لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
بررسی نگرش والدین ، مربیان ودانشجویان درمورد ضرورت آموزش پیش ازدبستان
مقدمه
“ خودپنداری ” یا مفهوم ازخود هنگام تولد آغازمی شود ودردوران رشد ومراحل آن شکل می گیرد. اینکه کودک سرانجام چگونه احساسی درباره خود پیدامی کند، نتیجه تماس ها و تجربه های مختلف او با دیگر محیط است . اگر بیشتر این تماس ها وتجربه ها مطلوب باشند ، کودک احساس خوبی دربره خود پیدا می کند . اگر کودک مورد محبت قرار گیرد واز او مراقبت به عمل آید ومحیطی محرک وبرانگیزاننده برایش تدارک دیده شود ونیز اگر مورد غفلت قرارنگیرد ویا بیش از حد تنها گذاشته نشود، سرزنش نشود وبا خشونت وسختی محدود نگردد، بی تردید شروع به رشد می کند اگر چنانچه ، مجموعه ا ی از پاسخ های منفی را از دیگران ومحیطش در خود ذخیره نماید ، به این باور خواهد رسید که اشکالی در او وجود دارد وممکن است تصویری نادرست وناپایدار از خود پیداکند وبه قابلیت ها واستعداد های خود به دیده تردید بنگرد.
با این مقدمه می توان نگرش ها وباورهایی درست و نادرست را درمورد یک نظام ، یک ویژگی ویک عملکرد به وجود آورد. واقعیتی مستند است که آموزش وپرورش پیش از دبستان در جامعه ما از زمان رویش ودر طول دوره حیاتش تصویری مخدوش ومظلوم از خود پیداکرده است ومتأسفانه هنوزبه جایگاه ومنزلت واقعی خود- به رغم کارآیی بسیار خوب این دوره ازآموزش ها – دست نیافته است . اولیت ندادن به آموزش های پایه واستفاده نکردن از عملکرد وقابلیت های این سطح از آموزش ها به عنوان درون دادی حساس در پردازش اطلاعات ونتایج عملکرد دوره دبستانی وسطوح بالاتر، تصویری مبهم وناپایدار از موقعیت وجایگاه آن درجامعه آموزشی ونیز خانواده ها پدید آورده است .
امروزبر بسیاری از صاحبنظران روشن است که آموزش وپرورش پیش از دبستان ، با توجه به جذابیت وپذیرش ونیز ضرورت واهمیت آن دوره طولانی طفولیت ، دوره کودکی ودوره کوتاه نوجوانی را دربسیاری از کشورها پشت سر گذاشته است . این دوره ازآموزش ها – با نگاه تطبیقی ومقایسه ا ی در بسیاری از کشورها- اکنون به مرحله بلوغ وپختگی رسیده است . (مل هویش ، ادوارد وپیترماس ، 1991)
ماهرگز تا قبل از این دوره در تاریخ آموزش وپرورش ، به اندازه زمان حال، درباره فرآیند یادگیری وچگونگی رشد وتحول واکتساب دانش درباره کودکان اطلاع کسب نکرده ایم .
اکنون آموزش وپرورش در دوره پیش از دبستان نه لزوماً به دلیل یک واقعه یا رویدادی خاص ، بلکه به علت واقع گرایی، بینش وبصیرت وتلاش وکار بسیاری از افراد در آستانه پختگی است. اگربا توجه به منابع معتبر، ازافلاطون (347-427 قبل از میلادمسیح ) وارسطو (322-394 قبل از میلاد مسیح ) که آغاز ونقطه شکفتن آموزش های اولیه را از هنگام تولد دانسته اند غافل نمانیم ( سیفلد وباربور،1986 ) ، باید بپذیریم که جان آموس کمنیوس، ژان ژاک روسو، پستالوزی ، فروبل ، ماریامونته سوری ، پیاژه ومحققان کنونی جوامع مختلف ونیز جامعه علمی وفرهنگی ما به برکت اندیشه ها واعتقادهای خردمندانه خود واز همه مهم تر بدون شتابزدگی به هویت واقعی این دوره از آموزش ها ونتایج اثر بخش آن بر سرنوشت تربیتی کودکان کمک کرده اند ( مفیدی ، 1372 ).
از اوایل سالهای 1900- یعنی درحدود 95 سال – آموزش وپرورش پیش از دبستان بخشی از زندگی وساختار عمومی واساسی آموزش وپرورش بسیاری ازکشورهاست(سیفلدروباداور،ص11، کاترون وآلن 1993).
درحالی که با توجه به ابهام ها ، تضادها وتفاوت سلیقه های بسیار در بعضی از کشورها از جمله جامعه آموزشی خوب ما، این دوره از آموزش ها هنوز در جست وجووتکاپوی خود- آگاهی است . این گرایش حتی در دانشگاههای ما نیز شکل گرفته ولی هنوز به عنوان رویکردی هماهنگ ویا برنامه ا ی منسجم ومدون برای مراقبت وآموزش وپرورش کودکان تدارک دیده نشده است . هنوز هم آموزش و پرورش در این سطح به مفهومی از خود وپنداره ا ی صحیح ومثبت دست نیافته است وبه عنوان رشته وحوزه ا ی تخصصی که به کودکان ازهنگام تولد تا هشت ونه سالگی خدمت می کند- به علت سطحی نگری ها وجایگزینی های نادرست شغلی ونیز به دلیل کمبود اطلاعات وپیامدهای برگرفته از این دوره – درکارآیی دوره های بعدی ، احساس هویت وشایستگی نمی کند.
