لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
منابع مورد استفاده :
نهج الفصاحه ( ابولقاسم پاینده )
اسرار زندگی : کاظم مقدم
چهارده معصوم : حاج یدالله بهتاش
زندگی پیامبر
نهج البلاغه
وسائل الشیعه جلد 3
و سایر کتابهای دیگر در صدر زندگی پیامبر اکرم (ص)
تحف العقول
گناه شناسی دکتر مطهری
بحارالانوار جلد هشتاد و دو
مقدمه :
به فرموده رسول خدا :
نماز از شرایع دینی و رضای پروردگار در نماز است نماز منهاج و صراط انبیاء و به سوی الله می باشد و برای نماز گزار دوستی فرشتگان هدایت و ایمان و نور معرفت و شناخت پروردگار تشخیص حق از باطل برکت در رزق و روزی و نماز سلاح مؤمن علیه کافر و موجب اجابت دعا و قبولی اعمال است و زاد و توشه مومن در دنیا برای آخرت می باشد نماز شفیع نمازگزار در نزد ملک الموت مونس در قبر فرش نیکو در قبرش و پاسخ و جواب نیکو و منکر می باشد نماز بنده در محشر تاجی است بر سر او و موجب نورانیت صورتش لباس برای بدنش و جواز عبور از صراط است نماز فتح و گشایش ابواب جنت به سوی بنده می باشد و مهریه حورالعین و شمن و بهای بهشت است به وسیله نماز بنده به درجه عالی و مقام والا تمجید و قتدیس الهی است نماز قول حتی و دعوت به سوی حق می باشد .
پیامبر گرامی اسلام در تمامی لحظات در حال عبادت بود و با هر قدمی که بر روی زمین بر می داشت خدای عزووجل را ستایش و عبادت می کرد و در مقابل عظمت پروردگارش سرکرنش فرود می آورد .
بالاترین و بهترین انسان نزد او کسی بود که از روی معرف ذات الهی را پرستش می کرد و توجه به خدا تنها در ذکر لسانی خلاصه نکند عبادت بزرگ را تفکر در آفاق را نفس می دانست چرا که با تفکر و حقیقت بینی است که انسان در برابر عظمت الهی سر خضوع فرود می آورد .
رسول اکرم (ص) بیشتر ساعات را در سکوتی عمیق می گذرانید و به یاد خدا بود و اندیشه ژرف او در همه حال و در همه حال بسوی خدا متوجه بود بارها خود را عبد خواند و عبد کسی است که معبود خود را از همه بیشتر و بهتر عبادت کند تا از این طریق بر مقام بندگیش افزوده گردد و می فرمود جایگاه رفیع انسان همان ساحت قرب الهی است .
و پیامبر می فرمود کسی که دوست دارد مقام خود را نزد خداوند بداند به مقام و منزلت خداوند در نزد خود بنگرد .
و پیامبر می فرمود من همنشین کسی هستم که به یاد من باشد و خدا فرمود مرا یاد کنید تا شما را با نعمت خود یاد کنم .
و پیامبر می فرمودند : کسی معصیت خدا کند خدا را فراموش کرده و اگر چه نماز و روزه و قرآن تلاوت کند .
رسول اکرم (ص) : برترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد و آن را در آغوش کشد و از دل و جان دوستش بدارد و با پیکرش عبادت را به جا آورد چنین کسی اعتنایی نخواهد داشت که دنیایش به سختی می گذرد یا به آسانی
پیامبر می فرمودند وقتی بنده ای به نماز می ایستد و رغبت و دل او با خدا باشد از نماز خارج می شود مانند روزی که متولد شده باشد پیامبر می فرمود از نماز غفلت نکنید و از نماز تحت هیچ شرایطی دست بردار نبود .
پیامبر فرمودند : مسلمان شدنی که با نماز همراه نباشد ارزش ندارد پیامبر می فرمودند نماز مانند ستون خیمه است .
از نماز و صبر کمک بگیرید
پیامبر می فرمود پروردگار آنچنان پرستش کن که گوئی او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند .
پیامبر روزی شخصی را ملاحظه کردند که در حال نماز با ریش خود بازی میکرد فرمود اگر دل این شخص خاشع بود جوارحش نیز خاشع می شد .
و می فرمودند چه بسیار نماز گزارانی که بهرة ایشان از نماز جز رحمت و مشقت چیزی نیست .
رسول اکرم (ص) با اشتیاق تمام در انتظار وقت نماز و مراقب آن بود چون وقت نماز می رسید به موذنش میغرمود یا بلال می فرمود با اذان گفتن خوشحالمان کن .
می فرمودند آدم گرسنه با غذا و تشنه با آب سیر می شود من از نماز سیر نمی شوم .
رسول اکرم هیچ چیز را بر نماز مقدم نمی داشت چون وقت نماز داخل می شد گویا از هیچ کس از اهل و عیال و قوم خویش و دوست و رفیق خود را نمی شناخت .
رسول اکرم وقتی به نماز می ایستاد از ترس خداوند رنگشان می پرید و صدائی سوزناک از ایشان به گوش می رسید و از شدت خشوع در نماز مانند جامعه ای بودند که روی زمین افتاده است .
می فرمودند نماز را مانند کسی بجای آورید که با نماز وداع می کند و چون آماده نماز شدید بگوید این آخرین نماز من است .
و می فرمودند هر کس سه نوبت نماز جمعه را به نظر بی حرمتی ترک کند خداوند بر قلبش مهر زده است .
می فرمودند در نماز جماعت صف ها را منظم کنید وگرنه میان دل هایتان اختلاف خواهد افتاد .
به فرموده پیامبر
« پس مومنی نیست که در راه نماز جماعت قدم بر دارد مگر اینکه خداوند تبارک تعالی ترس و هراس روز قیامت را برای او سبک گیرد و سپس او را امر به ورود به بهشت می کند . »
به فرموده رسول خدا
کسی که قصد شرکت در نماز جماعت به سوی مسجد گام برمی دارد خداوند متعال در مقابل هر گامی که بر می دارد هفتاد هزار حسنه به او پاداش می دهد و به همین میزان درجات وی بالا خواهد رفت و اگر در چنین حالی بمیرد خداوند متعال هفتاد هزار فرشته را مامور می نماید تا در قبر به دیدار او رفته وی را بشارت دهند و درتنهایی قبر انیس او باشند و تا روز قیامت برایش طلب آمرزش کنند .
پیامبر اکرم فرموده اند :
یک نماز که به جماعت برگزار گردد برتری و فضیلت دارد بر بیست و پنج نماز فردی .
پیامبر فرموده اند کسی که پشت سر عالم نماز به جا آورد مانند کسی است که پشت سر پیغمبر خدا نماز خوانده است .
رسول خدا هیچ چیز را بر نماز عشاء و غیر آن مقدم نمی داشت هر گاه وقت آن نماز فرا می رسید رسول خدا دیگر نه خانواده می شناخت و نه دوست .
از پیامبر سئوال شد بهترین اعمال چیست حضرت فرمودند نماز در اول وقتش .
از رسول خدا نقل شده که فرمودند خداوند تبارک و تعالی فرمود :
من تعهدی نسبت به بنده ام دارم که اگر نماز خود را در اول وقتش به پا دارد او را عذاب نکنم و بی حساب وی را به بهشت ببرم .
رسول اکرم فرمودند ( فردای قیامت ) شفاعت من به کسی که نماز واجب را تا پس از وقت آن به تاخیر انداز نخواهد رسید .
رسول اکرم فرموده اند :
شیطان همیشه از مومن می ترسد تا زمانی که بر نماز های پنجگانه محافظت دارد و در وقتش به جا می آورد اما هنگامی که وقت نماز را ضایع کرد بر او جرأت پیدا می کند و او را در گناه بزرگ می اندازد .
