واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد حج ناتمام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 79

 

سیری در علل پیدایش حماسة عاشورا

اگر بخواهیم به انگیزة قیام مقدس و خونین حضرت‌ابی‌عبدالله الحسین(ع) پی‌ببریم باید تاریخ را ورق بزنیم و حداقل به حدود 35 سال قبل از عاشورای سال 61 هجری برگردیم و ببینیم چه عواملی موحب شد که پس از چندین سال این نهضت مقدس صوت بگیرد و فرزند فاطمه(س) با علم به اینکه کشته خواهد شد و اهل بیت پاکش به اسارت خواهند رفت به این انقلاب بزرگ دست بزند.

زمان عثمان و حیف و میل بیت‌المال

گرچه قبل از روی کار امدن عثمان‌بن عفان( در زمان شیخین مخصوصاً عمربن‌خطاب) بسیاری از بدعتها و تبعیضات نژادی در اسلام و جامعه آن روز آشکار شد ولی در زمان عثمان تبعیضات ستم‌ها و غارتهای فراوان صورت گرفت که ما به عنوان نمونه به چند فقره از حاتم بخشی‌های عثمان از جیب ملت مسلمان به بستگان به آشنایانش بسنده می‌کنیم:

عبدالرحمن‌بن عوف‌زهری خانة وسیعی داشت و دارای 100 اسب و 1000 شتر و 1000 گو.سفند بود و پس از وفاتش یک هشتم مالش 84000 دینار بود.1

سعید‌بن‌مسیب گوید:« وقتی زید‌بن ثابت از دنیا رفت آنقدر طلا و نقره بجا گذاشته بود که آنرا با تبر شکستند البته این بجز اموال و املاک دیگر که قیمت آن 100000 دینار بود.

» یعلی‌بن‌امیه« وقتی از دنیا رفت 500000 دینار نقدبه بجا گذاشت، مبالغی هم از مردم بستانکار بود و اموال و ترکة دیگر او 300000 دینار قیمت داشت.

* مردان خدا در زمان عثمان

در عصر عثمان علاوه بر تاراج بیت‌المال و تقسین اموال عمومی میان بستگان و آشنایان خلیفه، افراد فاسد و مطرود اجتماع در زمان پیغمبر (ص) توسط عثمان به کارها گمارده می‌شدند و کسانی که رضای خلیفه را بر همه چیز ترجیح می‌دادند دارای ارزش و موفقیت خاص می‌شدند ولی بر عکس مردان خدا و انسانهای والایی که در گفتار و کردار تنها رضای خداوند را در نظر می‌گرفتند و جز سخن حق چیزی بر زنان نمی‌راندند مورد آزار و شکنجه یا تبعید عثمان قرار می‌گرفتند.

صحابة بزرگوار مانند» عمار یاسر « » عبدالله بن مسعود« به دست عثمان کتک می‌خوردند و مورد اهانت و آزار قرارمی‌گرفتند. شخصیت ارزشمند و انقلابی و صحابی با فضیلت رسول خدا(ص) اباذر‌غفاری به دستور عثمان به ( شام) تبعید می‌گردد و در آنجا هم از اعتراض به قانون شکنی‌ها و خلافهای معاویه دست برنداشت، به دستور عثمان به مدینه باز گردانده می‌شود و از مدینه به ریگستان سوزان و بی‌آب و گیاه به نا( ربذه) تبعید می‌شود و در آنجا در اثر تشنگی و گرسنگی جان می‌دهد.

* بیعت با علی(ع)

بعد را قتل عثمان مردم اطراف امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابیطالب(ع) این مجسمه تقوا و عدالت جمع می‌شوند و با اصرار زیاد با حضرتش بیعت نمودند. امیرالمومنین (ع) در مورد بیعت مردم باخود در قسمتی از خطبة( شقشقیه) چنین می‌گوید:« آگاه باشید سوگند به خدایی که دانه



خرید و دانلود تحقیق درمورد حج ناتمام


تحقیق درباره عاشورا و بیداری ملت ها

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

عاشورا و موقعیت تراژیک

تراژدی فرد و نظام در «آنتیگونه»، «مردی برای تمام فصل‌ها»، «جادوگران شهر سالم»، عاشورا: یک مقایسه