سؤال این است که نگاه ما به این دوره از آموزش ها وفرآیند تربیت دراین دوره چگونه است ؟
آیا آن را دوره ا ی گذرا- چه باشد وچه نباشد – ویا حتی لزوم آن را برای همه از کودکان محروم ودوزبانه گرفته تا کودکان مرفه جامعه، یکسان می دانیم ؟
آیا این دوره را پیش نیازواساس تربیت های بعدی می دانیم ؟
آیا آن را به صورت پلکان اول وپایدرترین پله در نردبان ترقی وپیشرفت های بعدی می دانیم ؟
آیا آن را دوره ا ی حساس وسرنوشت ساز از زندگی یک انسان می دانیم ؟
آیا به تأخیرها وغفلت ها درمورد آموزش های این دوره ، با نگاه مسؤولانه ا ی می نگریم ؟
تعریف آموزش وپرورش
مفهوم آموزش وپرورش به نحوی که هر کودک به اندازه توانایی وظرفیتش آموزش ببیند سابقه چندان طولانی در جهان امروز ندارد کلمه کودکان وآموزش وپرورش در امر توجه ونگرش به تفاوتهای فردی .
به لحاظ ویژگی انسان وتفاوت های فردی ( تفاوت بین فرد ودیگران وتفاوت بین استعدادهای مختلف یک فرد ) چنان به نظرمی رسد که می بایست هر فرد به فراخور توان ذهنی وجسمی نیازها استعدادها وعلائق خود از آموزش وپرورش خاصی بهره گیرد به عبارت دیگر در صورت امکان حتی المقدور آموزش انفرادی مؤثرترین ومطلوب ترین شیوه های آموزش وپرورش خواهد بود واز این نظر آموزش عمومی وهمگانی دانش آموزدر مدارس بدون توجه وکمک وراهنمایی وارشاد اولیاء وفعالیت های فوق برنامه عادی نمی تواند به تنهایی پاسخگوی تمامی نیازهای مختلف دانش آموزان در شکوفایی وبه کمال رسانیدن استعدادهای اوباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
بررسی مشکلات مربوط به استفاده زنان فرهنگی شاغل در مدارس شهر تهران از قانون شیردهی
مقدمه :
قانون ترویج تغذیه با شیر مادر و حمایت از مادران در دوران شیردهی مشتمل بر یازده ماده و چهار تبصره در جلسه علنی روز سه شنبه 1374/12/22 مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 1374/12/27 به تایید شورای نگهبان رسیده است .
این پژوهش یک مطالعه توصیفی است که طی آ ن آگاهی زنان فرهنگی شاغل ومشکلات اجرایی مربوط به استفاده زنان شاغل از قانون شیردهی ونظرات آنان در مدارس شهر تهران از قانون" شیر دهی " مورد بررسی قرار گرفت. جامعه پژوهش شامل زنان فرهنگی شاغل در مدارس شهر تهران می باشند.نمونه پژوهش از بین جامعه پژوهش انتخاب گردید.دراین بررسی انتخاب نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تعداد نمونه 400 نفربود.ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بودکه ازنرم افزارSPSSجهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد .
نتایج: 5/39 در صد از نمو نه های پژوهش در مورد موارد قانون شیر دهی آگاهی متوسط و2/37 در صد آگاهی ضعیف داشتند و کمتر از 25 در صد از آنها از اگاهی خوب برخوردار بودند. 6/91در صد از نمو نه های پژوهش از مرخصی زایمان استفاده کرده بودند.
در حدود نیمی از نمونه های پژوهش ( 49%) به کودک خود شیر نمی دادند و 60 در صد این زنان شیر دهی به فرزندشان را قبل از 20 ماهگی کودک قطع کرده بودند. 3/83 در صد زنانی که شیر دهی به کودک خود را قبل از 6 ماهگی کودک قطع کرده بودندعلت آن را برگشت به کار ذکر کرده بودند. حدود نیمی از نمونه های پژوهش یعنی تعداد 198 نفر ( 5/49 در صد ) به دلیل مشکلات اصلاً از مرخصی ساعت شیر استفاده نکرده اند.آنها دلائل عدم استفاده را دور بودن محل کار از منزل(6/64%)، دور بودن مهد کودک از محل کار(6/63%)، ساعات کار بیشتر از 20 ساعت در هفته(9/88%) ، عدم همکاری مسئولین(9/90%) ، عدم کمک همکار در مواقع ضروری(9/86%) ، نداشتن اطاق خصوصی و تمیز برای شیر دادن به کودک یا دوشیدن شیر(9/93%)، نداشتن فرد کمکی برای حمل و نقل کودک به محل کار و بالعکس(5/97%)، نداشتن فرد کمکی کمک کننده برای شیر دادن در محل کار(99%)، عدم موافقت با در خواست مرخصی اضطراری(8/84%) ذکر کرده بودند.
