لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
مبارزهای که مرز نمیشناسد
جنگ روانی بهعنوان سلاح جدیدی در دنیای امروز مطرح شده که ضمن تقویت روحیه ملت و سربازان خودی به شکست روحیه دشمن میپردازد و امتیازات بیشماری را از آنان کسب میکند.
این روزها به نسبت گذشته بیشتر با اصطلاح «جنگ روانی» سر و کار داریم. اینکه اساساً جنگ روانی چیست و چه کسانی و با چه اهدافی بهدنبال آن هستند و حتی تاریخچه این مسأله به چه زمانی باز میگردد؟! اینها سؤالاتی است که در این نوشتار سعی شده ضمن اشاره به تحولات روز، تا حدودی پاسخ آنها داده شود.تاریخچه جنگ روانی:آنچه مسلم است این که عملیات روانی سابقهای به قدمت تاریخ انسانیت دارد. از این منظر کمتر برههای از تاریخ حیات سیاسی و نظامی بشر را میتوان یافت که فارغ از این عنصر باشد. محققان زیادی در پی یافتن قدیمیترین نمونههای استفاده از جنگ روانی بودهاند. در این میان پل لاین بارگر، سابقه استفاده از جنگ روانی را به جنگ کیدئون با مادها نسبت میدهد. در این جنگ کیدئون برخلاف رسوم نظامی زمان خود که هر دسته صد نفره یک مشعل داشتند، به هریک از سپاهیان مشعلی داد و این توهم را در ذهن دشمن ایجاد کرد که تعداد افرادش، صد برابر میزان واقعی است،در نتیجه توانست بدون هیچ درگیری به پیروزی دست یابد. از این زمان به بعد این اعتقاد بهوجود آمد که جنگ حداقل در دو زمینه رخ میدهد؛ میدان نبرد و اذهان عمومی در تاریخ اسلام، روشن کردن آتش توسط سپاهیان اسلام در شب فتح مکه و ایجاد رعب در بین مکیان از این طریق، نقش مهمی در شکستن مقاومت آنها داشت و حیلهی قرآن بر سر نیزه کردن عمروعاص و شکست دادن سپاه در حال پیروزی امام علی(ع) با این وسیله نمونههای برجستهای از جنگهای روانی است که به اقتضای فرصت و نبوغ طراحان آن به منصه ظهور رسیدهاند.از نمونههای گسترده جنگ روانی در قرن بیستم میتوان به جنگ جهانی دوم اشاره کرد. هنگامی که در سال 1939، محققان آلمانی بهمنظور توجیه شکست کشورشان در جنگ جهانی اول اعلام کردند که از جمله مهمترین علل شکست، غفلت آلمان از سلاح تبلیغات و استفاده مؤثر رقیبان از آن سلاح بوده است، در واقع خبر از حضور گستردهی ابزار تأثیرگذاری روانی در صحنه سیاست و نظامیگری میدادند. وقوع تحولاتی همچون تشکیل وزارت تبلیغات در آلمان و سازمانهای جنگ روانی و تبلیغات جنگی در دیگر کشورها، تصدیق عملی این ادعا بود.پس از آلمانها، بهطور عمده این مسأله مورد عنایت آمریکاییهایی قرار گرفت که به نوعی خود را ابرقدرت جدید جهانی میدانستند تا جایی که آنها در کنار استراتژی نظامی، سیاسی و اقتصادی اصطلاح «سایکو استراتژی» یا راهبرد روانی را طرح و باین داشتند که عنصر روانی از مسأله زمان جنگ فراتر است و در هنگام صلح نیز باید به آن پرداخته شود.مؤلفههای جنگ روانی جدید:آنچه امروزه بهعنوان جنگ روانی جدید مطرح است، در واقع محصول یک سری تحولات صنعتی و تکنولوژیک از جمله گسترش ارتباطات اجتماعی است که ابتدا در اروپا رخ داد. توسعه و گسترش ارتباطات، بهنوبه خود باعث شد تا انسانهایی که تا پیش از این، فقط در محدوده قومی،قبیلهای و محلی فکر میکردند، این بار ملی و جهانی فکر کنند و به مسایل دنیایی فراتر از مناطق محدود خود علاقهمند شوند. همچنین پس از انقلاب صنعتی و گسترش جمعیت شهرنشین،زمامداران امور کم کم با مقوله افکار عمومی مواجه شدند که از قدرت فراوانی برخوردار بود.به این ترتیب تعریف بخصوصی از جنگ روانی بهعنوان بخشی از کشورداری مطرح شد به این معنا که جنگ روانی سلاح جنگی در دنیای جدید محسوب میشد که در عین تدافعی بودن حتی میتوانست تهاجمی باشد و ضمن تقویت روحیه ملت و سربازان خودی، به شکستن روحیه دشمن بپردازد.