لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
25 ذیحجه روزی است که خداوند سوره دهر را در شان حضرت علی (ع ) فاطمه زهرا ( س ) و امام حسن(ع) وامام حسین (ع ) نازل فرمود درباره شان نزول این سوره در برخی از روایات چنین امده است که حضرت امام حسن(ع) وامام حسین(ع )بیمار شدند و پیامبر اعظم( ص) به همراه تعدادی از اصحاب به عیادتشان رفتند حضرت رسول اکرم (ص) به امیرالمومنین( ع) فرمودند ای ابوالحسن خوب است برای شفای فرزندان خود نذر کنی ان بزرگوار نیز همراه حضرت فاطمه( س ) و فضه خادم آن حضرت نذر کردند در صورت بهبود حسنین( ع) سه روز روزه بگیرند مدتی نگذشت که حاجتآن بزرگواران برآورده شد از این رو حضرت علی( ع) اندکی اب قرض کرد و حضرت فاطمه( س) مقداری نان پخت تا افطار سه روز انان باشد اما در هر یک از این سه روز به هنگام افطار مسکین یتیم و اسیری به در خانه انها امدند و غذا طلب کردند و ان کریمان نیز غذای خود را به انان دادند و خود با آب افطار کردند سوره دهر به معنی روزگار و دوران در مدینه النبی(ص) نازل شده است و هفتاد و ششمین سوره قران کریم در جز 29 با 31 آیه است در ایه اول این سوره اشاره به روزگاری میکند که بر انسان گذشته و او چیزی نبود که یاد شود.
خداوند در ادامه اشاره به خلقت انسان و قرار گرفتن او بر سر دو راهی شکر و کفران میکنداز انجا که محور بحث این سوره عمل خالص ، ایثار انسان، عاقبت کار او ، « قیامت و نعمتهای خوب برای نیکان است نام دیگر این سوره « انسان است این سوره به نام « هل اتی » نیز مشهور است زیرا با این کلمهآغازشده است خداوند در ایات بعدی این سوره از نعمتهای خود برای اهل بهشت و پاداش نیکی ها در آخرت یاد کرده و فرمان صبر و مقاومت داده استاین سوره پس از سوره « الرحمن » نازل شده .در مدینه نازل شده و 31 آیه دارد .
نامها
برای این سوره نامهای متعددی است که مشهورترین آنها سوره «انسان» و سوره «دهر» و سوره «هل اتی» است که هرکدام از آنها از یکی از کلمات اوائل سوره گرفته شدهاست.
این سوره از پنج موضوع سخن به میان میآید:
آفرینش انسان و خلقت او از نطفه و سپس هدایت و آزادی اراده او
سخن از پاداش ابرار و نیکان است که شان نزول خاصی درمورد اهل بیت دارد
دلائل استحقاق این پاداشها
اهمیت قرآن، و طریق اجرای احکام آن
حاکمیت مشیت الهی (در عین مختار بودن انسان)
اهل بیت
برخی از مفسرین از جمله علامه طباطبایی بر اساس روایات متعدد معتقدند این سوره در شأن اهل بیت نازل شدهاست.
جلالالدین عبدالرحمان سیوطی در کتاب الاتقان فی علوم القرآن نقل میکند که آیه و یطعمون الطعام على حبه... در شأن علی بن ابی طالب و فاطمه دختر رسولالله نازل شدهاست.[۱]
و همچنین در تفسیر کشاف از ابن عباس روایت آمده که حسن و حسین بیمار شدند، و رسول خدا با جمعی از صحابه از ایشان عیادت کرد، مردم به علی گفتند چه خوب است برای بهبودی فرزندانت نذری کنی، علی و فاطمه و فضه کنیز آن دو نذر کردند که اگر کودکان بهبودی یافتند سه روز روزه بگیرند، بچهها بهبودی یافتند، و اثری از آن کسالت باقی نماند. بعد از بهبودی کودکان، علی از شمعون خیبری یهودی سه من قرص جو قرض کرد، و فاطمه پنج قرص نان به عدد افراد خانواده پخت، و سهم هر کسی را جلوش گذاشت تا افطار کنند، در همین بین سائلی (به در خانه آمده) گفت :سلام بر شما اهل بیت محمد. من مسکینی از مساکین مسلمینم، مرا طعام دهید که خدا شما را از مائدههای بهشتی طعام دهد، خاندان پیامبر آن سائل را بر خود مقدم شمرده، افطار خود را به او دادند، و آن شب را جز آب چیزی نخوردند، و شکم گرسنه دوباره نیت روزه کردند، هنگام افطار روز دوم طعام را پیش روی خود نهادند تا افطار کنند، یتیمی بر در سرای ایستاد، آن شب هم یتیم را بر خود مقدم و در شب سوم اسیری آمد، و همان عمل را با او کردند.
