واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله. پپسی کولا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

یکی از نوشابه های محبوب آمریکایی پپسی کولا چندین بار وارد مرحله تست شد.توانائی این محصول برای باقی ماندن از چندین ورشکستگی ، تغییرات متعدد مدیریتی و نزاعهای عمده داخلی آن را تبدیل به یک بازیگر قدرتمند تر در مزایدات برای تائید طعم آن نمود.

داستان ما با تولد کالب دی برادهام در سال 1867 شروع می شود..برادهام در chinquapin کارولینای جنوبی در سال 1867 متولد شد. Chinquapin یک مجتمع روستائی است که حدود 40 مایلی نیوبرن کارولینای شمالی قرار دارد.نیوبرن یک شهر بندری ساحلی است که برای اولین بار در سال 1710 مهاجران سوئیسی و آلمانی ساکن آن شدند.

کالب برادمن در دانشگاه کارولینای شمالی ماری لند دانشکده پزشکی شرکت کرد.در حالیکه در دانشگاه ماری لند او گاهگاهی وقت خود را در داروخانه محلی می گذراند..همگامیکه تجارت پدر او در سال 1891 شکست خورد کالب از دانشکده پزشکی بیرون آمد و تصمیم گرفت یک داروخانه برای خود در نیوبرن افتتاح کند . این داروخانه اولین داروخانه پپسی کولا بود و در میان و خیا بانهای پولاکدر نیوبرن واقع شده بود.

کالب طعم این نوشیدنی را بوجود آورد که باعث شود افراد در داروخانۀ جدیدش احساس خنکی در سال 1893 او شروع به فروش نوشیدنیهای براد-نمود که در میان.دیگران ادعا می کرد که داروی اختلال در هضم غذاست.در سال 1898 کالب برادهاه عنوان تجاری ppp cda رابه قیمت 100 دلار از یک شرکت در نیوآرت نیوجرسی خریداری کرد که ورشکسته شده بود. نام نوشیدنی جدید خود را ازبرادزکولا به پپسی کولا تغییر داد و بدنبال همسایه ای بود که هنرمندی برای خلق اولین. مارت تجاری پپسی کولا باشد.بادهام از ایالت کارولینای شمالی ادارۀ ثبت اختراعات امریکا در خواست یک نتم تجاری برای پپسی کولا شد. در سال 1802 او همچنین.نود و هفت سهم از سهام را برای شرکت جدیدش فرستاد و آماده بود تا پپسی را برای دنیائ که مشتاقانه منتظر آن بودند بفرستد. در اتاق پشت داروخانه اش کالب نوشیدنی را مخلوط می کرد و در سال اول 8000 ....از این شربت را به فروش رساند. با آگاهی از ارزش تبلیغات او 1900 دلار از هر سود خود را صدف تبلیغ نوشیدنی جدیدش می کرد. در سال 1903 برادهام از اتاق پشت داروخانه اش خارج شد و به شرکت تازه تاسیسش نقل مکان کرد تا یک چهارم را برای اغلب یک سال قبل از مستقر شده هائ در خانۀ دائمی اش اجاره کند که با عنوان کارخانۀ بیس شاپ در نیوبرن معروف بود. در آن زمان او همچنین خطوط بسته بندی نوشابه در بطری را به تجارت تولید رو به گسترش نوشیدنی اش اضافه کرد. کالب پانزده کارخانۀ دیگر برای پر کردن بطریهای نوشابه در سال 1906 تاسیس کرد تا اولین نسل پپسی را جذب کند. محل این تا سیسات از اهمیت زیادی برای کسانی بر خوردار است که خاطرات پپسی را جمع آوری می کنند و در زیر فهرست آنها آورده شده است:جدول ص 2......

در سال 1907 چهل کارخانۀ پر کنندۀ بطری نوشابه پپسی کولا را تولید می کردندو000/100 گالن از آن در آن سال فروخته شد.در سال 1908 اداره های جدید و تسهیلات تاسیساتی به کارخانۀ نیوبرن افزوده شدند و تعداد بطریها به طرز چشمگیر به 93 افزایش یافت.وآغاز دهۀ دوم قرن جدید کالب بادهام نوشابه را برای 280 پر کنندۀ بطری تولید می کرد و به نظر می رسید که هیچ چیز نمی تواند محبوبیت رو به گسترش این نوشیدنی جدید را متوقف کند.

