واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد تفسیر سوره جن 50 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 50 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تفسیر سوره جن

قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالو انا سمعنا قرآنا عجبا یهدی الی الرشید

در این آیه شریفه رسول گرامی خود را دستور داده که داستان زیر را برای امتش نقل کند. و منظور از اینکه بگوید به من وحی شده این است که خدا به من وحی کرده، و مفعول کلمه استمع قرآن است، البته در ظاهر آیه نیامده است، چون کلام بر آن دلالت داشته و کلمه نفر به معنای جماعت است که شامل سه نفر تا نه نفر می شود. این طور مشهور است، ولی بعضی گفته اند که از سه تا چهل نفر را شامل می شود.

و کلمه عجب بفتحه عین و فتحه جیم به معنای چیزی است که بخاطر غیر عادی بودن آن آدمی را به تعجب وا دارد. و اگر قرآن را عجب خواندند برای همین بود که کلامی است خارق العاده هم در الفاظش و هم در معانی و معارفش، مخصوصا با در نظر گرفتن اینکه این کلام از شخصی صادر شده که بی سواد است نه می تواند بنویسد و نه می تواند بخواند.

کلمه رشد بمعنای رسیدن بواقع در هر نظریه است که خلاف آن یعنی به خطا رفتن از واقع راغی می رساند.

و معنای آیه این است که ای رسول به مردم بگو به من وحی شده یعنی خدا به من وحی کرده که چند نفری از« جن» قرآن را شنیدند و وقتی به قوم خود بر گشتند بایشان گفتند: ما کلامی را شنیدیم خواندنی که کلامی خارق العاده بوده است و بسوی عقائد و اعمالی دعوت می کرد که دارنده آن عقائد و اعماتل را باصابه واقع و رسیدن بحقیقت سعادت پیروز می گرداند.

گفتاری پیرامون جن

کلمه جن بمعنای نوعی از مخلوقات خدا است که از حواس ما مستوراند و قرآن کریم وجود چنین موجوداتی را تصدیق کرده است و در آن باره مطالبی را بیان کرده است اول اینکه: این نوع مخلوقات قبل از نوع بشر خلق شده اند و دوم اینکه این نوع مخلوقات از جنس آتش خلق شده اند.و در این باب فرموده: جان را ما قبلا از آتشی سموم آفریده بودیم.

و سوم اینکه این نوع مانند انسان زندگی و مرگ و قیامت دارند ودر این باب فرمود: اولئک الذین حق علیهم القول فی امم قد خلت من قبلهم من الجن والانسان اینان کسانیند که همان عذابها که امتهای گذشته جنی و انسی را منقرض کرده بود برایشان حتمی شده.

و چهارم اینکه این نوع از جانداران مانند سایر جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد وتکاثر دارند ودر این باره فرمود: و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن واینکه مردانی از انس بودند که بمردانی از جن پناه می بردن «جن_6». پنجم اینکه این نوع مانند نوع بشر دارای شعور و اراده است و علاوه بر این کارهائی سریع و اعمالی شاقه را میتواند انجام دهند که از نوع بشر ساخته نیست همچنانکه در آیات مربوطه بقصص سلیمان علیه السلام و اینکه جن مسخر آنجناب بودند و نیز در قصه شهر سبا آمده است. ششم اینکه جن هم مانند انس مؤمن وکافر دارند بعضی صالح و بعضی فاسدند ودر این باره آیات زیر را میخوانیم وما خلقت الجن والانس الالیعبدون من جن والانس را خلق نکردیم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند انا سمعنا قرانا عجبا یهدی الی الرشد فامنا به جن وانا منا المسلمون و منا القاسطون واین مائیم که مسلمانان و دادگران از مایند جن قالوا یا قومنا انا سمعنا کتابا انزل من بعد موسی مصدقا لما بین یدیه یهدی الی الحق و الی طریق مستقیم یا قومنا اجیبوا داعی الله گفتند ای قوم ما آگاه باشید که ما کتابی را شنیدیم بعد از موسی نازل شده که کتابهای آسمانی قبل را تصدیق دارد کتابی است که بسوی حق و بسوی طریق مستقیم هدایت می کند ای قوم ما منادی خدا را اجابت کنید.

آیات دیگریکه به سایر خصوصیات جنیان اشاره می کند. از کلام خدایتعالی استقاده می شود که ابلیس از طائفه جن بوده و دارای فرزندانی و قبیله ای است چون در قرآن میخوانیم:

کان من الجن ففسق عن امر ربه او از جن بوده و در آخر از امر پروردگارش سر پیچی کرد و نیز میخوانیم: افتخذونه و ذریته اولیاء من دونی آیا ابلیس و ذریه او را بجای من اولیاء خود میگیرید و نیز میخوانیم: انه یراکم هو و قبیله من حیث لا ترونهم. و او و قبیله اش از جائی که شما ایشانرا نبینید میبینید

فامنا به ولن نشرک بربنا احدا

این جمله از ایمان جنیان بقرآن و تصدیق آن باینکه حق است خبر میدهد و جمله ولن نشرک بربنا احدا بمعنای ایمانشان به قرآنرا تاکید می کند و می فهماند که ایمان جنیان بقرآن همان ایمان به خدائی است که قرآن را نازل کرده در نتیجه رب ایشان هم همان خدا است و ایمانشان به خدای تعالی ایمان توحیدی است یعنی احدی را ابدا شریک خدا نمی گیرند.

