واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد.. ادبیات شفاهی کودکان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

ادبیات شفاهی کودکانه

چکیده:

مترادف فرهنگ عامه ،فولکلور است و به آن بخش از هنر گفته می شود که به صورت شفاهی منتقل می شود. یکی از شاخه های فولکلور، ادبیات شفاهی است که شامل روایت های منظوم مانند ترانه ها ،لالایی ها ،نوحه ها،بازی های منظوم و...،همچنین روایت های منثور ماننداسطوره ها، قصه ها،چیستان ها، افسانه هاو...می باشد.

استفاده از ادبیات عامه جهت غنی تر شدن ارتباط والدین با فرزندان الزامی است.برای تقویت زبان مادری کودکان،باید شعر و قصه با زبان شنیداری و گفتاری سروده شود.

در حقیقت همه شاعر به دنیا می آیند ؛اما والدینی که درک عمیقی از عالم کودکی دارند؛می توانند استعداد فرزندانشان را بارور سازند.

اصولا کودکان با زبان برخوردی کاربردی دارند. ادبیات فولکلوریک کمک شایانی به زبان نوشتاری کودکان می کند.

نتیجه ی درخشان نوشتن به زبان کودک، پدید آمدن پیوندی صمیمانه تر میان کودک و ادبیات و به ویژه آنان وآفرینندگان این ادبیات خواهد بود .

کودکان بیش از آنکه ما بتوانیم به آنان بیاموزیم ؛می توانند به ما بیاموزند.

واژه های کلیدی و مهم :

فولکلور،ادبیات شفاهی،ادب عامه،اسطوره،نثر مسجع،سبک و سیاق ،سرودواره

تعریف فرهنگ عامیانه

"فولکلور (Folklore) ‌ در زبان‌ فارسی‌ به‌ فرهنگ‌ مردم‌، فرهنگ‌ عامه‌، دانش‌ عوام‌، فرهنگ‌ توده‌ و... ترجمه‌ گردیده‌ است‌و ناظر بر پژوهش‌هایی‌ است که‌ در زمینه‌ عادات‌، آداب‌ و مشاهدات‌، خرافات‌ و ترانه‌هایی‌ که‌ از ادوار قدیم‌ باقی‌ مانده‌اند ‌.

کلمه فولکلور از دو جزء تشکیل شده است:

1) فولک((folkبه معنای مردم و ‌عامه ،‌توده مردم نظایر آن وکمابیش عوام در معنای غیر تخفیف آمیز آن،‌در برابر خواص‌ که نخبگان و فرهیختگان جامعه‌اند.

2) لور( Lore) یعنی دانش، ادب به معنای قدیم این کلمه که متفاوت با ادبیات است و بیشتر مترادف با فرهنگ ‌مجموعه‌‌ای از " معارف " و دانستنیها و دانش و بینش غیر تخصصی است و مجموعاً بهترین معادل این کلمه یعنی کلمه فولکلور،‌ فرهنگ عامه است.

البته در تعریف این کلمه هنوز هم بین علمای این علم اختلاف است.اما نقطه ی مشترکی در همه این تعریف ها هست و آن به شیوه انتقال این دانش بر می گردد. فولکلور به‌ آن‌ بخش‌ از دانش‌ و هنر گفته‌ می‌شود که‌ به‌ صورت‌ شفاهی‌ و زبان‌ به‌ زبان‌، از نسلی‌ به‌ نسل‌ دیگر منتقل‌ شود.

ادب عامه یا ادب شفاهی :

یکی از شاخه های فرهنگ عامیانه یا فولکلور،ادب عامه یا شفاهی است که شامل قصه ها،افسانه ها ، اسطوره ها، وترانه ها و تصنیف ها، بازی ها، امثال وحکم، متل ها و چیستان هایی است که شفاهاً از فردی به فرد دیگر یا از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. این مجموعه، از مشترکات فرهنگی یک ملت و عامل پیوند آنان است. این نوع ادبیات در واقع بازتاب زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم، شیوه ی کار و تولید آن ها و نشان دهنده ی رفتار و منش و اندیشه و احساس و مذهب و اخلاق و اعتقادات هر جامعه است که بعضاً هنوز هم صورت مکتوب نیافته و ثبت وضبط نشده است .