کلِّ یومٍ عاشورا و کلِّ ارضٍ کربلا

آنان که ملت‌ها را آفریدند و بر فرازشان ایمانی و عشقی آویختند، آفرینندگان بودند و [آنان] اینسان زندگی را خدمت گزاردند.[۱]

     نخست ملت‌ها آفریدگار بودند و بسی پس از آن فردها. براستی، فرد خود تازه‌ترین آفریده است.[۲]

نیچه

 شاید هیچ مفهومی به اندازه‌ی مفهوم «فرد» در تکوین جهان جدید، جهان بعد از دوره‌ی رنسانس، مؤثر نبوده باشد. مورخانی مانند یاکوب بورکهارت و فیلسوفانی مانند فریدریش نیچه و جامعه‌شناسانی  مانند گئورگ زیمل به‌صراحت از آن سخن گفته‌اند و آن را مهمترین دستاورد جهان نو دانسته‌اند. با این همه، نمی‌توان گفت که این مفهوم به‌تمامی در جهان نو روییده است، گرچه مسلّم است که به‌تمامی در جهان نو به بار نشسته است. در این مقاله ابتدا می‌کوشم چگونگی شکل‌گیری این مفهوم را روشن سازم و سپس نشان دهم که چگونه میان واقعه‌ی عاشورا (موقعیت مؤثر در شکل‌گیری این واقعه) و سه نمایشنامه‌ی ماندگار در سنّت غربی از حیث موقعیت تراژیک  شباهتهای اساسی وجود دارد، تا آنجا که می‌توان از یکی بودن «سرمشق» در آنها سخن گفت.

یاکوب بورکهارت (۱۸۹۷– ۱۸۱۸) و فریدریش ویلهلم نیچه (۱۹۰۰–‌۱۸۴۴) که زمانی در دانشگاه بازل با یکدیگر دوست و همکار بودند درباره‌ی منشأ پدید آمدن «فرد» در دوره‌ی نو نظر یکسانی  داشتند و تقریباً در سخنان هردو آنان نیز متناقض‌نمایی مشابه دیده می‌شود. بورکهارت ظهور «فرد» را در ایتالیا چنین شرح می‌دهد:

در قرون وسطی چنین می‌نمود که آدمی در حال رؤیا یا نیمه‌بیداری به سر می‌برد: هردو جهتِ آگاهی او ― آگاهی معطوف به درون و آگاهی معطوف به بیرون ― در زیر پرده‌ای واحد قرار داشت. تار و پود این پرده از ایمان دینی و شرم و حجب کودکانه و وهم و خیال تشکیل یافته بود و از خلال آن جهان و تاریخ به رنگهای عجیبی نمایان بود؛ و آدمی خود را تنها به عنوان عضو یک  قوم یا حزب یا خانواده یا گروهی از این قبیل می‌شناخت. این پرده نخستین‌بار در ایتالیا از میان برمی‌خیزد و آدمی آغاز می‌کند به اینکه دولت و جامعه و همه‌ی چیزهای این جهان را به‌طور عینی و چنانکه به‌راستی هستند مشاهده کند؛ و در عین حال آگاهی معطوف به درون نیز با تمام نیرو سر بر می‌دارد و آدمی فردی روحی و معنوی می‌شود و بدین خصوصیت خود واقف می‌گردد. در گذشته انسان یونانی به همین سان به فرق خود با غیریونانیان (بربرها) و فرد عرب به فرق خود با آسیاییان دیگر که خود را فقط همچون عضوی از قومی می‌شناختند، واقف شده است. اثبات اینکه اوضاع سیاسی ایتالیا در این بیداری  و دگرگونی بزرگترین نقش را داشته است دشوار نیست.[۳]

انسان یونانی و انسان عرب (مسلمانان قرون اولیه‌ی هجری)، در گذشته، در اینجا به‌منزله‌ی دو نمونه‌ای معرفی می‌شوند که بر ظهور مفهوم «فرد» در ایتالیای دوره‌ی رنسانس تقدم دارند، اما چرا؟ بورکهارت در این باره چیزی به ما نمی‌گوید (جز آنچه پیشتر گفت) و حتی آنچه در خصوص ایتالیای دوره‌ی رنسانس نیز می‌گوید، اثبات اینکه اوضاع سیاسی ایتالیا در این بیداری  و دگرگونی  بزرگترین سهم را داشته است، فقط نگریستن به سطح است. متناقض‌نمای او در همین جاست.

