لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
رابطه عدالت با همدلی و همبستگی اجتماعی مردم
گونه شناسی مفاهیم عدالت اجتماعی:
1. مفهوم سلبی(منفی) یا ایجابی(اثباتی) عدالت: وقتی به دنبال عوامل رفع تضییع حقوق افراد و ایجاد نضامی برای مساله هستیم به جنبه سلبی مفهوم عدالت توجه نموده ایم اما زمانی که برای مثال، به تبیین روابط عادلانه میان افراد می پردازیم و در صدد ایجاد روابطی عادلانه هستیم، از جنبه ایجابی به بحث پرداخته ایم. صحبت ار توزیع مجدد ثروت یک بحث ایجابی است..
مفهوم عدالت می تواند محافظه کارانه یا اصلاح طلبانه باشد. مفهوم سلبی عدالت یک مفهوم محافظه کارانه است. بحث ایجابی نیز به مباحث اصلاحی منتهی می گردد.
مفهوم اقلی یا اکثری عدالت: وقتی خواهان برقراری عدالت در بخش خاصی مانند حفظ شهروندان در برابر حکومت هستیم با مفهومی اقلی روبروییم اما زمانی که خواهان عدالت در همه بخش ها و زمینه ها باشیم، مواجه با مفهومی حداکثری مفاهیمی فربه خواهیم بود.
مفهوم عدالت گاه سیاسی و گاه اجتماعی است.سیاسی زمانی است که به ارتباط ما با حکومت مربوط است ام وقتی به گروه هایی مثل خانواده، همکاران و غیره می پردازد، اجتماعی است.
مبانی معرفت شناسی عدالت
هر نظریه اجتماعی حداقل با سه رکن مواجه است: انسان شناسی، ارزش شناسی و عقلانیت.
در بحث انسان شناسی، دیدگاه ما در خصوص انسان مهم است آیا انسان را موجودی خردمند می دانیم که با خرد خویش می تواند راه خود را پیدا کند؟ در اندیشه های اسلامی، با چگونه انسانی روبروییم؟ رابطه انسان و طبیعت چگونه رابطه های است؟ رابطه انسان با انسان های دیگر چطور؟ رتبطه انسان با خیرو با خداوند چه تاثیری در روابط دیگرش دارد؟ آیا ما برای انسان نقش انتخابگری قائلیم و یا انسان اسلام همیشه منتظر است تا کسی دست او را بگیرد؟ شان آزادی انسان چقدر است؟
در باب رکن دوم که ارزش های پذیرفته شده در یک فرهنگ است، باید بدانیم این ارزش ها از کجا آمده اند و آیا پذیرفتن آنها فرایندی عقلی داشته است یا خیر. در هر فرهنگ ارزش هایی وجود دارد و آنچه با هم فرق می کند نوع رابطه این ارزش ها با یکدیگر است. مساله دیگر این است که ایا ما اب مجموعه منظم و منسجمی از ارزش ها مواجهیم یا خیر. ارزش ها باید بگونه ای با هم ارتباط داشته باشند تا دچار تزاحم درونی نگردند. ارزش ها همیشه در یک نظام ارزشی مطرح می شوند. به علت اختلاف ارزش ها در هرنظام ارزشی با دیگر نظام ها، فرهنگ ها با هم فرق می کند. یک فرهنگ ازادی محور است و فرهنگی دیگر ارزشی دیگر را محوریت می دهد. در نظام ارزشی ما ارزش ها چگونه با هم در ارتباط هستند؟ چه ارزش هایی فراتر و چه ارزش هایی فروتر هستند؟ خیرهای برتر و برترین نزد ما کدامند؟و چه مفهوم و معنایی دارند؟ جایگاه تقوی کجاست و چگومه قابل اندازه گیری است؟ چه جایگاهی در ارتباط با موضوع انتخاب ما دارد؟در مساله ولایت، تبعیت و التزام جایگاه عقل چیست و جایگاه مصلحت کدام است؟
عقلانیت ها از یکدیگر متفاوت است. یک لیبرال اومانیسم در مباحث خود تنها به عقل بشر تکیه می کند اما یک مسلمان به وحی نیز اعتقاد دارد. جایگاه عقل در این دو فرهنگ با یکدیگر متفاوت است. بایستی بدانیم عقل انسان چه جایگاهی در استدلای هایمان(به عنوان مسلمان و معتقد به وحی) دارد. کارکرد عقل در مراجعه به وحی چیست؟ آیا عقلانیت مورد نظر ما زمانمند و مقید به زمان و مکان است؟ آیا در چارچوب تفکر اسلامی به نوعی تعدد قایل هستیم؟ حد و مرز ان چیست؟ آیا می توانیم به سمت یک اجماع حرکت کینم و تعدد رایمان را حل نماییم؟ راه و روش ان چیست؟آیا حقیقت را تفسیر، تاویل، کشف یا اختراع می کنیم؟
بنابراین مطابق دیدگاه کتاب، بایستی مبانی انسان شناسی، ارزشی و اخلاقی و مبانی عقلانی نظریه عدالت اجتماعی را بدانیم. بایستی بدانیم که:
1. مبانی انسان شناسی نظریه عدالت اجتماعی در اسلام چیست؟
جایگاه عدالت در نظام ارزشی اسلام چیست؟ با چه ارزشهایی همتراز و یا در تضاد قرار می گیرد. و چه ارزش های اخلاقی ای پایه سیاست قرار می گیرند؟
مطابق اندیشه های اسلامی، چه دیدگاهی نسبت به عقل وجود دارد؟ عدالت تا چه اندازه متاثر از عقل است و در چه جاهایی باید به وحی رجوع نمود؟ آیا در اندیشه اسلام، با مفهوم و درکی یکسان از عدالت مواجهیم و یا اختلاف نظر وجود دارد؟ این اختلافات اگر وجود دارد، در چه فسمت هایی است؟ آیا قابل حل است؟ از چه راهی می توان به اجماعی در زمینه عدالت دست یافت؟
البته چنانکه پیداست در دل سه رکن معرفتی فوق، مبانی دیگری نهفته است که باید حل شود و نیز سوالات دیگری که در زمینه راه و روش های دست یافتن به اجماع و رسیدن به حقیقت وجود دارد.