- اغلب زنان یعنی 315 نفر (7/78 %) معتقدبودند که قانون شیر دهی کامل نمی باشد.اغلب مرخصی ساعتی برای شیر دادن را کافی نمی دانستند و میانگین مدتی راکه پیشنهاد کردند 82/0±04/3ساعت بود. مدت مرخصی زایمان را کافی نمی دانستند و میانگین مدتی را که پیشنهادکردند 76/4±74/9ماه بود. مدت زمانی را که در مورد روزهای موظف کاری مادر در هفته پیشنهاد داده بودند3 روز در هفته بود.
کلمات کلیدی: قانون شیر دهی،زنان شاغل،آموزش و پرورش
مقدمه
شیر مادر به عنوان بهترین ماده غذائی برای کودکان شناخته شده است بنا براین لازم است که این امرمورد توجه و حمایت قرار گیرد و مادران شاغل قادر باشند حتی هنگامی که سر کار خود بر می گردند به شیر دهی به فرزند خود ادامه دهند(مکین تیر[2]،پیسانیلو[3]،گان [4]،2002،صفحه 215).درایران مطابق با آئین نامه اجرائی قانون ترویج تغذیه با شیرمادر و حمایت از مادران در دوران شیردهی مشتمل بر یازده ماده و چهار تبصره می باشد .
مطابق با ماده 3 این قانون مرخصی زایمان تا 3 فرزندبرای مادرانی که فرزند خود را شیر می دهند در بخش های دولتی و غیر دولتی 4ماه می باشد.تبصره یک این قانون آمده است مادران شیر ده پس از شروع به کار مجدد در صورت ادامه شیر دهی می توانند حداکثر تا20ماهگی کودک روزانه یک ساعت از مرخصی (بدون کسر از مرخصی استحقاقی استفاده کنند).مطابق با تبصره 2 این قانون امنیت شغلی مادران پس از پایان مرخصی زایمان و در حین شیر دهی باید تامین شود.ماده 4 این قانون می نویسد:دستگاههای دولتی و وابسته به دولت از جمله سازمان هائی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است و دیگر دستگاههائی که به لحاظ مقررات خاص استخدامی مشمول قانون کار نیستند موظف به ایجاد تسهیلات مناسب برای تغذیه شیر خوار با شیر مادر در جوار محل کار زن می باشند.(آرتیدار،1379،صفحات 186-183).هارفوچ [5](1993) می نویسد:طبق تحقیقات بیشمار قبلی میزان شیر دهی در مادران شاغل کمتر از مادران خانه دار است.عواملی نظیر خستگی جسمی ناشی از کار،عدم امکاناتی نظیر مهد کودک ،عدم امکان استفاده از مرخصی ساعتی شیر،نبودن امکان دوشیدن و ذخیره سازی شیر مادر در محل کار و نیز عدم آگاهی مادران از اهمیت و نحوه تغذیه شیرخوار با شیر مادر ،روند شیر دهی را در آنان مختل می سازد.شاغل بودن مادران در خارج از خانه معمولاً در جهت تأمین زندگی بهتر و رفاه بیشتر برای خانواده است .ولی زندگی بهتر بدون سلامت میسر نیست و سلامت نیز بدون انتخاب روش صحیحی برای تغذیه افراد خانواده به ویژه کودکان و نوجوانان مقدور نمی باشد.از طرفی دیگر می دانیم که بهترین و صحیح ترین روش تغذیه برای کودکان شیرخوار استفاده ازشیرمادراست که هم ضامن سلامت کودک است وهم ازبسیاری ازبیماری های دوران بزرگسالی ازقبیل فشار خون ،بیماری های قلبی،چاقی ،دیابت و غیره پیشگیری می کند(فروزانی ،سعدوندیان،1372). طبق مطالعات ماریکا[6](1993)،هرنادز[7] ،ماوس[8]،کولومر[9](1996) وکورینیج[10] وشیونو[11](1989)میانگین فاصله بین زایمان تا برگشت به کار مادران شاغل در دومینیکن ،غنا 84 روز،در بولیوی 90 روز ،در اسپانیا 112 روز ،برزیل 120 روز،نروژ 126 روز و در سوئد 168 روز بوده است.نتایج مطالعه خدیو زاده ،معموری،هاشمی (1380)نشان داد که میانگین مدت مرخصی بعد از زایمان در واحدهای مورد پژوهش 5/32±8/96 روز،زمان برگشت به کار مادران پس از زایمان 45/33±104 روز و میزان استفاده از مرخصی های استحقاقی و بدون حقوق در ادامه مرخصی زایمان 6/9±7/37 روز بوده است.این مطالعه همچنین نشان داد که هر چه فاصله بین زایمان تا برگشت به کار مادر بیشتر شود میزان استفاده از شیر کمکی جهت تغذیه شیرخوار کاهش می یابد (صفحه 24).نتایج تحقیق میلر [12]،میلر،چیسم[13] (1996) در ایالات متحده نشان داد که میزان قطع شیر دهی در دانشجویان سال سوم 50 %بود.