واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد اسد آباد همدان در محله با سابقه (با فرمت ورد)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

اسد آباد همدان در محله با سابقه «امامزاده احمد» مردمانی نجیب از سادات حسینی زندگی می گذرانند و پاک مردی از تبار پیامبر (ص) راهبری آنان را بر عهده دارد.

سید صفدر عالمی پرهیزگار و دانشمندی پارساست که ساکنان کوچه سیدان، سالاری آن بزرگوار را پذیرفته و دل به فرمانش سپرده اند. سید صفدر و همسرش (سکینه بیگم) که زنی باسواد و آشنا بر آن بود همچون شوی خویش از تربیت خانوادگی و نجابت ذاتی برخودار بود. سید جمال الدین در ماه شعبان 1254 ق (1217 ش) در چنین خانواده پاک وارسته ای پا به عرصه وجود نهاد.تحصیلات:سید از پنج سالگی در نزد پدر و مادر آموزش قرآن را آغاز کرد و مقدمات عربی را طی سالهای اول تحصیل بخوبی فرا گرفت. در سال 1264 ق، به همراه پدرش «سید صفدر» وارد شهر قزوین می شود و چهار سال در آنجا ماندگار می گردد. وی با پشتکار و جدیت در حوزه علمیه این شهر به درس و بحث پرداخت و علوم و فنون مختلف را با اشتیاق یاد گرفت و در ادبیات عرب، منطق، فقه و اصول سرآمد همدرسان خود شد. سید جمال الدین در سال 1266 ق به همراه پدر وارد تهران شد. در این هنگام امیرکبیر در سمت صدارت عظمی همچنان قدرت را در دست داشت. سید در تهران تحصیلات خود را ادامه داد و نبوغ علمی و فضل و کمال سید بسرعت فضای شهر تهران را فرا گرفت.هجرت به نجف:سید صفدر در مدت اقامت خود در تهران، به اسرار پیچیده ای که در روح و روان فرزند دلبندش نهفته بود، بیش از پیش پی برد. او جوان خود را در برخورد با عالمان بزرگ و مجتهدان بلند پایه، همانند دانشمندی زبردست و مطلع از رموز علوم یافت که زبانی گویا و سخنی نافذ داشت. بر این اساس مصمم شد وی را به مرکز حوزه علوم و معارف اسلامی (نجف اشرف) ببرد و به دریای پرتلاطم علم شیخ انصاری (استاد بزرگوار خود او) وصل سازد.سید در سال 1266 ق همراه پدر به قصد نجف اشرف از تهران حرکت می کند. در آنجا به خدمت شیخ مرتضی انصاری می رسد. وی چهار سال در خدمت آن عالم فرزانه مشغول تحصیل علوم اسلامی می شود و در علوم تفسیری، حدیث، فقه، اصول، کلام، منطق، فلسفه، ریاضی، طب، تشریح، هیئت و نجوم به تحقیق می پردازد و در تمام این مدت مخارج سید جمال الدین را شیخ انصاری به عهده می گیرد و در نهایت درجات علمی او را تصدیق و به فتوا دادن در امور شرعی اجازه اش می فرماید. این در حالی بود که آوازه فراست و نبوغ سید جمال، عالمان نجف، کربلا و سامرا به حیرت واداشته بود، تا این که مورد حسد و کینه برخی نااهلان قرار گرفت و به توصیه استاد بزرگش، در سال 1270 ق روانه شهر بمبئی در هندوستان شد. سید در هند و افغان:وی در 16 سالگی به همراهی یکی از علمای مورد وثوق به هندوستان رفت. در مدت دو سال اقامت در آنجا و ضمن ملاقات با عالمان و روشنفکران و مشاهده زندگی مردم بخوبی دریافت که هندوستان یکسره در اختیار دولت انگلیس است و کشور بریتانیا گرچه به اندازه یک ایالت هندوستان نیست و جمعیتش در مقایسه با جمعیت هندوستان ناچیز به شمار می رود، توانسته است به آسانی این کشور پهناور را زیر سلطه در آورد. از این زمان بود که فعالیتهای سیاسی و اصلاحی سید جمال الدین آغاز شد. او در ضمن شناسایی دشمن استعمارگر و بررسی جنبه های قوت و رمز موفقیتشان، به تجزیه و تحلیل علل و منشأ ضعف و انحطاط مسلمین برآمد و در پی یافتن راه حلی کارآمد، شب و روز تلاش کرد.