به فرموده پیامبر اکرم (ص)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
واحد علی آباد
عنوان:
نکاتی در مورد قرآن
استاد:
جناب آقای میربهبهانی
دانشجو:
علی اکبر مازندرانی
شماره دانشجویی: 84853223
بهار 86
مقدمه
صحبت از ماندگارترین اثر تاریخی است، همان اثری که هوز بوی تازگی از آن استشمام میشود. سخت از پیام و گفتار خداوندی است، همان گفتاری که جزء جزء آن، دریای خروشانی از معارفت است. سخت از تنها مکتوب تحریفناپذیر خلقت است، همان مکتوبی که جانها را سیراب و روحها را به تعالی میرسند.
فاش گویم آنچه در دل مضر است این کتابی نیست چیز دیگر است
چون که در جان رفت جان دیگر شود جان چو دیگر شد، جهان دیگر شود
اللهم اجعل القرآن وسیله لنا الب اشرف منازل الکرامه
ای خدا، قرآن را وسیله ما برای رسیدن به بالاترین منزلتهای کرامت بگردان
روی سخن ما در این تحقیق، با نسل پویای ما است که در بحران انتخاب قرار گرفته و در جستجوی بهترین الگو تکاپو میکند و هر نوی را میآزماید و کنار میگذارد و بر پایه لکل جدید لذه، هماره در پی نوی دیگر است و این آزمون را بارها و بارها تکرار میکند و همچنان طی شده را درمینوردد.
قرآن را! قرآن را! که ریشههای تمام معارف بشری در آن نهفته است.
قرآن را! قرآن را! که بهترین وسیلهی آرامش و از برترین مصادیق ذکر خداست.
قرآن را! قرآن را! که مایه کرامت فردی و اجتماعی ما مسلمانان است و همه چیز ما به عمل به آن و پیروی از قرآن ناطق، ائمه اهل بیت بستگی دارد.
جایگاه و عظمت قرآن
پیامبر اکرم(ص): قرآن از همه چیز، جز خدا برتر است. پس هر که قرآن را پاس دارد، خدا را پاس داشته و هر که قرآن را پاس ندارد، احترام خدا را سبک شمرده است.
امام صادق(ع): عزیز جبار، کتاب خود را بر شما نازل کرد. او راستگو و نیکی کننده است. در آن کتاب، اخبار شما و کسانی که پیش از ما بود و پس از شما خواهد بود و اخبار آسمان و زمین آمده است، که اگر کسی میآمد و از اینها به شما خبر میداد، در شگفت میشدید.
پیامبر اکرم(ص): علم قرآن را بیاموزید و غرایب آن را فرا گیرید. غرایب آن احکام واجب و حدود آن است. چه قرآن بر پنج وجه نازل شده است: حلال، حرام، محکم، متشابه و امثال.
پس به حلال عمل کنید و حرام را فرو گذارید. محکم را بکار ببندید و متشابه را رها کنید و از امثال عبرت بگرید.
قرآن، آب حیات انسان است. این آب هم، تشنه و طالب انسان است، همانطور که انسانه تشنه اوست، به همان اندازه که ما علاقهمند به قرآنیم، چندین برابر قرآن عاشق ماست.
قرآن، سفره رحمت رحیمیه است که فقط برای انسان گسترده شده است. طعام این سفره، غذای انسان است که با ارتزاق آن متخلق به اخلاق ربوی میگردد و متصف به صفات ملکوتی میشود و مدینه فاضله تحصیل میکند و هیچ کس از کنار این سفره بیبهره برنمیخیزد.
شفاعت قرآن
در روایت آمده که رسولب خدا(ص) فرمودند: هیچ شفیعی نه پیغمبر و نه ملک و نه غیر از اینها، در روز قیامت بلند مرتبهتر از قرآن نیست.
منقول است که حضرت علی(ع) فرمودند: قرآن را فرا گیرید که بهترین گفتههاست و در آن بیاندیشید و تفقه کنید که بهار دلهاست و از نور آن شفا جوئید که شفای دلهای بیمار است و آن را به نیکوترین وجه، تلاوت کنید که سودبخشترین سرگذشتهاست.
عمومی بودن فهم قرآن
جهانی بودن زبان قرآن کریم و اشتراک فرهنگ آن، در اجتماع دلپذیر سلمان فارسی، صهب رومی، بلال حبشی، اویس قرنی، عمار و ابوذر غفاری در ساحت مقدس پیامبر جهانی، که شعار ازسلت الی الابیض و الاسود و الاخمر، او شهره آفاق شد، متجلب است.
