لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مواد از نظر خواص به سه دسته تقسیم می شوند 1- خواص مکانیکی مواد 2- خواص فیزیکی مواد 3- خواص شیمیایی مواد خواص مکانیکی : که شامل خواص سطحی بوده مانند خاصیت کشسانی ( الاستیسیته ) ، تغییر شکل دائمی ( پلاستیک) ، استحکام و سختی و ... 1- خاصیت کشسانی یا الاستیسیته Elasticityتغییر شکل پذیری موقتی یک ماده هنگام اعمال نیرو و یا بار به طوری که پس از حذف نیرو قطعه به حالت اول خود بر گردد را خاصیت کشسانی گویند . 2- حد کشسانی : بیشترین نیرویی که می توان به یک جسم وارد کرد به طوری که پس از حذف آن قطعه به حالت اول خود باز گردد را حد کشسانی گویند .3- تئوری قانون هوگ : برای یک ماده معین ، تنش یک ماده برابر است با کرنش همان مقدار ماده نکته : همه مواد از قانون هوگ تبعیت نمی کنند و فلزات بهترین موادی هستند که از این قانون پیروی می کنند . 4- قانون هوگ : OBJECT-1-پس قانون هوگ را می توان به این صورت نوشت : OBJECT-2نکته : ضریب انبساط در رابطه فوق بستگی به جنس قطعه داشته که به ضریب کشسانی یا مدول یانگ معروف است که این ضریب را با حرف E بزرگ انگلیسی نمایش می دهند . 5- فشار : عبارت است از مقدار نیرویی که به طور عمود بر یک سطح وارد شود که یک کمیت عددی است که با فرمول object-3- به دست می آید و واحد آن نیوتن بر متر مربع می باشد . 6- تنش Stressعبارت است از مقدار نیرویی که بر واحد سطح وارد شود و با فرمول object-4- به دست می آید و یکای آن نیوتن بر متر مربع است . 7- کرنش : تغییر طول ، واحد طول یک میله را اصطلاحا کرنش گویند که با فرمول object-5- به دست می آید و کرنش یکا ندارد . با توجه به تعاریف فوق و رابطه فرمول object-2 قانون هوگ را می توان به صورت رابطه ریاضی زیر بیان نمود Object-6-نکته : شیب خط در نمودار تنش و کرنش هوگ نشان دهنده ضریب کشسانی (E) می باشد و در صنعت از این امر به جهت تشخیص جنس فلزات استفاده می کنند 8- ضریب کشسانی : به خارج قسمت تنش به کرنش در یک ماده معین گفته می شود . Object-7-خواص فیزیکی : که شامل خواص حرارت ، الکتریکی ، مغناطیسی ، نوری و ... می باشد . خواص شیمیایی : که شامل زنگ زدگی و خوردگی پیوند های اتمی یا شیمیایی و .... می باشد . انواع پیوند های اتمی : 1- پیوند های اولیه 2- پیوند های ثانویه نکته : تفاوت عمده بین پیوندهای اولیه و ثانویه : الف : پیوند های اولیه بین 10 تا 1000 مرتبه قوی تر از پیوند های ثانویه است ب: پیوند های اولیه به الکترون های باند ظرفیت مربوط می شوند اما پیوند های ثانویه این گونه نیستند .انواع پیوند های اولیه اتمی : 1- پیوند یونی و یا الکترو والانسی 2- پیوند های اشتراکی و یا کوالانسی 3- پیوند های فلزی تئوری مدل درود و یا گاز الکترون آزاد :الکترون هایی که در فلزات در دور هسته می چرخند عینا مانند مولکول هایی گازی هستند که در داخل یک محفظه بوده و هسته های این اتم در داخل گازها پراکنده شده اند . object-8-تئوری مدل اتمی بور : یک اتم تشکیل شده است از یک هسته مرکزی که این هسته موجود تشکیل شده است از دو ذره به نام پورتون و الکترون هست که در این اتم الکترون ها در مدار های معینی در گردش هستند و با فرمول object-9- محاسبه میشوند . پیوند یونی به پیوند اتم های یک فلز فعال با اتم های یک نافلز فعال پیوند یونی گویند . پیوند فلزی: طبق مدل درود الکترون های باند ظرفیت اتم های فلز از اتم خود جدا شده و در درون فلز پراکنده می شوند درود این مولکول ها را به مولکول های گاز درون یک محفظه تشبیه کرده که به آن گاز الکترون آزاد نیز گفته می شود . طبق شکل فوق نیروی گاز بین الکترون آزاد و یون های مثبت ( که همان اتم های فلزی هستند که الکترون های باند ظرفیت خود رااز دست داده و تبدیل به یون مثبت گردیده اند ) تشکیل پیوند می دهند که به آن پیوند فلزی می گویند . انواع پیوند های ثانویه : الف: پیوند های ثانویه جهت دار دائمی ب: پیوند های ثانویه جهت دار موقتی نکته : عامل تشکیل پیوند در پیوند های ثانویه مولکول های قطبی می باشند . پیوند ثانویه جهت دار دائمی : بعضی از مولکول ها مانند مولکول آب قطبی می باشند و ایجاد دو قطبی های الکتریکی می نمایند که از اندر کنش دو قطبی های الکتریکی که دائمی نیز هستند ایجاد پیوند هایی به نام پیوند های ثانویه دائمی می نمایند . object 10 پیوند های ثانویه جهت دار موقتی :اتم هایی که مانند نئون که درحالت عادی غیر قطبی هستند هنگامی که به یکدیگر نزدی می شوند آرایش ابر الکترونی آن ها به طور موقت تغییر کرده وایجاد دو قطبی های الکترویکی موقت می نمایند نیرویی که بین این دو قطبی های موقت ایجاد می شود عامل پیوند در پیوند های ثانویه جهت دار موقتی می باشد بدیهی است که به محض این که اتم ها از یکدیگر دور شوند اتم ها به حالت اولیه برگشته و غیر قطبی می شوند . object11نکته :وقتی می گوییم مولکولی دو قطبی است که با بار های مثبت و منفی در آن تفکیک شده باشد نکته : پیوند های ثانویه به پیوند های واندروانسی معروف نیز هستند . استحکام : strength به مقاومتی که یک ماده در مقابل بار یا نیروی که بر آن وارد می شود که تا قبل از شکست از خود نشان می دهد را استحکام می گویند . انواع استحکام : 1- استحکام کششی 2- استحکام برشی 3-استحکام پیچشی4- استحکام فشاری5- استحکام ضربه ای 6- استحکام خستگی7- استحکام تسلیم استحکام خستگی : fatigue strength مقاومت ماده در برابر بار های تناوبی را اصطلاحا استحکام خستگی گویند . استحکام تسلیم : yield strength به حداکثر مقاومتی که یک ماده تا قبل از تغییر شکل دائمی از خود نشان می دهد را استحکام تسلیم می گویند . سختی : hardness به مقاومتی که یک جسم در مقابل نفوذ و یا دخول یک ماده سخت تر از خود را نشان می دهد را سختی یک ماده گویند سختی یک خاصیت ذاتی نبوده بلکه معیاری برای خاصیت الاستیکی و پلاستیکی مواد است . نمودار تنش و کرنش فولاد نرم : که در این نمودار ناحیه حد کشسانی از A تا O و ناحیه پلاستیک از A تا D می باشد . object12نمودار تنش و کرنش اکسید منیزیم ( MgO)نکته : در موارد سخت و ترد و شکننده همیشه نقطه تسلیم بر نقطه شکست منطبق می شود . object 13چگونگی تعیین نقطه تسلیم یک ماده در منحنی تنش و کرنش : ابتدا نقطه 2/0 درصد را در روی محور به دست آورده و سپس خطی موازی با خط کشسان رسم می نماییم هر جا که این خط محور را قطع نماید نقطه تسلیم نامیده می شود . object14خاصیت پلاستیک:plasticity به میزان شکل پذیری دائمی یک ماده در مقابل اعمال نیرو و بار را اصطلاحا خاصیت پلاستیکی یا پلاستیسیته یک ماده گویند . نکته به طور کلی موادی با استحکام بالا مانند شیشه قبل از این که تغییر شکل دائمی بدهند شکسته می شوند . انواع سختی سنج ها : Object15سفتی ( چقرمگی ) : toughness به حداکثر میزان جذب نیروی در یک ماده را قبل از شکست را سفتی گویند . روش های اندازه گیری سفتی : 1- آزمایش ضربه ای ( شارپی ) 2- استفاده از سطح زیر منحنی تنش و کرنش کار سختی : افزایش سختی و تنش تسلیم یک ماده و کاهش نرمی آن بر اثر کار کردن به مرور زمان و تغییر شکل دائمی آن را کار سختی گویند تاب کاری : گرم کردن قطعه تا قبل از نقطه ذوب آن به مدت زمان معینی را تاب کاری گویند که این امر باعث کاهش سختی و افزایش نرمی قطعه می شود . نکته : تابکاری به منظور زدودن تنش های داخلی یک قطعه می باشد . قابلیت رسانایی الکتریکی و حرارتی : قابلیت عبور جریان از یک ماده را رسانایی گویند . نکته هر جسمی که دارای رسانایی الکتریکی خوبی باشد رسانایی حرارتی خوبی نیز می باشد . عوامل موثر در رسانایی حرارتی و الکتریکی فلزات : 1- افزایش دما سپس کاهش رسانایی حرارتی والکتریکی می شود . 2 – افزایش ناخالصی سپس کاهش رسانایی می باشد . 3- سرد کاری و تغییر شکل فلزات باعث کاهش رسانایی فلزات می گردد 4- فلزات یک ظرفیتی مانند مس Cu، طلاAa و نقره Agو فلزات قلیایی مانند سدیم Naپتاسیم Xو سزیم Csدارای رسانایی بالا و فلزات واسطه مانند پلاتین Ptسرب Pbنیکل Niکوارت Coدارای رسانایی پایینی هستند . خاصیت مغناطیسی مواد : منشا خاصیت مغناطیسی مواد به حرکت الکترون های گرد هسته اتم ها ، و نحوه چیدمان اتم ها و یا مولکول ها کنار یکدیگر بستگی دارد طبق شکل حرکت الکترون گرد هسته اتم ایجاد یک دی پل مغناطیسی اتمی می نماید و از اندر کنش بین این دی پل های مغناطیسی خاصیت مغناطیسی در مواد به وجود می آید . مواد ازنظر خاصیت مغناطیسی به سه دسته تقسیم می شوند : 1-مواد دیا مغناطیسی 2- مواد پارا مغناطیسی 3- مواد فرو مغناطیسی 1- مواد دیا مغناطیسی :حرکت الکترون ها گرد هسته در چنین موادی طوری است که دی پول های مغناطیسی اتمی یکدیگر را حذف می نمایند این مواد هنگامی که در میدان مغناطیسی خارجی قرار می گیرند نه تنها میدان خارجی را تقویت نمی کنند بلکه باعث تضعیف میدان خارجی نیز می گردند موادی مانند مس ، جیوه و نمک طعام جزو این مواد هستند . object162- مواد پارامغناطیسی : موادی هستند که حرکت الکترون ها گرد هسته اتم ها و آرایش اتمی به طریقی است که هنگامی که در میدان مغناطیسی خارجی قرار می گیرند باعث تقویت میدان خارجی به مقدار ناچیزی می گردند . موادی مانند طلا ، طلای سفید ، آلومینیم ، سدیم و استثنا اکسیژن جزو این دسته از مواد هستند . 