لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بسم الله الرحمن الرحیم
شاخصه های امامت در تفکر شیعی
نقدی بر نوشتار «بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی» مندرج در روزنامۀ شرق شمارۀ 713
امامت یکی از آموزه های مهم اسلامی است که از دیر زمان مورد اهتمام و بحث و تحقیق مذاهب و متفکران اسلامی بوده است در این میان شیعۀ امامیه برای امامت اهداف، رسالت ها و شاخص هایی را تعریف کرده است که به سبب آنها، امامت در تفکر شیعی از جایگاه و اهمیّت ویژه ای برخوردار شده است و اگر دیگر مذاهب اسلامی، امامت را از واجبات فقهی می دانند، شیعه آن را از اصول اعتقادی می شمارد. اجرای احکام و حدود اسلامی، برقراری امنیّت و گسترش عدالت و دفاع از کیان اسلام و مسلمین از مهمترین اهداف امامت و مسئولیّتهای امام است که شیعه و اهل سنّت بر آنها توافق دارند اما شیعه، علاوه بر امور یاد شده، تبیین معارف و احکام اسلامی و صیانت فکری و معنوی اصول و فروع اسلامی را نیز از اهداف امامت می داند. بدیهی است که تحقق این آرمان به صورت مطلوب، بدون برخورداری امام از علم کامل نسبت به معارف و احکام اسلامی و عصمت علمی و عملی او امکان پذیر نخواهد بود. از سوی دیگر، عصمت و علم کامل به شریعت، از صفات درونی است و تشخیص آن برای افراد، از طریق متعارف ممکن نیست. بدین جهت راه تعیین امام، منحصر در نص شرعی است و نص شرعی نیز متفرع بر نصب الاهی می باشد.
بر این اساس، مهمترین شاخصه های امامت در تفکر شیعی عبارتند از: علم کامل به احکام و معارف اسلامی، عصمت علمی و عملی، نصب الاهی و نص شرعی.
افضلیت امام بر افراد مشمول امامت او نیز از دیگر شاخص های مهم امامت است که برخی از متکلمان غیر شیعی نیز در حد شرط کمال یا شرط لزوم به صورت مقیّد پذیرفته اند.
در نوشتاری که در شمارۀ 713 روزنامۀ شرق، ص18 با عنوان بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی منتشر گردیده ادعا شده است که مفهوم امامت در جهان تشیع دچار استحاله گردیده و در صفات امام و شاخص های امامت، تحول رخ داده است بدین صورت که در قرن اول و دوم، امام با اوصافی غیر از آنچه در قرنهای سوم و چهارم و پس از آن شهرت و رسمیّت یافته است، معرفی شد. آن چه در آن دوران مطرح بود، عمل به قرآن، حق مداری، عدالت، تهذیب نفس، اقامۀ دین، عقل درایتی در مقابل عقل روایتی و افضلیت علمی بود و از نصب الاهی و نص شرعی، عصمت و علم غیب به عنوان اوصاف امام و شاخص های امامت سخنی به میان نیامده بود. این اوصاف چهارگانه، توسط متکلمان شیعه در قرنهای سوم و چهارم مطرح شده است و به تدریج در شمار شاخص های رسمی امامت شیعی قرار گرفته و جزء بدیهیات و مسلمات مذهب شده است.
