لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
آیا احساس تنهایی می کنید؟ UCLA Loneliness Scale
UCLA Loneliness Scale
اغلب این احساس را دارم
گاهی اوقات این احساس را دارم
بندرت این احساس را دارم
هرگز این احساس را ندارم
از اینکه کارها را بایستی به تنهایی انجام دهم احساس ناراحتی می کنم.
احساس می کنم کسی را برای صحبت کردن ندارم.
احساس می کنم این همه تنهایی را نمی توانم تحمل کنم.
کسی واقعا مرا درک نمی کند
منتظر هستم کسی به من تلفن بزند یا نامه بنویسد
کاملا احساس تنهایی می کنم
ناتوان از برقراری ارتباط با اطرافم هستم
تشنه داشتن یک همراه هستم
دوست یافتن برایم سخت است
توسط دیگران نادیده گرفته شده ام
Russell, D. (1996). The UCLA Loneliness Scale (Version 3): Reliability, validity, and factor structure. Journal of Personality Assessment, 66, 20-40.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
آیا احساس تنهایی می کنید؟ UCLA Loneliness Scale
UCLA Loneliness Scale
اغلب این احساس را دارم
گاهی اوقات این احساس را دارم
بندرت این احساس را دارم
هرگز این احساس را ندارم
از اینکه کارها را بایستی به تنهایی انجام دهم احساس ناراحتی می کنم.
احساس می کنم کسی را برای صحبت کردن ندارم.
احساس می کنم این همه تنهایی را نمی توانم تحمل کنم.
کسی واقعا مرا درک نمی کند
منتظر هستم کسی به من تلفن بزند یا نامه بنویسد
کاملا احساس تنهایی می کنم
ناتوان از برقراری ارتباط با اطرافم هستم
تشنه داشتن یک همراه هستم
دوست یافتن برایم سخت است
توسط دیگران نادیده گرفته شده ام
Russell, D. (1996). The UCLA Loneliness Scale (Version 3): Reliability, validity, and factor structure. Journal of Personality Assessment, 66, 20-40.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
به اطراف خود نگاه کنید.
چه می بینید؟ از آنچه که میبینید چه احساسی دارید؟ برای شما چه پرسشهائی در این زمینه ایجاد میشود؟ برای یافتن پرسشهای خود چه پاسخهائی دارید. ما پدیدههای بسیار گوناگونی را درمحیط اطراف خود مشاهده میکنیم و همواره درصدد پیداکردن نظم یا نظام یا ارتباط بین پدیدههای طبیعی هستیم.
با مشاهدات دقیقتر انسان به این نتیجه میرسد، اگرچه پدیدههائی که در محیط اطراف او رخ میدهد ممکن است از نظر ظاهری با هم متفاوت باشندولی همه آنها از نظامهای کاملاً مشخصی پیروی میکنند. هدف اصلی علم فیزیک کشف، بیان و بررسی این نظامها و قوانین است. فضای اطراف ما از ماده و انرژی تشکیل شده است.
شاید نیم میلیون سال پیش بود که انسانهای اولیه آتش را کشف کردند. پیش از این کشف آدمی، بوته و جنگلهایی را که بر اثر صاعقه یا توفان به آتش کشیده شده بود، دیده و از برابر آنها گریخته بوده است.
اما کشف آتش به عنوان یک منبع انرژی میسر شد که بشر درباره مزایای آن اندیشیده و بر ترس غریزی خود چیره شود. پس از کشف آتش او توانست با سوزاندن چوب و افروختن آتش، مأمن خود را روشن و گرم کند. با این که اختراع آتش و استفاده از چوب به عنوان اولین انرژی و مهمترین اختراع تاریخ بشری محسوب می شد. ولی طی هزاران سال بشر از چوب تنها برای گرم کردن خود، ایجاد روشنایی در شب، و گداختن فلزها و ساختن ظروف سفالی و شیشهای استفاده کرده است.
در قرون وسطای میلادی، انسان ماده دیگری را به نام زغال سنگ را شناخت و از آن به عنوان منبع انرژی استفاده کرد. از این ماده علاوه بر گداختن فلزات و ساخت شیشه و سفالینه، توانست ماشین بخار را راهاندازی کند.