گفتمان عدالت؛ پیش شرط ظهور
اشاره : غیبت و ظهور، ازپدیدههاى پررمز و راز، و در عین حال پر جاذبه تاریخ است. در چرایى غیبت صحبتهاى فراوانى شده است و در باره زمان ظهور و شرایط آن سخنهاى گوناگونى گفته شده است. در این نوشتار برآنیم تا یکى از پیششرطهاى ظهور را که کمتر و یا اصلا به آن توجهى نشده است، مورد بررسى قرار دهیم. این پیش شرط عبارت است از این که عدالت، گفتمان بشر قرار گیرد. چیزى که هم اکنون شاهد آن نیستیم. 1 - امامت؛ نیاز بشریت »امامت« در تفکر شیعى، یعنى زمامدارى و اداره امور بشر در راستاى هدایت الهى. انسان به معنى عام کلمه هیچگاه از وجود راهبر و راهنما بىنیاز نبوده و نیست.1 و به همین جهت زمین هیچگاه از حجت خداوند خالى نبوده، نیست و نخواهد بود. اولین انسان روى زمین، حجت خداوند بوده است و آخرین انسان نیز حجت خداوند خواهد بود. از زمان حضرت آدم(ع) تا کنون، همواره زمین از حجت خداوند بهرهمند بوده است.2 هر جا انسان یافت شود، امام و حجت خداوند وجود خواهد داشت، حتى اگر تعداد انسانها به حدّ تشکیل یک جامعه نرسد.3 بنابر این، پیش از انسان و همراه انسانها و پس از آنها، حجت خداوند وجود خواهد داشت.4 2 - نادر بودن دولت امامت تاریخ بشر از آغاز تاکنون، به ندرت شاهد تشکیل »دولت امامت« بوده است. هرچند خداوند براى اداره امور بشر، طرح امامت را ارائه کرده است، اما در عمل کمتر این امر تحقق پیدا کرده است. شاید دولت امامت در طول تاریخ انگشت شمار باشد. این خود جاى سؤال دارد که اگر امامت نیاز بشریت است، چرا دولت امامت، به ندرت تشکیل شده است؟3 - آفرینش و قوانین تکوینى وتشریعى جواب پرسش فوق را از اینجا آغاز مىکنیم که در نظام آفرینش انسان، دو گونه قانون وجود دارد: قوانین تکوین و قوانین تشریع. خداوند متعال وظایف و تکالیفى را براى بشر در نظر گرفته است که »شریعت« نامیده مىشود. هرچند قوانین شریعت، مسؤلیتآور است و انسان باید در برابر آن پاسخگو باشد. اما نظام آفرینش را خداوند به گونهاى تنظیم، طراحى و برنامهریزى عامل اصلى ستم، چیزى است که هم در حاکمیت سلطان (نظامهاى سلطنتى) وجود دارد و هم در حاکمیت مردم (نظامهاى دموکراتیک). از دیدگاه دین منشأ ظلم و ستم، هواى نفس است. هوس آدمى، کارخانه تولید ظلم است. نکرده که بشر ناخواسته و به اجبار هر چه را در شریعت آمده است، عمل کند. بلکه به بشر اختیار و حق انتخاب داده است.5 انسان »مىتواند« انتخاب کند و شریعت را برنگزیند. این امکان در نظام آفرینش انسان قرار داده شده که اگر بشر خواست راهى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
نظرسنجی تلفنی از مردم درباره محلهها
رفتارها- یکی از ابعاد محله گرایی احساس تعلق افراد به یک محله و ارزیابی ایشان از این مفهوم است. مرکز مطالعات وتحقیقات روزنامه همشهری تحقیقی را در این زمینه انجام داده است.
پیشگفتارپیدایش محله های نوساز وتازه شکل گرفته بخشی از فرایند شتابناک توسعه در بیشتر شهر هاست. این فرآیند در ایران خارج از ضابطه واصول شهرسازی شکل گرفت و شرایط را به گونه ای تغییر داد که منجر به حذف محله های اصیل و قدیمی، به خصوص در شهر تهران، شد.