وانه تعالی جد ربنا ما اتخذ صاحبةو لاولدا

مفسرین کلمه جد را بعظمت و بعضی به بهره معنا کرده اند و آیهء شریفه در معنای تاکیدیست برای جملهء: ولن نشرک بربنا احدا و قرائت مشهور کلمه انه را بفتحه همزه خوانده و بعضی آنرا در خصوص این آیه بکسره همزه و در آیات بعدش که دوازده آیه است بفتحه همزه خوانده اند و درست هم همین است چون سیاق ظهور در این دارد که آیات حکایت کلام جن است. و اما قرائت بفتحه وجه روشنی ندارد بعضی ها آنرا توجیه کرده اند باینکه جمله وانه الخ عطف است بر ضمیر مجرور در جملهء آمنابه و تقدیر کلام آمنابه وبا نه تعالی جدربنا الخ است میخواهد از جنیان خبر دهد که باینکه نسبت بنفی صاحب و ولد برای خدا که بت پرستان بدان معتقدند ایمان دارند.

لکن این توجیه بر اساس نحویین کوفی درست در می آید که عطف بر ضمیر متصل مجرور را جایز دانسته اند و اما بنا بر مذهب بصریها که آنرا جائز نمیدانند بعضی از قبیل فرا و رجاج و ز مخشری بطوریکه از ایشان حکایت شده گفته اند: که کلمه وانه عطف است بر محل جارو مجرور و محل جارومجرور آمنابه نصب است چون این جمله در معنای تصدیق داریم آنرا می باشد که کلمه آنرا مفعول ایمان بمعنای تصدیق است و تقدیر کلام و صدقنا انه تعالی جدربنا الخ ولی خواننده خود میداند که این توجیه توجیه زورکی است. بعضی دیگر این قرائت را توجیه کرده اند باینکه در جملهء عطف شده حرف جری در تقدیر است و چنین در دو حرف ان و ان شایع است و تقدیر کلام آمنا به با تعالی جد ربنا الخ میباشد. یک اشکال بهمهء این وجود وارد است چه آنوجهی که می گفت جمله وانه الخ عطف بضمیر مجرور است و چه آنکه می گفت عطف بمحل آنست وچه آنکه می گفت حرف جری در جمله معطوف در تقدیر است وآن اشکال اینست با این سه وجه تنها میتوان دو آیه: وانه تعالی جد ربنا الخ و آیه و انه کان یقول مفیهنا علی الله را توجیه کرد واما بقیه آیاتی که کلمه ان در اول آن آمده مانند آیهء و انا ظننا ان لن تقول الخ و آیه وانه کان رجال من الانس الخ و آیهء: و انا لمسنا السماء.

قطعا چاره ساز نیست چون معنا ندارد اجنه بگویند ما ایمان آوردیم و یاتصدیق کردیم که گمان کردیم انس و جن علیه خدا دری وری نخواهند گفتو باز معنا ندارد گفته باشند ما ایمان آوردیم و تصدیق کردیم که رجالی از انس همواره برجالی از جن پناه میبردند و یا گفته باشند:ما ایمان آوردیم و تصدیق کردیم که ما بآسمان نزدیک شدیم ودیدیم که چنین و چنان بود. پس با آن سه توجیه هیچ دردی دواء نمی شود تنها چاره در همانست که بعضی ازمفسرین ابراز داشته اند وآن اینستکه اگر دو آیه اول با تقدیر گرفتن ایمانو یا تصدیق تو جیه نمود.

بعضی دیگر از مفسرین مفتوح بودن کلمه انه در آیه مورد بحث را اینطوری توجیه کرده اند: که این آیه و همه آیاتی که کلمه ان در آغاز آن آمده عطف است بر جمله: انه استمع نفر الخ و فساد این توجیه بر کسی پوشیده نیست برای اینکه در این صورت باید بگوییم همه آیات در مقام خبر دادن از مطالبی استکه برسولخدا ص وحی شده که جنی ها چنین و چنان گفتند: قل اوحی الی انه استمع الخ بمردم بگو که بمن وحی شد که چند نفر از جنیان بصدای تلاوت قرآن گوش دادند و نزد قوم خود شده گفتند که چنین و چنان گفتند:که چنین و چنان شده و نیز بمن وحی شده و نیز بمن وحی شده که انه جد ربنا که او پروردگار عظیم ماست و نیز به من وحی شده که بعضی از سفیهان ما علیه خدا دری وری می گفت. آنوقت این سوال پیش می آید که کلمه انه و انهم و انا اگر جزء کلام جنیان نبوده و قرآن آنرا زیاد کرده که این یک زیادی مخل است و نظم کلام را بهم میزند و اگر جزء گلمات خود جنیان است که قرآن حکایتش کرده آنوقت رو بر هم ان و ما بعد آن کلام تامی نخواهد بود و باید