شکلات عمدۀ کالب مدت کوتاهی پس از پایان جنگ جهانی اول آغاز شده هنگامیکه قیمت شکر تبدیل به یک نوسان شدید شد.شکر یک ماده ترکیبی اصلی در نوشابه های پپسی از پنج سنت به یک پوند تا سنت و دونست از یک پوند افزایش یافت.برادهام با اعتقاد به اینکه قیمت شکر از این هم بالاتر می رود مقدارزیادی شکر را برای مبارزه با افزایش سطح قیمت شکر خریداری کرد. در سال 1920 قیمت شکر به میزان سه ست ازیک پوند کاهش یافت و در پایان اولین. فصل از تاریخچه پپسی تنها موضوع مهم آن بود. در سال 1922 شرکت پپسی کولا درمانده شد و بالاخره در 2 مارس1923 ور شکست شد و کالب برادهام- به داروخانه اش بازگشت. در 7 می 1923 شرکت(carven holdig ،گروهی از طلبکاران برادهام امتیاز تجاری پپسی کولا را خریداری کردند و 30000 دلار را در مزایده سرمایه گذاری کردند.این گروه پپسی کولا را به عنوان یک عملی نگهدارنده،خریداری کردند تا زمانیکه یک خریدار پیدا شود که عملاً این تجارت را دوباره به گردش در آورد.آن خریدار وال استریک با اسم مستعار روی سی مگارگل بود که 35000 دلار را به شرکت carven holding پرداخت کرد. روی مگارگل شرکت پپسی را در ایالت ویر جینیا در سال 1923 تشکیل داد و تاسیسات تولیدی نوشابه را به وست براد استریت 1224 در پیچ موندویرجینیا انتقال داد.زنجیره ای از سالهای بدون سود باعث شد مگارگل بیشتر سرمایۀ خود را در تجارتش صرف کند.بالاخره در تلاش آخر در زنده کردن پپسی و افزایش سرمایۀ عملیاتی او به عنوان شرکت ملی پپسی کولا در ایالت و برجینیا شناخته شده

رفت بزرگ در سال 1929 آخرین اقدام نا چیز مگارگل در بقای شرکتش بود و در 8 ژوئن 1931 شرکت پپسی کولا دوباره دستخوش رنج و شکستگی شد. در سال 1931 نبردهای کولا به تازگی شروع شده بود و چارلزجی گوت یکی از اعضای اجرائ شرکت شیرینی سازی loft ،تبدیل به یک قربانی شد در زمانیکه شرکت کوکاکولا از اعطای پول ترول سودی برای نوشابه که در بیش از 138 مغازۀ شیرینی فروشی در ناحیۀ بزرگتری از نیویورک سرو می شد سر باز زده واکنش گوت به این منع خرید امتیاز اعضاری برای مارت تجاری و سرمایه گذاری شرکت از بین رفته پپسی کولا به میزان 10500 دلار بود. در 10 اگولت 1931 چارلزگوت شرکت پپسی کولا را در ایالت دلویر تشکیل داده تاسیسات متمرکز نوشابه آزمایشگاههای شرکت شیرینی سازی loft در شهر لانگ آملیذ نیویورک انتقال یافت و ترکیب نهائ و انتقال نهائ محصول توسط شرگت گوت، شرکت Grace در شهر بالتیمور مری لند انجام می شد.

در مرحل اولیۀ ساز ماندهی مجد شرکت،گوت ازیک شیمیان در شرکت خود برخوردار بود که فرمول نوشابه پپسی را بیشتر به میل خود تغییر داد ودر مورد یک قرار داد با شرکت نوشابه سازی mavis در شهرلانگ آملیذ مزاکره کرد تا پپسی را در بطریهای شش اونس پر کند.اولین تبلیغات توسط شرکت شیرینی سازی loft در سال 1932 ادعا میکرد که 3500000 نوشیدنی پپسی کولا در فروشگاه ها لیهوناد فروشی در 138 فروشگاه شیرینی او سرو می شوند. با اینحال فروش در بطیهای 6 اونس گسترده بود و به هیچ بکانرفت



خرید و دانلود مقاله. پپسی کولا


مقاله درباره میرزا فتحعلی آخوندزاده پیشگام فکری مشروطه در چندین عرصه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