در شهرهای سنتی، کوچه ومحله به عنوان اولین رکن شهر به حساب میآید. هر محله، سنتا، دارای تاریخچه، سابقه و معروف به نامی است که برگرفته از موقعیت منطقهای آن، موقعیت صنفی محله، یا موقعیت و معروفیت افراد آن محله بوده است،( همان طور که از اسامی محله های تهران قدیم برمی آید محله طیب، محله گود، محله بازار،محله بارفروش هاو ....) این محلات هر کدام دارای قوانین نانوشته ای بودند که حافظ و مبلغ آن بزرگترهای محل بودند وتخطی ازآنها مساوی با انزوای خاطی یا اخراج وی از محله بود؛ حتی جاهلان وافرادی که شاید به نحوی جزو اشرار به حساب می آمدند در حریم محله خود حرمت ناموس وهمسایگان و آن قوانین نانوشته را حفظ می کردند و مطیع قوانین محله شان بودند.
اهالی محل یا اصطلاحا "بچه محل ها" تحت تاثیر نظام های حمایتی و نظارتی فوق الذکر (همان قوانین نانوشته) هویت فرهنگی واحدی مییافتند، به محله خود احساس تعلق می کردند، در فرآیندهای ارتباطات محلی ارزش های خاصی را درونی می کردند، و به شیوه های سنتی در فعالیت های محلی مشارکت می کردند.
گذشته از این، میان شناخت تعاملی بسیار قوی در بین افراد ساکن در یک محله برقرار باعث می شد تا بسیاری از مشکلات جمعی محل و مسائل فردی اهالی در محل، حل شود و اختلافات توسط معتمدان و ریش سفید محل فیصله یابد،
در هر مراسمی قبل از هر کس دیگر ساکنان محله دعوت می شدند. ورود و سکونت افراد جدید در محل مبتنی بر و دست کم متاثر از تفاهم عمومی و صلاحدید ریش سفیدان محل بود. هر محله دارای حدود و مرزی بود و افراد درحین گذر از محله کاملا زیر نظر بودند.
خروج ساکنان محل از محله به مثابه خارج شدن از موطن شان بود و با رفتن از آن جا هرگز روابط شان با هم قطع نمی شد. اغلب ساکنان محلات بیشتر از دو نسل را در آن جا گذرانده بودند و در نهایت محله برای هر فرد به غیر اززادگاه، هویت ش بود که نسبت به آن تعلق خاطر عمیقی داشت.
در این باب به غیر از سفارش بزرگان دین که به حفظ حرمت همسایگان تاکید کرده اند: " الجار ثم الدار"، به مثل های بسیاری نیز در فرهنگ محاوره تهرانی ها بر می خوریم :"همسایه خوب از فامیل نزدیک تراست." و...
با توسعه شهر نشینی و مهاجرت به سوی تهران تا حدود زیادی محله های موجود دستخوش تغییر و محله هایی جدیدی ایجاد شدند که از شاخص های محله های قدیمی کاملا فاصله داشتند. بسیاری از محلات جدید حتی بی توجه به شاخص های ژئولوژیک شهر تهران شکل گرفته اند.
به عنوان مثال می توان به بافت قدیمی شهر تهران اشاره کرد که بر اساس تجربه ساکنان اولیه این شهر دور از گسل های آن احداث شده بود در صورتی که اغلب محله های نوظهور شهر تهران بر روی گسل ها یا درکنار آن ها قرار دارند.
جدا از تغییر در بافت محله های تهران در فرهنگ ورفتارهای اجتماعی مردم این شهر نیز تغییرات اساسی حاصل شده است. در حال حاضر شاید در کمتر محله ای بتوان آشنایی و ارتباط همسایگان با یکدیگر را سراغ گرفت.
البته ناگفته نماند که فرهنگ همسایگی در محلات قدیمی تهران نیز دچار تغییر شده است، اگر چه هنوز در برخی از آن ها گوشه هایی از آن روزگار را می توان یافت ولمس کرد.
مفهوم محله، اگر بخواهیم زبان جامعه شناختی را بکار بگیریم، مبتنی بر خلط و در هم آمیختگی نقش ها و مبتنی بر روابط عاطفی و نظام های سنتی ست.
این ویژگی در تعارض بنیادین با ساختار شهرهای مدرن قرار دارد. به عبارت دیگر، اگر بنای بر احیای نظام محله ای یا محله گرایی، به عنوان یک نظام رفتاری و تعاون جمعی، داریم لازم است این معنا را با مفهوم "مشارکت" نزدیک سازیم.
چکیده: طرح نظرسنجی حاضر، پژوهشی در ارتباط با محله گرایی و هم محله ای نظرات مردم درباره آن است. یافته هایی از این طرح به دست آمده است که در این بخش،به مهمترین نکته های آن پرداخته شده است.
1. 38% پاسخگویان مردان و62% را زنان تشکیل داده اند.
2. 15% از پاسخگویان دارای مدرک کارشناسی و بالاتر و42% دارای مدرک دیپلم و4% بیسواد هستند.
3. از میان پاسخگویان 18% درگروه سنی 21-25 سال و 6% درگروه سنی 46-50 سال قرار دارند .