از همین منظر است که وزارت جنگ آمریکا مفهوم جنگ روانی را اینگونه بیان میدارد: «جنگ روانی، استفاده برنامهریزی شده از تبلیغات و سایر اعمالی است که قبل از هرچیز با هدف تأثیر بر نظرات، احساسات، مواضع و رفتار جوامع دشمن، بیطرف یا دوست و به شیوهای خالی در جهت اهداف ملی صورت میگیرد».تلاش همهجانبه آمریکا در جنگ نرم:واژه جنگ روانی در آمریکا از انتشار کتاب معروف جنگ روانی آلمان نوشته فاراگو در سال 1942 گسترش یافت. در پایان جنگ جهانی دوم در دیکشنری و بستر وارد شد و بخشی از فرهنگ سیاسی و نظامی آن زمان را تشکیل داد.در سال 1950 یعنی تنها یک سال پس از پایان جنگ، دولت ترومن بهمنظور کسب آمادگی برای اجرای جنگ روانی در کره، پروژهای را بهعنوان «نبرد حقیقت» با تهاجم عظیم و قدرتمند روانی و با بودجهای معادل 121 میلیون دلار تصویب کرد. ارتش آمریکا، اداره ریاست جنگ روانی را بهعنوان بخش ستادی ویژه ایجاد کرد و در کنار واحدهای رزمی،واحدهای جنگ روانی گستردهای را با استفاده از تجربیات جنگ جهانی دوم تشکیل داد و از آن زمان تاکنون، سازمانها و واحدهای روانی، تبلیغاتی آمریکا با توسعهای روزافزون همواره بهعنوان یکی از بازوهای اصلی آن کشور در جنگ و صلح عمل کردهاند. این سازمانها در حقیقت طیف وسیعی از رادیوها،تلویزیونها، ماهوارهها، کتابخانهها، بورسهای دانشگاهی، خانههای فرهنگی، آژانسهای تبلیغاتی، مراکز فیلمسازی بهویژه هالیوود، واحدهای جنگ روانی نظامی، تشکیلات ستادی و... را شامل میشود. تعداد، پرسنل،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
در ریاضیات ، تابعرابطهای است که رابطه بین اعضای یک مجموعه را با اعضایی از مجموعهای دیگر (شاید یک عضو از مجموعه) را بیان میکند. نظریه درباره تابع یک پایه اساسی برای خیلی از شاخههای ریاضی به حساب میآید.
مفاهیم تابع ، نگاشت و تبدیل معمولاً مفاهیم مشابهای هستند. عملکرد ها معمولاً دو به دو بین اعضای تابع وارد عمل میشوند.
تعریف تابع
در ریاضیات تابع عملکردی است که برای هر ورودی داده شده یک خروجی منحصر بفرد تولید میکند معکوس این مطلب را در تعریف تابع بکار نمیبرند یعنی در واقع یک تابع میتواند برای چند ورودی متمایز خروجیهای یکسان را نیز تولیدکند. برای مثال با فرض y=x2 باورودیهای 5- و 5 خروجی یکسان 25 راخواهیم داشت. در بیان ریاضی تابع رابطهای است که در آن عنصر اول به عنوان ورودی و عنصر دوم به عنوان خروجی تابع جفت شده است.
به عنوان مثال تابع f(x)=x2 بیان میکند که ارزش تابع برابر است با مربع هر عددی مانند X
در واقع در ریاضیات رابطه را مجموعه جفتهای مراتب معرفی میکنند.
ا این شرط که هرگاه دو زوج با مولفههای اول یکسان در این رابطه موجود باشند آنگاه مولفههای دوم آنها نیز یکسان باشد. همچنین در این تعریف خروجی تابع را به عنوان مقدار تابع در آن نقطه مینامند. مفهوم تابع اساسی اکثر شاخههای ریاضی و علوم محاسباتی میباشد. همچنین در حالت کلی لزومی ندارد که ما بتوانیم فرم صریح یک تابع را به صورت جبری آلوگرافیکی و یا هر صورت دیگر نشان دهیم.
فقط کافیست این مطلب را بدانیم که برای هر ورودی تنها یک خروجی ایجاد میشود در چنین حالتی تابع را میتوان به عنوان یک جعبه سیاه در نظر گرفت که برای هر ورودی یک خروجی تولید میکند. همچنین لزومی ندارد که ورودی یک تابع ، عدد و یا مجموعه باشد. یعنی ورودی تابع را میتوان هر چیزی دلخواه در نظر گرفت البته با توجه به تعریف تابع و این مطلبی است که ریاضیدانان در همه جا از آن بهره میبرند.
تاریخچه تابع
نظریه مدرن توابع ریاضی بوسیله ریاضیدان بزرگ لایب نیتر مطرح شد همچنین نمایش تابع بوسیله نمادهای (y=f(x توسط لئونارد اویلر در قرن 18 اختراع گردید، ولی نظریه ابتدایی توابع به عنوان عملکرهایی که برای هر ورودی یک خروجی تولید کند توسط جوزف فوریه بیان شد. برای مثال در آن زمان فوریه ثابت کرد که هر تابع ریاضی سری فوریه دارد.
