لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
نماز در نظر على (ع)
به طورى که دیدیم على علیه السلام نخستین پیشواى معصوم و امام بر حق ما و نماینده خدا و جانشین بلا فصل حضرت ختمى مرتبت (ص) اولین نمازگزار اسلام است، آنهم شش سال قبل از بلوغ از این رو مىباید چنین انسان بىنظیرى، رابطه خاصى با نماز بزرگترین فریضه الهى، داشته باشد. على که در قبله مسلمین متولد شده، و در نه سالگى و به عنوان اولین پیرو اسلام و براى نخستین بار در پشت سر پیغمبر خاتم نماز گزارده، به طور قطع بیش از هر مسلمان دیگرى، قدر نماز، نخستین فریضه الهى، را مىداند و به آن اهمیت مىدهد.
به طورى که نوشتهاند، حال على علیه السلام به هنگام نماز چنان بود که در یکى از جنگهاى تیرى به پاى آن حضرت اصابت کرد و هر چه کردند نتوانستند آن را در آورند. چون خبر به پیغمبر دادند فرمود بگذارید على مشغول نماز شود سپس تیر را از پاى او در آورید زیرا على (ع) در آن هنگام، چنان محو تماشاى جمال حق است که کاملا از خود بى خود مىشود. چنین کردند و تیر را از پاى على (ع) در آوردند و او متوجه نشد، و زمانى به خود آمد که از نماز فراغت یافته بود، و آن گاه در خود احساس درد کرد:
هر که چیزى دوست دارد جان و دل بروى گمارد
هر که محرابش تو باشى سر ز عشقت برندارد سعدی
همچنین در یکى از شبهاى مخوف جنگ صفین «لیلة الهریز» که آتش جنگ برافروخته شده بود و از هر سو مانند باران تیر مىبارید، دیدند که على علیه السلام رو به قبله ایستاد و مشغول نماز شد. پس از نماز، پرسیدند یا امیر المؤمنین این چه وقت نماز خواندن بود و على (ع) فرمود: اصلا این جنگ براى چیست جز این است که مىخواهیم ظلم و فساد را ریشه کن کنیم تا نماز و احکام الهى چنانکه باید، اقامه گردد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تحقیق درباره غدیر در سیره اهل بیت (ع)
فرمت فایل :word( قابل ویرایش) تعداد صفحات: 23 صفحه
تحقیق درباره
کلمه کلیدی: تحقیق درباره غدیر در سیره اهل بیت (ع) , سیره اهل بیت (ع) , درباره غدیر در سیره اهل بیت (ع) , تحقیق درباره غدیر ,
توضیح کوتاه: این تحقیق درباره غدیر در سیره اهل بیت (ع) می باشد
قیمت : 3300
غدیر از اساسىترین برنامههاى پیامبر خدا(ص) براى دوام و عزت و شکوه اسلام و قرآن بود. او در بازگشت از حجةالوداع آخرین رسالتخویش را انجام داد. زیرا خدایش فرموده بود:
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لا یهدى القوم الکافرین. (1)
اى پیامبر، آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى; خداوند تو را از گزند مردم نگه مىدارد. خداوند گروه کافران را هدایت نمىکند. (2)
در پى اجراى اوامر پروردگار و معرفى وصى و جانشین خود علىبنابىطالب(ع) آیه اکمال دین: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا; امروز دین شما را کامل کردم و نعمتخود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم» نازل (3) و روز غدیر جشن ولایت و وصایتشد.
اهل بیت پیامبر و امامان بر حق شیعه، که نگاهبان اسلام حقیقى بودند و سعى داشتند آن را از خطرات دور سازند، از هر فرصتى بهره بردند تا غدیر را زنده بدارند و آن خاطره گرامى و به یاد ماندنى را مطرح کنند; زیرا در تابش آفتاب غدیر اهداف والاى پیامبر جامه عمل مىپوشد و براى فتنهانگیزى کجاندیشان فرصتباقى نماند.