نیچه فیلسوف است و عمق را بیشتر می‌کاود. او در گفتاری «درباره‌ی بُت نو»، چنین گفت زرتشت، بخش یکم، چنین می‌گوید:

جایی هست که هنوز ملت‌ها و رمه‌ها در آن هستند. اما نه اینجا نزد ما، برادران: اینجا دولت‌ها هستند. دولت؟ دولت چیست؟ پس اکنون گوش با من دارید تا کلام خویش را درباره‌ی مرگ ملت‌ها در میان گذارم. دولت نام سردترینِ همه‌ی هیولاهای سرد است و این دروغ از دهان‌اش بیرون می‌خزد که « من دولت، همان  ملت‌ام».

این دروغ است! آنان که ملت‌ها را آفریدند و بر فرازشان ایمانی و عشقی آویختند، آفرینندگان بودند و [آنان] اینسان  زندگی را خدمت گزاردند.

اما نابودگران‌اند آنان که بهر بسیاری دام می‌نهند و دولت می‌نامندش: اینان یک تیغ و یک صد آز بر فراز آنان می‌آویزند.

آنجا که هنوز ملتی برجاست، دولتی در کار نیست و از او چون چشم بد و زیرِ پا نهادن ِ سنّت‌ها و حقوق بیزارند.[۴]

نیچه در چند گفتار فروتر، «درباره‌ی  هزار و یک  غایت»، عباراتی می‌نویسد که به‌وضوح با سخن پیشترش، «آنان که ملت‌ها را آفریدند و بر فرازشان ایمانی و عشقی آویختند، آفرینندگان بودند»، در تناقض قرار می‌گیرد:

نخست ملت‌ها آفریدگار بودند و بسی پس از آن فردها. براستی، فرد خود تازه‌ترین آفریده است.[۵]

نیچه از آفرینندگانی که ملت‌ها را آفریدند سخنی به میان نمی‌آورد. آیا این آفرینندگان همان افراد بودند؟ نیچه می‌داند که «فرد» مفهومی تازه است و برای آنکه به انتساب نادرست تاریخی یا پس و پیش گویی تاریخی (anachronism) متهم نشود از این آفرینندگان با تعبیر «فرد» سخن نمی‌گوید. اما آیا واقعاً چنین است؟  مسلماً «فرد» به عنوان مقوله‌ای فراگیر در جهان بعد از رنسانس به ظهور رسیده است، اما آیا هیچ طلایه‌داری در جهان قدیم نداشته است؟ بورکهارت  و نیچه به‌تلویح از طلایه‌داران آن سخن می‌گویند، اما آن را روشن نمی‌کنند. در فروتر کلام دلیل آن را خواهیم دید.

در همین قرن، قرن نوزدهم، نویسنده‌ای دینی نیز می‌زیست که مهمترین محرومیت عصر ما را تحقیر فرد می‌دانست. این شخص سورن کی‌یرکگور (۱۸۵۵– ۱۸۱۳) نام داشت. کی‌یرکگور نیز همچون بورکهارت و نیچه به قدرت و عظمت فرد می‌اندیشید، اما ریشه‌ی این قدرت را در ایمان و دین می‌دید، با تأویل و تفسیری که خودش از ایمان و دین می‌کرد. بورکهارت و نیچه با دین میانه‌ی خوشی نداشتند و به‌طور کلی «دین» را با «دین نهادی» یکی می‌پنداشتند، هرچند نیچه تفاوت این دو را می‌فهمید و به همین دلیل با مسیح رفتاری دوگانه داشت، یعنی فردیت و فردانیت او را می‌ستود، اما شبانی (گله) او را به تمسخر می‌گرفت. کی‌یرکگور از همان آغاز معلوم کرد که «دین نهادی» (کلیسا و مراجع دینی) تا چه اندازه با «دین» فاصله دارد. این فاصله را او در فاصله‌ی میان «فرد» و «خلق» دید. و از نظر او پیامبران نخستین «افراد» بودند، آیا تاریخ جز این می‌گوید؟

