لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
ورزش و قلب
و تأثیر آن بر دستگاه گردش خون
مقدمه:
در راس تمامى برنامه هاى بهداشتى یک اصل مهم وجود دارد و آن اصلاح شیوه زندگى است که جز باتغذیه مناسب، پرهیز از استرس، ترک سیگار و ورزش حاصل نمى شود.
چنانچه این زندگی سالم با دستورهای مذهبی ازجمله روزه توام شود میزان تاثیر آن شگرف تر و بسی زیادتر خواهد بود.
در میان عوامل موثربر کیفیت زندگی سالم( جدای از عوامل مذهبی) نقش ورزش از همه پررنگ تر است.
شیوع روزافزون چاقی وبیماری های وابسته به آن که همه از بی تحرکی و فراوانی وسایل مدرن - که زندگی را راحت تر می کنند- حاصل می شود نشان دهنده ی این است که متاسفانه امروزه هنوز هم آدم های زیادی از ورزش و فواید آن غافلند.
ورزش یک عامل حیات بخش در حفظ سلامتی است از آن جهت که همواره با کاهش چاقی، فشارخون وچربی خون که همگی از عوامل موثر بربروز بیماری های قلبی و عروقی به شمار می روندهمراه است و باعث بروز تغییرات مثبت در زندگی می شود.
ورزش استرس را مهار می کند و با ایجاد روحیه ی عالی کیفیت زندگی رابهبود می بخشد ضمن این که بدن را قادر می سازد چربی را به نحو موثرتری به عنوان سوخت مصرف کند.
اثرات منفی بی تحرکی وعدم انجام فعالیت ورزشی بر سلامت وتندرستی
با توجه به ویژگی های زندگی عصرجدید وبیماری های گوناگون ناشی از بی تحرکی نقش انجام فعالیت بدنی بر سلامت جسم انکارناشدنی است.
برخی از بیماری هایی که انسان براثر کم تحرکی وعدم انجام فعالیت ورزشی به آن ها مبتلا می شود عبارتند از:
1- سکته ی قلبی
این بیماری براثر رسوب چربی زائد بدن بر دیواره های عروق کرونر قلب اتفاق می افتد.(فراهانی،1380، ص11)
مطالعات انجام شده بر110000فرد مشخص کرده است که افرادفعال50%کمتر از غیر افراد غیر فعال به حملات و امراض قلبی دچار می شوند.(پویان،1362، ص36)
تحقیقات مشابه در انگلستان نشان می دهد شیوع وابتلا به بیماری های عروق کرونر 60% در افراد غیر فعال بیشتر است.(همان منبع، ص36)
2- بیماری فشارخون
این بیماری براثر افزایش فشاربطن چپ قلب که وظیفه ی انقباض وخون رسانی به بافت ها را برعهده دارد روی می دهد. فشار خون متعارف 12 بر8 می باشد.(فراهانی،1380، ص11)
3- تصلب شرائین
بیماری سفت شدن دیواره ها وجدار رگ ها را گویند که بر اثر ازدیاد کلسترول بد یا ldl در بدن حادث می شود.(همان منبع،ص12)
میزان طبیعی کلسترول در آزمایشگاه حدود 150 الی300 میلی گرم می باشد.افزایش بیشتر از 300 میلی گرم می تواند برای سلامتی فرد خطر آفرین باشد. کلسترول گاهی به صورت تکه های جامد مسیر رگ ها را می بندد.
میزان کلسترول بدن یک ورزشکار درحدود150 میلی گرم است.(پویان،1362، ص37)
4- دیابت پیشرفته
یکی از خطرناک ترین بیماری های آرام آرام کشنده بیماری دیابت است که براثر کم تحرکی، تغذیه ی نامناسب،زندگی پرتنش و... برای انسان رخ می دهد.(فراهانی،1384، ص82)
5- ناراحتی های عصبی
به طور کلی هرگاه دستگاه عصبی فرد نتواند بدن را به صورت طبیعی کنترل کند این موضوع مقدمه ی بیماری های عصبی را فراهم می کند.(فراهانی،1380،ص12)
امروزه گرفتاری های ناشی از اختلالات زندگی ماشینی ، استرس ها وهیجان های خطرناک به همراه اظطراب ناشی از زندگی نوین که نقش عمده ای در بروز بیماری های عصبی دارندزندگی بشر را تهدید می کند.
چند معضل اساسی زندگی ماشینی
1- چاقی و اضافه وزن
چاقی خود به خود بیماری نیست اما می توان آنرا در زمره ی موارد محدود کننده وتهدید کننده ی زندگی هر فرد بحساب آورد. به طور کلی چنانچه میزان چربی بدن افراد مونث به بیش از 25% بدن و در افراد مذکر به بیش از 15% وزن کل بدن برسد به آن فرد لفظ چاق اطلاق می شود.(فراهانی،1380،ص13)
چربی مطلوب 5 تا7% وزن بدن مذکر وحداکثر14% وزن بدن فرد مونث است.ضمن این که از 25 سال به بالا هر سال 450 گرم چربی به وزن بدن اضافه می شود وهمزمان هم 115 الی 225 گرم از حجم استخوان بندی و عضلات فرد کم می شود.(غلامرضا خانی، ص34)
یکی از تغیه شناسان مهم بین المللی با نام "جین مایر" معتقد است مهمترین عامل چاقی در اجتماعات پیشرفته ی امروزی عدم انجام فعالیت های بدنی است. درواقع به نظر وی بین چاقی وعدم فعالیت بدنی ارتباط مستقیم وجود دارد.البته کاهش ساعات کار ناشی از زندگی ماشینی هم مزید برعلت است.(همان منبع،ص34)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
بررسی تاثیر ارتباط مستمر اولیا و مربیان در پیشرفت تحصیلی دانشآ مو ز ا ن
بهطور کلی اکثر پدران و مادران به فعالیتهای آموزشی فرزندان خود علاقهمند بوده و در فراهم ساختن امکانات و تسهیلات لازم برای تحصیلات موفقیتآمیز فرزندان خود از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند. در واقع هر پدر و مادری خواهان موفقیت فرزندان خویش است
بر مبنای یک احساس و سنت دیرین مشخصترین مسوولیت خانواده در قبال زیست و رفاه فرزند خویش در تامین غذا، پوشاک، مسکن، بهداشت و تربیت خلاصه شده است. غذا و پوشاک و مسکن در چهارچوب تسهیلاتی که خانواده برای خود فراهم میکند تامین میشود. در این سه زمینه فرزندان خانوادهها در کنار دیگر افراد خانواده از امکاناتی که نیازهای آنها را رفع میکنند بهرهمند میشوند.