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره جن 50 ص


مقاله درباره سوره های قران و ترجمه برخی آیات

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

سوره نحل :

آیات 5 تا 18

وَ الاَنْعَمَ خَلَقَهَا لَکمْ فِیهَا دِف ءٌ وَ مَنَفِعُ وَ مِنْهَا تَأْکلُونَ(5)

وَ لَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسرَحُونَ(6)

وَ تحْمِلُ أَثْقَالَکمْ إِلى بَلَدٍ لَّمْ تَکُونُوا بَلِغِیهِ إِلا بِشِقِّ الاَنفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ(7)

وَ الخَْیْلَ وَ الْبِغَالَ وَ الْحَمِیرَ لِترْکبُوهَا وَ زِینَةً وَ یخْلُقُ مَا لا تَعْلَمُونَ(8)

وَ عَلى اللَّهِ قَصدُ السبِیلِ وَ مِنْهَا جَائرٌ وَ لَوْ شاءَ لهََدَامْ أَجْمَعِینَ(9)

هُوَ الَّذِى أَنزَلَ مِنَ السمَاءِ مَاءً لَّکم مِّنْهُ شرَابٌ وَ مِنْهُ شجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ(10)

یُنبِت لَکم بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الاَعْنَب وَ مِن کلِّ الثَّمَرَتِ إِنَّ فى ذَلِک لاَیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکرُونَ(11)

وَ سخَّرَ لَکمُ الَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشمْس وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسخَّرَت بِأَمْرِهِ إِنَّ فى ذَلِک لاَیَتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ(12)

وَ مَا ذَرَأَ لَکمْ فى الاَرْضِ مخْتَلِفاً أَلْوَنُهُ إِنَّ فى ذَلِک لاَیَةً لِّقَوْمٍ یَذَّکرُونَ(13)

وَ هُوَ الَّذِى سخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکلُوا مِنْهُ لَحْماً طرِیًّا وَ تَستَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسونَهَا وَ تَرَى الْفُلْک مَوَاخِرَ فِیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضلِهِ وَ لَعَلَّکمْ تَشکُرُونَ(14)

وَ أَلْقَى فى الاَرْضِ رَوَسىَ أَن تَمِیدَ بِکمْ وَ أَنهَراً وَ سبُلاً لَّعَلَّکمْ تهْتَدُونَ(15)

وَ عَلَمَتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یهْتَدُونَ(16)

أَ فَمَن یخْلُقُ کَمَن لا یخْلُقُ أَ فَلا تَذَکرُونَ(17)

وَ إِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تحْصوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ(18)

ترجمه :

5 - و چهار پایان را آفرید در حالى که براى شما در آنها وسیله پوشش و منافع دیگر است و از گوشت آنها میخورید.

6 - و در آنها براى شما زینت و شکوه است به هنگامى که به استراحتگاه شان باز میگردانید و هنگامى که (صبحگاهان ) آنها را به صحرا میفرستید.

7 - آنها بارهاى سنگین شما را به شهرى که جز با مشقت زیاد به آن نمیرسید حمل میکنند چرا که پروردگارتان رؤ ف و رحیم است .

8 - (و همچنین ) اسبها و استرها و الاغها را آفرید تا بر آنها سوار شوید و هم مایه زینت شما باشد و چیزها (وسائل نقلیه دیگرى ) مى آفریند که شما نمى دانید!

9 - و بر خداست که راه است را به بندگان نشان دهد، اما بعضى از راهها بیراهه است و اگر خدا بخواهد همه شما را (به اجبار) هدایت مى کند (ولى اجبار سودى ندارد).

10 - او کسى است که از آسمان آبى فرستاد که شرب شما از آن است ، و گیاهان و درختان که حیوانات خود را در آن به چرا مى برید نیز از آن است .

11 - خداوند با آن (آب باران ) براى شما زراعت و زیتون و نخل و انگور مى رویاند، و از همه میوه ها، مسلما در این نشانه روشنى است براى گروهى که تفکر مى کنند12 - او شب و روز و خورشید و ماه را مسخر شما ساخت ، و نیز ستارگان به فرمان او مسخر شمایند، در این نشانه هائى است (از عظمت خدا) براى گروهى که عقل خود را بکار مى گیرند.

12 - او شب و روز و خورشید و ماه را مسخر شما ساخت ، و نیز ستارگان به فرمان او مسخر شمایند، در این نشانه هائى است (از عظمت خدا) براى گروهى که عقل خود را بکار مى گیرند.