3- مواد فرو مغناطیسی : در این مواد دی پل های مغناطیسی اتمی طبق شکل به صورت منطقه ای عمل می کنند که در غیاب میدان بر آیند دی پل های مغناطیسی صفر است . اما هنگامی که در میدان خارجی قرار می گیرند میدان خارجی را بین 1000 تا 10000 مرتبه تقویت می کنند مانند آلیاژ Fe,Ni,Co جز این دسته از مواد می باشند تفاوت مهم مواد فرو مغناطیسی با دیا و پارا مغناطیسی در این است که بعضی از آلیاژ های مواد فرو مغناطیسی پس از حذف میدان خارجی خاصیت مغناطیسی خود را حفظ نموده که آهن ربای دائمی نامیده می شود آلیاژ هایی مانند آلنیکو Al,Ni,Co و فریت Fe2O3,BaC و سامکو Sm,Co جز این دسته از آلیاژ ها می باشند . آهن ربا های دائمی در صنعت کاربرد فراوانی دارند مانند استفاده در الکترو موتور ها ، نوار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
قانون هوک
در مکانیک و فیزیک، قانون هوک تقریبی است از رفتار برخی از مواد که آنها را کشسان خطی (ارتجاعی خطی) مینامیم. در این گونه مواد جابجایی/کرنش متناسب است با نیرو/تنش ایجاد کننده آن. به عبارت دیگر:
قانون هوک خواص فیزیکی فنرهای معمولی را برای جابجاییهای کوچک به خوبی و با دقت بالایی مدل میکند. (تصویر متحرک).
که:
x: جابجایی فنر فشرده یا کشیده شده از نقطه تعادل آن است.
F: نیروی وارده بر فنر
k: ثابت فنر است که یکای آن نیرو بر واحد طول است (در دستگاه SI نیوتن بر متر)
مواد از نظر خواص به سه دسته تقسیم می شوند 1- خواص مکانیکی مواد 2- خواص فیزیکی مواد 3- خواص شیمیایی مواد خواص مکانیکی : که شامل خواص سطحی بوده مانند خاصیت کشسانی ( الاستیسیته ) ، تغییر شکل دائمی ( پلاستیک) ، استحکام و سختی و ... 1- خاصیت کشسانی یا الاستیسیته Elasticityتغییر شکل پذیری موقتی یک ماده هنگام اعمال نیرو و یا بار به طوری که پس از حذف نیرو قطعه به حالت اول خود بر گردد را خاصیت کشسانی گویند . 2- حد کشسانی : بیشترین نیرویی که می توان به یک جسم وارد کرد به طوری که پس از حذف آن قطعه به حالت اول خود باز گردد را حد کشسانی گویند .3- تئوری قانون هوگ : برای یک ماده معین ، تنش یک ماده برابر است با کرنش همان مقدار ماده نکته : همه مواد از قانون هوگ تبعیت نمی کنند و فلزات بهترین موادی هستند که از این قانون پیروی می کنند . 4- قانون هوگ : OBJECT-1-پس قانون هوگ را می توان به این صورت نوشت : OBJECT-2نکته : ضریب انبساط در رابطه فوق بستگی به جنس قطعه داشته که به ضریب کشسانی یا مدول یانگ معروف است که این ضریب را با حرف E بزرگ انگلیسی نمایش می دهند . 5- فشار : عبارت است از مقدار نیرویی که به طور عمود بر یک سطح وارد شود که یک کمیت عددی است که با فرمول object-3- به دست می آید و واحد آن نیوتن بر متر مربع می باشد . 6- تنش Stressعبارت است از مقدار نیرویی که بر واحد سطح وارد شود و با فرمول object-4- به دست می آید و یکای آن نیوتن بر متر مربع است . 7- کرنش : تغییر طول ، واحد طول یک میله را اصطلاحا کرنش گویند که با فرمول object-5- به دست می آید و کرنش یکا ندارد . با توجه به تعاریف فوق و رابطه فرمول object-2 قانون هوگ را می توان به صورت رابطه ریاضی زیر بیان نمود Object-6-نکته : شیب خط در نمودار تنش و کرنش هوگ نشان دهنده ضریب کشسانی (E) می باشد و در صنعت از این امر به جهت تشخیص جنس فلزات استفاده می کنند 8- ضریب کشسانی : به خارج قسمت تنش به کرنش در یک ماده معین گفته می شود .
برگرفته از
«http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86_%D9%87%D9%88%DA%A9»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
برخی از مواد
قانون مطبوعات ج .ا.ا
نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند. تفصیل آن را قانون معین میکند .
