لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
رله
رله نوعی کلید الکتریکی است که با هدایت یک مدار الکتریکی دیگر باز و بسته میشود. رله را جوزف هنری در سال ۱۸۳۵ اختراع کرد.
از آنجا که رله میتواند جریانی قویتر از جریان ورودی را هدایت کند، به معنی وسیعتر میتوان آن را نوعی تقویت کننده دانست.
در گذشته رلهها معمولاً با سیمپیچ ساخته میشد و از جریان برق برای تولید میدان مغناطیسی و باز و بسته کردن مدار سود میبرد. امروزه بسیاری از رلهها به صورت حالت جامد ساخته میشوند و اجزای متحرک ندارند
رله دیستانس(رله مقاومت سنج):
رله دیستانس یک رله حفاظتی است که زمان قطع آن تابع مقاومت طول سیم می باشد.در بیشتر اوقات زمان قطع رله باید تابع محل اتصال کوتاه نسبت به رله باشد ، و از این رو این زمان باید تابع جهت معینی از انرژی اتصال کوتاه باشد.به طوریکه می دانیم هرچه محل اتصال کوتاه ازاز رله دور تر باشد ، مقاومت ظاهری قطعه سیم بین محل اتصالی تا رله بزرگتر شده و در نتیجه مقاومت اهمی و غیر اهمی آن نیز بزرگتر می شود.از آنجا که در رشد تاسیسات برقی رابطه مستقیمی بین مقاومت و طو ل سیم وجود دارد ، لذا با استفاده از رله دیستانس به عنوان رله حفاظتی در سراسر خطوط انتقال انرژی ، عملا مشکل حفاظت موضعی و تنظیم جهش زمانی رله های پی در پی بر طرف می شود.
چنانچه در شکل می بینیم،در موقع بروز اتصال کوتاه در نقطه غیر مشخص یک شبکه حلقوی تمام رله های دیستانسی که در شبکه نصب شده است و جریان اتصال کوتاه از آنها عبور می کند،تحریک می شوند ولی فقط نزدیکترین رله به محل اتصالی موفق به قطع سیم اتصالی شده از شبکه می شود. زیرا قطعه سیم بین این دو نقطه کوچکترین مقاومت را شامل است و به این خاطر زمان قطع این رله نیز از همه کوتاهتر می باشد.
رله دیستانس برای انجام صحیح وظیفه حفاظتی که بعهده دارد از اعضا زیادی تشکیل شده است مهمترین آنها عبارتند از :
1-عضو تحریک کننده
2-عضو سنجشی رله دیستانس (عضو زمانی)
3-عضو جهت یاب
4-تعداد زیادی رله کمکی
در ضمن باید دانست که عضو سنجشی رله دیستانس مطلقا مقدار قدر مطلق
عوامل موثر را نمی سنجد بلکه تغییرات مقدار کمیتی را که قبلا تنظیم شده است میسنجد .
عامل موثر در رله دیستانس میتواند هر یک از کمیتهای زیر باشد:
1- مقاومت ظاهری U/I=Z(امپدانس).
2- هدایت ظاهری I/U=1/Z (ادمیتانس).
3- مقاومت اهمی U.cos φ/I=Z.cos φ (رزیستسانس).
4- هدایت اهمی I.cosφ/U=cosφ/Z (کنداکتانس).
5- مقاومت غیر اهمی U.sinφ/I=Z.sinφ (رآکتانس).
6- هدایت غیر اهمی I.sinφ/U= sinφ/Z (سوسپتانس).
7- امپدانس مخلوط U+f(I)
رله ای که کمیت Z را اندازه گیری می کندرله امپدانس نامیده می شود و رله ای که X را می سنجد رله رآکتانس می گویند.
در گذشته برای حفاظت شبکه های بالاتر از 110KV از رله رآکتانس استفاده می شد ، زیرا در رله رآکتانس اثر نا مطلوب جرقه دخالت ندارد. همانطور که می ئانید قوس الکتریکی دارای مقاومت اهمی قابل ملاحظه ای می باشد که سبب تغییر دادن امپدانس خط و در نتیجه سنجش غلط توسط رله امپدانس می شود. اما امروزه با اضافه دستگاههای دیگری اثر نا مطلوب مقاومت قوس جرقه نیز در رله امپدانس خنثی شده است و به این خاطر از رله رآکتانس کمتر استفاده می شود.
