لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
فن آوری اطلاعات, افزایش ارتباطات و تاثیر آنها روی سیستم روابط صنعتی و مدیریت منابع انسانی
تنها زندگی مردم و چهره شهرها نیست که به سرعت دگرگون می شوند بلکه تئوریها و نظریات علمی نیز با سرعت شگفت آوری متحول و متکامل می گردند. این دو پدیده ( ارتباطات و اطلاعات ) با کمک یکدیگر سرعت تغییر را بیش از هر چیز دیگری افزایش داده اند.در این میان، نظریات و تئوریهای مدیریت به دلیل "تازه گردانی" و نو بودنِ اصل و ریشه آنها ( از نظر تئوری و تئوری پردازی ) بیشتر از سایر علوم قدیمی دستخوش تغییر و تحول واقع می شوند. مدیریت منابع انسانی H.R.M و روابط صنعتی IR دو رشته از رشته های مدیریت هستند که تغییرات حادث در آنها در این مقاله مورد نقد و بررسی قرارگرفته اند. تغییرات و دگرگونیهای حاصل از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به حدی است که پارادایم های این رشته ها تجدید نظر می شوند و دستخوش تغییر می گردند. بر محققان رشته مدیریت فرض است که با پیگیری این تحولات، ضمن بروز نمودن افکار دانشجویان، مطالعه کنندگان آثار و خودشان، کارکرد آخرین یافته های علمی را در جامعه بطور دقیق زیر نظر قرار دهند تا هنگام بکارگیری آنها در سازمانها، اطلاعات کافی از عوارض منفی و مثبت تجویزهای علمی و مدیریتی خودشان داشته باشند. تغییر در دیدگاههای مدیریتدو نویسنده به نامهای بارتلت و گوشال (1995) مقایسه دو سیستم مدیریت سنتی و جدید را به شکل زیر مطرح میکنند : تغییر مدیریت از 3S به 3P مدیریت سنتی روی سه اس (S) زیر تأکید داشت : - استراتژی Strategy استراتژی ساختار را تعقیب میکند - ساختار Structure سیستمها ساختار را حمایت میکند - سیستم System در این مفهوم :
مؤسسههای موفق امروزی طرح اس(s) را رها ساخته و به طرحهایی روی آوردهاند که بتوانند در محیط رقابتی جدید دوام بیاورند . آنها برای این کار قدمهای زیر را برداشتهاند: ● اولاً به جای طراحی استراتژیک به تعریف و طراحی یک هدف خوب فکر میکنند . ● ثانیاً به جای طراحی ساختارهای رسمی به فرآیندهای مدیریتی مؤثر میپردازند. ● ثالثاً به جای ایجاد سیستم کنترل کارکنان به بهبود و تواناییها و دیدگاههای کارکنان توجه دارند . یا به عبارت دیگر سه (اس) جای خود را به سه P (پی) داده است .
Bartlett and Ghoshal (1995)
تغییر دیدگاه مدیریت و مدیریت منابع انسانی و تأثیر روزانه آن بر روی سیستم روابط صنعتی و روابط کار در صنعت موجب تغییر گرایش روابط صنعتی IR از شکل سنتی آن به شکل جدید و استراتژیک گردیده است . (Sivla 1998). تغییر در سازمان کار از دیدگاه دیوید مکدونالد (1997) ● کارها باید سازماندهی مجدد شوند ● شرح شغلهای دقیق و ریز شده قبلی باید دوباره نوشته شوند ● تغییر مداوم از استخدام تولیدی و کارخانهای به صنایع خدماتی ● تغییر مداوم نیروهای کار یقه آبی به کارگران یقه سفید (دانشی ) ● کاهش مداوم استخدام در بخش دولتی در اغلب کشورها (هم در وزارتخانههای اصلی و هم در شرکتهای وابسته به دولت ) ● توسعه اجتماعی بسیاری کشورها به همراه گسترش حضور زنان در بازار کار ● توسعه کار پاره وقت ● گسترش کارهای موقت و اتفاقی ● کار در خانه ● کار از راه دور که نتیجه تغییرات فوق کاهش نقش اتحادیهها ، اتحادیه گرایی و نقش سنتی سیستم روابط صنعتی در سطح کلان میباشد. تغییر سازمان تولید از دیدگاه دیوید مکدونالد (1997) دکتر دیوید مکدونالد متخصص ارشد سازمان بینالملی کار در ارتباط با تغییر سازمان تولید معتقد است که : اولاً تولید انبوه Mass Production و تولیدات کارخانهای Manufacturing نسبت به زمان تیلور ، تغییرات شگرفی داشته است . تکنولوژی جدید و سیستمهای مدیریت جدید این امر را امکانپذیر ساخته که همان سطوح قبلی تولید هم با تعداد کارگران کمتری ارائه شود بدون اینکه از کارگران کار اضافه خواسته شود (تولید انبوه امروزه به تعداد کارگر کمتری نیاز دارد )ثانیاً : تولید انبوه جای خود را روز به روز به« تولید ناب» Lean Production میدهد . یعنی در حالیکه مؤسسات در حال خدمت و سرویس دادن به بازارهای بیشتر تخصصی شده هستند ، فرآیندهای تولید و خطوط زنجیرهای تولید روزبهروز کوچکتر و محدودتر میشوند و این همان تولید ناب است . مجموعه عوامل فوق در ارتباط با تغییر سازمان تولیدافزایش تأکید روی کارگران دانشی Knowledge Workers داشته و این وضعیت اختلافات و تمایزات کارکردی و سلسله مراتبی را بین انواع مشاغل مختلف و نیز کارگران و مدیران به شدت کمرنگ ساخته است . در نتیجه با تشکیل تیمهای انجام کار ، تضاد