چیزی که ریاضیدانان ما قبل اوبه چنین موردی دست نیافته بودند، البته موضوع مهمی که قابل ذکر است آنست که نظریه توابع تا قبل از بوجود آمدن نظریه مجموعهها در قرن 19 پایه و اساس محکمی نداشت. بیان یک تابع اغلب برای مبتدیها با کمی ابهام همراه است، مثلا برای توابع کلمه x را به عنوان ورودی و y را به عنوان خروجی در نظر میگیرند ولی در بعضی جاها y,x را عوض میکنند.
ورودی تابع
ورودی یک تابع را اغلب بوسیله x نمایش میدهند. ولی زمانی که ورودی تابع اعداد صحیح باشد. آنرا با x اگر زمان باشد آنرا با t ، و اگر عدد مختلط باشد آنرا با z نمایش میدهند. البته اینها مباحثی هستند که ریاضیدانان برای فهم اینکه تابع بر چه نوع اشیایی اثر میکند بکار میرود. واژه قدیمی آرگومان قبلا به جای ورودی بکار میرفت. همچنین خروجی یک تابع را اغلب با y نمایش میدهند در بیشتر موارد به جای f(x) , y گفته میشود. به جای خروجی تابع نیز کلمه مقدار تابع بکار میرود. خروجی تابع اغلب با y نمایش داده میشود. ولی به عنوان مثال زمانی که ورودی تابع اعداد مختلط باشد، خروجی آنرا با "W" نمایش میدهیم. (W = f(z
تعریف روی مجموعهها
یک تابع رابطهای منحصر به فرد است که یک عضو از مجموعهای را با اعضای مجموعهای دیگر مرتبط میکند. تمام روابط موجود بین دو مجموعه نمیتواند یک تابع باشد برای روشن شدن موضوع ، مثالهایی در زیر ذکر میکنیم:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
چکیده : در این گزارش ما به بررسی ویژگی های الگوریتمهای کنترل همروندی توزیعی که بر پایه مکانیزم قفل دو مرحله ای(2 Phase Locking) ایجاد شده اند خواهیم پرداخت. محور اصلی این بررسی بر مبنای تجزیه مساله کنترل همروندی به دو حالت read-wirte و write-write میباشد. در این مقال، تعدادی از تکنیکهای همزمان سازی برای حل هر یک از قسمتهای مساله بیان شده و سپس این تکنیکها برای حل کلی مساله با یکدیگر ترکیب میشوند.
در این گزارش بر روی درستی و ساختار الگوریتمها متمرکز خواهیم شد. در این راستا برای ساختار پایگاه داده توزیعی یک سطحی از انتزاع را در نظر میگیریم تا مساله تا حد ممکن ساده سازی شود.
1. مقدمه : کنترل همروندی فرآیندی است که طی آن بین دسترسی های همزمان به یک پایگاه داده در یک سیستم مدیریت پایگاه داده چند کاربره هماهنگی بوجود میآید. کنترل همروندی به کاربران اجازه میدهد تا در یک حالت چند برنامگی با سیستم تعامل داشته باشند در حالیکه رفتار سیستم از دیدگاه کاربر به نحو خواهد بود که کاربر تصور میکند در یک محیط تک برنامه در حال فعالیت است. سخت ترین حالت در این سیستم مقابله با بروز آوری های آزار دهنده ای است که یک کاربر هنگام استخراج داده توسط کاربر دیگر انجام میدهد. به دو دلیل ذیل کنترل همروندی در پایگاه داده های توزیعی از اهمیت بالایی برخوردار است:
کاربراان ممکن است به داده هایی که در کامپیوترهای مختلف در سیستم قرار دارند دسترسی پیدا کنند.
یک مکانیزم کنترل همروندی در یک کامپیوتر از وضعیت دسترسی در سایر کامپیوترها اطلاعی ندارد.
مساله کنترل همروندی در چندین سال قبل کاملا مورد بررسی قرار گفته است و در خصوص پایگاهدادههای متمرکز کاملا شناخته شده است. در خصوص این مسال در پایگاه داده توزیعی با توجه به اینکه مساله در حوزه مساله توزیعی قرار میگیرد بصورت مداوم راهکارهای بهبود مختلف عرضه میشود. یک تئوری ریاضی وسیع برای تحلیل این مساله ارائه شده و یک راهکار قفل دو مرحله ای به عنوان راه حل استاندارد در این خصوص ارائه شده است. بیش از 20 الگوریتم کنترل همروندی توزیعی ارائه شده است که بسیاری از آنها پیاده سازی شده و در حال استفاده میباشند.این الگوریتمها معمولا پیچیده هستند و اثبات درستی آنها بسیار سخت میباشد. یکی از دلایل اینکه این پیچیدگی وجود دارد این است که آنها در اصطلاحات مختلف بیان میشوند و بیان های مختلفی برای آنها وجود دارد. یکی از دلایل اینکه این پیچدگی وجود دارد این است که مساله از زیر قسمتهای مختلف تشکیل شده است و برای هر یک از این زیر قسمتها یک زیر الگوریتم ارائه میشود. بهترین راه برای فائق آمدن بر این پیچدگی این است که زیر مساله ها و الگوریتمهای ارائه شده برای هر یک را در ی.ک سطح از انتزاع نگاه داریم.