بهداشت فرزندان خانواده در دو بعد مراقبت و پیشگیری و درمان یکی با مسوولیت و کوشش خانواده و دیگری با مباشرت پزشک و سازمانهای درمانی شکل میگیرد. پدر و مادر به انگیزه علاقهای که به حیات و سلامت فرزند خویش دارند، به فراخور امکانات اجتماعی و اقتصادی خود برای حفظ سلامت فرزند خویش اهتمام دارند.
در مساله تربیت، بهویژه از لحاظ جنبههای عمومی اغلب نقش خانواده کمتر از آن است که انتظار میرود.
شرایط اجتماعی امروز وضعی پیش آورده است که در مجموع کوششهای پدر و مادر، آن تلاش عمدهای که به هدف مشخص تربیتی متوجه باشد تقریبا جایی ندارد و دستخوش اغماض و بیتوجهی است. اولیای بعضی از خانوادهها هنوز تصور میکنند که وظیفه پدر و مادر تهیه امکانات مالی و مادی و تامین نیازهای اولیه فرزندان است و کار تربیتی را بایستی به مدارس واگذار کرد و با این نقطه دید که مساله تربیت به مدرسه محول است از مهمترین نیازهای دوره رشد فرزندان خویش بیتوجه میگذرند و احتمالا به محض مشاهده رفتار نابهنجار در فرزندان خود مدرسه و معلم و دیگر عوامل تربیتی مدارس را مقصر میپندارند.
در جامعه امروز مدرسه عملکرد تربیت کودکان را در چارچوب هدفها و برنامههای مشخص تربیت عمومی عهدهدار میباشد. آموزش و پرورش عمومی به نیازهای تربیتی هرگروه در قالب هدفهای کلی تربیتی و رشد، کم و بیش پاسخ میدهد اما طبیعت هر فرد را ویژگیهایی است که در قالب برنامههای عمومی نمیگنجد و به چارهجویی و اعمال روشهای خاص نیاز دارد.
هدفها و سیاستهای آموزش عمومی به شرایط طبیعی و متوسط هر گروه سنی متوجه است و مدرسه را معمولا مجال آن نیست که ضرورتها و نیازهای تربیتی فرد را نیز تشخیص دهد و به صورت مطلوب دنبال کند.
مجموعه این نگرشهای اولیای دانشآموزان و مسوولان مدارس، شرایطی را فراهم میسازد که دانشآموزان تحت تاثیر برخی عوامل مخرب در فاصله بین خانه و مدرسه قرار گیرند. این عوامل در برخی مواقع چنان تاثیر عمیقی بر شخصیت، رفتار و امور آموزشی دانشآموزان بر جای میگذارد که کلیه تلاشها و زحمات اولیا و مربیان و معلمان را بیثمر میسازد. اینک در شرایط دشوار حاضر در هنگامه ورود به دوره تحولات فرهنگی و سیاسی جدید، به نظر میرسد که اولیا و متولیان دستگاه تعلیم و تربیت بیش از هر زمان دیگر کلیه عوامل تاثیرگذار بر رشد و شخصیت کودکان و نوجوانان را شناسایی و نسبت به کنترل عوامل بازدارنده اقدام کنند.
تربیت صحیح کودکان و نوجوانان کوشش و همکاری متقابل خانواده و مدرسه را برای شناخت و چارجویی مسائل روزمره تربیتی ایجاب میکند. بهطوری که امروزه پیوند مستمر خانه و مدرسه و ارتباط متقابل اولیا و مربیان به عنوان یکی از مهمترین ارکان تعلیم و تربیت مطرح است.آنجا که پدر و مادر مسوولیت تربیت فرزند خویش را یکجا به مدرسه محول میکنند و از آن نیازها و ضرورتهای تربیتی فرزند خویش که در چارچوب تربیت عمومی و رسمی نمیگنجد، فارغ هستند و به انتظار نتایج تربیت رسمی، فرصتها را از دست میدهند دشواریها و کمبودهایی پدید میآید که همکاری و همفکری خانواده و مدرسه بهموقع و بهسادگی میتواند در جهت رفع آنها موثر باشد.
مدرسه معمولا به ضرورتهای تربیت فردی کمتر برخورد میکند و کمتر میرسد. چه بسیار ضرورتها که در ارتباط با نیاز تربیتی یکایک کودکان و نوجوانان درخور توجه هستند و مربی و معلم به آنها برخورد نمیکند. بهطوری که آنها را نمیشناسد و تشخیص نمیدهد یا از آنها با چشمپوشی و اغماض میگذرد و این خانواده است که در مقیاس محدود مراقبت یا در اثر تماس بیشتر و مستقیمتر روزانه با ویژگیهای فرزند، به این نیازها برخورد میکند و فرزند خود را بهتر میشناسد.
