدف اعلای حیات، زندگی انسان را با این خصوصیت مشخص میسازد: "تکاپوئی است آگاهانه، هر یک از مراحل زندگی که در این تکاپو سپری میشود، اشتیاق و نیروی حرکت به مرحله بعدی را میافزاید و شخصیت انسانی رهبر این تکاپو است ـ آن شخصیت که لطف ازلی سرچشمه آن است، گردیدن در بینهایت گذرگاهش، ورود در جاذبه پیشگاه ربوبی کمال مطلوبش." اگر درست دقت شود خواهیم دید که این بینش مذهبی همه نگرشهای علمی و نظری و فلسفی را که تکاپو در مسیر "حیات معقول تکاملی" هستند، معنایی معقول میبخشد و همه آنها را نوعی از عبادت میداند که در تعریف هدف اعلای حیات، تکاپو برای ابدیت نامیده شده و از آیه قرآنی "و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون" "جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند." استفاده شده است. به عبارت دیگر بینش مذهبی عامل ارتباط معقول و مشهود میان نگرشهای علمی و بینشهای نظری و بینشهای فلسفی با جان هدفجوی آدمی است، جز بینش مذهبی هیچ یک از نگرشها و بینشها توانایی بلند کردن انسان را از دامان دایه طبیعت ندارد. با هر چه بنگریم جز این نیست که وسایل درک را از طبیعت گرفته و آن را مانند نورافکن به چهرههای گوناگون طبیعت روشن نمودهایم. در صورتیکه دین با این تعریف کاملاً سازنده که ذیلاً میآوریم، آگاهی از جان را متن خود قرار میدهد و جان که پل طبیعت و ماورای طبیعت است همه نگرشها و بینشها را در راه هدف اعلای حیات استخدام مینماید. چیست دین؟ برخاستن از روی خاک تا که آگه گردد از خود جان پاک بینشهای مذهبی در هنر عبارتست از شناخت هنر و بهرهبرداری از نبوغهای هنر در هدف معقول و تکاملی حیات که رو به ابدیت و ورود در پیشگاه آفریننده نبوغهای هنری و واقعیتها است. هنر نیز که یکی از نمودها و جلوههای بسیار شگفتانگیز و سازنده حیات بشری است، قابل بررسی از دیدگاه نگرشها و بینشهای چهارگانه میباشد: 1 ـ نگرش علمی محض که عبارتست از بررسیهای عینی نمود هنری از دیدگاه تحلیلی و ترکیبی و محتوای مستقیم و غیرمستقیم آن. 2 ـ بینشهای نظری که عبارتست از بررسیهای مربوط به تعیین دخالت احساس شخصی هنرمند در اثر هنری در برابر دخالت واقعیاتی که میدان کار هنرمند و نبوغ اوست. 3 ـ بینشهای فلسفی عبارتست از یک عده مسائل کلی که در عوامل زیربنایی و نتایج و شناخت هویت خود هنر و نبوغ بوجود آورنده آن، مطرح میگردند. 4 ـ بینشهای مذهبی در هنر عبارتست از شناخت هنر و بهرهبرداری از نبوغهای هنر در هدف معقول و تکاملی حیات که رو به ابدیت و ورود در پیشگاه آفریننده نبوغهای هنری و واقعیتها است، ما در این بحث دو بینش فلسفی و مذهبی هنر را مطرح میکنیم و امیدواریم این مبحث بتواند مقدمه مفیدی برای بررسیهای عالیتر درباره دو نوع بینش بوده باشد. بینش فلسفی درباره هنر این بینش را میتوان در چند مسئله مطرح نمود: مسئله یکم: به استثنای هنرمندان آگاه از هویت و عظمتهای هنر، اکثریت قریب به اتفاق مردم، آثار و نمودهای هنری را به عنوان یک پدیده ثانوی مینگرند که میتواند دقایق یا ساعتهایی آنها را به خود مشغول نماید و حس زیباجوئی آنان را هر چند بطور ابهامانگیز اشباع نماید، تا حدودی هم طرز تفکرات و آرمانها و برداشتهای هنرمند را از واقعیتهای محیط و جامعه خود نشان بدهد. اکثر تماشاگران نمودهای هنری چه در مغرب زمین و چه در مشرق زمین، از تماشای آن نمودها جز احساس شورش و تموّج حوض درون خود، بهرهای دیگر نمیبرند. کاری که اثر هنری در درون این بینندگان انجام میدهد، درست مانند این است که شما چوبی به دست گرفته، محتویات یک حوض پر از آب و اشیاء گوناگون را که در آن تهنشین شده است، به حرکت و تموّج در آورید، ناگهان یک کهنه پاره از کف حوض بالا میآید و لحظاتی روی موج حرکت میکند و سپس تهنشین میشود. تخته که