صبح روز چهارم که شد علی دست حسن و حسین را گرفت، و نزد رسول خدا آمدند، پیامبر اکرم وقتی بچهها را دید که چون جوجه ضعیف از شدت گرسنگی میلرزند، فرمود: چقدر بر من دشوار میآید که من شما را به چنین حالی ببینم، آنگاه با علی و کودکان به طرف فاطمه رفت و او را در محراب خود یافت، و دید که شکمش از گرسنگی به دندههای پشت چسبیده (در نسخهای دیگر آمده که شکمش به پشتش چسبیده)، و چشمهایش گود افتاده از مشاهده این حال ناراحت شد، در همین بین جبرئیل نازل شد، و عرضه داشت: این سوره را بگیر، خدا تو را در داشتن چنین اهل بیتی تهنیت میگوید، آنگاه سوره را قرائت کرد.[
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
سوره یوسف
بسم الله الرحمن الرحیم
1- الر تلک ایات الکتاب المبین
ترجمه: (آلر حروف مقطعه رموز خدا و رسول است) این است آیات کتاب الهی که حقایق را آشکار می سازد.
موضوع: آیات الهی
مخاطب: جمیع ناس
2- انّا انزلناه قراناً عربیّاً لعلّکم تعقلون
ترجمه: این قرآن مجید را ما به عربی (فصیح) فرستادیم که شما به تعلیمات آن عقل و هوش یابید
موضوع: تعقل و تفکر
مخاطب: جمیع ناس
3- نحن نقصّ علیک احسن القصص بما او حینا الیک هذا القرآن و ان کنت من قبله لمن الغافلین
ترجمه: ما بهترین حکایات را به وحی این قرآن بر تو می گوئیم هر چند پیش از این وحی بر آن اگاه نبودی
موضوع: وحی الهی
مخاطب: حضرت محمد (ص)
4- اذ قال یوسف لابیه یا ابت انّی رایت احد عشر کوکباً و الشّمس و القمر رایتهم لی ساجدین
ترجمه: اکنون متذکّر شو (خواب) یوسف را که گفت ای پدر در عالم رویا دیدم که یازده ستاره و خورشید و ماه مرا سجده کردند
موضوع: رویای حضرت یوسف
مخاطب: حضرت محمد (ص)
5- قال یا بنیّ لا تقصص رویاک عی اخوتک فیکید و الک کیداً انّ الشّیطان للانسان عدوّ مبین
ترجمه: یعقوب گفت ای فرزند عزیز زنهار خواب خود را به برادران حکایت مکن که (به اغوای شیطان) بر تو مکر و حد خواهند برد زیرا دشمنی شیطان بر آدمیان بسیار آشکار است
موضوع: عدم تعریف رویا برای برادران
مخاطب: حضرت یوسف
6- و کذلک یجتبیک ربّک و یعلّمک من تاویل الاحادیث و یتم نعمته علیک و علی آل یعقوب کما اتمّها علی ابویک من قبل ابراهیم و اسحق انّ ربّک علیم حکیم
ترجمه: و این تعبیر خواب تو است که خدا تو را برگزیند و علم تاویل خوابها بیاموزد و نعمت و لطفش را در حق تو و آل یعقوب مانند پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گرداند (و رسالت و سلطنت هر دو به تو مرحمت فرماید) که خدای تو حکیم و داناست.