رله دیستانس را نی توان حهت حفاظت هر شبکه ای با هر فشار الکتریکی به کار برد. برای حفاظت شبکه های به ولتاژ بالاتر از 60000 v هزار ولت , امروزه فقط از رله دیستانس استفاده می شود. همچنین به کمک رله دیستانس می توان ترانسفور ماتور ها و ژنراتورها را نیز حفاظت نمود.
رله دیستانس اولین بار در آلمان در سال 1923 در یک شبکه فشار قوی نصب شد. طرز کار رله دیستانس را به کمک شکل زیر می توان بیان نمود.
از الکترو مغناتیس 2 جریانی که متناسب با اتصال کوتاه است عبور می کند , به محض اینکه جریان اتصال کوتاه به مقدار معین برسد , هسته داخلی آن جذب شده و کنتاکت 4 بسته می شود و در نتیجه مدار رله قطع کننده کلید صلی بسته شده و سبب قطع می گردد.الکترومغناطیس 3 نیز بر روی ولتاژ خط نصب شده است و از بوبین آن جریانی متناسب با ولتاژ شبکه عبور می کند که موجب به وجود آمدن گشتاور مخالف برای کنتاکت می شود . پس هر چه ولتاژبیشتر باشد یا به عبارتدیگرهر چه اتصال کوتاه از محل نصب رله دورتر باشد نیروی مقاوم الکترو مغناطیس 3 بیشتر و در ضمن مقاومت ظا هری خط تا نقطه اتصالی نیز بیشتر می شود.
نوع دیگر رله دیستانی که توسط زیمنس ساخته شد :
, صفحه گردان آلومینیومی F در بین دو حوزه الکترو مغناطیسی که یکی توسط جریان و دیگری توسط ولتاژ خط تغذیه می شود قرار دارد.اثر نیروی بوبین جریان و بوبین ولتاژ در صفحه F مخالف یکدیگر می باشد و می توان توسط فرم مخصوصی که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
شهادت به حکم این که عملی آگاهانه و اختیاری است و در راه و هدفی مقدس است و از هر گونه انگیزة خود گرایانه منزّه و مبرّا است،تحسین انگیز و افتخار آمیز است و عملی قهرمانانه تلقی می شود. میان انواع مرگ ها تنها این نوع از مرگ است که از حیات و زندگی، برتر و مقدس تر و عظیم تراست.مرگی "شهادت" محسوب می شود که با توجه به خطرات احتمالی یا ظنّی یا یقینی فقط به خاطر هدفی مقدس و انسانی و به تعبیر قرآن "فی سبیل الله" از آن استقبال کند.شهادت دو رکن دارد: یکی این که در راه خدا باشد؛ هدف، مقدس باشد و انسان بخواهد جان خود را فدای هدف نماید. دیگر این که آگاهانه صورت گرفته باشد.کلمة شهید و مفهوم شهید در کلمات و مفاهیم اسلامی و در ذهن کسانی که فرهنگشان اسلامی است، مفهومی نورانی و مقدس است و در همة عرف ها توأم با قداست و عظمت است.از نظر اسلام، هر کس به مقام و درجة شهادت نائل آید که اسلام او را با معیارهای خودش شهید بشناسد، یعنی در راه هدف های عالی اسلامی به انگیزة برقراری ارزش های واقعی بشری کشته بشود، به یکی از عالی ترین درجات و مراتی که یک انسان ممکن است در سیر صعودی خود نائل شود، نائل می گردد. قرآن در شأن شهید فرمود: "ولا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل الله أمواتاً أحیاءٌ عند ربهم یرزقون؛[10] گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شدند مردگانند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند".در اسلام وقتی که می خواهند مقام کسی را بالا ببرند می گویند: مقام فلان شخص برابر است با مقام شهید یا فلان کار اجرش برابر است با اجر شهید.شهید مطهری می گوید: "مَثَل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتوافکندن است تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری شهدا شمع محفل بشریتند. سوختند و محفل بشریت را روشن کردند. اگر این محفل تاریک می ماند، هیچ دستگاهی نمی توانست کار خود را آغاز کند یا ادامه بدهد".3[11]شهادت آن قدر دارای ارزش است که اولیاءالله برای رسیدن به آن دعا می کردند و به امید شهادت زنده بودند و یکی از دعاهای مسلمانان صدر اسلام همین بود. در دعاهایی که از ائمه به ما رسیده است، این موضوع به چشم می خورد. در دعای شب های ماه مبارک رمضان می خوانیم: اللهم برحمتک فی الصالحین فأدخلنا و فی علیین فارفعنا ... و قتلاً فی سبیلک مع ولیک فوفّق لنا؛ خدایا، به ما توفیق بده که در راه تو و به همراه ولی تو کشته بشویم و به فیض شهادت نائل گردیم".عمروبن جموح که یک پایش در جنگ لنگ شده و وظیفة رفتن به جهاد از او ساقط بود، گربه می کرد و پیامبر را واسطه قرار داد که مانع او نشوند،تا بالاخره در جبهة جنگ اُحد به شهادت رسید
شهید کیست؟در عصر ما بسیاری از مردم حتی گروهی از جوانان علاقه مند نسبت به گریه بر امام حسین معترضند و بعضی صریحاً در گفته های خود این کار را غلط قلمداد می کنند، مدعی هستند که این کار معلول غلط و یک برداشت غلط از امر شهادت است و به علاوه، آثار اجتماعی بدی دارد و موجب ضعف و تأخر و انحطاط ملتهایی است که به این کارها عادت کرده اند. محمد مسعود در کتاب خود می نویسد: «در حالیکه مسیحیان روز شهادت مسیح را جشن می گیرند مسلمانان بر امام حسین گریه می کنند و به عزا می نشینند» او نوشته بود یک ملت بر شهادت شهیدش می گرید، چرا که شهادت را شکست و نامطلوب و امری نبایستی و موجب تأسف می پندارد و ملتی دیگر برای شهادت شهیدش جشن می گیرد، زیرا آن را موفقیت و مطلوب و مایه سرافرازی و افتخار می شمارد. راز بقاء امام حسین این است که نهضتش از طرفی منطقی است، بُعد عقلی دارد و از ناحیه منطق حمایت می شود و از طرف دیگر در عمق احساسات و عواطف راه یافته است، ائمه اطهار که به گریه بر امام حسین سخت توصیه کرده اند حکیمانه ترین دستورها را داده اند این گریه است که نهضت امام حسین را در اعماق جان مردم زنده نگه می دارد.البته به شرط آنکه گروهی که بر این مخزن عظیم گمارده شده اند، بدانند چگونه بهره برداری کنند. ملتی که هزار سال بر شهادت شهیدش بگرید و متأسف شود، آه و ناله سر دهد، ناچار ملتی زبون و بی دست و پا و فرار کن از معرکه بار می آید. ولی ملتی که هزارسال و دوهزار سال شهادت شهیدش را جشن می گیرد، خواه ناخواه ملتی قوی و نیرومند و فداکار است و می گردد. حاصل اشکال و ایراد این نویسنده و اشخاص دیگری که مثل او می گویند برداشت یک ملت از شهادت، شکست و عکس العمل آن آه و ناله و گریه و نتیجه آن ضعف و زبونی و تسلیم گرایی و ملتی دیگر برداشت از شهادت موفقیت عکس