او در سال 3ـ1272 ق (1234 ش) به قصد مکه و زیارت خانه خدا از هندوستان خارج شد. پس از زیارت خانه خدا به افغانستان رفت و حدود پنج تا 6 سال در آنجا اقامت کرد و دوباره به هندوستان بازگشت و با سخنرانیهای آتشین به روشنگری مردم هندوستان بر ضد استعمار پیر پرداخت. دولت انگلیس بیش از این نتوانست تماشاگر این صحنه ها باشد لذا دستور اخراج وی از هند را صادر کرد. این بود که سید تصمیم گرفت هندوستان را به سوی کشور مصر ترک گوید. حضور در مصر:او در سال 1285 ق، از راه دریا وارد مصر شد و در مدرسه جامع الازهر با علمای بزرگ آن کشور ملاقات کرد و در اقامتگاه خود برای جوانان عرب کرسی درس برپا نمود و با سخنرانیهای پرشور آنان را مجذوب خویش ساخت. ولی این سفر چهل روز دوام نیاورد زیرا حکم اخراج وی از سوی «خدیو مصر» صادر شد و سید به ناچار روانه اسلامبول شد. وقتی ترکان عثمانی خبر آمدن سید را شنیدند بسیار خوشحال شدند و دو شخصیت علمی و سیاسی امپراتور عثمانی «عالی پاشا» صدر اعظم و «فؤاد پادشا» به پیشواز سید شتافتند و او را در دربار مورد تکریم و مشاور خویش قرار دادند. ولی چندی نگذشت که در اثر کج اندیشی و ترس درباریان و حسادت «شیخ الاسلام»، سلطان عثمانی دستور داد تا سید مدتی را به خارج از اسلامبول سفر کند. از این رو، وی در سال 1287 ق. به بهانه سفر سیاحتی و مشاهده آثار باستانی بار دیگر وارد کشور مصر شد. در این سفر، پس از دیداری که میان سید و ریاض پاشا (رئیس دولت مصر) انجام پذیرفت، ریاض پاشا سخت شیفته کمالات روحی و معنوی سید شد و از او خواست تا در مص اقامت گزیند. سیدجمال الدین از این فرصت طلایی استفاده جست و نخست در منزل جلسه درس و بحث برای جوانان دانشگاهی و طلاب پر شور تشکیل داد و سپس آن را به دانشگاه الازهر انتقال داد و شاگردان بسیاری را مشتاق خویش ساخت. او علاوه بر اساتید و دانشمندان بزرگ مصر با روشنفکران و مردم ارتباط برقرار می کرد. حتی در قهوه خانه های مصر حاضر می شد و افکار و اندیشه های خود را برای مردم بیان می داشت، به طوری که در طول چند سال اقامت در آن کشور توانست تحولات بزرگی را از نظر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در اذهان مردم ایجاد کند.ضمن رشد و آگاهی دادن به مردم، توطئه های پشت پرده دشمنان را برایشان معرفی کرد. تا اینکه در شب 17 رمضان 1299 توقیف و بار دیگر از این کشور تبعید گردید پس از آن به مکه عزیمت کرد و با شخصیتهای مهم اسلامی تماس برقرار ساخت. آنگاه به سوی کشور هند روانه گشت. سید در پی توطئه های دشمنان اسلام خصوصا استعمار پیر مرتب از این کشور به آن کشور سفر می کرد. وی پس از تبعید از مصر به هند رفته و برای چندمین بار از هند اخراج گردید. بعد از آن به قلب اروپا پاریس رفت و مبارزات خود را در آنجا دنبال نمود و در آنجا بود که تبدیل به یک چهره جهانی گشت. از عمده فعالیت های او در سال های تبعید می توان به موارد زیر اشاره کرد:تالیف کتاب رد طبعیون تشکیل جمعیت سری عروه در حیدر آباد هند و تربیت جوانان شجاع و بزرگی همچون محمد اقبال، شوکت علی و محمد علی جناح، راه اندازی مجله عروه الوثقی، دیدار با ارنست رنان حکیم و مورخ مشهور فرانسوی و تغییر بسیاری از عقاید او در باره اسلام و قرآن. دیدارهای وی با «چرچیل»، «سردروندلف» و «لرد سالسبری» در مورد حل مسأله سودان. در این دیدار رهبران سیاسی از انگلستان پس از تعریف و تمجید از وی، پادشاهی کشور سودان را به سید پیشنهاد کردند. او بر آشفت و گفت:«این تکلیف بسی شگفت انگیز است و این کارها دلیل نادانی در امور سیاسی شماست. حضرت لرد اجازه دهید که از شما سوالی نمایم. آیا سودان را مالک شده اید که می خواهید مرا پادشاه آن کنید؟! » بازگشت به وطن:وی با هدف ایجاد مرکز خلافت اسلامی در جزیره العرب از پاریس به سوی قطیف رهسپار گشت. در این ایام سید توسط اعتماد السلطنه و حاج سیاح محلاتی از طرف ناصرالدین شاه به تهران دعوت شد.