13 - (علاوه بر این ) مخلوقاتى را که در زمین آفریده نیز مسخر (فرمان شما) ساخت ، مخلوقاتى با رنگهاى مختلف در این نشانه روشنى است براى گروهى که متذکر مى شوند.

14 - او کسى است که دریا را مسخر (شما) ساخت تا از آن گوشت تازه بخورید و وسائل زینتى براى پوشش از آن استخراج نمائید، و کشتیها را مى بینید که سینه دریا را مى شکافند تا شما (به تجارت پردازید) و از فضل خدا بهره گیرید، شاید شکر نعمتهاى او را بجا آورید.

15 - و در زمین کوه هاى ثابت و محکمى افکند تا لرزش آنرا نسبت به شما بگیرد، و نهرها ایجاد کرد، و راههائى تا هدایت شوید.

16 - و (نیز) علاماتى قرار داد و (شب هنگام ) آنها بوسیله ستارگان هدایت مى شوند.17 - آیا کسى که مى آفریند همچون کسى است که نمى آفریند؟ آیا متذکر نمى شوید!!

17 - آیا کسى که مى آفریند همچون کسى است که نمى آفریند؟ آیا متذکر نمى شوید!!

18 - و اگر نعمتهاى خدا را بشمارید هرگز نمى توانید آنرا احصا کنید، خداوند غفور و رحیم است .

سوره الرحمان

آیات 5 تا 7

الشمْس وَ الْقَمَرُ بحُسبَانٍ(5)

وَ النَّجْمُ وَ الشجَرُ یَسجُدَانِ(6)

وَ السمَاءَ رَفَعَهَا وَ وَضعَ الْمِیزَانَ(7)

5 - خورشید و ماه بر طبق حساب منظمى مى گردند.

6 - و گیاه و درخت براى او سجده مى کن

7 - و آسمان را برافراشت و میزان و قانون (در آن ) گذاشت .



خرید و دانلود مقاله درباره سوره های قران و ترجمه برخی آیات


مقاله درباره سوره انعام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

سوره انعام

به نام خداوند بخشنده ومهربان

*************************** توضیح سوره :**************************

این سوره ششمین سوره قرآن کریم است که ۱۶۵ آیه دارد که تمام آیات آن یکجا و در مکه و قبل

از هجرت نازل شده اند . این سوره شصت و نهمین سوره ای است که بر پیامبر نازل شده است. 

این سوره پس از سوره حجر نازل گشته است.در قسمت هایی از آیات ۱۳۶ تا ۱۴۴ عقاید و رسوم

و سنت های جاهلی را درباره گاو و گوسفند و شتر و بز و قربانی و گوشت آن بیان شده است ، از 

این رو این سوره را انعام « احشام و چهارپایان » نامیده اند .

 

*************************** محتوای سوره : ************************

این سوره همانند سایر سوره های مکی ، دعوت به اصول سه گانه « توحید» ، « نبوت» و «معاد»

است ، ولی بیش از همه روی مساله یگانه پرستی و مبارزه با شرک و بت پرستی دور می زند .

دقت در آیات این سوره می تواند روح نفاق و پراکندگی را از میان مسلمانان بر می چیند و گوشها

را شنوا وچشمها را بینا و دلها را دانا می سازد .

 

************************* فضیلت قرائت سوره: **********************

 حضرت امام صادق (ع) فرمود : « کسی که هر شب سوره انعام را بخواند ، جزء نجات

یافتگان عذاب الهی خواهد بود و لحظه ای آتش را نمی بیند . » (مجمع البیان و ثواب الاعمال)

و نیز فرمودند : « کسی که سوره انعام را با زعفران بنویسد و شش روز بخورد ۱- روزیش 

 زیاد می شود ۲-به بیماری سودا گرفتار نشود واز درد و گرفتاری با اجازه خداوند مصون 

می ماند . » (مجمع البیان و ثواب الاعمال)

رسول اکرم (ص) فرمودند : « سوره انعام یکجا بر من نازل شد در حالی که هفتاد هزار 

فرشته با صدای حمد و تسبیح ،این سوره را همراهی می کردند .هر کس این سوره را

بخواند همین هفتاد هزار فرشته به تعداد هر آیه یک شبانه روز بر او صلوات می فرستند»

حضرت امام صادق (ع) فرمودند :«سوره انعام یکجا نازل شد و هفتاد هزار ملک سوره را با 

تعظیم،همراهی کردند زیرادر هفتاد جای آن نام خداوند آمده است.اگر مردم می دانستند

در خواندن آن چقدر فضیلت است ، آن را ترک نمی کردند . »

 

 *********************** اثرات شفا بخش سوره : **********************

- جهت شفای کلیه امراض این سوره را با خود داشته باشد . 

- هر کس این سوره را بنویسد و بشویدوتا هفت روز متوالی از آن آب بنوشدخدا به اورحم می کند.