خانوادهها اغلب از هدفها و رئوس آموزش و پرورش رسمی و ابعاد آن بیاطلاعند و بنابراین ممکن است از نظر مسائل تربیتی مخالف با تربیت رسمی مدرسهای عمل کنند. این شیوه زمانی تعدیل میشود که بین مدرسه و خانواده تبادل اطلاع و تجربه معمول باشد و جنبه فردی تربیت را با همفکری متقابل شناسایی کنند و به چارهجویی نقصها و کمبودها بپردازند.
همکاری خانه و مدرسه معلم را در شناخت مسائل یاری میدهد و جنبه کلی روشها و مقاصد تربیت عمومی را با ضرورتهای عینی تربیت فرد هماهنگ میکند. شناسایی کودکان و نوجوانان مستلزم آگاه بودن مربی به آن خصوصیات فکری و عاطفی و رفتاری کودک است که در مدرسه ظاهر نمیشوند و از شرایط خانوادگی نشأت میگیرند یا فقط در خانه و در ارتباط با محیط خانوادگی مجال ظهور و رشد دارند. برای مربی و معلمنیز در مساله تربیت و تعلیم گاه و بیگاه مسائلی پیش میآید که چارهجویی آنهامستلزم آگاهی از علتهایی است که از شرایط خانوادگی ناشی میشوند.
در انجمنهای امروزه سعی بر این ست که گروه متجانستری که دید و نظر تربیتی وسیعتر دارند به عنوان اعضای انجمن برگزیده شوند و کار سالانه انجمنها بیش از آنکه با نحوه اداره و تجهیز مدرسه و تهیه وسایل در ارتباط باشد با مسائل تربیتی و دشواریهایی که مربی و معلم در جریان کار روزانه تعلیم و تربیت با آنها برخورد میکنند پیوند داده شود، سعی میشود همکاری و همفکری مستمر اولیا و مربیان به منظور چارهجویی دشواریهای روزمره و در جستوجوی روش بهتر و موثرتر تربیتی برای حل مسائل خاصی باشد که در مجموعه روشهای تربیتی پیشبینی نشدهاند و برای آنها از تجربههای قبلی و مکتوب الگو و علاج مشخص به دست نیامده است. هنوز هم در این زمینه تا حصول مقصود فاصله بسیار است.
از طرفی پیگیری توصیهها و تصمیمهای انجمنها تا حصول نتیجه نهایی و احساس اینکه بررسیها و بحثها و نتیجهگیریها عملا سودبخش بوده است، بر قوام و دوام کار انجمنها میافزاید و ادامه آن تدریجا انجمنها را در جهت مطلوب قرار میدهد. یکی از عمومیترین و موثرترین روشها برای جذب مشارکت والدین و اولیای مدرسه، توسعه انجمنهای اولیا و مربیان در مدارس است. این نشستها و گردهماییها باید محتوای آموزشی داشته باشد.
خلاصه کلام آنکه نظارت، هدایت و حمایت مستمر والدین میتواند موجبات رشد شخصیت و پیشرفت مطلوب تحصیلی فرزندانشان را فراهم آورد. معذلک خیلی از اولیای دانشآموزان به علل گوناگون از کار خود سر باز میزنند و این امر را فقط برعهده خود مدرسه و مربیانش میگذارند.
نکاتی برای جذب اولیای دانشآموزان
انجمن اولیا و مربیان در جذب اولیا نکات زیر را توصیه مینماید:
1 -مدیران مدارس و مسوولان انجمنها با کرامت انسانی و اخلاقی اسلامی با تمام اولیا برخورد نمایند.
2 -در هنگام مراجعه اولیا اگر به علت نداشتن جا از ثبتنام فرزندش معذور هستید این معذوریت را با دلیل و منطق برای آنان اثبات کنید و در عین حال نسبت به ثبتنام فرزندش در آموزشگاههای همجوار او را راهنمایی نمایید. چون در همه حال مردم از ما انتظار یاری دارند.
3 -هر زمان پدر و مادری جهت کاری به مدرسه مراجعه مینمایند از آنها با خوشرویی استقبال و حتیالمقدور نسبت به انجام تقاضایش با وی همکاری نمایید.
4 -عدم توجه اولیا به مدارس را به حساب فرزندشان منظور نکنید. مبادا خدای ناکرده دانشآموزی به علت عدم توجه پدر یا مادرش به مدرسه مورد سرزنش یا تنبیه قرار گیرد.
5 -از نوشتن نامه تند و کنایهزدن به اولیایی که نسبت به تعلیم و تربیت فرزندانشان کوتاهی میکنند شدیدا خودداری کنید.
به امید آن که مدیران محترم آموزشگاههای کشور با رعایت حداقل این نکات بتوانند بیش از پیش اولیا را به کنون باصفای مدرسه فراخوانند و با تعاون و همکاری آنان رسالت خود را که تعلیم و تربیت آیندهسازان این مملکت اسلامی بهتر انجام دهند.
نتیجهگیری
با توجه به مطالبی که بیان شد نتایج بهدستآمده به شرح ذیل اعلام میگردد:
1 -تماس اولیا و شناسایی دانشآموزان محروم از محبت والدین (فوت یا متارکه والدین) به میزان زیادی بر پیشرفت تحصیلی اینگونه دانشآموزان اثر دارد.