موضوع: برگزیده شدن حضرت یوسف به نبوّت
مخاطب: حضرت یوسف
7- لقد کان فی یوسف و اخویه آیات للسّائلین
ترجمه: همانا در حکایت یوسف و برادرانش و اهل تحقیق عبرت و حکمت بسیار مندرج است
موضوع: نشانه هایی از وجود حکمت الهی
مخاطب: حضرت محمد (ص)
8- اذ قالوا الیوسف و اخوه احبّ الی ابینامنّا و نحن عصبه انّ ابانا لفی ضلال مبینٍ
ترجمه: (پس حکایت را به امّت بگو) هنگامی که برادران یوسف گفتند ما با آنکه چندین برادریم پدر چندان دلبسته یوسف است که او را تنها بیش از همه ما دوست دارد و ضلالت او در حبّ یوسف نیک پدیدار است.
موضوع: توجه خاص حضرت یعقوب به یوسف
مخاطب: حضرت محمد (ص)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
«بسم الله الرحمن الرحیم»
اذا وقعت الواقعة (1) لیس لوقعتها کاذبة (2) خافضة رافعة (3) اذا رجت الارض رجا (4) و بست الجبال بسا (5) فکانت هباء منبثا (6) و کنتم ازواجا ثلاثة (7) فاصحاب المیمنة مااصحاب المیمنة (8) و اصحاب المشئمة ما اصحاب المشئمة (9) و السابقون السابقون (10)
تقریبا مىتوان گفت که تمام این سوره مربوط به قیامت است.اینچنینشروع مىشود: «اذا وقعت الواقعة» آنگاه که واقع شد«واقع شده».کلمه«وقوع»،ظاهرا کلمه دیگرى وجود نداشته باشد که معنایش از خودشروشنتر باشد.با هر کلمه دیگرى بخواهیم آن را تفسیر کنیم باز به اندازهخودش یا بیشتر از خودش روشن نیست.گاهى مىگویند وقوع یعنىحدوث.ولى وقوع با حدوث متفاوت است.هر وقت«حدوث»گفتهشود عنایت به این است که یک چیزى که نبود بعد وجود پیدا کرد.
مىگویند حدوث یعنى وجود بعد از عدم.ولى در«وقوع»این جهت قیدنشده یعنى شىء اگر وجود بعد از عدم پیدا کند وقوع پیدا کرده است واگر وجودش بعد از عدم هم نباشد باز واقعیت و واقع است.در اصطلاحقدیم خودمان و مخصوصا در اصطلاح جدید، کلمه«واقعیت»زیاداستعمال مىشود،مىگویند واقعیتیعنى حقیقت قطع نظر از تصور وفکر ما یعنى قطع نظر از اینکه ما بدانیم که آن هستیا نیست،آن رامىگوییم واقعیتى است،یعنى خودش فى حد ذاته وجود دارد،حقیقتدارد.اینجا که راجع به قیامت،تعبیر به«واقعه»مىشود یعنى امرىمحقق و امرى موجود، کما اینکه در آیه دیگر تعبیر به «حاقه» شده است:
«الحاقة ما الحاقة» .مىشود گفت که در این تعبیرات این معنا نهفته است کهشما به قیامت به چشم یک امرى که واقع نشده است و در آینده بایدواقع شود نگاه نکنید،آن را یک امر واقع شده بدانید،حال یا از آن جهتکه به تعبیر بعضى آنچنان قطعى الوقوع است که باید آن را واقع شدهفرض کنید و یا از آن جهت که مساله قیامت،مساله زمان نیست که درزمان آیندهاى مىخواهد رخ بدهد،مساله به اصطلاح«اطوار»است واینکه الآن هم آن عالمى که نامش«عالم قیامت»است به یک معنا وجوددارد،آن یک واقعیتى است که وجود دارد.عجیب این است که در سورهواقعه وقتى که راجع به دنیا صحبت مىکند گویى از امر گذشته صحبت مىکند.مثلا: «و لقد علمتم النشاة الاولى» نشئه اولى را قبلا مىدانستید.یاراجع به اصحاب الشمال مىفرماید(این خیلى صریح است): «و اصحابالشمال ما اصحاب الشمال فى سموم و حمیم و ظل من یحموم لا بارد و لا کریم انهم کانواقبل ذلک مترفین» .مثل اینکه الآن ما در قیامت واقع هستیم بعد مىگویدکه چرا اصحاب الشمال اینچنین سرنوشتشومى دارند و چرا اینقدرمعذبند؟[مىفرماید]اینها قبلا مترف بودند.آیه مطلب را به گونهاى بیانمىکند که[گویى]دنیا در مرحله گذشته است. «انهم کانوا قبل ذلک مترفینو کانوا(و چنین بودند نه چنین هستند)یصرون على الحنث العظیم و کانوایقولون (چنین مىگفتند)...» .تعبیرات، این گونه است.