العمل آن جشن و شادی و نتیجه آن روحیه نیرومند و اعتلاجوست. اتفاقاً قضیه برعکس است؛ شادی کردن در شهادت شهید، از بینش و فردگرایی مسیحیت ناشی می شود و گریه بر شهید از بینش جامعه گرایی اسلام. البته در مقام توجیه عمل عوام الناس نیستیم. برخی از مردم ما به امام حسین فقط به چشم یک آدم نفله شده و یک مظلوم که کشته شدنش صرفاً ترحم انگیز است و از ناحیه او هیچ اقدام قهرمانانه و تحسین آمیز صورت نگرفته است، می نگرند. توصیه های اصلی که از طرف پیشوایان ما در مورد گریه بر شهید وارد شده است و البته با توجه به همین فلسفه، افرادی که با فرهنگ اسلامی عمیقاً آشنا هستند، در عزاداری اباعبدالله شرکت می نمایند. اصولاً مسأله جشن و شادمانی به نام شهادت مسیح معلوم نیست از چه زمانی و به وسیله چه کسی ابداع شده است؟ اما می دانیم که در اسلام گریه بر شهید توصیه شده است. لااقل در مذهب شیعه از مسلمات شمرده می شود. اول باید مساله مرگ و شهادت را از جنبه فردی بررسی کنیم. آیا مرگ فی حد ذاته برای فرد، امری مطلوب است؟ موفقیت است؟ آیا دیگران باید مرگ او را برایش موفقیت به شمار آورند و نوعی قهرمانی به حساب آورند؟ نظرات مکاتب درباره مرگ: می دانیم که مکتبهایی در جهان بوده اند ـ شاید الآن هم باشند ـ که رابطه انسان را با جهان و به تعبیر دیگر رابطه روح را با بدن از نوع رابطه زندانی با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
طبق تعریف ، تمام اوربیتالهایی که در یک مولکول در تشکیل پیوند و نهایتا تشکیل مولکول شرکت میکنند، دارای انرژی یکسانی میباشند. به این علت که اوربیتالهای اتمهای متفاوت باهم همپوشانی میکنند و مخلوط میشوند و به اصطلاح هیبرید گردیده و باعث ایجاد "اوربیتالهای هیبریدی" میشوند.
دید کلی
طبق قانون ، عناصر با تشکیل پیوند با یکدیگر با رسیدن به آرایش هشت تایی گاز نجیب بعد از خود به پایداری میرسند. اما ترکیباتی مهم وجود دارند که این قانون را مکررا نقض میکنند. در این ترکیبات اتمهایی وجود دارند که تعداد الکترونهای لایه ظرفیت آنها بیشتر یا کمتر از هشت الکترون است.برای توجیه ارتباط بین آرایش الکترونی حالت اصلی یک اتم و خواص ساختمانی مشاهده شده ترکیبی که این اتم تشکیل میدهد، دانشمندان مفهوم هیبرید شدن را مطرح کردهاند. هیبرید شدن یک مفهوم نظری است که نواقص ساختمان لوئیس یعنی فقدان ارتباط بین ساختمان لوئیس و ساختار هندسی مولکول را برطرف میکند.
بررسی اوربیتالهای مولکول متان با استفاده از نظریه VSEPR
به استثنای مواردی بسیار معدود ، پیش بینیهایی که بر اساس نظریه دافعه جفت الکترونی به عمل آمده است، صحیح بوده و با واقعیت انطباق دارند. مثلا نظریه مزبور پیش بینی میکند که مولکول متان ، چهار وجهی است، زیرا اتم مرکزی C در پوسته والانس خود چهار جفت الکترون پیوندی دارد.شواهد تجربی بسیار ، درستی این پیش بینی را تائید کرده است. در مولکول متان چهار پیوند C-H از لحاظ طول پیوند و استحکام یکسانند و تمام زوایای پیوندی H-C-H زوایای چهار وجهی '28 ،˚109 است.