با بررسی الگوریتمهای مختلف میتوان به این حقیقت رسید که این الگوریتمها همگی ترکیبی از زیر الگوریتمهای محدودی هستند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
سپاس ایزد یکتا را که ما را در ایران و در ما عشق به ایران آفرید
مقدمه
نوشته های حاضر مجموعه ای از شناخت چوب در کاربرد ساختمان می باشد از بررسی های ایرانیان پیش از تاریخ مدون و نیز در دوران های قدیم چوب یا به طور کلی (درخت) بدلیل عمر طولانی مورد استفاده استفاده غارنشین میشد و چوب به علت مصارف مختلفی که دارد در اغلب صنایع ها مورد استفاده قرار می گیرد مانند ساختمان ها- کاغذ سازی- مجسمه سازی- قالب سازی- ریخته گری- لوزام خانگی و... نقش فعال دارد که بحث مورد نظر ما در مورد استفاده در ساختمان می باشد.
مورد استفاده در ساختمان
بیشترین استفاده چوب در صنعت ساختمان قبل که نقش عمده ای در زمانهای قدیم داشته ولی امروزه بدلیل مقاوم سازی در ساختمانها بیشتر در قسمتهای فرغی ساختمان استفاده می شود: مانند در و پنجره – کمد- قالب بندی بتن - حصار- کتابخانه- تخته زیر پا- داربست- مبل و صندلی و... و هم اکنون در کشور ما بیشتر از چوب های رولی و تخته سه لایه چین استفاده می شود چون در کشور ما هنوز به چند دلیل شناخته شده نیست:
الف) جایگاه چوب ب) درست به عمل نیاوردن و خشک کردن چوب ح) عدم وجود جنگل ها
ساختمان چوب
چوب جسمی است بیولوژیکی که تشکیل شده از آب و سلولز و مقدار کمی خاکستر کانی های مختلف و سلولز آن حدودا 60 درصد وزن که تشکیل دهنده ساختمان اصلی چوب است و سایر مواد حدود 40 درصد میباشد. آب در چوب بر حسب نوع درخت می باشد مثلا درخت توسکا 51 درصد و تبریزی حدود 61 درصد و بیشترین تولید چوب در کششور ما در شمال می باشد.
کارکرد چوب
روش کار کردن چوب ها بصورتا های گوناگون می اشد اکثرا چوبها در اثر تغییر درجه حرارت و میزان رطوبت شکل خود را حفظ نمی کنند و تعییر جسم می دهند و اگر چوب در دستگاه های چوب خشک کنی درست انجام شود و میزان آب کنترل شود دیگر تغییر جسم نمی دهد و چوب دارای موادی تسست که خاصیت جذب و دفع رطوبت می باشد و آلر چوب در محیط مرطوب قرار گیرد رطوبت جذب می کند و اگر رطوبت محیط از رطوبت چوب کمتر باشد چوب به میط رطوبت میدهد و برای حفاظت از چوب از رطوبت پوشش دادن سطحی آن به وسیله رنگهای روغنی می باشد و درصد رطوبت چوب برای کارهای ساختمانی مختلف بوده.