پیشبینی شده در سیستم روابط صنعتی سنتی فوقالعاده بیاثر و بلااثر میشود . تغییر ساختار سازمانها از دیدگاه چارلز هندی (1990)چارلز هندی در اوایل دهه 1990 پیشبینی میکند که سازمانهای آینده سازمانهای شبدری Shamrock Organizations خواهد بود . این سازمانها پیش از آنکه واجد جنبههای فیزیکی باشند بیشتر سازمانی مجازی Virtual Organization خواهند بود . ساختار سازمانهای شبدری کاملاً متفاوت از سازمانهای سنتی میباشد . تعداد لایههای مدیریت در سازمانهای شبدری کاهش پیدا میکند ، مدیریت به جای اینکه مظهر و نماد یک طبقه تشریفاتی و بالا در سازمان باشد ، بیشتر یک فعالیت حرفهای خواهد بود . و در این عصر (عصر سنت گریزی) حتی شرکتهای تولیدی ، تبدیل به یک سری مؤسسات زنجیرهای میشوند و تعدادی شرکت خدماتی به عنوان واسطه مصرفکننده را به تأمین کننده مواد اولیه متصل مینمایند . سازمانهای شبدری چارلز هندی از سه جزء مهم تشکیل شدهاند : 1-گروه اول : هسته حرفهای Professional Core سازمان است : این هسته یا قسمت اصلی سازمان را تعدادی افراد حرفهای با تخصصهای بالا در زمینه فنی و دانش مدیریت به وجود میآورند . این گروه اشخاص با در اختیار داشتن اطلاعات حساس و دانش خاصی که سازمان را از رقبای آن متمایز میسازد ، رکن اصلی سازمان میشوند . از این رو جایگزینی این افراد تقریباً غیر ممکن است و معمولاً سازمانها به این اعضای خود حقوق و مزایای چشمگیری میپردازند . 2-مقاطعهکاری Subcontracting و پیمانکاریهاست . سازمانها بسیاری از تولیدات و خدمات خود را از طریق انعقاد قرارداد با یک سری شرکتهای دیگر انجام میدهند تا خطمشی کوچک سازی و صرفهجویی در امکانات را اعمال نمایند . این قسمت شبدری(حالت سه برگی ) حاشیه قراردادی هم Contractual Fringe نامیده میشوند . 3-تأمین نیرو از خارج Out - Sourcing : در این قسمت سازمان بیشتر از نیروی کار انعطافپذیر یا منعطفForce Labour Flexible استفاده مینماید این نیروی کار منعطف شامل نیروهای قرادادی ، پارهوقتیها ، نیمه وقتها، کارگران موقتی و فصلی و همه کسانی که به صورت پروژهای برای سازمان کار میکنند ، میشود . چارلز هندی پیشبینی میکند که قوانین کار و اتحادیه کارگری و «امر و نهی آنها » فقط در بخش هسته حرفهای که تعداد بسیار کمی هستند کاربرد دارند و برای بخشهای عمده سازمان که بخشهای دوم و سوم یا برگههای دوم و سوم از برگه شبدری میباشند کاربرد چندانی ندارد. تغییر در ساختار سازمان ها از دید Bergquist (1993 ) Bergquist با توجه به جهانی شدن ، مدل بهینه سازمان را سازمان پست مدرنیزم میخواند . سازمان های پست مدرن از دید وی دارای خواص زیر هستند :● مؤسسات کوچکی که به جای بوروکراسی های عریض و طویل ، دارای اندازه های تعدیل شده بوده و پیچیدگی هم دارند ( کوچک و تخصصی هستند) ● مؤسساتی که جهت تعدیل و تطبیق ساختارهای منعطف خود با شرایط آشوبناک Chaos و متلاطم امروزی تلاش و کوشش می کنند . ● تاکید بر روی مأموریت نامه های Mission قوی و واضح دارند . ● مؤسسهای که پذیرش پراکندگی جغرافیایی دارد و مرزهای داخلی آن ضعیف است و مرزهای آن بر روی نفوذ کننده های خارجی باز و آزاد است ● مؤسسهای که رهبری را به مدیریت ترجیح می دهد ، زیرا که رهبران در زمانهای حاد و مجموعه شرایط ویژه ، مؤثرتر از مدیران ، ملاحظه می شوند . ● مؤسسهای که قبول می نماید که حوزه و قلمرو رهبران اغلب کوتاه و متزلزل است .● مؤسسهای که سیستم ارتباطی اش از طریق رسانه های الکترونیکی و دیجیتالی فوق العاده سریع بوده و ارتباطات چهره به چهره یا مکاتبات طولانی مدت ندارد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
اسراف و تاثیر آن بر جامعه
اسراف
تعریف لغوی: اسراف از ریشه سرف یعنی تجاوز کردن و از حدّ گذشتن در هر کاری که انسان انجام میدهد.[1]
تعریف اصطلاحی: کلمه اسراف به معنای خارج شدن از حدّ اعتدال و تجاوز از حدّ در هر عملی است که انسان انجام میدهد. هر چند که به گفته راغب غالباٌ در مورد پول خرج کر دن استعمال میشود.[2]
کلمه اسراف کلمه بسیار جامعی است که هر گونه زیاده روی در کمیّت و کیفیّت و بیهوده گرایی و اتلاف و مانند آن را شامل میشود.[3]
مقدمه
دین مقدس اسلام بهرهبردارى مشروع از نعمتهاى الهى و زیباییهاى زندگى را مباح و روا و اسراف و زیادهروى را حرام و ناروا مىداند و این بدان جهت است که مسلمان به تناسب امکانات و توانایى و کارآیى خود، در برابر جامعه مسؤولیت دارد. در این صورت فرد اسرافکار قهرا از اجراى مسؤولیت و تعهدات اجتماعى خود بازمىماند و از این رهگذر بر پیکر جامعه ضربه مىزند.