4. 75% از پاسخگویان محله خاصی را به عنوان محله خود بیان کرده و25% ایشان محله خود را بیان نکرده اند.
5. به نظر 22% از پاسخگویان سابقه سکونت در یک محله ، 2% از پاسخگویان همکاری و تعامل میان افراد یک محله را ویژگی مشترک هم محله ای ها عنوان کرده اند.
6. 56% پاسخگویان در هیچ کدام از امور محله خود مشارکت نداشته و1% ایشان در امور خیریه مخله خود مشارکت دارند.
7. 38% پاسخگویان معتقدند در حال حاضر دیگر محله ها مانند گذشته در تهران برقرار نیستند و 22% پاسخگویان معتقدند که هنوز محله ها مانند گذشته در تهران برقرار هستند.
8. 30% از پاسخگویان شناخت و برقراری رابطه صمیمانه را از مزایای هم محله ای برشمردند.
9. 30% از پاسخگویان دخالت و کنجکاوی در امور زندگی همسایه ها را از معایب هم محله ای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
در حدود سال ۱۲۸۵ خورشیدی (۱۸۷۹-۱۸۸۲)به هنگام کاوشها در بابل در میان رودان (بین النهرین)، باستان شناس ایرانی، هرمز رسام یک استوانهٔ سفالین کوچک از گل پخته (۲۳ سانتیمتر)، یافت، که شامل یک نوشته از کوروش بزرگ بود. جنس این استوانه از گل رس است، ۲۳ سانتی متر طول و۱۱ سانتی متر عرض دارد و در حدود۴۰ خط به زبان آکادی و به خط میخی بابلی نوشته شدهاست. بررسیها نشان داد که نوشتهای استوانه مربوط به سال ۵۳۹ (پ.م) از سوی کوروش بزرگ پس از شکست بخت النصر و گشوده شدن شهر بابل، نویسانده شدهاست و به عنوان سنگ بنای یادبودی در شهر بابل قرار داده شدهاست. استوانه یافت شده در موزه بریتانیا در شهر لندن نگاهداری میشود. ازسوی دیگر در سالهای کنونی آشکار شد که بخشی از یک لوحه استوانهای که آن را از آن نبونبید پادشاه بابل میدانستند، پارهای از استوانه کوروش بزرگ است که از سطرهای ۳۶ تا ۴۳ آن میباشد. از این رو این قسمت که در دانشگاه ییل(Yale) آمریکا نگهداری میشد، به موزه لندن گسیل و به استوانه اصلی پیوست گردید. کوروش بزرگ بعد از خاتمه زمستان در اولین روز بهار، در بابل تاجگذاری کرد. شرح کامل تاج گذاری کوروش و حوادث آن دوران، به صورت مفصل توسط «گزنفون» سردار و مرد جنگی و فیلسوف و مورخ یونانی ظبط و بیان شدهاست .کوروش بعد از تاجگذاری، در معبد مردوک خدای بزرگ بابل، منشور آزادی نوع بشر را قرائت نمود .متن سخنرانی و کتبیه کوروش تا این اواخر نامعلوم بود. تا اینکه اکتشافات در بین النهرین از ویرانه قدیم شهر «اور» کتبیهای بدست آمد و بعد از ترجمه معلوم شد، همان متن منشور آزادی نوع بشر، کوروش میباشد. این لوح در حال حاضر یکی از با ارزش ترین اشیای تاریخی است که در موزه بریتانیا از آن نگهداری میشود. فرمان حقوق بشر کوروش یا استوانه کوروش، به عنوان کهن ترین سند کتبی از دادگستری و مراعات حقوق بشر در تاریخ و مایه مباهات و سرافرازی ایرانیان یاد میشود. کوروش، موسس پادشاهی ایران و آغازگر سلسله هخامنشیان، پس از تسخیر بابل اعلام عفو عمومی داد؛ ادیان بومی را آزاد اعلام کرد؛ برای جلب محبت مردم میانرودان (بین انهرین) و آموزش همزیستی عقیدتی به انسانها، مردوخ که کهن ترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخته، در پیشگاهش کرنش کرده بر دستش بوسه زد و او را نیایش کرد و سپاس گفت. او هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت. او تمامی ساکنین پیشین سرزمینها را گرد هم آورده و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداند.