در روز 23 ربیع الاول 1304 ق وارد تهران شد و در منزل حاج امین الضرب برای خود مسکن گزید، ولی دیری نپایید که مورد ترس و وحشت و کینه شاه و اطرافیان قرار گرفت. شاه به طور محرمانه از حاجی امین الضرب خواست تا عذر مهمان خود را بخواهد! از طرفی سید نیز که بنا به درخواست سیاستمدار و روزنامه نگار روسی (کاتکوف) به مسکو دعوت شده بود، در نهم شعبان 1304 ق به آن کشور هجرت کرد. وی در آنجا دو سال اقامت گزید و با رجال سیاسی، نظامی و مذهبی روسیه دیدار و مذاکره نمود. یک روز تزار روسیه از وی خواست تا «شیخ الاسلامی» مسلمانان آن کشور را به عهده گیرد ولی سید در جواب گفت: من خود را مدافع منافع تمام مسلمانان جهان می دانم. علاوه سید از تیرگی میان دولت روس و انگلیس استفاده مناسب کرد و افشاگریهای وسیعی را بر ضد دولت بریتانیا در نشریات روسیه انجام داد که تا آن روز نظیر نداشت. در این زمان بود که ناصرالدین شاه بار دیگر از سید برای آمدن به ایران و تصلاح وضع سیاسی و اقتصادی کشور دعوت نمود.سید نخست وارد مذاکره با رجال سیاسی روسیه شد و آنها را راضی کرد تا از امتیازاتی که در آن زمان می خواستند از ایران بگیرند، دست بردارند. سپس در هفتم ربیع الثانی همان سال به ایران بازگشت تا کار اصلاحات را به طور جدی آغاز کند. ولی در اثر توطئه های پشت پرده استعمار پیر (انگلستان)، زمینه بدبینی درباریان و شاه فراهم شد. هنوز شش ماه از حضور سید در تهران نگذشته بود که از حکم اخراج خود آگاه گردید. سید به عنوان اعتراض به شهر ری (حرم حضرت عبدالعظیم حسنی) عزیمت کرد و در آنجا اعلان تحصن نمود و با سخنرانیهای پرشور، حرم را به دژی استوار مبدل ساخت. چندی بعد فشار سفارت بریتانیا فزونی یافت و ناصرالدین شاه حکم توقیف و اخراج وی را صادر کرد. وقتی دستخط شاه به دست «مختارخان» حاکم شهر ری رسید، بی درنگ بیست نفر فراش فرستاد و سید را از بست حرم حضرت عبدالعظیم بیرون آورده، در 28 جمادی الاولی 1308 ق. روانه غرب کشور کرد. غروب آفتاب:  وی در نیمه اول شعبان همان سال وارد بصره شد. از آنجا نامه ای بسیار مهم و سرنوشت ساز به آیت الله میرزای شیرازی نوشت. آنگاه از عراق به سوی لندن حرکت کرد و در آنجا با شدت بیشتری اوضاع ناهنجار دربار ایران را در روزنامه های اروپایی افشا نمود و خطر استبداد داخلی و استعمار خارجی را بر ملل مشرق زمین توضیح داد. همچنین نامه هایی به سران قبایل و علمای برجسته عالم اسلام، از جمله نامه ای به علمای بزرگ ایران تحت عنوان «حمله القرآن» ارسال داشت و از خیانتها و بی لیاقتی ناصرالدین شاه در اداره کشور پرده برداشت. او با ایجاد نشریه ای موسوم به «ضیاء الخافقین»، به فعالیتهای افشاگرانه خود شعاع بیشتری بخشید تا اینکه دولت بریتانیا احساس خطر کرد و مانع از ادامه انتشار آن شد و خود سید را نیز بشدت در تنگنا قرار داد.در این هنگام نامه «سلطان عبدالحمید» توسط «رستم پاشا» سفیر عثمانی در لندن مبنی بر دعوت سید جمال الدین به «آستانه» به منظور اصلاحات سیاسی در کشور و حکومت عثمانی به دست وی رسید. از طرفی هم چون سید از مدتها پیش به فکر ایجاد تقویت «جبهه متحد اسلامی» در مقابل استعمار غرب بریتانیا بود، به این دعوت پاسخ مساعد داد و با آرمانی بزرگ در سال 1310 ق. وارد مرکز خلافت اسلامی شد تا با تأسیس جبهه واحد اسلامی، عزت و شکوت از دست رفته مسلمانان جهان را به آنان بازگرداند. حدود چهار سال برای تحقیق این هدف مقدس سرمایه گذاری کرد و نامه های بسیاری به شخصیت های سیاسی، مذهبی و فرهنگی جهان اسلام نوشت و آنها نیز استقبال خوبی از این حرکت به عمل آوردند.از این سوی، سلطان عبدالحمید هم به خیال اینکه فردا خلیفه مقتدر عالم اسلام خواهد شد با سید جمال الدین همکاری می کرد. ولی هنگامی که احساس کرد تخت و تاج وی نیز باید فدای این آرمان بزرگ بشود به بهانه های گوناگون مخالفت و کار شکنیها را شروع کرد. او راه چاره را در آن دید که باید کار سید را یکسره کند