نگاهى گذرا به سیره فاطمه و امیرمؤمنان - علیهما السلام - و دیگر امامان راستین شیعه ما را با اهمیت واقعه غدیر و نقش عظیم و سرنوشتساز آن هدایت و نیکبختى بشر آشنا مىسازد.
راویان، نویسندگان و مفسران اهل سنت و شیعه به واقعه غدیر و آیات نازل شده در آن توجه بسیار داشتهاند. برخى از علماى شیعه مانند علامه طبرسى روایات (4) نزول آیه تبلیغ (5) در سرزمین غدیر را مشهور دانستهاند. از اهل سنت ابوالقاسم عبیدالله بنعبدالله حسکانى، از دانشمندان اهل سنت، نیز همین را مطرح مىکند. او احادیث غدیر را در دوازده جزوه دستهبندى کرده، آن را «دعاء الهداة الى اداء حق الموالاة» نامیده است. (6)
ابوالعباس احمد بنمحمد بنسعید مشهور به ابنعقده - مورد اعتماد مذاهب چهارگانه اهل سنت - در این باره کتابى به نام «حدیث الولایة» (7) تدوین کرده است.
علامه امینى نیز کتاب گرانسنگ «الغدیر» را، در یازده مجلد، به رشته نگارش درآورد. آنچه در مجموعه این آثار جلب توجه مىکند موضعگیرى آشکار ائمه اهل بیت - علیهم السلام - در باره این واقعه مهم است، موضعگیریهایى که از اهمیت غدیر و نقش آن در سعادت بشر پرده برمىدارد. در این مقاله به بررسى بخشى از این موضعگیریها مىپردازیم:
فاطمه زهرا - سلام الله علیها - بر مزار حمزه سید الشهداء (احد)
روزى در احد بر مزار عموى پدرش «حمزه سیدالشهداء» ایستاده بود و عزادارى مىکرد. محمود بنلبید فرصت را نیمتشمرده، پس از عزادارى پرسید: اى دختر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 1 صفحه
قسمتی از متن .doc :
علی (ع) خط عربی را تکامل بخشید
خط موسوم به کوفی را میراثی از خط معقلی میدانند که حضرت علی (ع) آن را تکامل بخشیده است.
تهران_ میراث خبرگروه فرهنگ، آرزو رسولی: خط عربی میراث بهجا مانده از خطی بهنام مَعْقِلی (بنایی) است که در افسانهها ادریس پیامبر را مبتکر آن میدانند. این خط را حضرت علی (ع) تکامل بخشید و به خط کوفی مشهور شد.طبق پژوهش لیلی براتزاده، این روایت تبدیل الفبای پیشین سامی به شیوه هنرمندانهتر کوفی را در قرن نخست هجری منعکس میکند.خط کوفی را که کاتبان ایرانی مینوشتهاند، کوفی ایرانی یا کوفی شرقی مینامند. این خط با توجه به خطوط باستانی ایران، خاصه خط میخی، هیئتی خاص یافته و شباهتی با نسخ دارد.لیلی براتزاده در کتاب «خوشنویسی در ایران» درباره ورود خط عربی به ایران مینویسد: ایرانیان تقریباً از اواخر قرن اول و اوائل سده دوم هجری کمکم در نوشتههای خود خط کوفی را معمول داشتند و آن را بهجای پهلوی پذیرفتند و از سنخ همان حروف الفبای عربی چهار حرف دیگر پ، چ، ژ، گ را انتخاب کردند و کتابهای علمی و سیاسی را به آن خط نوشتند.بهاین ترتیب، زبان فارسی با کلمات عربی آمیخته شد و زبانی حاصل شد که به آن فارسی دری گویند و همان زبان اساس زبان کنونی ما شد.ایرانیان پس از پذیرفتن دین اسلام و خط عربی خود عامل بسط و گسترش زبان و خط عربی در میان اقوام و ممالک دیگر شدند و علاوه بر دین اسلام، تمدن و فرهنگ و زبان ایرانی نیز در آنان اثر گذاشت.براتزاده درمورد پیدایش خط نستعلیق مینویسد: ازصدر اسلام تا مدت پنج قرن خط کوفی در ایران رایج بود و آن را در نوشتن قرآن و تزیینات ابنیه بکار میبردند. ولی خط معمول ایرانیان نوعی نسخ بود که با قلم نسخ قدیم عربی و نسخ جدید اختلاف داشت و همین خط اساس خط رسمی و معروف ایران یعنی نستعلیق بوده است.کتاب «خوشنویسی در ایران» نوشته لیلی براتزاده را بهتازگی دفتر پژوهشهای فرهنگی در شماره 56 مجموعه «از ایران چه میدانم؟» منتشر کرده است.