میرزا فتحعلی آخوندزاده پیشگام فکری مشروطه در چندین عرصه

مقدمهبازخوانی اندیشه‌ی روشنفکران و روشنگران عهد مشروطه برای ما در دورانی که زندگی می‌کنیم و با توجه به وضعیت اسفباری سیاسی و اجتماعی موجود از چند نظر حائز اهمیت است. ما هنوز پس از یک قرن و نیم درگیر توضیح و تفسیر و تلاش برای درک همان مفاهیم و خواسته‌ها هستیم که روشنفکران صدر مشروطه پس از آشنایی با تمدن و فرهنگ غرب و دستاوردهای ارزشمند آن برای جامعه‌ی جهانی در ایران مطرح کردند. پاسخ تاریخی ایرانیان به انقلاب مشروطه که خواست پیشرفت ایران، تامین حقوق انسانی و آزادی، ایجاد نهادهای مدرن و دمکراسی اجتماعی و سیاسی را طرح می‌کرد، پاسخی معکوس بوده است. انقلاب اسلامی و پیامدهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ناشی از آن معضلی است که ما را تا نسلها پس از ما با خود درگیر کرده و پاسخی درخور می‌طلبد. پاسخی که بدون شناخت و شهامت نقد و بازبینی و بازنگری در خود، بدون فاصله گرفتن از جمود و تنبلی ذهنی و در عین حال بدون شناسایی ریشه‌ها و تناقضها و تضادهای حاکم بر هر دوره ناممکن است. انسان ایرانی که زیستن در آزادی و دمکراسی را تجربه نکرده، دشوار می‌تواند تصویری از آنچه نداشته در ذهن داشته باشد. البته که داشتن یک رهبر فرهمند یا خدای قادر متعال که به جای ما فکر می‌کند و برای ما تصمیم می‌گیرد و می‌بفرد و می‌دفوزد، با روح و ذهنی که بمرور تن‌پرور می‌شود، همخوانی بیشتری دارد تا تلاش برای دانستن و در نتیجه توانستن. کنجکاوی و جستجو و پرسش مایه‌ی دردسر است، پس بهتر است سرمان به کار خود باشد و گلیم خود از آب بیرون بکشیم و نبینیم و نخواهیم بدانیم آینده چگونه خواهد بود. “خدا داناست“ و اوست که رموز هستی را می‌داند، پس “من“ در عبادت و عبودیت دین خود ادا کنم و روز را به شب رسانم، خودش درست می‌شود، اگر هم نشد، به درک! من فلان جا “پارتی“ دارم و جای دیگر “رشوه“ می‌دهم و کارم می‌گذرد... آخر ایرانی هر چه نداشته باشد، این زرنگی “خداداد“ را دارد که کارش را به شکلی راه بیندازد در این چند صباح عمر. اینکه آینده‌ی فرزندانم چه خواهد شد و بر سرشان چه خواهد آمد، به من چه! مگر پدران من برای من چه کردند که من برای بعد از خودم بکنم. باید خودش کار خود را راه بیندازد، زرنگی را از من بیاموزد، بقیه‌اش حل است!اینها تصاویر بخشا غلو شده یا شاید از نگاه برخی بیرحمانه‌ای است از داستان انسان ایرانی که می‌توان صفحه‌ها بدان افزود و از هر سو دنبالش کنیم، سرانجاممان همین وضعیت اسفناک امروزی ماست.اما خوشبختانه چنین تصویری در هیچ لحظه از تاریخ ما در مورد همگان و به یک نسبت صدق نمی‌کرده و در این مرز و بوم همواره کسانی بوده‌اند که به دنبال راه رهایی گشته‌اند و اندیشیده‌اند و جسته‌اند و اگر نیافته‌اند یا این یافته‌ها را نتوانسته‌اند به عموم منتقل کنند، اگر شکست خورده‌اند یا در مسیر جستجو به بیراهه رفته‌اند، اما تاثیراتی غیرقابل انکار بر نسلهای پس از خود گذاشته‌اند. فریدون آدمیت، تاریخ نگار برجسته‌ی ایرانی یکی از نخستین کسانی بود که به ضرورت شناخت و بازشناسی این یک قرن و نیمی که از برخورد ما ایرانیان با فکر پیشرفت و تجدد، با