- اگر کسی این آیه را بر صفحه ای از قلع بنویسد و در دکان یا منزل خود آویزد خیر و برکت آن بسیار

شود .« و عنده مفاتح الغیب . . . فی کتاب مبین » (آیه ۵۹)

- جهت تقویت حافظه آیه زیر را به تخم مرغ نوشته و بخورند .

« و هو القاهر فوق عباده . . . لا یفرطون » (آیه ۶۱)

 

توضیح یک نکته :

بعضی از این سوره ، تنها به خواندن الفاظ آن قناعت می کنند ، و جلسات عریض و طویلی برای

« ختم انعام » و حل مشکلات شخصی و خصوصی خود با تشریفات ویژه ای تشکیل می دهند

که به نام جلسات ختم انعام نامیده می شود ، مسلما اگر در این جلسات به محتوای سوره

دقت شود، نه تنها مشکلات شخصی ، بلکه مشکلات عمومی مسلمانان نیز حل خواهد شد.

1- کیفیت نزول این سوره

سوره انعام مکی، و نیز نخستین سوره مکی درترتیب مصحف موجود می باشد.

امام فخر رازی در تفسیر کبیر ( مفاتیح الغیب) می گوید:

این سوره از دو نوع ویژگی از نظر فضیلت برخوردار است:

- یکی آنکه دفعةً واحده و یکباره نازل شد.

دیگر آنکه هزار فرشته نزول آنرا مشایعت کردند، چون این سوره مشتمل بر دلائل توحید و عدل و نبوت و معاد و ابطال مذاهب باطل و خرافی و مکاتب ملحدین است.

2- چرا این سوره به " انعام" نامبرده است؟

این سوره را" سوره انعام" می نامند، و انعام به معنی چهارپایان و دامهائی هستند که دارای سم شکافته و خُف و سپل می باشند، از قبیل: گاو و گوسفند و شتر با همه انواعش.

علت نامگذاری سوره مذکور به " انعام" این است که به گونه ای مفصل و مبسوط متعرض ذکر چهار پایان و دامها شده که این تفصیل در سوره های دیگر نیامده است. از چهارپایان در موارد زیادی در قرآن کریم به صورت گذرا سخن رفته است؛ اما سوره انعام درباره انعام و چهارپایان آنچنان گسترده و طولانی بحث کرده که پانزده آیه این سوره( یعنی از آیه 136 تا آخر آیه 150) را به خود اختصاص داده است.

3- تاریخ نزول سوره انعام:

سوره انعام در سال چهارم بعثت محمدی( صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گشت، یعنی نزول این سوره- پس از آنکه نبی اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) مأمور به دعوت علنی مردم شد، آنهم پس از آنکه سه سال مردم را بطور سری و پنهان به اسلام فرا می خواند- نازل گشت.

فترت و ظرف مدتی که سوره انعام طی آن نازل شد از امتیاز خاصی برخوردار است؛ به این معنی که مشرکین برای مقاومت و رد و انکار دعوت اسلامی بسیار سخت دلی و سرسختی نشان داده، و در چنین مدتی که آیات سوره انعام نازل می شد شدیداً در درون خود احساس نارضائی می کردند.

4- هدفهای عمده و اساسی سوره انعام:

هدفهای عمده ای که این سوره به سوی آنها نشانه رفته است تثبیت و تأیید عقائد بنیادی سه گانه ای است که مشرکین درآن روزگاران با آنها درگیر بودند، و این عقائد سه گانه عبارتند از:

اولاً- توحید و اعتقاد به یگانگی خداوند متعال. اقامه دلیل یعنی استدلال بر وحدت الوهیت از طریق معطوف ساختن انظار به آثار ربوبیت و نیز به صفات خدائی که آفریدگار عالم و دارای تصرف در آن است به همین بخش ارتباط دارد؛ چنانکه ابطال عقیده شرک، و از میان بردن شبهات مشرکین، و تثبیت این حقیقت که عبادت و توجه و تحلیل و تحریم فقط به خدا باز می گردد به همین بخش مربوط است.

ثانیاً ایمان به رسول و فرستاده ای که از سوی خدا گسیل شده، و نیز ایمان به کتابی که فرو فرستاد، و بیان وظیفه این رسول و رد شبهاتی که پیرامون مسأله وحی و رسالت مطرح می باشد.

ثالثاً- ایمان به روز واپسین و ثواب و عقاب و جزاء که در چنان روزی برای مردم پیش بینی شده است.