قرآن مجید این حقیقت را در ضمن مباحث اجتماعى در قالبهایى زیبا بیان مىکند و با هشدار به پیروان خود مىفرماید: (و انفقوا فى سبیل الله ولاتلقوا بایدیکم الى التهلکة) (۱) یعنى در راه خدا انفاق کنید و با دستهاى خود، خود را به هلاکت و نابودى نیفکنید. از این آیه شریفه چنین استفاده مىشود که اگر مال در راه خدا و به سود جامعه و رفع نیازمندیهاى مردم مصرف نشود سرنوشت آن جامعه و ملتبه هلاکت و سقوط مىانجامد.
صرفنظر از اهمیتخوددارى از اسراف و تبذیر در دین از نظر موقعیتخاص کشور اسلامى که در محاصره حکومتهاى سلطهگر قرار گرفته اگر ما بتوانیم تجملات زندگى را حذف کنیم و رعایت اقتصاد و میانهروى را در همه حال مدنظر و برنامه عمل قرار دهیم، به استقلال کشور کمک کردهایم و به پیروزى نهایى نزدیکتر شدهایم. در نتیجه این شعار را در اقصى نقاط عالم و دنیاى اسلام و بالاخص ایران اسلامى اعلام کردهایم که ما از تنگناهاى اقتصادى نمىهراسیم و قدرت آن را داریم که روى پاى خود بایستیم و به هیچ قدرتى جز خداوند متعال متکى نیستیم.
مفهوم اسراف
راغب اصفهانى مىگوید: «السرف تجاوز الحد فى کل فعل یفعله الانسان» (۲) اسراف به معنى تجاوز از حد و معیار در هر کارى است که از انسان سر بزند، گرچه استعمال آن در موارد زیادهروى در انفاق مال بیشتر است و گاهى به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زمانى هم به چگونگى بذل مال و مورد آن اطلاق مىشود. اما بنا به مفهوم سخن راغب و روح معنى «کل فعل» و بر پایه شواهد فراوان در قرآن و حدیث، اسراف به هر گونه تجاوزکارى و زیادهروى گفته مىشود و در هر حال اسراف عملى است ممنوع و محکوم، و مورد خشم و انزجار خداوند متعال است و از آن به شدت منع شده است.
خداوند در سوره اعراف مىفرماید: «کلوا واشربوا ولاتسرفوا انه لایحب المسرفین» (۳) بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.
آثار سوء اسراف
الف) زیانهاى فردى
اسرافکار، علاوه بر زیانهاى اقتصادى که بر جامعه و ملت تحمیل مىکند، براى خود نیز زیانهاى جبرانناپذیرى به بار مىآورد:
۱ - خشم الهى; اسرافکار چون تعادل و توازن اقتصادى جامعه را برهم مىزند، از رحمتخدا بدور و گرفتار خشم خدا مىشود، همانگونه که در قرآن مجید آمده است: «انه لایحب المسرفین» (۴۶) خداوند اسرافکاران را دوست نمىدارد، و امام صادق(ع) فرمود: «ان السرف امر یبغضه الله» (۴۷) اسراف مورد غضب خداست.
۲ - محرومیت از هدایت; خداى متعال که همواره درهاى رحمتش بر بندگان گشوده استخود را «غافر الذنب و قابل التوب» (۴۸) معرفى کرده است لکن نسبتبه اسرافکاران مىفرماید: «ان الله لا یهدى من هو مسرف کذاب» (۴۹) همانا خداوند کسى را که اسرافکار و دروغگوست هدایت نمىکند.
۳ - فقر; روشنترین اثر اقتصادى اسراف، فقر است، زیرا که اسرافکار در اثر مصرف نارواى خود هم جامعه را به ورطه فقر مىکشاند و هم خود دچار فقر مىشود. لذا یکى از راههاى مبارزه اسلام با فقر و محرومیت ایجاد هماهنگى اقتصادى و ریشهکن ساختن اسراف است. حضرت على(ع) مىفرمایند: «القصد مثراة و السرف متواة» (۵۰) اقتصاد و میانهروى باعث توانگرى و اسراف و ولخرجى مایه فقر و تنگدستى است. و نیز فرمود: «سبب الفقر اسراف» (۵۱) ولخرجى عامل فقر است.
۴ - هلاکت; اسراف از هر نوعى که باشد انسان را به نابودى مىکشد. قرآن مجید این حقیقت را چنین بیان مىفرماید: «ما به وعدههایى که به انبیاء و اولیا دادیم وفا کردیم و سپس آنها را با هر که اراده کردیم نجات دادیم، اما مسرفان و ستمگران را هلاک کردیم» (۵۲) و نیز حضرت على(ع) مىفرماید: «کثرة السرف تدمر» (۵۳) اسرافکارى زیاد انسان را به هلاکت مىکشاند.