در ماه ششم پس اززایمان میزان شیر دهی درگروهی که درزمان برگشت به کار شیر می دادند به 15 % رسید.54 % از افرادی که به شیر دهی ادامه می دادند حمایت پزشک مسئول خود و 67% حمایت همکاران را به عنوان مهم ترین عامل موفقیت خود در شیر دهی ذکر کرده اند.نکته دیگری که در تداوم شیر دهی در مادران شاغل مؤثر است وجود امکانات و تسهیلات موجود در محل کار می باشد.نتایج تحقیق خدیو زاده ،معموری،هاشمی (1380)نشان داد که 7/56 % از مادران مورد مطالعه از مرخصی ساعتی شیر استفاده نمی کردندو 33 % از انان یک ساعت وسط ساعات کار و 3/ 10%در یک ساعت آخرساعات کار اداری از مرخصی ساعتی شیر استفاده کرده اند.فقط 7/3 % از مادران در محل کار به مهد کودک دسترسی داشتند.نتایج مطالعه حیدر و بیگم (1995) در بنگلادش نشان داد که فقط 20% از مادران شاغل از مرخصی ساعتی شیر استفاده کرده بودند. میزان ساعات کار در هفته در زنان شاغل نیز می تواند از عوامل مؤثر در تداوم شیر دهی باشد. نتایج تحقیق خدیو زاده ،معموری،هاشمی (1380)نشان داد که3/79 در صد از مادران به صورت تمام وقت (بیشر از 24 ساعت کار در هفته) و 7/20 در صد به صورت نیمه وقت(کمتر از 24 ساعت کار در هفته) کار می کردند و در مطالعه مذکور آزمون کای دو بین استفاده از شیر کمکی و ساعات کاری مادر در هفته ارتباط معنی داری را نشان داد.احتمال استفاده از شیر کمکی در تغذیه شیرخواران توسط مادرانی که بیشتر از 24 ساعت در هفته کار می کردند 76/1 برابر مادرانی است که کمتر از 24 ساعت در هفته کار می کردند.نتایج مطالعه داکت[14] (1992) در کانادا نشان داد که در مادرانی که بیشتر از 20 ساعت در هفته کار می کردند قطع شیر دهی بیشتر بود نتایج تحقیق عسگری نظری زاده (1375) نشان داد زنان شاغلی که 20 ساعت و بیشتر در هفته کار می کردند و 160-60 روز بعد از زایمان به سرکار خود برگشتند و1/69 در صد در محل کارشان مهد کودک وجود نداشته است.77 در صد کودک خود را در مهد کودک محل کار نگهداری نمی کردند.7/50 در صداز آنها ازساعت شیراستفاده نمودند.نتایج نشان داد مادران غیر شاغل طولانی تر از مادران شاغل کودک خود را با شیر مادر تغذیه کرده بودند.
نتایج تحقیق خدیوزاده،معموری،هاشمی(1380)نشان داد که تنها 26% از مادران شاغل مورد پژوهش از روش دوشیدن شیر و ذخیره سازی شیر مادر استفاده می کردند که از این میزان 2% در ساعات اداری و 24% در منزل این کار را انجام می دادند(صفحه 26).ازطرفی درمورد مزایای اقتصادی واجتماعی شیرمادرمیتوان گفت که هزینه تهیه شیرخشک بسیاربیشتراز هزینه تغذیه صحیح شیرمادرمی باشد.به علت کاهش بیماری ها در این کودکان هزینه درمان نیز کمتر است.سلامت هرجامعه باارتقای سطح تغذیه،رشدکودکان،پیشگیری ازبیماری های عفونی،تنظیم خانواده وکنترل جمعیت ارتباط مستقیم دارد.تغذیه باشیرمادربه تنهائی همه این امکانات راباروشی اقتصادی وآسان میسرمی سازد(جدیدمیلانی،اسدی،ارشدی،83).لذا بر لزوم انجام حمایت های بیشتر از مادران شاغل و آموزش آنان به ویژه در مورد استفاده بیشتر و مناسب تر از مرخصی ساعتی شیر ،دوشیدن و ذخیره سازی و فراهم آوردن تسهیلات مناسب در محل کار نظیر مهد کودک و فراهم آوردن محیطی برای دوشیدن و ذخیره سازی شیر تأکید می شود تا همه مادران شاغل قادر باشند شیرخواران خود را به بهترین نحو ممکن از این موهبت الهی بهره مند نمایند.
روش کار:
این پژوهش یک مطالعه توصیفی است که طی آ ن آگاهی زنان فرهنگی شاغل ومشکلات اجرایی مربوط به استفاده زنان شاغل از قانون شیردهی ونظرات آنان در مدارس شهر تهران از قانون" شیر دهی"تعیین گردید.
جامعه پژوهش شامل 400 زنان فرهنگی شاغل رسمی پیمانی ،حق التدریس در مدارس شهر تهران می باشند که سالم بوده و مشکلاتی که مانع شیر دهی شوند نظیر فرورفتگی نوک پستان و غیره نداشته باشند و دارای کودک شیرخوار زیر 2 سال می باشند.کلیه شیر خواران محصول حاملگی تک قلو بوده و دارای وزن تولد بیشتر از 2500 گرم و سن درون رحمی بیشتر یا مساوی 38 هفته می باشند.