توضیح این اهداف:

 الف- وحدت الوهیت- یا – یگانگی معبود:



خرید و دانلود مقاله درباره سوره انعام


مقاله درمورد سوره یوسف

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

سوره یوسف

مشخصات و فضایل این سوره

   سوره مبارکه یوسف به صورت یک مجموعه واحد، در مکه نازل شده است و اینکه در بعضى از روایات از ابن عباس نقل شده که چند آیه نخست آن در مدینه نازل شده، با سیاق و هماهنگى آیات سازگار نیست و نمى توان آن را قبول کرد. این سوره به اتفاق قاریان 111 آیه دارد و پس از سوره هود نازل شده است و مشابهتهایى در میان این دو سوره وجود دارد. ضمناً این سوره مشتمل بر طولانى ترین قصه در قرآن یعنى قصه حضرت یوسف است. این قصه که از آن به «احسن القصص» یعنى زیباترین قصه ها یاد شده، تنها قصه اى در قرآن است که همه قسمتهاى آن با رعایت ترتیب زمانى در یک سوره ذکر شده; قصه هاى دیگر قرآن به صورت پراکنده آمده و مطابق با هدفهاى تربیتى خاصى تقطیع شده است و این نشان مى دهد که قرآن در نقل قصه ها، از روشهاى گوناگونى استفاده کرده است.   در روایتى از حضرت امیرالمؤمنین(ع) نقل شده که سوره یوسف را به زنان خود یاد ندهید.این روایت در کافى به صورت مرفوعه نقل شده است و اگر از ضعف سند آن چشم پوشى کنیم،شاید ناظر به این معناست که اگر قرار باشد یک سوره از سوره هاى قرآن را به زنان خود یاد بدهید، آن سوره سوره یوسف نباشد چون در آن شرح عشق بازیهاى همسر عزیز مصر آمده است. این احتمال از آنجا تقویت مى شود که در آن روایت گفته شده که به زنان خود سوره یوسف را یاد ندهید بلکه سوره نور را یاد بدهید متن روایت چنین است:   قال امیرالمؤمنین(ع): لا تعلّموا نساءکم سورة یوسف و لا تقرأوهن ایّاها فانّ فیها الفتن و علّموهن سورة النور فانّ فیها المواعظ.(1)   امیرالمؤمنین(ع) فرمود: به زنان خود سوره یوسف را یاد ندهید و آن را بر آنان نخوانید که در آن آزمایشهاست بلکه به آنان سوره نور را یاد بدهید که در آن پندهاست.   شبیه این روایت از پیامبر(ص) نیز نقل شده و در آن نیز سوره یوسف با سوره نور مقایسه شده است. مفهوم این سخن آن است که اگر بنا باشد سوره اى از سوره هاى قرآن را به زنان خود یاد بدهید و یا آن را بر آنان بخوانید، آن سوره سوره یوسف نباشد بلکه سوره نور باشد که در آن احکام مربوط به زنان مخصوصاً مسایل حجاب بیان شده است و این مطلب ناظر بر حسن انتخاب است و مانع از آن نیست که اگر تمام قرآن و یا چندین سوره از قرآن به زنان یاد داده شود، سوره یوسف از آن استثنا باشد بلکه در چنین حالتى یاد دادن سوره یوسف به زنان اشکالى ندارد.   اتفاقاً در بعضى دیگر از روایات، یاد دادن سوره یوسف به خانواده  و کنیزان توصیه شده است:   عن النبى(ص) قال: علّموا ارقّاءکم سورة یوسف فانه ایّما مسلم قرءها و علّمها اهله و ما ملکت یمینه هون الله علیه سکرات الموت و اعطاه القوّة ان لا یحسد مسلما.(1)   پیامبر خدا(ص) فرمود: به بردگان خود سوره یوسف را یاد بدهید زیرا هر مسلمانى که این سوره را بخواند و به خانواده و کنیزکان خود یاد بدهد،خداوند سکرات مرگ را به او آسان مى کند و به او قدرتى مى دهد که به برادر مسلمان خود حسد نکند.

فضایل این سوره :

 همانگونه که براى خواندن سوره هاى دیگر قرآن فضیلتهایى نقل شده، براى خواندن سوره یوسف نیز فضایلى در روایات آمده است. علاوه بر روایتى که در بالا نقل کردیم، در روایت دیگرى، از حضرت امام صادق(ع) فضیلت خاصى براى خواندن سوره یوسف نقل شده است. متن روایت چنین است:   عن ابى عبدالله(ص) قال: من قرء سورة یوسف فى کل یوم او فى کل لیلة بعثها الله یوم القیامة و جماله جمال یوسف و لایصیبه فزع یوم القیامة و کان من خیار عبادالله الصالحین.(2)   امام صادق(ع) فرمود: هر کس سوره یوسف را هر روز و یا هر شب بخواند، خداوند او را در قیامت مبعوث مى کند در حالى که جمال او مانند جمال یوسف است و به او ناراحتى روز قیامت نمى رسد و از برگزیدگان بندگان صالح خدا مى شود.   بدون شک خواندن سوره اى از قرآن همراه با تدبر و عبرت آموزى و پندگیرى، آثار تربیتى فراوانى در انسان دارد و او را شایسته هر نوع ثواب و پاداشى از جانب خداوند مى کند.   این مطلب را هم در اینجا اضافه کنیم که سوره یوسف به خاطر زیبایى و شکوه خاصى که دارد، از دیر باز مورد توجه فراوان قرار گرفته و براى آن تفسیرها و شرحهاى بسیارى به زبانهاى گوناگون نوشته شده و شاید کمتر سوره اى از سوره هاى قرآن، مانند سوره یوسف تفسیرهاى اختصاصى داشته باشد.