۵ - کیفر اخروى; کیفر کسانى که از حدود الهى تجاوز کرده و اوامر و نواهى خدا را نادیده گرفته باشند، تنها فقر و تنگدستى در دنیا نیستبلکه عذاب اخروى نیز در انتظار آنان است. قرآن مجید در اینباره مىفرماید: «و کذلک نجزى من اسرف و لم یؤمن بآیات ربه ولعذاب الآخرة اشد و ابقى» این چنین جزا مىدهیم کسى را که اسراف کند و ایمان به آیات پروردگارش نیاورد، عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است، و در جاى دیگر مىفرماید: «و ان المسرفین هم اصحاب النار» براستى که مسرفان اهل دوزخند. به این ترتیب معلوم است که وضع افرادى که در مسیر باطل و هرزگیها دچار اسراف مىشوند چه خواهد بود!
ب) زیانهاى اجتماعى اسراف
البته از نظر اسلام، هر کس مالک حاصل کار و دسترنجخود - با رعایتحدود شرعى - مىباشد ولى انسان نمىتواند به بهانه این که مالک مالى است هر طور که بخواهد آن را صرف و خرج کند بلکه دو شرط اساسى دارد: یکى بهرهگیرى براى خود و دیگرى بهرهدادن به دیگران و تعطیل اینها دو صورت مىتواند داشته باشد:
۱ - ثروتاندوزى و تکاثر که نه خود از آن بهرهمند شود و نه دیگران.
۲ - صرف مال در راه هوا و هوس و اسرافکارى، که هر دو ممنوع و داراى پیامدهایى به شرح زیر مىباشند:
۱) حقناشناسى، وجدان هر انسانى این مطلب را پذیراست که در برابر هر احسانى باید تشکر کرد و اخلاق اجتماعى نیز حکم مىکند که در مقابل هر نیکى باید حقشناس و سپاسگزار باشیم، از احسان و نیکى پدر و مادر، استاد و معلم تا خالق مهربان.
«لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابى لشدید» (۵۴) اگر شکر نعمت را بجا آورید، فزونى دهیم و اگر کفران نعمت کنید مجازاتم شدید است.
۲ - تزلزل و سستى، انسانهاى معتدل در فراز و نشیبهاى زندگى هرگز نمىلغزند ولى افراد اسرافکار که ولخرجى و مصرفزدگى تمام ابعاد زندگیشان را فراگرفته چون روحیه مقاومت ندارند، شکستخورده و متزلزل خواهند بود.
۳ - کاهش تولید، جامعه مصرفى رفتهرفته قدرت تولید را از دست مىدهد و براى تامین مایحتاج خود به بیگانه روى مىآورد. این مطلبى است که در دوران حکومت طاغوت براى همه ثابتشده و نیاز به توضیح ندارد.
۴ - سقوط اخلاقى، ولخرجى و ریختوپاشهاى نابجا و بىمورد، انسان را از مسیر صحیح بیرون آورده و به ورطه هولناک فساد و تباهى مىکشاند، انسان اسرافکار گاهى به مرحلهاى مىرسد که به هر پستى تن مىدهد; رشوه مىگیرد، دروغ مىگوید، ربا مىخورد، به عناوین مختلف، عفت و شخصیتخود را از دست داده و سرانجام کارش به رسوایى مىکشد.
کیفر کسانى که از حدود الهى تجاوز کرده و اوامر و نواهى خدا را نادیده گرفته باشند، تنها فقر و تنگدستى در دنیا یستبلکه عذاب اخروى نیز در انتظار آنان است.
۵ - ضعف ایمان، اسرافکارى آدمى را از راه اعتدال خارج مىکند و به سستى ایمان و ضعف عقیده مىکشاند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
فن آوری اطلاعات, افزایش ارتباطات و تاثیر آنها روی سیستم روابط صنعتی و مدیریت منابع انسانی
تنها زندگی مردم و چهره شهرها نیست که به سرعت دگرگون می شوند بلکه تئوریها و نظریات علمی نیز با سرعت شگفت آوری متحول و متکامل می گردند. این دو پدیده ( ارتباطات و اطلاعات ) با کمک یکدیگر سرعت تغییر را بیش از هر چیز دیگری افزایش داده اند.در این میان، نظریات و تئوریهای مدیریت به دلیل "تازه گردانی" و نو بودنِ اصل و ریشه آنها ( از نظر تئوری و تئوری پردازی ) بیشتر از سایر علوم قدیمی دستخوش تغییر و تحول واقع می شوند. مدیریت منابع انسانی H.R.M و روابط صنعتی IR دو رشته از رشته های مدیریت هستند که تغییرات حادث در آنها در این مقاله مورد نقد و بررسی قرارگرفته اند. تغییرات و دگرگونیهای حاصل از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به حدی است که پارادایم های این رشته ها تجدید نظر می شوند و دستخوش تغییر می گردند. بر محققان رشته مدیریت فرض است که با پیگیری این تحولات، ضمن بروز نمودن افکار دانشجویان، مطالعه کنندگان آثار و خودشان، کارکرد آخرین یافته های علمی را در جامعه بطور دقیق زیر نظر قرار دهند تا هنگام بکارگیری آنها در سازمانها، اطلاعات کافی از عوارض منفی و مثبت تجویزهای علمی و مدیریتی خودشان داشته باشند. تغییر در دیدگاههای مدیریتدو نویسنده به نامهای بارتلت و گوشال (1995) مقایسه دو سیستم مدیریت سنتی و جدید را به شکل زیر مطرح میکنند : تغییر مدیریت از 3S به 3P مدیریت سنتی روی سه اس (S) زیر تأکید داشت : - استراتژی Strategy استراتژی ساختار را تعقیب میکند - ساختار Structure سیستمها ساختار را حمایت میکند - سیستم System در این مفهوم :
مؤسسههای موفق امروزی طرح اس(s) را رها ساخته و به طرحهایی روی آوردهاند که بتوانند در محیط رقابتی جدید دوام بیاورند . آنها برای این کار قدمهای زیر را برداشتهاند: ● اولاً به جای طراحی استراتژیک به تعریف و طراحی یک هدف خوب فکر میکنند . ● ثانیاً به جای طراحی ساختارهای رسمی به فرآیندهای مدیریتی مؤثر میپردازند. ● ثالثاً به جای ایجاد سیستم کنترل کارکنان به بهبود و تواناییها و دیدگاههای کارکنان توجه دارند . یا به عبارت دیگر سه (اس) جای خود را به سه P (پی) داده است .