(اصل 24 قانون اساسی)
ماده 2
رسالتی که مطبوعات در نظام جمهوری اسلامی بر عهده دارد عبارت است از:
الف ـ روشن ساختن افکار عمومی و بالا بردن سطح معلومات و دانش مردم
ب ـ پیشبرد اهدافی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی بیان شده است .
ج ـ تلاش برای نفی مرزبندیهای کاذب و تفرقه انگیز و قرار ندادن اقشار مختلف جامعه در مقابل یکدیگر، مانند دستهبندی مردم بر اساس نژاد ،زبان، رسوم، سنن محلی و...
دـ مبارزه با مظاهر و فرهنگ استعماری (اسراف، تبذیر، لغو، تجمل پرستی، اشاعه فحشاء و...) و ترویج و تبلیغ فرهنگ اصیل اسلامی و گسترش فضائل اخلاقی .
ه ـ حفظ و تحکیم سیاست نه شرقی و نه غربی
ماده 3
مطبوعات حق دارند نظرات، انتقادات سازنده ،پیشنهادها، توضیحات مردم و مسئولین را با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه درج و به اطلاع عموم برسانند .
ماده 4
هیچ مقام دولتی و غیر دولتی حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقالهای درصدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید و یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت کند .
ماده 9
الف ـ شخص حقیقی متقاضی امتیاز باید دارای شرایط زیر باشد :
1ـ تابعیت ایران
2ـ دارا بودن حداقل 25 سال سن
3ـ عدم حجر و ورشکستگی به تقلب و تقصیر
4ـ عدم اشتهار به فساد اخلاق و سابقه محکومیت کیفری براساس موازین اسلامی که موجب محرومیت از حقوق اجتماعی باشد .
5ـ داشتن صلاحیت علمی در حد لیسانس و یا پایان سطح در علوم حوزهای به تشخیص صلاحیت نظارت موضوع ماده (10) این قانون
6ـ پایبندی و التزام عملی به قانون اساسی
ماده 10
اعضای هیأت نظارت بر مطبوعات که از افراد مسلمان و صاحب صلاحیت علمی و اخلاقی لازم و مؤمن به انقلاب اسلامی میباشند عبارتند از:
الف ـ یکی از قضات دیوان عالی کشور به انتخاب رئیس قوه قضائیه
ب ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به نماینده تام الاختیار وی
ج ـ یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به انتخاب مجلس
د ـ یکی از اساتید دانشگاه به انتخاب وزیر فرهنگ و آموزش عالی
ه ـ یکی از مدیران مسؤول مطبوعات به انتخاب آنان
و ـ یکی از اساتید حوزه علمیه به انتخاب شورای عالی حوزه علمیه قم
ز ـ یکی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی به انتخاب آن شورا
ماده 11
رسیدگی به درخواست صدور پروانه و تشخیص صلاحیت متقاضی و مدیر مسؤول به عهده هیأت نظارت بر مطبوعات است .
ماده 23
هرگاه در مطبوعات مطالبی مشتمل بر توهین یا افترا، یا خلاف واقع و یا انتقاد نسبت به شخص (اعم از حقیقی یا حقوقی) مشاهده شود، ذی نفع حق دارد پاسخ آن را ظرف یکماه کتبا" برای همان نشریه بفرستد و نشریه مزبور موظف است اینگونه توضیحات و پاسخها را در یکی از دو شمارهای که پس از وصول پاسخ منتشر میشود در همان صفحه و ستون و یا همان حروف که اصل مطلب منتشر شده است، مجانی به چاپ برساند، به شرط آنکه جواب از دو برابر اصل تجاوز نکند و متضمن توهین و افترا به کسی نباشد .
ماده 28
انتشار عکسها و تصاویر و مطالب خلاف عفت عمومی ممنوع و موجب تعزیر شرعی است و اصرار بر آن
موجب تشدید تعزیر و لغو پروانه خواهد بود .
ماده 31
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد ممنوع است و مدیر مسؤول به محاکم قضائی معرفی و با وی طبق قانون تعزیرات رفتار خواهد شد .
ماده 34
رسیدگی به جرائم مطبوعاتی با توجه به قوانین مربوط به صلاحیت ذاتی میتواند در محاکم عمومی یا انقلاب یا سایر مراجع قضائی باشد. در هر صورت علنی بودن و حضور هیأت منصفه الزامی است .
ماده 37
اعضاء هیأت منصفه باید دارای شرایط زیر باشند :
1ـ داشتن حداقل سی سال سن و تأهل
2ـ نداشتن سابقه محکومیت مؤثر کیفری
3ـ اشتهار به امانت، صداقت و حسن شهرت
4ـ صلاحیت علمی و آشنایی با مسائل فرهنگی و مطبوعاتی
ماده 40
اعضای هیأت منصفه در ابتدای اولین جلسه حضور خود در دادگاه به خداوند متعال و در برابر قرآن کریم سوگند یاد میکنند بدون در نظر گرفتن گرایشهای شخصی یا گروهی و با رعایت صداقت، تقوی و امانت داری، در راه حق و ابطال باطل انجام وظیفه نمایند .
