واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد ریشه تاریخی ضرب المثل 9ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

ریشه تاریخی ضرب المثل «از کیسه خلیفه می بخشد»

 

ریشه تاریخی ضرب المثل  قوز بالا قوز

ریشه تاریخی ضرب المثل چیزی که عیان است...

ریشه تاریخی ضرب المثل آتش بیار معرکه

ریشه تاریخی ضرب المثل آب زیر کاه

هر گاه کسی از کیسه دیگری بخشندگی کند و یا از بیت المال عمومی گشاده بازی نماید، عبارت مثلی بالا را مورد استفاده و استناد قرار داده، اصطلاحاً می گویند: «فلانی از کیسه خلیفه می بخشد».

اکنون ببینیم این خلیفه که بود و چه کسی از کیسه وی بخشندگی کرده که به صورت ضرب المثل درآمده است:

عبدالملک بن صالح از امرا و بزرگان خاندان بنی عباس بود و روزگاری دراز در این دنیا بزیست و دوران خلافت هادی، هارون الرشید و امین را درک کرد. مردی فاضل و دانشمند و پرهیزگار و در فن خطابت افصح زمان بود. چشمانی نافذ و رفتاری متین و موقر داشت؛ به قسمی که مهابت و صلابتش تمام رجال دارالخلافه و حتی خلیفه وقت را تحت تأثیر قرار می داد. به علاوه چون از معمرین خاندان بنی عباس بود، خلفای وقت در او به دیده احترام می نگریستند.

به سال 169 هجری به فرمان هادی خلیفه وقت، حکومت و امارت موصل را داشت. ولی پس از دو سال یعنی در زمان خلافت هارون الرشید، بر اثر سعایت ساعیان از حکومت برکنار و در بغداد منزوی و خانه نشین شد. چون دستی گشاده داشت پس از چندی مقروض گردید. ارباب قدرت و توانگران بغداد افتخار می کردند که عبدالملک از آنان چیزی بخواهد، ولی عزت نفس و استغنای طبع عبدالملک مانع از آن بود از هر مقامی استمداد و طلب مال کند. از طرف دیگر چون از طبع بلند و جود و سخای ابوالفضل جعفر بن یحیی بن خالد برمکی معروف به جعفر برمکی وزیر مقتدر هارون الرشید آگاهی داشت و به علاوه می دانست که جعفر مردی فصیح و بلیغ و دانشمند است و قدر فضلا را بهتر می داند و مقدم آنان را گرامیتر می شمارد؛ پس نیمه شبی که بغداد و بغدادیان در خواب و خاموشی بودند، با چهره و روی بسته و ناشناس راه خانه جعفر را در پیش گرفت و اجازه دخول خواست. اتفاقاً در آن شب جعفر برمکی با جمعی از خواص و محارم من جمله شاعر و موسیقی دان بی نظیر زمان، اسحاق موصلی بزم شرابی ترتیب داده بود، و با حضور مغنیان و مطربان شب زنده داری می کرد. در این اثنا پیشخدمت مخصوص، سر در گوش جعفر کرد و گفت: «عبدالملک بر در سرای است و اجازه حضور می طلبد». از قضا جعفر برمکی دوست صمیمی و محرمی به نام عبدالملک داشت که غالب اوقات فراغت را در مصاحبتش می گذرانید.

در این موقع به گمان آنکه این همان عبدالملک است نه عبدالملک صالح، فرمان داد او را داخل کنند. عبدالملک صالح بی گمان وارد شد و جعفر برمکی چون آن پیرمرد متقی و دانشمند را در مقابل دید به اشتباه خود پی برده چنان منقلب شد و از جای خویش جستن کرد که «میگساران، جام باده بریختند و گلعذاران، پشت پرده گریختند، دست از چنگ و رباب برداشتند و رامشگران پا به فرار گذاشتند». جعفر خواست دستور دهد بساط شراب را از نظر عبدالملک پنهان دارند؛ ولی دیگر دیر شده کار از کار گذشته بود. حیران و سراسیمه بر سرپای ایستاد و زبانش بند آمد. نمیدانست چه بگوید و چگونه عذر تقصیر بخواهد. عبدالملک چون پریشانحالی جعفر بدید، بسائقه آزاد مردی و بزرگواری که خوی و منش نیکمردان عالم است، با خوشرویی در کنار بزم نشست و فرمان داد مغنیان بنوازند و ساقیان لعل فام، جام شراب در گردش آورند. جعفر چون آنهمه بزرگمردی از عبدالملک صالح دید بیش از پیش خجل و شرمنده گردیده، پس از ساعتی اشاره کرد بساط شراب را برچیدند و حضار مجلس (بجز اسحاق موصلی) همه را مرخص کرد. آنگاه بر دست و پای عبدالملک بوسه زده عرض کرد: «از اینکه بر من منت نهادی و بزرگواری فرمودی بی نهایت شرمنده و سپاسگزارم. اکنون در اختیار تو هستم و هر چه بفرمایی به جان خریدارم». عبدالملک پس از تمهید مقدمه ای گفت: «ای ابوالفضل، می دانی که سالهاست مورد بی مهری خلیفه واقع شده، خانه نشین شده ام. چون از مال و منال دنیا چیزی نیندوخته بودم، لذا اکنون محتاج و مقروض گردیده ام. اصالت خانوادگی و عزت نفس اجازه نداد به خانه دیگران روی آورم و از رجال و توانگران بغداد، که روزگاری به من محتاج بوده اند، استمداد کنم. ولی طبع بلند و خوی بزرگ منشی و بخشندگی تو که صرفاً اختصاص به ایرانیان پاک سرشت دارد مرا وادار کرد که پیش تو آیم و راز دل بگویم، چه می دانم اگر احیاناً نتوانی گره گشایی کنی بی گمان آنچه با تو در میان می گذارم سر به مهر مانده، در نزد دیگران بر ملا نخواهد شد. حقیقت این است که مبلغ ده هزار دینار مقروضم و ممری برای ادای دین ندارم».