آشنایی ما با فکر آزادی و حقوق مدنی، با حقوق بشر و ساختار مدرن پاسخ مثبت داد و به تحقیق و درج و شناساندن افکار آثار و پیشزمینه‌های فکری انقلاب مشروطه در ایران پرداخت. او در همین مورد می‌نویسد: “از تحقیقات خود سه هدف دارم: نخست اینکه مقام حقیقی اندیشه‌گران ایران را تا زمان مشروطیت باز نمایم و تاثیر هر کدام را در تحول فکری جدید و تکوین ایدئولوژی نهضت مشروطیت بدست دهم. دوم اینکه اگر از دستم برآید در ترقی دادن تفکر تاریخی و “تکنیک“ تاریخ‌نگاری جدید در ایران کاری کنم و سوم اینکه نو آموزان بدانند در این مرز و بوم همیشه مردمی هوشمند و آزاده بوده‌اند که صاحب اندیشه بلند بودند و به پستی تن در ندادند، از حطام دنیوی دست شستند و روحشان را به اربابان خودسر و نادان و ناپرهیزگار نفروختند...“1ما از طریق آدمیت با بسیاری از پیشگامان فکری مشروطیت آشنا شدیم. هر کس بخواهد در مورد مشروطیت و سیر اندیشه و تاریخ این دوران بنویسد و بداند، آثار آدمیت را بعنوان بخشی از مهمترین و معتبرترین منابع مورد استفاده قرار می‌دهد. امروز هستند تاریخ‌نگارانی که زوایایی جدید را که شاید از نظر آدمیت دور مانده گشوده‌اند و نقدهایی بر برخی زوایای نگاه و تفسیر او از وقایع تاریخی نوشته‌اند، اما همگی بر اهمیت کاری که آدمیت انجام داد واقفند. با این مقدمه در این مطلب به سفری در سیر افکار یکی از مهمترین اندیشه‌پردازان مشروطیت یعنی میرزا فتحعلی آخوندزاده می‌پردازیم. آخوندزاده یکی از مهمترین نمایندگان فکری خردگرای ایرانی است که قوه‌ی تعقل و اصالت ماده را مبنای افکار خود قرار داد. آخوندزاده در چندین عرصه جزو سرآمدان است. او نخستین ایرانی است که نمایشنامه‌نویسی، داستان‌پردازی، شخصیت‌پردازی و نقدنویسی اروپایی را با ارائه‌ی آثاری ارزشمند در همه‌ی این زمینه‌ها نه تنها به ایرانیان، بلکه به شرقیها معرفی کرد. علاوه بر آن آخوندزاده جزو اولین سنت شکنان تاریخ‌نگاری ایران است. آخوندزاده جزو مبلغین و مروجین اولیه‌ی مشروطیت عقلی و عرفی براساس حقوق طبیعی، از پیگیرترین مخالفین استبداد و مبلغین جدایی دیانت از سیاست، مبتکر فکر اصلاح دین که خود آن را “پروتستانیسم اسلامی“ می‌خواند، مبتکر تغییر الفبا و اصلاح خط در جوامع اسلامی، نظریه پرداز ناسیونالیسم ایرانی است، از هواداران پر و پا قرص آزادی زن و برابری حقوقی زنان با مردان است و از مهمترین بانیان فکر سکولار است در میان همگنان خود. افکار و آثار او نسبت به دیگر اندیشه‌پردازان مشروطه از نظم و سیستم و انسجام بیشتری برخوردار است. او همچنین یکی از پرکارترین‌ها و پیگیرترین‌هاست و بهمان دلیل پرداختن به تمامی زوایای افکار و آثار او دشوارتر است.پرداختن همه جانبه به همه‌ی زوایا و رشته‌هایی که آخوندزاده در آنها مهارت داشته، از توان من خارج است. امید که این نوشته به گشودن دریچه‌ای هر چند کوچک در نگاه این اندیشمند ایرانی یاری رساند.