جایگاه
این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته شده، و به سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به تمامی زبانهای رسمی سازمان منتشر کرد.این تأییدی است بر اینکه منشور آزادی بشریت که توسط کوروش بزرگ در روز تاجگذاری وی منتشر شده، میتواند برتر باشد از اعلامیه حقوق بشر که توسط انقلابیون فرانسوی در اولین مجمع ملی ایشان صادر شده. اعلامیه حقوق بشر در نوع خود، در رابطه با بیان و ساختارش بسیار قابل توجهاست، اما منشور آزادی که توسط پادشاه ایرانی (کوروش) در ۲۳ سده پیش از آن صادر شده، به نظر معنویتر میاید.با مقایسهٔ اعلامیه حقوق بشر مجمع ملی فرانسه و منشور تأیید شده توسط سازمان ملل، با منشور آزادی کوروش، این آخری با در نظر گرفتن قدمت، صراحت، و رد موهومات دوران باستان در آن، باارزشتر نمود میکند. این لوح با عنوان نخستین بیانیه حقوق بشر جهانی شناخته میشود لوح کوروش که پس از تسخیر بابل و شکست بخت النصر توسط کوروش به عنوان سنگ بنای یادبودی در شهر بابل قرار داده شده بود نخستین بیانیه حقوق بشرجهانی است که کوروش در آن همه طوایفی را که در زمان امپراتوری بابل به اسارت درآمده بودند آزاد و به آنها اجازه نقل مکان و زندگی آزاد در هرکجای امپراتوری خود را داد. کوروش پادشاه بزرگ ایران قوم یهود را نیز از اسارت امپراتوری بابل آزاد کرد. در این کتبیه کوروش خود را معرفی نموده و اسم پدر، جد اول، دوم و سوم خویش را نام میبرد و اعلام میدارد که پادشاه ایران و پادشاه بابل و پادشاه جهات اربعه (کشورهای اطراف ایران) میباشد، آنگاه در مقام بیان حقوق بشر و منشور آزادی خویش مواردی را اعلامی میکند که در ترجمه آمده است.
[ویرایش] ترجمه
بر گردان منشور کوروش بزرگ نشان داد که نخستین منشور جهانی حقوق بشر را ایرانیان در سال ۵۳۸ پیش از میلاد بیان نموده و مورد اجرا گذاردهاند. در سال ۱۳۴۸ خورشیدی (۱۹۶۹م)پس از گذشت ۲۵۰۷ سال پس از صدور فرمان مزبور، نمایندگان کشورهای گوناگون با قرار گرفتن بر آرامگاه کوروش هخامنشی در پاسارگاد از او به عنوان نخستین پایه گذار حقوق بشر و آزادی انسان، قدردانی کردند. تاکنون یکبار در سال ۱۹۷۱ مسئولان موزه بریتانیا این لوحه را به درخواست حکومت ایران به تهران قرض دادند که مخالفت دولت انگلیس با این اقدام سبب بروز تنش میان مسئولان دولتی و موزه بریتانیا شده بود.
در روزگاری که کوروش بزرگ به نمایندگی ایرانیان، منشور حقوق بشر و آزادی انسان را فرستاد فخر مردمان و شاهان دیگر کشتن، سوختن و ویران کردن بود. خلاصه متن این منشور چنین است :
«منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه جهان. پسر کمبوجیه، شاه بزرگ ... آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم، مردوک (مردوخ = خدای بابلیان)، دلهای پاک مردم بابل را متوجه من کرد. ... زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم. ارتش بزرگ من به آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. آنها را از زیر یوغ اسارت خارج ساختم، به بدبختیهای آنان پایان بخشیدم. ... من فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و کسی آنان را نیازارند. خدای بزرگ از کردار من خشنود شد ... او برکت و مهربانیش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم ... من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاههایی را که بسته شده بود، بگشایند. همه مردمانی را که پراکنده و آواره شده بودند، به سرزمین خود برگرداندم و خانه¬های ویران آنان را آباد کردم، باشد که دلها شاد گردد و هر روز در پیشگاه خدای بزرگ، برایم زندگانی بلند خواستار باشند ... من برای همه مردم جامعهای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم.»
یادآوری این نکته ضروری است که بسیاری از موارد اعلامیه جهانی حقوق بشر که در منشور کورش آمده ریشه در فرهنگ ایرانی دارند .
در تاریخ بدنبال الگویی برای حقوق و موقعیت زنان نگردیم. تلاش کنیم تاریخ را به سهم خودمان بسازیم
دوستان امیدوارم حوصلهی خواندن مطلب نه چندان کوتاه امروز را داشته باشید. عصر شنبهای که گذشت فرصتی دست داد تا سری به اتاق فمینیستهای ایران در پالتاک بزنم که آدرس آن را موناهیتا برایم فرستاده بود و اینطور که میگفتند اولین شنبهی هر ماه جمعی دارند و گفتی و شنیدی. موضوع اینبارشان حجاب زنان بود.موضوعی که توجه مرا بیشتر به خودش جلب کرد این بود که بعضی نظردهندهگان تلاش میکردند و فکر میکنم خودشان هم باور داشتند که وضع زنان ایرانی در دورهی پیش از اسلام بسیار خوب بوده و نه خبری از حجاب بوده و نه انقیاد زنان و هر چه پس از آن آمده چیزی نه "ایرانی" که تحمیلی خارجی یا "انیرانی" بوده. فکر میکنم ریشهی بسیاری از این تصورات به نارضایتیها از وضع موجود بر میگردد که برای بعضی واکنشی به صورت باستانگرایی به همراه دارد. باستانگرایی به معنی قائل شدن به دورهای طلایی و اندیشهای عالی و والا که باید به همان بازگشت، به آنچه که در این دیدگاه "ایرانی"ست.تلاش من برای سیاه یا سفید جلوه دادن وقایع تاریخی نیست. به نظر من تاریخ هم مانند هر پدیدهی انسانی، خاکستری است. گرایشات غالب هست، روندهای غالب هست، اما "همه یا هیچ" نیست. من چند نمونهی تاریخی را که به موضوع زنان هم ارتباط مستقیم دارد در فکرم هست که همانها را مینویسم، چرا که اصلا جرقهی عصر شنبه را همین موضوع حجاب و روابط پدرسالارانهی دورهی پیش از اسلام، در ذهنم زد.