جعفر بدون تأمل جواب داد: «قرض تو ادا گردید، دیگر چه می خواهی؟»

عبدالملک صالح گفت: «اکنون که به همت و جوانمردی تو قرض من مستهلک گردید، برای ادامه زندگی باید فکری بکنم، زیرا تأمین معاش آبرومندی برای آینده نکرده ام».

جعفر برمکی که طبعی بلند و بخشنده داشت، با گشاده رویی پاسخ داد: «مبلغ ده هزار دینار هم برای ادامه زندگی شرافتمندانه تو تأمین گردید، چه میدانم سفره گشاده داری و خوان کرم بزرگمردان باید مادام العمر گشاده و گسترده باشد. دیگر چه می فرمایی؟»

عبدالملک گفت: «هر چه خواستم دادی و دیگر محلی برای انجام تقاضای دیگری نمانده است».

جعفر با بی صبری جواب داد: «نه، امشب مرا به قدری شرمنده کردی که به پاس این گذشت و جوانمردی حاضرم همه چیز را در پیش پای تو نثار کنم. ای عبدالملک، اگر تو بزرگ خاندان بنی عباسی، من هم جعفر برمکی از دودمان ایرانیان پاک نژاد هستم. جعفر برای مال و منال دنیوی در پیشگاه نیکمردان ارج و مقداری قایل نیست. می دانم که سالها خانه نشین بودی و از بیکاری و گوشه نشینی رنج می بری، چنانچه شغل و مقامی هم مورد نظر باشد بخواه تا فرمانش را صادر کنم».



خرید و دانلود تحقیق در مورد ریشه تاریخی ضرب المثل 9ص


تحقیق در مورد حضرت نوح 9ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

حضرت نوح(ع)

ادوارنبوت: دوره دوم نبوت

لقب:شیخ الانبیاء

معنای اسم:نوح=نوحه و اسامی دیگری نیز دارد.عبدالغفار،عبدالملک،عبدالسلام

پدر:لمک

مادر:قینوش

تاریخ ولادت:۱۶۴۲سال بعد از هبوط ادم

مدت عمر:بیش از هزار سال نوشته اند

بعثت:پیامبری ایشان در بابل،عراق و شام بود

محل دفن:نجف اشرف درکشور عراق

نسب:نوح بن متوشلخ بن اخنوخ بن یارد بن مهلا ییل بن قینان بن انوش بن شیث بن ادم(ع)

تعداد فرزندان:ان حضرت ۴پسرداشت

 مختصری از زندگینامه

حضرت نوح(ع) نخستین پیامبراولواالعزم است که خداونداورا با کتاب وشریعت جداگانه ای

بسوی مردم ان روزگار مبعوث نمود.هرچند ان حضرت سالیانی دراز،قوم خودرا به یکتا پرستی دعوت

کرد، ولی نتیجه ای نبخشید،تا اینکه به امر خداوند کشتی بزرگی ساخت واز هر نوع حیوان یک جفت

(نروماده)درانقرار داد و سپس خود و عده کمی از همراهان به علاوه سه فرزندش (سام-یافث-حام)

و همراهانش در کشتی نشستند پس از ان چهل شبانه روز باران سیل اسایی بارید و بعد از اینکه اب فرو نشست کشتی بر قله کوه جودی و به روایت تورات ، بر کوه ارارات یا اغاری به خشکی نشست بدین

ترتیب نوع بشر از بازماندگان کشتی نوح بوجود امد.

 فهرست سورهایی که نام نوح در ان ذکر شده است

ال عمران-نساء-انعام-اعراف-توبه-یونس-هود-ابراهیم-اسراء-مریم-انبیاء-حج-مومنین-فرقان-

شعراء-عنکبوت-احزاب-صافات-ص-غافر-شوری-ق-ذاریات-نجم-قمر-حدید-تحریم-نوح.

مؤمنین به حضرت نوح، واقعاً انسانهاى برگزیده‏اى بودند. درباره ماجراى حضرت نوح و مؤمنین به او، در آیات شریفه سوره «هود»، به طور مفصّل صحبت شده است. حضرت نوح، نهصد و پنجاه سال دعوت کرد. نتیجه و محصول دعوت او بعد از نهصد و پنجاه سال، عبارت بود از جمع معدودى که در بین آن مردم جاهل و طغیانگر، به نوح ایمان آوردند: «و ما آمن معه الّا قلیل.(3)» سپس امتحان الهى براى آن قوم کافر، نزدیک شد؛ یعنى قضیه توفان. حضرت نوح، به کشتى ساختن در خشکى پرداخت و مایه مسخره همه کسانى شد که به او نگاه مى‏کردند. کشتى را باید لب دریا ساخت، نه در خشکى و آن‏جایى که با دریا، شاید فرسنگها فاصله داشته باشد! کشتى بزرگى که جماعتى را مى‏خواهد با خود حمل کند، چطور مى‏شود با فاصله زیاد از دریا درست کرد؟! قومِ کافر وقتى که از کنار نوح و مؤمنین به او عبور مى‏کردند، به تمسخر مى‏پرداختند و مى‏گفتند: ببینند نوح و یارانش، در بیرون شهرى که محل سکونتشان است، به ساختن یک کشتى عظیم مشغولند!