در این بررسی انتخاب نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای صورت گرفت .به این ترتیب که ابتدا از بین مناطق نوزده گانه آموزش وپرورش به صورت تصادفی مناطق 1،5،7،9،16، انتخاب شد.سپس حجم نمونه برآورد شده را متناسب با هر منطقه تقسیم و از بین مدارس ابتدائی،راهنمائی،دبیرستان و پیش دانشگاهی هر منطقه تعدادی به صورت تصادفی انتخاب ،و مرحله بعدی انتخاب نمونه ها به صورت مستمر بود بدین صورت که پژوهشگر به مدارس مورد نظر مراجعه وهر زن شاغل فرهنگی که واجد شرایط بود در نمونه گیری قرار می گرفت و پرسشنامه به آنها داده می شد که آن را پر کنند و بعد به مدرسه بعدی می رفت و تا به دست آمدن حجم نمونه مورد نظرکار ادامه داده شد تا تعداد نمونه به 400 نفر رسید.ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه میباشد .
.روشهای آماری مناسب جهت تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش شامل آمارتوصیفی(جداول فراوانی مطلق ونسبی و در صد)می باشد.
یافته ها
8/44%از نمو نه های پژوهش در گروه سنی 35-31 قرار داشتند.حداقل سن افراد مورد پژوهش 25 و حداکثر 42 سال بوده است. 56%از نمو نه های پژوهش دارای مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر بودند. 6/57%از نمو نه های پژوهش وضعیت اقتصادی متوسط داشتند. 5/57%از نمو نه های پژوهش دارای دو فرزند بوده اند. 18/85%از نمو نه های پژوهش به غیر از فرزند فعلی،یک فرزند دیگرشیر داده بودند.2/55%از جنس اولین فرزندقبلی و5/60%جنس دومین فرزند قبلی که با شیرمادرتغذیه شده بودند دختر بوده است. 71% سن فرزند فعلی نمو نه های پژوهش بین 24-13 ماهگی بوده است. حداقل سن کودک 4 ماه و حداکثر 24 ماه بوده است. 7/79%از زنان فرزند شیرخوار فعلی خود را به روش سزارین به دنیا آورده بودند. جنس58% از کودکان شیرخوار فعلی پسر بوده است. 8/96% از نمو نه های پژوهش استخدام رسمی بودند. 80%از نمو نه های پژوهش تدریس می کردند. از زنان شاغلی که تدریس می کردند 45درصددر مقطع راهنمائی و 3/25درصددر مقطع دبستان و 7/29 درصددرمقطع دبیرستان وپیش دانشگاهی درس می دادند. 5/93%از نمو نه های پژوهش ازمرخصی زایمان استفاده کرده بودند. 7/95%زنان درزمان استفاده ازمرخصی زایمان حقوق خود رابه طورکامل دریافت کرده بودند. 6/91%از زنان 120 روز مرخصی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
فهرست مطالب:
تاریخچه 2
مقدمه 4
مصارف بی سیم 5
انواع شبکه های بی سیم 5
ایستگاه های ماهواره ای 8
ماهواره های ارتباطی همزمان 10
ماهواره های مدار کوتاه 14
مقایسه ماهواره و فیبر نوری 16
بررسی کانال ارتباط بی سیم و سیستم های ماهوارهای
تاریخچه
در دهه 1950 و اوایل دهه 1960 مردم سعی کردند تا سیستم ارتباطی از طریق برخورد سیگنالها به بالونهای فلزی ایجاد نمایند. متاسفانه سیگنالهای دریافتی بسیار ضعیف بوده و کاربرد عملی نداشت. سپس نیروی دریایی آمریکا نوعی بالون ثابت را در آسمان یافت (ماه) و سیستمی عملیاتی برای ارتباط دریا به ساحل را به کمک برخورد سیگنالها به آن ایجاد کرد.
استفاده از ماهواره اولین بار توسط دانشمند انگلیسی بنام اتورسی کلارک مطرح شد. لیکن با توجه به محدودیتهای تکنولوژیکی اجرای این ایده تا اوائل دهة 60 میلادی به تعویق افتاد . پرتاب ماهواره موسو م به اکو در سال 1960 میلادی و قرار گرفتن آن در مدار زمین را میتوان آغاز دوران ارتباطات ماهواره دانست. ماهوارههای اولیه از مدارهای با ارتفاع کم استفاده میکردند و سرعت چرخش این ماهوارهها از سرعت چرخش زمین بیشتر بود. در نتیجه امکان ارتباط ایستگاههای زمینی با ماهواره فقط در مدت کمی از روز حدود 100 دقیقه امکان داشت
اولین ماهواره مدار ثابت زمین موسوم به سینکام دوم در سال 1963 به فضا پرتاب شد. این نوع ماهوارهها در ارتفاع حدود 40000 کیلومتری سطح زمین و با سرعتی برابر با سرعت زمین این ماهوارهها حدود 30 متر و هزینه آنها بالغ بر 2 میلیون دلار بود . تفاوت بین ماهواره مصنوعی و حقیقی این است که ماهواره مصنوعی میتواند سیگنالها را قبل از برگشت تقویت نماید (تغییر از سیستم ساده به سیستم ارتباط قوی).
بعلت پیچیدگی و بزرگ بودن ایستگاههای زمینی ماهوارهها، استفاده از این تکنولوژی در کاربردهای خاص و با هزینه بالا امکان پذیر میبود. در اوائل دهة 80 میلادی، با پیشرفت تکنولوژی و استفاده از باندهای KU هزینه آنها کاهش یافت و قطر ایستگاههای زمینی نیز تا حدود 2 متر تقلیل یافت.