آنچه ما گونه‌ی بشر (homo sapiens) می‌نامیم حدود هشتاد هزار سال از عمرش می‌گذرد (انسان امروزی)، گرچه بشر (homo) از دو میلیون سال پیش وجود داشته است. اما از حدود چهار هزار سال پیش بود که تحولی اساسی در زندگی بشر چهره نمود. گله‌های انسانی  رفته‌رفته به صورت اقوام کوچک تشکل می‌یافتند و زندگی اجتماعی انسانها آغاز می‌شد. تصورات ابتدایی انسانها، از خودشان و جهان، آیینهای بیهوده‌ای را می‌ساخت که زندگی را از هر جهتگیری تازه و پویایی دور می‌کرد. در چنین اوضاع  و احوالی بود که «جانهای بیابانی» و «کوه‌نشینان خلوت‌گزیده»، آنان که دیدگان‌شان در شبان تاریک  خورشید نیمه‌شب را جسته بود و گوشهایشان در سکوت بیابان و کوهستان آوای دریا را شنیده بود، به میان اقوام آمدند. اما آنان را چه کسی فرستاده بود؟ —  خدا



خرید و دانلود تحقیق درباره عاشورا و بیداری ملت ها


تحقیق در مورد هدف از قیام عاشورا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

هدف از قیام عاشورا

قیام عاشورا، یکی از تأثیرگذارترین حادثه‌ها در تاریخ اسلام پس از پیامبر(ص) به شمار می‌رود و به همین دلیل هم به شدت مورد توجه مردم بوده و هم مورد مطالعه محققان و پژوهشگران اسلامی بوده و به ویژه هدف و انگیزه اصلی این قیام، موضوع بحث آنان بوده است. به اعتقاد شما، هدف اصلی از قیام امام حسین(ع) را در کدام موضوع می‌توان یافت؟

قیام امام حسین(ع) را در درجه اول می‌توان مقابله با بدعت ارزیابی کرد، بدعت جانشینی پیامبر(ص) توسط کسانی که صلاحیت نداشتند. البته این بدعت در زمان امام حسین(ع) و با به حکومت رسیدن یزید که با انکار وحی، انحرافات آشکار و انجام موارد خلاف شرع، شناخته می‌شد، به اوج خود رسیده بود و طبیعی است که امام حسین(ع) هم به این بدعت آشکار، واکنش نشان دادند و در اولین اقدام خود با یزید بیعت نکردند.

البته واکنش به بدعت حاکم شدن یزید به عنوان خلیفه مسلمانان، به عنوان هدف اصلی قیام امام حسین(ع) شناخته می‌شود. اما سؤالی که در این مقطع به وجود می‌آید، این است که آیا حاکم شدن افرادی نظیر عثمان و معاویه در جایگاه خلیفه پیامبر(ص) که با ظاهرسازی و تقید به ظواهر دینی، موجب انحرافات گسترده‌ای در جامعه اسلامی شدند و با سیاست‌بازی حتی مسایلی مانند دشنام به امیرالمؤمنین(ع) را در جامعه تثبیت کردند، خطر بیشتری برای جامعه اسلامی نداشت؟ از همین رو این پرسش به ذهن متبادر می‌شود که علت تفاوت رویکرد امام علی(ع)، امام حسن(ع) و حتی ده سال اول امام حسین(ع) با رویکرد امام حسین(ع) در سال 61 چه بوده است؟ این تفاوت چقدر به شرایط برمی‌گردد و چقدر به احتمال تأثیر؟

فکر می‌کنم در پاسخ به این سؤال، باید بحث مقابله با بدعت را بیشتر توضیح دهم.

درواقع جریان معاویه ادامه همان جریان گذشته است. البته وقتی راهی از کجی شروع می‌شود، هرچه جلوتر می‌رود و زمان می‌گذرد، فاصله‌اش با صراط مستقیم بیشتر می‌شود. بر اساس اسلامی که در آن روز رواج یافته بود، ‌مسلمانی بر مسند حکومت می‌نشیند و مردم با او بیعت می‌کنند و در این صورت، خلافت و حکومت او شرعیت می‌یابد. این جریانی است که از ابتدای رحلت پیامبر(ص) به راه افتاد و در مورد خلیفه اول، دوم، سوم، چهارم و نیز در مورد معاویه انجام شده است. آنان بر این باور بودند همین مقدار برای شرعیت کافی است به گونه‌ای که امروز هم، وقتی به کتب فقهای اهل سنت مراجعه می‌کنید، آنچه را رخ‌ داده، شرعی و قانونی می‌دانند.