مثال: داربست 20 تا 25 درصد
ساختمانی 15 تا 18 درصد
نمای بیرون 14تا16 درصد
سیمان 10 تا 12 درصد
تغییر شکل دادن چوب و خشک کردن آنها
رطوبت در چوب متغیراست برای اینکه درخت بتواند شاخه را تحمل نماید سلولهای متراکم تر و مقاوم تری تولید می نماید و میزان رطوبت در تمام نقاط درخت یکسان نیست و چوب به این دلیل تغییر شکل می دهد و موقع خشک کردن چوب قسمت های بیرون زودتر از قسمتهای داخل خشک شده و باعث ناهماهنگی میزان رطوبت در لایه های مختلف چوب شده و برای این کار چوب را خشک کرده و رطوبت آنرا بطور یکنواخت تقلیل می دهند منظور از خشک کردن چوب آن است که درجه حرارت آن را به حدی برسانیم که دیگر تغییر حالت ندهد و روشهای مختلفی رای آن وجود دارد روش متداول در ایران خشک کردن در هوای آزاد می باشد و در این روش هزینه چندانی جهت خشک کردن آن را ندارد و ارزانترین می باشد پس از قطع آن شاخه های اضافی را برید و چوب را به قطعات مشخص برش داده به محل مورد نظر حمل می نماید و برای این کار حدودا 15 سانتی متر از زمین فاصله داشته بااشند در چند ردیف ها را روی هم قرار می دهند که هوا به راحتی بین آنها عور می کند (بصورت عمودی و افقی) و بهتر است که آنها را با میخ به یکدیگر اتصال بدهند و جای قرار دادن چوتها حتی الامکان در زیر سقف باشد تا زیر ریزش باران و برف قرار نگیرد و اگر تهیه سقف مقدور نمی باشد ا نایلون می توان سته بندی کرد و مدت خشک شدن 4 الی 12 ماه طول میکشد. و این سته باید بطور مستقیم در مقابل تابش نور خورشید قرار نگیرد که باعثنا هماهنگی در خشک شدن شده و موجب ترکیدن و قاب برداشتن می شود و باید چوب مورد بازدید قرار گیرند که چنانچه مورد هجوم حشرات قرار گیرند از سته بندی خارج شوند و معمولا از چوبهای دزختان سوزنی برگ زودتر از پهن برگان خشک می شوند- پهن برگان مانند رامش توسکا وافرا زود خشک می شودو آنهایی که دیرتر خشک شوند مانند – نارون- زبان گنجشک.
روش خشک کردن چوب در کوره ها
بهترین و متداول ترین و غنی ترین نوع خشک کردن چوب است که بدین طریق که چوب به سرعت خشک می شود و از رکورد سرمایه نیز جلوگیری می کند و رطوبت و حرارت نیز قابل تنظیم می باشد و کنترل آن در اختیار ما می باشد و تمام این کوره ها مجهز به رطوبت سنج و دما سنج می باشد که براحتی بتوانیم دمای داخل را کنترل نماییم چوب ها به یک اندازه خشک شده و داخل آن نیز مثل بیرون چو خشک می شود و دیگر ترک روی چوب ایجاد نمی شود.
انواع کوره های چوب خشک کنی
بطور کلی دو نوع کوره چوب خشک کنی وجود دارد
نوع اول : که ایجاد آن راحت و به سرمایه گذاری زیاد نیاز نمی باشد که از یک یا چند اطاقک مجزا یا تو در تو می باشد که الوارها را روی هم می چینند که بین آنها فاصله بوده و هوا بین همه آنها جریان داشته باشد که کلیه سطوح الوارها در مقابل حرارت قزاز گیرند و پس از اینکه به آنها حرارت دارند و به نحو مطلوب رسیدند آنها را خارج می کنند و حرارت این کوره ها با رادیاتورهای آب گرم تقریبا مانند آنچه در منازل ات استفاده می شود و معمولا این کوره ها ناپیوسته هستند.
نوع دوم : کوره های تونلی هستند و الوارها را روی واگن هایی پیچیند و واگن ها را داخل تونل هدایت می کنند و آهسته طول کوره را طی می نمایند و موقعی از طرف دیگر کوره بیرون آمدند آماده هستند و بلافاصله گروه بعدی الوارها را دوباره در تونل قرار می دهند و حرارت کوره به وسیله لوله های آب گرم تامین می شود و در صورتیکه برق ارزان و فراوان باشد از آن استفاده می کننند و حرارت آنها در حدود 70 درجه میباشد و آزمایشگاه بر کار کوره ها نظارت کامل دارد و وزن این الوارها قبل از ورود به کوره اندازه گیری و بعد دوباره بعد از خروج میزان رطوبت نیز اندازه گیری می شود وزن آن مشخص می شود.
زیانهای ناشی از خشک کردن چوب
رکورد سرمایه به اینصورت که در هوای آزاد باید چوبهای قطع شده از جنگل به مدت زیادی بلا استفاده بماند و فضای سر پوشیده زیادی نیز باید به این اختصاص می یابد و در کوره ها نیز بدلیل وسایل تجزیهاتی مربوطه احتیاج به هزینه دارد
تغییر شکل: چوب بر اثر خشک شدن ترک هایی در دوسر آن ایجاد می شود که باعث ضعیف نمودن الوار می شودو برای اینکه این ترک ها بریده شود و دیگر قابل استفاده نمی باشد هزینه هایی دارد و در نتیجه ضایعات چوب زیاد می شود
کچ شدن چوب: در اثر خشک شدن ممکن است تغییرذ شکل و خمیدگی پیدا کند و این امر مرغوبیت چوب را کاهش می دهد
انواع چوب هایی که در ساختمان مصرف می شود و تفاوت آنها
چوبهایی که در ساختمانها مصرف می شود دو دسته هستند: سوزنی برگ ها و پهن برگ ها.