ماهوارههای ارتباطی خواص عجیبی داشتند که برای بسیاری از کاربردها جذاب بودند. ماهواره ارتباطی را میتوان مانند تکرارگر مایکروویو در آسمان تصور کرد. حاوی چند ترانسپوندر است که هر کدام از آنها به بخشی از طیف گوش میدهد سیگنال ورودی را تقویت میکند سپس آن را با فرکانس دیگری پخش مینماید تا با سیگنال ورودی تداخل نکند. پرتوهای روبه پایین میتواند گسترده باشد و سطح وسیعی از زمین را بپوشاند و یا باریک بوده و ناحیهای به قطر صدها کیلومتر را پوشش دهد.
اولین تولید تجاری این ایستگاههای زمینی ماهوارا توسط کمپانی تلکام جنرال ارائه گردید. نام عمومی این ایستگاهها، ایستگاه زمینی کوچک یا VSAT نامیده شد.
شبکه VSAT به سه نوع ساختار اشتراکی، نقطه به نقطه و ستاره تقسیم میشوند . ساختار ستاره بعنوان متداولترین استاندارد توسط اکثر سازندگان شبکة VSAT ارائه شده است و شامل ایستگاه مرکزی HUB، ترانسپوندر ماهواره و تعدادی پایانه VSAT میباشد. این ساختار برای کاربردهای دوطرفه با تعداد پایانه زیاد استفاده میگردد. همچنین استفاده از این نوع شبکه با بیش از 100 پایانه در مقایسه با شبکه های زمینی مقرون بصرفه میباشد .
مقدمه
محیط بی سیم بصورت گزینه شبکه های قابل رشد ظهور پیدا کرده است . همچنانکه تکنولوژی رشد می نماید ، فرو شندگان محصولات بیشتری با قیمتهای جاذب ارائه می دهند که در عوض تقاضا و فروش را افزایش خواهد داد .همچنانکه تقاضا افزایش می یابد ، محیط بی سیم رشد و بهبود خواهد یافت اصطلاح محیط بی سیم گمراه کننده است زیرا دلالت بر شبکه ای می نماید که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
بررسی عوامل مشترک معماری و موسیقی و پیوستگی های آن
هنر پویا پیوسته در جست و جوی راه های تازه ای برای دستیابی به ابتکارات گونه گون است و همان گونه که هر هنری در روند خود از شرایط زمان و مکان و اجتماع و دیگر عوامل تاثیر می پذیرد ، هنرها در رابطه با یکدیگر نیز به طور مستقیم و یا غیر مستقیم تاثیرپذیرند و بازتاب آن را از هر سو که باشد در قلمرو خاص خود نشان می دهند و بر ظرفیت و کارآیی خود می افزایند .
جست و جوی عوامل مشترک هنرها خود یکی از روشهایی است که می تواند این تاثیرپذیری را آگاهانه افزایش دهد و ابتکارات تازه ای را سبب شود . آنچه در زیر به اختصار می آید از این مقوله است . بررسی یکی از عوامل ناپیدا و ناشناخته بین دو هنر کهن ، ( معماری و موسیقی ) از دیدگاهی خاص که هنر واسطه ای ( مانند شعر ) در تکوین این رابطه نقش اساسی داشته است .
همه ی هنر ها به طور عرضی با هم مرتبط هستند چرا که منشأ همه ی آنها تجلی زیبایی است . این زیبایی در معماری و مجسمه سازی نیز به شکل نسبت های طول و عرض و ارتفاع اتفاق می افتد .
در یک چهره تناسبات هستند که زیبایی می آفرینند . گاهی هم تناسبات رنگها باعث ایجاد زیبایی می شود . که در آنجا هم مجموعه ی فرکانس های نوری ، تناسبات دلپذیری را بوجود می آورند . در موسیقی هم نسبت های صوتی به زیبایی متحد می شوند . نسبت هایی که به تناسب می رسند تناسب گاهی در وج دیداری است و گاهی در وجه شنیداری . در مورد برپایی و بساوایی هم چیزهایی ذکر می شود . بنابراین همه ی هنرها یک وجه دارند و آن وجهی است که با هندسه ی دل فا از قبل طراحی شده است .
ما روی یک پاره خط تنها یک نقطه را پیدا می کنیم که موجزترین نسبت را به ما بدهد . ایجاز در همه هنرها یکی از شروط است .
در نقطه ای که ما پیدا می کنیم نسبت کل پاره خط به بخش بزرگ ، برابر است با نسبت بخش بزرگ به بخش کوچک و این نسبت عدد فی را به ما می دهد . که اصطلاحاً به آن نسبت الهی گفته می شود . یعنی اینکه ما با این قاعده ی الهی مواجه هستم که هر چیزی از یک یعنی وجه حقیقی عالم و وحدت حقیقی عالم نشأت بگیرد ، برای ما زیباست . بعد از عدد یک عددهای دو و سه هستند . تمام گام های موسیقی از این هر عدد حاصل می شوند . وقتی که وارد مبحث ریتم می شویم با هر ضربی یا سه ضربی مواجه هستیم . اصلاً ریتمی از این قاعده خارج نیست . وقتی ریتم ترکیبی می شود حاصل ضرب عددهای دو و سه است و وقتی که ریتم مختلط می شود حاصل جمع این دو عدد است ( البته با ترتیب های متنوع و مختلف ) . وقتی ما از یک که نقطه ای توحید عالم است به سمت کثرت حرکت می کنیم ابتدا با دو و سه مواجه هستیم . در معماری هم با فرکانس های نوری که طول و عر ض و ارتفاع را تعریف می کنند ، سر و کار داریم . و زمانی که این سه به موجزترین شکل واقع شود ، شما احساس زیبایی می کنید . و این تناسبات در اکثر آثار بزرگ معماری وجود دارد . جالب این که این تناسبات در بدن انسان ، آناتومی پرندگان و درختان و همه جای طبیعت به همان نسبت الهی وجود دارد .