خرید و دانلود تحقیق در مورد اسد آباد همدان در محله با سابقه (با فرمت ورد)


تحقیق درباره؛ تاثیر مسکن بر شکل محله

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

تاثیر مسکن بر شکل محله :

مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسایلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن است. لذا مسکن یک نیاز است اما نه هر مسکنی، آنچه که ایده آل آدمی است دسترسی به مسکنی مناسب است. از این روی باید دانست مسکن مناسب کدام است. مقاله حاضر به بررسی شاخص های کیفیت مسکن مناسب در محلات شهری می پردازد. در راستای رسیدن به این مهم ابتدا باید دانست مسکن چیست و جایگاه آن در برنامه ریزی شهری کدام است. به طور کلی مقوله مسکن دارای مفهوم بسیار گسترده و پیچیده است و از ابعاد گوناگون تشکیل یافته است. از اینرو نمی توان تعریف جامع و مانعی از آن ارائه نمود. مسکن به عنوان یک مکان فیزیکی، سرپناه اولیه و اساسی هر خانواده بشمار می آید، که در این سرپناه برخی از نیازهای اولیه خانوار یا فرد هم چون خواب، استراحت، حفاظت در برابر شرایط جوی و خلاصه شرایط زیست در مقابل طبیعت تأمین می شود. آنچه که لازم به ذکر است این است که مفهوم مسکن علاوه بر ساختار فیزیکی که یک خانواده به عنوان سرپناه مورد استفاده قرار می دهد، کل محیط مسکونی را نیز دربرمی گیرد که خود شامل کلیه خدمات و تأسیسات اجتماعی و تسهیلات ضروری موردنیاز برای بهتر زندگی کردن خانواده و طرح های اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است. به عبارت دیگر مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است و تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهتر زندگی کردن انسان را شامل می شود و استفاده کننده آن باید حق تصرف نسبتاً طولانی و مطمئنی را نسبت به آن دارا باشد. [مخبر،1363،ص18] با توجه به این مفهوم حال باید دانست که جایگاه برنامه ریزی مسکن کدام است. اکثریت صاحبنظران، برنامه ریزی مسکن را در چهارچوب برنامه ریزی شهری تعریف می کنند، چرا که مسکن همواره به عنوان جزئی اساسی از فضای شهری مطرح بوده و هست. از این رو برنامه ریزی مسکن جزئی از نظام برنامه ریزی شهری محسوب می شود که درآن فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جزئی از فعالیت های درون مکانی و واحدهای مسکونی جزئی از فضاهای تعیین شکل یافته و تطابق یافته شهری محسوب می شود که برحسب موضوع در چهارچوب برنامه ریزی مسکن موردتوجه قرار می گیرد. ]ملکی،1382،ص62] 3- مسکن و ابعاد آن : « ماده 25 اعلامیه حقوق بشر بند یک ، حق مسکن را چنین بیان می کند:« همه افراد دارای حق بهره مندی از استاندارد مناسب و کافی زیستی، برای سلامت و بهره وری خود و خانواده خود می باشند. این حق شامل : غذا، لباس، مسکن، بهداشت و خدمات درمانی، خدمات اجتماعی ضروری و حق امنیت و حفاظت در برابر بی کاری، بیماری، ناتوانی جسمی، پیری و سایر شرایطی است که دسترسی به زندگی مناسب را خارج از اختیار قرار می دهد.» [www.culture.aruma.ir] با توجه به این بیان می توان چنین بیان داشت که نیاز به مسکن از اساسی ترین نیازهای آدمی است و در واقع آنچه که لزوم وجود مسکن را واجب می نماید نیاز است. به طور کلی این نیاز به مسکن دو بعد دارد کمی و کیفی؛ بعد کمی نیاز به مسکن، شناخت پدیده ها و اموری را شامل می شود که به فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن مربوط می شود که در واقع درجه پاسخگویی به نیاز، بدون در نظر گرفتن کیفیت آن موردنظر است.