برای اثبات این مدعا به سه روایت استناد شده است یکی سخن امام علی علیه السلام در خطبۀ سوم نهج البلاغه است که هنگامی که مردم برای بیعت با او به عنوان خلیفه پیامبر صلی الله علیه و آله اجتماع کرده بودند، فرمود: اگر حضور شما جمعیت انبوه نبود که با آن حجت بر من تمام شده و در نپذیرفتن مقام خلافت عذری ندارم و نیز اگر خداوند از عالمان پیمان نگرفته بود که بر ستمگری ظالمان و پایمال شدن حق مظلومان، سکوت نکنند، مسئولیت خلافت و امامت را نمی پذیرفتم. آن چه در این سخن امام علی علیه السلام در ارتباط با امامت مطرح شده است، دو چیز است: نداشتن عذر سکوت و قعود با وجود یاوران بسیار و مسئولیت عالمان دین در دفاع از حقوق مظلومان و محرومان و مبارزه با ستمگران. نکتۀ مهم این است که امیر المومنین علیه السلام در این سخن، خود را به عنوان عالم دین معرفی می کند نه فردی معصوم و منصوب از جانب خداوند.
دلیل دوم: سخن امام حسین(علیه السلام) است که در معرفی امام فرموده است: و لعمری ما الامام الا العامل بالکتاب و الاخذ بالقسط و الدائن بالحق و الحابس نفسه علی ذات الله. و امام مجری عدالت و پیرو حق است و نفس خویش را برای خدا به بند کشیده است؛ در این سخن امام حسین علیه السلام نیز از اوصاف چهارگانۀ متکلمان در مورد امامت، ذکری به میان نیامده است.
دلیل سوم: کلامی است که هم از امام علی(علیه السلام) روایت شده و هم از امام حسین(علیه السلام). در آن کلام، فلسفۀ امامت و حکومت بیان شده است که عبارت است از: اصلاح امور مردم، دفاع از مظلومان و تامین امنیت آنان در برابر ظالمان، آشکار نمودن معالم دین و اقامۀ حدود شرعی «لنری المعالم من دینک و نظهر اصلاح فی بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطله من حدودک»
بر اساس این گونه سخنان در بیان اوصاف امام و شاخصهای امامت از اهل بیت علیهم السلام شیعیان آن دوران نیز از ویژگیهای امام و شاخصهای امامت تلقی جز مطالب مزبور نداشتند و امام را با اوصاف و شاخصهای چهارگانۀ کلامی(نصب الاهی، نص شرعی، عصمت و علم غیب) نمی شناختند.
این دو تلقی از امامت، پی آمد مهم دیگری نیز در زمینۀ اسوه بودن امام دارد. زیرا بنا بر تلقی اول که اوصاف امام جنبۀ بشری و عادی دارند، اسوه بودن امام برای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
مفهوم تابع
دید کلی
مفهوم تایع یکی از مهم ترین مفاهیم علم ریاضی بوده و به همان اندازه در ریاضی اهمیت دارد که مفهوم مجموعه دارد. اغلب، می گویند تابع، کمیت متغیری است که از کمیت متغیر دیگر تبعیت می کند. برای توزیع "معمولی"، مانند:
Y=sinx ,y=x2 , y=a+bx
والی آخر، این تعریف کاملا مناسب می باشد. ممکن است اگر توابع دیگری، مانند: y=sin2x+cos2x
را در نظر بگیریم، می بینیمی که مقادیر آن تابعه دیگر تغییر نمی کند و بنابراین دیگر کمیت متغیری که از کمیت x تبعیت کند، وجود نداد.
تعریف تایع:
تناظری که به هر عنصر x از یک مجموعه x فقط و فقط یک عنصر y از یک مجموعه y رانسبت را دهد، تایع گویند. توابع را با حروف f یا حروف کوچک خطی لاتین نشان می دهیم.
مفهوم تابع از دیدگاه دیگری
از طرفی، تحت عنوان کمیت "چیزهایی" را در نظر می گیرند که آنها همه با هم قابل مقایسه باشند. یعنی "چیزهایی که" بین آن ها روابط "بیشتر" و "کم تر" و.جود دارد.