Bartlett and Ghoshal (1995)
تغییر دیدگاه مدیریت و مدیریت منابع انسانی و تأثیر روزانه آن بر روی سیستم روابط صنعتی و روابط کار در صنعت موجب تغییر گرایش روابط صنعتی IR از شکل سنتی آن به شکل جدید و استراتژیک گردیده است . (Sivla 1998). تغییر در سازمان کار از دیدگاه دیوید مکدونالد (1997) ● کارها باید سازماندهی مجدد شوند ● شرح شغلهای دقیق و ریز شده قبلی باید دوباره نوشته شوند ● تغییر مداوم از استخدام تولیدی و کارخانهای به صنایع خدماتی ● تغییر مداوم نیروهای کار یقه آبی به کارگران یقه سفید (دانشی ) ● کاهش مداوم استخدام در بخش دولتی در اغلب کشورها (هم در وزارتخانههای اصلی و هم در شرکتهای وابسته به دولت ) ● توسعه اجتماعی بسیاری کشورها به همراه گسترش حضور زنان در بازار کار ● توسعه کار پاره وقت ● گسترش کارهای موقت و اتفاقی ● کار در خانه ● کار از راه دور که نتیجه تغییرات فوق کاهش نقش اتحادیهها ، اتحادیه گرایی و نقش سنتی سیستم روابط صنعتی در سطح کلان میباشد. تغییر سازمان تولید از دیدگاه دیوید مکدونالد (1997) دکتر دیوید مکدونالد متخصص ارشد سازمان بینالملی کار در ارتباط با تغییر سازمان تولید معتقد است که : اولاً تولید انبوه Mass Production و تولیدات کارخانهای Manufacturing نسبت به زمان تیلور ، تغییرات شگرفی داشته است . تکنولوژی جدید و سیستمهای مدیریت جدید این امر را امکانپذیر ساخته که همان سطوح قبلی تولید هم با تعداد کارگران کمتری ارائه شود بدون اینکه از کارگران کار اضافه خواسته شود (تولید انبوه امروزه به تعداد کارگر کمتری نیاز دارد )ثانیاً : تولید انبوه جای خود را روز به روز به« تولید ناب» Lean Production میدهد . یعنی در حالیکه مؤسسات در حال خدمت و سرویس دادن به بازارهای بیشتر تخصصی شده هستند ، فرآیندهای تولید و خطوط زنجیرهای تولید روزبهروز کوچکتر و محدودتر میشوند و این همان تولید ناب است . مجموعه عوامل فوق در ارتباط با تغییر سازمان تولیدافزایش تأکید روی کارگران دانشی Knowledge Workers داشته و این وضعیت اختلافات و تمایزات کارکردی و سلسله مراتبی را بین انواع مشاغل مختلف و نیز کارگران و مدیران به شدت کمرنگ ساخته است . در نتیجه با تشکیل تیمهای انجام کار ، تضاد پیشبینی شده در سیستم روابط صنعتی سنتی فوقالعاده بیاثر و بلااثر میشود . تغییر ساختار سازمانها از دیدگاه چارلز هندی (1990)چارلز هندی در اوایل دهه 1990 پیشبینی میکند که سازمانهای آینده سازمانهای شبدری Shamrock Organizations خواهد بود . این سازمانها پیش از آنکه واجد جنبههای فیزیکی باشند بیشتر سازمانی مجازی Virtual Organization خواهند بود . ساختار سازمانهای شبدری کاملاً متفاوت از سازمانهای سنتی میباشد . تعداد لایههای مدیریت در سازمانهای شبدری کاهش پیدا میکند ، مدیریت به جای اینکه مظهر و نماد یک طبقه تشریفاتی و بالا در سازمان باشد ، بیشتر یک فعالیت حرفهای خواهد بود . و در این عصر (عصر سنت گریزی) حتی شرکتهای تولیدی ، تبدیل به یک سری مؤسسات زنجیرهای میشوند و تعدادی شرکت خدماتی به عنوان واسطه مصرفکننده را به تأمین کننده مواد اولیه متصل مینمایند . سازمانهای شبدری چارلز هندی از سه جزء مهم تشکیل شدهاند : 1-گروه اول : هسته حرفهای Professional Core سازمان است : این هسته یا قسمت اصلی سازمان را تعدادی افراد حرفهای با تخصصهای بالا در زمینه فنی و دانش مدیریت به وجود میآورند . این گروه اشخاص با در اختیار داشتن اطلاعات حساس و دانش خاصی که سازمان را از رقبای آن متمایز میسازد ، رکن اصلی سازمان میشوند . از این رو جایگزینی این افراد تقریباً غیر ممکن است و معمولاً سازمانها به این اعضای خود حقوق و مزایای چشمگیری میپردازند . 2-مقاطعهکاری Subcontracting و پیمانکاریهاست . سازمانها بسیاری از تولیدات و خدمات خود را از طریق انعقاد قرارداد با یک سری شرکتهای دیگر انجام میدهند تا خطمشی کوچک سازی و صرفهجویی در امکانات را اعمال نمایند . این قسمت شبدری(حالت سه برگی ) حاشیه قراردادی هم Contractual Fringe نامیده میشوند . 