به هر حال:آنگاه که امر واقع شده واقع شد،یعنى قیامت. «لیسلوقعتها کاذبة» .این آیه را مفسرین دو جور تفسیر کردهاند:یکى اینکه«کاذبة»را مصدر گرفتهاند به معنى کذب.در زبان عربى گاهى این وزن بهمعنى مصدر هم مىآید،مثل«عافیة».گفتهاند که «لیس لوقعتها کاذبة»
جملهاى است مستقل از «اذا وقعت الواقعة» ،آن،جزایش محذوف است:
آنگاه که واقع شد امر واقع شده.«آنگاه چه»یعنى دیگر نمىگوییم که چهشد؟خودت دیگر فکرهایش را بکن که چه شد.به عقیده بعضى ازمفسرین «لیس لوقعتها کاذبة» جملهاى است مستقل که معنایش این استکه در وقوع این قضیه هیچ گونه دروغى وجود ندارد یعنى حقى است کههیچ گونه احتمال خلافى در آن نیست.ولى این کمى خلاف ظاهر جملهاست چون باید «کاذبة» را که به صیغه اسم فاعل است به معنى مصدربگیریم و لام «فى وقعتها» را هم به
معنى«فى»بگیریم یعنى لیس فی وقعتها بعضى دیگر از مفسرین به همان ظاهرش گرفتهاند و آن به نظر مادرستتر است.کاذبة یعنى تکذیب کننده،کسى که بتواند درباره آندروغى بگوید.مقصود این است که در ظرف قیامت و در مرحله قیامتدیگر تکذیب و دروغ گفتنى یعنى دروغگویى وجود ندارد چون در نوقتحقایق همه مکشوف است (فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیومحدید).تکذیب مربوط به مرحله دنیا و ظرف دنیاست.در آنجا حتىکافرترین کافرها هم دیگر نمىتواند تکذیب کند چون واقع شده.آنجاهر کسى به راى العین شهود مىکند و مىبیند.
«خافضة رافعة» پایین برنده است و بالا برنده،پست کننده است وبلند کننده.یک مصداق واضح از پست کردن و بلند کردن این است کهخیلى از بلندهاى در دنیا،آنهایى که در دنیا در مقامات رفیع قرار گرفتهاندآنجا پستند و خیلى افرادى که در دنیا پست و حقیر و کوچک شمردهمىشوند آنجا بالا هستند.در آنجا بالاهاى دنیا پستخواهند شد وپستهاى دنیا بالا خواهند شد.نه مقصود این است که هر بالایى پستمىشود و هر پستى بالا،بالاهایى از بالا به پایین خواهند آمد و پایینهایىاز پایین به بالا خواهند رفت.البته بدون شک این یک مصداقش است،ولى همان طور که بسیارى یا همه مفسرین گفتهاند مقصود این است کهتمام شؤون دنیا در آنجا زیر و رو مىشود یعنى اصلا عالم زیر و رومىشود،باطنهایى ظاهر مىشود و ظاهرهایى باطن.البته آن تعبیرامیر المؤمنین در مقام امتحانهاست ولى در آنجا هم صادق است:مثلدیگى که وقتى به جوش مىآید آن چیزهایى که در زیر است مىآید رو وآنهایى که در رو هست مىرود زیر:«لتبلبلن بلبلة و لتغربلن غربلة و لتساطنسوط القدر حتى یعود اسفلکم اعلاکم و اعلاکم اسفلکم» مىفرماید در آیندهامتحاناتى پیش خواهد آمد،مورد ابتلا قرار خواهید گرفت چگونه،وغربال خواهید شد چگونه.مثل غربالى که به دستیک-در خراسانمىگویند-«رهواردار»است که وقتى تکان مىدهد این دانهها پایین[و]بالا مىروند، ریزها در مىروند و درشتها باقى مىمانند،همینطورتکانهاى سختى بر شما مسلمین وارد خواهد شد و مانند غربال عدهاىخارج خواهید شد،و آنچنان که دیگ[حاوى آب و مواد دیگر] وقتى کهزیرش آتش و حرارتى نباشد یک حالت آرامشى دارد،جسمهایى کهسنگینتر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 305