در صورتی که در ریاضیات، توابعی نیز مطالعه می شود که برای آنها این روابط تعیین نشده است، مثلا به عنوان مثال از اعداد کمپلکس (مختلط) یا به طور کلی از عناصر یک مجموعه دلخواه می توان اسم برد. توجه دقیق نشان می دهد که در مفهوم تابع وابستگی تغییرات به تغییرات متغیر مستقل آنم اندازه مهم نیست که تناظر بین مقادیر متغیر مستقل و مقادیر تابع مهم می باشد. به خصوص اگر به خاطر بیاوریم که تمامی اطلاعات راجع به تابع، می تواند از بیان گرافیکی آن استخراج گردد، و در نتیجه نباید فرض بین بیان گرافیکی تابع و خود تابع قائل شده و از طرفی
رافیک تابع مجموعه نقاطی است که هر یک از آن ها با دو مختصات y,x یعنی با (x,y) مشخص میگرند. بدین ترتیب به نظر می رسد که در تعریف تابع، مناسب است از آن خصوصیات مجموعه زوج های مرتب استفاده گردد که ویژه گرافیک تابع باشند.
قلمرو و برد تابع:
مجموعه x را قلمرو تابع و مجموعه y را برد تابع f می نامند. تابعf را از مجموعه x به مجموعه y را معمولا به صورت f:x→y y=f(x)
نشان می دهند.
مثال هایی از تابع:
1) تبدیل درجه فارنهایت به سانتیگراد را در نظر می گیریم برای هر عدد حقیقی x، درجه فارنهایت معادل است با:
درجه سانتیگراد.
فرض می کنیم y,x هر دو عدد مجموعه اعداد حقیقی باشند، در نتیجه این عمل، به هر عنصر x از مجموعه
Xعنصر یگانه f(x) از مجموعه y را نظیر می کند. اگر داشته باشیم:
پس نتیجه می گیریم برای هر مقدار x یک مقدار x از منحصر بفردی y موجود است.
f(32)=0 f(68)= 0 f(212)=0
مفهوم تابع برای سه تایی مرتب:
اگر در نظر بگیریم که خود متناظر به توسعه 3- تایی مرتب مجموعه هایی است که9 جزو اول آن زیر مجموعه از حاصل ضرب مستقیم جز دوم و سوم آن می باشد و بین عناصر این حاصل ضرب زوج هایی که اجزا اول آنها یکسان و اجزا دوم آن ها متفاوت باشند. وجود ندارد، یعنی اگر (x,z),(x,y) عناصر حاصلضرب مستقیم باشند، آنگاه y=z خواهد بود. بنابراین طبق تعریف:
3- تایی (f,x,y) را تابع گویند، هر گاه:
(1) باشد.
(2) F زوج هایی نداشته باشد که اجزا اول ان ها یکسان و اجزا دوم آن ها متقارن باشند.
گراف تابع:
در تابع f:X→Y مجموعه تمامیزوج هائی که اجزای اول آن ها را عناصر مجموعه X و اجزای دوم آن ها را تصویر عناصر مجموعه X تشکیل می دهند، گراف تابع خواهد بود.
مفاهیم مربوط به تابع:
برای توابع مفاهیمی مانند "گراف تابع"، "ناحیه مبدا تابع"، "ناحیه تعریف تابع"، "ناحیه مقادیر تابع" ظاهر می شود چون برای تابع، ناحیه تعریف با ناحیه مبدا منطبق می شود، بدین جهت برای تابع فقط ناحیه تعریف را به تنهایی به کار می برند. تابه f را با ناحیه تعریف x ناحیه مقصد y تابعی را "نوع x→y" می نامند.
تعبیر هندسی تابع:
f تابع است اگر خطی موازی محور y ها رسم کنیم منحنی تابع را فقط و فقط در یک نقطه قطع کند. یعنی به ازای یک y فقط و فقط یک x داشته باشیم.
خواص توابع
زوج یا فرد باشند.