تا جایی که من میدانم و فکر میکنم چندان دور از واقعیت هم نباشد قدیمیترین سندی که دربارهی حجاب زنان در تمدن بینالنهرین دیده شده مربوط به قوانین جامعهی آشور حدود 1200 پیش از میلاد یعنی 3200 سال پیش است. متن قانون آشوری این محدودیت را برای همهی زنان بجز روسپیان و خدمتکاران الزامی میداند:بند 1.40 – "اگر زنان یا دختران مردی به کوچه بروند، موهای آنان باید پوشیده باشد. روسپی خودش را نباید بپوشاند. زنان خدمتکار خودشان را نمی پوشانند. پیراهن روسپیان و خدمتکارانی که پوشیده باشند توقیف خواهد شد و 50 ضربه تازیانه خواهند خورد و روی سرشان قیر ریخته خواهد شد".
میدانیم وقتی قبایل آریایی به سرزمین ایران پا گذشتند پیش از آنان حداقل حدود 4000 سال فرهنگ در این سرزمین و همسایگانش وجود داشته و با آمیخته شدن آریاییان با اقوامی که قبلا در این سرزمین زندگی میکردهاند، درآمیختگی فرهنگی هم صورت گرفته است. در مورد مشخص حجاب، اگر این را به معنی کلی آن یعنی وسیلهای برای جداکردن زنان از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
مقدمه:
«و جعلنا نومکم سُباتا» و خواب شما را مایه آسایش و استراحت قرار دادیم.
«خواب» و «رؤیا»، دو پدیده پیچیده و معماگونهای است که از آغاز آفرینش تاکنون همچنان مبهم باقی مانده است. انس بسیار انسان با هر یک و پیوند آن دو با فرد از یک سو و لمس حقایق در مسایل روزمره، پی بردن به واقعیات رفتار و پندار خود و ارتباط امروز به فردا و فرداها از طریق خواب و رؤیا از سوی دیگر، نوعی احساس ویژه به انسان بخشیده که ایجاد تردید یا انکار را مشکل و حتی محال مینماید.
طبق تعریفی که در سایت ویکی پدیا آمده است: "خواب کاهش ناگهانی جریان خون در زمان استراحت است به طوری که فعالیت بدن و ذهن کم شود و توهمهای بینایی جایگزین تصاویر واضح واقعی بشوند." (ویکی پدیا)
خواب حالتی تکرارشونده، منظم و قابل برگشت است که از مشخصات آن بیحرکتی نسبی و افزایش قابل توجه آستانه پاسخ به محرکات بیرونی نسبت به حالت بیداری است. بر اساس مطلبی که در سایت "پیک تندرستی" آمده است: "خواب از 2 مرحله تشکیل شده است: خواب بدون حرکت سریع چشم (non - REM) و خواب با حرکت سریع چشم (REM) . خواب non- REM دارای 4 مرحله است و طی آن بیشتر فعالیتهای فیزیولوژیک و مغزی نسبت به حالت بیداری به میزان چشمگیری کاهش مییابد. خواب REM از نظر کیفی نوعی متفاوت از خواب است و در طی آن، فعالیت مغزی و فیزیولوژیک، شبیه بیداری است. در این مرحله معمولاً چشمها خیلی سریع حرکت میکنند و فرد رؤیا میبیند. در طول شب چندین مرحله REM و non - REM رخ میدهد."
دامنه خواب طبیعی بین 5 تا ده ساعت است. حدود 1 تا 2 درصد از مردم میتوانند با تنها 5 ساعت خوابیدن به زندگی ادامه دهند و اقلیت کوچک دیگری نیز به دو برابر این میزان خواب نیاز دارند. انسانها بصورت تاریخی همواره اهمیت زیادی برای رویا قائل بوده به طرق مختلف به آن نگریستهاند. به عنوان مثال گروهی آن را پنجرهای به سمت مقدسات، گذشته، آینده و یا دنیای مردگان در نظر گرفتهاند. برخی جوابهای خلاقانهای برای سؤالات فکری یا عاطفی خویش در رویاها یافتهاند، و هنرمندانی ایدههای هنری نوینی از خواب اتخاذ کردهاند. سایت ویکیپدیا رویا را اینگونه تعریف کرده است: " رویا تجربهٔ افکار، تصاویر یا احساساتی است که هنگام خواب (خصوصاً در خوابهای همراه با حرکات سریع چشم) انجام میپذیرد.