َسوره همزهََمقدمهاین سوره در مکه نازل شده و داراى 9 آیه است
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 306
محتوى و فضیلت سوره همزةاین سوره که از سوره هاى مکى است از کسانى سخن مى گوید که تمام هم خود را متوجه جمع مال کرده ، و تمام ارزشهاى وجودى انسان را در آن خلاصه مى کنند، سپس نسبت به کسانى که دستشان از آن خالى است به دیده حقارت مى نگرند و آنها را به باد استهزا مى گیرند.این ثروت اندوزان مستکبر، و خودخواهان حیله گر چنان از باده کبر و غرور مست مى شوند که از تحقیر دیگران و عیب جوئى و استهزا و غیبت آنها لذت مى برند و با آن تفریح مى کنند.و در پایان سوره از سرنوشت دردناک آنها سخن مى گوید که چگونه به صورت حقارت آمیزى در دوزخ پرتاب مى شوند، و آتش سوزان جهنم قبل از هر چیز بر قلب آنها مسلط مى گردد، و روح و جان آنها را که کانون این همه کبر و غرور و این همه شرارت بود به آتش مى کشد، آتشى سوزان و مستمر و طولانى . در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است : من قراء سورة الهمزة اعطى من الاجر عشر حسنات بعدد من استهزاء بمحمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و اصحابه : هر کس این سوره را تلاوت کند به عدد هر یک از کسانى که محمد و یارانش را استهزاء کردند ده حسنه به او داده مى شود.و در حدیثى از امام صادق مى خوانیم : هر کس آن را در نماز فریضه اى بخواند فقر از او دور مى شود، روزى به او رو مى آورد، و مرگهاى زشت و بد از او دفع مى گردد.
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 307
ََآیه 1 - 9آیه و ترجمهبِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِوَیْلٌ لِّکلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ(1) الَّذِى جَمَعَ مَالاً وَ عَدَّدَهُ(2) یحْسب أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ(3)َکلا لَیُنبَذَنَّ فى الحُْطمَةِ(4) وَ مَا أَدْرَاک مَا الحُْطمَةُ(5) نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ(6) الَّتى تَطلِعُ عَلى الاَفْئِدَةِ(7) إِنهَا عَلَیهِم مُّؤْصدَةٌ(8) فى عَمَدٍ مُّمَدَّدَةِ(9)
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 308
ترجمه :
بنام خداوند بخشنده مهربان1 - واى بر هر عیب جوى مسخره کننده اى !2 - همان کس که مال را جمع آورى و شماره کرده (بى آنکه حساب مشروع و نامشروع کند).3 - گمان مى کند که اموالش سبب جاودانگى او است !4 - چنین نیست که او مى پندارد، به زودى در حطمه (آتشى خردکننده ) پرتاب مى شود.5 - و تو چه مى دانى حطمه چیست ؟6 - آتش برافروخته الهى است .7 - آتشى که از دلها سرمى زند!8 - این آتش بر آنها به صورت دربسته است .9 - در ستونهاى کشیده و طولانى !