توابع زوج و فرد:
فرض کنید f تابعی با دامنه با شد و برای هر آنگاه باشد(در اصطلاح دامنه تابع f متقارن باشد). در این صورت:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
خرپاها :
یک کابل انعطاف پذیر که باری در وسط دهانه را تحمل می کند یک سازه کششی محض است، حال سازه ای را در نظر بگیرید که در آن کابل را به طرف بالا برده ایم و اجزاء مایل آن سخت شده اند تا آمادگی تحمل نیروی فشاری را داشته باشند. افت منفی یا خیر صعودی ماهیت کلیه تنشها را تغییر می دهد و کابل های رو به بالا به یک سازه فشاری خالص تبدیل می گردند. این ساده ترین مثال یک خرپاست.
باری که در رأس خرپا وارد می شود بوسیلة اعضاء فشاری به تکیه گاهها منتقل می شود. به هر کدام از تکیه گاهها نیروی عمودی معادل نیمی از بار، همچنین رانش هایی به طرف بیرون وارد می شود، می توان با پشت بندهایی از مصالح فشاری مانند مصالح بنایی ، یا بوسیلة یک عنصر کششی، مانند میله رابط فولادی یا چوبی رانشها را جذب کرد. چنین خرپاهای اولیه، مرکب از چوب و رابطهای آهنی، در قرون وسطی برای نگهداری سقف کلیساها ساخته می شدند. دلایلی مبنی بر پوشش سقف های معابد یونانی با سازه های چوبی با طراحی مشابه وجود دارد. با بزرگتر شدن دهانه ها استفاده از یک میلة رابط کششی از بالای خرپا (برای حذف افت زیاد این عنصر نسبتاً انعطاف پذیر) کارآیی بهتری برای خرپا ایجاد می نماید، یک عنصر مثلثی مشابه ممکن است با افت مثبت ساخته شود که در آن از میله های فولادی برای اعضاء کششی و از چوب برای اعضا رابط فشاری استفاده می شود.
خرپاهای متشکل از اعضای فشاری و کششی که برای پوشاندن دهانه های بزرگ به کار رفته اند، خرپاهای مثلثی اولیه ای بدست می آیند که اتصال اعضای آنها مفصلی است یعنی امکان چرخش در نقاط انتهایی آنها وجود دارد. برای مثال دو خرپای مثلثی با رئوس رو به پایین را در نظر بگیرید که در یکی از نقاط دیگرشان به هم متصل شده اند.
این دو خرپا قادر به تحمل باری نیستند مگر اینکه میله ای کششی مانع از دور شدن دو رأس مثلث ها از هم شود. در نتیجه خرپایی با دو مثلث بدست می آید که قادر به پوشاندن دهانة بزرگتری است. یک خرپای مثلثی که به طور مشابه ساخته شده است با اعضای فوقانی و اعضای قائم تحت فشار و اعضای تحتانی و اقطار تحت کشش در شکل نشان داده شده است. بار 1w در وسط دهانه در امتداد اقطار کششی به نقاط A و B انتقال می یابد.
(عضو قائم OO باری تحمل نمی کند زیرا در نقطة O نیروهای افقی اعضای OA و OB نمی توانند آنرا متعادل نمایند) . عضو فوقانی فشاری AB رانش را جذب می کند، در حالی که عضوهای عمودی فشاری AC و BD عکس العملهای عمودی نقاط A و B که برابر نصف 1W است را به نقاط C و D انتقال می دهند. عضو قطری کششی CE هم واکنش انتقالی در C و هم بار اضافی W2 را به نقطة E انتقال می دهد و نیرویی کششی CE هم واکنش انتقالی در C و هم بار اضافی 2W را به نقطة G انتقال می دهد. این مکانیزم انتقال نیرو در همة اعضاء دیگر خرپا جریان می یابد، تا این که در پایان آخرین عناصر فشاری عمودی یعنی IL و MN نصف کل وزن خرپا را تحمل نموده و به نقاط تکیه گاهی N و L انتقال می دهند. اگر همانطور که مطلوب است بارها تنها بر نقاط «گره ای» D ، C ، O و ... خرپا وارد شوند و بار مرده اعضای خرپا را ناچیز فرض کنیم، همة اعضای خرپا با فشاری و یا کششی می شوند. وقتی که بارها در میان گره اثر بگذارند، و بار مرده را در نظر بگیریم در اعضای خرپا مقداری خمش نیز ایجاد می شود.