2 -رابطه نزدیک و تنگاتنگ والدین و مربیان میتواند به مقدار قابلتوجهی بر آگاهسازی والدین در پیشگیری از اختلالات عاطفی دانشآموزان کمک کند و در بهبود فرآیند آموزش و پیشرفت تحصیلی موثر باشد.
3 -تماس اولیا با معلمین به منظور شناخت علل ناسازگاری و برخورد مناسب با دانشآموزان به میزان زیادی بر رشد شخصیتی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تاثیرگذار است.
4 -دایر نمودن کلاسهای تقویتی و جبرانی از سوی انجمن برای دانشآموزان ضعیف از نظر درسی در پیشرفت تحصیلی آنان به میزان قابل توجهی موثر است.
5 -تبادل نظر علمی، حرفهای، فرهنگی و اجتماعی والدین با دبیران در معرفی مشاغل اجتماعی به دانشآموزان دوره راهنمایی میتواند بر تقویت انگیزه تحصیلی دانشآموزان بینجامد.
6 -توجه به آموزش خانوادهها توسط کارشناسان علوم تربیتی و علوم اجتماعی و روحانیون محترم تا میزان زیادی میتواند به حل مشکلات و مسائل خانوادهها و سرانجام پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان بینجامد.
7 -اتخاذ شیوههای رفتاری متناسب با دانشآموزان از قبیل تنبیه، تشویق، انتظار متناسب با تواناییها از طریق آگاهسازی والدین توسط مربیان مدارس بر بهبود روند آموزش و یادگیری موثر است.
8 -وجود تضاد در شیوههای آموزشی و تربیتی میان اولیا و مربیان تا حد بسیار زیادی بر روند آموزش و یادگیری و در نهایت بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان اثر نامطلوب میگذارد.
9 -کمک مالی و فکری اولیای دانشآموزان در غنیسازی اوقات فراغت بر تداوم امر خطیر آموزش و پیشرفت تحصیلی تاثیر بهسزایی دارد.
10 -شناسایی دانشآموزان دارای مشکل اقتصادی و اعطای کمک از سوی انجمن به آنان تا حد زیادی اینگونه دانشآموزان را به تلاش و کوشش واداشته و انگیزه آنان برای ادامه تحصیل تقویت شده و در نهایت بر بهبود روند آموزش و پیشرفت تحصیلی آنان تاثیرگذار است.
11 -شناسایی دانشآموزان دارای مشکل جسمی نظیر ضعف شنوایی، ضعف بینایی، کلامی و... و جلوگیری از گسترش این عارضهها سلامت روان و شخصیت دانشآموزان مذکور را به مخاطره نمیاندازد و به نسبت بر پیشگیری از مشکلات و مفاسد میکاهد و بر پیشرفت تحصیلی آنان موثر است.
12 -قبول پیشنهادات و طرحهای مفید آموزش که از سوی انجمن ارائه میشود توسط مربیان و اولیای مدرسه میتواند سبب افزایش بازدهی مدرسه و پیشرفت روند امر آموزش در مدرسه گردد.
پیشنهادات
1 -شناخت دانشآموزان محروم از محبت والدین به طور محرمانه صورت گیرد تا دانشآموزان دیگر مطلع نشوند.
2 -مربیان در برخورد با اولیا اخلاق اسلامی را رعایت و اولیا را تنها هنگامی که از فرزند آنها خطایی سر زده است به آموزشگاه دعوت نکنند تا موجب سرافکندگی و خجالت آنان گردد. بلکه باید بهگونهای رفتار کنند که اولیا هر ماه حداقل یکبار برای جویا شدن از وضعیت تحصیلی فرزندان خود به مدرسه مراجعه کنند و به تبادلنظر در این زمینه با مربیان بپردازند.
3 -به امر آموزش خانواده و تشکیل کلاسهای آموزش خانواده توجه و عنایت بیشتری صورت گیرد.
4 -به برگزاری هفته مشاغل در مدارس اهمیت بیشتری داده شود.
5 -پر کردن اوقات فراغت به وسیله والدین و با نظارت و هماهنگی مدرسه انجام پذیرد.
6 -اعطای کمکهای مالی از سوی انجمن به دانشآموزان مستمند بیشتر گردد. البته بهتر است که اینگونه کمکها به صورت محرمانه و حتی بدون اطلاع خود دانشآموز باشد.
7 -برخورد مناسب و محترمانهای با دانشآموزان دارای مشکل جسمی مانند آنهایی که ضعف بینایی و شنوایی و کلامی دارند بشود تا مورد تسمخر دیگر دانشآموزان قرار نگیرند.
8 -مدرسه در حل مشکلات خود از والدین کمک و یاری طلبد و روی آنها حساب باز کند.
9 -نشریه پیوند را برای اولیای دانشآموزان ارسال کنیم.
فهرست منابع و مآخذ
1 -آییننامه انجمن اولیا و مربیان واحدهای آموزشی، وزارت آموزش و پرورش
2 -پیوند: نشریه ماهانه آموزشی - تربیتی، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، شماره 271
3 -نگاه: نشریه خبری آموزشی - تربیتی، وزارت آموزش و پرورش، سال پنجم، شماره 61
4 -جهانگرد، یدالله، آشنایی با انجمن اولیا و مربیان، انتشارات دفتر انجمن اولیا و مربیان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
علل چاقی و چگونگی تاثیر ورزش بر آن
حرکات ورزشی در درمان دردهای ناحیه کمر تاثیر مثبتی دارد.همه ما حداقل یکبار درد کمر را در زندگی تجربه کردهایم که عامل بالقوه وجود این شرایط، به طور عمده مکانهای کاری است.