توجیه تشکیل پیوند چهار وجهی متان
طبق نظریه پیوند والانس ، هر پیوند کووالانسی ، متشکل از یک جفت الکترون (با اسپینهای مخالف) است که هر دو اتم در آن شرکت دارند. میتوان تصور کرد پیوند کووالانسی وقتی بوجود میآید که یک اوربیتال (حاوی یک الکترون جفت نشده) از یک اتم با اوربیتالی (حاوی یک الکترون جفت نشده) از اتم دیگر همپوشانی میکند. اگر قرار باشد در این چهار چوب فکر کنیم، چگونه میتوانیم تشکیل پیوند چهار وجهی متان توجه کنیم؟آرایش الکترونی حالت پایه کربن است که نشاندهنده تنها دو الکترون جفت نشده است. شاید این نوع آرایش ، این تصور غلط را ایجاد کند که اتم C ، با اتمهای H تنها دو پیوند کووالانسی بوجود میآورد، ولی اگر یکی از الکترونهای 2s به اوربیتال خالی 2p ، ارتقا داده شود، اتم برانگیخته کربن () چهار الکترون جفت نشده لازم برای تشکیل چهار پیوند C-H را تامین خواهد کرد. چگونه میتوان بر پایه این حالت برانگیخته اتم کربن تشکیل پیوند را در توجیه کرد؟فرض میکنیم هر اوربیتال پیوندی مولکول ، نتیجه همپوشانی یک اوربیتال اتمی C و یک اوربیتال 1s اتم H است. چون چهار اوربیتال پیوندی چهار وجهی متان هم ارزند، پس چهار اوربیتال اتمی کربن که آنها را بوجود آوردهاند، نیز باید دقیقا یکسان باشند و محورشان در امتدادی باشد که با یکدیگر زوایای '28،˚109 تشکیل دهد، اما اوربیتال 2s و اوربیتالهای 2p اتم کربن نه یکسان هستند و نه در امتداد گفته شده ، جهت گیری کردهاند. بنابراین نمیتوانیم نحوه تشکیل پیوند را به این صورت ساده تجسم کنیم.
فرآیند هیبریداسیون
در مولکولهایی مانند که اتم مرکزی در حالت اصلی ، اوربیتال نیمه پر (الکترون فرد) برای ایجاد پیوند با اتم دیگر در اختیار ندارد، برای تشکیل پیوند باید ابتدا به صورت برانگیخته در آید. به عنوان مثال در حالت برانگیخته اتم یکی از الکترونهای اوربیتال 2s به تراز بالاتر یعنی 2p انتقال مییابد. بنابراین دو الکترون جفت نشدهای برای تشکیل دو پیوند در اختیار قرار میگیرد. طبق بررسیهای طیف سنجی هر دو پیوند از نظر طول ، استحکام و انرژی ، همارز میباشند.بنابراین بریلیم در حالت برانگیخته با کلر پیوند برقرار نکرده است، زیرا در این حالت یکی از پیوندها بین اوربیتال 2p کلر با اوربیتال 2s بریلیم و دیگری بین اوربیتال 2p اتم دیگر و اوربیتال 2p بریلیم ایجاد میشود و در این صورت پیوندها با هم ، همارز نخواهند بود. ساختمان این مولکول را میتوان با این فرض توضیح داد که یک اوربیتال 2s و یک اوربیتال 2p اتم بریلیم با یکدیگر در آمیخته و به صورت دو اوربیتال هیبریدی درمیآیند که با یکدیگر هم ارز هستند.سپس اوربیتال 2p هر اتم کلر با هر کدام از این اوربیتالهای هیبریدی همپوشانی کرده و مولکول کلرید بریلیم ایجاد میکنند.
انواع اوربیتال هیبریدی
اوربیتال هیبریدی sp
یک مجموعه اوربیتالهای هیبریدی sp (ناشی از یک اوربیتال s و یک اوربیتال p اتم مرکزی) را میتوان برای توصیف نحوه تشکیل پیوند مولکولهای خطی که اتم مرکزیشان دو جفت الکترون پیوندی دارد (مثل یا ) بکار برد. تعداد اوربیتالهای هیبریدی در هر مورد برابر تعداد اوربیتالهای اتمی است که در ترکیب ریاضی برای بدست آوردن آن بکار گرفته شده است.
اوربیتال هیبریدی
درگیر شدن تمام اوربیتالهای پوسته والانس اتم مرکزی یک مولکول ، در تشکیل اوربیتالهای هیبریدی ضرورت ندارد. تنها آن تعداد از اوربیتالهای مزبور برای تشکیل اوربیتالهای هیبریدی مورد استفاده قرار میگیرد که تعداد پیوند لازم و نیز شکل هندسی مولکول را تامین کند. برای مثال توابع موجی سه اوربیتال هیبرید را میتوان از ترکیب ریاضی توابع موجی یک اوربیتال s و دو اوربیتال p بدست آورد. یکی از سه اوربیتال p ، در این عمل شرکت نمیکند.محورهای سه اوربیتال هیبریدی در یک صفحه قرار دارند و به گونهای به سه گوشه جهت گرفتهاند که زوایای بین آنها ˚120 باشد. این مجموعه برای توصیف حالت پیوندی مولکولهای مثلثی مسطح که اتم مرکزی آنها سه جفت الکترون غیر پیوندی دارد (مانند ) بکار برده میشود.