در صورتی که جهت اعضاء قطری را معکوس می کنیم اعضای عمودی به صورت کششی و اقطار به طور فشاری کار می کنند. بنابراین در شکل بار1 W بوسیله اعضاء کششی قائم از O به O انتقال پیدا می کند و سپس بار از O بوسیلة عناصر مورب فشاری به C و D منتقل می شود. CD یک عضو کششی است. خرپای مثلثی COD به گروه های C و D متصل است و در اینجا بارهای اضافی 2 W و 3 W بوسیلة اعضای قائم کششی به نقاط A و B منتقل شده و سپس توسط اقطار فشاری به نقاط G و H منتقل می شوند. عناصر مورب GA و HB میله های AO و OB را تحت فشار قرار می دهند. دوباره اعضای CG و DH کششی هستند. جریان بارها ممکن است همچنان ادامه داشته باشد تا اینکه در پایان توسط آخرین اعضای قطری فشاری بارها، بر تکیه گاه وارد شوند. در این خرپا اعضای قائم MN و IL و همچنین اعضای بالایی آنها غیرضروری می باشند. بطور مشابه اگر نقاط تکیه گاهی خرپا I و M بود بر اعضای قائم انتهایی و آخرین عضوهای افقی پایین خرپای شکل 25- 6 تنشی اثر نمی کرد. خرپای شکل 26-6 معمولاً در پل ها و اتوبانها و خرپای شکل 25-6 در پل های راه آهن استفاده می شود، غالباً در این نوع خرپاها در زیر سطح سواره رو قرار دارند. برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد رفتار خرپا در مقایسه با رفتار تیر می توان به بخش 2-7 مراجعه نمود.
اعضای فوقانی، عمودی، و مورب خرپا ممکن است تحت تأثیر فشار دچار کمانش شوند، مگر آنکه بطور صحیح طراحی شوند. یکی از تحقیقات اولیه در مورد کمانش سازه های خرپایی پل ها به دلیل وقوع شکست ناشی از کمانش در پل راه آهن روسیه انجام گردید که در اواخر قرن 19 روی داد. از آنجا که بسته به موقعیت بارهای متحرک ممکن است هم کشش و هم فشار در عضوی ایجاد شود، بعضی از خرپاها با اقطاری که هم کششی هستند و هم فشاری، ساخته شده اند، تا هرگاه اقطار فشاری باریک به علت کمانش غیرفعال شدند اقطار کششی بار را تحمل نمایند.
برای ایجاد خرپاهای قابل استفاده امکان ایجاد ترکیبات بسیار متنوع اعضاء کششی و فشاری وجود دارد. خواننده می تواند نحوة انتقال بار را در مثالهای مقدماتی نشان داده شده در اشکال (الف – 27 – 6 ) و (ب – 27 – 6) دنبال کرده و بدین ترتیب چگونگی کار اینگونه سازه ها را مشاهده نماید.
اتصال اعضای یک خرپا با استفاده از پرچ، پیچ یا جوشکاری به صفحات اتصال در محل تقاطعشان صورت می گیرد. (شکل 28-6)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
پله :
محاسبه برای ساخت و ساز پله ها، سطوح شیدار (رامپ) 29 ده ها ، بر اساس قوانین گوناگون ساختمان های ملی صورت می گیرد. ساختمان هایی با دو طبقه 9 بیشتر باید دارای راه پله های با پهنای حداقل 8/0 متر و نسبت بلندی به کف باشند.