عوارض استخوانی و مفصلی ناشی از کار و تغییر شکل وضعیت طبیعی بدن از زمانهای قدیم شناخته شدهاند. شغل و کار ضمن اینکه زندگی افراد را تامین میکند، ممکن است برای سلامت آنها نیز خطراتی را به بار آورد. تکرار مداوم حرکات یکنواخت باعث میشود بدن حالتی را که در موقع انجام دادن این حرکات به خود میگیرد، حفظ کند. در نتیجه از حالت طبیعی خارج شده و وضع غیرعادی به خود بگیرد که ممکن است باعث درد عضلات مربوطه شود.
در قرن اخیر گرچه بشر توانسته با پیشرفت علوم، بر بسیاری از بیماریهای عفونی فایق آید اما تغییر شیوه زندگی و صنعتی شدن جوامع و در پی آن تبدیل کارهای بدنی به کارهای فکری و اداری افزایش ساعات اشتغال افراد، وضعیت نامناسب فیزیکی بدن در حین کار، رژیم غذایی نامناسب، عدم استراحت کافی، افزایش استرسهای روحی، بیماریهای قلبی عروقی، روماتیسم، تصادفات و ... نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است.
در بین این بیماریها مشکلات ستون فقرات مخصوصا کمر درد بالاترین میزان را دارا است که علت اصلی آن تغییر شیوه زندگی از زندگی پر تحرک و پر فعالیت به سمت کم تحرکی و پشت میز نشینی و عدم تطابق صحیح وضعیت بدن با این نوع حیات است.
در بررسی آماری شیوع کل دردهای ناحیه کمر حدود 80 درصد گزارش شده یعنی 80 درصد مردم جهان حداقل یکبار کمردرد را تجربه کرده اند که در جوامع صنعتی اولین تظاهرات آن از حدود 30 سالگی آغاز شده و روند تخریبی سریعتری نیز دارد. این آمار بسیار بالا ضرورت شناخت وضعیتهای مناسب را در زندگی امروزی نشان می دهد.
عوامل بروز کمردرد (کمردردهای مکانیکی)
شامل آن دسته از بیماریهایی هستند که در اثر و با بواسطه یک عامل مکانیکی مانند ضربه، حرکات فیزیکی نامناسب، کم بودن قوام عضلات یا فشار بیش از حد به ناحیه ستون فقرات کمری و در اثر بد قرار گرفتن وضع بدن در حالت نشسته و ایستاده ایجاد می شوند. این دسته از بیماریها 90 در صد از علل کمر درد را تشکیل میدهند و نکته جالب اینکه به راحتی قابل پیشگیری هستند که عوامل بروز آنها در زیر آمده است.
1- قرار گرفتن در وضعیتهای نا مناسب
وضعیت نامناسب ایستادن: قرار گرفتن در وضعیت نامناسب هنگام ایستادن، سبب افزایش یا کاهش قوسهای ستون فقرات یا انحراف جانبی آنها میشود که در هر صورت باعث بروز کمردردهای شدید می شود.
وضعیت ایستا: وضعیت ایستا و بدون تحرک به خصوص وقتی که نامتقارن و کج باشد، برای ستون فقرات بسیار مضر است. این حالت در کار با ماشین آلات که نیاز به قرار گرفتن در یک وضعیت ثابت و نامتقارن به مدت طولانی دارد، بسیار اتفاق می افتد و اگر اصلاح نگردد می تواند باعث درد قابل توجهی در ناحیه کمر شود.
افرادی که با کامپیوتر کار می کنند به طور مداوم در یک وضعیت ایستا قرار دارند. به طوری که سر خم شده، دستها روی صفحه کلید قرار گرفته و تنها انگشتان حرکت می کنند. این حالت با فشار بر نواحی شانه ای و انقباض ممتد عضلات گرد و کتف همراه است و اغلب این افراد از درد در ناحیه شانه های خود شکایت دارند. در صورتی که صفحه کلید در سمت چپ و صفحه کامپیوتر در سمت راست کاربر قرار گیرد به طوری که مجبور باشد در روز مدام سرش را حرکت دهد یا اینکه صفحه کلید بالاتر و یا پایین تر از ارتفاع استاندارد خود قرار گیرد، فشار مکانیکی وارد بر ستون فقرات بیشتر شده و سبب آسیب بیشتری می گردد.
همچنین وضعیت نامناسب نشستن، خم شدنهای طولانی از ناحیه کمر، چمباتمه زدن به مدت طولانی، خم و راست شدن مکرر نیز از دلایل دیگر است.
2- کاهش تحرک
کاهش تحرک می تواند نتیجه عدم استفاده یا بهبود ناکافی عضو بعد از آسیب دیدن باشد.
عدم استفاده: کاهش دامنه طبیعی حرکات ستون فقرات و عدم استفاده فعالانه از این عضو منجر به سفتی و کاهش خاصیت ارتجاعی آن شده و از طرفی باعث آتروفی (لاغر شدن) عضلات نگهدارنده ستون فقرات می شود. بدین ترتیب عضلات ضعیف و لاغر، قدرت حمایت از ستون فقرات کمری در شرایط مورد نیاز مثل بلند کردن جسم سنگین از روی زمین را ندارند در نتیجه سبب بروز کمردرد می شوند. این وضعیت با ورزش فعال در کل دامنه حرکتی ستون فقرات، فیزیوتراپی و تقویت عضلات نگهدارنده قابل جبران است.
3- بهبود ناکافی
به طور مثال عدم بهبود کامل بعد از یک حمله کمر درد ناشی از اسپاسم عضلانی که منجر به کاهش گودی کمر شده، می تواند باعث کاهش تحرک ستون فقرات شود. در این مورد با بهترین درمان انجام تمرینات ورزشی به طور فعالانه و تحت نظر یک فیزیوتراپیست جهت اصلاح گودی کمر و بازگشت به وضعیت طبیعی است.