ماده 43
پس از اعلام ختم رسیدگی بلافاصله اعضاء هیأت منصفه به شور پرداخته و نظر کتبی خود را در دو مورد زیر به دادگاه اعلام میدارند :
الف ـ متهم بزهکار است یا خیر ؟
ب ـ در صورت بزهکاری آیا مستحق تخفیف است یا خیر؟
ماده 46
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 80
نگرشی بر قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی
فصل سوم
معامله به قصد فرار از ادای دین
با تصویب قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی یکی از موضوعات بحث انگیز در بین حقوقدانان واکنش سیاست کیفری کشور با پدیده معاملات به قصد فرار از دین است. اهمیت بحث در اینجاست که قانونگذار کشورمان در روزگاری حتی از اعمال ضمانت اجرایی مدنی یعنی عدم نفوذ این معاملات به دلیل غیرشرعی بودن امتناع می کرد تا جایی که منتهی به حذف ماده 218 قانون مدنی شد.
البته شورای نگهبان نظر به حذف ان نداده بود بلکه دست اندرکاران تهیه لایحه اصلاحیه آن را حذف نمودند ، کمیسیون امور قضایی مجلس هم تصویب کرد و البته شورای نگهبان هم برخلاف آن ایرادی وارد نکرد. از همان روزهای اولیه تصویب اصلاحیه قانون مدنی ، بر حذف ماده 218 انتقاداتی وارد می شد ، مخصوصاً از سوی دادگاه ها که مواجه با این نوع معاملات و دعاوی مربوط به آن بودند مشکلات ناشی از حذف این ماده مطرح می گردید. زیرا رویه ای که بیش از پنجاه سال در محاکم کشور جاری بود به یک باره
برچیده شد و تا یافتن مبنای حقوقی جدیدی برای این نوع دعاوی و ایجاد رویه جدید در محاکم ، ابهام و تشتت آراء در محاکم یک امر بدیهی و مسلم بود.
تا اینکه در اصلاحیه سال 70 مجدداً ماده 218 و 217 مکرر قانون مدنی با عبارات و مفهومی دیگر وارد نظام حقوقی ما شد. به موجب ماده 218 اصلاحی : هرگاه معلوم شود که معامله با قصد فرار از دین به طور صوری انجام شده آن معامله باطل است.
ماده 218 مکرر – هرگاه طلبکار به دادگاه دادخواست داده دلایل اقامه نماید که مدیون برای فرار از دین قصد فروش اموال خود را دارد دادگاه می تواند قرار توقیف اموال وی را به میزان بدهی او صادر نماید که در این صورت بدون اجازه دادگاه حق فروش اموال را نخواهد داشت.
و با احیاء نادرست و مبهم این ماده مجدداً بطلان این نوع معاملات در متون قانونی اعلام شد. در حال حاضر نیز به تصویب ماده 4 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 77 تا حد کیفی دهی و جرم سازی برای مرتکب این نوع معاملات پیش رفته ایم و این نوع افراط و تفریط چشمگیر سوالات متعددی را مطرح نموده است. به موجب ماده 4 قانون اخیرالذکر : هرکس با قصد فرار از ادای دین و تعهدات دین و تعهدات مالی موضوع اسناد لازم الاجراء و کلیه محکومیت های مالی ، مال خود را به دیگری انتقال دهد به نحوی که باقیمانده اموالش برای پرداخت او کافی نباشد عمل او جرم تلقی و مرتکب به چهار ماه تا دو سال حبس تعزیری محکوم خواهد شد و در صورتی که انتقال گیرنده نیز با علم به موضوع اقدام کرده باشد شریک جرم محسوب می گردد و در این صورت اگر مالی در ملکیت انتقال گیرنده باشد عین آن دو در غیر این صورت قیمت یا مثل آن از اموال انتقال گیرنده بابت تادیه دین استیفاء خواهد شد.
به طور کلی در فقه امامیه جز عده بسیار معدودی از فقها کسی صراحتاً متعرض حکم معاملات ضروری مدیون معسر و بالطبع حکم معامله به قصد فرار از دین نشده اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
نگرشى جدید بر قانون دیات - سیر تاریخى پیدایش نظام دیات
سید محمد موسوى بجنوردى (1)
چکیده: یکى از مباحث قابل بررسى در فقه اسلامى قانون حاکم بر دیات است. نگارنده در این مقاله، ابتدا نگرشى تاریخى به قانون دیات در جهان قبل از اسلام دارد و سپس به بررسى نظام دیات در دین اسلام مىپردازد و نظر فقهاى مذاهب گوناگون را در مورد ماهیتحقوقى نظام دیات بیان مىدارد. در پایان، تعداد و کیفیتسه مورد (دینار، درهم و حله) از موارد ششگانه دیات مورد بررسى قرار مىگیرد.
نظام دیات در جهان قبل از اسلام
الف: در مجموعه قوانین حمورابى
ضمن کاوشهاى باستانشناسى که در منطقه شوش بین سالهاى 1899 تا 1902 انجام شد، یک گروه فرانسوى موفق به کشف یکى از پرارزشترین منابع تاریخ حقوق، یعنى «مجموعه قوانین حمورابى» شدند. این مجموعه قوانین، بر سنگى به طول دو و نیم و به عرض یک و نیم متر حک شده و قدیمیترین و کاملترین قوانین مربوط به حدود چهار هزار سال پیش بر آن منقوش شده است. (2) مجموعه قوانین حمورابى با توجه به زمان تدوین آن، یکى از شاهکارهاى تاریخ قانون و قانونگذارى است که به ادعاهاى افتخارآمیز کسانى که قوانین روم و یونان را تنها منبع قوانین فعلى و برجستهترین آنها مىدانند خاتمه مىدهد.