با مطالعه در آثار مهم کلاسیک،‌اعم از شعر و نثر، پی می بریم که دست مایه ی این آثار به طور مستقیم و غیر مستقیم ادب شفاهی و عامه بوده است. آیا شاهنامه فردوسی جزگردآوری و بازآفرینی روایات گذشتگان است ؟

ساختمان ادبیات عامه بر دو اصل واقع گرایی و خیال پردازی استوار است که از آمیختن این دو، صورت هایی دلپذیر و زیبا و مقبول به وجود می آید .محتوا و درون مایه ی آن نیز اغلب برداشت ها و تلقی های ساده و بی پیرایه اقوام ابتدایی و روستایی از زندگی و مرگ، جهان لاهوت و ناسوت، کاینات و طبیعت، آرزوها،‌تصویر مدینه ی فاضله ی انسانی و ....است. هنر شفاهی، زبانی روان و ساختی بی پیرایه دارد چرا که از زبان مردمانی ساده نقل می شود .در هنر شفاهی بر اثر بیان و انتقال، دخل و تصرفاتی صورت می گیرد تا بتواند در هر جامعه ای با نظام اجتماعی و تفکر آن جامعه انطباق یابد و هم نوا گردد. از این روست که از یک قصه، اسطوره، شعر و متل عامه با یک مضمون و محتوا، روایات و گونه های مختلفی یافت می شود. این روایات و گونه ها از زبان گویندگانی ناشناس نقل شده است. شاید بتوان گفت، گونه های ادب عامه حاصل و بازتاب ذهن جمعی افراد جامعه است که به منظور ارائه ی طریق و دستور عمل زندگی و شناساندن ارزش های اجتماعی به اعضای جامعه پدید می آیند. بنابراین ادب عامه یکی از ابزارهای مطالعه در جوامع گذشته است.

نقش آموزشی ادب عامه را نباید از نظر دور داشت چرا که تجربیات مفید و ارزنده را با اشکال گوناگون به نسل بعد منتقل می سازد. ادب عامه موجب استحکام رفتارهای اجتماعی می شود و اصول اخلاقی را تحکیم می بخشد. ادب عامه تلاش انسان هاست در گریز از محدودیت ها و ناکامی ها و نا برابری های اجتماعی و اقتصادی و محرومیت های گوناگون و به همین جهت است که آروزها و تمنیات درونی و قلبی خود را با آرامش خیال در قالب افسانه ها و قصه ها وترانه ها بیان می کنند. ادب عامه که گنجینه ای برای ادبیات مکتوب محسوب می شود، نقش مهمی در دوام و پایداری فرهنگ قومی و استمرار آن در تاریخ دارد. اکنون به اختصار انواع ادب عامه و جلوه های گوناگون آن را از نظرمی گذرانیم.

روایت های منثور:

روایت های منثور ادبیات شفاهی بیشتر شامل اسطوره ها، افسانه ها ،قصه ها، مثل هاو چیستان هاست .

اسطوره ها:

در جوامع ابتدایی، اسطوره، گزارشی حقیقی بوده است. از وقایعی که می پنداشتند در گذشته ی دور اتفاق افتاده و با توسل به آن ها،‌به رغم جهل و ابهام و بی اعتقادی های موجود، همواره پاسخی مطمئن و صریح پیش روی خود داشتند.اسطوره ها عموماً متضمن اصولی عقیدتی و ایمانی هستند که درباره ی اصل جهان بشر، زندگی و مرگ، خصایص انسان و حیوان و...در قالب داستان مطالبی را ارائه می دهند.شخصیت های اسطوره معمولاً آدمی زاد نیستند ولی صفات و خصوصیات آدمی زادگان را دارند. اسطوره ها معمولاً از جامعه ای به جامعه ی دیگر منتقل می شود. از مشهورترین اساطیر عامه می توان به قوس و قزح، بختک، مشی و مشیانه، نسناس، قاف، سیمرغ و اژدها اشاره کرد.