4- استرس ناشی از کار
نیرو وارتعاش: نیرو و ارتعاش تولید شده از سوی ابزار مختلف، از طریق دستها یا اندام دیگر به بدن منتقل می شود و باعث فشارهای غیر معمول به خصوص در اطراف گردن وشانه ها می شود برای مثال کار با دریلهای بادی، چکش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
علل چاقی و چگونگی تاثیر ورزش بر آن
حرکات ورزشی در درمان دردهای ناحیه کمر تاثیر مثبتی دارد.همه ما حداقل یکبار درد کمر را در زندگی تجربه کردهایم که عامل بالقوه وجود این شرایط، به طور عمده مکانهای کاری است.
عوارض استخوانی و مفصلی ناشی از کار و تغییر شکل وضعیت طبیعی بدن از زمانهای قدیم شناخته شدهاند. شغل و کار ضمن اینکه زندگی افراد را تامین میکند، ممکن است برای سلامت آنها نیز خطراتی را به بار آورد. تکرار مداوم حرکات یکنواخت باعث میشود بدن حالتی را که در موقع انجام دادن این حرکات به خود میگیرد، حفظ کند. در نتیجه از حالت طبیعی خارج شده و وضع غیرعادی به خود بگیرد که ممکن است باعث درد عضلات مربوطه شود.
در قرن اخیر گرچه بشر توانسته با پیشرفت علوم، بر بسیاری از بیماریهای عفونی فایق آید اما تغییر شیوه زندگی و صنعتی شدن جوامع و در پی آن تبدیل کارهای بدنی به کارهای فکری و اداری افزایش ساعات اشتغال افراد، وضعیت نامناسب فیزیکی بدن در حین کار، رژیم غذایی نامناسب، عدم استراحت کافی، افزایش استرسهای روحی، بیماریهای قلبی عروقی، روماتیسم، تصادفات و ... نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است.
در بین این بیماریها مشکلات ستون فقرات مخصوصا کمر درد بالاترین میزان را دارا است که علت اصلی آن تغییر شیوه زندگی از زندگی پر تحرک و پر فعالیت به سمت کم تحرکی و پشت میز نشینی و عدم تطابق صحیح وضعیت بدن با این نوع حیات است.
در بررسی آماری شیوع کل دردهای ناحیه کمر حدود 80 درصد گزارش شده یعنی 80 درصد مردم جهان حداقل یکبار کمردرد را تجربه کرده اند که در جوامع صنعتی اولین تظاهرات آن از حدود 30 سالگی آغاز شده و روند تخریبی سریعتری نیز دارد. این آمار بسیار بالا ضرورت شناخت وضعیتهای مناسب را در زندگی امروزی نشان می دهد.
عوامل بروز کمردرد (کمردردهای مکانیکی)
شامل آن دسته از بیماریهایی هستند که در اثر و با بواسطه یک عامل مکانیکی مانند ضربه، حرکات فیزیکی نامناسب، کم بودن قوام عضلات یا فشار بیش از حد به ناحیه ستون فقرات کمری و در اثر بد قرار گرفتن وضع بدن در حالت نشسته و ایستاده ایجاد می شوند. این دسته از بیماریها 90 در صد از علل کمر درد را تشکیل میدهند و نکته جالب اینکه به راحتی قابل پیشگیری هستند که عوامل بروز آنها در زیر آمده است.
1- قرار گرفتن در وضعیتهای نا مناسب
وضعیت نامناسب ایستادن: قرار گرفتن در وضعیت نامناسب هنگام ایستادن، سبب افزایش یا کاهش قوسهای ستون فقرات یا انحراف جانبی آنها میشود که در هر صورت باعث بروز کمردردهای شدید می شود.
وضعیت ایستا: وضعیت ایستا و بدون تحرک به خصوص وقتی که نامتقارن و کج باشد، برای ستون فقرات بسیار مضر است. این حالت در کار با ماشین آلات که نیاز به قرار گرفتن در یک وضعیت ثابت و نامتقارن به مدت طولانی دارد، بسیار اتفاق می افتد و اگر اصلاح نگردد می تواند باعث درد قابل توجهی در ناحیه کمر شود.
افرادی که با کامپیوتر کار می کنند به طور مداوم در یک وضعیت ایستا قرار دارند. به طوری که سر خم شده، دستها روی صفحه کلید قرار گرفته و تنها انگشتان حرکت می کنند. این حالت با فشار بر نواحی شانه ای و انقباض ممتد عضلات گرد و کتف همراه است و اغلب این افراد از درد در ناحیه شانه های خود شکایت دارند. در صورتی که صفحه کلید در سمت چپ و صفحه کامپیوتر در سمت راست کاربر قرار گیرد به طوری که مجبور باشد در روز مدام سرش را حرکت دهد یا اینکه صفحه کلید بالاتر و یا پایین تر از ارتفاع استاندارد خود قرار گیرد، فشار مکانیکی وارد بر ستون فقرات بیشتر شده و سبب آسیب بیشتری می گردد.
همچنین وضعیت نامناسب نشستن، خم شدنهای طولانی از ناحیه کمر، چمباتمه زدن به مدت طولانی، خم و راست شدن مکرر نیز از دلایل دیگر است.
2- کاهش تحرک
کاهش تحرک می تواند نتیجه عدم استفاده یا بهبود ناکافی عضو بعد از آسیب دیدن باشد.