در بعد کیفی مسائل و پدیده هایی مطرح می شوند که به بی مسکنی ، بدمسکنی و تنگ مسکنی ارتباط دارند و آنچه مطرح است، نوع و شکل نیاز است. در واقع در بعد کیفی بیشتر به جنبه های کالبدی مسکن توجه می_ شود.[شیعه،1384،ص63] « به طور کلی،احتیاج زیاد مردم به واحدهای مسکونی، مطالعاتی را به دنبال داشته است که بیشتر ابعاد کمی دارند. ممکن است از عناصر داخلی مسکن صحبت شده باشد، ولی به اینکه چگونه این عناصر در ارتباط با یکدیگر قرار گیرند و چگونه در ارتباط با جمعیت استفاده کننده باشند، کمتر توجه شده است. شاید روی خصوصیات دیگری مثل صرفه جویی در مصالح ساختمانی و مانند آن تکیه شده باشد، ولی در حقیقت آنچه که می بایست مورد توجه معماران قرار گیرد، بیشتر جنبه های کیفی مسکن است تا کمیت آن. البته این بدان معنا نیست که کمیت مسکن از اهمیت کمتری برخوردار است، بلکه در برنامه ریزی مسکن می بایست جنبه های کمی و کیفی توأماً مورد مطالعه قرار گیرند.» [شیعه،1385،ص208] 4- شاخص های کیفیت مسکن بحث شاخص های مسکن مدت کمی نیست که ذهن متخصصان را به خود اختصاص داده است. به جرأت می توان گفت که شاخص های مسکن کلیدی ترین و مهمترین ابزار در برنامه ریزی مسکن می باشند. از آنجایی که در میان این شاخصه ها، شاخصه های کیفی مسکن از جلمه مواردی است که توجه بسیاری از معماران را به خود اختصاص داده، لذا پرداختن به این مهم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به طور کلی عواملی در مسکن وجود دارند که کیفیت را تعریف می کنند. اینگونه عوامل در مقیاس محله به شرح زیر هستند: 1. شکل مطلوب مسکن 2. استحکام مسکن 3. امنیت 4. ایمنی، راحتی ومیزان دسترسی ساکنین به تسهیلات و خدمات کالبدی محله( آسایش، راحتی وبهداشت) 5. دسترسی به طبیعت وفضای سبز باز 6. تأمین تجهیزات و تأسیسات (زیرساخت ها) موردنیاز مسکن 7. همجواری مسکن با کاربری های سازگار این عوامل هفتگانه از مهم ترین معیارها و شاخص ها در تعریف و تبیین کیفیت مناسب مسکن هستند که توجه به آنها در ساخت وساز، انجام تمامی فعالیت های زندگی ساکنان را به سهولت وکارایی مطلوب امکان پذیر ساخته و کمکی در جهت یافتن حیاط زندگی پایدار شهری و ساخت وشکل مناسب برای شهر و مناطق شهری محسوب می شوند. [ [www.usc.blogfa.com 4-1- شکل مطلوب مسکن از آنجایی که مسکن یکی از نیازهای اصلی انسان است،شکل مناسب مسکن به نوبه خود نقش تعیین کننده ای در تأمین این نیاز به عهده دارد. از این رو به منظور تأمین آن و رسیدن به فرم مطلوب می بایست در این راستا حداقل 5 عامل اساسی را مدنظر قرار داد که عبارتند از: زمین، منابع مالی، نیروی انسانی و فن آوری، مصالح ساختمانی و مدیریت و نظارت . زمین وچگونگی (وسعت و شکل قطعات)آن تعیین کننده فرم مسکن است. در واقع این شکل زمین است که به معمار خط اصلی را می دهد که چگونه طراحی کند. به بیان واضح تر می توان گفت فرم هر ساختمان تحت تأثیر مستقیم شکل زمین آن ساختمان است. هم چنین نیروی انسانی، تعیین کننده کیفیت ساخت و ساز بوده و منابع مالی بر کیفیت و چگونگی ساخت و ساز و چگونگی استفاده از مصالح و نوع آن مؤثر است. «به منظور حرکت صحیح عوامل فوق درسه رأس مثلث و برقراری ارتباط مابین آنها، مدیریت و کنترل صحیح و قوانین