قرآن مصون از دستبرد و تحریف
مضمون عبارت شیخ صدوق، در کتاب اعتقادات اینچنین آمده است:
آنچه هم اکنون در دست مردم است، بدون هیچ کم و کاستی همان قرآنی است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. پیش از این نبوده و هر کس به ما عقیده تحریف را نسبت دهد، کاذب است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
نکاتی در مورد سعادت و شقاوت انسان
بسم الله الرحمن الرحیم
(لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه اسفل سافلین الاالذین آمنو و عملوا الصالحات فلهم اجرهم غیرممنون) سورة تین آیات 6-4
انسان را در قامت نیکوتر خلق کردیم. سپس اورا به پایینترین پله باز گرداندیم. جز آنان که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند که پاداشی پایان ناپذیر دارند.
از میان هزاران خوبی و محاسن ایمان، پنج خوبی را در پنج نکتة بیان میکنیم.
نکتة اول
انسان به سبب نور ایمان به اعلی علیین بالا میرود و به وسیله آن ارزشی کسب میکند که شایسته بهشت باشد. در حالی که به سبب تیرگی کفر به اسفل سافلین سقوط میکند و در وضع شایسته آتش جهنم قرار میگیرد. چون ایمان انسان را به صانع جلیلش مربوط میسازد. و او را با پیوند محکم(بهخدا) مربوط میسازد و او را به صانعش نسبت میدهد. پس ایمان انتساب است. از این رو انسان به وسیله ایمان ارزشی والا از لحاظ تجلی صنعت الهی در او و پیدایش دلایل تقوش اسماء ربانی بر صفحه وجودش کسب میکند. ولی کفر همان نسبت و انتساب را قطع میکند. و تیرگی آن صنعت ربانی را فرا میگیرد؛ و آثار آن را پاک میکند و ارزش انسان را میکاهد به طوری که او را فقط در ماده اش منحصر میسازد. و ارزش ماده اعتباری ندارد. و حکم نبودن را دارد. چون فنا پذیر و زایل شدنی است و حیاتش حیاتی حیوانی موقت است.
و اینک این را با آوردن مثالی توضیح میدهیم:
ارزش ماده با ارزش صنعت ومیزان مرغوبیت صنعت انسان متفاوت است. گاهی هر دو ارزش را برابر میبینیم. و گاهی ارزش ماده از ارزش خود صنعت بیشتر است و گاهی پیش میآید که ماده آهن دارای ارزشی غنی و جمالی بسیار عالی میشود. و پیش میآید صنعتی نادر و بسیار نفیس با وجود اینکه از ماده بسیار ساده ساخته شده است. میلیونها تومان ارزش پیدا میکند. اگر امثال چنین تحفهای نایاب در بازار زرگران و پیشه وران عتیقه شناس عرضه شود و سازنده با مهارت و مشهور آن را بشناسند قیمتش به میلیونها تومان میرسد. اما اگر همان تحفه در بازار آهنگران ـ مثلاً ـ عرضه شود، هیچکس به خریدن آن اقدام نخواهد کرد. و چه بسا برای خریدنش چیزی پرداخت نمیشود.
در انسان نیز چنین است انسان صنعت خارقالعاده خالق سازنده و یکی از والاترین معجزات قدرتش میباشد. چون خدا او را به عنوان مظهر تجلیات جمیع اسماء نیکش خلق کرده است. و او را مدار تمام نقوش بدیع خود قرار داده و الگوی کوچک و نمونه تمام کائنات قرار داده.
پس هروقت نور ایمان در وجود همین انسان مستقر گردد، همان نور تمام نقشهای حکیمانه را که بر انسان قرار دارد، بیان و روشن میکند، بلکه آن را بر دیگران میخواند. پس مؤمن آن را اندیشمندانه میخواند، و آن را در نفس جود کاملاً احساس میکند. و دیگران را وادار میکند آن را مطالعه کرده و در آن بیندیشند. یعنی انگار میگوید: «اینک منم ساخته و مخلوق همان صانع, ببینید جگونه کرم و رحمتش در من متجلی میشود». وبه وسیله معانی مشابه آن صنعت ربانی در انسان متجلی میشود.