دور نمائی از این سوره

قصه از آنجا شروع مى شود که یوسف در خواب مى بیند که یازده ستاره به اضافه آفتاب و ماه به او سجده مى کنند. وقتى او این خواب را به پدرش یعقوب تعریف مى کند، پدر به او مى گوید که خواب خود را به برادرانت تعریف نکن که به تو آسیب مى رسانند و به او مى گوید که این خواب تعبیر خوشى دارد و خداوند تو را برگزیده خود خواهد کرد و به تو تأویل احادیث را یاد خواهد داد و نعمتش را بر تو تمام خواهد کرد همانگونه که بر پدرانت تمام کرده است.   با این مقدمه، داستان شروع مى شود و از کینه و حسد برادران یوسف نسبت به او خبر مى دهد که باعث شد او را با خود به صحرا ببرند و در صحرا به چاه اندازند و پیش پدر خود به دروغ بگویند که یوسف را گرگ خورده است.   در این میان کاروانى از راه مى رسد و یوسف را از چاه بیرون مى آورد و او را با خود به مصر مى برد و به قیمت ناچیزى به پادشاه مصر مى فروشد و این زمینه اى براى رشد یوسف مى شود و خداوند به این وسیله او را قدرت مى بخشد و به او نبوت و علم عطا مى کند.   همسر پادشاه مصر عاشق یوسف مى شود و او را به سوى خود مى خواند ولى یوسف عفت و پاکدامنى خود را حفظ مى کند. همسر پادشاه مورد ملامت زنان شهر قرار مى گیرد و او در یک مجلسى که زنان را دعوت کرده بود، یوسف را به آنها نشان مى دهد وقتى آنها زیبایى خیره کننده یوسف را مى بینند با چاقوهایى که براى خوردن میوه در دست داشتند، دستهاى خود را مى برند و اظهار مى دارند که او از جنس بشر نیست بلکه او فرشته اى بزرگوار است.    مقاومت یوسف در برابر خواسته نامشروع همسر پادشاه سبب مى شود که یوسف به زندان بیفتد. دو نفر دیگر را نیز به زندان مى برند و با یوسف هم بند مى شوند آن دو نفر هر کدام خوابى مى بینند و یوسف خواب آنها را تعبیر مى کند و در همان زندان آنها را به سوى خداوند یکتا دعوت مى کند و یوسف سالها در زندان مى ماند.از طرف دیگر روزى پادشاه مصر خوابى مى بیند و اطرافیان او از تعبیر خواب او ناتوان مى شوند و به او خبر مى دهند که یوسف مى تواند خواب او را تعبیر کند. یوسف را از زندان بیرون مى آورند و تعبیر خواب پاشاه را از او مى پرسند و او چنین تعبیر مى کند که هفت سال خشکسالى و قحطى خواهد شد و آنها را راهنمایى مى کند که براى مقابله با قحطى چه کار بکنند. یوسف نزد پادشاه موقعیت خوبى پیدا مى کند و همسر پادشاه اعتراف مى کند که یوسف بى گناه است و من از او کام دل خواستم. به هر حال پادشاه، یوسف را خزانه دار خود مى کند.   قحطى شروع مى شود و برادران یوسف براى گرفتن غلّه پیش یوسف مى آیند و او را نمى شناسند ولى یوسف آنها را مى شناسد یوسف به آنها مى گوید: شما برادرى در خانه دارید او را نیز نزد من بیاورید و اگر او را نیاورید به شما چیزى داده نخواهد شد، برادران پیش یعقوب برمى گردند و اظهار مى دارند که به ما غله ندادند و تو باید برادرمان را به همراه ما بفرستى تا به ما غله دهند و ما او را حفظ خواهیم کرد. یعقوب مى گوید: چگونه او را به شما بسپارم در حالى که پیش از این برادرش (یوسف) را نیز به شما سپرده بودم، خداوند خود حافظ او باشد و شما باید با خدا پیمان ببندید که او را نزد من مى آورید و اى فرزندان من! از یک در وارد نشوید بلکه از چند در وارد شوید،حکم از آنِ خداوند است بر او توکل کردم و همه باید به او توکل کنند.   برادران به سوى مصر حرکت مى کنند و بر یوسف وارد مى شوند، یوسف برادر کوچک خود را کنار خود جاى مى دهد ولى خود را معرفى نمى کند و به هنگام دادن غلّه، به مأموران دستور مى دهد که مخفیانه



خرید و دانلود مقاله درمورد سوره یوسف


مقاله درباره سوره فلق

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

سوره فلق

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

قُلْ أَعُوذُ بِرَب الْفَلَقِ(1) مِن شرِّ مَا خَلَقَ(2) وَ مِن شرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَب (3) وَ مِن شرِّ النَّفَّثَتِ فى الْعُقَدِ(4) وَ مِن شرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسدَ(5)

ترجمه :

بنام خداوند بخشنده مهربان

1 - بگو پناه میبرم به پروردگار سپیده صبح .