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ تاثیر مسکن بر شکل محله


تحقیق درباره تاثیر مسکن بر شکل محله 22 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

تاثیر مسکن بر شکل محله :

مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسایلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن است. لذا مسکن یک نیاز است اما نه هر مسکنی، آنچه که ایده آل آدمی است دسترسی به مسکنی مناسب است. از این روی باید دانست مسکن مناسب کدام است. مقاله حاضر به بررسی شاخص های کیفیت مسکن مناسب در محلات شهری می پردازد. در راستای رسیدن به این مهم ابتدا باید دانست مسکن چیست و جایگاه آن در برنامه ریزی شهری کدام است. به طور کلی مقوله مسکن دارای مفهوم بسیار گسترده و پیچیده است و از ابعاد گوناگون تشکیل یافته است. از اینرو نمی توان تعریف جامع و مانعی از آن ارائه نمود. مسکن به عنوان یک مکان فیزیکی، سرپناه اولیه و اساسی هر خانواده بشمار می آید، که در این سرپناه برخی از نیازهای اولیه خانوار یا فرد هم چون خواب، استراحت، حفاظت در برابر شرایط جوی و خلاصه شرایط زیست در مقابل طبیعت تأمین می شود. آنچه که لازم به ذکر است این است که مفهوم مسکن علاوه بر ساختار فیزیکی که یک خانواده به عنوان سرپناه مورد استفاده قرار می دهد، کل محیط مسکونی را نیز دربرمی گیرد که خود شامل کلیه خدمات و تأسیسات اجتماعی و تسهیلات ضروری موردنیاز برای بهتر زندگی کردن خانواده و طرح های اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است. به عبارت دیگر مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است و تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهتر زندگی کردن انسان را شامل می شود و استفاده کننده آن باید حق تصرف نسبتاً طولانی و مطمئنی را نسبت به آن دارا باشد. [مخبر،1363،ص18] با توجه به این مفهوم حال باید دانست که جایگاه برنامه ریزی مسکن کدام است. اکثریت صاحبنظران، برنامه ریزی مسکن را در چهارچوب برنامه ریزی شهری تعریف می کنند، چرا که مسکن همواره به عنوان جزئی اساسی از فضای شهری مطرح بوده و هست. از این رو برنامه ریزی مسکن جزئی از نظام برنامه ریزی شهری محسوب می شود که درآن فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جزئی از فعالیت های درون مکانی و واحدهای مسکونی جزئی از فضاهای تعیین شکل یافته و تطابق یافته شهری محسوب می شود که برحسب موضوع در چهارچوب برنامه ریزی مسکن موردتوجه قرار می گیرد. ]ملکی،1382،ص62] 3- مسکن و ابعاد آن : « ماده 25 اعلامیه حقوق بشر بند یک ، حق مسکن را چنین بیان می کند:« همه افراد دارای حق بهره مندی از استاندارد مناسب و کافی زیستی، برای سلامت و بهره وری خود و خانواده خود می باشند. این حق شامل : غذا، لباس، مسکن، بهداشت و خدمات درمانی، خدمات اجتماعی ضروری و حق امنیت و حفاظت در برابر بی کاری، بیماری، ناتوانی جسمی، پیری و سایر شرایطی است که دسترسی به زندگی مناسب را خارج از اختیار قرار می دهد.» [www.culture.aruma.ir] با توجه به این بیان می توان چنین بیان داشت که نیاز به مسکن از اساسی ترین نیازهای آدمی است و در واقع آنچه که لزوم وجود مسکن را واجب می نماید نیاز است. به طور کلی این نیاز به مسکن دو بعد دارد کمی و کیفی؛ بعد کمی نیاز به مسکن، شناخت پدیده ها و اموری را شامل می شود که به فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن مربوط می شود که در واقع درجه پاسخگویی به نیاز، بدون در نظر گرفتن کیفیت آن موردنظر است.در بعد کیفی مسائل و پدیده هایی مطرح می شوند که به بی مسکنی ، بدمسکنی و تنگ مسکنی ارتباط دارند و آنچه مطرح است، نوع و شکل نیاز است. در واقع در بعد کیفی بیشتر به جنبه های کالبدی مسکن توجه می_ شود.[شیعه،1384،ص63] « به طور کلی،احتیاج زیاد مردم به واحدهای مسکونی، مطالعاتی را به دنبال داشته است که بیشتر ابعاد کمی دارند. ممکن است از عناصر داخلی مسکن صحبت شده باشد، ولی به اینکه چگونه این عناصر در ارتباط با یکدیگر قرار گیرند و چگونه در ارتباط با جمعیت استفاده کننده باشند، کمتر توجه شده است. شاید روی خصوصیات دیگری مثل صرفه جویی در مصالح ساختمانی و مانند آن تکیه شده باشد، ولی در حقیقت آنچه که می بایست مورد توجه معماران قرار گیرد، بیشتر جنبه های کیفی مسکن است تا کمیت آن. البته این بدان معنا نیست که کمیت مسکن از اهمیت کمتری برخوردار است، بلکه در برنامه ریزی مسکن می بایست جنبه های کمی و کیفی توأماً مورد مطالعه قرار گیرند.» [شیعه،1385،ص208] 4- شاخص های کیفیت مسکن بحث شاخص های مسکن مدت کمی نیست که ذهن متخصصان را به خود اختصاص داده است. به جرأت می توان گفت که شاخص های مسکن کلیدی ترین و مهمترین ابزار در برنامه ریزی مسکن می باشند. از آنجایی که در میان این شاخصه ها، شاخصه های کیفی مسکن از جلمه مواردی است که توجه بسیاری از معماران را به خود اختصاص داده، لذا پرداختن به این مهم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به طور کلی عواملی در مسکن وجود دارند که کیفیت را تعریف می کنند. اینگونه عوامل در مقیاس محله به شرح زیر هستند: 1. شکل مطلوب مسکن 2. استحکام مسکن 3. امنیت 4. ایمنی، راحتی ومیزان دسترسی ساکنین به تسهیلات و خدمات کالبدی محله( آسایش، راحتی وبهداشت) 5. دسترسی به طبیعت وفضای سبز باز 6. تأمین تجهیزات و تأسیسات (زیرساخت ها) موردنیاز مسکن 7. همجواری مسکن با کاربری های سازگار این عوامل هفتگانه از مهم ترین معیارها و شاخص ها در تعریف و تبیین کیفیت مناسب مسکن هستند که توجه به آنها در ساخت وساز، انجام تمامی فعالیت های زندگی ساکنان را به سهولت وکارایی مطلوب امکان پذیر ساخته و کمکی در جهت یافتن حیاط زندگی پایدار شهری و ساخت وشکل مناسب برای شهر و مناطق شهری محسوب می شوند. [ [www.usc.blogfa.com 4-1- شکل مطلوب مسکن از آنجایی که مسکن یکی از نیازهای اصلی انسان است،شکل مناسب مسکن به نوبه خود نقش تعیین کننده ای در تأمین این نیاز به عهده دارد. از این رو به منظور تأمین آن و رسیدن به فرم مطلوب می بایست در این راستا حداقل 5 عامل اساسی را مدنظر قرار داد که عبارتند از: زمین، منابع مالی، نیروی انسانی و فن آوری، مصالح ساختمانی و مدیریت و نظارت . زمین وچگونگی (وسعت و شکل قطعات)آن تعیین کننده فرم مسکن است. در واقع این شکل زمین است که به معمار خط اصلی را می دهد که چگونه طراحی کند. به بیان واضح تر می توان گفت فرم هر ساختمان تحت تأثیر مستقیم شکل زمین آن ساختمان است. هم چنین نیروی انسانی، تعیین کننده کیفیت ساخت و ساز بوده و منابع مالی بر کیفیت و چگونگی ساخت و ساز و چگونگی استفاده از مصالح و نوع آن مؤثر است. «به منظور حرکت صحیح عوامل فوق درسه رأس مثلث و برقراری ارتباط مابین آنها، مدیریت و کنترل صحیح و قوانین