افسانه ها:



خرید و دانلود تحقیق درمورد.. ادبیات شفاهی کودکان


تحقیق درمورد.. ادبیات زنانه و مردانه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

ادبیات زنانه و مردانه

زن رنجکشیده و کهن الگوها در دهه هاى اخیر شاهد به چالش کشیده شدن تصویر زن ازسوى حامیان برابرى بوده ایم، گاهى مناقشات دراین زمینه بالاگرفته و توجه مطبوعات را نیز جلب کرده است. مقالات و حتى کتابهایى در باب نسوان به مثابه گروهى رنج کشیده یا دردناک بودن زنانگى نوشته شده و زوایاى گونه گونى عزیمت گاه مباحثى با محوریت زن شدند. از آنجا که متون کهن ـ چه تاریخى، چه تربیتى و چه ادبى ـ شاهد سلوک زن درتاریخ بوده اند به عنوان سندهایى خاموش موردتوجه قرارگرفتند. ارواح نویسندگان اینجا و آنجا درمصاحبه هاى بلند و کوتاه احضارشده و تأدیب کشتند. درکتابى (تاریخ مذکر) خواندم تنها زن ایرانى که درمتون فارسى حضور فعال دارد مادر حسنک است که البته او هم درنهایت جگرآور بودن به گریه نکردن اکتفامى کند. اما آیا به راستى راه دیگرى براى تحقیق نمانده است؟ درنگاه اول، اغلب کتابها ناامیدکننده اند اما پایگاههاى مقاومت نیز دیده مى شوند. مثلاً مولوى [بین شعرا] مردانى را که عاشق همسر خود نیستند ناقص مى داند و ابن عربى [بین عرفا] زن را قابل و حق را فاعل مى پندارد، آنگاه نتیجه مى گیرد که او پذیراى صور حق است. به تاریخ دور و کهن الگوها که دقیق مى شوم نمى توانم جلوى تعجب خودم را بگیرم. گذشته از مادر ـ خدابودن مادر بودا در شرق و مریم مقدس درغرب، در فرهنگ ما حضرت فاطمه (س) علت خلقت معرفى شده و حضرت على (ع) مى فرمایند: وقتى حضرت رسول(ص) درباره مقام و حق زن در برابر مرد مى گفتند احساس کردم که مى خواهند بگویند هیچ مردى حق اف گفتن به زن خود را ندارد. در دوره اشکانى حق مالکیت، سهم ارث و حق شکایت به دادگاه از بدرفتارى شوهر داشتند، کوروش برخلاف سنن و تحت تأثیر آتوسا، پسرکوچکتر خودش «خشایار» را به ولیعهدى برمى گزیند، گردآفرید، فرنگیس و گردویه جنگ آور و فرمانده بودند و هما، دینک، پوراندخت و آزرمیدخت به پادشاهى رسیدند. درآیین مزدایى سه تن از گروه فرشتگان یا ایزدان جاودانى زن اند. تا به حال به شاهنامه فکرکرده اید، بیشتر پیشنهادهاى ازدواج ازسوى دختران است. اما آیا عملاً همه چیز به همین خوشى بوده است؟ این عنصرالمعالى نیست که در قابوسنامه تردید مى کند آیا دختران باید آموزش ببینند؟ آیا نظامى نمى گوید: «آیا نمى بینى که ریحان را چون تروتازه باشد ببویند و چون به پژمردگى دگرگون حال شود در [پلیدى جاى] افکنند» و به این ترتیب زن همچون محصولى مصرف شدنى بررسى مى شود. جمله هاى ضدونقیضى که نوشته ام وقتى بحرانى تر مى شوند که به یاد بیاوریم زبان فارسى ماهیتى خنثى دارد، به عنوان مثال ما در اشاره به زن و مرد فقط مى گوییم «او» اما در دیگر زبانها مجبور به روشن کردن جنسیت «مورداشاره پذیر» هستیم. آیا ما سنتى زن ستیز را پشت سر نهاده ایم؟ براى پاسخ به این پرسش نمى توان به یک نگاه ایدئولوژیک متکى بود چرا که ویژگى تقلیل دهنده ایدئولوژى بنا به آنچه مشهور است تولیدکننده نوعى آگاهى کاذب است در حالى که ما به سازوکارى فرارونده وفراگیر نیازمندیم. < گفتمان چرخش دکارت به سمت انسان و اصالت بخشیدن به سوژه از مهمترین وقایع تاریخ فلسفه است. او مى اندیشید، پس بود. وجود سوژه در ادبیات فلسفى دکارت وابسته است به توانایى اش به اینکه خود را یگانه و مستقل، متمایز از دیگران بداند و چیزى که فوکو با آن مخالفت کرد همین سوژه خودمختار بود. سوژه درنگاه فوکو درموقعیت شدن است و نه درحالت بودن، بحرانى که از آن یادمى شود به خاطر جابه جایى افراد در سوژه هاى مختلف است آنها گاهى به نقشهاى ناخواسته پرت مى شوند و گاهى فعالانه به فاعلیت در سوژه مشخصى مى پردازند. از یک طرف آدمى نمى تواند به کمدهاى شخصى خود پناه ببرد [همه مى دانیم که هیچ کمدى آشپزخانه ندارد] و ازسوى دیگر مجبور است منبع این فشارهاى خارجى را تحلیل کند. به این ترتیب پاى گفتمان به بازى «آگاهى» بازمى شود.هرچه را که دلالت مند است یا معنى دارد مى توان بخشى از گفتمان به حساب آورد. درواقع آن مجموعه ساده اى از پاره گفتارهایى است که واجد معنا، نیرو و تأثیر در یک ساخت اجتماعى است. به این صورت مى توان زمینه اى که پاره گفتارها را گرد مى آورد به نوعى گفتمان دانست. گفتمانها هم فهم ما از واقعیت، هم تصورى را که از هویت خودمان داریم را شکل مى دهند. با این حال ثابت نیستند، بلکه پایگاه تعارضى دائمى برسرمعنا هستند. فوکو گفتمان را نه به مثابه مجموعه اى از نشانه ها یا قطعه اى از متن بلکه «رویه ها»یى مى داند که به گونه اى نظام مند موضوعات و ابژه هایى را که درباره شان سخن مى گوییم شکل مى دهند. مسأله مهم از نظر او پرداختن به نحوه چانه زنى در روابط قدرت است [چرا که گفتمان تولید کننده حقیقت و قدرت است] او بر این گمان نیست که در یک رابطه نهادى شده، طرف قوى در واقع از قدرت بلا منازع برخوردار است ومى گوید:«هر جا قدرت هست مقاومت نیز هست» این مفهوم از مقاومت همیشه حاضر ، از نظر بیشتر فمنیست ها(در غرب) در دور کردن نظریه از پرداختن به الگوهاى سلطه مبتنى بر ظالم ـ مظلوم که در اندیشه فمنیستى اولیه رایج بود یارى رسانده است. < بار دیگر گذشته و متون عبور از زندگى قبیله اى و نظام اجتماعى مبتنى بر کشاورزى رفته رفته به انسجام جمعیتها ونهایتاً ایجاد سرزمین و استقرار حکومت انجامید. ثروتها اندوخته شد و نزاع شکل سیستماتیک گرفت بنابراین قهرمانها سر بر آوردند. وجود طبقات و نیاز به تقسیم کار انسانهایى را که با شکلى مشخص آفرید که یا براى دفاع و یا براى حمله گسیل مى شدند و به خاطر اهمیتى که داشتند از نفوذ خوبى برخوردار بودند. مى توان گفت موازى با آن(نه به شکلى مکانیکى بلکه به صورتى پیچیده) ادبیات فولکولور که شاخص فرهنگى ـ ادبى جوامع مادرسالار بود به ادبیات حماسى تبدیل شد. ادبیات فولکولوریک همچون مادرى ادبیات حماسى را در خود