مؤمنین به نوح، کسانى بودند که تمسخرها را تحمّل مى‏کردند. آنها که نمى‏دانستند کشتى براى چیست! آنها که از ماجراى توفان و آبى که از آسمان و زمین مى‏خواست بجوشد، خبر نداشتند! امّا ایمانشان آن‏قدر قوى بود که در مقابل تمسخرها و تسخر زدنها، تاب آوردند و فشار افکار عمومى قدرتمندان جامعه را علیه خود، تحمل کردند. مؤمنین نوح، مردمان فرودستى هم بودند: «الا الذّین هم اراذلنا بادى الرأى.(4)» شاید مردمان طبقه سه و چهار جامعه آن روز محسوب مى‏شدند. حالا شما فکر کنید: جمعیت کمى، در مقابل جمعیت زیادى که پول دارند، قدرت دارند، زبان دارند، تبلیغات دارند، مورد تمسخر قرار مى‏گیرند و اهانت مى‏شوند، اما تحمّل مى‏کنند. تحمّلى این چنین، ایمانى قوى مى‏خواهد. اطرافیان نوح و مؤمنین به نوح، این ایمان قوى را داشتند. بعد که موضوع کشتى سازى پیش آمد، ایمان اینها بیشتر واضح شد: آنها بر پیغمبرشان فشار نیاوردند که «این چه کارى است مى‏کنى؟! براى چه در خشکى، کشتى مى‏سازى و چرا مایه مسخره ما شده‏اى؟!» نه. همه تلخیها را تحمل کردند.

آنها کار عجیب و غریبى را شروع کرده بودند. فرض کنید در یک میدان بزرگ، وسط شهرى مانند تهران که فرسنگها تا دریا فاصله دارد، یک نفر شروع به ساختن کشتى کند! این کار، توجیهى ندارد. مؤمنین به نوح، تمسخرى را که به جا هم تلقّى مى‏شد، تحمّل کردند. چنین تحمّلى، ایمان مى‏خواهد؛ آن هم ایمان قوى. بعد که باران از آسمان شروع به باریدن کرد و آب از زمین جوشید، نوح به مؤمنین خود گفت: «حالا سوار شوید.» سوار شدند و حیوانات را هم سوار کردند. اوضاع و شرایط جوّى طورى بود که معلوم مى‏کرد سرتاسر دنیا را آب فرا خواهد گرفت. فرمان خدا به نوح این بود که: «قُلنَااحْمل فیها من کلّ زوجین اثنین و اهلک.»(5) همه موجودات جفت را( «زوجین اثنین» یعنى دو جفت) سوار کشتى کن. معلوم بود حادثه‏اى در شرف تکوین است که بناست به هیچ چیزِ دنیا رحم نکند.

آنها سوار کشتى شدند. کشتى حرکت کرد و پس از آن دنیا را آب گرفت. انسانها غرق و حیوانات نابود شدند. آن جمع برگزیده مؤمن، اطراف حضرت نوح ماندند. امتحان کفّار تمام شد؛ اما امتحان مؤمنینْ هنوز تمام نشده بود. یک امتحان بود که در دوران ایمان به



خرید و دانلود تحقیق در مورد حضرت نوح 9ص


تحقیق در مورد گل شمعدانی 9ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

گل شمعدانی

Pelargonium

 

شمعدانی گونه ای است از خانواده ژرامیناسه Geraminaceae . این گیاه بومی آفریقای جنوبی است .

در حدود 220 گونه و 5000 – 6000 واریته دارد ، که غالب آنها جنبه بوته دارد و در گلکاری چندان مورد توجه نیستند .

ارقام شمعدانی که در باغبانی مورد استفاده است اکثرا برای گل آنها و عده ای برای برگهای زینتی آن و برخی نیز از عطرشان کاشته می شود .

انواع شمعدانی هائی را که در گلکاری مورد استفاده قرار می گیرند به چهار طبقه تقسیم می نمایند :

اول – جنس شمعدانی معمولی p.x hortorum: که در چنس شمعدانی معمولی هورتوروم مجتمع شده اند . بیشتر در باغات و باغچه ها کشت می شود .

در این جنس ، گونه شمعدانی معمولی زونال zonale که در روی برگ آنها حلقه تیره رنگی بشکل نعل مشاهده میشود مورد استفاده است .

گلها به رنگهای قرمز ، صورتی ، سفید ، کم پَر ، پُرپَر ، دیده می شود .

گونه حلقه ای یا زونال zonale دارای واریته های متعددی است و رایران اکثرا ازارقام زیر استفاده میشود .

1 - شمعدانی حرامزاده : پاکوتاه و دارای گلهای قرمز و خیلی پُرگل است .

2 – شمعدانی یهار هلوئی : واریته ای است به ارتفاع 40 – 50 سانتیمتر ، برگها درشت گلها صورتی مایل به نارنجی .

3 – شمعدانی سفید : برگها کوچک ، گلها سفید کم پَر یا پُر پَر .

4 – شمعدانی نقره ای : اطراف برگها در این واریته به رنگ سفید نقره ای و وسط آن سبز رنگ و گلها برنگ قرمز تند است .

5 – شمعدانی ترمه ای : در این واریته حلقه وسطی دایره ای شکل به رنگ زرد مایل به قرمز و خود برگها به رنگ زرد تیره میباشد .

گلها به رنگ صورتی تند و کم پَر است . برگهای این واریته زینتی میباشد .

6 – شمعدانی طلائی : برگها به رنگهای زرد و سبز است . گلها قرمز و پُرپَر .