در سال 1764 میلادی یک مهندس اسکالندی به نام جیمز وات نخستین ماشین بخار واقعا عملی را ساخت در این ماشین مصرف سوخت باعث میشد که ماشین کار کند به این ترتیب به تدریج ماشین جای نیروی ماهیچهای انسان را گرفت. و راه رسیدن به دنیای جدید را هموار کرد.
از ماشین بخار ابتدا برای کشیدن آب از معدن یا چاه استفاده میشد ولی به تدریج از آن به عنوان انرژی برای راهاندازی کشتیهای عظیم الجثه، و لوکومتیو و نیز دستگاههای کارخانجات صنعتی استفاده شد و به این ترتیب انسان توانست با تبدیل انرژی نیروی زغال سنگ را جانشین نیرو و زور بازوی آدمی کند.
استفاده از نیروی زغال سنگ در ماشینهای بخار اگر چه در قرنهای گذشته برای تولید نیرو به مقدار زیاد و مداوم بسیار مناسب بود اما بشر به دنبال کارمایهای بود تا کارهایی انجام دهد که از عهده بخار بر نمیآید؛
استفاده از نیروی زغال سنگ در ماشینهای بخار اگر چه در قرنهای گذشته برای تولید نیرو به مقدار زیاد و مداوم بسیار مناسب بود اما بشر به دنبال کارمایهای بود تا کارهایی انجام دهد که از عهده بخار بر نمیآید؛
جان تاردیر دانشمند فرانسوی برای اولین بار در سال 1618 میلادی راه تولید گاز از زغال سنگ را برای روشنایی به کار برد.
طبیعتاً توجه دانشمندان به خصوص به این جلب شد که چگونه میتوان انرژی را از جایی به جای دیگر منتقل کرد. دانشمندان میخواستند بدانند که از یک مقدار معین سوخت دقیقا چه مقدار انرژی میتوان به دست آورد. برای این کار آنها کم کم فهمیدند که چگونه میتوان مقدار انرژی را دقیقتر و دقیقتر اندازهگیری کرد.
در دهه 1840 میلادی دانشمندی انگلیسی به نام ژول (1889- 1818 میلادی) اندازهگیریهای بسیاری در این مورد انجام داد. او با شکلهای گوناگون انرژی مثل نور، صوت، حرکت، گرما، الکتریسیته و مغناطیس کار کرده و انرژی را از شکلی به شکل دیگر و از جایی به جای دیگر تبدیل و منتقل میساخت. چون متوجه شده بود که در همه این تغییرها و جابهجاییها مقدار کل انرژی هیچ وقت تغییر نمیکند. در سال 1842 نیز یک پزشک آلمانی به نام روبرت مایریل نتیجهگیری ژول را با انجام اندازهگیریهای دقیق تایید کرد.
از سوی دیگر بشر با تکمیل فرضیات و آزمایشات دو هزار و پانصد ساله خود به تولید الکتریسیته و به منبع عظیم انرژی الکتریکی دست یافته و با انجام فرضیه ها و نتایج تکمیلی توانست هم الکتریسیته را در معرض خدمت به جامعه قرار دهد و هم به آرزوی صد هزار سالهاش تبدیل شب به روز تحقق بخشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
شکل گیری خود آگاهی را تعریف کنید؟
یکی از علمای اجتماعی به این پرسش که هر فرد خود را می بیند و می شناسد . می گویید که اگر شما فردی باهوش باشید علاوه بر وجود حقایق زیستی و وراثتی این تلقی را در ارتباط خود با دیگران بدست آورید و اگر نه در صورتی که واقعا هم با هوش باشید اگر دیگران شما را با این صفات نشناسند خود را به این عنوان نخواهید خواند .
کسی که با هوش شناخته شود وجودش هم این تلقی را از خود دارد . از احترام و ارزش برخوردار است و انتظار چنین احترامی را دارد در حالی که خود کودن یا ترسو معمولا از چنین احترامی محروم است و خودش هم از دیگران چنین احترامی ندارد.