خرید و دانلود  تحقیق درباره تاثیر مسکن بر شکل محله 22 ص


دانلود پروژه آمار نظرسنجی تلفنی از مردم درباره محله ها (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

نظرسنجی تلفنی از مردم درباره محله‌ها

رفتارها- یکی از ابعاد محله گرایی احساس تعلق افراد به یک محله و ارزیابی ایشان از این مفهوم است. مرکز مطالعات وتحقیقات روزنامه همشهری تحقیقی را در این زمینه انجام داده است.

پیشگفتارپیدایش محله های نوساز وتازه شکل گرفته بخشی از فرایند شتابناک توسعه در بیشتر شهر هاست. این فرآیند در ایران خارج از ضابطه واصول شهرسازی شکل گرفت و شرایط را به گونه ای تغییر داد که منجر به حذف محله های اصیل و قدیمی، به خصوص در شهر تهران، شد.

در شهرهای سنتی، کوچه ومحله به عنوان اولین رکن شهر به حساب می‌آید. هر محله، سنتا، دارای تاریخچه، سابقه و معروف به نامی  است که برگرفته از موقعیت منطقه‌ای آن، موقعیت صنفی محله، یا موقعیت و معروفیت افراد آن محله  بوده است،( همان طور که از اسامی محله های تهران قدیم برمی آید محله طیب، محله گود، محله بازار،محله بارفروش هاو ....) این محلات هر کدام دارای قوانین نانوشته ای بودند که حافظ و مبلغ آن بزرگترهای محل بودند وتخطی ازآنها مساوی با انزوای خاطی یا اخراج وی از محله بود؛ حتی جاهلان وافرادی که شاید به نحوی جزو اشرار به حساب می آمدند در حریم محله خود حرمت ناموس وهمسایگان و آن قوانین نانوشته را حفظ می کردند و مطیع قوانین محله شان بودند.

اهالی محل یا اصطلاحا "بچه محل ها" تحت تاثیر نظام های حمایتی و نظارتی فوق الذکر (همان قوانین نانوشته) هویت  فرهنگی واحدی می‌یافتند، به محله خود احساس تعلق می کردند، در فرآیندهای ارتباطات محلی ارزش های خاصی را درونی می کردند، و به شیوه های سنتی در فعالیت های محلی مشارکت می کردند.