در این دسته حلقه وسطی برگها در بعضی بکلی از بین رفته و در برخی کاملا نمایان است .

این واریته هم برگش زینتی است .

دوم – شمعدانی پیچ یا شمعدانی برگ عشقه ای p.peltatum: شاخه های این نوع شمعدانی نازک و بعضی از ارقام آن بطول یک متر یا بیشتر می رسد .

سوم – شمعدانی اژدر p.domesticum: که بیش از یک واریته از آن بنام شمعدانی گل درشت grandiflorum در ایران کشت نمی شود . بلندی این واریته 50 – 60 سانتیمتر است .

برگها درشت ، به رنگ سبز تیره و چین دار ، گلها درشت به رنگهای مختلف قرمز ، زرد ، بنفش ، و سفید ، یک رنگ و یا دو رنگ می باشد .

چهارم – شمعدانی عطری p.capitatum: برگها کرکدار و دارای عطری است شبیه عطر گل سرخ و برای تهیه اسانس از آن استفاده میشود . گلها کوچک برنگ ارغوانی .

گل شمعدانی عطری در درجه دوم اهمیت قرار دارد .

روشهای کاشت : کوشش یک باغبان مجرب بر این است که شرایط مطلوب برای هر گیاه را بقسمی فراهم کند که آن گیاه بتواند حد اکثر ظرفیت خود را آشکار سازد .

هر گیاه به چهار ماده اصلی و اساسی که عبارتند از: هوا ، آب ، غذا و نور احتیاج دارد .

شناخت محیط طبیعی هر گیاه راهنما و کمک ارزنده ای برای باغبان است .

ولی تصور اینکه شرایط طبیعی همیشه کمال مطلوب میباشد اشتباه بزرگی است .

گیاهان وحشی به شرایط سخت و نا پایدار مقاومت و سازگاری پیدا کرده اند و قادر به ادامه زندگی و تولید مثل می باشند .

درحالیکه گیاهان اهلی در نتیجه دورگ گیری و انتخاب بعضی از صفات مورد نظر ، خاصیت مقاومت خود را به مقدار زیاد از دست داده اند .

بهمین دلیل نباید تصور کرد که چون شمعدانی به شرایط نا مساعد مقاوم است ، نباید شرایط بهتری برای آنها مهیا نمود .

شرایط لازم برای شمعدانی بشرح زیر است :

خاک : خاک مناسب شمعدانی خاکی است که اگر آنرا در دست بفشاریم به زحمت بهم بچسبد یعنی کمی سنگین باشد . اگر زیاد بهم بچسبد معلوم می شود رس آن زیاد است و خاک تکه تکه می شود .

اگر به آسانی دانه های خاک از هم بپاشد معلوم می شود خیلی سبک است و مناسب شمعدانی نیست .

خاک شمعدانی تشکیل میشود از یک قسمت خاک برگ پوسیده ، دو قسمت خاک مرغوب باغچه ، و یک قسمت شن زبر و یک قسمت کود گاوی پوسیده .

در نقاطی که تابستان خیلی گرم دارد ، %50 از خاک گلدان از تورب توصیه می شود .

برای اینکه رطوبت را بهتر نگهدارد .

هرچند تورب زیاد و خاک برگ زیاد مانع رشد شمعدانی است زیرا ترشی ( اسیدیته ) خاک را بالا میبرد ( اسیدیته برای شمعدانی باید بین شش و نیم تا هفت باشد ) .

غذا : همانطوریکه می دانید کود فسفره برای تقویت ریشه و کود ازته برای ازدیاد شاخ و برگ و کود پتاسی برای تولید گل و میوه مفید است .

تناسب این عناصر موثرتر از میزان مواد غذائی است .

باید توجه داشت اگر یکی ازاین عناصر زیاده ازحد به شمعدانی داده شود ، برای شمعدانی مضر است .

اگر با دادن کود دامی ، کود ازته هم زیاد بدهیم ، شاخه های شمعدانی طویل می شود و برگها هم بزرگ می گردد .

و این همان گلدانهائی است که باغبان به آنها گرسنگی می دهد و مدتی به آنها کود نمی دهد ، بطور خلاصه از اردیبهشت تا مهر ماه هر ماه یکمرتبه باید کود تجارتی به شمعدانی داده شود.

ودر زمستان از کود دادن باید خودداری کرد .



خرید و دانلود تحقیق در مورد گل شمعدانی 9ص


تحقیق در مورد فعالیت های کشاورزی 9ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 10 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فعالیت های کشاورزی

جنگل زدایی نیز از فعالیت های کشاورزی ناشی می شود. افزایش در تعداد کشت های متناوب، بازگشت به طرح های قدیمی قبل از زمانی که خاک برای احیای خود زمان داشته باشد را ضروری می سازد. روستائیان بدون زمین فقیر، تمایل به مهاجرت به حاشیه ی جنگل ها در جستجوی زمین های کشاورزی دارند. از قرن 17، مناطق زیادی از جنگل های استوایی برای کشاورزی در تمام سه قاره ی مربوطه از بین برده شده اند. برای مثال در شیب های پَست مالزی، زرین (کائوچو) و اُیل پالم جایگزین جنگل های بارانی شده اند. گله داران در جنگل های بارانی آمریکا اخیراً به این لیست اضافه شده اند. در آمریکای مرکزی، گله ی گاوهای گوشتی در علفزارهای جایگزین جنگل های بارانی شده، پرورش می یابند، کاری که در حوزه ی آبریز آمازون نیز انجام می شود. گوشت بدون چربی حاصل از گله هایی که در این مراتع می چرند در صنایع همبرگرسازی، سوسیس و گوشت کنسروشده ی آمریکا استفاده می شود. تقاضا برای گوشت بدون چربی با هزینه ی بسیار کمتر از آنچه که به شیوه ی سنتی در کشور تولید کننده ی گوشت، آمریکا، انجام می شود، برآورده می گردد. جکسون خاطرنشان کرده که در سال 1981، یک سوم از سرزمین کاستاریکا تحت پوشش گله داری بوده است که عمده ی صادرات آن به ایالات متحده بوده است. توسعة مشابهی در گله داری در پاسخ به تقاضای جامعه ی اقتصادی اروپا در بخش هایی از آفریقا نیز اتفاق افتاده است.