شکل گیری جهت گیری را تعریف کنید ؟
فرد با عضویت در گروه جدید پیوندهای خود را با گروهها ی دیگرگسسته است مثلا با افرادی که تا کنون با آنان دوست بوده است قطع رابطه می کند . و حتی با دشمنی با آنها بر می خیزد همچنین خود را با افرادی که تا کنون نمی شناخته دوست و یگانه می دانند به همین جهت می توان گفت عضویت در گروه که تا کنون نمی شناخته دوست و یگانه می دانند به همین جهت می توان گفت عضویت در گروه برای افراد جهت گیری هایی رابه دنبال دارد .
گروه جوان را تعریف کنید ؟
یکی از دوره ها دوره نوجوانی است که فرد با عضویت در گروه غیر از خانواده نقطه اتکایی برای عمل مستقل خویش می یابد و با پذیرفتن نقشهای مختلف در گروه در مسیر شکل دادن به شخصیتی متکی به خود گام بر می دارد و برای پذیرفتن نقشهای آینده در جامعه آماده می شود آرمانهای او را به سوی یافتن هم فکر هم راه و تشکیل گروه سوق می دهد در این مرحله عضویت در گروه گامی اساسی و مهم در جهت استقلال جوان و رشد و تکامل وی محسوب می شود فرد در سنین کودکی بیشتر نقش انفعالی دارد اما در جوانی نقش فعال دارد در این حالت گروه تنها مجرایی برای اجتماعی شدن او نیست بلکه پایگاهی که از آن جهت گیری، برخورد و عمل می کند . به عبارت دیگر فرد با زندگی در گروه به میدان رقابت و سازش و برخورد با گروههای دیگر پا می گذارد و زندگی در اجتماع بزرگتر را تجربه می کند در این مرحله فرد ب اساس عقاید علایق و منافع خویش به گروهها می پیوندد و از آنها جدا می شود .
بخش های عمده ای از تاریخ جهان را تاریخ امپراتوریها تشکیل می دهد. واحدهای مستقل شهری، روستایی و ایلی، زمانی که در هم ادغام می شوند و به صورت یک امپراتوری ناقص( یا فاعل) در می آمدند. از امکانی که برابری برقراری رابطه ی امن بین آنها پدید آمده بود، بهره مند می شوند و در دوره ای، توسعه و بهبودی را تجربه می کردند. زیرا می توانستند کالای افزون بر نیاز خود را با واحدهای دیگر مبادله کنند.امپراتوریها، برای حفظ و گسترش خود به طور روز افزون به منابع انسانی و مالی نیاز داشتند. تجمل گرایی عامل دیگری بود که نیاز امپراتوری را به منابع مالی بیشتر می کرد. این امر سبب می شد تا حکومت به اخذ مالیات بیشتر از واحدهای اجتماعی روی آورد. به این ترتیب، روند توسعه و رشد متوقف می شد و این، سرآغاز افول امپراتوری بود.امپراتوری روم (غربی) به همین ترتیب در سده پنجم میلادی از هم پاشید اما بر خلاف سایر امپراتوریها که بعد از دوره ای از هم پاشیدگی دوباره احیا می شدند، به علت شرایطی که در اروپا پیش آمد، دوره ای از هم گسیختگی این امپرتوری ادامه یافت. بدین ترتیب اروپا برای یک دوره تاریخی طولانی مدت بصورت فئودالی به زندگی خود ادامه داد. بعد از دوره ای از قحطی ، سختی و دوری از تمدن (که از آن به دوره ی تاریک یاد می شود) دوره ای از رفاه نسبی پیش آمد. این دوره واحدهای فئودالی توانستند بخشی از تولید خود را انباشت کنند و به داد و ستد با واحدی دیگر فئودالی بپردازند. این امر به معنای آمادگی برای شکل گیری امپراتوری جدید بود اما چنین امری رخ نداد بلکه صورت دیگری از زندگی اجتماعی که نظام جهانی کنونی ادامه و گسترش آن است. شکل گرفت. تداوم زندگی فئودالی طی یک دوره طولانی ، هنجارها و مقرراتی را که شکل داده بود، که امکان این که یک یا چند تن از فئودال ها بتوانند همه ی اروپا را تحت تسلط خود درآورند. از بین رفته بود.