درختان لوزی مانند سرو- کاچ- سرخدار - نراد-
پهن برگ ها: بلوط – اقاقیا-ممرز- توسگا- راش- چنار- صنوبر- بید و... و تفاوتی که بین اینها وجود دارد از نظر محل تکثیر- آب و هوا- شکل هندسی و شاخه های آن- سرعت رویش چوب سوزنی برگان دارای وزن مخصوص کمتر است زودتر خشک می شود- و مصرف آن نیز زیاد می باشدو مصارف آن در صنایع کاغذ سازی- قالب سازی- ریخته گری- وسایل موسیقی و...
چوبهای برگ پهن: دارای نقوش و رنگ های زیبا هستند و لاک و الکل بهتر می گیرند.
وزن مخصوص چوب
وزن مخصوص چوبها کمتر از یک گرم بر سانتیمتر مکعب است (سبک تر از آب) و هر چند که میزان رطوبت آن بیشتر باشد وزن مخصوص آن بیشتر میشود و رطوبت ثابت برای سنجش وزن مخصوص 15% می باشد و با Dis نشان می دهند و هر قدر وزن مخصوص چوب بیشتر باشد مقاومت آن مقاومت آن نیز زیادتر است و وزن مخصوص چوبهای ایران بین 4/0 گرم بر سانتیمتر مکعب برای چوب های تبریز و 85/0 گرم بر سانتیمتر مکعب برای چوب های انجیری می باشد و چوب های سنگین تر از یک حتی 25/1 گرم بر سانتیمتر مکعب نیز یافت می شود ولی کار کردن این چوب ها بسیار سخت است چون میخ به سختی به آنها فرو می رود و به این دلیل در صنعت ساختمان استفاده نمی شود.
معایب چوب
طور کلی عواملی را که ارزش تجاری چوب را کم می کند معایب چوب هستند که مقاومت و باربری و کار کردن با چوب را مشکل می سازد و یا شکل ظاهری زیبایی نداشته باشند مثال معایبی که قبل از قطع درختان زمان رویش وجود دارد و معایبی که بعد از قطع درخت و تهیه الوار بوجود می آید.
قطع درخت و حمل آن به کارخانه
برای قطع کردن درخت و موقع افتادن آن باید زمین آن را آماده وبا اره یا وسیله دیگر گودی روی تنه درخت ایجاد نمائیم تا محل مورد نظر ما فرود آید و بدین طریق به چوب و شاخه های آن آسیب وارد نخواهد شد و باید درخت قطع شده بلافاصله به کارخانه حل شود زیرا درخت تازه با توجه به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
کسی که قواعد قرائت سبعه را فرا گرفته و میخواهد قرآن را تلاوت نماید آیا مخارج حروف را باید در هر یک از قرائتهای هفتگانه و یا دهگانه و... به طور یکسان رعایت کند، یا مخارج حروف هم طبق قرائت اختلافی است؟ آیا ادغام یرملون را در دیگر قرائتها هم باید عمل نماید یا اینکه ادغام یرملون مخصوص قرائت عاصم است؟ و قواعد دیگر همچنین. و خلاصه قاری قرآن چه مواردی را باید در همة قرائتها رعایت کند و چه مواردی را باید با اختلاف، تلاوت نماید؟ با تعریف و تشریح جداگانه قرائت و تجوید، تفاوتشان و همچنین جواب سؤالات حاصل میشود. برای بیان مطلب، مقدمتاً باید بگوییم که قرائت بر دو نوع است: 1. قرائت بالمعنی الأعم، 2. قرائت بالمعنی الأخص. منظور از قرائت بالمعنی الأعم، همان است که در عرف جامعه قاریان، مقصود میشود که مترادف معنای «تلاوت» است؛ یعنی: خواندن قرآن،حال به صورت ترتیل یا تحقیق و یا غیره باشد. و منظور از قرائت بالمعنی الأخص آن است که در کتب تخصصی علوم قرآنی از آن بحث میشود که منسوب به یکی از قرّء سبعه یا عشر و یا... میباشد. به بیان واضحتر: وقتی میگوییم ابن کثیر آیه چهارم از سوره فاتحه را «ملک یوم الدین» قرائت نموده، [1] منظور این است که قرائت ابن کثیر در این آیه چنین است. یا وقتی که میگوییم «عاصم» همین آیه را «مالک یومالدین» قراءت نموده، [2] منظور همان «قرائت» عاصم است، به بیان دیگر مصادیق واقعی «روایت حفص از عاصم «قارئت بالمعنی الأخص است و یا منظور از بالمعنی الأخص، هر یک از قرائت مختص قرّاء سبعه را گویند که مخصوص آن قاری میباشد. و اما معنای تجوید: سرالبیان مینویسد: تجوید، مصدر باب تفعیل، در لغت به معنای نیکو کردن و در اصطلاح، علمی است که در آن از شناسایی مخارج و صفات حروف تهجی و محل وقت و وصل و قواعد و دستورها قرائت قرآن مجید و نیکو خواندن آن بحث میشود.[3] و حلیه القرآن با بیان واضحتر میگوید: تجوید، در لغت به معنای تحسین، تکمیل، نیکو گردانیدن آمده است.