این مجموعه قوانین مشتمل بر 282 ماده است که در مورد مقررات مدنى، تجارى، کیفرى، روابط بین زن و شوهر و حقوق زن تدوین شده است. بخش قابل توجهى از قوانین این مجموعه را قوانین کیفرى به خود اختصاص داده است. نظام قصاص و دیات در این مجموعه بر اساس امتیازات طبقاتى است و با مجرمین در مورد پرداخت دیه به طور یکسان برخورد نمىشود. مطابق این مجموعه قوانین، قصاص وقتى قابل اعمال است که مرتکب عمدا دیگرى را به قتل رسانده باشد یا عضوى از اعضاى او را شکسته و یا او را مجروح کرده باشد. جرح غیرعمدى، طبق مندرجات ماده 206 فقط موجب پرداخت هزینه مداواى شخص مجروح مىشده و ضارب ناگریز به پرداخت آن بوده است. در ضرب و جرح غیرعمدى که منتهى به فوت مىشده، ضارب را به دلیل غیرعمدى بودن قتل به قصاص محکوم نمىکردند، اما باید نیم مانا نقره به عنوان دیه به اولیاى دم مىپرداخته است.
ب: در حقوق روم
حقوق روم از قدیمیترین و مهمترین حقوقهاى قضایى به شمار مىآید و مىتوان از آن به عنوان منبع تاریخى بیشتر قوانین امروز غرب نام برد. درواقع، حقوق روم سالهاى طولانى در تدوین قانون الهام بخش حقوقدانان اروپایى بوده است. از مشهورترین قوانین رومى «قانون الواح دوازدهگانه» است که جزئیاتش در پنج لوح آخر آن ذکر شده است. (3) در قانون الواح براى اولین بار جرایم به دو دسته جرایم عمومى و خصوصى تقسیم شده است. (4)
در حقوق روم، هم قصاص از جانى را پذیرفته بودند و هم دیه را; بدین معنا که شخص مورد تجاوز حق داشته یا با شخص متجاوز درباره پایان دادن دعوا توافق کند یا در صورت عدم توافق قصاص نماید. البته باید توجه داشت که در حقوق روم قصاص فقط در مورد اعضا و جوارح (مثلا چشم در برابر چشم) بوده است.
جایگزینى نظام دیه با نظام قصاص در نزد رومیها، پس از طى مراحل تکاملى مبنى بر جلب رضایت اولیاى مقتول یا خود مجنىعلیه صورت مىگرفته است. در قانون الواح امکان صلح بین جانى و مجنىعلیه و پرداخت مبلغى از سوى جانى جایز دانسته شده و این، همان نظام دیات در قانون مذکور است. از جمله کیفرهایى که دادگاههاى روم علیه جنایتکاران صادر مىکردند مىتوان اعدام و پرداخت دیه را نام برد.
ج: در حقوق آنگلوساکسون
اولین مجموعه قانون آنگلوساکسونها در انگلیس، در قرن هفتم میلادى، نوشته شد. در این مجموعه، سیستم کاملى جهت جبران ضررهاى بدنى بیان شده که در جامعه انگلیس به صورت یک عرف پذیرفته شده در آمده است. بنابر این مجموعه قوانین، مقدار دیه نفس با توافق بین دو طرف دعوا تعیین مىشده است; یعنى طرفین دعوا اختیار داشتند تا نوع و میزان جبران ضرر را تعیین کنند. مقدار دیهاى که جانى به خانواده مجنىعلیه مىپرداخته، در حالتهاى مختلف متفاوت بوده (چون در آن زمان، بخشى از جامعه انگلیس را طبقه بردگان تشکیل مىدادند که متعلق به فئودالها بودند) و جانى با پرداخت دیه، از هرگونه مسئولیت دیگرى معاف مىگردیده است.
در آن دوران، دیه مقتول به سه جزء تقسیم مىشده است: یک جزء آن به دلیل از دست رفتن یکى از رعایاى پادشاه به پادشاه داده مىشد، جزء دیگر را مالک (فئودال) به دلیل از دست دادن یکى از افراد خود برمىداشت و جزء سوم آن بین افراد خانواده مجنىعلیه تقسیم مىشد. (5)
د: در حقوق عصر جاهلیت
اعراب جاهلى نظام پرداخت دیات را جهت پایان بخشیدن به انتقام و منازعات خونى، تا حدودى جبران خسارت وارده و عدم توسل به زور براى جلوگیرى از جنگ و خرابیهاى حاصل از آن اعتبار بخشیدند. به نحوى که براى جانى و قبیلهاش این امکان به وجود آمد که با توافق مجنىعلیه یا اولیاى او پرداخت دیه جایگزین قصاص شود. این شیوه نو، تحول بسیار مهمى را در حیات قبایل عرب به وجود آورد، زیرا در لابهلاى متون تاریخى به مواردى برمىخوریم که اولیاى مقتول به گرفتن دیه بسنده کردند; اگر چه مقدار این دیه براى همه اشخاص مساوى نبود و بر حسب درجات قبایل و شان و منزلت مقتول تفاوتهایى داشت. به این معنا که هنگام اخذ دیه، اختلاف طبقاتى و موقعیت مقتول در نظر گرفته مىشد. به عنوان مثال دیه مردى که از طبقه اشراف بود با دیه مردى که از طبقه پستتر از اشراف بود تفاوت داشت.
در بین قریش میزان معمولى دیه ده شتر بود که این میزان به قولى بعد از نذر عبدالمطلب، جد پیغمبر اکرم(ص)، به صد شتر رسید. (6) دیه امرا و بزرگان به هزار شتر نیز مىرسید. دیه حلیف، نصف دیه صریح و دیه زن، نصف دیه مرد بود.