برای مدت های مدید، پادشاهان توسط فئودال ها نتخاب می شدند. اما قدرت آنها به قلمرو فئودالی خود آنها محدود بود و امکان اعمال قدرت در قلمرو فئوال های دیگر را نداشتند. این امکان هم برای آنها وجود نداشت که نیروی نظامی وسیعی را که قادر باشد بر قلمروهای فئودالی دیگر مسلط شود، تدارک ببیند. زیرا هر گونه اقدامی از این نوع، بر اساس هنجارهای فئودالی و شوالیه گری، ناموجه تلقی می شد و واکنش سایر فئودال ها را بر می انگیخت در چنین شرایطی به جای شکل گیری امپراتوری جدید، به تدریج در کنار واحدهای فئودالی شهرهای مستقل شکل گرفتند.این شهرها، برخلاف شهرهایی که در امپراتوری ها شکل می گرفتند و توسط حکومت ها ساخته می شدند، توسط خود اعضای شهر اداره می شدند و حداکثر حمایت تلویحی فئودال های مجاور را به همراه داشتند.شهرهای امپراتوری معیشت خود را عمدتاً از طریق مالیاتی که توسط حکومت امپراتوری اخذ می شد، می گذراندند (مستقیم یا غیرمستقیم) در حالی که شهرهای جدید عمدتاً از طریق تجارت بین واحدهای فئودالی وضعیت امرار معاش می کردند و به مالیات و عوارضی که فئودال ها می گرفتند وابسته نبودند. این شهرها محل تجمع و زندگی بازرگانان و صنعتگران بود. آنها فئودال ها محسوب نمی شدند و در حکومت اشراف سهمی نداشتند و حتی مورد تحقیر آنها قرار می گرفتند. زیرا نه اصالت نجیب زادگی داشتند و نه به خاک و قلمرو فئودالی وابسته بودند تا به موجب آن مورد حمایت قرار گیرند و ارجمد شناخته شوند. به همین جهت اصطلاح بورژوا که بر شهرنشینی دلالت داشت و بعدها به تاجران شهری اطلاق گردید، منفی و تحقیر آمیز تلقی می شد.از سوی دیگر بورژواها به دلیل هنجارها و مقرراتی که وجود داشت ، امکان این را هم نداشتند که بعد از تحصیل مال، زمینی را به تملک درآورند و در جرگه ی اشراف قرار گیرند، شرایطی که گفته شد، بورژواها را به این سمت سوق می داد که هرچه بیشتر به مال اندوزی بپردازد و در عرصه ی تجارت و صنعت فعال شود. به عبارت دیگر کسب شود و شکل دادن به سرمایه ی بیشتر به مهم ترین هدف زندگی بورژواها تبدیل شد.
شکل گیری دولت – ملت هاگسترش تجارت و شکل گیری نوع جدیدی از حکومت :
با ادامه ی حیات شهرها، به تدریج توانایی اقتصادی آنها افزایش یافت و نیاز به تجارت در مسیرهای طولانی تر و به بیانی گسترش بازار احساس شد. این امر مستلزم شکل گیری حکومت هایی بود که قلمرو وسیع تری داشته باشند و بتوانند امنیت راه ها و بازار را تأمین کنند.تغییر رابطه ی سیاست و اقتصاد :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
به اطراف خود نگاه کنید.
چه می بینید؟ از آنچه که میبینید چه احساسی دارید؟ برای شما چه پرسشهائی در این زمینه ایجاد میشود؟ برای یافتن پرسشهای خود چه پاسخهائی دارید. ما پدیدههای بسیار گوناگونی را درمحیط اطراف خود مشاهده میکنیم و همواره درصدد پیداکردن نظم یا نظام یا ارتباط بین پدیدههای طبیعی هستیم.
با مشاهدات دقیقتر انسان به این نتیجه میرسد، اگرچه پدیدههائی که در محیط اطراف او رخ میدهد ممکن است از نظر ظاهری با هم متفاوت باشندولی همه آنها از نظامهای کاملاً مشخصی پیروی میکنند. هدف اصلی علم فیزیک کشف، بیان و بررسی این نظامها و قوانین است. فضای اطراف ما از ماده و انرژی تشکیل شده است.
شاید نیم میلیون سال پیش بود که انسانهای اولیه آتش را کشف کردند. پیش از این کشف آدمی، بوته و جنگلهایی را که بر اثر صاعقه یا توفان به آتش کشیده شده بود، دیده و از برابر آنها گریخته بوده است.