بدیهی است آیات الهی با رعایت قواعد ویژهای که انشاءالله فرا خواهیم گرفت، زیباتر، نیکوتر و تکمیلتر، تلاوت خواهد شد و لذا این قواعد را تجوید قرآن نامیدهاند. «تجوید» در اصطلاح قرائت عبارت است از: ادای حرف از مخرجش همراه با اعطای «حق و مستحق» آن حرف. «حق حرف»: عبارت است از صفات لازمه آن حرف، منظور از صفات لازمه حرف، حالاتی است که حرف در حالت «انفراد»و بدون ترکیب داراست؛ مانند استعلا، استفال، جهر، همس، شدت و... «مستحق حرف»: عبارت است از: احکامی که از صفات لازمه آن حرف ناشی میشود. منظور از احکام، حالاتی است که برای حرف در «ترکیب» با حروف دیگر و حرکات مختلفه پیش میآید.
مانند: تفخیم و ترقیق، ادغام و اظهار و... [4] با دقت و تأمل در معنای لغوی تجوید با دو تعریف مذکور که شد به این نتیجه میرسیم که «تجوید»صرفاً جهت «راحتی» و «نیکویی» در تلفظ و ادا نمودن کلمات عربی میباشد [5] و با تعمّق در معنای اصطلاحی تجوید و مقایسه آن با معنای لغوی، نتیجه حاصل میشود که مخارج حروف، صفات حروف و احکامی که در رهگذر ترکیب حروف و کلمات پدید میآید مثل: احکام نون ساکنه و تنوین، وقف، ادغام و... جزو مسائل قرائت. قرائتی که منظور از آن مثلاً روایت حفص از عاصم باشد. نیست، خوانندگان محترم تحقیقاً اینجا گمان خواهند نمود که منظور ما این است که کتب تجوید که نوشته شده بر مبنای روایت حفص از عاصم نیست؛ چرا که در تمامی کتب تجویدی فقط از همین مسائل (صفات حروف، تفخیم و ترقیق، ادغام و...) به عنوان روایت حفص از عاصم بحث شده که ما اینها را جزو تجوید به حساب آوردیم و تجوید را هم جدای از قرائت دانستیم! در پاسخ گوییم: منظور ما این نیست که تمامی مباحث مربوط به ادغام جزو تجوید است نه قرائت بلکه میگوییم مباحثی که شامل تعریف تجوید میشود جزو تجوید است و تجوید هم جدای از قرائت میباشد، چه بسا که در یکی ائمه قرائت در باب ادغام، نظر خاصی داشته باشد، مثل عاصم که در باب ادغام، نظر مستقلی دارد، همچنین در باب مد و نیز در باب تفخیم و ترقیق و سایر قرّاء نیز همینطور.
منظور اینکه: این مسائل مورد نظر ما نیست و ما اینها را جزو تجوید به حساب نمیآوریم اگر چه در باب ادغام و وقف یا تفخیم و ترقیق. که از ابواب تجویدند. بیان شده باشند بلکه ما این نظریات خاص هر یک از ائمه قرّاء را جزو اصول قرائی به حساب آورده و به آنها هم عنوان قرائت. بالمعنی الأخص. را اطلاق مینماییم. به نظر ما تجوید مختص به قرآن نیست بلکه در کلیه کلیات عربی جاری میشود، ولی قرائت و شیوه تلفظ آن مختص به کلمات قرآن است و مثلاً یک عرب زبان وقتی میخواهد دعا بخواند و به طور مثال به کلمه «اللهم کُن لِولِیّک» میرسد، خواهی نخواهی نون ساکن را در لام ادغام میدهد، در حالی که کلمه فوق، اصلاً کلمه قرآنی نیست و به قرآن مربوط نمیشود، لذا تجوید را نباید جزو اصول مختصه قرآن بشماریم، بلکه از آن چهت که قرآن به زبان عربی میباشد و زبان عربی هم این خصوصیت و قاعده را دارد که مثلاً اگر نون ساکن یا تنوین به یکی از حروف «ی، ر، م، ل، و،ن» برسد باید در آنها ادغام شود، به همین جهت است که میگوییم قاری، هم اگر بخواهد قرآن را با قرائت «حمزه» بخواند باید تجوید (ادغام، اظهار، اخفاء، قلب، صفات حروف، مخارج حروف، وقف و...) را رعایت بکند و هم اگر بخواهد به قرائت «عاصم» بخواند. به بیان دیگر: تجوید مختص قرائت عاصم نیست بلکه برای قرائت قرآن به هر قرائتی (چه عاصم و چه نافع و چه غیره) باید موارد تجویدی رعایت شود و