"رابرتو کاساتی معتقد است که محتویات رویاها اکثراً ساخته و پرداخته ذهن هستند، زیرا: گاهی اوقات رویاها تحت تأثیر شرایط محیط خارجی قرار میگیرند، ولی در این حال بین آنچه در رویاها اتفاق میافتد و وضعیت دنیای فیزیکی خارج توافق نظاممندی وجود ندارد. بعلاوه تحریکات خارجی مانند صدای زنگ ساعت نیز ممکن است وارد خواب اشخاص بشود. همچنین آزمایشها نشان دادهاست که ارتباطی میان خواب دیدن و فعالیت شدید مغز، حرکت نکردن ماهیچهها، و در برخی حیوانات حرکت سریع چشم وجود دارد. اگر اشخاص را در این وضعیت مغزی از خواب بیدار کنیم به سادگی و به شفافی رویای در حال دیدن خود را به یاد میآورند."
خواب به همان اندازه که امری فردی است، تحت تأثیر الگوهای فرهنگی و اجتماعی نیز قرار دارد از جمله: در فرهنگ ایرانی زمانهای عبادت باید بیدار بود، در شبهای خاصی باید از خوابیدن چشم پوشید، در روزهای تعطیل، مثلا در ایام عید، ساعات خواب در میان بخش قابل توجهی از جامعه تغییر میکند به عبارت دیگر محل خواب، زمان و بسیاری دیگر از مسایل مربوط به خواب هم تحت تاثیر الگوهای فرهنگی قرار دارد و تنها با قیود زیست شناختی تعیین نمیشوند. همچنین سبک زندگی نیز بر ساعات و الگوی خواب افراد تأثیر میگذارد. از این رو بی شک شناسایی الگوی رایج خواب در "مادرشهری" مانند تهران می تواند گامی در جهت مدیریت مطلوب این شهر به حساب بیاید.
بیان مساله تحقیق:
ساختار بدن انسان طوری طراحی شده که شب برای استراحت و روز برای کار و کوشش باشد. یکی از دلایل این مسأله نظام ترشح هورمونی بدن انسان است که دقیقاً براین اساس استوار گردیده است. بر اساس تعریفی که در وبلاگ "بهداشت و سلامت" آمده است: بهـداشـت خواب عبارت است از مجموعه عاداتی که به فرد کمک می کنند تا خواب راحتی را تجربه کند. می تـوان با چند اصـلاح و تـعـدیـل در شیـوه زنـدگی بطور چشمگیری کیفیت خـواب خـود را بـهبـود بـخشـید. اهـمـیت خـواب در انسان بسیار بیـشـتر از آنـست که بتوان تصور کرد. نقش خواب در حفظ سـلامـت جـسم و روان حیاتی میباشد. تقویت سیستم ایمنی بدن، ترمیـم نـورون هــا و حــفـظ کـارآمـدی سیسـتــم عـصـبـی، سـامانـدهـی یـادگـیری و حافظه، و رشد کودکان و نوجوانان (80 درصد هورمون رشد حین خواب ترشح میگردد) از نقشهای عمده خواب میباشند. بنابراین محرومیت از خواب و کمبود خواب اثرات مخرب و نامطلوبی بجای میگذارد، از جمله: ضعیف شدن سیستم ایمنی، ناتوانی در تمرکز کردن، چرت زدن در طی روز، احساس تحریک پذیری، افسردگی و اضطراب در طی روز، کاهش توان یادگیری و حافظه، افزایش خشونت طلبی.
همچنین خواب میتواند دارویی مؤثر علیه بیماریها باشد. بیماران قبل از هرچیز به استراحت کافی نیاز دارند. خواب نماد استراحت مفید است و سیستم دفاعی بدن را تقویت میکند. گاه خواب حتی به اندازه دارویی که فرد مصرف میکند، در درمان مؤثر است. بهترین نوع درمان بیماریها آن است که بدن همه مکانیزمهای فیزیکی و شیمیاییاش را به کمترین مقدار مورد نیاز برساند و تمام انرژی سطح سلولی را برای درمان بیماری و خروج میکروب از بدن بسیج کند و این حالت در خواب به خوبی فراهم میآید.