3-تأمین نیرو از خارج Out - Sourcing : در این قسمت سازمان بیشتر از نیروی کار انعطافپذیر یا منعطفForce Labour Flexible استفاده مینماید این نیروی کار منعطف شامل نیروهای قرادادی ، پارهوقتیها ، نیمه وقتها، کارگران موقتی و فصلی و همه کسانی که به صورت پروژهای برای سازمان کار میکنند ، میشود . چارلز هندی پیشبینی میکند که قوانین کار و اتحادیه کارگری و «امر و نهی آنها » فقط در بخش هسته حرفهای که تعداد بسیار کمی هستند کاربرد دارند و برای بخشهای عمده سازمان که بخشهای دوم و سوم یا برگههای دوم و سوم از برگه شبدری میباشند کاربرد چندانی ندارد. تغییر در ساختار سازمان ها از دید Bergquist (1993 ) Bergquist با توجه به جهانی شدن ، مدل بهینه سازمان را سازمان پست مدرنیزم میخواند . سازمان های پست مدرن از دید وی دارای خواص زیر هستند :● مؤسسات کوچکی که به جای بوروکراسی های عریض و طویل ، دارای اندازه های تعدیل شده بوده و پیچیدگی هم دارند ( کوچک و تخصصی هستند) ● مؤسساتی که جهت تعدیل و تطبیق ساختارهای منعطف خود با شرایط آشوبناک Chaos و متلاطم امروزی تلاش و کوشش می کنند . ● تاکید بر روی مأموریت نامه های Mission قوی و واضح دارند . ● مؤسسهای که پذیرش پراکندگی جغرافیایی دارد و مرزهای داخلی آن ضعیف است و مرزهای آن بر روی نفوذ کننده های خارجی باز و آزاد است ● مؤسسهای که رهبری را به مدیریت ترجیح می دهد ، زیرا که رهبران در زمانهای حاد و مجموعه شرایط ویژه ، مؤثرتر از مدیران ، ملاحظه می شوند . ● مؤسسهای که قبول می نماید که حوزه و قلمرو رهبران اغلب کوتاه و متزلزل است .● مؤسسهای که سیستم ارتباطی اش از طریق رسانه های الکترونیکی و دیجیتالی فوق العاده سریع بوده و ارتباطات چهره به چهره یا مکاتبات طولانی مدت ندارد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
اسراف و تاثیر آن بر جامعه
اسراف
تعریف لغوی: اسراف از ریشه سرف یعنی تجاوز کردن و از حدّ گذشتن در هر کاری که انسان انجام میدهد.[1]
تعریف اصطلاحی: کلمه اسراف به معنای خارج شدن از حدّ اعتدال و تجاوز از حدّ در هر عملی است که انسان انجام میدهد. هر چند که به گفته راغب غالباٌ در مورد پول خرج کر دن استعمال میشود.[2]
کلمه اسراف کلمه بسیار جامعی است که هر گونه زیاده روی در کمیّت و کیفیّت و بیهوده گرایی و اتلاف و مانند آن را شامل میشود.[3]
مقدمه
دین مقدس اسلام بهرهبردارى مشروع از نعمتهاى الهى و زیباییهاى زندگى را مباح و روا و اسراف و زیادهروى را حرام و ناروا مىداند و این بدان جهت است که مسلمان به تناسب امکانات و توانایى و کارآیى خود، در برابر جامعه مسؤولیت دارد. در این صورت فرد اسرافکار قهرا از اجراى مسؤولیت و تعهدات اجتماعى خود بازمىماند و از این رهگذر بر پیکر جامعه ضربه مىزند.
قرآن مجید این حقیقت را در ضمن مباحث اجتماعى در قالبهایى زیبا بیان مىکند و با هشدار به پیروان خود مىفرماید: (و انفقوا فى سبیل الله ولاتلقوا بایدیکم الى التهلکة) (۱) یعنى در راه خدا انفاق کنید و با دستهاى خود، خود را به هلاکت و نابودى نیفکنید. از این آیه شریفه چنین استفاده مىشود که اگر مال در راه خدا و به سود جامعه و رفع نیازمندیهاى مردم مصرف نشود سرنوشت آن جامعه و ملتبه هلاکت و سقوط مىانجامد.
صرفنظر از اهمیتخوددارى از اسراف و تبذیر در دین از نظر موقعیتخاص کشور اسلامى که در محاصره حکومتهاى سلطهگر قرار گرفته اگر ما بتوانیم تجملات زندگى را حذف کنیم و رعایت اقتصاد و میانهروى را در همه حال مدنظر و برنامه عمل قرار دهیم، به استقلال کشور کمک کردهایم و به پیروزى نهایى نزدیکتر شدهایم. در نتیجه این شعار را در اقصى نقاط عالم و دنیاى اسلام و بالاخص ایران اسلامى اعلام کردهایم که ما از تنگناهاى اقتصادى نمىهراسیم و قدرت آن را داریم که روى پاى خود بایستیم و به هیچ قدرتى جز خداوند متعال متکى نیستیم.
مفهوم اسراف
راغب اصفهانى مىگوید: «السرف تجاوز الحد فى کل فعل یفعله الانسان» (۲) اسراف به معنى تجاوز از حد و معیار در هر کارى است که از انسان سر بزند، گرچه استعمال آن در موارد زیادهروى در انفاق مال بیشتر است و گاهى به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زمانى هم به چگونگى بذل مال و مورد آن اطلاق مىشود. اما بنا به مفهوم سخن راغب و روح معنى «کل فعل» و بر پایه شواهد فراوان در قرآن و حدیث، اسراف به هر گونه تجاوزکارى و زیادهروى گفته مىشود و در هر حال اسراف عملى است ممنوع و محکوم، و مورد خشم و انزجار خداوند متعال است و از آن به شدت منع شده است.