فشارهای متفرقه بر جنگل های بارانی

جنگل به وسیله ی فعالیت های دیگر نیز تخریب می شود. معدن کاری در مقیاس وسیع، همانند آنچه که برای معادن سنگ آهن، "کاراژاس" در برزیل یا منطقه ی "بالادیلا" حوزه ی "باستار" هندوستان انجام می شود گیاهان و جانوران در یک منطقه ی وسیع را از بین می برند. بزرگراه های جدید همانند بزرگراه "ترنس آمازون" یا بزرگراه "تِرَنس سوماترا" از میان جنگل های بِکر می گذرند و ساکنینی را اغلب به عنوان بخشی از یک شرکت دولتی وارد می کنند (همانند پروژة ترنس میگراسی اندوزی). جنگل زدایی نتیجه ی نهایی چنین فشارهایی بر زمین و منابع جنگل های بارانی گرمسیری است.

اثرات جنگل زدایی

دو مسأله ی عمده در ارزیابی فاجعه ی زیست محیطی جهانی جنگل زدایی وجود دارد. اوّل اینکه اطلاعات ارائه شده توسط دولت های کشورهای مختلف معمولاً چند سالی است که قدیمی شده و منطقه ی جنگل زدایی شده ی اعلام شده کمتر از میزان واقعی است. تخمین بهتر احتمالاً با تخمین از راه دور امکان پذیر باشد. در جزیره ی "برونئو" در سال های 1982 تا 1983 میزان تخریب ناشی از آتش سوزی های مهیب که ظاهراً در اثر سوزاندن درختان برای پاکسازی زمین در طی فصل خشک بوده و تقریباً 35 هزار کیلومتر مربع از جنگلها را از بین برده، با عکس های ماهواره ای اندازه گیری شده است. مشکل دیگر ارزیابی مربوط به تأثیرات چند جانبه ی جنگل زدایی است. تأثیرات محلی همانند افزایش فرسایش خاک، کاهش حاصل خیزی و از دست دادن گیاهان و جانوران نسبت به تأثیرات جهانی و بلندمدت جنگل زدایی در مقیاس وسیع بهتر درک می شوند.

فرسایش و تحلیل از خاک

تأثیرات فوری از بین بردن جنگل تسریع در فرسایش خاک می باشد که نه تنها سطح را در شبکه ای از آبراه ها می شوید بلکه به طور فزاینده ای بار رسوبی نهرهای محلی را افزایش می دهد و اغلب آنها را با ایجاد موانع از بین می برد. بعد از قطع درختان جنگل، آب کمتری در زمین نفوذ می کند، خصوصاً اگر از تجهیزات سنگین مثل تجهیزاتی که سطح زمین را تسطیح می کنند استفاده شود. این کار حرکت آب در سطح را افزایش می دهد و رسوب فرسایش شده و آب به سرعت و به طور خود به خود به رودخانة پر از رسوب منتقل شده و باعث سرریز شدن آن می شود. افزایش سیل ناشی از جنگل زدایی قابل انتظار است. اگر جنگل زدایی در شیب های تند انجام شود، رانش زمین به دفعات بیشتری اتفاق می افتد. اطلاعات گرفته شده از بخش های مختلف جهان حاکی از آن است که از بین بردن جنگل، فرسایش را به نسبت حجم مواد جابه جا شده، هزاران بار یا بیشتر افزایش می دهد. همانطوریکه قبلاً ذکر شد مواد آلی و دیگر مغذی های خاک به سرعت از بین رفته و به طور طبیعی تجدید نمی شوند که منجر به کاهش سریع در بازده محصولات می شود. چَرای بیش از حد در مناطق خشک تر، گیاهان پراکنده را از بین برده و منجر به فرسایش و تحلیل خاک می شود.

از بین رفتن گیاهان و جانوران محلی

جنگل های گرمسیری بجز الوار، نفت، صمغ، پلاستیک، فیبر، رن، تانن و تِرپنتین فراهم می کنند. آنها همچنین منبع گونه های مختلف میوه ها و گیاهان تزئینی هستند. بسیاری از گونه های جنگل های بارانی گرمسیری به طور مناسب بررسی نشده و یا حتی کشف نشده اند. برخی از گونه های شناخته شده دارای اهمیت فوق العاده ای هستند. برای مثال جنگل های گرمسیری، مواد داروهای بیماری های لوکمی و بیماری هوجکین و قرص های ضد بارداری را فراهم می کنند. آنها همچنین اِستریچنین، ایپکاکونا، رسرپین، کورار، کوئینین و دیوسجِنین را در اختیار می گذارند که همگی مواد خام با ارزشی برای داروسازی هستند. گونه هایی از جنگل های گرمسیری در هیبریدیزاسیون غلّات که عامل انقلاب سبز هستند، استفاده می شوند. این منبع ژنی عظیم جنگل های گرمسیری باید حفظ شود. جنگل ها همچنین محل سکونت تعداد زیادی از جانوران هستند و تخریب جنگل های بارانی احتمالاً، همزمان منجر به از بین رفتن تعداد زیادی از چنین گونه هایی می شود.