نظر شما در مورد این خبر؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سیری در زندگی حضرت علی (ع)
امیر مومنان علی در سیزدهم رجب ، سی سال بعد از عام الفیل 599 یا 600 م در کعبه به دنیا آمد. دوره حساس کودکی و نوجوانی را در خانه حضرت محمد (ص) و تحت تربیت وی به سر برد. این تربیت او را از قلب حساس، دیده نافذ و گوش شنوا برخوردار ساخت؛ به گونه ای که می توانست چیزهایی ببیند و صداهایی بشنود که دیدن و شنیدن آن برای مردم عادی ممکن نبود. امام صادق (ع) می فرماید: علی (ع) پیش از رسالت پیامبر (ص) همراه آن حضرت نور نبوت را می دید و صدای فرشته را می شنید.
پیشگام بودن آن حضرت در پذیرش و ابراز اسلام، ارزشی است که قرآن بر آن تکیه کرده، آشکارا می گوید: پیشگامان در اسلام نزد خداوند ارزشی والا دارند.
باید توجه داشت عنایت قرآن به موضوع «سبقت» در پذیرش اسلام چنان است که حتی کسانی که پیش از فتح مکه ایمان آورده، جان و مال خود را در راه خدا بذل کرده اند از ایمان آوردگان و جهادگران پس از پیروزی برتر شمرده است؛ چه رسد به کسانی که پیش از هجرت و در سال های نخست ظهور اسلام مسلمان شده اند. از نظر تربیتی، حتی لحظه ای دل به بت پرستی نیالودن و پرستش خدای یگانه در اولین لحظات خودشناسی بسیار مهم است و فضیلت اختصاصی حضرت علی (ع) به شمار می آید. هم چنان که استمرار این ایمان که ضامن پیامد مثبت آن گروش و پیشگامی بود نیز در تعدادی خاص از صحابه رسول خدا (ص) و امام علی (ع) ظهور یافت.
اعلام پشتیبانی همه جانبه از آخرین سفیر الهی در اولین دعوت عمومی بستگان و اعلام جانشینی علی (ع) توسط آن حضرت (ص) به روشنی گویای موقعیت امامت است؛ چنان که می توان تاریخ پیدایش تشیع را ریشه یابی کرد و جدایی ناپذیری امامت و نبوت را به خوبی دریافت.
فداکاری آن حضرت (ع) در «لیله المبیت» سبب خشنودی خداوند و نزول برکت و عطوفت الهی به بندگانش شد. در پیمان «اخوت اسلامی» که در ا« نوعی هماهنگی و تناسب افراد با یکدیگر از نظر ایمان، فضیلت، و شخصیت اسلامی رعایت شده بود، پیامبر (ص) او را به برادری خویش برگزید و بدین ترتیب، حدیث منزلت را به کمال رساند. شایستگی همسری حضرت فاطمه (ع) نشان دیگری از جایگاه معنوی و کمالات آن حضرت (ع) است.
دلاوری آن حضرت (ع) در همه غزوات زمان پیامبر (ص) معروف است و کتب سیره، تاریخ و حدیث اهل سنت و شیعه از آن آکنده است.