قرائت عاصم فقط مختص آن کلماتی است که در شیوه تلفظ آن کلمه، عاصم با سایر قرّاء اختلاف دارد (حال این اختلاف چه در اصول قرائت باشد و چه در فروع (فرشالحروف) قرائت). برای نمونه، عاصم در سوره اخلاص، آیه چهارم را بدین صورت قرائت کرده کُفواً احد [6] (با همزه). [7] (طبق قرآنهای فعلی که براساس روایت حفض از قرائت عاصم نوشته میشود) ولی ابن کثیر همین آیه را بدین صورت قرائت نموده است «کفواً احدا» (با همزه) منظور ما از قرائت عاصم در این آیه، شیوه تلفظ کلمه «کفواً» است و در هر آیه دیگری هم که اختلاف قرائتی باشد، «قرائت»، در متن کلمات قرآن است از حیث تلفظ، ولی «تجوید» موضوعی است که بعداً عارض بر کلمات قرآن شده، به خاطر عربی بودن قرآن. ضمناً متذکر میشویم که هر کدام از ائمه قرائت، دارای نشانهها و رموز مختص به خود هستند که این علامات در حاشیه بعضی از قرآنها برای ذکر اختلاف قرائت آیات آمده است. برای اینکه زمان پیدایش و اتمام قرائتهای هفتگانه بهتر مشخص گردد آنها را با عصر امامت ائمه شیعه، علیهمالسلام، تطبیق میدهیم: اولین فرد از قرّاء سبعه بنا بر تقدم زمانی، «ابن عامر دمشقی» میباشد که در سنه نهم حضرت علی علیهالسلام به وجود آمده، پس باید گفت قرائت قرآنی تقریباً در دوران امامت امام محمد باقر علیهالسلام جلوهگر شد و تا دوران حضرت امام موسی بن جعفر علیهالسلام ادامه داشت و در بین پنجاه نوع قرائت به وجود آمده، فقط هفت قرائت مورد تأیید ائمه از جمله امام صادق علیهالسلام بوده است. از میان قرّاء سبعه پنج نفر اصالتاً ایرانی هستند و دو تفر عرب بودهاند و همچنین پنچ نفر از بزرگان قراء سعبه (عاصم، نافع، حمزه، گسایی و ابوعمرو) از مذهب تشیع بودهاند و دو نفر بقیه ابن عامی و ابن کثیر) از اهل تسنن میباشند.
تقسیم بندی کلی:
- حروفی که مخرج آنها در حلق است
حلق دارای سه مخرج برای 6 حرف می باشد به اعتقاد ابن جزری 7 حرف
1- دورترین نقطه ی حلق نسبت به دهان محل شکل گیری حرف همزه و هاء و به اعتقاد ابن جزری الف است(می گوید چون شروع تلفظ الف در حلق است).البته علمای جدید آواشناسی مخرج همزه وهاء را حنجره می دانند 2- وسط حلق:مخرج عین و حاء3- نزدیک ترین نقطه ی حلق به دهان:محل تلفظ غین و خاء
(صرف نظر از بغضی از نظرات که مخرج این دو حرف را در دهان می دانند)
-حروفی که مخرج آنهادر دهان است1- دورترین نقطه ی زبان: قاف2- کمی جلوتر از قاف :کاف3- وسط زبان و وسط کام بالا:جیم شین یاء4- یکی از کناره های زبان و آنجه که از دندان های آسیادر مقابل آن است:ضاد5- ابتدای کناره ی زبان و تیغه ی آن و کام و لثه ی مقابل آن:لام6- سر زبان و لثه ی مقابل آن: نون7- پشت قسمت جلویی زبان ولثه ی مقابل آن: راء
طبق نظری دیگر در اصل مخرج این سه حرف یکی ست یعنی نیم دایره جلوی زبان و
لثه مقابل آن محل تشکیل سه حرف راء، نون و لام است و اختلافشان بیشتر در صفات است8- سر زبان و پایه و لثه ی دندان های پیشین بالا: طاء تاء دال
9- سرزبان و پایه ی دندان های پیشین پایین: صاد سین زای
یا به عبارت بهتر: کمی عقب تر از سر زبان و لثه پشت ثنایای بالا(چون فشار اصلی در ایجاد صدای این حروف به همین صورت وارد می شود)10- سر زبان و سر دندان های پیشین بالا و پایین: ظاء ذال ثاء
از قرار گرفتن سر زبان بین دندان های ثنایای بالا و پایین این سه حرف شکل می گیرد3-حروفی که مخرج آنهادر لب هاست1-دندان های پیشین بالاو لب پایین : فاء2- لب ها: باء میم واوفشرده شدن لب ها :میم باءعدم اتصال لب ها: واو