پیامدها در مقیاس کلان

تأثیرات جهانی و بلندمدت هنوز به وضوح شناخته نشده اند اما ترس از پیامدهای خاصی وجود دارد. از بین رفتن جنگل رطوبت خاک را کاهش می دهد و همچنین انتظار می رود که منجر به کاهش در بارش باران در منطقه شود و منجر به تغییراتی در الگوی جریان های رودخانه های محلی شود. سطح زمینی که جنگل آن از بین رفته است، مقدار بیشتری از انرژی خورشیدی را به جو منعکس می کند. یک جنگل زدایی در مقیاس وسیع مانند آنچه که در حوزه ی آبریز آمازون اتفاق افتاده، ممکن است منجر به تغییراتی در جریان گرمایی جوّی و الگوی بارش باران در یک مقیاس جهانی شود.

بزرگترین تغییر در اقلیم جهان، انتظار می رود که از افزایش دی اکسید کربن در جو، ناشی از جنگل زدایی وسیع ناشی شود. چنین افزایشی در مقیاس جهانی ممکن است دی اکسید کربن کافی در جو برای جذب پرتوهای مادون قرمز گرمایی کافی برای ایجاد افزایش جهانی دما که اصطلاحاً به آن اثر گلخانه ای گویند را فراهم کند. این موضوع ممکن است باعث ذوب شدن کوه های یخی قطبی و گرینلند و سیلابهای ناشی از آن در مناطق ساحلی پست جهان شود. ابهام قابل ملاحظه ای در مورد این پیش بینی بنا به دلایل مختلفی وجود دارد امّا این احتمالی است که باید مورد نظر قرار گیرد. حتی تغییرات در الگوهای جهانی ریزش باران امکان پذیر است که ممکن است توزیع مناطق دارای کشاورزی غنی را تغییر دهد.

کنترل فاجعة زیست محیطی

مشکل مدیریتی، معضل حفظ جنگل های جهان سوم به عنوان یک مؤلفة با ارزش محیط فیزیکی یا استفاده از آنها به عنوان منابعی برای بهبود اقتصادی در کوتاه مدت است. تخریب جنگلها نه تنها سوخت چوبی و زمین برای افراد فقیر فراهم می سازد، هرچند به طور موقت، بلکه استخراج الوار، اغلب به شکل یک مبادلة خارجی، درآمدی برای دولت هایی که نگران درآمدهای خود هستند نیز فراهم می سازد. مایرز از این



خرید و دانلود تحقیق در مورد فعالیت های کشاورزی 9ص


تحقیق در مورد عمروبن عاص 9ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

عمروبن عاص

پس‌ از پیروزی‌ علی‌(ع‌) در جنگ‌  جمل‌، مرکز توطئه‌ علیه‌ آن‌ حضرت‌ به‌  شام‌ انتقال‌ یافت‌ و  معاویه‌، رهبر  بنی‌امیّه‌، با کمال‌ سرعت‌ به‌ جذب‌ متنفّذین‌  کوفه‌ پرداخت‌ تا ریشه مخالفین‌ خود را از میان‌ ببرد. به‌ همین‌ جهت‌، به‌ مجرد رسیدن‌ نخستین‌ نامه‌ای‌ که‌ از علی‌(ع‌) به‌ دستش‌ رسید افرادی‌ را که‌ امید داشت‌ به‌ او کمک‌ کنند، به‌  شام‌ فراخواند و تأکید کرد که‌ سریعاً به‌  شام‌ بیایند.

       مهمترین‌ فرد در میان‌ مدعوّین‌  معاویه‌،  عمرو بن‌ عاص‌ بود؛ که‌ معاویه‌ پس‌ از دریافت‌ نامه‌ علی‌(ع‌)، بدون‌ درنگ‌ او را دعوت‌ کرد: «امّا بعد، حتماً اخبار علی‌(ع‌)،  طلحه‌ و  زبیر و  عایشه‌ را شنیده‌ای‌. از بازماندگان‌ جنگ‌  بصره‌، مروان‌ پیش‌ من‌ آمده‌ است‌.  جریر بن‌ عبدالله‌ هم‌ برای‌ بیعت‌ گرفتن‌ از من‌ از سوی‌ علی‌(ع‌) آمده‌ است‌؛ من‌ در خانه‌ نشسته‌ و منتظر هستم‌ که‌ به‌ لطف‌ خدا به‌ سوی‌ من‌ سفر کنی‌!»

       هنگامی‌ که‌ نامه‌ به‌ دست‌  عمرو بن‌ عاص‌ رسید، دو فرزند خود، عبداللّه‌ و  محمّد را فراخواند و با آنها مشورت‌ کرد. عبدالله‌ گفت‌: رسول‌ خدا(ص‌) به‌ هنگام‌ رحلت‌ از تو خرسند بود.  ابوبکر و  عمر هم‌ که‌ از دنیا می‌رفتند، از تو خرسند بودند. اکنون‌ اگر برای‌ مقداری‌ ناچیز مال‌ دنیا، دین‌ خود را از دست‌ بدهی‌، فردا در آتش‌ دوزخ‌ گرفتار خواهی‌ بود!