در ساختمان های بلند، پلکان باید پهنایی برابر با 25/1 متر داشته باشند. طول پاگرد برابر است با تعداد بارهای طول قدم گذاری + عمق قدم.
برای پهنای پله ها باید زمان لازم برای تخلیة کامل محاسبه گردد. مانند ساختمان های عمومی و تأترها.
راه پله ها ورودی های حلویی به آرامی بالا م روند پس می توانند صعود ملایمی را داشته باشند. یک راه پله در یک ورودی گوشه و یا راه پله اضطراری، باید دارای یک فرود سریع و آسان باشند.
از نظر فیزیولوژیکی ، بهترین استفاده از انرژی به هنگام بالا رفتن از پله ها هنگامی است که زاویه شیب 30 درجه باشند و نسبت ارتفاع با برابری :
نسبت بلندی پله r مطابقت داشته باشد.
هر راه پله اصلی باید به صورت ممتد در محل قفسه پله خاص خود قرار گیرد که هم راه دسترسی ، هم راه خروج به هوایی آزاد در داخل آن ها در یک راستا قرار داشته باشند. و در عین حال، ایمنی پله به هنگام خروج اضطراری از آن نیز فراهم شود.
سطوح شیب دار (راه پاها) و راه پله های گردان (مارپیچی)
راه پاها باید به گونه ای در نظر گرفته شوند که استفاده کنندگان از صندلی های چرخدار و آن هایی که کالسکه بچه دارند ، به راحتی بتوانند از یک سطح به سطح دیگر بروند.
پله های مارپیچی برای صرفه جویی در فضا مناسبند و با یک ستون در مرکز، از طراحی قوی و خوبی برخوردارند. البته آن ها می توانند بدون ستون مرکزی نیز طراحی شوند و راه پله های باز و پهن با قفسه پله به وجود آورند.
پله های برقی :
برای حرکت ممتد و گروهی مردم مورد نیاز است (که مانند پله ها ، برای تمهیدات فرار در حالت اضطراری در نظر گرفته نمی شوند. پله های برقی به عنوان مثال، در فرو شگاههای بزرگ، با زاویه ای بین 30 تا 25 درجه قرار می گیرند. پله برقی با زاویة 35 درجه اقتصادی تر است و فضای کمتری در پلان اشغال می کند در ضمن هرچه بالاتر می رود. فضای اشغال شده کمتر می گردد. پله برقی با زاویة 30 درجه برای صعود عده زیادیف از نظر روانشناسی و حس ایمنی ترجیح داده می شود.
در فروشگاههای بزرگ، ساختمان های اداری و دفترها، سالن نمایشگاهها و فرودگاهها، سرعت حرکت بر اساس قوانین، نباید از 5/0 متر بر ثانیه بیشتر بوده و حداقل دارای سه خروج افقی دارد.
آسانسورها :
بالا و پایین رفتن افراد در ساختمان های چند طبقه جدید، معمولاً به وسیله آسانسور تأمین می شود. در ساختمان های بزرگ چند طبقه معمولاً آسانسورها را در نقطه مرکزی ساختمان قرار می دهند. آسانسورهای مربوط به حمل و نقل محصولات باید از آسانسورهای حمل و نقل افراد جدا باشند اما به کارگیری آن برای حمل مسافران در زمان های ترافیک زیاد، باید در برنامه به حساب آورده شوند.
در جلوی چاله آسانسورها ورودی ها باید فضاهایی طراحی شوند و قرار گیرند به طوری که : استفاده کنندگان بتوانند وارد آسانسورها شده یا از آن خارج شوند و یا حتی آن هایی که دارای ساک های دستی هستند، در مسیر یکدیگر قرار نگیرند، مگر در مواردی که چاره ای جز این نداشته باشند. بارهای بزرگ تر اگر بخواهند حمل شوند. (مانند کالسکه، صندلی چرخدار ، و سایر مبلمان) می توانند در داخل و یا بیرون از آسانسور مانور دهند و موجب صدمه دیدن مردم و خراب کردن ساختمان ها و داخل آسانسور شوند. سایر مصرف کنندگان نباید بارهایی بیشتر از مقدار لازم را وارد آسانسور کنند.