خداوند در سوره اعراف مىفرماید: «کلوا واشربوا ولاتسرفوا انه لایحب المسرفین» (۳) بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.
آثار سوء اسراف
الف) زیانهاى فردى
اسرافکار، علاوه بر زیانهاى اقتصادى که بر جامعه و ملت تحمیل مىکند، براى خود نیز زیانهاى جبرانناپذیرى به بار مىآورد:
۱ - خشم الهى; اسرافکار چون تعادل و توازن اقتصادى جامعه را برهم مىزند، از رحمتخدا بدور و گرفتار خشم خدا مىشود، همانگونه که در قرآن مجید آمده است: «انه لایحب المسرفین» (۴۶) خداوند اسرافکاران را دوست نمىدارد، و امام صادق(ع) فرمود: «ان السرف امر یبغضه الله» (۴۷) اسراف مورد غضب خداست.
۲ - محرومیت از هدایت; خداى متعال که همواره درهاى رحمتش بر بندگان گشوده استخود را «غافر الذنب و قابل التوب» (۴۸) معرفى کرده است لکن نسبتبه اسرافکاران مىفرماید: «ان الله لا یهدى من هو مسرف کذاب» (۴۹) همانا خداوند کسى را که اسرافکار و دروغگوست هدایت نمىکند.
۳ - فقر; روشنترین اثر اقتصادى اسراف، فقر است، زیرا که اسرافکار در اثر مصرف نارواى خود هم جامعه را به ورطه فقر مىکشاند و هم خود دچار فقر مىشود. لذا یکى از راههاى مبارزه اسلام با فقر و محرومیت ایجاد هماهنگى اقتصادى و ریشهکن ساختن اسراف است. حضرت على(ع) مىفرمایند: «القصد مثراة و السرف متواة» (۵۰) اقتصاد و میانهروى باعث توانگرى و اسراف و ولخرجى مایه فقر و تنگدستى است. و نیز فرمود: «سبب الفقر اسراف» (۵۱) ولخرجى عامل فقر است.
۴ - هلاکت; اسراف از هر نوعى که باشد انسان را به نابودى مىکشد. قرآن مجید این حقیقت را چنین بیان مىفرماید: «ما به وعدههایى که به انبیاء و اولیا دادیم وفا کردیم و سپس آنها را با هر که اراده کردیم نجات دادیم، اما مسرفان و ستمگران را هلاک کردیم» (۵۲) و نیز حضرت على(ع) مىفرماید: «کثرة السرف تدمر» (۵۳) اسرافکارى زیاد انسان را به هلاکت مىکشاند.
۵ - کیفر اخروى; کیفر کسانى که از حدود الهى تجاوز کرده و اوامر و نواهى خدا را نادیده گرفته باشند، تنها فقر و تنگدستى در دنیا نیستبلکه عذاب اخروى نیز در انتظار آنان است. قرآن مجید در اینباره مىفرماید: «و کذلک نجزى من اسرف و لم یؤمن بآیات ربه ولعذاب الآخرة اشد و ابقى» این چنین جزا مىدهیم کسى را که اسراف کند و ایمان به آیات پروردگارش نیاورد، عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است، و در جاى دیگر مىفرماید: «و ان المسرفین هم اصحاب النار» براستى که مسرفان اهل دوزخند. به این ترتیب معلوم است که وضع افرادى که در مسیر باطل و هرزگیها دچار اسراف مىشوند چه خواهد بود!
ب) زیانهاى اجتماعى اسراف
البته از نظر اسلام، هر کس مالک حاصل کار و دسترنجخود - با رعایتحدود شرعى - مىباشد ولى انسان نمىتواند به بهانه این که مالک مالى است هر طور که بخواهد آن را صرف و خرج کند بلکه دو شرط اساسى دارد: یکى بهرهگیرى براى خود و دیگرى بهرهدادن به دیگران و تعطیل اینها دو صورت مىتواند داشته باشد:
۱ - ثروتاندوزى و تکاثر که نه خود از آن بهرهمند شود و نه دیگران.
۲ - صرف مال در راه هوا و هوس و اسرافکارى، که هر دو ممنوع و داراى پیامدهایى به شرح زیر مىباشند:
۱) حقناشناسى، وجدان هر انسانى این مطلب را پذیراست که در برابر هر احسانى باید تشکر کرد و اخلاق اجتماعى نیز حکم مىکند که در مقابل هر نیکى باید حقشناس و سپاسگزار باشیم، از احسان و نیکى پدر و مادر، استاد و معلم تا خالق مهربان.
«لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابى لشدید» (۵۴) اگر شکر نعمت را بجا آورید، فزونى دهیم و اگر کفران نعمت کنید مجازاتم شدید است.
۲ - تزلزل و سستى، انسانهاى معتدل در فراز و نشیبهاى زندگى هرگز نمىلغزند ولى افراد اسرافکار که ولخرجى و مصرفزدگى تمام ابعاد زندگیشان را فراگرفته چون روحیه مقاومت ندارند، شکستخورده و متزلزل خواهند بود.
۳ - کاهش تولید، جامعه مصرفى رفتهرفته قدرت تولید را از دست مىدهد و براى تامین مایحتاج خود به بیگانه روى مىآورد. این مطلبى است که در دوران حکومت طاغوت براى همه ثابتشده و نیاز به توضیح ندارد.