مثلا امروز در عربستان هم به همین شکل عمل می‌شود؟

بله

البته همان مباحث اشاعره و معتزله هم پشتوانه فکری آن است؟

البته مقدمه‌ها و پشتوانه‌های گوناگون فکری و... برای این رویه وجود دارد، ولی به هر حال معتقدند آنچه اتفاق افتاده، قانونی است، اما بنا بر بینش شیعی، حکومت تنها یک وجه دارد و آن وجه دینی است و دخالت آسمان در حکومت باید جدی باشد. بنا بر این نظریه، ما به «امامت منصوص» معتقدیم. وقتی امام منصوص و انتخاب‌شده از سوی خداوند وجود دارد، هیچ‌کس دیگری، حق حکومت و نشستن بر مسند حاکم اسلامی ندارد. بنا بر این دیدگاه، نظریه قبلی غلط است و اگر به نام دین عرضه شود، می‌شود بدعت. به این ترتیب، ائمه ما که علمای امت هستند باید با این مسئله برخورد کرده و آشکارا آن را نفی کنند. البته این کاری است که امیرالمؤمنین(ع) از همان آغاز انجام داده‌اند؛ چه در زمان انتخاب خلیفه اول چه در شورای تعیین خلیفه پس از عمر.

در تاریخ طبری آمده است: یک نفر در جنگ صفین به سراغ امام علی(ع) آمد و گفت که بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) و سیره خلفای گذشته، با شما بیعت می‌کنم، اما امیرالمؤمنین(ع) فرمودند تا کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) هست، به چیز دیگری احتیاج نداریم. ایشان عین همین مطلب را در شورای تعیین خلیفه پس از عمر نیز اظهار کردند.

ببینید، حرف را باید زمانی گفت که موقعیت آن وجود داشته باشد. حکومت یزید مقدمه داشت. معاویه به زور، فرزندش را به مردم تحمیل کرده بود و مردم با وجود آنکه این واقعیت را می‌فهمیدند، آن را پذیرفتند.

معاویه در سال‌های آخر عمرش به همراه همه بزرگان مدینه به مکه آمد؛ از جمله عبدالله‌بن‌زبیر، عبدالله‌بن‌عمر و امام حسین(ع)، که پس از مرگ معاویه، مخالفان اصلی حکومت یزید به شمار می‌رفتند. معاویه در این مجمع عام، در کنار هر یک از بزرگان، دو نفر مسلح گذاشت و دستور داد که اگر کسی نفس کشید یا حرفی زد، او را بکشند و در آن جمع، خطاب به همه اعلام کرد که



خرید و دانلود تحقیق در مورد هدف از قیام عاشورا


تحقیق در مورد فلسفه عاشورا 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فلسفه عاشورا

چکیده:

عاشورا حیات اسلام . بانک رسای حق از همه حنجرهای بانک آبروو عزت مسلمین رکن کعبه . روح نماز و به طور کل عاشورا یک فرهنگ است یک مکتب فکری است و درخشانترین نمونه معروف گرائی و منکرتیزی است.

عصر خاتمیت عصر بداری و رشد فکری و هویدا شدن گوهرها و درهائی که در هزینه انسان پنهان بود و انقلاب حسینی مهمترین نقشی که ایفا کرد و حیاءگری مردمی بود که در اثر بدعتهای معاویه از مسیر اسلام منحرف شده بودند. لذا درسهائی که عاشورا به ما می دهد. این است که برای حفظ دین باید فداکاری کرد و در راه دین و قرآن همه باید فداکاری کنند . بزرگ – کوچک – پیر – جوان – مرد- زن – امام رعیت همه در یک صف قرار می گیرند و برای دفاع از دین بصیرت پیش از چیز دیگر برای انسان لازم است و این که امام حسین (ع) فرمود من برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم. نشان دهنده این است که امر به معروف و نهی از منکر از جایگاه ولائی در اسلام برخوردار است.

واژه های کلیدی.