برای فضای جلوی یک آسانسور منفرد، Min عمق لازم بین در آسانسور و دیوار مقابل به آن، بر اساس ندازه جهت کابین آسانسور تعیین می گردد و باید حداقل با عمق کابین آسانسور مساوی باشد. Min مساحت قابل قبول باید حداقل مساوی باشد با حاصل عمق کابین آسانسور و عمق و پهنای چاله آسانسور.
کار دفتری و اداری
در طول عمر یک ساختمان اداری فضای آن ممکن است جهت اهداف مختلفی که هریک برای کار مشخصی برنامه ریزی شده نظر گرفته شود، در نتیجه فضای داخلی ممکن است دوباره طراحی شوند و چندین بار تغییر یابند تا نیاز افرادی را که از آن استفاده می کنند، تأمین نمایند.
محل کار شامل سطح میز، فایل ها، دیواره های عایق صوتی، و یک ابزار و ادوات دلخواه است که مناسب با ماهیت کاری است که انجام می شود. قابلیت انعطاف این سیستم ها خیلی زیاد است به طوری که این امکان را فراهم می سازد تا محل کار به طرق مختلفی شکل پذیرد. نحوة فراهم کردن روشنایی برای محیط کار در دفاتر کاملاً معمولی است.
سازمان کار دفتر، به طور فزاینده ای متمرکز بر روابط و ارتباطات انسانی است. فضای اختصاص یافته به یک فرد برای اجرای یک وظیفه را یک محل کار فردی می نامند. این فضا می تواند یک دفتر خصوصی با پارتیشن های تمام تر با یک در، یا یک اتاقک با پلان باز متاثر از سیستم های مبلمان یا پارتیشن های کوتاه و یا یک میز کار انفرادی در یک فضای تقسیم نشده باشد. فضای مورد نیاز برای ارتباط فضاهای عملکردی در ساختمان های اداری فضاهای رفت و آمد است. در یک پلان بسته، این کریدور میان اتاق هاست و یک پلان باز، این فضا مسیرهای میان محل های کارمزدی است. پهنای مسیرها نیازمند دقت زیادی است به خصوص زمانی که بخشی از یک مسیر فرار باشند. ایمنی از آتش، ملاحظه ای اصلی و مقدماتی در طراحی مسیرهای رفت و آمد است و باید در مرحلة اول ایمنی از آتش، ملاحظات اصلی عبارتند از پهنای مسیرهای خروج، فاصله ای که باید طی شود، و صنعت مسیرهای فرار، جایگزین و پرهیز از کریدور های بن بست، پلان باید مطابق با قوانین ایمنی محلی باشد.
فضای لازم به ازای هر کارمند به شماری از عوامل بستگی دارد، مثلاً : نوع کار، استفاده از تجهیزات و ماشین آلات، میزان خصوصی بودن، مقدار مراجعات ارباب رجوع و نیازهای انبار شرط مساحت محل کار فردی متوسط تا سال 1985، m2 10 – 8 بود و در آینده m2 15 – 12 خواهد بود. اگر چه مساحت حداقل برای حمل کار فردی تعریف نشده است اما قواعد زیر باید دنبال شوند. دفاتر جداگانه، حداقل m210 – 8 . دفاتر پلان باز، حداقل m215 -12.
محاسبه شاخص فضای خاص محل کارمزدی، به شرح زیر است :
اتاق کار : حداقل m2 8.
فضای رفت و آمد آزادانه، حداقل m2 5/1 به ازای هر کارمند، اما با حداقل m 1 پهنا. حجم پیرامون هوا، حداقل m3 12 زمانی که بیشتر کارنشسته و حداقل m3 15 زمانی که بیشتر کار ایستاده انجام می شود.