خرید و دانلود تحقیق درمورد.. ادبیات زنانه و مردانه


تحقیق درمورد.. اخوان، شاعر حماسه و شکست

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

اخوان، شاعر حماسه و شکست

اخوان در شعرش درونمایه های حماسی را به استعاره و نماد مزین می کند

مهدی اخوان ثالث، از برجسته ترین شاعران معاصر ایران، متخلص به م امید، در سال 1307 در توس نو ( مشهد) به دنیا آمد و چهارم شهریور سال 1369 در تهران درگذشت.

وی در سال 1326 از هنرستان صنعتی دیپلم آهنگری گرفت و در سال 1327 به تهران آمد و معلم شد. در دهه سی شمسی وارد مبارزات سیاسی شد و به زندان افتاد.

مهدی اخوان ثالث نخستین دفتر شعرش را با عنوان ارغنون در سال 1330 منتشر کرد.

 من نه سبک شناس هستم نه ناقد .... من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خود برداشت داشته ام.... شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم...   

مهدی اخوان ثالث م.امید

در سال 1307 در مشهد چشم به جهان گشو تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهر گذراند و در سال 1326 دوره هنرستان مشهد رشته آهنگری را به پایان بر و همان جا در همین رشته آغاز به کار کرد سپس به تهران آمد آموزگار شد و در این شهر و پیرامون آن به تدریس پرداخت اخوان چند بار به زندان افتاد و یک بار نیز به حومه کاشان تبعید شد در سال 1329 ازدواج کرد در سال 1333 برای بار چندم به اتهام سیاسی زندانی شد پس از آزادی از زندان در 1336 به کار در رادیو پرداخت و مدتی بعد به تلویزیون خوزستان منتقل شد در سال 1353 از خوزستان به تهران بازگشت و این بار در رادیو وتلویزیون ملی ایران به کار پرداخت در سال 1356 در دانشگاه های تهران ملی و تربیت معلم به تدریس شعر سامانی و معاصر روی آورد در سال 1360 بدون حقوق و با محرومیت از تمام مشاغل دولتی بازنشسته شد در سال 1369 به دعوت خانه فرهنگ آلمان برای برگزاری شب شعری از تاریخ 4 تا 7 آوریل برای نخستین بار به خارج رفت و سرانجام چند ماهی پس از بازگشت از سفر در شهریور ماه جان سپرد وی در توس در کنار آرامگاه فردوسی به خک سپرده شد از او 4 فرزند به یادگار مانده است

دفترهای  شعر

ارغنون            تهران 1330

زمستان          زمان   1335

آخر شاهنامه      زمان  1338

از این  اوستا       مروارید    1344

منظومه شکار          مروارید   1345

پاییز در زندان      روزن   1348

عاشقانه ها  و کبود            جوانه  1348

بهترین امید           روزن   1348

لرگزیده  اشعار          جیبی   1349

در  حیاط کوچک پاییز در  زندان     توس  1355

دوزخ  اما  سرد       توکا   1357

زندگی می گوید  اما باز باید  زیست ......              توکا  1357

ترا ای کهن  بوم و بر دوست  دارم       مروارید   1368

گزینه  اشعار          مروارید   1368 مهدی اخوان ثالث 

اگرچه اخوان در دهه بیست فعالیت شعری خود را آغاز کرد، اما تا زمان انتشار سومین دفتر شعرش، زمستان، در سال 1336، در محافل ادبی آن روزگار شهرت چندانی نداشت.

مهارت اخوان در شعر حماسی است. او درونمایه های حماسی را در شعرش به کار می گیرد و جنبه هایی از این درونمایه ها را به استعاره و نماد مزین می کند.

به گفته برخی از منتقدان، تصویری که از م . امید در ذهن بسیاری به جا مانده این است که او از نظر شعری به نوعی نبوت و پیام آوری روی آورده و از نظر عقیدتی آمیزه ای از تاریخ ایران باستان و آراء عدالت خواهانه پدید آورده است و در این راه گاه ایران دوستی او جنبه نژاد پرستانه پیدا کرده است.

اما اخوان این موضوع را قبول نداشت و در این باره گفته است: "من به گذشته و تاریخ ایران نظر دارم. من عقده عدالت دارم، هر کس قافیه را می شناسد، عقده عدالت دارد، قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است.... گهگاه فریادی و خشمی نیز داشته ام."

اخوان از نگاه دیگران

شعرهای اخوان در دهه های 1330 و 1340 شمسی روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی زمان بود و بسیاری از جوانان روشنفکر و هنرمند آن روزگار با شعرهای او به نگرش تازه ای از زندگی رسیدند. مهدی اخوان ثالث بر شاعران معاصر ایرانی تاثیری عمیق دارد.