عاشورا- فرهنگ – درسهای عاشورا- فداکاری- بصیرت – ایثارگر- امر به معروف و نهی از منکر

مقدمه:

عاشورا را حیات اسلام . بانک رسای حق از همه حنجره های پاک ابروو عزت مسلمین . رکن کعبه . پایه قبله – روح نماز و به طور کلی عاشورا نام یک روز نیست بلکه عاشورا نام یک فرهنگ است. عاشورا امروز یک حادثه نیست . بلکه یک مکتب فکری و یک نظام سیاسی است . عاشورای حسینی در سیستم دفاعی اسلام ناب محمدی «ص» در طول قرون و اعصار است. چرا که عاشورای حسینی درخشانترین نمونه معروف گرائی و منکر تیزی در بهینه زمان و زمین است . عاشورا را نمایشگاه جاوید ارزشها و ضد ارزشها در ساحل فرات است.

عاشورا دانشگاه عشق و عرفان و حماسه است . در این دانشگاه انسان می آموزد که چگونه به خدا عشق ورزد و کشتی نجات است محمد «ص» در برابر طوفان جهل و ترس و استعمار خارجی و استبداد داخلی است.

عاشورا مکتب «عمل به تکلیف» و عزت گرائی و ذلت ستیزی است که فرمود هیهات منا الذله و با این فریاد سرخ خود سنت نبوی را احیاء نمود.

یکی از فلسفه های عاشورا احیاگری بود.

عصر خاتمیت زمان بیداری مردم و رشد فکری آنان بوده است . گوهرها و درهای در خزینه انسان پنهان بود که توسط ظهور اسلام هویدا شد.در آن زمان قانون مرده نمی توانست تحول ایجاد کند و گنجهای مدفون در جامعه را پیدا نماید.

آنچه که در جاهلیت عرب به وقوع پیوست پیدا کردن آنان از جهل و شرک و افکار مذموم و اوهام باطل بوده به گونه ای که پیامبر (ص) به جای این که معجزه حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) را تعقیب کند اشاعه فرهنگ و نشر حقائق و معارف الهی را عهده دار شد. و اذهان تاریک آن روز را به نور ایمام روشن نمود و لذا علی (ع) هدف بعثت نبی اکرم (ص) را چنین می فرماید.

فبعث فهم رسله ..... و یحتجو اعلیهم بالتبلیغ. (نهج البلاغه - خ اول ص 33).

خدا پیامبر (ص) را فرستاد تا اینکه از راه تبلیغ و اقامه برهان با جاهلیت عرب گفتگو نماید. و عقلهای پنهان شده را از جهل زدائی آشکار نماید.

امام مجری احکامی است که پیامبر گرامی (ص) از ناحیه صاحب شریعت جهت اصلاح مردم آورده است. وقتی مقصد اصلی این همه مقررات و قوانین احیاء مردم است قهرا مجریان احکام غیر از بیداری آدمیان به چیز دیگری نمی اندیشند روی این جهت انقلاب حسینی (ع) مهمترین نقشی را که ایفاء نمود احیاء گری بود. مردم را که در اثر بدعتهای معاویه از مسیر اسلام منحرف شدند و پیوسته برده حلقه به گوش او بودند و حق هیچ گونه تصمیم گیری را نداشته اند. بلکه همیشه در زیر یوغ طاغوت زمان خود جرئت نفس کشیدن را نداشته و تسلیم محض او بودند . لازم بود از مثل سید الشهداء که روح مبارزه و تقوی و فضیلت است قیامی رخ دهد تا جامعه آنچنانی را احیاء نماید و جان تازه ای را به اسلام ببخشد . در این زمینه شواهدی ذکری گردد.

شاهدان – نهضت سید الشهدا اسلام را بیمه کرد تا آنجائی که در حق او گفته شد.

آغاز اسلام به نام محمدی (ص) و بقاء اسلام به نام حسین (ع) می باشد.

روی این جهت ائمه علیهم السلام برای نشر احکام و اصلاح جامعه مسلمین خود مردم را به این نهضت مقدس توجه می دادند . چون احیاء انقلاب حسین(ع) بیداری مسلمانان را می رساند . اگر ملت اسلامی روح مبارزه او را درک نمایند و شجاعت امام (ره) را در برابر قرار می گیرند . بدون این که واهمه ای در دل راه دهند . پس اسلام به برکت وجود مقدس حضرت محمد (ص) در جهان همچون خورشید طلوع می کند و این خورشید نباید غروب کند . آفتابی ناپدید می شود . که کره زمین در برابر او پرده افکند . ولی اسلام با خون حسین (ع) حجاب کفر ستیزان را پاره می کند و اجازه غروب کردن آن را نمی دهد.

