لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
پرسشنامه Locus of Control
نادرست
درست
معمولا آن چیزی را که می خواهم در زندگی خود به دست می آورم.
نادرست
درست
نیاز دارم تا در باره رویدادهای خبری مطلع شوم.
نادرست
درست
I never know where I stand with other people
نادرست
درست
اصلا به شانس و اقبال باور ندارم
نادرست
درست
فکر میکنم به راحتی می توانم در قرعه کشی ها برنده شوم.
نادرست
درست
اگر در کاری موفق نشوم تمایل دارم عقب نشینی کنم.
نادرست
درست
معمولا سایرین را متقاعد می کنم تا کارها را به شیوه من انجام دهم.
نادرست
درست
مردم در کنترل جرم و جنایت نقش دارند .
نادرست
درست
موفقیتی که اکنون دارم عمدتا ناشی از شانس است.
نادرست
درست
ازدواج عمدتا برای اکثر مردم یک قمار است.
نادرست
درست
مردم بایستی بر سرنوشت خود مسلط باشند .
نادرست
درست
برایم رای دادن مهم نیست.
نادرست
درست
زندگیم مثل مجموعه ای از رویدادهای تصادفی می باشد.
نادرست
درست
هرگز کاری را که در باره آن مطمئن نباشم انجام نمی دهم.
نادرست
درست
من احترام و افتخار دریافت می نمایم.
نادرست
درست
می توان با خطر پذیری ثروتمند شد.
نادرست
درست
رهبران وقتی که سخت کار می کنند موفق هستند.
نادرست
درست
استمرار و سخت کوشی معمولا منجر به موفقیت می شود.
نادرست
درست
دانستن اینکه چه کسانی دوستان واقعی ما هستند، سخت است.
نادرست
درست
کنترل زندگیم معمولا توسط سایرین صورت می گیرد.
نادرست
درست
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
پرسشنامه بررسی جو خانواده family of origin expressive atmosphere scale
پرسشنامه
کاملا موافقم
موافقم
نظری ندارم
مخالفم
کاملاً مخالفم
اعضای خانواده ام معمولاً نسبت به احساسات یکدیگر حساس هستند.
احساس می کنم در خانواده ام می توانم راجع به مسائل و تناقض ها بحث نمایم و تضادها را از بین ببرم
در خانواده ام بیان احساسات و افکارم آسان است.
غالباً احساسات و طرز فکرم در خانواده نادیده گرفته می شود و یا مورد انتقاد واقع می شود
احساس می کنم در خانواده ام در بیان عقاید شخصی ام آزاد هستم
جو خانواده من سرد و منفی است
اعضای خانواده من به دیدگاه های عضو دیگر احترام نمی گذارند
بیان عقائد شخصی ام در خانواده ام سخت است
خانواده ام گرم و حمایت کننده هستند
در خانواده ام یک قانون نانوشته وجود دارد: احساسات خود را بیان نکن
والدینم مرا تشویق می کردند نظراتم را آزادانه بیان کننم
ما معمولاً در خانواده قادر بودیم تناقض هایمان را حل کنیم
گاهی اوقات در خانواده ام، مجبور نبودم چیزی بگویم اما آن ها مرا می فهمیدند
در خانواده ام ابراز برخی از احساسات مجاز نبوده است
تضادها در خانواده ام من هرگز حل نمی شدند
جو خانواده من معمولا نامطبوع بود.
در خانواده ام هیچکس به احساسات یکدیگر توجهی نداشت
والدین ام ما را از بیان عقاید مخالف با خودشان منع می کردند
در خانواده ام هر کسی مسئولیت کارهایش را بر عهده می گرفت
والدین ام همه اعضای خانواده را به گوش دادن به حرف های یکدیگر تشویق می کردند
هنگام صرف غذا در خانه معمولاً جو دوستانه و مطبوعی برقرار بود
والدین ام به راحتی اشتباهات خود را می پذیرفتند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
پرسشنامه Locus of Control
نادرست
درست
معمولا آن چیزی را که می خواهم در زندگی خود به دست می آورم.
نادرست
درست
نیاز دارم تا در باره رویدادهای خبری مطلع شوم.
نادرست
درست
I never know where I stand with other people
نادرست
درست
اصلا به شانس و اقبال باور ندارم
نادرست
درست
فکر میکنم به راحتی می توانم در قرعه کشی ها برنده شوم.
نادرست
درست
اگر در کاری موفق نشوم تمایل دارم عقب نشینی کنم.
نادرست
درست
معمولا سایرین را متقاعد می کنم تا کارها را به شیوه من انجام دهم.
نادرست
درست
مردم در کنترل جرم و جنایت نقش دارند .
نادرست
درست
موفقیتی که اکنون دارم عمدتا ناشی از شانس است.
نادرست
درست
ازدواج عمدتا برای اکثر مردم یک قمار است.
نادرست
درست
مردم بایستی بر سرنوشت خود مسلط باشند .