اما کشف آتش به عنوان یک منبع انرژی میسر شد که بشر درباره مزایای آن اندیشیده و بر ترس غریزی خود چیره شود. پس از کشف آتش او توانست با سوزاندن چوب و افروختن آتش، مأمن خود را روشن و گرم کند. با این که اختراع آتش و استفاده از چوب به عنوان اولین انرژی و مهمترین اختراع تاریخ بشری محسوب می شد. ولی طی هزاران سال بشر از چوب تنها برای گرم کردن خود، ایجاد روشنایی در شب، و گداختن فلزها و ساختن ظروف سفالی و شیشهای استفاده کرده است.
در قرون وسطای میلادی، انسان ماده دیگری را به نام زغال سنگ را شناخت و از آن به عنوان منبع انرژی استفاده کرد. از این ماده علاوه بر گداختن فلزات و ساخت شیشه و سفالینه، توانست ماشین بخار را راهاندازی کند.
در سال 1764 میلادی یک مهندس اسکالندی به نام جیمز وات نخستین ماشین بخار واقعا عملی را ساخت در این ماشین مصرف سوخت باعث میشد که ماشین کار کند به این ترتیب به تدریج ماشین جای نیروی ماهیچهای انسان را گرفت. و راه رسیدن به دنیای جدید را هموار کرد.
از ماشین بخار ابتدا برای کشیدن آب از معدن یا چاه استفاده میشد ولی به تدریج از آن به عنوان انرژی برای راهاندازی کشتیهای عظیم الجثه، و لوکومتیو و نیز دستگاههای کارخانجات صنعتی استفاده شد و به این ترتیب انسان توانست با تبدیل انرژی نیروی زغال سنگ را جانشین نیرو و زور بازوی آدمی کند.
استفاده از نیروی زغال سنگ در ماشینهای بخار اگر چه در قرنهای گذشته برای تولید نیرو به مقدار زیاد و مداوم بسیار مناسب بود اما بشر به دنبال کارمایهای بود تا کارهایی انجام دهد که از عهده بخار بر نمیآید؛
استفاده از نیروی زغال سنگ در ماشینهای بخار اگر چه در قرنهای گذشته برای تولید نیرو به مقدار زیاد و مداوم بسیار مناسب بود اما بشر به دنبال کارمایهای بود تا کارهایی انجام دهد که از عهده بخار بر نمیآید؛
جان تاردیر دانشمند فرانسوی برای اولین بار در سال 1618 میلادی راه تولید گاز از زغال سنگ را برای روشنایی به کار برد.
طبیعتاً توجه دانشمندان به خصوص به این جلب شد که چگونه میتوان انرژی را از جایی به جای دیگر منتقل کرد. دانشمندان میخواستند بدانند که از یک مقدار معین سوخت دقیقا چه مقدار انرژی میتوان به دست آورد. برای این کار آنها کم کم فهمیدند که چگونه میتوان مقدار انرژی را دقیقتر و دقیقتر اندازهگیری کرد.
در دهه 1840 میلادی دانشمندی انگلیسی به نام ژول (1889- 1818 میلادی) اندازهگیریهای بسیاری در این مورد انجام داد. او با شکلهای گوناگون انرژی مثل نور، صوت، حرکت، گرما، الکتریسیته و مغناطیس کار کرده و انرژی را از شکلی به شکل دیگر و از جایی به جای دیگر تبدیل و منتقل میساخت. چون متوجه شده بود که در همه این تغییرها و جابهجاییها مقدار کل انرژی هیچ وقت تغییر نمیکند. در سال 1842 نیز یک پزشک آلمانی به نام روبرت مایریل نتیجهگیری ژول را با انجام اندازهگیریهای دقیق تایید کرد.
از سوی دیگر بشر با تکمیل فرضیات و آزمایشات دو هزار و پانصد ساله خود به تولید الکتریسیته و به منبع عظیم انرژی الکتریکی دست یافته و با انجام فرضیه ها و نتایج تکمیلی توانست هم الکتریسیته را در معرض خدمت به جامعه قرار دهد و هم به آرزوی صد هزار سالهاش تبدیل شب به روز تحقق بخشد.