شاهد دوم: امام صادق (ع) فرمود سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحبی بخوانید چون این سوره بنام حسین (ع)است هر کس آن را بخواند روز قیمامت در درجات بهشت با حسین (ع) محشور می شود (ابرهان – ج 4 ص 456)



خرید و دانلود تحقیق در مورد فلسفه عاشورا 14 ص


تحقیق در مورد عاشورا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 12 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

« بسم الله الرحمن الرحیم »

موضوع تحقیق:

با کاروان عشق

نام و نام خانوادگی:

جواد غفوری

کلاس: 3/3

نام دبیر:جناب آقای حسینی

مدرسه شهدای گمنام

سال تحصیلی 85-86

روایات و احادیث عاشورا

امام حسین (ع): اِنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیکُمْ مِن نِعَمِ الله ِعَلَیْکُم فَلا تَمَلّو النِّعَمَ. (بحارالانوار جلد 75 ص 205)

نیاز مردم به شما از نعمت‌های خدا بر شما است از این نعمت افسرده و بیزار نباشید.

امام حسین (ع): اَنا قیتُل الْغبرهِ لایَذکُرُنی مُؤْمِنُ استَعبَرَ. (بحارالانوار جلد 44 ص 284)

من کشتة اشکم هر مؤمنی مرا یاد کند اشکش روان شود.

امام حسین (ع) می‌فرمایند: اگر هزار پسر دیگر هم داشتم نام او را علی می‌گذاشتم.

امام حسین (ع) می‌فرمایند:

توبه از شما مغفرت از خدا بهشت از خدا درست کردن و ساختن آن از شما

شکر از شما رزق از خدا جنه از خدا اطاعت از ما

دعا از شما اجابت از خدا امتحان از خدا صبر از ما

وقتی حضرت علی‌اکبر (ع) اذن میدان می‌خواست، امام همام (ع) در جواب فرمود:

کرده‌ای از حق تجلی ای پسر

زین تجلی فتنه‌ها داری به سر

راست بهر فتنه، قامت کرده‌ای

وه کزین قامت، قیامت کرده‌ای

نرگست با لاله در طنازی است

سنبلت با ارغوان دربازی است

از رخت مست غــرورم می‌کنی

از مراد خویش، دورم می‌کنی

بیش از این بابا! دلم را خون مکن

زاده لیــلا! مــرا مجنون مکن

پشت پا بر ساغـــر حالم مــزن

نیش بر دل، سنگ بر بالم مزن

همچو چشم خود به قلب من متاز

همچو زلف خود پریشانم مساز

حــایــل ره، مانــع مقصد مـشو

بــر ســر راه محبت سـد مـشو

هرچه غیر از دوست، سد راه من

آن بت است و غیرت من بت‌شکن

جان رهین و دل اسیر چهر توست

مانــع راه محبت، مــهر تــوست

آن حجاب از پیش چون دور افکنی

من تو هستم در حقیقت تــو منی

چون تو را او خواهد از من رونما

رونـــما شو، جانب او رونــــما

زندگی یکی از قهرمانان کربلا:

نام:‌ حسین (سومین امام که به امر خداوند تعیین شده است)

کنیه: ابوعبدا…

لقب: خامس آل عبا، سبط، شهید، وفی، زکی

پدر: حضرت علی‌بن ابی‌طالب (ع)

مادر: حضرت فاطمه (س)

تاریخ ولادت: شنبه سوم شعبان، سال چهارم هجری

مکان ولادت: مدینه

مدت عمر: 57

علت شهادت: پس از روی کار آمدن یزید، امام که او را نالایق میدانست تن به ذلت بیعت و سازش با او را نداد و برای افشای او به فرمان خدا از مدینه به مکه و سپس به طرف کوفه و کربلا حرکت کردند و همراه با یاران خود با لب تشنه توسط دشمنان اسلام شهید شدند.

قاتل: صالح‌بن وهب مزنی، سنان‌بن انس و شمر‌بن ذی‌الجوشن، (لعنت خدا بر آنها)

زمان شهادت: جمعه دهم محرم، سال 61 هجری

مکان شهادت و دفن: کربلا

چند سال از دوران کودکی را در زمان حیات پر برکت رسول خدا (ص) سپری نمود. او شجاعترین امت



خرید و دانلود تحقیق در مورد عاشورا