عدم استفاده: کاهش دامنه طبیعی حرکات ستون فقرات و عدم استفاده فعالانه از این عضو منجر به سفتی و کاهش خاصیت ارتجاعی آن شده و از طرفی باعث آتروفی (لاغر شدن) عضلات نگهدارنده ستون فقرات می شود. بدین ترتیب عضلات ضعیف و لاغر، قدرت حمایت از ستون فقرات کمری در شرایط مورد نیاز مثل بلند کردن جسم سنگین از روی زمین را ندارند در نتیجه سبب بروز کمردرد می شوند. این وضعیت با ورزش فعال در کل دامنه حرکتی ستون فقرات، فیزیوتراپی و تقویت عضلات نگهدارنده قابل جبران است.
3- بهبود ناکافی
به طور مثال عدم بهبود کامل بعد از یک حمله کمر درد ناشی از اسپاسم عضلانی که منجر به کاهش گودی کمر شده، می تواند باعث کاهش تحرک ستون فقرات شود. در این مورد با بهترین درمان انجام تمرینات ورزشی به طور فعالانه و تحت نظر یک فیزیوتراپیست جهت اصلاح گودی کمر و بازگشت به وضعیت طبیعی است.
4- استرس ناشی از کار
نیرو وارتعاش: نیرو و ارتعاش تولید شده از سوی ابزار مختلف، از طریق دستها یا اندام دیگر به بدن منتقل می شود و باعث فشارهای غیر معمول به خصوص در اطراف گردن وشانه ها می شود برای مثال کار با دریلهای بادی، چکش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
اسراف و تاثیر آن بر جامعه
اسراف
تعریف لغوی: اسراف از ریشه سرف یعنی تجاوز کردن و از حدّ گذشتن در هر کاری که انسان انجام میدهد.[1]
تعریف اصطلاحی: کلمه اسراف به معنای خارج شدن از حدّ اعتدال و تجاوز از حدّ در هر عملی است که انسان انجام میدهد. هر چند که به گفته راغب غالباٌ در مورد پول خرج کر دن استعمال میشود.[2]
کلمه اسراف کلمه بسیار جامعی است که هر گونه زیاده روی در کمیّت و کیفیّت و بیهوده گرایی و اتلاف و مانند آن را شامل میشود.[3]
مقدمه
دین مقدس اسلام بهرهبردارى مشروع از نعمتهاى الهى و زیباییهاى زندگى را مباح و روا و اسراف و زیادهروى را حرام و ناروا مىداند و این بدان جهت است که مسلمان به تناسب امکانات و توانایى و کارآیى خود، در برابر جامعه مسؤولیت دارد. در این صورت فرد اسرافکار قهرا از اجراى مسؤولیت و تعهدات اجتماعى خود بازمىماند و از این رهگذر بر پیکر جامعه ضربه مىزند.
قرآن مجید این حقیقت را در ضمن مباحث اجتماعى در قالبهایى زیبا بیان مىکند و با هشدار به پیروان خود مىفرماید: (و انفقوا فى سبیل الله ولاتلقوا بایدیکم الى التهلکة) (۱) یعنى در راه خدا انفاق کنید و با دستهاى خود، خود را به هلاکت و نابودى نیفکنید. از این آیه شریفه چنین استفاده مىشود که اگر مال در راه خدا و به سود جامعه و رفع نیازمندیهاى مردم مصرف نشود سرنوشت آن جامعه و ملتبه هلاکت و سقوط مىانجامد.
صرفنظر از اهمیتخوددارى از اسراف و تبذیر در دین از نظر موقعیتخاص کشور اسلامى که در محاصره حکومتهاى سلطهگر قرار گرفته اگر ما بتوانیم تجملات زندگى را حذف کنیم و رعایت اقتصاد و میانهروى را در همه حال مدنظر و برنامه عمل قرار دهیم، به استقلال کشور کمک کردهایم و به پیروزى نهایى نزدیکتر شدهایم. در نتیجه این شعار را در اقصى نقاط عالم و دنیاى اسلام و بالاخص ایران اسلامى اعلام کردهایم که ما از تنگناهاى اقتصادى نمىهراسیم و قدرت آن را داریم که روى پاى خود بایستیم و به هیچ قدرتى جز خداوند متعال متکى نیستیم.
مفهوم اسراف
راغب اصفهانى مىگوید: «السرف تجاوز الحد فى کل فعل یفعله الانسان» (۲) اسراف به معنى تجاوز از حد و معیار در هر کارى است که از انسان سر بزند، گرچه استعمال آن در موارد زیادهروى در انفاق مال بیشتر است و گاهى به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زمانى هم به چگونگى بذل مال و مورد آن اطلاق مىشود. اما بنا به مفهوم سخن راغب و روح معنى «کل فعل» و بر پایه شواهد فراوان در قرآن و حدیث، اسراف به هر گونه تجاوزکارى و زیادهروى گفته مىشود و در هر حال اسراف عملى است ممنوع و محکوم، و مورد خشم و انزجار خداوند متعال است و از آن به شدت منع شده است.
خداوند در سوره اعراف مىفرماید: «کلوا واشربوا ولاتسرفوا انه لایحب المسرفین» (۳) بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.
آثار سوء اسراف
الف) زیانهاى فردى
اسرافکار، علاوه بر زیانهاى اقتصادى که بر جامعه و ملت تحمیل مىکند، براى خود نیز زیانهاى جبرانناپذیرى به بار مىآورد:
۱ - خشم الهى; اسرافکار چون تعادل و توازن اقتصادى جامعه را برهم مىزند، از رحمتخدا بدور و گرفتار خشم خدا مىشود، همانگونه که در قرآن مجید آمده است: «انه لایحب المسرفین» (۴۶) خداوند اسرافکاران را دوست نمىدارد، و امام صادق(ع) فرمود: «ان السرف امر یبغضه الله» (۴۷) اسراف مورد غضب خداست.