در مورد پرداخت دیه، اصل بر این بود که در صورت قدرت جانى بر پرداخت آن، از خود او گرفته شود و در صورت عدم توان او بر پرداخت دیه از «عصبه»، یعنى بستگان نزدیک جانى که با او رابطه خونى دارند گرفته شود. (7)
کیفیت مجازات در میان اعراب زمان جاهلیت
ساکنان شبه جزیره عربستان، در عصر جاهلیتبه دو گروه «بدو» یا بادیهنشین و «حضر» یا شهرنشین تقسیم مىشدند. حضر ساکنان شهرهاى بزرگ بودند و تعدادشان نسبتبه بدو، که قسمت اعظم اعراب بادیهنشین را تشکیل مىدادند، بسیار اندک بود. با وجود این، در زمینه احکام دیه و فصل منازعات خونى اختلاف چندانى با یکدیگر نداشتند.
بادیهنشینان، قبایل متجاوز و جنگجویى بودند که تعصبات قبیلهاى بر آنان حاکم بود; به طورى که این عصبیت، یگانه وسیله حمایت افراد قبیله از تجاوزات بیگانگان به حساب مىآمد و عامل مؤثرى براى از بین رفتن شخصیت مستقل افراد قبیله و ایجاد شخصیتحقوقى براى آنان بود. افراد یک قبیله به دلیل اینکه خون واحدى در رگهایشان جارى بود، حیات اجتماعى واحدى داشتند و برخوردى که با افراد قبیله خود داشتند با رفتارى که با افراد دیگر قبایل داشتند متفاوت بود. در نتیجه، یک قبیله همچون دولتى قائم به ذات و مستقل عمل مىکرد و در شئون داخلى و خارجى خود حاکمیت مطلق داشت. اساس زندگى اجتماعى و سیاسى داخل قبیله مبتنى بر اصل تضامن افراد و تساوى کامل آنان در حقوق بود. مالکیت افراد به طور اشتراکى و جمعى بود و اموال قبیله به همه افراد آن تعلق داشت. مذهب نیز مذهب همه افراد قبیله بود.
حفظ امنیت و فصل خصومات بین افراد یک قبیله به شیخ و رئیس قبیله مربوط مىشد و او بود که در صورت تحقق جرمى در داخل قبیله حکم صادر مىکرد.
اعراب در عصر جاهلیتبه صورت پراکنده زندگى مىکردند و یک حکومت مرکزى که بتواند تمام قبایل را طبق قوانین و مقررات واحدى گرد هم جمع کند نداشتند; ولى یک نظام حاکم بین همه قبایل وجود داشت و آن این بود که «قتل کیفر قتل است» یا «قتل، بازدارندهترین عامل ارتکاب قتل است».
نظام دیات در دین اسلام
دین مقدس اسلام درباره نظام دیات، روش جدیدى بنا نکرد، بلکه آن را به همان مفهوم عرفى و عقلایى که متداول بود، پذیرفت. البته این بدان معنا نیست که اسلام براى نظام دیات، توسعه قائل نشد; بلکه اسلام با قراردادن مقررات ویژهاى قانون دیه را مضبوط ساخت تا از اعمال سلیقههاى شخصى و سنتهاى قبیلهاى ممانعتبه عمل آورد. به عنوان مثال در عصر جاهلیت، حسب و نسب اشخاص موجب افزایش مقدار دیه بود، ولى اسلام درباره دیه نفس، دیه جراحات و دیه اعضا و جوارح، نسبتبه همه به طور یکسان قانون وضع کرد و این معنا را به شکل امضایى و به نحو قضیه حقیقیه تشریع کرد.
الف: تشریع نظام دیات به نحو قضیه حقیقیه
تشریع احکام و قوانین در همه جوامع عقلایى به نحو قضیه حقیقیه است. این قانون کلى در مورد نظام دیات نیز جارى است. به این معنا که هرگاه موضوعش با قیود و شرایطى که در فعلیت آن قانون دخالت دارد موجود گردد، قانون دیات نیز نسبتبه اشخاص فعلیت مىیابد.
با عنایتبه روایات وارده از ائمه اطهار(ع) که فرمودهاند: «کانت الدیة فی الجاهلیته ماة من الابل فاقرها رسول الله(ص)» (8) و همچنین با توجه به آنچه ذکر شد، معلوم مىشود که نظام دیات در مجموعه قوانین حمورابى، در حقوق رومیها و آنگلوساکسونها و نیز در دوران اعراب حکم امضایى بوده است و اسلام هم این حکم عقلایى را، که بدون شک اثر مثبت در نظم عمومى و امنیت جامعه و تا حدودى جبران خسارتهاى بدنى و جانى دارد، به همان مفهوم عرفى و عقلایى آن امضا فرموده و مورد تایید قرار داده است.
ب: بررسى ماهیتحقوقى نظام دیات
نوع ضمان و تعهد نسبتبه ماهیتحقوقى دیه مسلما عقدى و قراردادى محسوب نمىشود، اما درباره اینکه چنین مسئولیتى جنبه کیفرى صرف داشته باشد یا جنبه مدنى صرف و یا ترکیبى از آن دو، اختلاف نظر وجود دارد. به طور کلى سه دیدگاه عمده در مورد ماهیتحقوقى نظام دیات ابراز شده است:
1) گاه بر اساس برخى ویژگیهاى مسئولیت کیفرى از جمله قابلیت تغلیظ و تشدید در زمان و مکان خاص، تحدید شرعى یا قانونى میزان و مبلغ آن، نظام دیات رنگ مسئولیت کیفرى به خود مىگیرد.