شاءن نزول :
جمعى از مفسران چنین گفته اند که آیات این سوره درباره ((ولید بن مغیره )) نازل شده است که در پشت سر پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) غیبت مى کرد، و در پیش رو طعن و استهزاء مى نمود.بعضى دیگر آن را درباره افراد دیگرى از سران شرک و دشمنان کینه توز و سرشناس اسلام مانند ((اخنس بن شریق )) و ((امیة بن خلف )) و ((عاص بن وائل )) دانسته اند.ولى چنانچه این شاءن نزولها را بپذیریم باز عمومیت مفهوم آیات شکسته نمى شود، بلکه شامل تمام کسانى است که داراى این صفاتند.
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 309
تفسیر :
واى بر عیبجویان و غیبت کنندگان !این سوره با تهدیدى کوبنده آغاز مى شود مى فرماید: واى بر هر عیب جوى مسخره کننده اى ! (ویل لکل همزة لمزة )آنها که با نیش زبان و حرکات ، دست و چشم و ابرو در پشت سر و پیش رو، دیگران را استهزاء کرده ، یا عیب جوئى و غیبت مى کنند، یا آنها را هدف تیرهاى طعن و تهم قرار مى دهند.((همزة )) و ((لمزة )) هر دو صیغه مبالغه است اولى از ماده ((همز)) در اصل به معنى شکستن است و از آنجا که افراد عیب جو و غیبت کننده شخصیت دیگران را درهم مى شکنند به آنها همزة اطلاق شده .و ((لمزة )) از ماده ((لمز)) (بر وزن رمز) در اصل به معنى غیبت کردن و عیب جوئى نمودن است .در اینکه آیا این دو واژه به یک معنى است ، و اشاره به غیبت کنندگان و عیب جویان مى کند؟ یا در میان این دو فرقى است ؟ مفسران احتمالات زیادى داده اند، بعضى آنها را به یک معنى گرفته اند، و بنابراین ذکر این دو با هم براى تاءکید است .ولى بعضى گفته اند ((همزه )) به معنى غیبت کننده و ((لمزه )) به معنى عیب جو است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
سوره نحل :
آیات 5 تا 18
وَ الاَنْعَمَ خَلَقَهَا لَکمْ فِیهَا دِف ءٌ وَ مَنَفِعُ وَ مِنْهَا تَأْکلُونَ(5)
وَ لَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسرَحُونَ(6)
وَ تحْمِلُ أَثْقَالَکمْ إِلى بَلَدٍ لَّمْ تَکُونُوا بَلِغِیهِ إِلا بِشِقِّ الاَنفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ(7)
وَ الخَْیْلَ وَ الْبِغَالَ وَ الْحَمِیرَ لِترْکبُوهَا وَ زِینَةً وَ یخْلُقُ مَا لا تَعْلَمُونَ(8)
وَ عَلى اللَّهِ قَصدُ السبِیلِ وَ مِنْهَا جَائرٌ وَ لَوْ شاءَ لهََدَامْ أَجْمَعِینَ(9)
هُوَ الَّذِى أَنزَلَ مِنَ السمَاءِ مَاءً لَّکم مِّنْهُ شرَابٌ وَ مِنْهُ شجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ(10)
یُنبِت لَکم بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الاَعْنَب وَ مِن کلِّ الثَّمَرَتِ إِنَّ فى ذَلِک لاَیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکرُونَ(11)
وَ سخَّرَ لَکمُ الَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشمْس وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسخَّرَت بِأَمْرِهِ إِنَّ فى ذَلِک لاَیَتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ(12)
وَ مَا ذَرَأَ لَکمْ فى الاَرْضِ مخْتَلِفاً أَلْوَنُهُ إِنَّ فى ذَلِک لاَیَةً لِّقَوْمٍ یَذَّکرُونَ(13)
وَ هُوَ الَّذِى سخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکلُوا مِنْهُ لَحْماً طرِیًّا وَ تَستَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسونَهَا وَ تَرَى الْفُلْک مَوَاخِرَ فِیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضلِهِ وَ لَعَلَّکمْ تَشکُرُونَ(14)
وَ أَلْقَى فى الاَرْضِ رَوَسىَ أَن تَمِیدَ بِکمْ وَ أَنهَراً وَ سبُلاً لَّعَلَّکمْ تهْتَدُونَ(15)
وَ عَلَمَتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یهْتَدُونَ(16)
أَ فَمَن یخْلُقُ کَمَن لا یخْلُقُ أَ فَلا تَذَکرُونَ(17)
وَ إِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تحْصوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ(18)
ترجمه :
5 - و چهار پایان را آفرید در حالى که براى شما در آنها وسیله پوشش و منافع دیگر است و از گوشت آنها میخورید.