اوربیتال هیبریدی
هیبریداسیون یک نوع مهم و متداول میباشد. این اوربیتالها از هیبرید شدن یک اوربیتال s و 3 اوربیتال p تشکیل میشوند. هر 4 اوربیتال هیبریدی همارز بوده هر کدام ¼ خاصیت s و ¾ خصلت p دارند. اوربیتالهای هیبریدی به سوی گوشههای یک چهار وجهی منتظم جهت گیری میکنند. شکل مولکول حاصل از اتم مرکزی دارای اوربیتال ، چهاروجهی بوده و تمام زوایا برابر با ´28 و ˚109 است.
اوربیتال هیبریدی با یک جفت الکترون غیر پیوندی: در مولکولهایی مانند میتوان تصور کرد که اتم نیتروژن از اوربیتالهای هیبریدی استفاده کرده است، که یکی از آنها توسط یک جفت الکترون غیر مشترک اشغال شده است. اتمهای مولکول یک هرم مثلثی تشکیل میدهند. ولی آرایش 4 اوربیتال N تقریبا به صورت یک 4 وجهی است و زاویه پیوند برابر با ˚ 107 و ´3 میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
سالهاست که نوجوانی دورانی دشوارتر از دوران کودکی محسوب می شود. البته مفهوم نوجوانی تا اواخر قرن نوزدهم به عنوان مرحله ای که با پیچیدگی روانی توام و قابل مطالعه علمی است قلمداد نمی شد.
قبل از هر چیز دوران تغییرات سریع جسمانی، جنسی، روانی، شناختی و اجتماعی است. تغییرات جسمانی بلوغ، از جمله بلوغ جنسی و جهش نموی نوجوانی از طریق افزایش کارکرد هورمونهای فعالی که به کمک غده هیپوفیز مترشح می شود آغاز می شود. این هورمونها سایر غدد مترشحه داخلی را تحریک می کند و این غدد هورمونهای مربوط به رشد و جنسیت را که شامل آندروژن، استروژن و پروژسترون است تولید می کند. سن شروع و دوران جهش نموی نوجوانی در قد و وزن در میان کودکان بهنجار فرق می کند. سن متوسط شروع این دوران در دختران یازده سالگی و در پسران 13 سالگی است، میزان رشد یک سال بعد از این به اوج خود می رسد.
نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب میشود زیرا سرآغاز تحولات و دگرگونیهای جسمی و روانی در اوست و بلوغ نقطه عطفی در گذر زندگی او از مرحله کودکی به بزرگسالی است. بر اساس تعریف سازمان جهانی دوره نوجوانی به گروه سنی 10 تا 19 سالگی اطلاق میشود و در اکثر کشورهای جهان به خصوص کشورهای درحال توسعه بخش قابل توجهی از جمعیت را نوجوانان تشکیل میدهند. با توجه به این واقعیت که نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتیشان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط برای خود آنها بلکه برای خانوادهها، جامعه و نسل آینده سودمند است و در برنامه توسعه هر کشوری میبایست به مسائل آنها توجه خاص شود. آشنا شدن با پدیدههای جدید در زندگی، انسان را از بار هیجانی همراه آن پدیده که غالبا اضطراب و آشفتگی است میرهاند، مطالعات روانشناختی نشان داده است که تاثیر منفی عوامل استرسزا که همراه با آگاهی قبلی است بسیار کمتر از زمانی است که عوامل استرسزا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد میشوند. در زمینه برخورد با پدیده بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی و روانی متعاقب آن هر اندازه آگاهی نوجوانان ما بیشتر باشد نتایج مبحث این مرحله از زندگی در مسیر آینده نوجوان بیشتر است. آگاهی نداشتن و یا عدم آگاهی کامل و صحیح، نوجوانان را گیج و سردرگم میکند و این حالات نتایج منفی و زیانباری بدنبال خواهد داشت. والدین و مربیان وظیفه