زندگی و آثار آخوندزادهآخوندزاده شرح زندگی خود را که “بیاغرافیا“ (بیوگرافی) می نامد، به تفضیل در کتابی تحت عنوان “الفبای جدید و مکتوبات“ بتحریر در آورده است. او متولد سال 1191 هجری شمسی برابر با 1812 میلادی بود و در کل شصت و شش سال عمر کرد. آخوندزاده در یک خانواده‌ی متوسط در آذربایجان (نوخه) بدنیا آمد. شش ساله بود که پدر و مادرش بدلیل ازدواج مجدد پدر جدا شدند و از آن پس نزد عموی مادرش، آخوند فاضلی نقل مکان کرد و آخوند او را به فرزندی پذیرفت. آخوندزاده و مادر و پدرخوانده‌اش در اثر جنگ ایران و روسیه آواره شدن و پس از پایان جنگ باز به نوخه بازگشتند. پدر خوانده‌اش به قصد اینکه او به سلک روحانیت در آید، وی را به گنجه برد و به معلم سپرد. آخوندزاده در گنجه به یادگیری زبان روسی نیز پرداخت و یکسال بعد دوباره به نوخه بازگشت ولی سرانجام در سال 1213 شمسی برابر با 1834 به تفلیس رفت و تا پایان عمر در همانجا ماند. او در روسیه بعنوان مترجم زبانهای شرقی به استخدام دولت روسیه درآمد و تا پایان عمر در این سمت ماند. با اینهمه آخوندزاده همواره وطن اصلی خود را ایران می‌دانست و تمام تلاش و توان خود را برای تاثیر گذاری و معرفی فکر آزادی در ایران بکار برد. با وجود اینکه نویسندگان و پژوهندگان قفقازی و روسی در مورد او عنوان “آخوندوف“ را بکار برده‌اند، خود آخوندزاده در همه‌ی آثارش چه آندسته که بزبان فارسی است و چه آثاری که بزبانهای عربی، ترکی و روسی نوشته، از نام “آخوندزاده“ و گاه “آخونزاده“ استفاده کرده است. آدمیت در شرح زندگی آخوندزاده دو مرحله را نقطه عطف تحولات فکری او می‌داند. اولی در گنجه و در اثر آشنایی او با میرزا شفیع، شاعرعارف ایرانی که با مذهب و روحانیت مخالف بوده و بر آخوندزاده تاثیرات فکری عمیقی گذاشته است.آخوندزاده در اینمورد می‌نویسد:“در یکی از حجرات مسجد گنجه از اهل ولایت شخصی مقیم بود میرزا شفیع نام که علاوه بر انواع و اقسام دانش خط نستعلیق را خیلی خوب می‌نوشت. این میرزا شفیع همانست که در مملکت غرمانیا سرگذشت و فضل او را در اشعار فارسیه بقلم آورده‌اند... روزی این شخص محترم از من پرسید، میرزا فتحعلی از تحصیل علوم چه منظور داری؟ جواب دادم که می‌خواهم روحانی بشوم. گفت: می‌خواهی تو که ریاکار و شارلاتان بشوی؟ تعجب کردم و حیرت نمودم که آیا این چه سخن است. میرزا شفیع بحالت من نگریسته گفت: میرزا فتحعلی عمر خود را در صف این گروه ضایع مکن، شغل دیگر پیش گیر. وقتی از سبب نفرت او از روحانیون پرسیدم شروع کرد بکشف مطالبی که تا آن روز از من مستور بود... تا این تاریخ من بغیر از خواندن زبان فارسی و عربی چیزی نمی‌دانستم و از دنیا بی‌خبر بودم...“2مرحله‌ی دوم، از مهاجرت به تفلیس آغاز می‌شود که بدلیل تبعید بسیاری از مخالفین تزار، مرکز فعالیتهای ادبی، اجتماعی و سیاسی شده بود. در آنجا آخوندزاده با دنیای ادب و هنر آشنا شد و به محافل ادبی راه یافت. آشنایی با آثار نویسندگان، شاعران و متفکران روس از “گریبادوف“ و “گوگول“ گرفته تا “پوشکین“ و ”استرافسکی“، نویسندگان و اندیشمندان فرانسوی از “مولیرو “دوما“ تا “ولتر“ و “مونتسکیو“ و همچنین متفکران انگلیسی تحولات جدید فکری در آخوندزاده را رقم زد. آخوندزاده که با تاریخ ایران، اسلام، ادبیات فارسی و ترکی، حکمت، فقه و عرفان اسلامی آشنا بود، در این دوره‌ی جدید توانست



خرید و دانلود مقاله درباره میرزا فتحعلی آخوندزاده پیشگام فکری مشروطه در چندین عرصه