کدام بنا به الهامات موسیقایی بیشتری به شما می دهد ؟
مولانا می فرماید : سایه دیوار و سقف هر مکان سایه اندیشه معماردان .
نسبت در ساختمان به دو گونه اتفاق می افتد ، گاهی ما نمای ساختمان را می بینیم و گاهی ما در داخل ساختمان واقع می شویم و حس داخلی ساختمان را درک می کنیم که به آن حس محیطی گفته می شود . معماری ایجاد فضای مادی و معنوی می کند ولی موسیقی فقط فضای مادی و معنوی می کند ولی موسیقی فقط فضای معنوی ایجاد می کند ، به عبارت دیگر موسیقی معماری زمان است و معماری موسیقی مکان از جمله مکانهایی که ایجاد فضای مادی و معنوی می کند می توان به خانه ی کعبه و مسجد حضرت رسول ( ص ) و مسجد شیخ لطف الله در اصفهان اشاره کرد .
فضا و کارکرد آن در معماری و موسیقی
فضا ، هم به جایگاه و مکان ، و هم به محیطی عاطفی و روحی ، و هم به اتمسفر Atmosphere یا جو ، و یا جایگاه اثیری اطلاق گردد . در تمام هنرها ایجاد نوعی فضای عاطفی و روحی ، یکی از هدف های آفرینندگان هنرمند است .
در هنر معماری ، فضا ، منزلتی خاص دارد – معمار هنرمند نیز چون دیگر آفرینندگان هنر ، قادر است با ایجاد فضاهای گونه گون ، همان تأثیرات عاطفی و روحی را القاء کند که مثلا موسیقی دان به مدد الحان و سازها ایجاد می کند . همچنان که یک قطعه موسیقی می تواند تحت تاثیر ‹‹ فونوسفر phonosphere ›› یا فضای صوتی ، فضایی روحی ، سرشار از جذبه های معنوی و آسمانی بیافریند ، و یا همانطور که یک قطعه شعر ، قادر است فضایی سخت عرفانی و اشراقی و الهی ایجاد کند ، بنای یک مسجد با آن مناره های سربر آسمان افراشته ، و کشیدگی اضلاع یک کلیسا که گویی سیر به تعالی و عروج را می نمایاند نیز قادر هستند در بیننده صاحب ایمان ، فضایی سرشار از جذبه های مذهبی و معنوی ایجاد کنند . به قول ‹‹ ایانیس زناکیس ›› ‹‹ چه بخواهیم و چه نخواهیم بین معماری و موسیقی پیوند هست – این مسئله مبتنی به ساختارهای ذهنی ما است که در این هر دو هنر یکی است ›› .
در طبقه بندی هنرها معماری جزو هنرهایی به شمار آمده است که هم می تواند زیبا باشد و هم مفید . شوپنهاور معتقد است که : ‹‹ معماری یک نوع مصالحه میان زیبایی و سودبخشی است ›› . ‹‹ گوته ›› گفته است معماری یعنی موسیقی جامد شده ›› . کار معمار ، یا آفریننده بنا ، ایجاد هم آهنگی میان استواری و نااستواری ، سنگینی و سبکی – زبری و نرمی است . در حقیقت معمار از یک سو باید احساس تعالی ، ترحم ، عدالت و فقر را القاء کند و از سوی دیگر اشراقیت و مالداری و اعیانیت و تازه به دوران رسیدگی را بنمایاند . و در تمام این موارد موظف است لطائف و ظرائف و سنت های هنری را نیز از نظر دور ندارد .