       عمرو بن‌ عاص‌ رو به‌ محمد فرزند دیگری‌ کرد و گفت‌: نظر تو چیست‌؟ محمد گفت‌: سریعتر به‌  شام‌ سفر کن‌ و قبل‌ از این‌که‌ جایگاههای‌ ریاست‌ از کف‌ برود، مقامی‌ را به‌ چنگ‌ بیاور.

       فردا صبح‌،  عمرو بن‌ عاص‌ غلام‌ خود « وردان‌» را احضار کرد و به‌ وی‌ گفت‌: آماده‌ حرکت‌ باش‌. و چون‌ در رفتن‌ مردّد بود، بار دیگر گفت‌: بارها را فرود آور! غلام‌ بارها را به‌ زمین‌ گذاشت‌ و این‌ تردید در تصمیم‌گیری‌ سه‌ بار تکرار شد. وردان‌ به‌ ارباب‌ خود گفت‌: هذیان‌ می‌گویی‌ ای‌ ابوعبداللّه‌! اگر بخواهی‌ می‌گویم‌ که‌ در دل‌ چه‌ داری‌؟ عمرو بن‌ عاص‌ گفت‌: بگو. وردان‌ گفت‌: دنیا و آخرت‌ هر دو به‌ تو عرضه‌ شده‌ است‌. می‌گویی‌ به‌ همراه‌ علی‌(ع‌)، آخرت‌ بدون‌ دنیا است‌ و به‌ همراه‌  معاویه‌ دنیا بدون‌ آخرت‌ است‌. نظر من‌ این‌ است‌ که‌ در این‌ دعوت‌، گوشه خانه‌ات‌ بنشینی‌. اگر دینداران‌ پیروز شدند، دینت‌ را حفظ‌ کرده‌ای‌ و با آنها هستی‌ و اگر دنیاطلبان‌ پیروز شدند، نیازمند تو هستند و به‌ سراغ‌ تو خواهند آمد.

       گرچه‌ وردان‌ و عبدالله‌ نظر خود را به‌  عمرو بن‌ عاص‌ گفتند و او را از سفر بازداشتند، ولی‌ وعده‌های‌  معاویه‌ آنچنان‌  عمرو بن‌ عاص‌ را فریفته‌ بود که‌ پند و اندرز غلام‌ و فرزندش‌ در او اثری‌ نگذاشت‌ و سرانجام‌ برای‌ مبارزه‌ علیه‌ علی‌(ع‌) وارد  شام‌ شد.

       چون‌  عمرو بن‌ عاص‌ در توطئه‌ علیه‌ علی‌ بن‌ ابیطالب‌(ع‌) در کنار معاویه‌ بود، جا دارد مطالبی‌ درباره وی‌ نقل‌ شود، تا عللی‌ که‌ او را ناگزیر کرد که‌ با  معاویه‌ همپیمان‌ و همراه‌ شود، روشن‌ گردد و نیز این‌ پیمان‌ از نظر معیارهای‌ انسانی‌ مورد ارزیابی‌ قرار گیرد.

       خصلت‌ سودجویانه‌، اوّلین‌ چیزی‌ است‌ که‌ قبل‌ از اسلام‌ از سیاست‌  عمرو بن‌ عاص‌ روشن‌ می‌شود و نقض‌ این‌ حقیقت‌ را درباره او نمی‌توان‌ نادیده‌ گرفت‌.  عمرو بن‌ عاص‌ خود از آن‌ روزها سخن‌ می‌گوید: «هنگامی‌ که‌ با احزاب‌ از  خندِ باز می‌گشتیم‌، برخی‌ از قریش‌ را که‌ هم‌ رأی‌ و هم‌ نظر من‌ بودند و سخن‌ مرا می‌پذیرفتند، گرد آوردم‌ و گفتم‌: به‌ خدا سوگند، می‌دانید که‌ محمد(ص‌) چنان‌ ترقی‌ می‌کند که‌ جای‌ انکار آن‌ نیست‌. من‌ فکری‌ دارم‌، در میان‌ می‌گذارم‌ تا نظر شما را بدانم‌. مردم‌ گفتند: نظر تو چیست‌؟ من‌ گفتم‌: فکر می‌کنم‌ که‌ پیش‌  نجاشی‌ برویم‌ و آنجا بمانیم‌. اگر محمد(ص‌) بر قوم‌ ما پیروز شد، ما سالم‌ مانده‌ایم‌ و اگر قوم‌ ما پیروز گردیدند، ما را می‌شناسند و زیانی‌ از آنها نمی‌بینیم‌. هنگامی‌ که‌ این‌ پیشنهاد را مطرح‌ کردم‌، گفتند: این‌ فکر خوبی‌ است‌! من‌ گفتم‌ پس‌ هدیه‌ خوبی‌ برای‌ او آماده‌ کنید...»