گذشته از این، میان شناخت تعاملی بسیار قوی در بین افراد ساکن در یک محله برقرار باعث می شد تا بسیاری از مشکلات جمعی محل و مسائل فردی اهالی در محل، حل شود و اختلافات توسط معتمدان و ریش سفید محل فیصله یابد،

در هر مراسمی قبل از هر کس دیگر ساکنان محله دعوت می شدند. ورود و سکونت افراد جدید در محل مبتنی بر و دست کم متاثر از تفاهم عمومی و صلاحدید ریش سفیدان محل بود. هر محله دارای حدود و مرزی بود و افراد درحین گذر از محله کاملا زیر نظر بودند.

خروج ساکنان محل از محله به مثابه خارج شدن از موطن شان بود و با رفتن از آن جا هرگز روابط شان با هم قطع نمی شد. اغلب ساکنان محلات بیشتر از دو نسل را در آن جا گذرانده بودند و در نهایت محله برای هر فرد به غیر اززادگاه، هویت ش بود که نسبت به آن تعلق خاطر عمیقی داشت.

در این باب به غیر از سفارش بزرگان دین  که به حفظ حرمت همسایگان تاکید کرده اند: " الجار ثم الدار"،  به مثل های بسیاری نیز در فرهنگ محاوره تهرانی ها بر می خوریم :"همسایه خوب از فامیل نزدیک تراست." و...

با توسعه شهر نشینی و مهاجرت به سوی تهران تا حدود زیادی محله های موجود دستخوش تغییر و محله هایی جدیدی ایجاد شدند که از شاخص های محله های قدیمی کاملا فاصله داشتند. بسیاری از محلات جدید حتی بی توجه به شاخص های ژئولوژیک شهر تهران شکل گرفته اند.

به عنوان مثال می توان به بافت قدیمی شهر تهران اشاره کرد که بر اساس تجربه ساکنان اولیه این شهر دور از گسل های آن احداث شده بود در صورتی که اغلب محله های نوظهور شهر تهران بر روی گسل ها یا درکنار آن ها قرار دارند.

جدا از تغییر در بافت محله های تهران در فرهنگ ورفتارهای اجتماعی مردم این شهر نیز تغییرات اساسی حاصل شده است. در حال حاضر شاید در کمتر محله ای بتوان آشنایی و ارتباط همسایگان با یکدیگر را سراغ گرفت.

البته ناگفته نماند که فرهنگ همسایگی در محلات قدیمی تهران نیز دچار تغییر شده است، اگر چه هنوز در برخی از آن ها گوشه هایی از آن روزگار  را می توان یافت ولمس کرد.

مفهوم محله، اگر بخواهیم زبان جامعه شناختی را بکار بگیریم، مبتنی بر خلط و در هم آمیختگی نقش ها و مبتنی بر روابط عاطفی و نظام های سنتی ست.

این ویژگی در تعارض بنیادین با ساختار شهرهای مدرن قرار دارد. به عبارت دیگر، اگر بنای بر احیای نظام محله ای یا محله گرایی، به عنوان یک نظام رفتاری و تعاون جمعی، داریم لازم است این معنا را با مفهوم "مشارکت" نزدیک سازیم.

چکیده:   طرح نظرسنجی حاضر، ‌پژوهشی در ارتباط با محله گرایی و هم محله ای نظرات مردم درباره آن است. یافته هایی از این طرح به دست آمده است که در این بخش،‌به مهمترین نکته های آن پرداخته شده است.

1.  38% پاسخگویان مردان و62% را زنان تشکیل داده اند.

2. 15% از پاسخگویان دارای مدرک کارشناسی و بالاتر و42% دارای مدرک دیپلم و4% بی‌سواد هستند.

3. از میان پاسخگویان 18% درگروه سنی 21-25 سال و 6% درگروه سنی 46-50 سال قرار دارند  .

4. 75% از پاسخگویان محله خاصی را به عنوان محله خود بیان کرده و25% ایشان محله خود را بیان نکرده اند.

5. به نظر 22% از پاسخگویان سابقه سکونت در یک محله ، 2% از پاسخگویان همکاری و تعامل میان افراد یک محله را ویژگی مشترک هم محله ای ها عنوان کرده اند.

6. 56% پاسخگویان  در هیچ کدام از امور محله خود مشارکت نداشته و1% ایشان در امور خیریه مخله خود مشارکت دارند.

7. 38% پاسخگویان معتقدند در حال حاضر دیگر محله ها  مانند گذشته در تهران برقرار نیستند و 22%  پاسخگویان معتقدند که هنوز محله ها  مانند گذشته در تهران برقرار هستند.

8. 30%  از پاسخگویان شناخت و برقراری رابطه صمیمانه را از مزایای هم محله ای برشمردند.

9. 30%  از پاسخگویان دخالت و کنجکاوی در امور زندگی همسایه ها را از معایب هم محله ای



خرید و دانلود دانلود پروژه آمار نظرسنجی تلفنی از مردم درباره محله ها (word)