2 - از شر تمام آنچه آفریده است .

3 - و از شر هر موجود مزاحمى هنگامى که وارد مى شود.

4 - و از شر آنها که در گره ها مى دمند (و هر تصمیمى را سست مى کنند).

5 - و از شر هر حسودى هنگامى که حسد مى ورزد.

ََمقدمه

این سوره در مکه نازل شده و داراى 5 آیه است

محتوى و فضیلت سوره فلق

جمعى معتقدند که این سوره در مکه نازل شده است هر چند جمعى دیگر از مفسران آن را ((مدنى )) مى دانند.

محتواى این سوره تعلیماتى است که خداوند به پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) خصوصا و به سایر مسلمانان عموما، در زمینه پناه بردن به ذات پاک او از شر همه اشرار مى دهد، تا خود را به او بسپارند، و در پناه او از شر هر موجود صاحب شر در امان بدارند.

در باره شاءن نزول این سوره روایاتى در غالب کتب تفسیر نقل شده که مطابق آنها پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به وسیله بعضى از یهود مورد سحر قرار گرفته ، و بیمار شده بود، جبرئیل نازل شد و محل ابزار سحر را که در چاهى پنهان کرده بودند نشان داد، آن را بیرون آوردند، سپس این سوره را خواندند، و حال پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) بهبود یافت .

ولى مرحوم طبرسى و بعضى دیگر از محققان اینگونه روایات را که سند آن فقط به دو نفر ابن عباس و عایشه منتهى مى شود زیرا سؤ ال قرار دادند، زیرا: اولا سوره طبق مشهور مکى است و لحن آن نیز لحن سوره هاى مکى را دارد، در حالى که درگیرى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با یهود در مدینه بوده است و این خود دلیلى است بر عدم اصالت اینگونه روایات .

از سوى دیگر اگر پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به این آسانى مورد سحر ساحران قرار گیرد تا آنجا که بیمار شود و در بستر بیفتد، به آسانى ممکن است او را از مقاصد بزرگش بازدارند، مسلما خداوندى که او را براى چنان ماموریت و رسالت

عظیمى فرستاده از نفوذ سحر ساحران حفظ خواهد کرد، تا مقام والاى نبوت بازیچه دست آنها نشود.

از سوى سوم اگر بنا شود سحر در جسم پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) اثر بگذارد ممکن است این توهم در مردم پیدا شود که سحر در روح او نیز مؤ ثر است ، و ممکن است افکارش دستخوش سحر ساحران گردد، و این معنى اصل اعتماد به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را در افکار عمومى متزلزل مى سازد .

و لذا قرآن مجید این معنى را نفى مى کند که پیغمبر مسحور شده باشد مى فرماید: و قال الظالمون ان تتبعون الا رجلا مسحورا انظر کیف ضربوا لک الامثال فضلوا فلا یستطیعون سبیلا: ظالمان گفتند شما از یک انسان سحره شدهاى پیروى مى کنید، ببین چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند؟ آنچنانکه نمى توانند راه را پیدا کنند! (فرقان 8 و 9).

((مسحور)) در اینجا خواه به معنى کسى باشد که از نظر عقلى سحر شده یا در جسمش ، در هر صورت گواه بر مقصود ما است .

به هر حال با چنین روایات مشکوکى نمى توان قداست مقام نبوت را زیر سؤ ال برد، و در فهم آیات بر آنها تکیه کرد.

درباره فضیلت این سوره از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده است که فرمود: انزلت على آیات لم ینزل مثلهن : المعوذتان : ((آیاتى بر من نازل شده که همانند آنها نازل نشده است ، و آن دو سوره ((فلق (( و ((ناس )) است )).

و در حدیث دیگرى از امام باقر (علیه السلام ) مى خوانیم : کسى که در نماز ((وتر)) سوره ((فلق )) و ((ناس )) و ((قل هو الله احد)) را بخواند به او گفته مى شود اى بنده خدا بشارت باد بر تو خدا نماز وتر تو را قبول کرد.

و باز در روایتى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم که به یکى از یارانش فرمود مى خواهى دو سوره به تو تعلیم کنم که برترین سوره هاى قرآن است ؟ عرض کرد: آرى اى رسول خدا! حضرت معوذتان (سوره فلق و سوره ناس ) را به او تعلیم کرد، سپس آن دو را در نماز صبح قرائت نمود و به او فرمود: هر گاه برمى خیزى و مى خوابى آنها را بخوان .

روشن است اینها براى کسانى است که روح و جان و عقیده و عمل خود را با محتواى آن هماهنگ سازند.

ََ

منبع:

http://www.amiralmomenin.net/books/persian/tafsir.htm



خرید و دانلود مقاله درباره سوره فلق