خرید و دانلود تحقیق درمورد.. اخوان، شاعر حماسه و شکست


تحقیق درمورد.. اخوان ثالث

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

فهرست

عنوان صفحه

پیش گفتار

3

مقدمه

4

زندگی و سرگذشت شاعر

5

نظر اخوان راجع به شعر

6

جهان‌بینی اخوان

7

آثار اخوان

8

سبک اخوان

8

غزل

9

درون‌مایه‌ی شعر اخوان

10

زبان و بیان اخوان

10

نظر اخوان در رابطه با وزن و قافیه

11

شعر کلاسیک از دید اخوان

13

اخوان به عنوان بزرگ‌ترین و آخرین شاعر کلاسیک ایران

14

شعر اخوان پلی میان شعر کهن و شعر نو

14

نقش قراردادها و سنت‌های اجتماعی

15

عوامل مؤثر در تغییر محتوای شعر اجتماعی

15

اجمالی دربارة شاعری م.امید

16

نقش عشق در شعر اخوان

17

اخوان و انقلاب

18

شهید

18

اخوان و جنگ

19

انگیزه‌ی سرودن در فنون و ارزیابی آن

21

زمستان

22

زمستان (م.امید)

24

نظر بزرگان ادب معاصر راجع به اخوان

28

اشعاری برگزیده از اخوان

33

نکاتی چند در مورد (م.امید)

38

کتابنامه

39

پیش گفتار

طبق علاقه‌ای که به تاریخ ادبیات داشتم، تحقیقی را شروع کردم. موضوع مورد بررسی و مطالعه، شاعر معاصر «مهدی اخوان ثالث» بود.

مقدمه

موضوع مورد تحقی «مهدی اخوان ثالث» (م.امید) بود. شاعری که در عنفوان جوانی یکی از برجستگان ادب فارسی بود. او شاعری نوپرداز بود. ولی به قول خودش «سوار بر مرکب شهر کهن» بود. سبک او سبک خراسانی بود. نسبت به شعر کلاسیک اهمیّت ویژه‌ای قائل بود.

آثاری به نظم و نثر از این شاعر به جا مانده است. مثل «زمستان، آخر شاهنامه، از این اوستا ...» و آثاری به نثر مثل کتاب قدمایی قوالب دیگر و ...» این شاعر بزرگ معاصر در شهریور 1369 دار فانی را وداع گفت.

زندگی و سرگذشت شاعر

در سال (1306) یا (1307) در توس متولّد شد. پدرش عطار طبیب و مادرش هم خانه‌دار بود. در بدو تولد یک چشمش باز شده بود و چشم دیگرش را بعد از مدّتها به دنیا گشود.

در سال (1326) به تهران آمد و در ورامین آموزگار شد. بعد از (28 مرداد 1332) و آزادی از زندان کودتاگران در مطبوعات تهران به نویسندگی اشتغال داشت و از آن پس به اداره‌ی رادیو ایران رفت و در آنجا به نوشتن برنامه‌های ادبی و هنری پرداخت.

آخرین کارهای اداری و نویسندگی در تلویزیون ایران بود، چه در تهران و چه در خوزستان. در آخرین سال عمرش سفری چندماهه به کشورهای اروپایی داشت. و در بازگشت پس از زمانی کوتاه زندگی را بدرود گفت. و در توس در جوار آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی، سرایندة «شاهنامه» او را به خاک سپردند.

اخوان در قسمتی از زندگی‌نامة خود چنین می‌گوید: «تحصیلاتم در مشهد بود. بعد از اینکه صنعتی آموختم پدرم گفت: که حالا دیگر خودت باید بروی و نانت را در بیاوری. ما هم به تهران رفتیم. دوستان و همکاران ما بعضی‌ها رفتند افسر پلیس شدند. بعضی‌ها هم به شرکت نفت رفتند. ولی من رفتم و معلّم شدم. یک مدرسه‌ای در کریم‌آباد ورامین بود که ما آنجا درس می‌دادیم. در آنجا معلّم ادبیّات بودم .....»

روحش شاد و نامش جاودانه باد!