دارند اطلاعات کافی در خصوص تغییراتی که در طول و به دنبال بلوغ جنسی در نوجوان اتفاق میافتد به تدریج و با استمرار ارائه کنند. عدم ارائه اطلاعات کافی و صحیح در مورد بلوغ باعث میشود که نوجوان از منابع دیگر که معمولا انحرافی است، اطلاعات کسب کند و این اطلاعات غلط میتواند او را به انحراف کشاند. والدین و مربیان از یک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان میبایستی اقدامات زیر را انجام دهند. - او را آماده کنند که به زودی و بتدریج تغییراتی را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد. - به طرق مختلف او را مطمئن کنند که تغییرات ایجاد شده طبیعی است. - از اینکه این تغییرات در او شروع شده به او تبریک بگویند و خاطرنشان کنند که دوره جدیدی در زندگی او آغاز شده است. - به او یادآوری نمایند که این تغییرات در جهت تکامل فردی و قدمی بسوی اجتماعی شدن اوست به همین دلیل وظایف فردی و اجتماعی جدیدی برای او منظور شده است. - خاطرنشان کنند که این تغییرات قطعا شروع میشود اما زمان دقیق و مشخصی ندارد؛ بنابراین اگر دیرتر از دیگران هم شروع شود یک امر طبیعی است . - به او بگویند که تغییرات جسمانی همراه با تغییرات روانی خواهد بود این تغییرات روانی در سه بعد هیجانی، خلقی و رفتاری اتفاق میافتد. نکته مهم در دوره بلوغ برقراری ارتباط صحیح با نوجوان است. کودک دلبند دیروز شما با تغییراتی که درجسم و روانش روی میدهد پا به دوران بزرگسالی مینهد. او اینکه میخواهد هویت جدیدی را برای خودش به دست آورد، طبیعی است که در برقراری رابطه با او مشکلاتی برای شما بوجود آید. برای این که روابط شما والدین و مربیان با فرزند یا دانشآموز نوجوانشان صمیمانهتر و گرمتر باشد، لازم است که به نکات زیر توجه کنید. پذیرش نوجوانان: گام اول برای ایجاد و تحکیم یک رابطه دوستانه و صمیمی با نوجوان این است که او را با همه کمیها و کاستیهایش قبول داشته باشید. کاستیهای رفتاری او را همچون نقاط قوت و تواناییهایش بپذیرد و او را به عنوان فردی که دارای استقلال، سلیقههای خاص و عقاید قابل ارائه است، نگاه کنید. احساساتش را پذیرفته و اعتماد به نفس او را با کم اهمیت جلوه دادن اشتباهات و تقدیر از کارهای پسندیدهاش بالا ببرید. نوجوانانتان را درک کنید: درک و برداشت از زندگی و مسائل آن متفاوت از برداشتی است که نوجوان دارد. او زندگی را به سادهترین وجه ممکن مینگرد، بطوری که عقایدش برای شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقایدش بیاهمیت نباشید وی را مورد تمسخر قرار ندهید. چرا که این استهزاء به تداوم رابطه عاطفی با فرزندان لطمه میزند. ارتباط را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
در مورد نژادهای گاو گوشتی که مشهور نیستند بدانیم
● بلان بلوبژ:
در کشورهای بلؤیک و فرانسه وجود دارد و جزٕء نزادهای بومی و مقاوم این کشورهاست و خاصیت ماهیچه مضاعف در این نژادها دیده میشود . رنگ بدن اغلب سفید یکدست یا بلق سیاه وسفید است . وزن گاو بالغ ۱۲۵۰کیلوگرم است ، وزن گوساله هنگام تولد ۴۸ کیلوگرم ، افزایش وزن روزانه به طور متوسط ۱.۵ کیلوگرم در روز است . گوشت این نژاد از کیفیت بسیار عالی برخوردار است و به همین علت قیمت آن از سایر گوشتها گرانتر است . بازدهی لاشه این نژاد ۶۵ تا ۷۰ درصد می باشد .