6 - و در آنها براى شما زینت و شکوه است به هنگامى که به استراحتگاه شان باز میگردانید و هنگامى که (صبحگاهان ) آنها را به صحرا میفرستید.
7 - آنها بارهاى سنگین شما را به شهرى که جز با مشقت زیاد به آن نمیرسید حمل میکنند چرا که پروردگارتان رؤ ف و رحیم است .
8 - (و همچنین ) اسبها و استرها و الاغها را آفرید تا بر آنها سوار شوید و هم مایه زینت شما باشد و چیزها (وسائل نقلیه دیگرى ) مى آفریند که شما نمى دانید!
9 - و بر خداست که راه است را به بندگان نشان دهد، اما بعضى از راهها بیراهه است و اگر خدا بخواهد همه شما را (به اجبار) هدایت مى کند (ولى اجبار سودى ندارد).
10 - او کسى است که از آسمان آبى فرستاد که شرب شما از آن است ، و گیاهان و درختان که حیوانات خود را در آن به چرا مى برید نیز از آن است .
11 - خداوند با آن (آب باران ) براى شما زراعت و زیتون و نخل و انگور مى رویاند، و از همه میوه ها، مسلما در این نشانه روشنى است براى گروهى که تفکر مى کنند12 - او شب و روز و خورشید و ماه را مسخر شما ساخت ، و نیز ستارگان به فرمان او مسخر شمایند، در این نشانه هائى است (از عظمت خدا) براى گروهى که عقل خود را بکار مى گیرند.
12 - او شب و روز و خورشید و ماه را مسخر شما ساخت ، و نیز ستارگان به فرمان او مسخر شمایند، در این نشانه هائى است (از عظمت خدا) براى گروهى که عقل خود را بکار مى گیرند.
13 - (علاوه بر این ) مخلوقاتى را که در زمین آفریده نیز مسخر (فرمان شما) ساخت ، مخلوقاتى با رنگهاى مختلف در این نشانه روشنى است براى گروهى که متذکر مى شوند.
14 - او کسى است که دریا را مسخر (شما) ساخت تا از آن گوشت تازه بخورید و وسائل زینتى براى پوشش از آن استخراج نمائید، و کشتیها را مى بینید که سینه دریا را مى شکافند تا شما (به تجارت پردازید) و از فضل خدا بهره گیرید، شاید شکر نعمتهاى او را بجا آورید.
15 - و در زمین کوه هاى ثابت و محکمى افکند تا لرزش آنرا نسبت به شما بگیرد، و نهرها ایجاد کرد، و راههائى تا هدایت شوید.
16 - و (نیز) علاماتى قرار داد و (شب هنگام ) آنها بوسیله ستارگان هدایت مى شوند.17 - آیا کسى که مى آفریند همچون کسى است که نمى آفریند؟ آیا متذکر نمى شوید!!
17 - آیا کسى که مى آفریند همچون کسى است که نمى آفریند؟ آیا متذکر نمى شوید!!
18 - و اگر نعمتهاى خدا را بشمارید هرگز نمى توانید آنرا احصا کنید، خداوند غفور و رحیم است .
سوره الرحمان
آیات 5 تا 7
الشمْس وَ الْقَمَرُ بحُسبَانٍ(5)
وَ النَّجْمُ وَ الشجَرُ یَسجُدَانِ(6)
وَ السمَاءَ رَفَعَهَا وَ وَضعَ الْمِیزَانَ(7)
5 - خورشید و ماه بر طبق حساب منظمى مى گردند.