پس ایمان ـ که عبارت است از انتساب به صانع سبحان ـ به نشان دادن جمیع آثار صنعت نهان در انسان میپردازد. و بدین وسیله ارزش انسان در طول بروز همان حقیقت ربانی و درخشش همان آینه صمدانی معین و مشخص میشود. آنگاه همین انسان ـ که اهمیتی ندارد ـ به والاترین مقام تمام مخلوقات تحول پیدا میکند. به طوری که شایستگی خطاب الهی را پیدا کرده و به شرفی نایل میآید که او را شایسته مهمانی ربانی در بهشت میکند.
اما وقتی کفر ـ که عبارت است از قطع انتساب به خدا ـ در وجود انسان نفوذ کند در چنان حالتی تمام معانی نقوش اسماء نیک و حکیم الهی به تیرگی سقوط کرده و به کلی محو میشود و مطالعه و خواندن غیر ممکن میگردد. چون فهم جهات معنوی مکنون در آن که متوجه صانع جلیل است. به سبب فراموش گشتن صانع سبحان ممکن نمیشود بلکه به دنباله رو تبدیل و اکثر آثار صنعت و یا حکمت و اغلب نقوش معنوی عالی از بین میرود و اما باقی مانده آن که به چشم میآید اسباب ناچیز بی ارزش به طبیعت و تصادف نسبت داده میشود. و بالآخره سقوط کرده و زایل میگردد. چون هر یک از جواهر درخشان به پاره شیشهای سیاه و تاریک تبدیل میگردد. و در آن حالت اهمیتش در تنها ماده حیوانی منحصر میگردد. و همانطور که گفتیم سرانجام و ثمر ماده عبارت است از بسر بردن حیاتی کوتاه جزئی، که صاحب آن آن را سپری میکند، در حالی که ناتوانترین و نیازمندترین و شقاوتمندترین مخلوقات است از این رو در نهایت گندیده و زایل میشود... و اینچنین کفر ماهیت انسانیت را خراب کرده و از جوهری ارزشمند آنرا به سیاه زغالی بی ارزش تبدیل میکند.
نکتة دوم:
همانطور که ایمان نور است و انسان را روشن و نورانی میکند و تمام مکاتیب صمدانی نوشته شده بر آن را نمایان و ظاهر و آن را بازخوانی میکند، همانطور هم کائنات را روشن میکند، و قرنهای گذشته و آینده را از تاریکی شدید و فراگیر نجات میدهد.
و با استناد به اسرار این آیه شریف این راز را با مثالی توضیح خواهیم داد:
)الله ولی الذین امنو یخرجهم من الظلمات الی النور) بقره 257 ـ خدا یاور مؤمنان است آنها را از تاریکیکفر به نور ایمان بیرون میآورد.