خرید و دانلود تحقیق درمورد.. اخوان ثالث


تحقیق درمورد.. اخلاق پیامبر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

پیامبر اکرم (ص) نماد اخلاق است

پیامبر اکرم(ص) در شرایطی به بعثت رسید که انواع فسادهای اخلاقی فراگیر شده بود، آن حضرت با بهره گیری از اخلاق ویژه خود، مکارم اخلاقی را به گونه ای اعجاب انگیز گسترش داد و امروز نیز برای جهانیان نماد اخلاق است .

حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به لزوم بعثت نبی اکرم (ص) اظهار داشت: در عصر جاهلیت مبعوث شدن حضرت محمد (ص) بسیار لازم و ضروری بود، چرا که در این دوران اعراب می بایست صفات زشت و ناپسند را در خود کشته و صفات مثبت و پسندیده را طراحی کنند و آن را به کار گیرند.

وی با اشاره به ویژگیهای سعه صدر، دلسوزی و رأفت حضرت محمد (ص) گفت: قرآن بارها به این ویژگیهای حضرت محمد(ص) اشاره کرده و بر اصرار نبی اکرم بر هدایت مردم شهادت داده است .

رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم یاد آور شد: پیامبر اکرم (ص) زمانی که تفاخر، غرور، تکبر، حیله، نیرنگ و انواع فسادهای اخلاقی و تکثر طلبی فزونی گرفته بود، زمانی که دختران را زنده به گور می کردند، به بعثت رسید و تحولاتی اساسی و بسیار چشمگیر ایجاد کرد.

حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب با بیان اینکه پیامبر مبارزات خود را با صفات منفی شروع کرد، افزود: پیامبر چنان در این زمینه از اخلاق بهره گرفت که وقتی عرب از در می آمد، نمی دانست کدامیک از حاضران پیامبر است و کدامیک یار او . پیامبر با رفتار خود به گونه ای فوق العاده با تفاخر و غرور مبارزه و همه را به تعجب وا می داشت .

وی گفت: با مطالعه اخلاق جاهلیت می توان دریافت که پیامبر(ص) صفات بد را رفع و در مقابل صفات خوب را جایگزین و بنیانگذاری کرد، حضرت محمد(ص) مکارم اخلاقی را به گونه ای اعجاب انگیز گسترش داد.

رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم اظهارداشت: اخلاق پیامبر از آن جهت اعجاب انگیز بود که در شرایطی که اعراب در عصر جاهلیت در اوج فساد و زشتی زندگی می کردند حضرت محمد (ص) دست دخترش را می بوسد.

ویژگیهای اخلاقی رسول خدا(ص)

گروه دین و اندیشه: رسول اکرم(ص) به عنوان خاتم پیامبران از ویژگیهای خاصی برخوردار هستند که آگاهی از آنها برای هر انسان مسلمانی ضروری بوده، شناخت بهتر پیامبر اسلام و ویژگیهای بارز مسلمانی را موجب شده، عشق به آموزه های اسلام را افزایش داده و چهره واقعی اسلام و مسلمان را تبیین خواهد کرد .

به گزارش خبرگزاری مهر، در میان ویژگی‌های رسول خدا (ص‌) هیچ چیزی مهمتر از اخلاق آن حضرت نیست. این ویژگی ‌همان چیزی است که خداوند، رسول خود را به دان ستوده و فرموده است‌: « انک لعلی خلق عظیم »‌، تو بهترین خلق و خو را داری‌. و خود رسول (ص‌) هم فرموده است که برای احیای مکارم اخلاقی مبعوث گشته است و تازه مسلمانان نیز وقتی وصف آن حضرت را برای دیگران می ‌گفتند، مهمترین ویژگی دعوتش را همین می‌ دانستند که‌: «و یأمر بمکارم الاخلاق‌».

حضرت‌ بعدها هم در آموزه‌های خود روی اخلاق تکیه بسیاری داشت و می ‌فرمود: خداوند کریم است‌، کرامت و ارزشهای اخلاقی (معالی الاخلاق‌) را دوست دارد و جای دیگر هم فرمود: سنگین‌ ترین چیز در ترازوی مؤمن در روز قیامت «حسن خلق‌» است و فرمود: بهترین دوست من از میان شما، کسی است که بیشترین دوستی را با مردم دارد و به همین قیاس رابطه غیر دوستانه ‌.



خرید و دانلود تحقیق درمورد.. اخلاق پیامبر