۴ - سقوط اخلاقى، ولخرجى و ریختوپاشهاى نابجا و بىمورد، انسان را از مسیر صحیح بیرون آورده و به ورطه هولناک فساد و تباهى مىکشاند، انسان اسرافکار گاهى به مرحلهاى مىرسد که به هر پستى تن مىدهد; رشوه مىگیرد، دروغ مىگوید، ربا مىخورد، به عناوین مختلف، عفت و شخصیتخود را از دست داده و سرانجام کارش به رسوایى مىکشد.
کیفر کسانى که از حدود الهى تجاوز کرده و اوامر و نواهى خدا را نادیده گرفته باشند، تنها فقر و تنگدستى در دنیا یستبلکه عذاب اخروى نیز در انتظار آنان است.
۵ - ضعف ایمان، اسرافکارى آدمى را از راه اعتدال خارج مىکند و به سستى ایمان و ضعف عقیده مىکشاند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
زنان تاثیر گذار تاریخ اسلام
ام ایمن :
کسی که پیامبر وی را بشارت به بهشت می دهد و به آنها مرحبا می گوید و سلام می کند و احترام می گذارد و در خانه اش نماز می گذارد ام ایمن است. که به مولاه رسول الله معروف است او کسی است که در خانه پیامبر و حضرت خدیجه پرورش یافته و پیامبر بی اندازه احترام و صمیمیت نسبت به ایشان داشتند.
ام ایمن در احد و حنین و خیبر یعنی سه جنگ معروف شرکت کرد. در احد و حنین مداوای مجروحین و آب رسانی را بعهده داشت و خوب انجام تکلیف کرد. در مسأله فدک خلیفه اول از حضرت زهرا شاهدی خواست که از جمله شهود حضرت، ام ایمن بود.
«ام ایمن مادر اسامه است جوان 17 ساله ای که پیامبر او را به شگری از مهاجرین» و انصار امیر کردند.
حضه :
بانوی دیگر حضه است که پدرش مجش و مادرش امیمه دختر عبدالمطلب بود. شوهرش مصعب بن عمیر بود. پس از جنگ احد که عده زیادی شهید شده و عده ای نیز مجروح شدند به دیدار پیامبر آمد. پیامبر رو به او کرده گفتند: حضه برادرت عبدالله شهید شد او گفت: انا لله و انا الیه راجعون. پیامبر فرمودند : دائی ات حمزه هم شهید شد، باز هم همین حمله را تکرار کرد. پیامبر فرمودند: شوهرت مصعب نیز شهید شد. حضه گفت: وای از جنگ.
ام عامر :
بانوی دیگر از قهرمانان اسلام ام عامر است . او از بیعت کنندگان با پیامبر بود و در جنگ خیبر شرکت داشت.
ام سلیم :
این بانو در جنگ احد و حنین شرکت داشت. همین بانوی بزرگوار بود که خنجری به کمر می بست و برای دفاع از اسلام مسلح می شد و به پیامبر می گفت: این خنجر برای آن است که شکم مشرکین را با آن بدرم و گردنشان را بزنم. از جمله خدمات این بانو مسلمان کردن شوهرش طلحه می باشد.
سمیرا بنت قیس :
او از زنان شرکت کننده در احد و بیعت کنندگان است.
کبشه :
آخرین بانو از این سلسله یعنی بانوان بیعت کننده و مبارز در احد است. که پیامبر را اطاعت و در جنگ ها شرکت می کرد.
همسران پیامبر
خدیجه :
میدانیم اولین زن مسلمان حضرت خدیجه و اولین مرد مسلمان حضرت علی است. خدیجه در مکه که مظهر بت و ظلم و فتنه و فقر بود، با تمام توان با پیامبر گرامی همکاری نمود و تمام اموال خود را صرف کرد به طوریکه آخر عمر از نظر مادی هیچ چیز نداشت. کسی نمی تواند که منکر شود چه اندازه حضرت خدیجه به پیامبر کمک نموده و در گسترش اسلام و در رسالت او کمک کرده است.
حضرت خدیجه سه سال مانده به هجرت پیامبر در سن 65 سالگی از دنیا رفت و بعد از او ابوطالب. به همین خاطر آن سال را سال اندوه نامیدند. پیامبر اکرم در حیات خدیجه همسری اختیار نکرد، با اینکه چنین کاری خلاف عرف و عادت هم نبود.
ام سلمه
یکی از همسران حضرت محمد است که در قبرستان بقیع مدفون شدند. وی مورد احترام جامعه اسلامی است. و 378 حدیث از پیامبر نقل کرده است بعضی از زنان محدثه هستند. ام سلمه صاحب اسرار رسول خدا بود. و وقتی جبرئیل خبر شهادت امام حسین (ع) را بیان کرد پیامبر مسئله را به ام سلمه گفته بود. او کسی است که آیه تطهیر در خانه ایشان به پیغمبر نازل شد.
«یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا: یعنی خداوند می خواهد شما اهل بیت را پاکیزه گرداند و آلودگی را از شما ببرد.»
ام حبیبه :
این بانوی بزرگوار، پدرش ابوسفیان از مشرکین و منافقین و معاندین و از کسانی بود که همه تلاش و نیروی خود را برای خفه کردن صدای اسلام بکار گرفته بود. زندگی این بانو را باید بیان کرد تا معلوم شود که اعتقاد به مکتب است که بین دختر و پدر تا این حد اختلاف ایجاد می کند. اعتقاد ام حبیبه را به مقام ام المؤمنین می رساند و نفاق ابوسفیان می سازد.