ارتفاع های کف تا سقف، برای مساحت های زیر توصیه می شوند :
تا m2 50 m 50/2 بیش از 100 m 00/3
بیش از m2 50 m 75/2 بیش از 250 و تا m2 200 m25/3
هرض کریدور به اشغال فضا و مساحت مورد نیاز برای حرکت دادن تجهیزات بستگی دارد. به طور کلی باید امکان گذر دو نفر از کنار هم وجود داشته باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
معماری داخلی
Interior Architecture
طراحی فضایی با انعطاف پذیری بالا و تنوع پذیر از لحاظ چیدمان و آرایش سطوح می تواند کارکرد های مختلفی را بپذیرد و این در حالی است که مخاطب احساس رضایت بیشتری از فضا خواهد داشت. استفاده از جدا کننده های سبک و قابل حمل، شفاف سازی، رنگ بندی های متناسب با نیاز های موجود، تنوع مصالح، توجه به نحوه قرار گیری و تعامل مابین فضاهای مختلف از جمله ویژگی هایی هستند که در کنار ساختار خاصی که برای یک پلان معماری در نظر گرفته شده است، می تواند بر غنای آن افزوده و حتی قسمتی از مشکلات آن را حل کند.
از طرف دیگر معماری داخلی به لحاظ معیارهای روانشناسی اهمیت بسیاری دارد. میزان امنیت، صمیمیت، شور و هیجان و آرامش موجود در یک فضا را با می توان با راهکارهای مناسب تشدید یا تضعیف کرد. هر کدام از انسان ها دارای تعلقات ذهنی و روحی خاصی هستند که پاسخگویی به نیازهای آنها در معماری داخلی اولویت قرار می گیرد، از این رو نگرشی علمی و راسیونال در کنار خلاقیت های هنری مطرح شده و یکی از مسائل مهم در این زمینه ایجاد تعامل و هماهنگی بین آنها است.امروزه مبحث طراحی و دکوراسیون داخلی، اهمیتی خاص یافته و حتی به عنوان رشته ای مجزا تدریس می شود. الگوهای و ایده های مختلفی اعم از مدرن و کلاسیک، توسط طراحان این رشته به کار گرفته می شود و از محدودیت های معماری در زمینه اجرا، معمولا خبری نیست و می توان به ایده های بلند پروازانه ایشان تجسم بخشید، چه بسا به گونه ای میان گستره ای، موضوع فعالیت رشته های مختلف هنری از مجسمه سازی گرفته تا نقوش برجسته قرار گرفته میگیرد. پیشرفت تکنولوژی به سبب تسهیل در یکسری از مسائل تاسیساتی و اجرایی از یک طرف و تنوع و کارآیی بالا در محصولات عرضه شده، زمینه مساعد و کارآمدی را در سطح جامعه به وجود آورده است؛ بهانه ای که پرداختن به مقوله طراحی داخلی را جز لاینفک فضاهای معماری بر می شمارد. معماری داخلی و توجه به جزئیات و تزئینات بعد از چندین دهه سکوت و فراموشی، رویکردی دوباره پیدا کرده و جالب تر اینکه سعی می کند نمود هایی از معماری گذشته را در تلفیقی با الگوهای مدرن بیان کند؛ مساله ای که سال ها است در معماری مورد بحث و جدل قرار گرفته و تا کنون نتیجه ای حاصل نشده است.
معماری گذشته ما سرشار است از ظرافت ها و ریزه کاری هایی که هزاران ایده و خلاقیت را در خود نهفته است. تزئینات و کاشیکاری های داخلی با تناسبات و رنگ بندی خاص خویش در کنار کالبد درونی، فضایی رمزگون را تداعی می کنند و هم اکنون نیز ارزش فضایی خویش را حفظ کرده است