2) گاه بر اساس برخى از خواص و آثار مسئولیت مدنى از جمله پرداخت آن به شخص متضرر یا وراث او و عدم پرداخت آن به خزانه دولت، جبران خسارت و ضمان قهرى تلقى مىشود.
3) گاه به دلیل وجود برخى از خواص و آثار مسئولیت کیفرى و مدنى در دیه، نظریهاى مبنى بر اینکه ماهیتحقوقى دیات آمیختهاى از هر دو مسئولیتباشد شکل مىگیرد.
ج: نظر فقهاى مذاهب گوناگون در مورد ماهیتحقوقى نظام دیات
در عصر جاهلیت از طریق نظام دیات هم درصدد بودند که خسارات وارده را جبران کنند و هم جانى را به کیفر اعمال خود برسانند. این نظر با آراى فقهاى امامیه نزدیک است.
در میان فقهاى مذاهب اربعه شافعیه و حنبلیه معتقدند:
دیات جمع دیه است و آن عبارت است از مالى که بر اثر جنایت وارده بر مجنىعلیه به اولیاى دم در صورت قتل نفس و یا به خود مجنىعلیه در صورت ضرب و جرح پرداخت مىگردد. (9)
فقهاى حنفیه اعتقاد دارند:
دیه از ادا مشتق شده است و عبارت است از مالى که در مقابل تلف نفس ادا مىگردد. (10)
نظر فقهاى مالکیه این است که:
دیه عبارت است از چیزى که در مقابل قتل نفس به عنوان خون بها به ولى دم ادا مىگردد. (11)
آنچه از مجموع آراى مذاهب اربعه به دست مىآید (حنفیه و بعضى از مالکیه به طور صریح، شافعیه و حنبلیه) این است که دیه ظهور در جبران خسارت دارد و قهرا جنبه کیفرى و مجازات ندارد. بنابراین دیه به عنوان مالى در ازاى اثر جنایتبه مجنىعلیه یا بستگان او پرداخت مىشود.
کاوشى در خصوص موارد ششگانه در نظام دیات
یکى از موضوعاتى که لازم است در مورد آن بحث و بررسى صورت گیرد، عناوین ششگانه دیات است. با طرح پرسشهایى مىتوان ماهیتحقوقى موارد ششگانه در نظام دیات را روشن کرد. برخى از این پرسشها عبارت است از:
1) آیا عناوین ششگانه، باصولها، موضوعیت دارد؟
2) آیا قیمتیکى از این عناوین ملاک و پایه است و بقیه موارد به اعتبار تساوى قیمت آنها با پایه ذکر شده، مشخص مىشوند و خودشان باصولها هیچگونه موضوعیتى ندارند؟
3) آیا قیمت صد شتر در نظام دیات پایه استیا قیمت و ارزش هزار دینار؟
فقهاى عظام، در وجوب تخییرى انواع ششگانه دیات اتفاق نظر دارند. به این معنا که معتقدند جانى در مقام ادا مىتواند یکى از انواع ششگانه دیات را انتخاب کند و بپردازد. همچنین متفقند که هر یک از شش نوع دیه، فى نفسه، اصل و بدل از غیر خود نیست. لکن به نظر مىرسد با توجه به روایات وارد شده و نظامهاى حقوقى دنیا قبل از اسلام دیهاى که به عنوان اصل و پایه انتخاب شده هزار دینار (برابر با 750 مثقال طلاى صیرفى) است و پنج نوع دیگر دیه به این اعتبار عنوان شده است که در زمان صدور روایتیا زمان تشریع حکم، توان خرید هر یک از انواع پنجگانه (صد شتر، دویست گاو، هزار گوسفند، دویستحله و ده هزار درهم) از لحاظ قیمت معادل با توان خرید هزار دینار برابر بوده است. البته این معنى قابل انکار نیست که در روایات متعدد، ملاک را صد شتر یا قیمت صد شتر قرار دادهاند و ما - ان شاء الله - در مقام جمع بین روایات، با در نظر گرفتن اعتبار عقلایى، پایه و اصل را بیان خواهیم کرد.
الف: نظر اهل تشیع
1) صحیحه عبدالرحمن بن حجاج:
قال: سمعت ابن ابی لیلى یقول: کانت الدیة فی الجاهلیة ماة من الابل فاقرها رسول الله(ص) ثم انه فرض على اهل البقر ماتى بقرة، و فرض على اهل الشاة الف شاة ثنیة، و على اهل الذهب الف دینار، و على اهل الورق عشرة الف درهم و على اهل الیمن الحلل ماتی حلة. قال عبدالرحمن بن الحجاج: فسالت ابا عبدالله(ع) عما روى ابن ابى لیلى. فقال: کان على(ع) یقول: الدیة الف دینار، و قیمة الدینار عشرة دراهم و عشرة آلاف لاهل الامصار، و على اهل البوادی ماة من الابل، و لاهل السواد ماة بقرة، او الف شاة. (12)
ملاحظه مىشود که در این صحیحه، عبدالرحمن بن حجاج مطلبى را از ابن لیلى نقل مىکند و سپس از حضرت صادق(ع) در مورد صحت آن سؤال مىکند. حضرت در پاسخ شخص مىفرماید که دیه، قدرت و