در یک جریان خیالی دو کوه بلند را در مقابل هم می بینیم که بر قلة آنها پلی عظیم و هولناک و در پایین آن درهای بسیار عمیق قرار دارد و خودمان را که در روی آن پل ایستاده ایم در آن هنگام تاریکی شدید از هر طرف دنیا را در بر می گیردد، و چیزی دیده نمیشود. طرف راست خود را نگاه می کنیم، در تاریکی بی نهایت قبرستانی بزرگ را می بینیم یعنی به خیالمان چنان می آید. بعد طرف چپ را نگاه می کنیم، انگار امواجی از تاریکی شدید را می بینیم که با مشکلات و مصایب وحشتناک دست و پنجه نرم می کنند و با فجایع بزرگ در ستیزهستنند و گو اینکه خود را برای حمله آماده می کنند. به پایین پل نظر می اندازیم گودال و دره بسیار عمیق و بی انتها به چشممان می آید در این موقع و در مقابل این تیرگی شدید و مشکلات بزرگ جز چراغی بسیار کم نور دستی چیزی در اختیار نداریم. از آن استفاده می کنیم درآن هنگام وضعی ترسآور برایمان میشود شد چون گله شیر درنده و وحوش و اشباح را پیرامون خود و حتی تا اطراف پل می بینیم آرزو میکنیم که این چراغ را هم نداشتیم که این مخلوقات خوفناکی را برایم نمایان بکند نور چراغ را هر جا میگرفتیم مان خطرات خوفناک را میدیدیم، در دل حسرتمند بودیم و آه سرد میکشیدیم و میگفتیم واقعاً چراغ برایم مصیبت است از کوره در رفتم و چراغ را به زمین زدیم و خورد شد و انگار با خورد کردن چراغ به نور چراغی برقی دست یافتیم دیدم تمام کائنات را روشن کرده و قلب همان تاریکی را شکافته و کاملاً نابود شده و زایل گشته پر نور است. و هر جا و هر جهت پر از نور شده است و حقیقت همه چیز روشن و واضح نمایان شد. دیدیم همان پل معلق و ترسآور خیابانی است از دشتی هموار میگذرد و برایمان روشن شد همان گورستان پرهراس که در طرف راست دیده بودیم ، جز مجالس ذکر و تهلیل و زمزمه ذکری لطیف و خدمتی گرانقدر و عبادتی والا چیزی نیست که زیر فرمان مردانی نورانی در باغهای سبز و خرم و زیبا بر پا شدهاند و نور شادی و سرور و سعادت را در قلب فروزان میکند و آن دره های عمیق و مصایب هولناک و حوادث مبهم که در طرف چپ خود می دیدم جز کوههای پوشیده از درختان سبز و خرم که موجب سرور بیننده میشوند چیزی نیستند که در پشت آن مهمانخانه عظیم و آسایشگاهها و تفریح گاههای جالب قرار دارند. آری به خیالمان چنین آمد و مخلوقات مخوف و وحوش درنده که دیدیم جز حیوانات رام شده و مأنوس مانند شتر و گاو و بز و گوسفند چیزی نیستند و در این موقع آیه شریف را می خوانیم
( الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور )
همان دو کوه عبارت اند از آغاز و انتهای حیات، یعنی عبارتند از عالم زمین و عالم برزخ و پل عبارت است از طریق حیات و طرف راست زمان گذشته و طرف چپ عبارت است از زمان آینده و چراغ دستی عبارت است از خودپرستی و مباهات و به خود بستگی و به معلومات خود مغرور بودن انسان که به وحی آسمانی گوش فرا نمیدهد و شیرها و درندگان وحشی عبارتند از حوادث شگفت انگیز و موجودات عالم پس انسانی که به خود پرستی و غرور خود متکی است و در دام تیرگیهای غفلت گرفتار میشود و به غل و زنجیر گمراهی مبتلی میشود همان انسان مانند حالت اول خیالی
کاراموزی در مورد سیستمهای کلی مکانیک خودرو
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات:78
مقدمه
نظر به این که علم مکانیک رونق خوبی در کشور داشته است اینجانب سعی کرده ام که مطالبی را که در مورد سیستمهای کلی مکانیک مثل مولد وانتقال قدرت است خلاصه نویسی کرده ودر عوض مطالبی خاص ومفید را تهیه بکنم؛ مطالبی که مطمئناً در پیشرفت وبه روزشدن مکانیک تأثیر گذار می باشد.
دراین پروژه مطالبی که ارائه شده بر مبنای کارهایی است که من درمدت دوره کارورزی خود گذرانده ام از این رو مطالب این پروژه در مورد سیستمهای خاصی از خودرو تنظیم شده است.
پروژه اینجانب از2بخش اصلی یعنی:
بخش گزارش کارهای انجام شده در دوره کارورزیبخش تئوری کارتشکیل شده است.
موتور
ساختمان موتور
ساختمان موتورها بسیار گوناگون ولی در عین حال از لحاظ اصول کلی بسیار مشابه است. مثلا همه موتورهای احتراقی دارای یک محفظه برای فشرده کردن سیال میباشند که سیلندر نام دارد. یا اینکه همگی دارای یک قطعه متحرک رفت و برگشتی میباشند که پیستون نام دارد و ... لیکن ساختار موتورهای برقی متفاوت است. همگی آنها دارای یک سیم پیچ ثابت میباشد که میدان مغناطیسی ایجاد میکند. در میان این سیم پیچ میدان ، یک آرمیچر (روتور) وجود دارد که با تغییرات میدان مغناطیسی انرژی الکتریکی را به انرژی جنبشی تبدیل میکند (به شکل چرخش) و ... .