نادرست
درست
برایم رای دادن مهم نیست.
نادرست
درست
زندگیم مثل مجموعه ای از رویدادهای تصادفی می باشد.
نادرست
درست
هرگز کاری را که در باره آن مطمئن نباشم انجام نمی دهم.
نادرست
درست
من احترام و افتخار دریافت می نمایم.
نادرست
درست
می توان با خطر پذیری ثروتمند شد.
نادرست
درست
رهبران وقتی که سخت کار می کنند موفق هستند.
نادرست
درست
استمرار و سخت کوشی معمولا منجر به موفقیت می شود.
نادرست
درست
دانستن اینکه چه کسانی دوستان واقعی ما هستند، سخت است.
نادرست
درست
کنترل زندگیم معمولا توسط سایرین صورت می گیرد.
نادرست
درست
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
پرسشنامه بررسی جو خانواده family of origin expressive atmosphere scale
پرسشنامه
کاملا موافقم
موافقم
نظری ندارم
مخالفم
کاملاً مخالفم
اعضای خانواده ام معمولاً نسبت به احساسات یکدیگر حساس هستند.
احساس می کنم در خانواده ام می توانم راجع به مسائل و تناقض ها بحث نمایم و تضادها را از بین ببرم
در خانواده ام بیان احساسات و افکارم آسان است.
غالباً احساسات و طرز فکرم در خانواده نادیده گرفته می شود و یا مورد انتقاد واقع می شود
احساس می کنم در خانواده ام در بیان عقاید شخصی ام آزاد هستم
جو خانواده من سرد و منفی است
اعضای خانواده من به دیدگاه های عضو دیگر احترام نمی گذارند
بیان عقائد شخصی ام در خانواده ام سخت است
خانواده ام گرم و حمایت کننده هستند
در خانواده ام یک قانون نانوشته وجود دارد: احساسات خود را بیان نکن
والدینم مرا تشویق می کردند نظراتم را آزادانه بیان کننم
ما معمولاً در خانواده قادر بودیم تناقض هایمان را حل کنیم
گاهی اوقات در خانواده ام، مجبور نبودم چیزی بگویم اما آن ها مرا می فهمیدند
در خانواده ام ابراز برخی از احساسات مجاز نبوده است
تضادها در خانواده ام من هرگز حل نمی شدند
جو خانواده من معمولا نامطبوع بود.
در خانواده ام هیچکس به احساسات یکدیگر توجهی نداشت
والدین ام ما را از بیان عقاید مخالف با خودشان منع می کردند
در خانواده ام هر کسی مسئولیت کارهایش را بر عهده می گرفت
والدین ام همه اعضای خانواده را به گوش دادن به حرف های یکدیگر تشویق می کردند
هنگام صرف غذا در خانه معمولاً جو دوستانه و مطبوعی برقرار بود
والدین ام به راحتی اشتباهات خود را می پذیرفتند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
خرده نکتههایی در باب اخلاق تجارت (the ethics of business)
1. تجارت، نحوهای کار (work) است و در بادی امر (prima facie) اینگونه به نظر میرسد که هدف از آن صرفا تامین معاش مادی برای گذران زندگی است. لازمهی چنین نوع نگاهی به کار، این است که اگر فرضا بتوان بدون کار کردن یا بدون کار کردن متناسب با در آمد، در آمدی کسب کرد، از آنجا که هدف کار صرفا کسب در آمد است، این کار رواست. در حالی که شهود اخلاقی (moral intution) چنین لازمهای را روا نمیداند. بنا بر این بر اساس قاعدهی اللازم باطل فالملزوم مثله، آن تعریف از کار، اخلاقا درست نیست.
2. بر اساس نگاه وجودی (existential) به کار، و مثلا براساس تعریف میگل د. اونامونو، الاهیدان، رماننویس و فیلسوف معاصر اسپانیایی، «کار، عملیترین تسلای اندوه به دنیا آمدن است» بر این اساس حتی اگر کسی فرضا مشکلی برای گذران وجه مادی زندگی نیز نداشت، کار امری لازم و روا بود زیرا کار کردن نحوهای مواجهه با هستی است.
3. از تامل بر روی خود کار که بگذریم و مشخصا وارد کار تجاری که بشویم، میتوان گفت که اخلاق در تجارت صرفا موقعی معنا مییابد که ما رویکرد خود را به اخلاق مشخص کرده باشیم. مثلا بر اساس اخلاق پیامدگرا (consequentialist) عملی اخلاقی است که پیامدهای خوبی داشته باشد، اینکه این پیامد خوب باید برای چه کسی باشد (خود فرد یا جامعه) بستگی به آرای مختلفی دارد که در میان پیامدگرایان اخلاقی وجود دارد. نیز بر اساس اخلاق وظیفهگرا (deontologist) (که نا پیامدگراست) عملی خوب است که مطابق وظیفه باشد و بر اساس این تلقی از اخلاق، ما مامور به وظیفهایم و نه نتیجه.