با توجه به مطالبی که گفته شد و اهمیت خواب برای افراد و تأثیر خوابیدن بر رفتار و کارهای فرد در روز، مسأله این تحقیق بررسی الگوی خواب شهروندان تهرانی است، که از طریق پرسشهای زیر پیگیری میشود:
پرسش های تحقیق:
در مجموع ساعات خوابیدن پاسخ گویان چقدر است؟
آیا پاسخ گویان خواب هم می بینند؟
ضرورت و اهمیت تحقیق:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
فهرست مطالب
- مقدمه
- فرهنگ مردمی ، موسیقی مردم پسند وسواد رسانه ای
- فرهنگ و مردمی
- هنر
- بررسی موسیقی مردم پسند در دو حوزه ایران وغرب:
- بررسی موسیقی مردم پسند در ایران
- موسیقی مردم پسند مذهبی
- علل تکامل نیافتن این نوع موسیقی به شرح زیر است
- موسیقی غیر مذهبی
- آواز خوانی وتصنیف
- تنصیف خوانی
- انواع آهنگ سازی
- صدای انسانی
- موسیقی قدیم ایران
- از موسیقی کیهانی تا موسیقی شعر
- ابن سینا وموسیقی شعر
- موسیقی ایران در دوران انقلاب اسلامی
- ارکستر در موسیقی ایرانی
- بعضی از مفاهیم عمومی موسیقی مردم پسند
- علامتهای تغییر دهنده
- مقام (Mode)
- معرفی بعضی سازها از دیدگاه قدما
- بعضی از انواع موسیقی
- ویژگی های موسیقی ایرانی از زمان تاسیس تدوین در نظام دستگاهی
- بداهه نوازی وبداهه خوانی(بداهه سرایی)
- مرکب خوانی ومرکب نوازی
- تنصیف (تلفیق شعروموسیقی )
- اسامی واوصاف بعضی از آلات بنا برگفته پیشینیان
- نظریه پزشکان
- کاهش شنوایی ناشی از سروصدا
- بررسی موسیقی مردم پسند در غرب
- فهم موسیقی مردم پسند
- موسیقی مردم پسندو جامعه ی توده ای
- فرهنگ باوری وموسیقی مردم پسند
- مولفان وستاره ها در موسیقی مردم پسند
- ناقدان به مثابه نگهبان در موسیقی مردم پسند
- چرا آوازها شعر دارند؟
- بررسی موسیقی ویدئو
- فهرست منابع
مقدمه
فرهنگ مردمی ، موسیقی مردم پسند وسواد رسانه ای
لازمه ی مطالعه موسیقی مردم پسند ،مطالعه ی فرهنگ مردمی است بسیاری از مقالاتی که در مورد موسیقی مردم پسند نوشته می شوند به آن دریچه ای جدا از ادبیات عمومی ای که در آنجای گرفته می نگرند توجه اصلی در اینجا به ماهیت کلی ونقش فرهنگ مردمی به عنوان یک پدیده ای اجتماعی خاصه در جامعه ی معاصر و نیزگسترش تاریخی آن است.با یک چنین حوزه ی گسترده ای توجه معطوف به مسئله ی ماهیت و تولید فرهنگ مردمی پذیرش اجتماعی و مصرف آن ارزش مطالعه برروی فرهنگ مردمی وشیوه هایی است که چنین مطالعاتی می توانند به بهترین نحو دنبال شوند.مردمی واژه ای مجادله انگیز است برای عده ای به صورت ساده به مفهوم مردم پسنداست حال آنکه برای سایرین به معنی چیزی مردمی یا متعلق به مردم می آید مورد نخست به اشکال تولید فرهنگ مردمی در بازار اشاره دارد ولی دومین به اشکال فرهنگ عامه ی مردم که به تولید محلی و نقش پیشه وران خودوابسته است محدود خواهد ماند برای مثال با نگاهی به موسیقی مردم پسند این تمایز همان تفاوتی است که درمیان موسیقی محلی خاصه از نظر گاه آکوستیک و محصولات مرتبه بندی شده ی شرکت های ضبط دیده می شود با این همه خواهیم دید چنین جداسازی ای هر ر وز ناپذیرفتنی تر می شود . تمامی شاخه های فرهنگ مردمی در ارتباط با رسانه های گروهی نیست هر چند که ارتباط متقابلی بین این دوبرقرار است رسانه ی گروهی شامل مقیاس وسیعی از تولید توسط واحدهای بزرگ اقتصادی برای توده ای هر چند ناهمگن در بازار است واژه ی رسانه های گروهی به چاپ وابزار ارتباط شنیداری و دیداری به کلی گسترده بنگاههای نشر مطبوعات ،رادیووتلویزیون فیلم وویدئو صنعت ضبط وارتباطات راه دور اگر هدفمان اشاره به آشکارترین زمینه ها در تولید ونشر بوده باشد اطلاق می شود .اگر مردمی را به عنوان یک صفت به کار ببریم نشان دهنده ی چیزی –فرد محصول تولیدی یک تجربه یا یک اعتقاد است که مشترکا توسط گروه یا عامه ی مخاطبان مورد توجه وتایید قرار گرفته است .کاربرد آن برای رسانه ها به معنی برنامه ی خاص تلویزیونی ،فیلم ،صفحه،کتاب و مجلاتی است که در مقیاس بالایی مصرف دارند .میزان محبوبیت آنها از طریق ارزیابی ها،درآمد گیشه وارقام فروش مشخص می شود .تا حدودی این تعریف از مردم پسندی به شی ء شدگی متون فرهنگ مردمی می انجامد وآنها را به کالاهایی که در بازار خرید وفروش می شوندوشیوه ی اجتماعی مصرف شان باید همواره مد نظر قرارگیرد فرو می کاهد چنین بررسی ای مردمی رابا تجاری واشکال فرهنگی سرگرمی یکی گرفته وبه بازار به عنوان بعدگریز ناپذیر فرهنگ مردمی می نگرد. مردم پسندی نکته ای مرکزی در فرهنگ مردمی است چون تولیدات مختلف و شخصیت ها رضایت و پذیرش عمومی را به دست می آورند از یک نگاه عقیده ای آشنا در اینجا باز به میان می آید :آنچه مردمی است تودهای است وآنچه توده ای است مردمی .برای نشان دادن زمینه ای ملی فرهنگ های مردمی توجه ما را درجه ی اول متوجه فرهنگ معاصر است که تولید کننده ی قسمت