ظاهراً همان طور که موسیقی انواع دارد ، معماری نیز به چند نوع منقسم شده است . انواع مشخص کننده موسیقی عبارتند از : موسیقی مذهبی ، موسیقی بزمی و موسیقی رزمی ؛ هر یک از این انواع به شاخه هایی منقسم می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
فهرست موضوع: بررسی شعر نو( نیمایی)
عنوان
زبان شعر نو( نیمایی)
گذری بر ابهام در شعر نو
ویژگی ها و سویه های مدرن
نوآوری نحوی در شعر نو
داستان پردازی اشعار شعر نو
زبان شعر نو( نیمایی)
پیدات زبان گفتار و زبان شعر دراجزاء با یکدیگر وجه اشتراک دارند. در هر دو نحوه ی بیان« واژه» عنصر اساسی و بنیادین است. اصولاً زبان از ترکیب و هم نشینی واژگان در یک ساختار منظم بوجود می آید. لیکن آنچه مرز میان این دو نحوه ی بیان است شکل برخورد گوینده( یا شاعی با واژه برخورد واژه ها با یکدیگر در شعر و کارکرد خاص آنها می باشد. گفته شد« برخورد واژه ها در شعر» زیرا« اگر میان واژه ها برخوردی نباشد، شعر بوجود نمی آید. شعر از زبان فراتر رفته، قواد آن را در هم می ریزد میان واژگاه جابجایی پیش می آید این، یعنی برخورد واژه ها که موجد ساختاری به نام شعر است. در زبان گفتار صرفاً یک نشانه ااست به اشیایی آنکه تصویر شوند گفته می شوند. گوینده در زبان گفتار آنها را به نام می خواند بی آنکه نشانی نشان دهد. لیکن در زبان شعر، واژه نام شیء نیست، خودشیء است و شاعر بی آنکه بگوید نشان می دهد و مخاطب بجای آنکه بشوند می بیند. فرانسیس پونژ می گوید:
« هرگز واژهای را از نزدیک دیده اید؟ واژه ای را بردارید ؟ خوب بچرخانید و به حالتهای مختلف درآورید تا عین مصداق خود شود.» خود پونژ واژه ی « کروش»Croche (= کوزه) را مورد بررسی شاعرانه قرار داد و ادعا کرد که هر صرف این واژه بیانگر جایی از کوره ی گلی است. بعقیده او هیچ واژه ی دیگری رنگ کوزه ندارد. این است جایگاه واژه در شعر.
آنچه مسلم است این است که شعر هنری زبانی است مثل زبان از عناصری چون واژه و لحن در یک ساختار دقیق ساخته شده و از این نظر نیز از جهات صوری، کاملاً مطنبق با زبان گفتار است. و اگر آن 2 سطح را بنگریم کاملاً یکی شان می یابیم، زیرا هر دو از ابزار و مصالح مشترکی شکل گرفته اند، فقط با نگریستن از دیگرسو، با چشمانی که طور دیگری ببیند، می توان شکاف عمیقی و فاصله میان آن دو نحوه بیان را دریافت. واژه در زبان گفتار یک علامت است و در شعر معنا. ساختار در زبان گفتار- اگر باشد- زائیده ی تصادف با مصالحی ا ز تسامح است؛ و ساختار در شعر، نتیجه ی هوشمندی ب ابزاری از ذوق و زیبایی است؛ و گاه چنان نظام مند که نتوان خشتی را جای خشتی نهاد بی آنکه به معماری زییاشناختی آن آسیبی وارد شود.
مختصر آنکه زبان شعر معانی خاص را ر هم می ریزد تا از مستقیم گویی بگریزد و انتقال دهنده ی معناهایی باشد که در ذهن شاعر به بلوغ رسیده است. و از این نظر،نه تنها با زبان گفتار که با زبان علم نیز که بخاطر دقت و تأکید ناشی از روح علمی و تحقیقی، نافی رمزگویی و تعدد و تنوع معانی است، متفاوت است.
اساساً فرق علم و کشفیات علمی با تجربه های شعری در این است که تجربه های علمی در شعر ضدترین لحظه ها شکل می گیرند و حال آنکه شاعر در ناخودآگاه ترین لحظه های خود دست به تجربه و کشف می زند. این حقیقت را مولوی به زیبایی گوشزد می کند:
تو مپندار که من شعر به خود می گویم
تا که هشیارم و بیدار یک دم نزنم
بی شک زبان چنین فرآورده ای بطور ذاتی تابع احساس ناخودآگاه است. نه تابع قوانین حاکم بر زبان
گذری بر ابهام در شعر نو
ابهام در شعر نو و معاصر ناشی از زبان است و گاه در بیان شاعرانه محاکمات شعری است و گاه در فطرت و ذات آن.
شاعر سعی می کند که در این مقاله به ابهام هاس هسندی( شاعرانه و نیمه شاعرانه) بپردازد. آنها با بکارگیری صور خیالی که در محکمات شعری خود می آفرینند شعر را تا حدود زیادی مبهم می سازد و معنا را در پرده ای از خیال پنهان می کند تشبیهات، کنایات، تمثیلها، و رفرمها .و .... کلام آنها را دشوار می کند.
ابهام (Ambignty) : در حوزه ی بدیع سخنی است که احماق د ویا چند معنی متقابل دارد.
امپسون در کتاب« هفت نوع ابهام» خود معتقد است« درهر جز کلامی که واکنش های متعددی را برانگیزد ابهام وجود دارد و پایه شعر نو و شعر سرای خصوصاً در شعر نو همین ابهام است.
تأثیر فرهنگ مردم و مسایل تاریخی و اجتماعی بر شعر نیمایی:
ریشه های قومی احساس نیما برپهنه ی زمین فرورریخته و در خون مردم تنیده است. جانش جان نجیبی است که با خودش مرزوبوم می سوزد نیما که یکی از شاعران معاصر اس شاعری اجتماعی و نمادگر است و علت نمادگرایی او هم تأثیر اوضاع سیاسی زمان بر شعر اوست.
این شعر نو سرشار و همنواز رمز است و همین رمزها به ابهام شعر می افزایند. مهتاب می تواند رمز یک هادی روشن اندیشه باشد موج جریان در زندگی است است که بر آن تیره ی جامعه این شاعران خصوضاً نیما می گذرد.