۲ - محرومیت از هدایت; خداى متعال که همواره درهاى رحمتش بر بندگان گشوده استخود را «غافر الذنب و قابل التوب» (۴۸) معرفى کرده است لکن نسبتبه اسرافکاران مىفرماید: «ان الله لا یهدى من هو مسرف کذاب» (۴۹) همانا خداوند کسى را که اسرافکار و دروغگوست هدایت نمىکند.
۳ - فقر; روشنترین اثر اقتصادى اسراف، فقر است، زیرا که اسرافکار در اثر مصرف نارواى خود هم جامعه را به ورطه فقر مىکشاند و هم خود دچار فقر مىشود. لذا یکى از راههاى مبارزه اسلام با فقر و محرومیت ایجاد هماهنگى اقتصادى و ریشهکن ساختن اسراف است. حضرت على(ع) مىفرمایند: «القصد مثراة و السرف متواة» (۵۰) اقتصاد و میانهروى باعث توانگرى و اسراف و ولخرجى مایه فقر و تنگدستى است. و نیز فرمود: «سبب الفقر اسراف» (۵۱) ولخرجى عامل فقر است.
۴ - هلاکت; اسراف از هر نوعى که باشد انسان را به نابودى مىکشد. قرآن مجید این حقیقت را چنین بیان مىفرماید: «ما به وعدههایى که به انبیاء و اولیا دادیم وفا کردیم و سپس آنها را با هر که اراده کردیم نجات دادیم، اما مسرفان و ستمگران را هلاک کردیم» (۵۲) و نیز حضرت على(ع) مىفرماید: «کثرة السرف تدمر» (۵۳) اسرافکارى زیاد انسان را به هلاکت مىکشاند.
۵ - کیفر اخروى; کیفر کسانى که از حدود الهى تجاوز کرده و اوامر و نواهى خدا را نادیده گرفته باشند، تنها فقر و تنگدستى در دنیا نیستبلکه عذاب اخروى نیز در انتظار آنان است. قرآن مجید در اینباره مىفرماید: «و کذلک نجزى من اسرف و لم یؤمن بآیات ربه ولعذاب الآخرة اشد و ابقى» این چنین جزا مىدهیم کسى را که اسراف کند و ایمان به آیات پروردگارش نیاورد، عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است، و در جاى دیگر مىفرماید: «و ان المسرفین هم اصحاب النار» براستى که مسرفان اهل دوزخند. به این ترتیب معلوم است که وضع افرادى که در مسیر باطل و هرزگیها دچار اسراف مىشوند چه خواهد بود!
ب) زیانهاى اجتماعى اسراف
البته از نظر اسلام، هر کس مالک حاصل کار و دسترنجخود - با رعایتحدود شرعى - مىباشد ولى انسان نمىتواند به بهانه این که مالک مالى است هر طور که بخواهد آن را صرف و خرج کند بلکه دو شرط اساسى دارد: یکى بهرهگیرى براى خود و دیگرى بهرهدادن به دیگران و تعطیل اینها دو صورت مىتواند داشته باشد:
۱ - ثروتاندوزى و تکاثر که نه خود از آن بهرهمند شود و نه دیگران.
۲ - صرف مال در راه هوا و هوس و اسرافکارى، که هر دو ممنوع و داراى پیامدهایى به شرح زیر مىباشند:
۱) حقناشناسى، وجدان هر انسانى این مطلب را پذیراست که در برابر هر احسانى باید تشکر کرد و اخلاق اجتماعى نیز حکم مىکند که در مقابل هر نیکى باید حقشناس و سپاسگزار باشیم، از احسان و نیکى پدر و مادر، استاد و معلم تا خالق مهربان.
«لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابى لشدید» (۵۴) اگر شکر نعمت را بجا آورید، فزونى دهیم و اگر کفران نعمت کنید مجازاتم شدید است.
۲ - تزلزل و سستى، انسانهاى معتدل در فراز و نشیبهاى زندگى هرگز نمىلغزند ولى افراد اسرافکار که ولخرجى و مصرفزدگى تمام ابعاد زندگیشان را فراگرفته چون روحیه مقاومت ندارند، شکستخورده و متزلزل خواهند بود.
۳ - کاهش تولید، جامعه مصرفى رفتهرفته قدرت تولید را از دست مىدهد و براى تامین مایحتاج خود به بیگانه روى مىآورد. این مطلبى است که در دوران حکومت طاغوت براى همه ثابتشده و نیاز به توضیح ندارد.
۴ - سقوط اخلاقى، ولخرجى و ریختوپاشهاى نابجا و بىمورد، انسان را از مسیر صحیح بیرون آورده و به ورطه هولناک فساد و تباهى مىکشاند، انسان اسرافکار گاهى به مرحلهاى مىرسد که به هر پستى تن مىدهد; رشوه مىگیرد، دروغ مىگوید، ربا مىخورد، به عناوین مختلف، عفت و شخصیتخود را از دست داده و سرانجام کارش به رسوایى مىکشد.
کیفر کسانى که از حدود الهى تجاوز کرده و اوامر و نواهى خدا را نادیده گرفته باشند، تنها فقر و تنگدستى در دنیا یستبلکه عذاب اخروى نیز در انتظار آنان است.
۵ - ضعف ایمان، اسرافکارى آدمى را از راه اعتدال خارج مىکند و به سستى ایمان و ضعف عقیده مىکشاند.