در نخستین رویارویی نظامی، جز کسانی که در قتل آنان اختلاف است، هشت تن از پرچمداران سیاه با شمشیر او از پای درآمدند. در جنگ احد، که بسیاری از اصحاب از اطراف پیامبر (ص) گریختند، علی (ع) در کنار تعدادی اندک از اصحاب، با حضرت (ص) باقی ماند و خود را سپر وی ساخت. قتل عمر و بن عبدود، در غزوه خندق به دست آن حضرت (ع)، که از عبادت جن و انس برتر شمرده شده است، بسیار مشهور است.
در جنگ خیبر، حضرت رسول (ص) پرچم سفید خود را به ترتیب به ابوبکر و عمربن خطاب سپرد و آن ها را برای گرفتن یکی از قلعه ها فرستاد؛ اما آنها بی هیچ موفقیتی بازگشتند. آن گاه حضرت (ص) فرمود: فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد. فردای آن روز، پرچم را به علی (ع) سپرد. فتح نمایان آن حضرت (ع) در کانون توطئه یهودیان زبانزد خاص و عام است.
پس از حوادث از پیش طراحی شده ای که نقطه واگرایی تاریخ قلمداد شده است، گرایش های شیعیان، تظاهرات باز و عملکرد فعال خود را از دست داد. مقایسه کردار علی (ع) در طول زندگی پیامبر (ص) و نقش وی پس از رحلت آن بزرگوار، نشان دهنده نگرش انفعالی او به قدرت حاکم است. چرا که شخصیتی که نقش اول را به دلیل توان و شایستگی لازم در دوران حیات رسول اکرم (ص) در همه ابعاد جامعه اسلامی و با کمال اخلاص و کارآیی مناسب دارد از این پس فقط در زوایایی بسیار محدود مورد توجه قرار می گیرد.
از سوی دیگر، توجه به ایمان راسخ علی (ع) و شایستگی کامل وی برای جانشینی پیامبر (ص) و زحمات طاقت فرسایی که در طول این مدت به انجام رسیده است. این انتظار را که او باید برای احقاق حقوق خود و اعتلای اسلام راستین تا آخرین نفس جنگیده باشد، کاملاً موجه می سازد. به یقین انفعال و عدم اقدام وی علل جدی داشته است.
اگر مصالحه با موقعیت موجود نامیدن این واقعیات ممکن باشد، می توان گفت: آنچه علی (ع) را به مدارا با نظام حاکم واداشت مساله گسترش ارتداد و خطر روزافزون مدعیان دروغین نبوت در جزیره العرب بود. امام (ع) در بیان دلیل این مدارا می فرماید: نخست دست خود را بازکشیدم تا آن که دیدم گروهی در دین خود نماندند و از اسلام روی گرداندند و مردم را به نابود ساختن دین محمد (ص) دعوت می کنند. پس ترسیدم اگر اسلام و مسلمانان را یاری نکنم،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
بنام خدا اگر بپذیریم که در سراسر گیتی (جهان هستی با تمام وجوه و ابعادش که مخلوق یک واجب الوجود است و برای این خلقت هدفی مشخص شده است و آن رسیدن به کمال است و درنهایت زندگی ابدی دربرابر خداوند متعال، پس از تفکر و تحقیق و تفحص زیاد با تعقل در می یابیم که آن خدای باریتعالی برای رساندن این انسان به کمالات معنویه همراه با انجام عبادات ظاهریه که وسیله ایست برای درک عبودیت باطنیه وسیله ای را دراختیار گذاشته که بهتر و راحت تر و سریعتر و سالمتر با استفاده بهینه این انسان از آن وسایل بنحو مطلوب ره صدساله با طرفه العینی بپیماید و آن وسیله (وسایل) حبل الله است (ریسمان الهی) و آنها 14 معصومند چهارده گلی که هرکدام بوی مخصوص خدائی می دهند و هرکدام آنها نام مبارکشان خواص و برکاتی دارند و درمیان آنها اگر چه (همشان نور واحد هستند) یکی از همه بیشتر نورافشانی می کند و تلئلو خاصی دارد و قلب انسان را کاملاً متوجه خودش می کند و مثل آهن