طرز کار موتور
موتورهای الکتریکی از لحاظ تجهیزات و ساختار نسبتا ساده تر از موتورهای احتراقی هستند. البته طرز کار آنها نیز نسبتا ساده تر است. این موتورها با ایجاد یک میدان مغناطیسی و تغییرات مکرر این میدان مغناطیسی باعث به چرخش درآمدن روتور میشوند. و این چرخش توسط میله ای از محفظه موتور خارج و مورد استفاده قرار میگیرد. موتورهای احتراقی بصورت نوسانی کار میکنند یعنی اینکه قطعات متحرک آنها (پیستونها) که قابل انتقال انرژی هستند، حرکت رفت و برگشتی دارند. برای تبدیل این حرکات رفت و برگشتی به حرکت چرخشی وسیلهای به نام میل لنگ استفاده میشود. لیکن در نهایت انرژی جنبشی این موتورها هم بصورت چرخش یک میله از محفظه موتور به خارج فرستاده میشود.
کاراموزی در مورد سیستمهای کلی مکانیک خودرو
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات:78
مقدمه
نظر به این که علم مکانیک رونق خوبی در کشور داشته است اینجانب سعی کرده ام که مطالبی را که در مورد سیستمهای کلی مکانیک مثل مولد وانتقال قدرت است خلاصه نویسی کرده ودر عوض مطالبی خاص ومفید را تهیه بکنم؛ مطالبی که مطمئناً در پیشرفت وبه روزشدن مکانیک تأثیر گذار می باشد.
دراین پروژه مطالبی که ارائه شده بر مبنای کارهایی است که من درمدت دوره کارورزی خود گذرانده ام از این رو مطالب این پروژه در مورد سیستمهای خاصی از خودرو تنظیم شده است.
پروژه اینجانب از2بخش اصلی یعنی:
بخش گزارش کارهای انجام شده در دوره کارورزیبخش تئوری کارتشکیل شده است.
موتور
ساختمان موتور
ساختمان موتورها بسیار گوناگون ولی در عین حال از لحاظ اصول کلی بسیار مشابه است. مثلا همه موتورهای احتراقی دارای یک محفظه برای فشرده کردن سیال میباشند که سیلندر نام دارد. یا اینکه همگی دارای یک قطعه متحرک رفت و برگشتی میباشند که پیستون نام دارد و ... لیکن ساختار موتورهای برقی متفاوت است. همگی آنها دارای یک سیم پیچ ثابت میباشد که میدان مغناطیسی ایجاد میکند. در میان این سیم پیچ میدان ، یک آرمیچر (روتور) وجود دارد که با تغییرات میدان مغناطیسی انرژی الکتریکی را به انرژی جنبشی تبدیل میکند (به شکل چرخش) و ... .
طرز کار موتور
موتورهای الکتریکی از لحاظ تجهیزات و ساختار نسبتا ساده تر از موتورهای احتراقی هستند. البته طرز کار آنها نیز نسبتا ساده تر است. این موتورها با ایجاد یک میدان مغناطیسی و تغییرات مکرر این میدان مغناطیسی باعث به چرخش درآمدن روتور میشوند. و این چرخش توسط میله ای از محفظه موتور خارج و مورد استفاده قرار میگیرد. موتورهای احتراقی بصورت نوسانی کار میکنند یعنی اینکه قطعات متحرک آنها (پیستونها) که قابل انتقال انرژی هستند، حرکت رفت و برگشتی دارند. برای تبدیل این حرکات رفت و برگشتی به حرکت چرخشی وسیلهای به نام میل لنگ استفاده میشود. لیکن در نهایت انرژی جنبشی این موتورها هم بصورت چرخش یک میله از محفظه موتور به خارج فرستاده میشود.