       فرصت‌ طلبی‌ و بهره‌برداری‌ از موقعیتها و فرصتها در جان‌  عمرو بن‌ عاص‌ ریشه‌ دوانیده‌ بود. موضع‌ او در این‌ باره‌، موضع‌ بزرگان‌ صاحب‌ نفوذی‌ بود که‌  ابوبکر،  عمر و علی‌(ع‌) با آنها پیکار کردند. قبلاً گفتیم‌ که‌ عمر، اموالی‌ را که‌  عمرو بن‌ عاص‌ از  مصر جمع‌ کرده‌ بود مصادره‌ کرد. گرچه‌ او برای‌ درست‌ بودن‌ کارش‌ دلیلی‌ آورد، اما  عمر قانع‌ نشد و به‌ او نوشت‌: «شما گروه‌ استانداران‌ بر سر اموال‌ نشسته‌اید و بهانه‌ می‌آورید. شما جویای‌ آتش‌ هستید و در ننگ‌ خود شتاب‌ می‌کنید. من‌  محمد بن‌ مسلمه‌ را نزد تو فرستادم‌، نیمی‌ از مالت‌ را در اختیار او قرار ده‌!» هنگامی‌ که‌ محمد پیش‌  عمرو بن‌ عاص‌ آمد، برای‌ او غذایی‌ تهیه‌ نمود و از او خواست‌ که‌ غذا را بخورد؛ اما محمد غذا نخورد و گفت‌: «این‌ غذایی‌ که‌ تهیه‌ کرده‌ای‌، هدیه شرّی‌ است‌. اگر غذای‌ مهمان‌ می‌آوردی‌، می‌خوردم‌. این‌ غذایت‌ را از پیش‌ من‌ بردار و اموالت‌ را برای‌ من‌ حاضر کن‌.»  عمرو بن‌ عاص‌ اموالش‌ را حاضر کرد. محمد هم‌ نیم‌ آن‌ را برداشت‌. هنگامی‌ که‌  عمرو بن‌ عاص‌ دید مقدار زیادی‌ از اموال‌ او را مصادره‌ کرده‌اند، گفت‌: «خدا لعنت‌ کند عصری‌ را که‌ من‌ در آن‌ استاندار  عمر شده‌ام‌! به‌ خدا سوگند از یاد نمی‌برم‌ که‌ عمر و پدرش‌ در حالی‌ هیزم‌ حمل‌ می‌کردند که‌ عبایشان‌ از زانو پایین‌تر نمی‌آمد. در حالی‌ که‌ پدر من‌ ــ  عاص‌ بن‌ وائل‌ ــ در همان‌ موقع‌ لباسهای‌ ابریشمی‌ به‌ تن‌ می‌کرد.»

       از این‌ جریان‌ روشن‌ می‌شود که‌  عمرو بن‌ عاص‌، عشق‌ فراوانی‌ به‌ استفاده مادّی‌ از راه‌ نفوذ و قدرت‌ داشت‌.  عمرو بن‌ عاص‌ سرزنشی‌ برای‌  عمر و پدر او جز این‌ مطلب‌ نیافت‌ که‌ فقیر بوده‌اند و لباسی‌ که‌ خود را با آن‌ کاملاً بپوشانند، نداشته‌اند و با دست‌ خود کار می‌کردند، هیزم‌ به‌ دوش‌ می‌کشیدند و زندگیشان‌ را از این‌ راه‌ اداره‌ می‌کردند.

       عمرو بن‌ عاص‌ برای‌ پدر خود نیز بهتر از این‌ امتیاز نیافته‌ بود که‌ لباسهای‌ ابریشمی‌ می‌پوشید. در صورتی‌ که‌ اگر  عمرو بن‌ عاص‌ انصاف‌ می‌داد و از اندیشه جاهلی‌ خود دست‌ برمی‌داشت‌، می‌دید که‌ آنچه‌ به‌ وسیله آن‌  عمر بن‌ خطّاب‌ را سرزنش‌ کرده‌، دلیل‌ بر عظمت‌ اوست‌ و آنچه‌ گمان‌ می‌کند امتیاز  عاص‌ بن‌ وائل‌ است‌ از ارزشهای‌ پوسیده‌ است‌.

       خواننده‌ محترم‌ گمان‌ نکند که‌  عمرو بن‌ عاص‌، فقط‌ با  عمر بن‌ خطّاب‌ چنین‌ سخن‌ گفته‌ است‌، بلکه‌ این‌ روحیه‌ در نهاد او و برای‌ همیشه‌ وجود داشت‌. مردم‌ در نظر او به‌ دو گروه‌ اشراف‌ و غیر اشراف‌ تقسیم‌ می‌شدند و این‌ شرافت‌، فقط‌ موروثی‌ بود و چنین‌ فردی‌ امتیازاتی‌ داشت‌ که‌ غیر اشرافی‌ نداشت‌ و مردم‌ می‌بایست‌ پیروی‌ از این‌ دسته‌ را پیش‌ گیرند.

       مورّخین‌ در این‌ مطلب‌ اتفاق نظر دارند که‌ «رأی‌ و نظر  عمرو بن‌ عاص‌ در اداره حکومت‌  مصر، این‌ بود که‌ آنچه‌ سرزمین‌  مصر را آباد و اصلاح‌ می‌کند و مردم‌ را از مهاجرت‌ بازمی‌دارد، این‌ است‌ که‌ سخن‌ افراد پایین‌ اجتماع‌ درباره رهبران‌ آنها پذیرفته‌ نشود.»

     بدین‌گونه‌، روح‌  عمرو بن‌ عاص‌ با هواهای‌ نفسانی‌ کهن‌، که‌ به‌ اشراف‌زادگان‌ حقّ می‌داد منافع‌ را به‌ خود اختصاص‌ دهند و بر مردم‌ حکومت‌ کنند و با آرزوی‌ سودطلبی‌ و بهره‌وری‌ از فرصتها و مناسبتهای‌ مختلف‌ آمیخته‌ بود. اندیشه او گاهی‌ بین‌ رضایت‌ به‌ سلامتی‌ وجدان‌ و یا کنار گذاشتن‌ وجدان‌ در راه‌ سودطلبی‌ نوسان‌ داشت‌. اما اضطراب‌ و تردید او دیری‌ نمی‌پایید و حالت‌ سودطلبی‌ و نفع‌ را مقدّم‌ می‌داشت‌. نمونه‌ اضطراب‌ و نگرانی‌



خرید و دانلود تحقیق در مورد عمروبن عاص 9ص