● نژادهای سنتزی یا آمیخته :
نزادهایی هستند که از تلاقی دو یا چند نژاد با همدیگر به وجود می آیند . چون هر نژاد دارای یک سری ویژگی های منحصر به فرد می باشد و به وسیله آمیخته گری خصوصیات چند نژاد را در یک نژاد جمع می نماییم . در این نژادهای سنتزی نزاد براهمن به عنوان یک پایه پدری استفاده می گردد . اکثر این نژادها از کشور امریکا می باشند .
● برانگوس:
منشاء آن کشور آمریکا می باشد و از تلاقی براهمن و آنگوس می باشد که سه هشتم خصوصیات نژاد براهمن و پنج هشتم خصوصیات نزاد آنگوس را دارا است . رنگ بدن سیاه یکدست می باشد و قابلیت عادت پذیری بالایی به شرایط آب و هوایی را دارد .
● بیف مستر :
منشاء آن آمریکا می باشد در اثر تلاقی سه نژاد شورت هورن یک چهارم ، هرفورد یک چهارم ، و برهمن دو چهارم می باشند اکثراً قرمز یکدست است .
● شاربرای :
منشاء آن آمریکا می باشد و از تلاقی دو نژاد شاروله سیزده شانزدهم و برهمن سه شانزدهم بوده و رنگ آن سفید است .
● برآرفورد :
از تلاقی براهمن و هرفورد بدست آمده است .در ایران به علت ارتباط خویشاوندی گاوها توده های بومی در مناطق مختلف کشور وجود دارند که نمی توان به آنها نژاد گفت .
توده گاوهای جنگلی مثل گاوهای مازندرانی که شبیه برهمن و دارای کوهان نسبتاً بزرگ بوده و تولید شیر آنها ۲ تا ۳ کیلوگرم در روز است و جثه نسبتاض کوچکی دارند .
▪ توده گاوهای کوهستانی : مثل سرابی که مخصوص نواحی سردسیر بوده و از نظر تولی شیر مقام اول را دارد .
▪ توده گاوهای مرکزی : مثل گلپایگانی که جثه کوچک داشته و مقاوم به بیماری می باشد و از نظر تولید شیر با درصد چربی بالا ۶% معروف است .
▪ توده گاوهای دشتی : مثل سیستانی از نظر جثه بر گاوهای ایرانی برتر بوده و دومنظوره گوشتی و کار می باشد .
تذکر : از گاو سرابی به عنوان جرسی ایران نام می برند به علت مشابه بودن از لحاظ فنوتیپ ، جثه و شرایط آب و هوایی محل پرورش و خصوصیات کمی و کیفی شیر مثل درصد چربی شیر .
نژادها و خصوصیات نژادى گاوهاى گوشتى
آنگوس (Angus)
شاروله (Charolias)
هرفورد (Herford)
براهمن (Brahman)
بیف مستر (Beef master)
آنگوس قرمز
لیموزین (Limousin)
سمینتال (Simmental)
برانگوس (Brangus)
گالوی (Gallowy)
بیشتر خاستگاه نژادهاى گاوهاى گوشتى امروزه اروپا مىباشد. اکثر صفاتى که در انتخاب و اصلاح گاوهاى گوشتى در نظر گرفته مىشدند، صفاتى بودند که مورد قبول و مناسب با خاستگاه و شرایط محلى آنها بود.
آنگوس (Angus)
گاوهاى نژاد آنگوس سیاهرنگ و بىشاخ (Polled)، هستند. خاستگاه آن اسکاتلند بوده است، نژادى است خوش بنیه و مستعد براى چاق شدن و عملکرد خوبى براى پروارى نشان مىدهند.
سیاهى رنگ و بىشاخى صفاتى غالت هستند و در اثر تلاقى گاو نر آنگوس با نژادهاى دیگر، اولاد بهوجود آمده سیاه و بىشاخ خواهند بود. بعضى از گاوها ژن قرمز را بهصورت ضعیف دارند، بدین جهت در مواردى از آنگوسهاى سیاه، گوسالهٔ قرمز بهوجود مىآید.