4. با این حال توجه به این نکته بایسته است که عملی واحد هم میتواند از سوی وظیفهگرایان، اخلاقی یا غیر اخلاقی شمرده شود و هم از سوی پیامدگرایان. مثلا خودکشی میتواند از سوی هر دو گروه غیر اخلاقی شمرده شود.
5. حرص و طمع و تلاش بیوقفه برای افزودن سرمایه از طریق گسترش کار تجاری، از اصول قطعی و دائمی اخلاق کار تجاری است (این اصل را زین پس «اصل اخلاق کار تجاری» مینامیم). از سوی دیگر، در اخلاق سنتی همهی ادیان و مذاهب، بر پرهیز از حرص و طمع سخن رفته است و گنج حقیقی، قناعت دانسته شده است. بر این اساس، تعارضی میان اخلاق سنتی و اصل اخلاق کار تجاری ایجاد میشود. آیا این تعارض رفع شدنی است؟ توصیهی اخلاق سنتی، توصیهای ایدهآل و اصل اخلاق کار تجاری، اصلی واقعی است.
6. شاید یکی از راهحلها این باشد که با به رسمیت شناختن اصل اخلاق کار تجاری، کوشش شود که از فجایعی که ممکن است این اصل بیافریند جلوگیری شود. به تعبیر دیگر تلاش در اخلاق تجارت نه مخالفت از منظری ایدهآل با اصل اخلاق کار تجاری باشد بلکه صرفا مخالفت با مواردی از اِعمال آن اصل باشد که به سود جویی محض بدون در نظر گرفتن مصالح اجتماع میانجامد.
7. اصل اخلاق کار تجاری، از آنجا که به سرمایهاندوزی بی پایان دعوت میکند، اصلی مستعد ویرانی مصالح جامعه است. زیرا بنا بر این اصل، اگر سرمایه با تولید کالایی تامین شود که برای جامعه مضر است اما ضرر آن به نحوی است که سرمایهدار قانونا با مشکلی مواجه نمیشود، تولید آن کار رواست. راه مناسب مقابله با اینگونه سودجوییهای مضر، دعوت به ترک کلی اصل اخلاق کار تجاری نیست. در فقه اسلامی، احتمالا ملهم از برخی احادیث، مستحب است که اگر کاسب قوت یک روز خود را به دست آورد مغازهی خود را تعطیل کند (برای نمونه نگا: شرح لمعه، باب مکاسب)، چنین توصیهای به گواه تاریخ تجارت اسلامی هیچگاه حتی از سوی متدینترین کاسبان عملی نشد و همین، گواه تاریخی خوبی است بر این مطلب که نفی اصل اخلاق کار تجاری میسر نیست. راه مناسب، اگر چنین راهی وجود داشته باشد، میتواند این باشد که محققانِ اخلاق تجارت بکوشند تا این نکته را موجه نمایند که در دراز مدت سود تاجر به این است که کالای او دارای کیفیت بوده و مفید به حال اجتماع باشد. به تعبیر دیگر بکوشند تا رعایت مصالح اجتماع را به همان سودگرایی تاجر گره بزنند.
- اخلاق در فعالیتهای بازرگانی و اقتصادی (Business Ethics)
در دنیای تجارت و بازرگانی حسب شرایط موجود رقابت وجود دارد و هر شرکت سعی دارد نسبت به رقبای خود وضعیت بهتری را احراز نماید. درگیرودار فعالیتهای تولیدی وبازرگانی تصمیمات مختلفی اتخاذ میشود واقدامات گوناگونی صورت میگیرد ولی فعالان در این عرصه اهم از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان همدیکر را تحت نطر دارند و کارها و فعالیتهای خارج از قاعده و اصول شناختهشده را مذموم و غیرقابل قبول میدانند. در هر جامعه بر اساس شرایط همان جامعه دیدگاههای حاکم و استانداردهایی در خصوص رفتار درست ونادرست وجود دارد که از آن به اخلاق تعبیر میشود. همین معنی اخلاق به عنوان اخلاق بازرگانی و تجارت (Business Ethics) در فعالیت های بازرگانی و تولیدی حاکم است .
مفهوم دیگری که در فعالیتهای تولیدی و بازرگانی وجود دارد شیاری و تقلب (Fraud) است. شیادی به معنی زیر پا گذاشتن قوانین و یا رعایت نکردن اصول وقوانین جاری است. در شیاری ملموس، عینی و قابل استفاده به ابزار مادی است مثل استفاده از موارد دامی در تولید بیسکویت مورد استفادة مردم ویا تعیین تاریخ تولید یک کالا در تاریخی در آینده که در آن تاریخ کالا در بازار مورد استفاده است . ولی در کار غیراخلاقی نرمها واستاندارهای متداول و مورد قبول عامه رعایت نمیشود و از آنها انحراف ایجاد میگردد. خلافهای اخلاقی اغلب بصورت