ربا اگر انسانی اعمالش کم یا زیاد و خواص آهن ربائی داشته باشد و سنخیت اعمالش شبیه دستورات آنها باشد مسلماً آنرا جذب می کند و آن یکی نام زیبایش انسان را منقلب می کند و آن یک کلمه است که عزیز دردونه سیزده معصوم دیگر و بالاخص خالق آن سیزده معصوم می باشد و آن معصومی است که با سیزده معصوم دیگر از نظر انجام وظیفه ظاهری جلوه ای دیگر دارد و آن نام مبارک حسین علیه السلام است که با شنیدن و دیدن آن نام مبارک درقلوب مشتاقانش شور و شعف خاصی ایجاد می کند پس با توجه به هدف خلقت و توانائیهائی که خداوند در وجود انسان به ودیعه گذاشته انتظار می رود که با استفاده از آن وسیله (حسین) به تمام خواسته های خود و نهایتاً به لقاء الله که کمال مطلق است برسیم و آنچه بسیار مهم است که باید همیشه و درهرلحظه فراموش نکنیم این است که عشق به حسین و دوستی با حسین و استفاده از حسین و جان دادن در راه حسین بدون پذیرفتن ولایت عملی و بقیه اهل بیت و محبت آن خانواده که مطابق فطرت است مسیر نمی شود پس همه با هم بدون واهمه و باهم با معرفت با عشق به امر ندای علی علی علی علی حسین حسین حسین حسین را سر می دهیم جان میدهیم.
پیشگفتار:
حال، این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست ؟
عقل و فطرت براین مسأله حکم می کنند که حمد و ثنا مخصوص ذات اقدس حق است و درود بی منتهی برگزیده گان آن درگاه خصوصاً رسول مکرم اسلام و اولاد آدم ابوالبشر یعنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله و سلم.
دوران نوجوانی و جوانی را آنطور که معلوم است و همه می گویند و گذشتگان هم گفته اند (مثل آیه ا.. جعفربن حسین شوشتری رحمه ا..علیه) به غفلت گذرانده ومیگذرانند، این بنده ضعیف بخود گفتم تو بیا و از این گرانبهاترین سرمایه استفاده کن و دانه ای بکار که پس از رشد کردن ریشه اش در زمین محکم و ساقه و شاخه و برگش بطرف آسمان مدت طولانی عرض اندام کند و آن دانه کاشتن نام حسین درقلوب بندگان خداست اگرچه همه بندگان برحسب فطرت موحدند و خدا را میپرستند واگر اهل بیت هم درمقابل آنها جلوه ای از خود نشان دهند تا آخر عمر سرمست و فدائی و عاشق و محب محمدو ال محمدند پس بهتر است از دیگران سبقت بگیرم و از این دوران عاشقی خود را ثابت کنم نه اینکه صبر کنم تا زمان پیری برسد و با خود زمزمه کنم که ای مسافر بی زاد و راحله –بازخواهی ماند از قافله ببین چه کشته ای؟ هنگام درو نزدیک است.
حال این عشق من است، حسین من عزیز من حسین من حسین من حسین فاطمه (س)
خصوصیت محل آن حضرت بعداز ولادتش
اول مجلس، بعد از تولد دستهای رسول خدا بوده، چنانکه مروی است که حضرت در حجره ایستاده بودند منتظر ولادت آن جناب، پس چون متولد شد به هیئت سجده، ندا
کرد پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله) اسماء را که پسر مرا بیاور، عرض کرد که هنوز او را پاکیزه نکرده ایم، فرمودند: تو او را پاکیزه می کنی! خداوند او را پاک و پاکیزه کرده، پس آورد او را درحالتی که پیچیده شده بود درپارچه ای که از پشم بود، پس گرفت او را به دست خود، و نظر فرمود باو و گریست، و فرمود : «دشوار است برمن ای ابا عبدالله» و بعد از آن گاهی بردوش و گردن جبرئیل بود، و گاهی بردوش پیغمبر، یا برسینه و پشت آن سرور، و گاهی بردست او هنگامی که بلند می فرمود او را که دهانش را